ایجاد فرصت برای میلیاردر شدن


اگر من ثروت کلانی به دست نیاورده‌ام تنها دلیلش این است که دارایی‌هایم را به فروش رسانده‌ام. دلیل این موضوع هرگز این نیست که من چیزهای مناسبی نخریده‌ام. من همیشه چیزهایی مناسب در زمان مناسب خریده‌ام، اما هرگز آنها را به‌اندازه کافی نگه نداشته‌ام.

7توصیه مهم برای میلیاردر شدن

میلیاردر شدن حالا از هر زمان دیگری ساده تر شده است. آدم های زیادی به من ایمیل فرستاده اند و گفته اند این کار غیرممکن است. آنها می گویند: “میلیاردر شدن فقط به شانس آدم بستگی دارد. آدم فقط زمانی پولدار می شود که پولدار به دنیا آمده باشد یا در قمار برنده شده باشد. پولدار شدن به کمک بسیار والدین نیاز دارد.”

یک بار مادر پنج کودک برای من نوشته بود: “دنیل، من مقاله ات را خواندم و به حرف های تو ایمان دارم. با این حال، من در دهه ی ششم زندگی ام هستم و ساعت های متمادی از عمرم را سر دو کار خسته کننده می گذرانم. الان هم که کریسمس نزدیک است و به زحمت پول هدیه خریدن برای فرزندانم دارم. برای آدمی همچون من چه پیشنهادی داری؟”

مردی هم برای من نوشته بود: “آدم هایی که در اداره های دولتی یا موسسات خیریه کار می کنند نمی توانند میلیاردر شوند. حقوق این آدم ها ثابت است و وقت کمی برای کارهای دیگر دارند. وقتی هم به خانه برمی گردند، باید بچه هایشان را سرگرم کنند و استراحت کنند.”

این پرسش ها باعث شد من به این فکر کنم پولدار شدن در سرتاسر جهان چه قدر محتمل است؛ مخصوصا ایجاد فرصت برای میلیاردر شدن در امریکا. آدم هایی بدون این که حتی یک کلمه انگلیسی بدانند، کسی را بشناسند، پولی داشته باشند یا تحصیلات دانشگاهی داشته باشند به این کشور می آیند، اما با این وجود می توانند فرصت های بسیار خوبی برای خودشان و دیگران خلق کنند.

پول مثل خورشید است، یعنی بین این و آن فرق نمی گذارد. خورشید نمی گوید “من به فلان گل، درخت یا آدم نور و گرما نمی دهم چون دوستش ندارم”. پول هم مثل خورشید برای همه ی آن هایی که به وجودش اعتقاد دارند، به مقدار زیادی وجود دارد.

در ادامه ۷ توصیه را برای میلیاردر شدن آورده ام:

۱. طرز تفکرتان را تغییر دهید

باید دیدتان را گسترش دهید. اگر بیشتر آدم ها فقط درخت می بینند، شما باید تمام جنگل را ببینید. در این صورت خواهید توانست مسیر حرکت تان را مشخص کنید و به جایی که می خواهید برسید. وقتی رویای چیزی را در سر دارید و برای رسیدن به آن رویا هدف هایی تعیین کرده اید، احتمال رسیدن شما به آن تصور بسیار بالا می رود.

قبل از این که برای نخستین بار میلیاردر شوید، باید خودکاوی های بسیار زیادی انجام دهید. دانستن ایجاد فرصت برای میلیاردر شدن حقیقت وجودی تان همیشه هم کار ساده ای نیست. بعضی وقت ها می فهمید بزرگترین دوست و دشمن تان خودتان هستید، شاید حتی به طور هم زمان! در هر حال، تغییر طرز تفکر یکی از ملزومات پولدار شدن است.

۲. تا جایی که می توانید پس انداز کنید

این نکته کاملا در راستای سوالاتی است که اخیرا از من پرسیده شده بود. اما برای خیلی ها، پول چندانی از حقوق شان باقی نمی ماند که پس انداز کنند. با این حال، باید بیشترین تلاش خود را بکنید تا بتوانید به بیشترین میزان ممکن پس انداز کنید. حتی اگر رقم پس اندازتان مسخره و خنده دار است.

فوت و فن های زیادی برای پس انداز کردن وجود دارن. باید سیستم خودتان را پیدا کنید و پول درآوردن را شروع کنید. حتی اگر درآمدتان ثابت است، باید راهی برای پس انداز کردن پیدا کنید. مهم نیست از ۵۰ دلار در ماه پس انداز کردن را شروع کنید یا از ۵۰۰ دلار؛ در هر حال باید به بهترین شکل ممکن این کار را انجام دهید و پول تان را سرمایه گذاری کنید.

۳. از میلیاردرها یاد بگیرید

آدم های زیادی دور و بر ما هستند که من آنها را دوستان پیش فرض خطاب می کنم. ما این آدم ّها را در سوپر مارکت، باشگاه، مدرسه، محل کار و سایر مکان ها می بینیم. ما به طور طبیعی با افزایش اعتمادمان به دیگران با آنها دوست می شویم. با این حال، در بیشتر موارد این آدم ها میلیاردر نیستند و نمی توانند به ما کمکی کنند.

اگر واقعا می خواهید میلیاردر شوید، شاید این آدم ها به شما بگویند چنین کاری غیرممکن است. این آدم ها به شما خواهند گفت دارید رویاپردازی می کنید و هیچ وقت نخواهید توانست به هدف تان برسید. در عوض بهتر است از میلیاردرها یاد بگیرید. اگر با این آدم ها رابطه پیدا کنید، خواهید توانست پیشرفت کنید.

۴.ثروتمند بودن را تجربه کنید

برای ثروتمند شدن، باید درباره ی ثروت بدانید. به عبارت دیگر، باید درباره ی موقعیت هایی که قبلا در آنها حضور نداشته اید اطلاع داشته باشید. برای نمونه، بد نیست یک ماشین جدید برانید، از یک مشاور املاک بخواهید خانه ای گران قیمت به شما نشان بدهد، یا از بهترین رستوران شهر یک غذای خوب بخرید.

بیشتر این چیزها چندان هم برای شما گران تمام نخواهند شد. در حقیقت حتی بعضی از آنها برایتان رایگان تمام می شوند. اگر می خواهید رویاهای مالی تان تحقق پیدا کنند، باید راهی را بروید که ۹۷ درصد دیگران نرفته اند. آیا زمین گلف گران قیمت، اسپا یا استخر گران قیمتی می شناسید؟ منتظر چه هستید؟

۵. به عملی شدن چنین چیزی اعتماد داشته باشید.

اگر باور داشته باشید که می توان میلیاردر شد، می توانید به مقصودتان دست پیدا کنید. با این حال، اگر فکر می کنید می کنید رسیدن به چنان نقطه ای غیرممکن است و فقط سایرین می توانند پولدار شوند، هیچ وقت نخواهید توانست به آن پول برسید. در عین حال فراموش نکنید باید آدم های پولدار را دوست داشته باشید. آن هایی که از پول متنفر هستند نه پول به دست می آورند و نه پولدار می شوند.

بهترین راه انجام دادن این کار، یادگیری پس انداز کردن است. می توانید کتاب ّهایی را که خود میلیاردرها نوشته اند بخوانید. اگر اطلاعات خوبی کسب کنید و انگیزه داشته باشید، خواهید توانست ثروتی را که به دنبالش هستید به دست بیاورید.

۶. خدمات خود را گسترش دهید

ثروت مادی شما، حاصل جمع مشارکت های شما در جامعه است. اگر با پرسش همیشگی من، یعنی “چگونه می توانم در زمان کمتر، به آدم های بیشتری خدمات بهتری ارائه دهم؟” آشنا باشید، در این صورت خواهید توانست کیفیت و کمیت خدمات تان را همزمان افزایش دهید. آدم ها مشتاق خدمات بهتر هستند.

گسترش دادن خدمات به معنی انجام دادن کارها فراتر از حد نیاز است. وقتی بحث کمک کردن به دیگران پیش می آید، باید با دل و جان به سراغ آن رفت. اهمیتی ندهید آیا آدم ّها برای کارتان ارزش قائل می شوند یا نه. شما بذر نیکی بکارید و به بعد از آن کاری نداشته باشید.

۷. از همه ی موقعیت ها استفاده کنید

در هر محله ای فرصت هایی برای انجام دادن کارهای خوب وجود دارند. جامعه ی شما به شدت به کمک شما احتیاج دارد. اگر ذهن تان را باز کنید و دل به کار بدهید، خواهید دید همین آدم ها به وقتش قدردان شما خواهند بود.

به علاوه، نمی توانید به هر موقعیتی نه بگویید و انتظار داشته باشید میلیاردر شوید. باید از هر فرصتی که می توانید استفاده کنید. بعضی وقت ها پاداش مالی این کارها سریع به شما نمی رسند، اما اگر به کاشتن این بذرها ادامه دهید، در نهایت خواهید توانست به ثمره ی دلخواه تان برسید.

پول ثمره ی عمل شما است. تمام چیزهایی که شما به دست آورده اید، نسبت مستقیمی با کارهای شما دارند. اگر هر کاری که می توانستید انجام داده اید و هدفی برای زندگی تان دارید، می توانید انتظار داشته باشید ثروتمند شوید. باید مشتاق رسیدن به ثروت باشید تا در نهایت وقتی آمادگی اش را دارید، به آن برسید.

هر چه بیشتر بذر بکارید (/خدمات بیشتری انجام دهید)، در نهایت گیاهان (/پول) بیشتری خواهید داشت.

در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ‌ کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمی‌شود!

در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ‌ کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمی‌شود!

این روزها که بازارهای مالی به رونق فراوانی رسیده‌اند و وضعیت اقتصادی دنیا به سمت خوبی پیش نمی‌رود، تعداد زیادی از مردم تلاش می‌کنند به معامله‌گر بازارهای مالی تبدیل شوند تا بتوانند به درآمد دلخواه خود برسند. با این حال، نیکلاس گوک (Niklas Göke)، نویسنده مطرح اقتصادی در مدیوم، در مقاله تازه خود استدلال می‌کند که معامله‌گری نمی‌تواند افراد را به ثروت برساند. متن کامل مقاله نیکلاس گوک را در ادامه می‌خوانید.

«هرگز نفروشید»؛ این توصیه‌ای است که کارتر ایجاد فرصت برای میلیاردر شدن توماس (Carter Thomas) آرزو می‌کند کاش ۲۰ سال زودتر به آن عمل می‌کرد.

کارتر در سال ۲۰۰۳ همه پولی را که از شغل تابستانی خود به‌عنوان یک غریق نجات به دست آورده بود روی سهام شرکت اپل سرمایه‌گذاری کرد. کل سرمایه او در آن دوره ۱۸ هزار دلار بود؛ یک تصمیم هوشمندانه.

اینکه کارتر [مانند اغلب معامله‌گران] دو ماه بعد همه سرمایه خود را صرف هزینه‌های غیرضروری یا خرید کالاهای لوکس کند، تصمیمی هوشمندانه به نظر نمی‌رسید. پس از تجزیه سهام (تقسیم سهام به تعداد بیشتری سهم) و افزایش قیمت، ارزش سهام کارتر امروزه بیش از ۱۰ میلیون دلار است.

با نگاهی به این تجربه، کارتر یک درس ساده اما عمیق آموخته است که اغلب افراد شبیه او که می‌خواهند ثروتی برای خود ایجاد کنند، آن را نادیده می‌گیرند. او می‌گوید:

اگر من ثروت کلانی به دست نیاورده‌ام تنها دلیلش این است که دارایی‌هایم را به فروش رسانده‌ام. دلیل این موضوع هرگز این نیست که من چیزهای مناسبی نخریده‌ام. من همیشه چیزهایی مناسب در زمان مناسب خریده‌ام، اما هرگز آنها را به‌اندازه کافی نگه نداشته‌ام.

نمی‌توانم خودم را با کارتر توماس مقایسه کنم، ام من هم بارها چنین اشتباهاتی را مرتکب شده‌ام، بنابراین صرفاً می‌خواهم برای خودم یک موضوع را یادآوری کنم:

شما با سود معامله ثروتمند نمی‌شوید. با داشتن دارایی‌های ارزشمند ثروتمند می‌شوید.

سلب مسئولیت: من مشاور مالی نیستم. این یک مشاوره و توصیه مالی نیست.

ساده است: دارایی خوب بخرید، نفروشید!

در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ‌کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمی‌شود!

در اینجا ساده‌ترین الگوی ثروت دومرحله‌ای که من می‌شناسم، ارائه شده است:

۱. باید دارایی‌هایی بخرید که فکر می‌کنید دارای ارزش بالایی هستند.

۲. نباید آنها را بفروشید.

همه تصور می‌کنند انتخاب دارایی‌های مناسب، قسمت سخت ماجراست، اما در واقع فشار روانی ناشی از مبارزه مداوم با رضایت فوری است که توانایی ما و پتانسیل مالی را محدود می‌کند.

از منظر تاریخی تقریباً همه بازارها رو به بالا حرکت می‌کنند. به ۱۰، ۲۰ و یا ۳۰ سال پیش برگردید و به قیمت‌ها نگاه کنید. بازار سهام: رو به بالا. املاک و مستغلات: رو به بالا. کالا و اجناس: رو به بالا. ارز دیجیتال: رو به بالا. سرمایه خطرپذیر: رو به بالا. حتی قیمت کارت‌های بازی پوکمون گو نیز روندی صعودی داشته‌اند.

همه چیز به‌طور مداوم بالا می‌رود، زیرا پول سیستمی مصنوعی است که انسان آن را ایجاد کرده و کنترل می‌کند و می‌دانیم که انسان موجودی جایزالخطاست. هر یک از ما با خودکنترلی درگیر هستیم و بشر به‌طور کلی با این موضوع دست‌وپنجه نرم می‌کند. پول یک آزمایش مارشمالو (marshmallow experiment) غول‌پیکر برای بشریت است. دکمه «چاپ پول بیشتر» یک زنگ قرمز بزرگ است و اگر شما چنین زنگی را به دست افرادی دهید که خودکنترلی اندکی داشته باشند، واقعاً چقدر می‌توانید انتظار داشته باشید که قبل از فشردن زنگ خودشان را کنترل کنند؟

قیمت‌ها چیزی بیشتر از اعدادی نیستند که ما در کنار نام کالاها می‌نویسیم و سپس می‌گوییم «اگر تورم در طول سال ۲% افزایش پیدا کند، خوب است»؛ زیرا اقتصاد را هم بشر اختراع کرده است. ما پول بیشتری چاپ می‌کنیم و به تبع آن همه اعداد بالا می‌روند. آیا قیمت‌ها کار دیگری جز بالا رفتن می‌توانند انجام ایجاد فرصت برای میلیاردر شدن دهند؟

تنها در این سالِ استثنایی فدرال رزرو ایالات‌متحده نزدیک به ۵ تریلیون دلار چاپ کرده است. به ازای هر ۴ دلاری که در آغاز سال ۲۰۲۰ وجود داشت، اکنون دلار دیگری در گردش است. آیا می‌دانید این موضوع به چه معناست؟ این یعنی اعداد باید بالا بروند.

اگر چاپ پول قیمت‌ها را به‌صورت یکنواخت تغییر می‌داد، امسال ۲۵٪ به قیمت همه چیزهایی که با دلار اندازه‌گیری می‌شوند، افزوده می‌شد. از آنجا که این اتفاق رخ نمی‌دهد برخی حوزه‌ها (جایی که پول‌های تازه چاپ‌شده ابتدا جریان می‌یابد) افزایش بیشتری را تجربه می‌کنند. بازار سهام، اوراق قرضه، رهن و وام معمولاً جزو حوزه‌هایی هستند که این افزایش را بیشتر تجربه می‌کنند. نهایتاً پول همواره راه خودش را به بازارهای جدیدتر، حاشیه‌ای‌تر و کمتر قانون‌گذاری‌شده نظیر تأمین مالی جمعی، ارز دیجیتال و همچنین کارت‌های پوکمون پیدا می‌کند.

نکته‌ای که وجود دارد این است که چه به نمودار ۱۰۰ ساله بازار سهام، چه به نمودار ۵۰ ساله املاک و مستغلات و چه به نمودار ۳۰ ساله بازار طلا نگاه کنید، اعداد همواره بالا می‌روند. حتی اگر یک میمون بدون فکر تعدادی سهام (یا سایر دارایی‌ها) را از کلاهی به‌صورت کاملاً تصادفی بردارد باز هم در یک دوره زمانی چندین دهه‌ای عملکرد خوبی از خود به نمایش خواهد گذاشت.

با این حال و علی‌رغم اینکه ما اختلاف یک درصدی به لحاظ کروموزومی با میمون‌ها داریم، معمولاً در این قرعه‌کشی که همه می‌توانند در آن برنده شوند، موفق نمی‌شویم. دلیل آن هم یک چیز است: ما دارایی‌های‌ خود را خیلی زود می‌فروشیم.

یک سرمایه‌گذار با گذشت زمان درآمد کسب می‌کند. او کاری ارزشمندتر از این نمی‌تواند انجام دهد و در اغلب مواقع کار درستی است.

چرا می‌فروشیم؟

در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ‌کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمی‌شود!

چرا هیچ کاری نکردن سخت است و نمی‌توان از این فرصت استفاده کرد؟ چرا نمی‌توانیم اجازه دهیم که بازار از دارایی‌های ما مراقبت کند؟ دو دلیل وجود دارد: طمع و ترس.

طمع سرمایه‌گذار زمانی است که شما چیزی را خریده‌اید که به آن اعتقاد دارید ولی خیلی زود آن را می‌فروشید، زیرا فکر می‌کنید باهوش‌تر از بازار هستید و یا تفکر کوته‌بینانه بر شما سایه افکنده است.

من در سال ۲۰۱۷ چین ‌لینک (Chainlink) را به قیمت ۰٫۰۹ دلار خریدم. می‌دانستم که این ارز دیجیتال و شبکه آن چه ‌کاری قرار است انجام دهد. فکر کردم چیز خوبی است و می‌خواستم آن را نگه دارم. چند هفته بعد تسلیم شدم و کاری که همه به من گفتند را انجام دادم: سود کسب کردم. هر واحد ‌لینک را به قیمت ۰٫۵۵ دلار فروختم. بیش از حد خوشحال بودم. ظرف چند هفته شش برابر سود کرده بودم. چطور می‌توانستم عملکرد بهتری از این داشته باشم؟ امروزه مأموریت چین ‌لینک در حال تحقق است. قیمت لینک در زمان نوشتن این مقاله حدود ۱۵ دلار بوده و به اوج قیمتی خود ۲۰ دلار نیز رسیده است. من ۱۰۰ هزار دلار را به‌راحتی از دست دادم. در واقع من تحت‌تأثیر تفکر کوته‌بینانه قرار گرفتم.

ترس سرمایه‌گذار هنگامی رخ می‌دهد که شما چیزی را می‌خرید که به آن اعتقادی ندارید. فقط خریدید چون می‌ترسید سودی را که دیگران به دست می‌آورند از دست بدهید. در این شرایط شما یک بمب ساعتی هستید که بر روی یک بمب ساعتی نشسته‌اید. سؤالی که به وجود می‌آید این است: کدام یک زودتر منفجر خواهد شد؟

وقتی ۱۸ ساله بودم، سهام سه شرکتی را که در یک مجله توصیه شده بود به قیمت ۴۰۰ یورو خریدم. من صرفاً تصویر مبهمی از کاری که شرکت‌ها انجام می‌دادند داشتم و هرگز این اطلاعات را بررسی نکرده بودم. سهم‌هایی که خریده بودم ۲۵ درصد ضرر داد. برای یک جوان ۱۸ ساله ۱۰۰ یورو پول زیادی بود. پس از ماه‌ها انتظار و عذاب، در نهایت همه سهامم را با ۵۰ یورو ضرر فروختم، اما هزینه روحی آن بسیار بیشتر بود. نه‌تنها پولم را بلکه انرژی و آرامشم را هم از دست دادم. در یک سرمایه‌گذاری بد ورود کرده بودم و امیدوار بودم که ضررهایم جبران شود.

تریدر شدن

در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ‌کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمی‌شود!

اشتباه نکنید؛ گرگ وال‌استریت هم تریدر نبود. او کارگزار سهام بود و از کمیسیون‌ها به ثروت رسید.

طمع و ترس شما را از یک سرمایه‌گذار به یک تریدر تبدیل می‌کند. تریدر شدن حرفه‌ای است که اگر مفهوم آن را بدانید احتمالاً نمی‌خواهید در آن فعالیت داشته باشید و قطعاً کاری است که شما نمی‌توانید با ترس و طمع در آن به موفقیت برسید.

اما تریدر شدن خیلی راحت به نظر می‌رسد. این‌طور نیست؟

همه می‌خواهند تریدر شوند. معامله‌گری باحال است. جذابیت دارد. باعث می‌شود احساس زنده‌بودن کنید. همچنین یک روش سریع برای از بین بردن بهره‌وری، سلامت روانی و همچنین ویران‌کردن سبد سرمایه‌گذاری‌تان برای رسیدن به یک بازدهی مناسب است.

اگر مردم می‌دانستند که «تریدر بودن» شغلی مانند سایر شغل‌هاست، شغلی که صرفاً اگر به‌طور مداوم کسب سود کنید، می‌شود بر روی آن حساب کرد، ممکن بود تصورشان از این حرفه تغییر پیدا کند. اما اغلب فکر می‌کنند می‌توان با نشستن روی سنگ توالت بعد از ناهار و فکرکردن در مورد آن می‌توانند در این حوزه مسلط شوند.

وقتی شما یک تریدر باشید، حقوق شما از خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا حاصل می‌شود. متوجه هستید؟ اگر معامله موفقی نداشته باشید، پولی برای غذا خوردن ندارید. این یک شرط برای یک تریدر تمام‌وقت واقعی است. اگر یکی از آنها نیستید خوش‌شانس هستید!

خوش‌شانس هستید که حقوق شما با خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا به دست نمی‌آید. پس چرا به‌دنبال کار دوم هستید؟ به‌ویژه چیزی که در آن مهارتی ندارید. بنابراین فقط بخرید و برای همیشه نگه دارید. از پولتان برای ذخیره چیزهای باارزش‌تر استفاده کنید.

هنگامی‌که شما دارایی‌ای را می‌خرید که به آن اعتقاد دارید، دیگر پرسیدن این سؤال که چه زمانی آن را بفروشم بی‌معناست. به‌صورت پیش‌فرض پاسخ این سؤال هرگز است. در واقع تا زمانی که شرایط به‌طور بنیادین تغییر پیدا نکند، پاسخ شما نیز نباید تغییر کند.

فرض کنیم شما آمازون را دوست دارید. وقتی ‌که سهام آمازون را خریدید، جف بزوس برای شما کار می‌کند؛ نه به‌صورت خیالی بلکه به معنای واقعی کلمه این اتفاق رخ می‌دهد. اگر جف بزوس در کار خود موفق بود، ارزش سبد دارایی شما نیز بالا خواهد رفت. به مدت ۲۰ سال این مرد ثابت کرده که می‌داند چه کاری دارد انجام می‌دهد. چرا باید چنین گزینه‌ای را از فهرست خود حذف کنید؟ آیا جف بزوس را اخراج می‌کنید؟ نه، اما شما سهام آمازون خود را می‌فروشید و این دقیقاً به معنای اخراج جف بزوس است.

کمبود یک ذهنیت باعث می‌شود که ما همانند یک تریدر رفتار کنیم، آن هم در حالی که هیچ مهارتی برای موفقیت در آن نداریم. ما خودمان را گول می‌زنیم و در یک تلاش واهی موقعیت (پوزیشن معاملاتی) خود را تغییر می‌دهیم تا «هزینه فرصت» خود را مدیریت کنیم. ما نگران نحوه سرمایه‌گذاری ۵۰۰ دلار بعدی هستیم.

در عوض ما (سرمایه‌گذاران) فقط نیازمند این هستیم که درآمد بیشتری کسب کرده و آنچه را که به آن اعتقاد داریم بخریم. ما نیاز به قدرت شلیک بیشتری داریم. [برخلاف تریدرها که مسائل زیادی دارند] تنها مسئله برای ما این است: نیاز به پول بیشتری داریم تا بتوانیم دارایی‌های بیشتری بخریم و برای همیشه آن را نگه داریم.

اگر شما به سرمایه‌گذاری‌تان در زمانی که آن را انجام می‌دهید، اعتقاد داشته باشید، دیگر نیازی به اقدامات عجیب‌وغریب نیست. تنها یک نیاز برای خرید بیشتر وجود دارد و بهترین راه برای رسیدن به این هدف، کسب درآمد بیشتر از شغلی است که در آن مهارت دارید تا اینکه بخواهید به‌صورت پاره‌وقت و ضعیف معامله کنید.

یک تریدر نباشد. بلکه یک سرمایه‌گذار باشید و سپس سعی کنید تا می‌توانید در کار خود درآمدزایی کنید تا بتوانید هر چه بیشتر سرمایه‌گذاری کنید.

ثروتمند شدن

در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ‌کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمی‌شود!

ثروتمند شدن به‌معنای خوابیدن مثل یک نوزاد است. ثروتمند شدن به‌معنای داشتن چیزهایی است که در طول زندگی‌تان و تا آخر عمر با شما همراه باشد. تنها راه برای این کار مالکیت دارایی‌های ارزشمند برای همیشه است.

تمدن این کار را از آنچه فکر می‌کنیم آسان‌تر کرده است؛ زیرا از نظر تاریخی، در بلندمدت اعداد همواره بالا می‌روند. این سیستم برای ما ایجاد شده و نه بر علیه ما. در نتیجه ما فقط به این دلیل که در جلوی راه خودمان قرار گرفته‌ایم در سرمایه‌گذاری موفق نمی‌شویم.

روانشناسی انسان و نه توانایی او عامل موفقیت مالی ماست. ما با تأدیب نفس، حرص، ترس و یک حس ناخوشایند از پتانسیل درآمدی‌مان مبارزه می‌کنیم. حتی اگر بدانیم هیچ اقدامی نکردن، بهترین اقدام برای یک سرمایه‌گذار است، اما هنوز عمل به آن را تقریباً غیرممکن می‌دانیم.

کارتر تیز مجبور شد این درس را به‌سختی بیاموزد، اما این کار را کرد و اکنون او به این توصیه‌ها کاملاً توجه می‌کند:

من با بسیاری از افراد بالای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ سال صحبت کرده‌ام، همه آنها یک‌چیز می‌گفتند: مهم‌ترین چیز داشتن دارایی است. اگر می‌خواهید ثروت داشته باشید، فقط باید دارایی‌های بیشتری داشته باشید. این تنها چیزی است که اهمیت دارد.

شما با کسب سود معامله ثروتمند نمی‌شوید، با داشتن چیزهای ارزشمند ثروتمند می‌شوید. هر چیزی که در مسیرتان قرار گرفت را خریداری نکنید. چیزهایی ایجاد فرصت برای میلیاردر شدن بخرید که می‌خواهید برای همیشه آن‌ها را نگه دارید و سپس ذهنتان را مدیریت کنید تا واقعاً این کار را انجام دهید.

معرفی و دانلود کتاب میلیونر شدن در جوانی

عکس جلد کتاب میلیونر شدن در جوانی

برای دانلود قانونی کتاب میلیونر شدن در جوانی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب میلیونر شدن در جوانی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابراه

معرفی کتاب میلیونر شدن در جوانی

کتاب میلیونر شدن در جوانی، داستان زندگی ثروتمند شدن مت موریس نویسنده آمریکایی است که بدون هیچ پشتوانه مالی در جوانی موفق به کسب ثروت میلیونی شد. او با راهکارهای اثبات شده‌ی خود به شما نشان می‌دهد که چگونه دنیای اقتصادی‌تان را تکان دهید و تبدیل به یک کارآفرین موفق شوید.

در اقتصاد جهانى امروز، میلیون‌ها نفر از مردم شغل خود را از دست مى‌دهند، که مى‌توان روند سرسام‌آور پیشرفت فناورى و همچنین نیروى کار ارزان‌تر در خارج از کشور را از دلایل آن برشمرد. تنگناهاى اقتصادى، ورشکستگى‌ها و بازستانى‌هاى املاک رهنى، زندگى‌هاى مردم را نابود و دنیاى آن‌ها را آشفته ساخته است. شما در وضعیتى بحرانى به‌ سر مى‌برید. در گویش چینى، بحران به معناى خطر است، اما به معناى فرصت نیز هست.

در کتاب میلیونر شدن در جوانی ( The Unemployed Millionaire )، مت موریس (Matt Morris)، نویسنده، سخنور و کارآفرین، به بیان مطالبى پرداخته است که در میان این بحران، فرصت‌هایى را پیش چشم شما قرار مى‌دهد. او تحت تأثیر غم و اندوه از دست دادن پدر و بنا به میلى سیرى‌ناپذیر براى در دست گرفتن سرنوشت خویش، کتابى نگاشته است که در زمان و ساعت کنونى، اجتناب‌ناپذیر است.

دیدگاه‌هاى مت، حاصل سال‌ها مطالعه متمرکز، خواندن صدها کتاب و شرکت در شمارى از سمینارها و سخنرانى‌هاست. وقتى مت درباره میلیون‌ها دلار و تبدیل شدن به یک میلیونر سخن مى‌گوید، نه تنها درباره پول صحبت مى‌کند، بلکه از همه شما مى‌خواهد ظرفیت نامحدودى که در وجودتان نهفته است را بشناسید و به نتایجى فراتر از حد تصورتان دست یابید.

مت در سن خیلى پایین، احساس کرد باید در زندگى خود، به هدفى خیلی بالاتر از کار کردن از 9 صبح تا 5 عصر، فکر کند. شاید او وقتی فهمید به لحاظ فکرى نمى‌تواند تا آخر عمر برای شخص دیگری فعالیت داشته باشد، احساسى مانند شما داشته است. او دیگر نمی‌توانست تحمل کند که فردى دیگری به او بگوید که صبح‌ها چه زمان از خواب برخیزد، چه مقدار زمان براى ناهار داشته باشد و از آن مهم‌تر چقدر ارزش داشته باشد. مت مى‌دانست که مى‌تواند فراتر از این باشد و باید راهى پیدا مى‌کرد که به خواسته خود جامه عمل بپوشاند. بنابراین با به‌ کارگیرى اصول این کتاب، از شرایط آوارگی و خوابیدن در اتومبیل خود، موفق به ایجاد یک کسب‌ و کار میلیون دلارى شد که هم‌ اکنون زندگى مردم در سرتاسر جهان را تغییر می‌دهد.

اگر شما کسى هستید که شغل‌تان را از دست داده‌اید، یا مى‌خواهید کسب‌ و کار خودتان را آغاز کنید، کتاب «میلیونر شدن در جوانی» کلید اصلى باز کردن این فصل جدید از زندگى‌تان را به شما مى‌دهد. مت بر این باور است که اگر شما نتوانید به این دیدگاه برسید که به حد کافى در وضعیتى بوده‌اید و باید آن را رها کنید، آنگاه این زندگى است که شما را پشت سر خواهد گذاشت.

این کتاب به‌ گونه‌اى طراحى شده که به شما آموزش دهد چگونه زندگى کنید تا هرگز پسرفت نکنید. هر فصل از کتاب، دیدگاه شما نسبت به خودتان را گسترش خواهد داد و راهکارهاى عمل‌گرایانه و اثبات شده‌اى در اختیارتان خواهد گذاشت که با به کارگیرى آن‌ها، میلیونرى که در وجودتان نهفته است و منتظر تلنگر شماست را متجلى سازید.

جملات برگزیده‌ی کتاب میلیونر شدن در جوانی:

- همه ما خودساخته‌ایم. اما تنها افراد موفق به آن اعتراف خواهند کرد. (ارل نایتینگل)
- بالاترین پاداش تلاش، این نیست که چه چیزى به دست مى‌آوریم، بلکه این است که به چه کسى تبدیل مى‌شویم. (جان راسکین)
- وقتى به انتهاى طناب مى‌رسید، گره‌اى بزنید و به آن بیاویزید. (بنجامین فرانکلین)
- در زندگى، نه به آنچه مى‌خواهید بشوید؛ بلکه به آنچه هستید، تبدیل مى‌شوید. (لز براون)
- تنها محدودیت‌هاى زندگى‌تان، باورهاى محدود کننده ذهن‌تان هستند. (مت موریس)
- هرگز ایجاد فرصت برای میلیاردر شدن به رؤیاهاى دوردست خود دست نخواهید یافت، مگر زمانى که آرزوهاى دوردست داشته باشید. (ناشناس)
- اغلب انسان‌ها در 25 سالگى مى‌میرند و در 65 سالگى دفن مى‌شوند. (دکتر نیکولاس ام. باتلر)

در بخشی از کتاب میلیونر شدن در جوانی می‌خوانیم:

تقریبا، یکى از مهم‌ترین ویژگى‌هاى هر میلیونرى که مى‌شناسم، توجه بسیار دقیق به مدیریت زمان است. من شخصاً همیشه مشکل زیادى با «مدیریت زمان» دارم، زیرا حقیقت این است که شما نمى‌توانید زمان را مدیریت کنید. اما مى‌توانید عملکرد را مدیریت کنید. بنابراین، در این فصل مى‌خواهم به شما کمک کنم هنر و علم مدیریت عملکرد را فرا بگیرید.

من هزاران دلار صرف برنامه‌ها و سمینارهاى متفاوت کرده‌ام تا نظام مدیریت زمان تمام و کمالى پیدا کنم. متأسفانه، به‌ نظر نمى‌رسد، ساختار تمام و کمالى وجود داشته باشد. اما با به‌ کارگیرى بخش‌هایى از هر یک و مقدارى از دانسته‌هاى خودم، بالاخره به ساختارى دست یافتم که فکر مى‌کنم تا حد امکان کامل است.

آنچه مى‌خواهم در اینجا با شما در میان بگذارم، دقیقاً ساختار مدیریت عملکردى است که من هر روز از آن استفاده مى‌کنم، تا روى کسب نتایج تمرکز دقیق داشته باشم و درعین حال وقت آزادم را افزایش دهم به‌ گونه‌اى که بتوانم در کنار خانواده‌ام از بودن با آن‌ها لذت ببرم. همان‌طور که مى‌بینید، من از صمیم قلب باور دارم، چون عملکردهایم را به این خوبى مدیریت مى‌کنم، مى‌توانم کارى که فردى معمولى در هشت ساعت انجام مى‌دهد را تنها در عرض سه ساعت انجام دهم. کلید تبدیل شدن به یک میلیونر بیکار این است که نتایج بسیار عظیمى را تولید کنید و درعین حال وقت آزاد بسیار زیادى داشته باشید تا به کارهاى مورد علاقه خود بپردازید. به‌ طور یقین، هیچ دلیلى وجود ندارد که نتوانید هر دوى این کارها را انجام دهید!

این اولین توصیه طلایى در حوزه مدیریت زمان است. دیگر به خودتان نگویید: «زمان کافى در یک روز وجود ندارد.» هر بار که این جمله را به زبان مى‌آورید، هویت خود را به‌ عنوان کسى که زمان کافى ندارد، تقویت مى‌کنید. هر قدر بیشتر چیزهایى از این قبیل بگویید، بیشتر آن‌ها را به حقیقت بدل مى‌کنید و در نهایت در دور باطل فقدان و کمبود باقى مى‌مانید. حرف آخر اینکه، این جمله‌اى تضعیف‌ کننده است و هر بار که آن را مى‌گویید، خودتان را ضعیف‌تر مى‌کنید.

فهرست مطالب کتاب

سرآغاز
پیش‌گفتار
مقدمه
بخش نخست: ایجاد زیر بناى مستحکمى از ثروت
1: داستان من
2: تبدیل شدن به یک میلیونر
3: باورها معیار آسانى و قدرت دروغ‌ها
4: رؤیاهاى مهم، نتایج مهم را خلق مى‌کنند
5: هدف‌گذارى مختص بازندگان است
6: مدیریت عملکرد براى حداکثر بازدهى
7: ویژگى رفتارى اسرارآمیز قدرتمندترین افراد جهان
بخش دوم: تبدیل شدن به یک میلیونر جوان
8: آغاز یک کسب و کار
9: چرا چیزى متوسط را اختراع کنید، وقتى مى‌توانید از افراد با استعداد کپى‌بردارى کنید؟
10: کسب‌وکار نهایى با بهره‌ورى زمانى
11: بازاریابى اینترنتى
بخش سوم: مدیریت و توسعه کسب‌ و کارتان
12: بازاریابى ازطریق همکارى مشترک با منابع خارجى
13:پنج استراتژى ویژه براى برنده شدن در رقابت
14: تأملات نهایى

ایجاد فرصت برای میلیاردر شدن

افراد ثروتمند موفق درباره ثروتمند شدن این اعتقادات را دارند

افراد ثروتمند موفق درباره ثروتمند شدن این اعتقادات را دارند

بسیاری از ما، برای پولدار شدن به دنبال فرمول‌های سری و پیچیده می‌گردیم درحالیکه بسیاری از ثروتمندان موفق جهان، بدون توجه به این فرمول‌های پر رمز و راز، با تلاش خودشان و از راه‌های ساده به این موفقیت دست یافته‌اند.

برخی از ثروتمندان مشهور ثروتمندزاده هستند و برخی نیز به واسطه خوش‌شانسی پولدار شده‌اند. بسیای دیگر نیز از مزایایی بهره‌مند بوده‌اند که خیلی از ما از آنها محروم بوده‌ایم. اما اگر از ثروتمندانی که با پشتکار خودشان پولدار شده‌اند، رمز موفقیتشان را بپرسید، قطعا به شما خواهند گفت که آنها الزاما از سایر مردم باهوش‌تر نیستند و هیچ‌وقت هم متکی به فرمول‌های پیچیده و فوق محرمانه پولدار شدن که ما از آنها بی‌ اطلاع هستیم، نبوده‌اند. آنها در عوض، موفقیت خود را با تلفیقی از عشق و پشتکار فراوان به علاوه دُز بی‌خطری از لجاجت و سرسختی تضمین کرده‌اند.

قصد داریم اندکی عمیق‌تر به ماجرا نگاه کنیم و ببینیم بعضی از موفق‌ترین ثروتمندان جهان واقعا چگونه فکر می‌کنند و به اعتقاد آنها، شما برای ثروتمند شدن به چه چیز نیاز دارید تا صفرهای بیشتری را جلوی رقم حساب بانکی خود اضافه کنید؟

پس‌انداز کنید
«مارک کوبان»، کارفرما و مالک تیم بسکتبال «دالاس ماوریکس» حدود ۳ میلیارد دلار ثروت دارد. او این ثروت را از راه ساخت و ساز اندوخته است و اکنون به جایی رسیده که در گفتن راز ثروتمند شدن خود به دیگران خساست نمی‌ورزد. اما به نظر شما مهمترین عامل ثروتمند شدن کوبان چیست؟ خیلی ساده است؛ پول خود را صرف خرید چیزهای بی‌ارزش نکنید. این یکی از مهم‌ترین توصیه‌هایی است که او در یکی از مطالب منتشر شده در وبلاگ خود با عنوان «چگونه ثروتمند شویم» کرده است. وی در این مطلب گفته است: تا می‌توانید پس‌انداز کنید. حتی اگر شده یک پنی پس‌انداز کنید. به جای خرید قهوه روزانه آب بنوشید و به‌جای رفتن به رستوران‌های گران قیمت نان و پنیر بخورید. بدهی‌های کارت اعتباری خود را کاهش دهید. نخستین قدم برای ثروتمند شدن نظم و دیسیپلین است. اگر واقعا می‌خواهید ثروتمند شوید دیسیپلین مورد نظر را پیدا کنید.

خلاف جهت آب شنا کنید
«دانشمند اوماها»، محبوب‌ترین الگوی سرمایه‌گذاری خردمندانه است؛ تعجبی نداردکه این لقب را به سومین مرد جهان یعنی «وارن بافت» با ثروتی بالغ بر ۷۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار داده‌اند. استمرار وارن بافت یکی از مهمترین دلایل موفقیت وی محسوب می‌شود. وی ثروت خود را از طریق حرکت بر خلاف روندهای معمول بازار و سرمایه‌گذاری روی شرکت‌هایی که از چشم سایر سرمایه‌گذاران دور مانده‌اند، به‌دست آورده‌ است. بافت می‌گوید: درها را ببندید تا راز ثروتمند شدن را به شما بگویم؛ سعی کنید وقتی دیگران بزدل هستند، جسور باشید و برعکس وقتی دیدید سایر ثروتمندان خیلی حریص و جسور هستند شما عقب‌نشینی کنید و محتاط باشید.

ترسو و خجالتی نباشید
کم‌رویی و ترس برای ثروتمندان آینده خصوصیات خوبی نیستند. اگر می‌خواهید ثروتمند شوید، باید آن‌قدر جسور باشید تا بتوانید فرصت‌ها را شکار کنید حتی اگر اندیشه‌هایتان از نظر خیلی‌ها احمقانه به‌نظر برسد. این خصوصیت ریسک‌پذیری برای «الی برود»، بنیانگذار موسسه KB Homes که اکنون ۷ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار ثروت دارد، منشا موفقیت‌های بسیاری شد. وی می‌گوید: هیچ‌کس تابه‌حال با محتاط بودن و خجالتی بودن نتوانسته میلیاردر شود. من وقتی ۲۲ سال داشتم، فکر می‌کردم تصمیم اشتباهی می‌گیرم که از شغلم در موسسه CPA استعفا کرده و به ساخت و ساز مشغول می‌شوم چون آن زمان هیچ چیز از ساخت و ساز نمی‌دانستم. اما بعضی وقت‌ها، احمقانه‌ترین تفکرات آنهایی هستند که بیشترین سود را برای شما دارند.

خودتان آستین بالا بزنید
وابستگی به دیگران برای موفقیت خمیرمایه فاجعه است. این یکی از درس‌هایی است که «فارست مارس»، وقتی در کارخانه شیرینی و شکلات پدرش یعنی شرکت «مارس» کار می‌کرده آموخته است. در آن زمان، کمپانی مارس تمام شکلات‌های خود را از شرکت رقیبش یعنی Hershey’s خریداری می‌کرد. مارس پس از کناره‌گیری از حرفه خانوادگی خود، به اروپا کوچ کرد و در یک کارخانه آب‌نبات سازی مشغول به کار شد و یاد گرفت چگونه خودش شکلات درست کند. او دوباره به حرفه خانوادگی‌اش بازگشت و اکنون صاحب ششمین شرکت بزرگ آمریکایی است.

مارس می‌گوید: اگر می‌خواهید ثروتمند شوید، باید بدانید چگونه تولید کنید. بنابراین نباید دنبال کسی باشید که برای شما محصولی تولید کند که شما را ثروتمند کند.

فرصت‌طلب و موقعیت‌شناس باشید
«اریک اشمیت»، مدیرعامل سابق و مدیر اجرایی کنونی گوگل که ۱۰ میلیارد دلار ثروت خالص دارد می‌گوید: موفقیت بزرگ بعضی وقتها مانند شانس است، اما مهم‌تر از همه این است که چگونه این فرصت را مال خود کنید. اشمیت خودش گوگل را تاسیس نکرده اما به حدی باهوش بوده که در سال ۲۰۰۱ میلادی به پیشنهاد کار کردن در این کمپانی پاسخ مثبت بدهد. اشمیت می‌گوید: یکی از بزرگ‌ترین بخش‌های موفقیت این است که در زمان و موقعیت مناسب باشید. اشمیت توصیه می‌کند: خودتان را با داشتن برنامه اذیت نکنید. همه برنامه‌های خود را دور بریزید. آنچه که درمورد من صدق می‌کند این است که خودم برای خودم فرصت ایجاد کردم پس شما هم همین کار را بکنید. حتما درباره افراد موفق زیاد مطلب خوانده‌اید و دیده‌اید که آنها سخت کار می‌کنند و از فرصت‌ها بهترین استفاده را می‌کنند. شاید نتوانید ابداع و اختراع کنید اما تنها کاری که از عهده آن برمی‌آیید این است که سخت کار کنید تا در بهترین جای ممکن و آماده استفاده از فرصت‌ها باشید.

مراقب سلامتی خود باشید
«جاستین ماسک»، شاید خودش یک میلیاردر نباشد اما پیشنهاد خوبی برای پولدار شدن دارد. همسر سابق «ایلان ماسک»، موسس کمپانی «تسلا» از این فرمول با عنوان «موفقیت جدی» یاد می‌کند و می‌داند که رسیدن به این سطح ثروت کار آسانی نیست. او معتقد است که شما نه تنها از نظر روحی، بلکه از نظر جسمانی هم باید آماده باشید.

به گفته وی، داشتن سلامت جسمانی کمک می‌کند تا انرژی فرا انسانی داشته باشید. اگر از نظر ارثی سلامت کاملی ندارید، حداکثر تلاش خود را بکنید تا حد امکان وضعیت جسمانی خود را بهبود بخشید. مشکلاتی از قبیل خستگی ذهنی، شب ‌زنده‌داری، مشکلات جدی خانوادگی یا تنهایی و کم‌خوابی می‌توانند شما را از رسیدن به موفقیت بازدارند. پس سعی کنید جسم خود را سرحال نگه دارید تا مغزتان سرحال و قبراق باشد و بتوانید خوب فکر کنید. از قدیم گفته‌اند: «عقل سالم در بدن سالم است.»

علایق خود را دنبال کنید
بسیاری از میلیاردرها بر این باورند که علاقه و اشتیاق برای رسیدن به اهداف اهمیت بسیاری دارد. برخی حتی این عامل را مهمترین ابزار موفقیت می‌دانند و به همین دلیل است که باید به‌جای اینکه اول از همه روی پول متمرکز شوید، تمام تمرکزتان رو روی شوق و انگیزه و علاقه‌هایتان بگذارید و بگذارید موفقیت به دنبال آنها بیاید.

سخنان بزرگان درباره پولدار و ثروتمند شدن

سخنان بزرگان درباره پولدار و ثروتمند شدن

جملات زیبای بزرگان درباره پولدار و ثروتمند شدن

درآمد فعلی شما هیچ تأثیری روی توانایی شما در ثروت سازی ندارد!

اولین دلیلی که افراد به آنچه می خواهند، نمی رسند، این است که اصلا نمی دانند چه می خواهند! افراد ثروتمند، دقیقا می دانند که ثروت را می خواهند

سریع ترین راه برای پول در آوردن، حل یک مسئله است. هر چه مسئله ای که حل می کنید بزرگ تر باشد، پول بیش تری در می آورید!

میلیونرها به طور میانگین سالانه 20% از درآمد خود را سرمایه گذاری می کنند. ثروت آن ها، با درآمد سالیانه شان سنجیده نمی شود، بلکه با میزان پس اندازها و سرمایه گذاری هایشان در طول زمان ایجاد فرصت برای میلیاردر شدن سنجیده می شود.

باید باور کنی که تو، خودت تنها کسی هستی که می تونی برای خودت موفقیت یا سطح مالی متوسط، و یا مشکلات مالی بسازی! حال خودآگاهانه یا نا خودآگاهانه! به هر حال همه چیز بستگی به خود تو دارد!

شانس، چیزیه که افراد ثروتمند رو ثروتمند کرده! اما این شانس، حاصل عادات روزمره ایه که اون ها برای خودشون ایجاد کردن! وقتی عادات روزمره خوبی داشته باشی، فرصت ها و شانس هات رو چندین برابر می کنی!

بدون خرد و دانایی، طلا توسط خردمندان از چنگ تو بیرون می رود، و با خرد و دانایی، می توانی طلا را از چنگ بی خردان بیرون آوری!

آرزو کردن به تنهایی تو را ثروتمند نمی کند! اما «خواستن» به همراه ذهنیت درست وسواس گونه، و سپس برنامه ریزی دقیق برای راه های ثروتمندی، و دنبال کردن این برنامه با پشتکاری که شکست را به رسمیت نمی شناسد، تو را به ثروت خواهد رساند…

ثروتمند شدن، یه امتیاز نیست، یه حقه! اگه تا جایی که میتونی، در زندگی دیگران ارزش ایجاد کنی، این حق رو داری که هر چقدر دلت میخواد ثروتمند باشی!

هر استادی، اولش فاجعه بوده! هیچ کس از همون لحظه ای که از شکم مادرش اومده بیرون، هوش مالی نداشته! هر آدم ثروتمندی یاد گرفته که در بازی ثروت، چطور موفق بشه و تو هم میتونی یاد بگیری! موفقیت، یه مهارت یاد گرفتنیه!

من تا وقتی کسب و کار و سرمایه گذاری هام، چندین منبع درآمدی مطمئن ایجاد نکردن، ماشین و ساعت لوکس نخریدم! وقتی میلیونر شدم، تا مدت ها بعد هم یه تویوتا کمری قدیمی رو می روندم! سعی کن به اخلاق کاریت معروف باشی نه به خرده ریزهایی که می خری!

ثروتمندی از یک «فکر» شروع می شود! میزان ثروتمندی تو، توسط افکار ذهنت محدود می شوند. ایمان، این محدودیت ها را از بین می برد.

آهسته تلاش کردن، ساده است اما سریع ثروتمند شدن، هرگز!

مهم نیست چقدر پول در میاری؛ مهم اینه که چقدر از اون پول رو حفظ می کنی! خیلی ها در درک این موضوع مشکل دارن!

مسیر ثروتمند شدن، مسیری نا هموار و پر از پستی و بلندی است؛ به همین دلیل هم هست که اغلب افراد این مسیر را انتخاب نمی کنند! آن ها از سختی کشیدن ها، سر دردها و مسئولیت ها فراری اند! آن ها مشکلات را نمی پذیرند…

آن هایی که تصمیمات فوری می گیرند، دقیقا می دانند چه می خواهند و آن را هم به دست می آورند!

تنها عنصر موفقیت که روی آن کنترل کامل داری، «تلاشت» است! اغلب افراد، کمترین تلاش را می کنند اما انتظار بیش ترین نتیجه را دارند! میلیونرها به جای فرار از مسئولیت های کاری، راه های بهتری برای دستیابی به اهداف ایجاد فرصت برای میلیاردر شدن خود پیدا می کنند. آن ها علاوه بر اینکه از استعدادهای خود استفاده بهینه می کنند، برای به کار گیری افراد و سیستم ها، تلاش بیش تری می کنند.

یکبار برای همیشه این را به خاطر داشته باش: «همه افراد می توانند ثروتمند شوند… شروع کن و به خودت بگو که لایق ثروتمند شدن هستی و ثروتمند شدن، حق مسلم تو است. به خودت بگو که ثروتمند شدن، کاملا امری درونی است و فقط به خودت بستگی دارد… فقط به خودت!»

تنها اشتباه مالی که مرتکب شدم، این بود که به قدر کافی بزرگ فکر نکردم! از تو میخوام که به بیش تر از میلیون ها فکر کنی! در این سیاره، کمبود پول نداریم! فقط کمبود افرادی را داریم که به اندازه کافی بزرگ فکر نمی کنند!



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.