خرید و فروش پله ای در بازار بورس
داشتن استراتژی در بازارهای مالی، اصلی ترین عامل موفقیت سرمایه گذاران است و تجربه ثابت کرده است که یک فرد باهوش و بدون استراتژی، از فردی که هوش کمتری دارد اما استراتژی و نقشه معاملاتی خود را طراحی کرده است، بازدهی کمتری را خلق می کند. یکی از استراتژی های مهم معاملاتی، خرید و فروش پله ای است که هدف اصلی آن، کمتر ضرر کردن و بیشتر سود کردن است؛ در واقع خرید و فروش پله ای این نکته را به ما یادآوری می کند که در هر معامله ای، نباید همه یا بخش بزرگی از پول خود را به یکباره درگیر کنیم و خرید و فروش های ما باید به شکل فرآیندی و پله پله باشد؛ چراکه اگر این موضوع را رعایت نکنیم، ریسک های سرمایه گذاری افزایش پیدا می کند و معامله گران با استرس زیادی روبرو می شوند. بنابراین وقتی که از خرید و فروش پله ای صحبت می کنیم، منظور یک ترفند سرمایه گذاری است که فعالان حرفه ای از آن استفاده می کنند و در ادامه مقاله به بررسی آن می پردازیم.
خرید و فروش پله ای به چه صورت انجام می شود؟
استراتژی خرید و فروش پله ای همواره به عنوان یکی از بهترین روش های مدیریت سرمایه شناخته می شود و فعالان بازارهای مالی، با رعایت کردن این موضوع می توانند سودهای خوبی شناسایی کنند و در طرف مقابل نیز از ضررهای سنگین جلوگیری کنند. خرید و فروش پله ای، روش ها و نکات خاص مربوط به خود را دارد که در ادامه آن ها را معرفی می کنیم.
خرید پله ای
همانطور که از اسم خرید پله ای مشخص است، خریدهای یک معامله گر یا سرمایه گذار نباید به صورت یکجا و ناگهانی باشد؛ بلکه بایستی پله پله و به صورت فرآیندی انجام بپذیرد.
به عنوان مثال، شما تحلیل دقیقی نسبت به سهام یک شرکت دارید و احتمال می دهید که در قیمت 1000 تومان حمایت شود و قیمت شروع به رشد کند. در اینجا شما مبلغ یک میلیون تومان از این سهم را می خرید، حال فرض کنید که سهام این شرکت در قیمت 1000 تومان حمایت نشد و تا 500 تومان ریزش کرد و شما حتی نتوانستید حد ضرر خود را رعایت کنید. بنابراین شما 500 هزار تومان ضرر کرده اید و در حال حاضر دارایی تان 500 هزار تومان است.
حال فرض کنید که سهم از 500 تومان شروع به حرکت صعودی کرد و تا 1000 تومان رشد کرد و شما از سهم خارج شدید؛ درست است که ضرر خود را جبران کردید ولی سودی هم کسب نکردید و در بهترین حالت، در قیمت سر به سر از این معامله خارج شده اید.
مثالی که گفته شد، برای مواقعی است که شما استراتژی خرید و فروش پله ای را رعایت نکرده اید؛ حال فرض کنید که شما نقشه معاملاتی خرید پله ای را از قبل طراحی می کردید و سپس وارد معامله می شدید. به عنوان مثال، در قیمت 1000 تومان که نقطه حمایت سهم بود مبلغ 300 هزار تومان خرید می کردید و سهم تا 500 تومان پایین می آمد و شما 150 هزار تومان ضرر می کردید؛ پله دوم را مبلغ 300 هزار تومان در قیمت 500 تومان خرید می کردید که میانگین خرید شما به ازای هر سهم 750 تومان می شود و معامله شما در اینجا فقط شامل 150 هزار تومان ضرر شده است؛ با این تفاوت که زمانی که قیمت سهام شرکت تا 1000 تومان رشد کند، شما نه تنها ضرر را جبران کرده اید، بلکه به ازای هر سهم، 250 تومان نیز سود می کنید. حال اگر در قیمت 750 تومان که از ضرر خارج می شدید پله سوم را هم خرید می کردید، سود کل سرمایه شما بیشتر هم می شد.
بسیاری از فعالان حرفه ای که برای بلندمدت سرمایه گذاری می کنند، تعداد پله های خرید خود را افزایش می دهند و معتقدند که هرچقدر این تعداد بیشتر باشد، ریسک سرمایه گذاری کمتر می شود و در روندهای صعودی، پرتفوی افراد خیلی سریع وارد سود می شود. در واقع، تعداد پله ها براساس نقشه معاملاتی افراد می تواند متفاوت باشد، اما به طور کلی 3 تا 5 پله را می توان برای این فرآیند در نظر گرفت.
خرید پله ای معمولا به 2 دسته تقسیم می شود:
- خرید پله ای در کاهش قیمت ها برای کم کردن میانگین؛ در این روش، اگر سرمایه خود را به چند قسمت تقسیم کرده باشیم، با پایین آمدن قیمت سهام و رسیدن به حمایت های معتبر، پله های بعدی را خرید می کنیم و اصطلاحا از روش «میانگین کم کردن» استفاده می کنیم. مراقب باشید که اگر روند بازار نزولی بود، همه سرمایه خود را خرج نکنید و قسمتی از آن را برای خرید در آغاز روندهای صعودی در نظر بگیرید. با این روش، قیمت تمام شده سهام برای شما به شدت کاهش می یابد و از ضررهای سنگین جلوگیری می کنید.
- خرید پله ای در افزایش قیمت ها برای سود بیشتر؛ فرض کنید که روی یک حمایت، خرید کرده اید و سهم حمایت شد و رو به بالا حرکت کرد، بعد از شکست اولین مقاومت و تثبیت بالای آن یا زمان پولبک به خط مقاومت، پله بعدی و در صورت شکست مقاومت بعدی پله آخر را وارد می شویم.
فروش پله ای
فروش پله ای اصطلاحا برای «سیو سود» استفاده می شود و اگرچه در روندهای نزولی هم از فروش پله ای استفاده می شود اما کاربرد اصلی آن برای روندهای صعودی است. در واقع، سرمایه گذاران حرفه ای در فروش پله ای بخشی از سودی که بدست آورده اند را شناسایی می کنند تا ریسک سرمایه گذاری برای آن ها کاهش پیدا کند.
به عنوان مثال، میانگین قیمت خرید سهام یک معامله گر، 2000 تومان است و قیمت سهام این شرکت شروع به حرکت می کند و پس از صعود 50 درصدی، به 3000 تومان می رسد، در اینجا معامله گر شک می کند که آیا روند صعودی این سهم ادامه دار خواهد بود یا خیر؛ استراتژی خرید و فروش پله ای دقیقا برای همین مواقع است که سرمایه گذاران شک دارند. به عنوان مثال، این فرد با استفاده از استراتژی فروش پله ای، نصف سهام در اختیار خود را در قیمت 3000 تومان می فروشد؛ به این دلیل که اگر قیمت سهام افت کند، این فرد بخشی از سود را شناسایی کرده است و اگر روند صعودی باز هم ادامه داشته باشد، نصف دیگر سهام که فروخته نشده است، از این روند صعودی بهره مند می شود.
از طرف دیگر، فروش پله ای برای روندهای نزولی هم کاربرد دارد و می تواند به سرمایه گذاران کمک کند. به عنوان مثال، فرض کنید که میانگین قیمت خرید سهام توسط یک معامله گر، 5000 تومان است و این فرد متوجه شده است که بازار روند نزولی به خود گرفته است و قیمت سهم ممکن است کاهش پیدا کند؛ در اینجا اگر حد ضرر داشته باشد، می تواند از معامله خارج شود؛ از طرف دیگر، می تواند با هدف خرید سهام با قیمت پایین تر، به صورت پله ای سهام در اختیار خود را بفروشد. به عنوان مثال، این سرمایه گذار 20 درصد از سهام در اختیار خود را به صورت پله ای در قیمت 4000 تومان می فروشد تا بتواند در قیمت های پایین تر، سهام بیشتری بخرد و قیمت میانگین خرید خود را چگونه از معامله خارج شویم؟ کاهش دهد.
جمع بندی
خرید و فروش پله ای یکی از بهترین استراتژی ها برای مدیریت سرمایه است و فعالان بازارهای مالی از این روش برای سود بیشتر و ضرر کمتر استفاده می کنند. در واقع این روش به شما می گوید که سرمایه و پول خود را به یکباره و ناگهانی خرج نکنید و هر چقدر که دفعات خرید و فروش پله ای بیشتر باشد، ریسک سرمایه گذاری برای افراد کمتر است و برای خرید سهام بنیادی که افت خیلی سنگین را تجربه است، این استراتژی می تواند گزینه مناسبی باشد. بنابراین افرادی که دید بلندمدت به بازار سرمایه دارند، خرید و فروش پله ای در سود و زیان معاملات آن ها بسیار اثرگذار خواهد بود.
حرید و فروش پله ای این امکان را به شما می دهد که در روندهای نزولی، میانگین قیمت خرید سهام در اختیار خود را کمتر کنید و در روندهای صعودی نیز بخشی از سود خود را شناسایی کنید تا ریسک سرمایه گذاری شما کاهش یابد. برای استفاده از روش خرید و فروش پله ای، در روندهای نزولی بایستی حمایت ها را به خوبی تشخیص دهید و در طرف مقابل نیز برای استفاده بهینه از این استراتژی در روند صعودی، بایستی مقاوت ها را شناسایی کنید. از طرف دیگر وقتی که از خرید و فروش پله ای استفاده می کنید، استرس معاملاتی و ترس از دست دادن سرمایه کاهش می یابد.
سه استراتژی مهم برای خروج از معامله؛ چگونه میتوان از یک معامله سودآور خارج شد؟
معاملهگران بخش زیادی از انرژی خود را صرف تعیین زمان مناسب برای ورود به معامله صرف میکنند. اگرچه این موضوع مهم است اما درنهایت جایی که معاملهگر برای خروج از معامله انتخاب میکند، میزان موفقیت آنها را در معامله را مشخص میکند. در این مقاله به سه استراتژی خروج از معامله میپردازیم که معاملهگران برای خروج از معامله باید در نظر بگیرند.
استراتژی اول: استفاده از stop/limit مرسوم (استفاده از خطوط مقاومت و حمایت)
یکی از بهترین راهها برای کنترل احساسات هنگام معامله، تعیین اهداف در زمان ورود به معامله است. این بسیار بهتر از آن است که بدون حد ضرر وارد معامله شوید و تمام مدت نگران از دست دادن پول خود باشید.
طبق تحقیقی که از ۳۰ میلیون معامله انجامگرفته، معلوم شده است که اکثر معاملهگران موفق از نسبت ریسک به ریوارد حداقل ۱:۱ استفاده میکنند.
قبل از ورود به معامله، معاملهگران باید ریسکی که توانایی تحمل آن را دارند مشخص کنند و در آن سطح حد ضرر خود را قرار دهند. اگر معاملهگران اشتباه کرده باشند، معامله بهطور خودکار در سطح میزان ریسک قابلقبول بسته میشود و اگر درست معامله کرده باشند، در زمان صحیح با سود موردنظر از معامله خارج میشوند در هر دو صورت خروجی که معاملهگر انتظار دارد، رخ خواهد داد.
بهترین حمایت و مقاومت تعریف شده در USD/JPY
معاملهگرانی که به دنبال معامله خرید هستند، از فرصت بازگشت قیمت از سطوح حمایتی دز کنار یک سیگنال واضح از اندیکاتورها استفاده میکنند. از آنجا که قیمت موقتا مقداری به داخل سطح حمایت نفوذ میکند، معاملهگران حد ضرر خود را اندکی زیر خط حمایت قرار میدهند. در این حالت، حد سود نیز میتوانند در سطوح مقاومت قرار گیرند. برای این معاملات فروش نیز این رویه معکوس است.حد ضرر در نزدیکی خطوط مقاومت و حد سود روی خطوط حمایت قرار میگیرند.
استراتژی دوم: تریلینگ استاپ به روش میانگین متحرک
مدتهاست که میانگین متحرک بهعنوان یک ابزار مناسب جهت فیلتر کردن جفت ارزها شناخته شده است. ایده اصلی این است که وقتی قیمت بالای میانگین متحرک در حال حرکت است، معاملهگران به دنبال فرصت خرید و هنگامیکه قیمت پایین میانگین متحرک در حال حرکت است، به دنبال فرصت فروش چگونه از معامله خارج شویم؟ میگردند. بااینحال استفاده از میانگین متحرک بهعنوان یک سیگنال خروج نیز میتواند مفید واقع شود.
ایده این است که اگر یک میانگین متحرک از میان قیمت عبور کند باید منتظر تغییر روند باشیم. معاملهگران روند به دنبال این هستند که بهمحض وقوع تغییر روند معامله را ببندند. به همین دلیل است که تعیین حد توقف با استفاده از میانگین متحرک میتواند مؤثر باشد.
تصویر بالا استفاده از میانگین متحرک صد روزه برای تعیین حد سود و حد ضرر را نشان میدهد. در این نمودار، بعد از شکسته شدن مقاومت و با توجه به اینکه قیمت بالای میانگین متحرک ۱۰۰ روزه است، وارد معامله خرید میشویم، حد ضرر را در ۲۲۰ پوینت زیر نقطهی ورود (یعنی نقطهای که میانگین متحرک در آن قرار دارد) و حد سود را ۴۴۰ پوینت بالای نقطهی ورود قرار میدهیم. بهاینترتیب نسبت ریسک به ریوارد ۲:۱ حاصل میشود. با افزایش قیمت، میانگین متحرک نیز حرکت میکند و ما نیز باید نقطه حد ضرر را به همانجا جابجا کنیم که میانگین متحرک میرود. این کار از زیان ما درصورت بروز تغییرات شدید قیمتی جلوگیری میکند.
استراتژی سوم: رویکرد مبتنی بر نوسانات با استفاده از ATR
روش نهایی استفاده از اندیکاتور میانگین محدوده واقعی (یا اندیکاتور ATR) است. ATR برای اندازهگیری نوسانات بازار طراحیشده است. این اندیکاتور با در نظرگرفتن میانگین فاصله نقاط High و Low در ۱۴ کندل آخر، به معاملهگران میگوید که تغییرات بازار تا چه اندازه شدید است. معاملهگران با استفاده از این روش حد سود و حد ضرر خود را در معامله تعیین میکنند.
هرچه ATR برای یک جفت ارز بیشتر باشد، حد ضرر باید با فاصله بیشتری لحاظ شود. به این خاطر که اعمال حد ضرر نزدیک برای یک جفت ارز با نوسان بالا باعث میشود زمانی که جفت ارز شروع به نوسان میکند، معامله بهسرعت بسته شود. به شکل مشابه، قرار دادن یک حد ضرر دور برای جفت ارزی که نوسان کمی دارد، ممکن است میزان ریسک را بیشتر ازآنچه واقعاً نیاز است، افزایش دهد.
اندیکاتور ATR را میتوانید در تمام تایم فریمها استفاده کنید. کار با این اندیکاتور نیز ساده است. تنها کافی است حد ضرر خود را کمی بالاتر از سطح ATR ۱۰۰٪ تنظیم کرده و حد سود خود را نیز حداقل در همان فاصله از نقطه ورود تنظیم کنید.
در تصویر بالا اندیکاتور ATR با رنگ آبی در زیر چارت نفت برنت مشخص شده است. همانطور که میبینید بالاترین میانگین نوسانات بهدستآمده ۱۳۵.۸ پیپ است. بنابراین هنگامیکه معاملهگر قصد انجام معامله کوتاهمدت را داشته باشد، میتواند حد ضرر و حد سود خود را در بازه ۱۳۵.۸ پیپ بالا و پایین نقطه ورود قرار دهد تا بدین ترتیب به نسبت ریسک به ریوارد ۱:۱ دست پیدا کند. قرار دادن حد ضرر در اطراف ATR در اصل یک استاپ نوسان محسوب میشود.
در نمودار مشخص است که با در نظر گرفتن ریسک به ریوارد ۱:۱ معامله خیلی زودتر ازآنچه باید بستهشده است و معاملهگر میتوانست باز هم از این معامله سود کسب کند. این موضوع اهمیت تعیین نسبت ریسک به ریوارد را مشخص میکند. معاملهگران باید حد سودی بزرگتر از حد ضرر خود در نظر بگیرند تا نسبت ریسک به ریوارد بهینه تضمین شود.
بهترین استراتژی معاملاتی در ارز دیجیتال و فارکس
بهترین استراتژی معاملاتی، استراتژی است که باشخصیت شما سازگار باشد تا بتوانید بیشترین سود را از بازار بگیرید و کمترین ضرر را متحمل شوید.
با توسعه و گسترش دنیای بازارهای مالی مانند ارز دیجیتال و فارکس داشتن استراتژی معاملاتی سود ساز بزرگترین دغدغه هر معاملهگر است. در این مقاله قصد داریم به معرفی بهترین استراتژی معاملاتی در بازارهای مالی، مخصوصاً بازارهای ارز دیجیتال و فارکس بپردازیم.
استراتژی معاملاتی یعنی چی؟
واژه استراتژی (به انگلیسی strategy) به معنای راهبرد است. کلمه استراتژی در ابتدا مفهومی بود که در جنگها کاربرد داشت زیرا سربازان مجبور بودن در هر لحظه برای هر اتفاقی آمادگی کامل داشته باشند اما با گذشت زمان وارد حوزههای دیگری از زندگی که احتیاج به برنامهریزی دقیق، بررسی و مدیریت هرگونه اتفاق داشت، راه یافت.
استراتژی معاملاتی گام بعدی ما را در روند معاملاتیمان نشان میدهد. ما باید طبق استراتژی خاصی که داریم وارد معاملهشده و از آن خارج شویم. استراتژی معاملاتی میزان حجم هر معامله، میزان نقدینگی، میزان ریسک، زمان تحلیل، زمان شروع معامله، مدت زمان باز بودن هر معامله و حتی تعداد معاملات باز را به ما نشان میدهد؛ بدین ترتیب شما با داشتن استراتژی معاملاتی مناسب میتوانید بهترین عملکرد و بازخورد را نسبت به موقعیتهای مختلف بازار داشته باشید. اگر بازارهای مالی را محل جنگ در نظر بگیریم شما باید برای هر حملهای، مجهز به ضد حمله باشید.
بهترین استراتژی معاملاتی، استراتژی است که باشخصیت شما سازگار باشد تا بتوانید بیشترین سود را از بازار بگیرید و کمترین ضرر را متحمل شوید. نکته دیگری که وجود دارد آن است که استراتژی معاملاتی شما باید به شکلی باشد که به دیگر بخشهای زندگیتان لطمهای وارد نکند یعنی بتوانید بهراحتی به استراحت کافی و کارهای دیگر خود برسید.
استراتژیهای متنوعی در بازارهای مالی استفاده میشود و عملاً هر شخص با توجه به سبک زندگی، شخصیت و هدفی که دارد باید سبک و استراتژی معاملاتی خودش را داشته باشد به بیان سادهتر معاملهگران باید بهترین سبک تحلیل را آموزش ببینند سپس آن را شخصیسازی کنند. این امر به بهترین شکل در مجموعه همیار کریپتو آموزش داده میشود. در ادامه مقاله به معرفی بهروزترین استراتژی معاملاتی در بازارهای مالی میپردازیم.
روش ترید موفقترین معاملهگران دنیا چیست؟
معاملهگران برتر دنیا فقط و فقط طبق استراتژی شخصی که دارند، معامله میکنند و همیشه به آن پایبند هستند. یکی دیگر از خصوصیت آنها این است که همیشه در حال یادگیری و بهروز کردن خودشان از لحاظ فنی و روانشناسی معاملاتی هستند.
یکی از این معاملهگران موفق، آقای ال بروکس است. او ابتدا یک پزشک جراح چشم بوده و به گفته خودش درآمد و اعتبار زیادی هم داشته ولی پس از تحقیق و بررسی در مورد بازارهای مالی، به معاملهگری تماموقت روی آورده است. در مصاحبهای آقای ال بروکس داستان شروع معاملهگریاش را اینگونه بیان کرد که: “در زمان شروع، من فقط چارت قیمتی را نگاه میکردم چگونه از معامله خارج شویم؟ تا بتوانم سازوکار تغییرات قیمت را درک کنم و الگوی تکرار شونده آن را پیدا کنم.
پس از مدتی هرروز قبل از رفتن به محل کار، معامله میکردم و در یکی از همان روزهای سال 1987 نزدیک کسب سود 400.000 دلاری بودم اما به دلیل عمل جراحی فوری که پیش آمده بود مجبور شدم معامله را ببندم. پس از آن روز خاص، پتانسیل سودسازی بازارهای مالی را درک کردم و معاملهگری را بهعنوان حرفه خودم انتخاب کردم.”
سبک معاملاتی ال بروکس پرایس اکشن است که با همین سبک حتی در ابتدای شروع معاملهگری توانسته بود سودهای زیادی کسب کند. برای آموزش ارز دیجیتال در مشهد به سبک معاملهگری ال بروکس به سایت همیار کریپتو سری بزنید.
پرایس اکشن چیست؟
پرایس اکشن (Price action) یک سبک معاملهگری و تحلیل بازار است که نمودارِ قیمتیِ داراییها را بر اساس اطلاعات حال حاضر و مقایسه با گذشته بازار بررسی میکند. برخلاف معاملهگرانی که از اندیکاتورها استفاده میکنند و همیشه از قیمت فعلی بازار عقبتر هستند، معاملهگری که به سبک پرایس اکشن با استفاده از نمودار قیمتی که در همان لحظه که در حال رخ دادن است، تصمیم ورود به معامله یا خروج از آن را میگیرد.
در پرایس اکشن سعی بر آن شده که با استفاده از تحلیل الگوهای مختلفِ قیمتی، نظم حاکم بر بازار را برای معاملهگر روشن سازد. بدین ترتیب در این روش سؤال معاملهگر این نیست که “چه اتفاقی رخ داده است؟ یا چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟” بلکه سؤال معاملهگر این است که “چرا این اتفاق در حال رخ دادن است؟” و جواب این سؤال به او کمک میکند تا بتواند بهترین تصمیمات را بگیرد.
سبک تحلیلی پرایس اکشن مختص یک بازار نبوده و برای تحلیل تمامی بازارهای مالی شاملِ بازار فارکس و بازار ارز دیجیتال کاربرد دارد بنابراین شما با یادگیری این روش میتوانید هر بازاری که چارت قیمتی داشته باشد را تحلیل و بررسی کنید. حال که با اهمیت و ارزش ذاتی پرایس اکشن آشنا شدید، باید بدانید از کجا و چگونه صفر تا صد آموزش پرایس اکشن را فرابگیرید. مجموعه همیار کریپتو سبک تحلیلِ تکنیکالِ خود را پرایس اکشن نوین به سبک ال بروکس قرار داده که طبق جدیدترین دوره آموزشی ال بروکس 2021 است.
تیم استراتژی همیار کریپتو با استفاده و جمعآوری دورهها، کتابها و سمینارهای آقای ال بروکس که در سالهای گذشته برگزارشده، توانسته است جامعترین و بروزترین دوره پرایس اکشن نوین را در ایران بهصورت کاربردی و عملی برگزار کند. برای آموزش فارکس به سبک پرایس اکشن نوین به سایت همیار کریپتو مراجعه فرمایید.
روش تحلیلی سبک پرایس اکشن نوین چگونه است؟
سبک پرایس اکشن نوین به دلیل نرخ بُرد بالایی که دارد، طرفداران زیادی پیدا کرده است و افراد زیادی خواهان یادگیری این سبک تحلیلی هستند. مجموعه همیار کریپتو دوره جامع پرایس اکشن نوین را طبق استانداردهای بالایی طراحی کرده است. این دوره بهصورت کاملاً عَمَلی و کاربردی تعریفشده است یعنی پس از پایان هر جلسه شما در آزمونی شرکت میکنید تا نقاط ضعفتان شناسایی شود سپس جهت رفع آنها توسط استاد در جلسه یا پشتیبان در طول هفته راهنمایی و به سؤالات شما پاسخ داده خواهد شد.
یکی از عوامل اصلی موفقیت در بازارهای مالی ثبت معاملات است، بدین منظور مجموعه همیار کریپتو دفترچه پلن معاملهگری مختص دانشجوهای ارز دیجیتال و فارکس طراحی کرده است. شما در طول دوره معاملاتتان را در این دفترچه ثبت میکنید و ما معاملاتتان را بررسی میکنیم تا بازهم بتوانید بهتر نقاط ضعف و قدرت خودتان را بشناسید.
دوره آموزشی پرایس اکشن نوین شامل هدایایی از قبیل؛
1- دریافت دوره جامع ارز دیجیتال و تحلیل تکنیکال کلاسیک بهصورت کاملاً رایگان
2- از ابتدای شروع دوره پرایس اکشن نوین، به مدت سه ماه در کانال VIP تلگرام عضو خواهید شد تا در حین آموزش بتوانید سود کسب کنید. عملکرد کانال در سایت همیار کریپتو قابل روئیت است.
3- یک جلسه ترید لایو رایگان در حین دوره
4- دریافت دفترچه پلن معاملاتی بهصورت رایگان
در صورتی که داوطلب شرکت در دورههای آموزش ارز دیجیتال در مشهد و آموزش فارکس در مشهد بهصورت حضوری هستید از طریق سایت همیار کریپتو اقدام کنید همچنین دورههای غیرحضوری با بهترین کیفیت بهصورت نیمهخصوصی برگزار میشود.
اهمیت استراتژی خروج 3
بر اساس اطلاعاتی که در قسمت اول ودوم این مجموعه مورد بحث قرار دادیم؛ روش شخصی ام را در مدیریت خروج در معاملات میان روزی کوتاه مدت به بحث می گذارم.
بهترین راه برای این کار این است که ابتدا ببینیم هدف من از معامله گری چیست، چطور حرکت بازار را انتخاب می کنم و چه نیازهای روانشناسی دارم که باید با دیدن مدیریت معامله و خروجها ارضا شود.
در ابتدا، با معاملات روزانه ام می خواهم به چه چیزی برسم؟
هدف نهایی من رسیدن به در آمد ثابت است. من نوسان گیری نمی کنم که با معاملات گلهای بزرگی بزنم. البته اگر بشود، خوب است ولی هدفم این نیست.
I am not swinging for the big home run trades
من برای کسب درآمد مستمر معامله گری می کنم، پذیرفته ام که همه روز ها با سود به پایان نمی رسد، ولی باید ببینم که در هفته و بدون شک در ماه سودده بوده ام. پس نمی توانم منتظر حرکتهای بزرگ شوم. سوینگهای کوچک را معامله می کنم و به دنبال درآمد مستمر هستم.
بنابراین در تدوین استراتژی خروجم باید به الزامات درآمد چگونه از معامله خارج شویم؟ مستمر، یعنی در صد بالای معاملات برنده، توجه کنم.
و کنترل سختگیرانه ریسک، در طراحی استراتژی خروج فاکتورهای مهمی هستند. در برخی موارد معامله گران فکر می کنند که این الزامات بر ضد همدیگر اند. در صد بالای معاملات موفق با وسیع کردن حد توقف بدست می آید و این با شرایط ما ممکن نیست، چرا که ما باید ریسک را در کمترین میزان ممکن نگه داریم. من پذیرفته ام که ماهیت آرایشهای معاملاتی من حضور در نواحی حمایت و مقاومت، برای اطمینان از ورود با احتمال موفقیت بالاست. در چنین حالتی، حد ضرر های من می تواند تا جایی که حرکت بازار اجازه می دهد تنگ شود. به علاوه، برای حداقل کردن ریسک، هیچ معامله ای که شخصیت معاملاتی من را در خطر قرار دهد مجاز نمی باشد. میانگین نسبت برد به باخت باید طوری تحت کنترل باشد که میانگین ضرر به آسانی با میانگین سود پوشش داده شود. و نباید به گونه ای باشد که یک ضرر همه سود یکی از روزهای سودده را بپوشاند.
بازار من چگونه حرکت می کند؟
یکی از خوانندگان اخیرا می پرسید که آیا من به اینکه می گویند ” روند دوست شماست” اعتقاد دارم؟
خوب، اگر این گفته درست باشد ، من فکر می کنم که در واقع دوست بی وفایی است. به نظر من معامله گری در جهت روند از نظر روانشناسی بسیار مشکل است، چرا که درصد معاملات برنده پایینتر است و معامله گران روند باید حرکات بریده بریده را به انتظار یک حرکت بزرگ تحمل کنند.
عقیده متداول دیگر این است که در بازارهای فارکس روند خوبی دارند.شاید در چارچوبهای زمانی بزرگ صحیح باشد، ولی در چارچوب زمانی کوچک که من در آن معامله می کنم، این طور فکر نمی کنم.
این بازارها به جای اینکه رونددار باشند، زمان بیشتری را در حالت خنثی یا حرکت بازار متلاطم سپری می کنند. البته وقتی روند به خود می گیرند ممکن است حرکات بزرگی انجام دهند.
پس بر اساس این دیدگاه من از بازار و چارچوب زمانی معاملاتی ام ، باید استراتژی خروجی داشته باشم که بر ظاهر شدن روند ها متکی نباشد. شاید در این حالت، هدفهای قیمتی از پیش تعیین شده استراتژی بهتری باشد.
ولی درمورد روانشناسی من چطور؟ باید برای ارضای آن چه کاری انجام دهم، و آیا آن با اهداف من و نگاه من به بازار منطبق است؟
اول اینکه، من از ضرر متنفرم، ولی بیشتر از آن از ضرر های غیر ضروری متنفرم. پس با هر ضرری که سیستم به من بگوید از بازار خارج می شوم تا مطمئن باشم که ضرر بیشتر از میزان ضروری آن نخواهد شد. در هیچ شرایطی اجازه نخواهم داد که بی نظمی باعث شود که ضرر بزرگتر از حد ضرر از پیش تعیین شده مان شود. پس به استراتژی خروج مشخص و واضحی نیاز دارم، و تمرکز کامل در یک معامله تا مطمئن شوم که ریسک در هر طرح معاملاتی را مدیریت کنم.
دوم اینکه، هیچ چیز برای من بدتر از این نیست که ببینم یک معامله در سود رفته به ضرر برود. خوشحال می شوم اگر این یک اصلاح باشد و من با سودی کوچک از آن خارج شوم. خوشحال می شوم اگر این یک اصلاح باشد و من سر به سر خارج شوم. ولی اگر در سود باشد و اصلاح کند و من اجازه دهم که به ضرر برود، من در کارم در مدیریت این معامله شکست خورده ام. بنابراین باید به دنبال انتقال سریع حد ضرر به نقطه سر به سر باشم.
و سوم اینکه، اگر چه دوست دارم همه حرکات بزرگ بازار را بگیرم، خیلی ناراحت نخواهم شد اگر همه حرکت را معامله نکنم. خوشحال خواهم بود اگر سودهای کوچک چگونه از معامله خارج شویم؟ مستمر خارج از روند را در هر نقطه ورود با احتمال بالا بدست آورم.
هر سه این الزامات روانی همانطور که قبلا هم توضیح داده شد، با اهداف من و دید من از جهت بازار ، سازگار است. استراتژی که کنترل ریسک سخت گیرانه دارد، انتقال حد ضرر به نقطه سربه سر در آن سریع است و برداشت سود در اهداف قیمتی از پیش تعیین شده انجام می شود.
پس الزامات عمومی استراتژی خروجی را تعیین کردیم که اهداف ما، دید ما از بازار و نیازهای روانی مان را تامین کند. اکنون به جزئیات بیشتری از آن توجه می کنیم.
مدیریت حد ضرر اولیه
- 1- حد ضررهای اولیه باید تنگ، ولی فراتر از نویز باشند، در حالت ایده آل فراتر از سوینگ های بالا یا پایین و یا بالا یا پایین شمع ورودی، بسته به اینکه حرکت بازار چگونه است باشند. موقعیت حد ضرر باید طوری باشد که اگر معامله به آن نقطه برود یعنی آرایش معامله یا زمان بندی آن غلط بوده است، و من واقعا باید خارج از معامله باشم. اگر بازار جریان خوبی ندارد، و همپوشانی شمعها قابل توجه است، حدضرر ها را بدلیل نفوذ های کوچک در حد یک یا دو پیپ به حد ضرر، چند پیپ دورتر در نظر بگیرید.
- 2- ماهیت ورود های من بگونه ای است که، اگر معتبر باشند، به سرعت در جهت مورد نظرم حرکت خواهند کرد.
- 3- بنابراین برای حداقل کردن اندازه متوسط ضرر ، می توانم قبل از ثابت شدن حدضرر با توجه به قوانین حرکت قیمت و یا قوانین زمانی زیر از معامله خارج شوم:
الف- اگر حرکت قیمت نشان دهد که آرایش معامله دیگر معتبر نیست، قبل از حد ضرر از معامله خارج خواهم شد. این شامل هر نشانه ای از کند شدن قابل توجه قیمت، یا کاهش مومنتوم، یا نشانه هایی از برگشت قیمت است. اگر قیمت یک آرایش ورود دیگر را نشان دهد، من همیشه قادر خواهم بود که دوباره وارد شوم، ولی بهتر است که بیرون از بازار منتظر یک چگونه از معامله خارج شویم؟ ورود مجدد معتبر باشم، به جای اینکه فقط امید داشته باشم که معامله جاری کار کند.
ب- در هرمرحله که نسبت به اعتبار سیگنال ورودم شک کردم از بازار خارج می شوم و دوباره برآورد می کنم، به جای اینکه منتظر باشم که حد ضرر فعال شود یا به هدف برسد.
ج- بعد از هر دوره زمانی معقولی که طی شود (سه شمع، اما انعطاف پذیر بسته به حرکت قیمت) و قیمت در آن به موقعیت سوددهی نرسد، من خروج یا تنگ کردن حد ضرر در صورتی که حرکت قیمت اجازه بدهد را در پیش می گیرم.
د- با معاملات برخلاف روند بسیار سخت گیرانه تر و با در نظر گرفتن خروج زود هنگام رفتار می کنم.
مدیریت خروج فعال
- 1- انتقال سریع حد ضرر به نقطه سر به سر به محض اینکه قیمت کاهشی را در مومنتوم نشان بدهد. اگر قیمت به آرامی به سمت سوددهی حرکت کند، در صورتی که قیمت اجازه تنگ کردن حد ضرر را به نقطه سر به سر را بدهد برای این کار اقدام کنید. هر دو این کارها ممکن است قبل از حرکت قیمت در جهت مورد انتظار باعث فعال شدن حد ضرر در یک اصلاح شود. اشکالی ندارد، آن را می پذیرم. وقتی از بازار خارج شده باشم می توانم آرایش ورود را مجددا بیطرفانه بررسی کنم، و اگر کارآمد باشد مجددا وارد شوم. و اگر دوباره وارد نشدم و قیمت بدون من به راه افتاد، برایم اهمیتی ندارد. من این موقعیت را از دست دادم ولی بیرون آمدن کار درستی بود. اصلاح می توانست در خلاف جهت ادامه پیدا کند و حد ضرر مرا با ضرر بیشتری فعال کند . من ریسکم را حداقل کردم. من خوب معامله گری کردم.
چند قسمتی ها :
- 1- برای درآمد مستمری که الزاماتش را ذکر کردیم، استراتژی خروج اولیه من هدفهای قیمتی از پیش تعیین شده خواهد بود . در هر قسمت از معاملات چند قسمتی انعطاف بیشتری از خود نشان خواهیم داد.
- 2- قسمت اول همیشه با یک سطح برداشت سود کار خواهد کرد. موقعیت هدف بسته به برآورد من از حرکت قیمت انعطاف پذیر است، ولی معمولا سطح حمایت یا مقاومت بعدی اصلی یا جزئی خواهد بود.
- 3- قسمت دوم دو حالت زیر را خواهد داشت:
الف- در یک بازار روند دار آرام، این قسمت با یک حد ضرر تعقیبی مدیریت می شود، که فراتر از سویینگ بالا یا پایین قرار داده می شود. ممکن است با توجه به حد ضرر در حرکت قیمت چارچوب زمانی کوچکتر در حرکتی قوسی یا ناگهانی تنگتر شود تا قسمتی از آن سود اضافی را قفل یا تضمین کند.
ب- در یک بازار خنثی یا یک بازار متلاطم (چه رونددار باشد چه نباشد)، قسمت دوم با یک سطح هدف که معمولا سطح حمایت یا مقاومت بعدی است خارج می شود. فرض کنید بازار در 70% اوقات روند دار نیست. به این ترتیب این روش خروج پیش فرض خواهد بود. تعقیب حد ضرر تنها در صورتی که بازار بطور واضح در حالت آرام باشد استفاده می شود.
- 4- اگر قیمت قبل از رسیدن به هر یک از اهداف از حرکت ایستاد، قسمت اول می تواند در هر صورت خارج شود. به قسمت دوم باید فرصت بیشتری برای رسیدن به هدف داد یا در نقطه سر به سر خارج شد، یا اگر فکر کردیم که برتری از بین رفته است خارج شویم.
اخبار یا اعلام های اقتصادی
- قبل از هر خبر یا اعلام اقتصادی که انتظار ایجاد نوسان هست، می توانیم از بازار خارج شویم یا اگر در سود خوبی هستیم حد ضرر ها را تنگ کنیم. اگر احتمال حداکثر نوسان وجود دارد (به عنوان مثال در طی اعلامهای پرداخت غیرکشاورزی ماهانه NFPیا هر تصمیم نرخ مورد توجه)، پس هدف قسمت دوم از بازار از بین خواهد رفت.
در واقع همین طور است، خیلی ساده است ولی انعطاف لازم برای موارد احتیاطی تغییرات بر پایه درک من از جریان بازار را دارد.
برخی از موارد رفع مسوولیت که در مقاله دیگر ذکر کرده بودم را تکرار می کنم. این استراتژی خروج ساده چگونه از معامله خارج شویم؟ من، برای خودم به طور موثری مفید بوده است . این الزاما مفیدترین یا سودده ترین روش نیست. در واقع آزمایشهای من نتایج بهتری از معاملات قسمت دوم نشان داد، به هر حال، این برای روانشناسی من که نیازمند سودهای منظم هر چند کوچک است، بهینه شده است. من آن را دوست دارم، برای من کار می کند. هیچ تضمینی نیست که برای روش معامله گری شما مناسب یا در واقع سودده باشد. به هر حال ، هر چند قسمتی که می خواهید بگیرید و ببینید که آیا با استراتژی شما سازگار است. عبارت کلیدی ” امتحان کردن” است. قبل از اینکه هر چیزی را به صورت زنده به کار بگیرید امتحان کنید.
انواع متعددی از روشهای چند قسمتی وجود دارد، روش را آنقدر تطبیق دهید که مناسب شود. و خود را محدود به خروج چند قسمتی هم نکنید. چرا ورود چند قسمتی که هر قسمت در قیمت متفاوتی باشد را امتحان نمی کنید؟
توصیه های حرفه ای ها
امیدوارم ارزش آن را درک کنید. می خواهم در پایان با به اشتراک گذاشتن دو نقل قول از کتاب ها یا وب سایتهای چهار معامله گر بزرگی که در شکل دادن به باور های من در باره مدیریت معامله و خروجها کمک شایانی کردند سپاسگزاری کنم.
لاری ویلیامز در “رازهای بلند مدت تا معاملات کوتاه مدت”:
- بر اساس تحقیقاتم و آزمایشاتم سیستم باوری قدرتمند و سوددهی ساختم: باور دارم که معامله ای که اکنون در آن هستم یک بازنده خواهد بود … یک باخت بزرگ در آن هست.
- هر ضرر بزرگی که در معامله گری کردم ( و بیشتر از حد مجاز سهم گرفتم) از این باور چگونه از معامله خارج شویم؟ ناشی شده بود که معامله جاری ام یک برنده بزرگ است، پس قوانین بازی را رعایت نکردم. سیستم باورم را به این صورت تطبیق دادم ، که این معامله به احتمال زیاد یک بازنده خواهد بود و باید مطمئن باشی که مانند سد از خودت حفاظت می کنی.
از مقاله خوب مایک رید در وب سایت و از کتاب خوب “طمع را بخوانید”:
چگونه از چگونه از معامله خارج شویم؟ معامله خارج شویم؟
اگر از هر معاملهگر که به طور مداوم درآمد کسب میکند روش موفقیتش را بپرسید، احتمالاً به شما خواهد گفت که شما دو انتخاب دارید: یک، از روش تدریجی یک برنامه مکتوب پیروی کنید، دو، شکست بخورید .
اغلب اوقات، نزدیک شدن به بازارها بدون برنامه، استراتژی و دانش تجاری عمیق، منجر به فاجعه میشود. زیرا معاملهگر در نهایت پول یا حتی کل سرمایه تجاری خود را از دست میدهد .
با یک برنامه معاملاتی، یک معاملهگر میتواند اهداف تجاری خود را بیان کند که باهم تعدادی از موارد مهم برنامه ریزی را مرور میکنیم .
1-مهارت های تجاری خود را ارزیابی کنید
اگر در حال تجارت در فارکس یا CFD هستید، یک کارگزار مناسب انتخاب کنید، یک حساب آزمایشی باز کنید و نحوه معامله در بازار را تمرین کنید .
استراتژیهای مختلف را چگونه از معامله خارج شویم؟ با استفاده از روشهای تجزیهوتحلیل بنیادی و فنی امتحان کنید و بر آنچه که با آن راحت هستید تمرکز کنید. سپس، مهارتهای خود را تقویت کرده و سطح تجربه خود و همچنین موجودی حساب آزمایشی خود را افزایش دهید .
بعد از اینکه خودتان را ارزیابی کردید و متقاعد شدید که تجربه کافی در بازار را کسب کردهاید، وقت آن است که یک حساب تجاری واقعی ایجاد کنید .
2-از لحاظ ذهنی آماده شوید
شما باید در وضعیت روحی آرام، آزاد و عموماً از روحیه خوب قبل از ادامه کار برخوردار باشید، در غیر این صورت تا زمانی که آماده شوید این کار را به تعویق بیندازید .
3-میزان ریسک پذیری خودرا مشخص کنید
از موارد مهمی که باید در برنامه معاملاتی به آن توجه کنید میان ریسک پذیری است. تحمل ریسک، توانایی شما برای تحمل روانی ازدستدادن پول در فعالیتهای تجاری است. چقدر از پول خود را حاضرید در یک معامله یا روز معاملاتی به خطر بیندازید؟
4-اهداف معاملاتی خود را تعیین کنید
بسیار مهم است که اهداف سود واقعی را تعیین کنید و در نظر داشته باشید که هدف نهایی در این مرحله حفظ پول شما است .بهتر است پوزیشنی را باز نکنید مگر زمانی که محاسبه کرده باشید که میزان سود بسیار بیشتر از ریسک آن است
5-استراتژی خود را تعریف کنید
بسیار مهم است که قبل از شروع معامله استراتژی متناسب با شخصیت خود را انتخاب کنید.
در اینجا چند استراتژی محبوب را باهم مرور میکنیم
الف) اسکالپینگ (Scalping): این استراتژی سعی میکند حرکات کوچک بازار را به تصویر بکشد؛ بنابراین، اسکالپرها معاملات خود را در بازههای زمانی کوتاه باز و بسته میکنند. آنها بر خطوط روند، نمودارهای کوتاه مدت و استراتژیهای کلی تجزیه و تحلیل فنی تمرکز میکنند تا موقعیتهای معامله را به سرعت تعیین و از آن خارج شوند .
ب) معاملات نوسان ( Swing trading): این استراتژی بر نوسانات بازار تمرکز میکند که ظرف چند روز اتفاق میافتد. بنابراین، معاملات برای چند روز تا یک هفته یا کمی بیشتر حفظ میشود .
پ) موقعیت معامله : تمرکز در اینجا بر نوسانات بلندمدت بازار است. بنابراین، معاملات برای چند هفته تا چند ماه حفظ میشود .
ت) معاملات روزانه (Day trading): این استراتژی حرکات بازار در یک روز را هدف قرار میدهد؛ بنابراین معاملهگران روزانه تمام موقعیتهای معاملاتی را در همان روز باز و بسته میکنند .
ث) تجارت اخبار (News trading): این معاملهگران بر اخبار بازار، رسانههای اجتماعی، نظرات سیاسی و غیره تمرکز میکنند و سپس واکنش معاملهگران به چنین اطلاعاتی را پیشبینی میکنند. زمانبندی و جهت معامله از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا زمانبندی نامناسب یا جهت اشتباه قیمت، منجر به ضرر میشود .
یک استراتژی خوب، سیستمهای معاملاتی و حتی سیگنالها، به هیچ وجه موفقیت را تضمین نمیکنند زیرا شرایط بازار ناپایدار و به طور کلی غیر قابل پیشبینی است. عملکرد گذشته به هیچ وجه تضمینی برای عملکرد آینده نیست .
8 . معاملات تجاری خود را ثبت کنید
از آنجا که شما هنوز در حال یادگیری هستید، استراتژی معاملاتی خود را بهینه کرده و سعی کنید کارها را به درستی انجام دهید. شما باید سوابق بسیار خوبی از تمام فعالیتهای تجاری خود داشته باشید. اگر در معاملهای به سود رسیدید، باید دقیقاً ارقام را ثبت کنید. تاریخ و ساعت، مدت زمان، استراتژیها، شرایط بازار را ثبت کنید. چه اتفاقی افتاد و چگونه اتفاق افتاد. همچنین، سوابق جامعی در مورد ضررهای خود در معاملات داشته باشید. دلیل اصلی نگهداری اطلاعات این است که بعداً در زمان مناسب آن را مطالعه کنید و نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنید.
یک ضربالمثل مشهور وجود دارد که میگوید: اگر در برنامهریزی شکست خوردهاید، از قبل برنامهریزی کردهاید که شکست بخورید. این اظهارات حتی در بازارهای مالی نیز صادق است. تجارت بدون برنامه معاملاتی مترادف با حرکت به مقصد نامعلوم بدون نقشه یا GPS است.
احتمالاً در مسیر اشتباه قرار خواهید گرفت یا حتی گم میشوید. بنابراین، کسی که برنامهای ندارد مطمئناً گیج و بینظم خواهد بود.
چگونه یک برنامه معاملاتی مینویسید؟
· برای ایجاد یک طرح معاملاتی مراحل زیر را دنبال کنید:
· بنویسید چه چیزی به شما انگیزه میدهد.
· تصمیم بگیرید که به طور منظم چقدر زمان میتوانید برای معاملات اختصاص دهید.
· اهدافی را که میخواهید با معاملات ارز دیجیتال، فارکس، CFD یا بازارهای مالی مورد علاقه به آنها برسید، بیان کنید.
· نسبت ریسک به پاداش را انتخاب کنید.
· تصمیم بگیرید که چقدر پول را برای معامله اختصاص میدهید.
· از استراتژی معاملاتی انتخابی خود، برای ایجاد موقعیتهای معاملاتی استفاده کنید.
· قوانین مدیریت ریسک خود را درج کنید.
· کلیه فعالیتهای تجاری خود را ثبت کنید.
· و در آخر با انتخاب پلتفرمهای معاملاتی مناسب و مطمئن، شروع به کار کنید و همیشه قرار دادن حد ضرر برای معاملات خود را فراموش نکنید.
موفق و پرسود باشید
برچسب ها: بورس-فارکس-ارز دیجیتال-معامله گر-برنامه ریزی-استراتژی-سود-زیان-ثروت سازی-شاخص کل-بیتکوین-اسکلپ
دیدگاه شما