مفهوم بازده در سرمایه گذاری چیست؟


آیا استارتاپ باید حتما یک بازار بسیار بزرگ پیش‌رو داشته باشد؟ خیر! آیا باید استارتاپ بودن خودش را با نرخ رشد بالای کاربران و مشتریانش اثبات کند؟ خیر! آیا باید حتما به بازار ورود کند و از مشتری ترکشن بگیرد؟ خیر!

مفهوم بازده در سرمایه گذاری چیست؟

تعریف بازده سرمایه‌گذاری بازده سرمایه‌گذاری همان مفهوم بازده در سرمایه گذاری چیست؟ سود یا زیانی است که از طریق سرمایه‌گذاری حاصل می‌شود. افراد برای کسب سود سرمایه‌گذاری و افزایش دارایی خود، وارد بسترهای مالی می‌شوند. آن‌ها با خرید دارایی‌های متنوع اقدام به سرمایه‌گذاری می‌کنند. اما برخی از شیوه‌های سرمایه‌گذاری سود مشخصی دارند. یعنی یک سود تضمینی برای این سرمایه‌گذاری‌ها وجود دارد.

تعریف بازده سرمایه‌گذاری

بازده سرمایه‌گذاری همان سود یا زیانی است که از طریق سرمایه‌گذاری حاصل می‌شود. افراد برای کسب سود سرمایه‌گذاری و افزایش دارایی خود، وارد بسترهای مالی می‌شوند. آن‌ها با خرید دارایی‌های متنوع اقدام به سرمایه‌گذاری می‌کنند. اما برخی از شیوه‌های سرمایه‌گذاری سود مشخصی دارند. یعنی یک سود تضمینی برای این سرمایه‌گذاری‌ها وجود دارد. این در حالی است که در گزینه‌های دیگر سرمایه‌گذاری، هیچ سودی تضمین نمی‌شود. افراد مختلف با توجه به انتظارات و اهداف متفاوت خود اقدام به سرمایه‌گذاری می‌کنند.

اما در مقابل بازده سرمایه‌گذاری، مفهومی به نام ریسک نیز وجود دارد. می‌توان چنین گفت که ریسک و بازده دو عنصر همیشگی و جدایی‌ناپذیر در بازارهای مالی هستند. هر چه میزان بازدهی که از دارایی انتظار داریم بیشتر باشد، سرمایه‌گذاری در آن نیز ریسک بیشتری خواهد داشت. اما همیشه این‌طور نیست و موارد استثنا نیز وجود دارد.

انواع بازده سرمایه‌گذاری

بازده سرمایه‌ گذاری در گرو عوامل متعددی است. در میان این عوامل می‌توان به نسبت‌های مختلف اشاره کرد. منظور مواردی مانند نسبت‌های نقدینگی، اهرمی، سودآوری و فعالیت و هم‌چنین انواع ریسک و نوسان‌های قیمتی است. در مجموع دو نوع بازده در بازارهای مالی وجود دارد که ماهیت متفاوتی با یک‌دیگر دارند. این دو بازده عبارت‌اند از:

  • بازده تحقق یافته
  • بازده مورد انتظار

بازده تحقق یافته در مقابل بازده مورد انتظار

بازده تحقق‌یافته که از آن با نام Realized Return یاد می‌شود، به بازدهی گفته می‌شود که به دست آمده است. یعنی همان سود سرمایه‌گذاری که به واقعیت پیوسته است.

اما بازده مورد انتظار یا Expected Return بازدهی است که افراد سرمایه‌گذار انتظار دارند که آن را به دست آورند و هنوز محقق نشده است. سرمایه‌گذاران با توجه به چنین بازدهی روی یک دارایی سرمایه‌گذاری می‌کنند. اما هیچ اطمینان و تضمینی پشت این بازده وجود ندارد. چرا که ممکن است هیچ‌گاه تحقق پیدا نکند.

البته بازه زمانی سرمایه‌گذاری نیز در تحقق بازده مورد انتظار موثر است. یعنی اگر بازه سرمایه‌گذاری بلندمدت باشد، احتمال تحقق بازده مورد انتظار بیشتر خواهد شد. مثلا شاید بازده سرمایه‌گذاری در یک دارایی خاص در یک ماه برابر یک درصد و در یک سال برابر ۳۵ درصد باشد.

اجزای بازده سرمایه‌گذاری

بازده را می‌توان به دو بخش سود دریافتی و سود (زیان) سرمایه تقسیم کرد.

سود دریافتی

سودی که از محل جریان‌های نقدی دوره‌ای سرمایه‌گذاری به دست می‌آید را می‌توان مهم‌ترین بخش بازده سرمایه‌گذاری قلمداد کرد. این سود به شکل بهره یا سود تقسیمی در اختیار سرمایه‌گذاران قرار می‌گیرد. باید این امر را در نظر گرفت که میان جریان‌های نقدی و قیمت اوراق بهادار ارتباطی وجود دارد. هم‌چنین میزان این سود نیز منفی نخواهد شد.

لازم به ذکر است که میزان سود دریافتی در مجمع عمومی عادی و توسط هیات مدیره تعیین می‌شود و سهام‌داران نیز باید آن را تایید کنند. این بازده سرمایه‌گذاری به سود نقدی سهام یا Dividend Yield معروف است. میزان سود پرداختی هر شرکت به ازای هر سهم، توسط این بازده مشخص می‌شود.

سود یا زیان سرمایه

اما دومین بخش بازده سرمایه‌گذاری سود یا زیان سرمایه است که با سهام عادی، اوراق مشارکت و یا سایر اوراق بهادار با درآمد ثابت هم مرتبط است. این بخش از بازده در پی افزایش یا کاهش قیمت دارایی و اختلاف میان قیمت خرید و قیمت فعلی پدید می‌آید.

با توجه به این‌که قیمت فعلی دارایی چقدر است، اختلاف حاصل می‌تواند مثبت یا منفی باشد. اختلاف مثبت، به سود سرمایه‌گذاری و اختلاف منفی به زیان منجر خواهد شد. بازده سرمایه‌گذاری در اوراق بهادار از مجموع این دو بخش حاصل می‌شود

فرمول بازده کل

بازده کل اوراق بهادار = سود دریافتی + سود یا زیان سرمایه

بازده کل

همان‌طور که در بخش‌ قبلی گفتیم، بازده کل یا همان Total Return متشکل از سود دریافتی و تغییرات قیمتی است. یعنی برای محاسبه بازده کل در یک دوره زمانی باید مجموع هر گونه وجوه نقدی دریافتی و تغییرات قیمت دارایی در طول دوره مذکور را به دست بیاوریم. سپس عدد حاصل را بر قیمت دارایی در زمان خرید تقسیم کنیم.

فرمول بازده سرمایه‌گذاری کل

اما فرمول اصلی بازده کل به این شکل است:

فرمول بازده کل

متغیرهای این معادله عبارت‌اند از:

CFt:جریان‌های نقدی در طی دوره t

PE: قیمت در پایان دوره t (قیمت فروش)

PB:قیمت در ابتدای دوره t (قیمت خرید)

PC: تغییر قیمت در طول دور که از طریق تفاضل PE و PB حاصل می‌شود.

جریان‌های نقدی در اوراق مشارکت و هم‌چنین اوراق بدهی از طریق پرداخت بهره حاصل می‌شوند. این جریان‌ها در سهام عادی به کمک سود تقسیمی نقدی یا سهام جایزه، حق تقدم ناشی از افزایش سرمایه و یا تجزیه سهام ایجاد می‌شوند. مفهوم بازده سرمایه‌گذاری کل معیاری برای محاسبه سود سرمایه‌گذاری است و از این رو حائز اهمیت است.

به عنوان مثال این‌طور در نظر بگیرید که سهام‌داری ۱۰۰۰ برگه سهم یک شرکت را با قیمت ۵۰۰۰ ریال خریداری می‌کند. فرض کنید سال آینده کل سهام را به قیمت ۱۰ هزار ریال بفروشد. سود تقسیمی سهم مذکور در این بازه یک‌ساله برابر با ۵۰ ریال است. طبق فرمول بالا کل بازده سهام برابر با ۱۰۱ درصد خواهد بود.

محاسبه سود سرمایه‌گذاری کل

بازده نسبی

برخی از مواقع پیش می‌آید که نیاز به بازده مثبت داریم؛ به همین دلیل از بازده نسبی استفاده می‌کنیم. این بازده همیشه عددی بزرگ‌تر از یک را نشان می‌دهد و از اعداد منفی در معادله چشم‌پوشی می‌کند. در فرمول این بازده، مجموع جریان‌های نقدی و قیمت فروش بر قیمت خرید تقسیم می‌شوند.

فرمول بازده نسبی سرمایه‌گذاری

PE: قیمت در پایان دوره t (قیمت فروش)

PB:قیمت در ابتدای دوره t (قیمت خرید)

CFt:جریان‌های نقدی در طی دوره t

اگر بخواهیم بازده نسبی مثال قبل را به کمک این فرمول محاسبه کنیم، حاصل برابر با ۲۰۱ درصد خواهد بود.

محاسبه سود سرمایه گذاری نسبی

جمع‌بندی

تمام افراد با هدف کسب سود در دارایی‌های مختلف سرمایه‌گذاری می‌کنند. بهره‌ای که از این عمل حاصل می‌شود، بازده سرمایه‌گذاری نام دارد. بازده معمولا دو بخش دارد. بخش اول آن، شامل وجه نقدی است. این وجه درآمد مستقیم حاصل از سرمایه گذاری است. بخش دوم مربوط به سود یا زیانی است که سرمایه‌گذار در پی تغییر قیمت فروش یا خرید، آن را کسب می‌کند.

در مورد سهام، سود سرمایه‌گذاری به قیمت روزانه دارایی بستگی دارد. هرچه بازده یک سهم بیشتر باشد، سرمایه گذاری با ریسک بالاتری همراه خواهد بود. به همین دلیل است که پیش از ورود به هر سهمی به منظور سرمایه‌گذاری، ابتدا لازم است که میزان پذیرش ریسک و انتظار خود از سرمایه‌گذاری را مشخص کنیم.

ثبت شده در سایت شهر بورس – آخرین اخبار اقتصادی طی شماره 12137 توسط محمد مصدری و در روز جمعه 26 دی 1399 ساعت ۲۲:۳۱:۱۸

پورتفوی یا ترکیب دارایی های صندوق های سرمایه گذاری در بازار سهام

در دنیای سرمایه‌گذاری، یکی از اصطلاحاتی که خیلی به گوش می‌خورد و هر سرمایه‌گذار باید بداند معنی و مفهوم آن چیست، کلمه پرتفوی است که در صندوق های سرمایه گذاری به ترکیب دارایی شناخته می‌شود. پرتفوی در واقع باعث ایجاد رابطه‌ای بین ریسک و بازدهی می‌شود. بنابراین در این مطلب می‌خواهیم بدانیم پرتفوی یا ترکیب دارایی های صندوق سرمایه گذاری چیست و چه تاثیری روی عملکرد آن‌ دارد.

پرتفوی

پرتفوی، تعادلی بین ریسک و بازده سرمایه‌گذاری

هر سرمایه‌گذاری انتظار دارد در مقابل ریسکی که انجام داده، بازدهی دریافت کند. اما اینکه با چه ریسکی به چه بازدهی برسد مهم است. برای همین سخت‌ترین کار در دنیای سرمایه‌گذاری، یا همان چیزی که باعث شده برخی سرمایه‌گذاران موفقیت‌های بیشتری داشته مفهوم بازده در سرمایه گذاری چیست؟ مفهوم بازده در سرمایه گذاری چیست؟ باشند، ایجاد تعادل بین ریسک و بازدهی است و آن چیزی که این تعادل را می‌سازد پرتفوی است.

پرتفو یا ترکیب دارایی چیست؟

پرتفوی از کلمه Portfolio گرفته شده که به معنای کیف دستی است که در گذشته سرمایه­‌گذاران اسناد و مدارک خود را در آن می­‌گذاشتند.

امروزه به گروهی از دارایی‌­های مالی مثل سهام، اوراق مشارکت، اوراق قرضه، املاک و مستغلات، پول نقد در سپرده‌­های بانکی و … پورتفو گفته می‌­شود. سرمایه­‌گذار با تشکیل این سبد ریسک سرمایه‌­گذاری را کنترل می‌­کند و به نحوی از سود چند سهم یا چند بازار مالی نفع می­‌برد.

پرتفوی

داشتن پرتفوی یا ترکیب دارایی متنوع چه مزیتی دارد؟

فرض کنید سرمایه‌ای دارید و می‌خواهید آن را روی سهام شرکتی که در زمینه دارویی فعالیت می‌کند سرمایه‌گذاری کنید. در این حوزه شرکت‌های زیادی وجود دارند که فعالیت می‌کنند و هر کدام بازدهی خود را داشته‌اند. با این حال از آن جایی که رقابت بین شرکت‌ها بالاست، مشخص نیست در آینده کدام شرکت بازدهی بیشتری داشته باشد یا اصلا ممکن است بازدهی گذشته خود را حفظ کند یا نه.

برای سرمایه‌گذاری دو راه پیش روی شماست:

سهام یکی از این شرکت‌ها را بخرید و منتظر سوددهی آن باشید. هر چند باید حواس‌تان باشد که ممکن است این شرکت برخلاف سوددهی‌های قبلی خود، دچار ضرر شود یا شرکت‌های رقیب سوددهی بیشتری نسبت به این شرکت کسب کنند.

سرمایه خود را به بخش‌های مختلف تقسیم کنید و هر بخش را روی یکی از شرکت‌ها سرمایه‌گذاری کنید. در این حالت ممکن است یکی از شرکت‌ها ضرر کند یا سوددهی قابل توجهی نداشته باشد، ولی زیان یا سود کم او با سوددهی دیگر شرکت‌ها جبران می‌شود. در عوض خیال‌تان از بابت بازدهی مثبت سرمایه‌گذاریتان راحت است و دچار ضرر نمی‌شوید.

در حالت دوم شما ریسک سرمایه‌گذاری خود را کاهش داده‌اید و به این ترتیب پرتفویی از سهم‌های مختلف تشکیل داده‌اید. پرتفوی یا سبد سرمایه‌گذاری ترکیبی از دارایی‌های مختلف است که قرار گرفتن آن‌ها در کنار هم باعث کاهش ریسک سرمایه‌گذاری می‌شود.

پرتفوی

دو مثال ساده برای درک بهتر مفهوم پرتفوی یا ترکیب دارایی

حتما بارها جمله «همه تخم ­مر‌غ‌­ها را توی یک سبد نچین» را شنیده‌­اید. یکی از متداول‌­ترین جملات در بین سرمایه‌گذاران که به تشکیل پرتفوی یا سبد سرمایه­‌گذاری اشاره می­‌کند. در این مثال اگر سرمایه شما تعدادی تخم مرغ باشد و شرکت­ها سبدهایی باشند که قرار است سرمایه یا تخم­ مرغ‌­های شما را نگه­داری کنند، چه می‌­کنید؟

ریسک بالایی متحمل می‌­شوید و همه تخم ­مرغ‌­ها را توی یک سبد می­‌گذارید یا با تقسیم تخم ­مرغ‌­ها بین چند سبد، ریسک را کاهش می­‌دهید؟ چرا که اگر یکی از سبدها بیفتد و تخم­ مرغ­‌هایش بشکند، شما هنوز سبدها و تخم ­مرغ‌های دیگری هم دارید.

مثال ترکیب دارایی های صندوق سرمایه گذاری

حال فرض کنید وارد یک پیتزافروشی شده‌­اید که پیتزاهایی در طعم‌­ها با چاشنی‌­های متفاوتی دارد. شما می‌­توانید یک مدل را سفارش دهید و همان را بخورید، ممکن است طعمش را دوست داشته باشید و ممکن هم هست خوشتان نیاید، اما شما همین یک انتخاب را داشته‌­اید.

از طرفی می‌­توانید چند اسلایس را در طعم و چاشنی­‌های متفاوت انتخاب کنید که اندازه هر اسلایس به میزان میل شما به آن طعم است. با این کار ممکن است از طعم یکی از اسلایس‌­ها خوشتان نیاید، ولی طعم‌­های دیگری هم دارید که با خوردن آن­ها گرسنه نخواهید ماند.

در هر دو مثال، شما با انتخاب راه دوم ریسک را کاهش داده‌­اید و سبدی متنوع ساخته‌­اید تا بتوانید به جای استفاده از مزایای یک کدام آن‌­ها، از مزایای چند مدل از آن­‌ها استفاده کنید.

تشکیل سبد سرمایه‌­گذاری یا پرتفوی به همین سادگی هم نیست، بلکه باید یک سری ویژگی­‌ها و مزایا را در نظر داشته باشید و از اصل تنوع بخشی هم غافل نشوید. خوشبختانه تنوع در دنیای سرمایه‌­گذاری به قدری گسترده است که می‌توانید بطور همزمان از همه آن‌ها بهره ببرید.

ترکیب دارایی‌ های صندوق‌ های سرمایه‌ گذاری

صندوق های سرمایه گذاری سرمایه­‌های خرد را جمع­‌آوری می­‌کنند تا آن­ها را به بهترین شکل در بازارهای مالی سرمایه‌‌گذاری کنند و سود حاصل را بین سرمایه­‌گذارانشان تقسیم کنند، بنابراین باید از نظر چیدن پرتفوی بسیار قوی و سنجیده عمل کنند. چرا که مدیریت یک سرمایه عظیم و ایجاد تعادل بین ریسک و بازده کار آسانی نیست.

صندوق های سرمایه گذاری بر اساس ترکیب دارایی خود به چند مدل تقسیم می‌­شوند. به این ترتیب پرتفوی صندوق‌ها اولین و مهم­ترین نکته در تمایز بین صندوق‌­ها و یکی از راه‌­های انتخاب صندوق مناسب برای سرمایه­‌گذاری است.

پرتفوی هر صندوق میزان ریسک پذیری مدیر صندوق را نشان می‌­دهد و این موضوع تاثیر مستقیمی روی بازدهی کل صندوق و در نتیجه میزان سود بردن سرمایه­‌گذاران دارد. بنابراین هر سرمایه­‌گذار باید قبل از ورود به صندوق های سرمایه گذاری از پرتفوی صندوق و استراتژی مدیر آن در سرمایه‌­گذاری اطلاع داشته باشد.

پرتفوی

صندوق ها دارایی‌های خود را کجا سرمایه گذاری می‌کنند؟

صندوق های سرمایه گذاری روی موارد مختلفی سرمایه­‌گذاری می­‌کنند که شامل اوراق مشارکت، سهام، سپرده بانکی، اوراق قرضه و … هستند. برای اینکه از نسبت سرمایه­‌گذاری صندوق در هر کدام از این موارد اطلاع پیدا کنیم باید اساسنامه و امیدنامه صندوق را بخوانیم.

صندوق های سرمایه گذاری درصد سرمایه‌گذاری خود در هر کدام از بازارهای مالی را در امیدنامه و اساسنامه خود ثبت می‌کنند و در کنار آن، گزارش دقیق و به‌روزی از سرمایه‌گذاری‌ها را با جزئیات کامل در سایت خود منتشر می‌کنند.

این اطلاعات را می‌­توانید از گزینه «نمودار ترکیب دارایی‌های صندوق» ببینید، همچنین نموداری برای نشان دادن میزان سرمایه‌گذاری صندوق در صنایع مختلف با عنوان «سهم صنایع در سبد دارایی‌های صندوق» قرار داده شده است تا سرمایه‌­گذاران اطلاعات دقیق‌تری داشته باشند.

همانطور که پیش از این گفتیم، صندوق های سرمایه گذاری بر اساس ترکیب دارایی یا پرتفویی که دارند به انواع مختلف تقسیم می‌شوند. در این قسمت ترکیب دارایی های سه نوع اصلی صندوق های سرمایه گذاری را مرور می‌کنیم.

ترکیب دارایی های صندوق های سرمایه گذاری درآمد ثابت

صندوق های سرمایه گذاری درآمد ثابت، درصد بالایی از دارایی‌های خود را در اوراق با درآمد ثابت مثل اوراق مشارکت سرمایه‌گذاری می‌کنند. این اوراق سود ثابتی دارند و ریسک سرمایه‌گذاری در آن‌ها بسیار پایین است. بنابراین صندوق های سرمایه گذاری درآمد ثابت نیز سود ماهیانه تقریبا ثابتی دارند و ریسک سرمایه‌گذاری در آن‌ها پایین است.

صندوق های سرمایه گذاری درآمد ثابت موظف هستند که 75 تا 95 درصد از دارایی‌های خود را در اوراق با درآمد ثابت سرمایه‌گذاری کنند.

تصویر زیر نمونه‌ای از ترکیب دارایی‌های یک صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت است و همانطور که مشخص است، درصد بالایی از دارایی‌های این صندوق در اوراق مشارکت سرمایه‌گذاری شده است.

پرتفوی

ترکیب دارایی های صندوق های سرمایه گذاری سهامی

برخلاف صندوق های درآمد ثابت و همانطور که از اسم این صندوق‌ها پیداست، صندوق‌های سهامی بیشتر دارایی‌های خود را در سهام سرمایه‌گذاری می‌کنند. سرمایه‌گذاری در سهام ریسک بیشتری دارد، اما در عوض بازدهی بیشتری هم به دنبال خواهد داشت.

این صندوق‌ها باید حداقل 70 درصد از سرمایه جمع شده را به سرمایه‌گذاری در سهام اختصاص دهند و با 30 درصد بقیه میزان ریسک خود را تنظیم کنند.

بنابراین این صندوق‌ها به درد کسانی که ریسک‌پذیر هستند می‌خورد که البته درصد سرمایه‌گذاری صندوق‌ها در سهام، در سایت آن‌ها ذکر شده و سرمایه‌گذاران با بررسی پرتفوی آن‌ها و این درصد و به تناسب ریسک‌پذیری که دارند، صندوق مناسب خود را انتخاب کنند.

نمودار زیر، نمونه‌ای از ترکیب دارایی یک صندوق سهامی است که همانطور که پیداست درصد بالایی از دارایی خود را در سهام سرمایه‌گذاری کرده است. این سرمایه‌گذاری در دو بخش مجزا در نمودار قابل مشاهده است، یکی «پنج سهم با بیشترین وزن» و دیگری «سایر سهام».

ترکیب دارایی های صندوق های سرمایه گذاری مختلط

این صندوق‌ها حد میانی صندوق های درآمد ثابت و سهامی هستند. یعنی درصد سرمایه‌گذاری آن‌ها در سهام و اوراق با درآمد ثابت تقریبا برابر است. این موضوع باعث شده که ریسک سرمایه گذاری در آن‌ها نسبت به صندوق های سهامی کمتر و بازدهی آن‌ها نسبت به صندوق های درآمد ثابت بیشتر باشد.

نسبت سرمایه‌گذاری این صندوق‌ها در سهام بورسی بین 40 تا 60 درصد دارایی‌ها و در اوراق با درآمد ثابت هم همین مقدار است و اینکه سرمایه‌گذاری در کدام قسمت بیشتر باشد به استراتژی مدیر صندوق بستگی دارد.

نمودار زیر، نمونه‌ای از ترکیب دارایی‌های صندوق سرمایه گذاری مختلط است که سعی کرده تعادل را بین سرمایه‌گذاری در سهام و اوراق با درآمد ثابت حفظ کند تا از مزایای هر دو با هم استفاده کند.

پرتفوی

چگونگی تشخیص میزان ریسک یک صندوق با ترکیب دارایی های آن

ترکیب دارایی میزان ریسک پذیری را هم نشان می‌دهد و چنانچه صندوقی درصد بیشتری از دارایی‌هایش را در اوراق مشارکت سرمایه‌گذاری کرده باشد، نشان از ریسک پایین صندوق است، در عوض اگر درصد بیشتری از دارایی‌ها در سهام سرمایه‌گذاری شده باشد، نشان‌دهنده ریسک بالای سرمایه‌گذاری در آن صندوق است.

بنابراین صندوق های درآمد ثابت به این دلیل که درصد بیشتری از پرتفوی خود را به اوراق با درآمد ثابت تخصیص می‌دهند دارای کمترین ریسک، صندوق‌های مختلط دارای ریسک متوسط و صندوق های سرمایه گذاری سهامی دارای بیشترین ریسک در میان انواع صندوق های سرمایه گذاری هستند.

چگونه به پورتفو و ترکیب دارایی صندوق های سرمایه گذاری دسترسی داشته باشیم؟

برای دسترسی به ترکیب دارایی تمام صندوق های سرمایه گذاری فعال در ایران کافی است به صفحه صندوق های سرمایه گذاری سایت سیگنال مراجعه کرده و در لیست صندوق های سرمایه گذاری روی نام صندوق مورد نظر خود کلیک کنید تا در صفحه بعد ترکیب دارایی های آن صندوق را مشاهده کنید.

اگر بخواهید بدانید که صندوق های سرمایه گذاری چه سهامی در پرتفوی خود خرید و فروش کرده‌اند، باید به سایت اختصاصی هریک از صندوق ها مراجعه کرده و در سربرگ گزارشات گزینه صورت های مالی، صورت وضعیت پرتفوی صندوق مورد نظر را مشاهده کنید.

پرتفوی یا ترکیب دارایی صندوق های سرمایه گذاری اطلاعات خوبی از میزان ریسک پذیری و بازدهی صندوق به همراه دارد که سرمایه‌گذاران با بررسی آن می‌توانند صندوق مناسب را بین صندوق‌هایی از یک نوع انتخاب کنند.

مثلا اگر نظرشان روی صندوق سهامی باشد، با بررسی ترکیب دارایی و بعد از آن سهامی که آن صندوق خریداری کرده، به استراتژی مدیر صندوق پی ببرند. همچنین با بررسی پرتفوی در بازه‌های مختلف زمانی، متوجه شوند که آیا مدیر صندوق همواره در حال معامله و خرید و فروش و ایجاد سود بیشتر است یا پرتفوی ثابتی را اداره می‌کند. این موضوع می‌تواند به شناخت صندوق و میزان دلسوزی مدیر برای سرمایه‌هایی که در اختیار دارد کمک کند.

چگونه رابطه ریسک و بازده ، قدرت تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران را افزایش می‌دهد؟

ریسک و بازده در مدیریت مالی و اقتصادی همانند دو کفه یک ترازو هستند که تعادل بین آن‌ها در رسیدن به موفقیت‌های مالی کم‌خطر و ایمن بسیار حائز اهمیت است. درواقع افراد با توجه به میزان ریسکی که انجام می‌دهند، متناسب با آن بازده و نتیجه متفاوتی خواهند داشت. ازآنجایی‌که رابطه ریسک و بازده در تجارت و اقتصاد خرد و کلان جایگاه بسیار مهمی دارد، در ادامه این مطلب به تشریح و شفاف‌سازی بیشتر آن پرداخته می‌شود.

بررسی رابطه کلی ریسک و بازده :

ریسک و بازده دو مفهوم جدا از هم و قابل‌تفکیک از یکدیگر نیستند و در کنار هم معنا پیدا می‌کنند. به‌عبارتی‌دیگر در هنگام سرمایه‌گذاری همیشه دو حالت وجود دارد یا سود و زیان آن از همان ابتدا روشن و واضح است یا این‌که هیچ چیزی صد درصد مشخص نیست و باید ریسک کرد تا بازده آن معلوم شود. بنابراین هر چه فرد بیشتر ریسک کند به همان اندازه احتمال شکست یا پیروزی و در اصل بازده او نیز بیشتر است. برای شناخت بهتر رابطه بازده و ریسک تعاریف متفاوتی را به کار می‌برند که در زیر به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود.

ریسک و بازده

انحراف معیار ریسک و بازده :

ازآنجایی‌که ریسک مفهومی نسبی دارد برای درک بهتر و به دست آوردن نتایج احتمالی آن از محاسبات آماری استفاده می‌کنند که انحراف معیار بهترین انتخاب جهت نشان دادن رابطه ریسک و بازده است. به‌ همین منظور چنانچه یک موقعیت مالی دارای انحراف معیار ریسک رو به بالا و زیادی باشد، پتانسیل بازده بیشتری نیز در آن وجود دارد و بالعکس. اما باید توجه کرد که این بازده فقط به معنای سود بیشتر نیست بلکه با ریسک بیشتر، ممکن است ضرر بیشتری هم در نتیجه و بازده کار عاید سرمایه‌گذار شود. حتی خطر از دست رفتن تمام سرمایه نیز در ریسک بالا وجود دارد که در این مورد بازده صفر خواهد بود.

ریسک برابر با اختلاف بازده اصلی با بازده مورد انتظار :

اکثر سرمایه‌گذاران معتقدند که بازده و نتیجه‌‌ای که در ابتدا انتظار می‌رود به آن دست یابند با میزان بازده مفهوم بازده در سرمایه گذاری چیست؟ واقعی و پس از انجام کار متفاوت است که با به دست آوردن اختلاف میان این دو، ریسک یا احتمال آن سرمایه‌گذاری یا موقعیت مالی نیز مشخص می‌شود. بنابراین هر چه اختلاف بازده‌ واقعی و مورد انتظار کمتر باشد، ریسک کمتری هم وجود دارد و با افزایش این اختلاف، فرد باید ریسک بیشتری کند. بهترین مثال برای درک این موضوع احتمال برنده شدن فرد در یک مسابقه بخت‌آزمایی است که در با خرید برگه شانس یا جایزه اصلی (بازده موردانتظار) را خواهد برد و یا هیچ چیزی (بازده واقعی) عاید او نخواهد شد. بنابراین احتمال (ریسک) شرکت در آن بسیار بالا است.

ریسک و بازده

ریسک و بازده

انواع ریسک :

به‌طور‌کلی بر اساس این‌که ریسک تحت تأثیر عوامل داخل یا خارج از شرکت یا بنگاه اقتصادی به جود آمده، به دو دسته زیر تقسیم می‌شوند:

۱. ریسک سیستماتیک :

چنانچه ریسک از عوامل دولتی یا عوامل بازار هدف که خارج از دسترس سرمایه‌گذار هستند، ناشی شده باشد.

۲. ریسک غیرسیستماتیک :

این دسته از ریسک‌ها ربطی به عوامل خارج از دستگاه یا شرکت نداشته و به سیاست‌ها و تصمیمات اتخاذشده در داخل مجموعه برمی‌گردد. مانند نرخ ارز

عوامل ایجادکننده ریسک :

اما عواملی سبب به وجود آمدن ریسک سیستماتیک یا غیرسیستماتیک می‌شود، متنوع و مختلف هستند که در ادامه نگاهی گذرا به برخی از آن‌ها می‌کنیم:

۱. بازار :

شاید اصلی‌ترین عامل تأثیرگذار در ریسک که سیستماتیک بوده و تحت کنترل سرمایه‌گذاران نیست را می‌توان نوسان بازار ناشی از جنگ، تحریم، رکود اقتصادی، تغییرات در سیاست‌های اقتصادی و امثال آن دانست که سبب تغییرات در بازده شده و ریسک بازار را ایجاد می‌کنند. ریسک‌های که اغلب غیرقابل‌پیش‌بینی بوده و در سود و زیان سرمایه‌گذاری تأثیر مستقیمی دارد.

۲. نرخ ارز :

ارزش پول خارجی نسبت به پول رایج در یک کشور را نرخ ارز گویند که معمولاً دارای نوسانات زیاد و بالا‌ و پایین شدن است. نرخ ارز یکی از عوامل مؤثر در ریسک است که از آن به‌عنوان ریسک نرخ ارز یاد می‌کنند. درواقع می‌توان گفت با تغییر در بازده سهام، نرخ ارز دچار نوسان می‌شود.

بنابراین برای بازرگانان و افرادی که در کار واردات و صادرات هستند همواره ریسک نرخ ارز وجود دارد که جز ریسک‌های سیستماتیک است. با بالا رفتن نرخ ارز، واردکننده مجبور است با قیمت بیشتر محصول را وارد کنند بنابراین اغلب سود کمتری نصیبش خواهد شد. اما این وضع به سود صادرکنندگان بوده که با صادر کردن کالاهای داخلی به سود بیشتری عاید او شود.

۳. نرخ بهره :

سود یا زیان حاصل از مشارکت در سرمایه‌گذاری‌ها را نرخ بهره گویند که یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار در ریسک است. سرمایه‌گذار هنگامی‌که اوراق مشارکتی با ارزش پایین تهیه می‌کند، ریسک نرخ بهره را به جان خریده است. زیرا با نوسانات نرخ بهره، بازده و سود او کم یا زیاد شده و متغیر است.

۴. تورم :

با افزایش تورم، قدرت خرید کاهش در نتیجه تقاضا در بازار کم می‌شود که از آن به‌عنوان ریسک قدرت خرید یاد شده و جز عوامل ایجادکننده ریسک سیستماتیک محسوب می‌شود. همچنین ریسک ناشی از تورم باعث پایین آمدن ارزش سهام نیز می‌گردد که درواقع به‌نوعی ریسک نرخ بهره به وجود می‌آورد.

۵. کسب‌وکار :

هنگامی‌که یک سرمایه‌گذار در یک کسب‌وکار یا یک محصول خاص سرمایه‌گذاری می‌کنند ریسک تجاری کرده است. زیرا با نوسانات قیمت آن محصول، بازده و سود او نیز تغییر خواهد کرد. مانند سرمایه‌گذاری بر روی طلا که با بالا و پایین رفتن قیمت، سرمایه‌گذار سود یا زیان خواهد کرد.

۶. امور مالی :

این نوع ریسک ناشی از تصمیمات شرکت یا سرمایه‌گذار بوده و درواقع ریسکی غیر سیستماتیک که به آن ریسک مالی گفته می‌شود. مانند وقتی‌که تقاضای دریافت وام می‌کند، میزان بدهی‌ها را در مقابل نقدینگی افزایش می‌دهد و چنانچه نتواند اقساط آن را به‌راحتی و در زمان مقرر پرداخت نکند، دچار ضرر شده و حتی امکان ورشکستگی نیز وجود دارد.

همان‌طور که اشاره شد، رابطه ریسک و بازده خطی بوده و هر دو با هم معنا پیدا می‌کنند. عوامل بسیاری باعث به وجود آوردن تغییرات در بازده موردانتظار و بازده واقعی می‌شود که ریسک‌های متفاوتی را ایجاد می‌کنند که برخی از این عوامل خارجی و برخی از داخل مجموعه نشاءت می‌گیرند. میزان شناخت این عوامل و بازار و نیز اتخاذ تصمیمات درست و به‌جا، قدرت ریسک‌پذیری شرکت یا فرد را نشان می‌دهد.

مفهوم بازده در سرمایه گذاری چیست؟

«بازده» به‌معنای مجموعه مزایایی است که در طول یک دوره به سهم تعلق می‌گیرد که این دوره متناسب با افق زمانی سرمایه‌گذاری فرد می‌تواند از روزانه، هفتگی، ماهانه تا سالانه یا هر دوره زمانی دیگری تغییر کند. بازده را می‌توان پاداشی تعریف کرد که سرمایه‌گذار به ازای سرمایه‌گذاری خود در یک دوره زمانی به دست می‌آورد. بازده ممکن است «بازده واقعی» یا «بازده مورد انتظار» باشد.

بازده واقعی: مقدار عملی و حقیقی بازده‌ای است که سرمایه‌گذار به واسطه سرمایه‌گذاری خود در پایان مدت سرمایه‌گذاری به دست می‌آورد.

مجموع منافعی که یک سرمایه‌گذار مفهوم بازده در سرمایه گذاری چیست؟ ممکن است در یک سرمایه‌گذاری کسب کند، عبارتند از:

  • افزایش قیمت سهام
  • سود نقدی که در مجمع عمومی سالیانه نصیب سرمایه‌گذار می‌شود
  • افزایش سرمایه‌ها و مزایای ناشی از حق تقدم خرید سهام و سهام جایزه
مثالی برای مفهوم بازده واقعی:

فرض كنيد فردی، سهام شركتي را به قيمت ۱۵۰ تومان ‌می‌خرد. اگر اين شركت در پايان سال، به ازای هر سهم، ۱۵ تومان سود نقدی به سهامدارانش بدهد و قيمت سهم هم در پايان سال، به ۱۹۵ تومان برسد، بنابراين بازده سرمايه‌گذاری فرد در مجموع ۴۰درصد بوده است؛ ۱۰درصد بازده ناشی از دريافت سود نقدی و ۳۰ درصد بازده ناشی از افزايش قيمت سهام.

بازده مورد مفهوم بازده در سرمایه گذاری چیست؟ انتظار(بازده پیش‌بینی شده): مقدار بازده‌ای است که سرمایه‌گذار انتظار دارد آن را در دوره سرمایه‌گذاری کسب کند، یعنی پیش‌بینی می‌کند که احتمالاً چند درصد بالاتر بازده بدون ریسک بازار سود کسب می‌کند.

نقش «بازده سرمایه‌گذاری» در تعریف استارتاپ

بازده سرمایه‌گذاری

کمتر اصطلاح تخصصی‌ای را می‌توان یافت که مانند «استارتاپ» در مدت زمان کوتاهی تبدیل به یک واژه رایج در بین عموم مردم شده‌باشد. با این حال «استارتاپ» همچنان اصطلاح تخصصی است.

عموم مردم استارتاپ را معادل کسب‌وکار اینترنتی می‌دانند (و یا حتی اینترنتی‌شدن کسب‌وکار!) و اهالی سرزمین کارآفرینی هم عموما رشد بالا را شاخصه استارتاپ می‌پندارند.

آنها که اهل مطالعه هستند، سراغ تعریف‌های متداول می‌روند که «استارتاپ شرکت نوپایی است که در جست‌وجوی یک مدل کسب‌وکار تکرارپذیر و مقیاس‌پذیر است» یا اینکه «استارتاپ یک نهاد انسانی است که برای عرضه یک محصول یا خدمت جدید در شرایط عدم اطمینان شدید، طراحی شده است».

به اعتقاد من این تعاریف و تعاریف دیگر که در اینجا نیاورده‌ام، همه ناقص‌اند و عموما ویژگی‌های استارتاپ را بیان می‌کنند، نه ماهیت آن را.

اما استارتاپ دقیقا چیست؟

«استارتاپ، شرکت نوپایی است که توسط یک یا چند نفر برای ساختن یک کسب‌وکار با بازده سرمایه‌گذاری بسیار بالا راه‌اندازی شده‌است.»

«بازده سرمایه‌گذاری بسیار بالا» آن خصوصیتی است که استارتاپ را از سایر کسب‌وکارها متمایز می‌کند، رشد سریع و چندبرابری «ارزش شرکت». اگر در ایالات متحده، بازده سالانه سرمایه‌گذاری در اوراق بدهی دولتی، ۵درصد و متوسط بازده سرمایه‌گذاری در بورس ۱۰درصد است، استارتاپ ادعای بازده سرمایه‌گذاری سالانه بیش از ۴۰درصد دارد.

همه تعاریف دیگر از استارتاپ، بیانگر ویژگی‌های سازنده «کسب‌وکار با بازده بالا» هستند. رشد سریع (کاربر، مشتری، فروش، درآمد و…)، مدل کسب‌وکار مفهوم بازده در سرمایه گذاری چیست؟ مقیاس‌پذیر، مدل کسب‌وکار تکرارپذیر، یادگیری دقیق و سریع از مشتری، نوآوری، بزرگی اندازه بازار هدف، مزیت رقابتی پایدار و موانع ورود برای رقبای جدید، رسیدن به نقطه آسیب‌ناپذیری و…؛ ویژگی‌های عمومی «کسب‌وکار با بازده بالا» هستند. در عین حال همه استارتاپ‌ها، تمام این ویژگی‌ها را ندارند.

در تعریف ما، «سرمایه‌گذاری» فقط سرمایه‌گذاری مالی و تزریق پول به شرکت نیست. اولین و مهم‌ترین سرمایه‌گذاران استارتاپ، بنیانگذاران آن هستند که با دست‌کشیدن از فرصت‌های شغلی دیگر، هزینه فرصت بالای شغلی خود را در آرزوی رشد چندین برابری ارزش سهامشان، در استارتاپ سرمایه‌گذاری می‌کنند و برای تحقق این آرزو، هزینه‌ها و ریسک‌های مختلف را می‌پذیرند.

آیا استارتاپ باید حتما یک بازار بسیار بزرگ پیش‌رو داشته باشد؟ خیر! آیا باید استارتاپ بودن خودش را با نرخ رشد بالای کاربران و مشتریانش اثبات کند؟ خیر! آیا باید حتما به بازار ورود کند و از مشتری ترکشن بگیرد؟ خیر!

استارتاپ برای فروش

در اکوسیستم استارتاپی ایران، تصویر اغلب فعالان اکوسیستم از استارتاپ، فقط «استارتاپ برای بزرگ شدن» است، در حالی که گروه دیگری از استارتاپ‌ها وجود دارند که استیو بلنک آنها را «استارتاپ برای فروش» می‌نامد.

این دسته از استارتاپ‌ها اغلب روی محصول یا راه‌حل نوآورانه‌ای تمرکز می‌کنند که ارزش واقعی آن پس از ادغام با یک محصول یا کسب‌وکار دیگر کامل می‌شود و معمولا محصول آنها یک محصول فناورانه (های‌تک) است.

آنها از ابتدا می‌دانند که در صورت موفقیت و اثبات محصول، شرکت‌های بزرگ مشتری محصول آنها هستند. در این استارتاپ‌ها بسته به نوع محصول و هدف نهایی استارتاپ، درآمدزایی، جذب کاربر و مشتری و حتی ترکشن گرفتن از کاربران، ممکن است موضوعیت نداشته باشد. چه چیزی این شرکت‌ها را استارتاپ می‌کند؟ فناورانه بودنشان؟ خیر، بازدهی بالای سرمایه‌گذاری.

فرض کنید ۴ مهندس خبره با هم شریک می‌شوند که محصول یا راهکار نوآورانه‌ای را طی یک سال به نقطه‌ای برسانند که قابل فروش به شرکت‌های دیگر باشد. اگر این ۴نفر تمام این یک سال را رایگان کار کنند، هر کدام تقریبا ۱۰۰ هزار دلار فرصت کسب درآمد از شغل بیرونی را از دست داده است، یعنی هر نفر ۱۰۰ هزار دلار در استارتاپ سرمایه‌گذاری کرده‌ و فرض کنید بعد از یک سال، استارتاپ یا محصول به قیمت ۱۰ میلیون دلار فروخته شود.

یعنی با فرض تقسیم مساوی سهام بین بنیانگذاران، هر فرد ۱۰۰ هزار دلار سرمایه‌گذاری کرده و ۵ میلیون دلار گیرش آمده، معادل ۱۰۰ درصد سود سالانه. این یعنی یک استارتاپ واقعی! نگاهی به لیست اکتساب‌ها و ادغام‌های شرکت‌هایی مانند گوگل، شما را بیشتر با این دسته از استارتاپ‌ها آشنا می‌کند: «استارتاپ برای فروش»

استارتاپ برای بزرگ‌شدن

«استارتاپ‌هایی برای بزرگ‌شدن» هم روزی فروخته می‌شوند، اما نه به این زودی‌ها! این دسته از استارتاپ‌ها آمده‌اند برای بزرگ شدن؛ و بزرگ‌شدن یعنی تسخیر بازار و کسب درآمدهای شگفت‌انگیز.

اگر در استارتاپ‌های دسته قبل، توانایی منحصر‌به‌فرد تیم در ساخت یک محصول استثنایی باعث جهش ارزش شرکت می‌شد، در این دسته از استارتاپ‌ها، «دستیابی به سهم برتر در یک بازار بزرگ و رسیدن به نقطه غیرقابل رقابت در کمترین زمان» عامل جهش ارزش استارتاپ است. اینجا‌ست که سرعت و دقت طی‌کردن چرخه لین استارتاپ، کیفیت طی‌کردن مرحله تطابق محصول بازار، سرعت رشد مشتریان و… اهمیت پیدا می‌کند.

آیا استارتاپ باید حتما یک بازار بسیار بزرگ پیش‌رو داشته باشد؟ خیر! آیا باید استارتاپ بودن خودش را با نرخ رشد بالای کاربران و مشتریانش اثبات کند؟ خیر! آیا باید حتما به بازار ورود کند و از مشتری ترکشن بگیرد؟ خیر!

پس گفتیم «استارتاپ، شرکت نوپایی است که توسط یک یا چند نفر برای ساختن یک کسب‌وکار با بازده سرمایه‌گذاری بسیار بالا راه‌اندازی شده‌است.»

۶۸درصد استارتاپ‌هایی که در سال ۲۰۱۶ در آمریکا، ادغام یا خریداری شده‌اند (M&A) و اصطلاحا سرمایه‌گذاران آنها (اعم از بنیانگذاران) از استارتاپ خروج داشته‌اند، تا نقطه خروج، هیچ سرمایه‌ای از سرمایه‌گذاران خطرپذیر جذب نکرده‌اند.

به عبارت دیگر سرمایه‌گذاری شخصی و بوت‌استرپ، استراتژی ۶۸درصد استارتاپ‌های موفق آمریکایی بوده است. به نظر می‌رسد بخش زیادی از این استارتاپ‌ها، از دسته استارتاپ‌های برای فروش بوده‌اند.

استارتاپ‌های برای بزرگ‌شدن، معمولا نیاز به سرمایه سرمایه‌گذاران دارند تا سریع رشد کنند‌ و برای همین هم سرمایه‌گذاران خطرپذیر معمولا استارتاپ را همین قسم دوم می‌دانند و دنبال این گروه از شرکت‌ها هستند. پس استارتاپ بودن مساوی جذب سرمایه از سرمایه‌گذاران خطرپذیر هم نیست.

همچنین هر کسب‌وکار اینترنتی، نرم‌افزار و IT، استارتاپ نیست. هر شرکت نوپا و جدید‌التأسیس، استارتاپ نیست. هر شرکت فناورانه، استارتاپ نیست. هرچند همه استارتاپ‌ها در آغاز با چند نفر آغاز می‌شوند، اما استارتاپ لزوما یک کسب‌و‌کار کوچک با تعداد منابع انسانی محدود نیست‌ و البته استارتاپ یک رویداد، همایش یا برنامه آموزشی نیست! (یک وقت خدای ناکرده مثل برخی مسئولان، به رویدادهایی مثل استارتاپ ویکند نگویید استارتاپ!)

و آخر آنکه، استارتاپ زدن خوب است، اما راه‌اندازی یک کسب‌وکار پایدارِ کم‌ریسک هم بسیار ارزشمند است. راه خلق ارزش و ثروتمند‌شدن و ایجاد تحول در جامعه‌، فقط از مسیر راه‌اندازی استارتاپ نمی‌گذرد.

تصور نکنیم که یا باید استارتاپ بزنیم یا اصلا هیچ کاری نکنیم. ریسک بالای شکست استارتاپ را فراموش نکنید. کارآفرینانی که یک کسب‌وکار پایدار و نسبتا کم‌ریسک را راه‌اندازی می‌کنند، هرچند امید دستیابی به بازدهی چندین برابری سرمایه‌گذاری نداشته باشند، اما در اقتصاد خلق ارزش، خلق ثروت و ایجاد اشتغال می‌کند.

یک سرمایه‌گذار خطرپذیر باید فقط به استارتاپ فکر کند و در جست‌وجوی استارتاپ باشد، اما یک کارآفرین، فقط به استارتاپ فکر نمی‌کند!



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.