می بینید که موج وسط یعنی موج B مقدار کمی به سمت موج A باز می گردد ولی موج C کاملا از انتهای موج A فراتر رفته است.
آموزش امواج الیوت در تحلیل تکنیکال
اساس تفکر سنتی در تحلیل تکنیکال از گذشته تا به امروز تغییرات زیادی داشته است. مردم دیگر مثل قدیم فکر و رفتار نمیکنند؛ پس نوع و سبک تحلیل رفتاری معاملهگران نیز باید در طول زمان تغییر کند. اکثر روشهای تحلیل تکنیکال بر اساس دو مولفه قیمت و الگوها بنا شدهاند. اما مولفه سومی نیز وجود دارد که بسیار مهم است و آن مولفه زمان است. موج شماری به روش الیوت یا همان امواج الیوت یکی از سبکهای تحلیل تکنیکال است که طرفداران بسیار زیادی نیز دارد. این سبک تحلیلی بر هر سه مولفه قیمت، زمان و الگوها تمرکز دارد و میتواند دید خوبی را از نمودارها به ما بدهد.
چگونه باید موج شماری کنیم؟ تاریخچه امواج الیوت از کجا و چگونه شکل گرفته است؟ در این مقاله قصد داریم تئوری تحلیل بر اساس امواج الیوت را باهم مرور کرده و یاد بگیریم.
تاریخچه نظریه الیوت
نظریه امواج الیوت توسط شخصی به نام «رالف نلسون الیوت» (Ralph Nelson Elliott) و در دهه 1930 میلادی شکل گرفت. تا قبل از آن تصور میشد که بازار بورس رفتاری غیر قابل درک و تصادفی دارد. اما الیوت معتقد بود که بازار در حقیقت از الگوهایی تکراری تبعیت میکند، زیرا عواطف و احساسات مردم تکراری هستند. برای مثال در مقابل ترس از ضرر، همه مردم فروشنده هستند.
این عامل احساسی، رفتاری را در بازارهای مالی شکل میدهد که در طول تاریخ و در همه انسانها یکسان است. تاثیر این احساسات نیز بر نمودارهای قیمتی به یک شکل نمایان میشود. پس میتواند این الگوها را شناسایی کرد و با استفاده از این شناخت، بازار را تحلیل کرد.
نظریه امواج الیوت در حقیقت الگوهای اصلاح در Elliot waves برای توصیف حرکات قیمت در بازارهای مالی ارائه شده است. سرمایهگذاران برای سودآوری از روندهای بازار به نوعی سوار بر یک موج حرکتی هستند. پس در بازارهای مالی هر حرکت، صرف نظر از جهت آن (صعود یا نزول)، یک موج حرکتی را شکل میدهد.
الیوت در 75 سالگی، زمانی که به علت بیماری بازنشسته شد، تحقیقات خود را برای تحلیل بازار شروع کرد. او روی نمودارهای شاخص سالانه، ماهانه، هفتگی و روزانه موجود و نمودارهای ساعتی که خودش آنها را ساخته بود، تحقیقات خود را ادامه داد. بعد از آن الیوت قواعد خاص حاکم بر نحوه شناسایی، پیشبینی و سرمایهگذاری در الگوهای خودش را تشریح کرد و نام آن را امواج الیوت گذاشت. نتایج این تحقیقات گسترده در مجموعهای به نام “R.N. Elliott’s Masterworks” و در سال 1944 چاپ شد که طرفداران بسیار زیادی پیدا کرد. الیوت ویو اینترنشنال (Elliott Wave International) یکی از بزرگترین شرکتها در زمینه تجزیه و تحلیل بازارهای مالی دنیا است که تحلیل آنها به سبک امواج الیوت انجام میشود.
آیا امواج الیوت بدون خطا است؟
در جواب باید بگوییم که خیر. حتی خود الیوت نیز در این باره گفته است که این الگوها هیچ قطعیت کاملی برای پیشبینی در مورد حرکات قیمتی آینده ندارند، بلکه تنها به تحلیل ما کمک میکنند. درواقع از امواج الیوت میتوان در ارتباط با سایر روشهای تحلیل تکنیکال از جمله پرایس اکشن و یا اندیکاتورها برای شناسایی فرصتهای معاملاتی در بازار استفاده کرد. این درحالی است که معاملهگران ممکن است همزمان، تعابیر مختلفی از ساختار امواج الیوت در یک بازار داشته باشند.
تفسیر روش موج شماری الیوت
در گذشته الیوت پیشبینیهای دقیقی از بازار سهام را مبتنی بر ویژگیهای قابل اعتماد و کشف شده در الگوهای خود انجام داد. طبق نظریه الیوت، ما دونوع موج کلی داریم که از نظر جهت حرکتی از هم متمایز میشوند. موجهای صعودی یا جنبشی (Motive الگوهای اصلاح در Elliot waves Wave) و موجهای ریزشی یا اصلاحی (Corrective Wave).
در حالت کلی موجهای جنبشی در بازار که در جهت یک روند بزرگتر حرکت میکنند، همیشه در الگوی خود پنج (5) موج دارند. این پنج موج از تحلیل رفتاری و روانشناسی معاملهگران بدست آمده است که پیشنهاد میکنم برای درک بهتر حتما آنها را مطالعه کنید.
در مقابل امواج اصلاحی را داریم که این امواج همیشه در جهت مخالف روند اصلی هستند و در طول مسیر اصلاح خود، سه (3) موج دارند. همچنین این الگوها خود را در مقیاسهای کوچکتری نیز تکرار میکنند که اینفینیتیوم (Infinitum) نام دارند.
در بازارهای مالی، یک روند صعودی سالم همیشه از مجموع موجهای جنبشی و اصلاحی تشکیل شده است. یعنی هر بالا رفتنی یک پایین آمدن هم دارد که در مجموع یک موج صعودی از درجه بزرگ را تشکیل میدهد. موجهای جنبشی، حرکات صعودی را تشکیل میدهند؛ درحالی که موجهای اصلاحی در خلاف جهت حرکت اصلی قرار دارند.
قاعده کلی الیوت
رفتار انبوه مردم در الگوهای و روندها در بازار شناختپذیر هستند. الیوت این شناخت را قانون موجها نامگذاری کرد. طبق این قانون گفتیم که هر موج جنبشی در نمودار از 5 موج تشکیل میشود که ناشی از تحلیل رفتاری معاملهگران مختلف در بازار است. حرکتهای اصلاحی نیز معمولا از 3 موج تشکیل میشوند که در جهت مخالف حرکت بازار هستند.
در نشانهگذاری این امواج، موجهای 1 تا 5 یا (A,B,C,D,E) برای حرکات صعودی و حروف A,B,C یا (W,X,Y) برای نشان دادن موجهای اصلاحی بهکار میروند.
در حرکات جنبشی نیز موجهای اصلاحی کوچکی داریم. موج2، موج 1 صعودی را اصلاح میکند و به همین ترتیب موج 4، موج 3 صعودی را اصلاح میکند.
درجهبندی امواج الیوت
باید بدانیم که نمودار با توجه به تایم فریمهای مختلف، از درجات مختلفی برخوردار است. بهعنوان مثال موج 2 اصلاحی در یک حرکت جنبشی میتواند در درجات پایینتر خود بهصورت یک موج اصلاحی ABC ظاهر شود. و یا موج 3 در حرکت جنبشی میتواند در درجات پایینتر از یه حرکت 5 موجی دیگر تشکیل شده باشد.
مقیاس زمان الگوها در مقابل شکل ظاهری الگوها از درجه اهمیت کمتری برخوردار هستند. ممکن است امواج توسعه داده و یا فشرده شوند اما شکل امواج همیشه ثابت باقی میماند.
قواعدی که نمیتوانند شکسته شوند
بهطور کلی در روش الیوت سه قاعده وجود دارد که غیر قابل شکست محصوب میشوند. این قواعد تحت هر شرایطی پابرجا میمانند
- موج 2 هرگز به موج 1 نخواهد رسید. به عبارتی دیگر اگر موج اصلی درحال صعود باشد، موج 2 نمیتواند به قیمتهای زیر موج 1 تجاوز کند.
- در یک حرکت جنبشی 5 موجی، موج 3 هرگز نمیتواند کوتاهترین موج باشد. این که میگویند موج 3 بلندترین موج است نیز همیشگی نیست اما در اغلب مواقع موج 3 بلندتر از موجهای 1 و 5 است.
- در مجموع یک حرکت جنبشی (5 موجی)، موج 4 اصلاحی هرگز نمیتواند به داخل موج 1 همپوشانی داشته باشد.
اگر در شمارش امواج، یکی از شرایط فوق نقض شوند، زنجیره خاصی که درنظر داریم، موج اصلی نیست و باید شمارش امواج را مجددا اصلاح کنیم.
امواج اصلی در الیوت
موج انبساطی یا توسعه یافته
- معمولا در یک حرکت جنبشی، یکی از امواج 1، 3 یا 5 دچار انبساط میشوند. انبساطها نوسانات اغراقی و کشیدهای هستند که در مقایسه با سایر امواج، کاملا خارج از مقیاس هستند. این موج انبساطی معمولا در موج 3 ظاهر میشود. خاصیت آنها این است که در درجات پایینتر از ریز موجهای دیگری تشکیل میشوند که میتوانند ما را در موج شماری به اشتباه بیاندازند.
مثلث قطری
- مثلث قطری یا مثلث دیاگونال یکی دیگر از امواج اصلی در الیوت محسوب میشوند. این الگو شبیه یک مثلث است که توسط دو خط همگرا تشکیل شده باشد. مثلث قطری سه گوش دارد و معمولا در پنجمین موج از یک حرکت جنبشی (پس از اتمام موج انبساطی سوم) رخ میدهند. ساختار این موجها هم میتواند 3 تایی باشد و هم 5 تایی. اما عموما این نوع ساختارها بهصورت سه موجی و در موجهای کوتاه تشکیل میشوند.
نکته: قانون همپوشانی موج 1 و 4 در مثلث قطری صدق نمیکند و این یک استثنا محسوب میشود.
نکته: وقتی یک مثلث در انتهای یکی از موجهای 1 یا 3 یا 5 تشکیل میشود، به این معنی است که آن موج از درجه بزرگتر در حال خاتمه است و بهزودی موج 2 یا 4 (فاز اصلاحی) از درجه بزرگتر آغاز میشود.
امواج شکسته
- گاهی اوقات پیش میآید که موج 5 موفق به عبور از سقف موج 3 نمیشود. در الیوت این ناتوانی در عدم عبور را موج شکسته یا ارتدکس مینامند. باید درنظر داشته باشیم که موج شکسته یک الگوی بازگشتی محسوب میشود.
امواج اصلاحی در الیوت
پس از اتمام یک حرکت جنبشی 5 موجی، حرکت اصلاحی در 3 موج کاهشی آغاز میشود. به یاد داشته باشیم که شناسایی امواج اصلاحی و ارتباط بین آنها و الگوهای خاص از قبل، کار بسیار دشواری است که با تمرین و تجربه بدست میآید. دلیل این امر هم پیچیدهتر بودن الگوهای اصلاحی و تغییرات زیاد آنها نسبت به امواج جنبشی است.
بهطور کلی امواج اصلاحی به دو صورت شکل میگیرند:
امواج اصلاحی در شکل ساده بهصورت الگوهای زیگزاگ (A,B,C)، مثلثها و اشکال بیقاعده تشکیل میشوند.
ساختار اصلاحی زیگزاگ
در شکل زیر نمونه یک اصلاح با ساختار زیگزاگ را مشاهده میکنید. معمولا در اصلاح زیگزاگ، موج A و C بهصورت 5 موجی و موج B نیز بهصورت 3 موجی ظاهر میشوند.
از نکات مهم دیگری که باید درباره زیگزاگ بدانیم این است که زیگزاگ میتواند در حالت افقی نیز شکل بگیرد که این معنی که الگو در جهت افقی حرکت کند تا این که عمق داشته باشد. به این نوع حرکات اصلاحی به اصطلاح flat فلت میگوییم.
در بعضی از مواقع موج B میتواند از موج 5 نیز فراتر رود. این امر موجب میشود که در بعضی از مواقع که شمارهگذاری انجام میدهیم، چون موج B قلهای فراتر از موج 5 را ایجاد کرده، ما به اشتباه موج B را یک موج جنبشی تشخیص میدهیم و انتهای موج 5 را شناسایی میکنیم که باید در این موارد بسیار دقت کنیم. در شکل زیر نحوه موج شماری این اصلاح را نشان میدهد. با این ساختار اصلاحی اصطلاحا ایرگولار (Irregular) میگویند.
در مورد بالا میبینیم که موج C بهصورت کامل موج A را اصلاح میکند و حتی فراتر از آن نیز میرود. در امواج اصلاحی اینچنینی مهمترین عامل پیدا کردن پایان موج C است که میتوان متوجه پایان یک موج اصلاحی شد. که معمولا بعد از آن (درصورت پایان اصلاح) منتظر یک 5 موجی صعودی باشیم.
الگوی اصلاحی مثلث نیز یکی دیگر از ساختارهای اصلاحی ساده هستند که همانند قوانین مثلثهای قطری عمل میکنند. در این مثلثها هر سقف از سقف قبلی خود کوتاهتر و هر کرف نیز از کف قبلی خود بالاتر هستند. به این ترتیب ساختار اصلاحی مثلث، بین دو خط همگرا شکل میگیرد که میتواند حالت فلت نیز باشد.
در نمودار فوق موج 4 اصلاحی بهصورت یک مثلث فلت ظاهر الگوهای اصلاح در Elliot waves شده است. در این الگوی اصلاحی، معمولا ریز موجها بهصورت 3 موجی تشکلیل میشوند. و شکستن خط روند بالای مثلث میتواند نشانهای برای پایان اصلاح و شروع قوی موج 5 صعودی باشد.
امواج اصلاحی پیچیده
تا اینجا برخی از ساختارهای ساده در امواج اصلاحی را باهم مرور کردیم. اما همیشه بازار به همین راحتی اصلاح نمیکند. در اغلب اوقات خصوصا در روندهای نزولی بلند مدت، شاهد تشکیل ساختارهای پیچیده الیوتی هستیم. این امر ریشه در روانشناسی بازار و رفتار معاملهگران دارد. ساختار اصلاحهای پیچیده درواقع از ترکیب همان اصلاحهای ساده شکل گرفتهاند که بین آنها یک موج x قرار میگیرد. در ادامه به ترکیب چند اصلاح پیچیده در امواج اصلاحی الیوت اشاره میکنیم.
آموزش تحلیل تکنیکال پیشرفته، نظریه امواج الیوت
سال ۱۹۳۸ کتاب اصول موج به عنوان اولین مرجع برای مبحثی که امروزه به نام نظریه امواج الیوت شناخته می شود منتشر شد.
تاریخچه نظریه موج الیوت
۱۹۳۸ کتاب اصول موج به عنوان اولین مرجع برای مبحثی که امروزه به نام نظریه موج الیوت شناخته میشود منتشر شد.
۱۹۶۴ الیوت دو سال قبل از مرگش در سال کتاب راز هستی تلاش و کارهای خود را نوشت.
۱۹۷۸ فروست و رابرت پرچتر با همکاری هم کتاب نظریه امواج الیوت را منتشر کردند.
۱۹۸۰ پرچتر در کتاب تلاش های بزرگ الیوت اثری ماندگار باقی گذاشت.
اصول اولیه موج
سه جنبه مهم در نظریه موج وجود دارد: الگو, نسبت، زمان
الگو در نظریه موج به الگوهای موج و اشکال آن اشاره دارد که مهمترین جزء نظریه است.
تحلیل نسبت ها برای تعیین نقاط صحیح و قیمت های هدف از طریق اندازه گیری ارتباط بین موج های مختلف کاربرد دارد.
روابط زمان برای تایید کردن الگوهای موج و نسبت ها بکار می رود.
نظریه موج الیوت اصولاً برای میانگین های بزرگ بازار سرمایه بکار می رود مخصوصاً برای میانگین صنایع داوجونز.
ابتدایی ترین تعریف این نظریه: بازار سرمایه براساس یک آهنگ یا ریتم مکرر شامل ۵ موج افزایشی حرکت میکند که در ادامه با ۳ موج کاهشی همراه می شود.
موج های ۱-۳-۵ موج های صعودی و موج های ۲-۴ (موج های تصحیح ) برخلاف روند صعودی حرکت می کنند. بعد از اینکه ۵ موج پیش رونده کامل شد سه موج تصحیح کننده شروع می شوند که با a-b-c مشخص شده اند.
با وجود فرم ثابت امواج، درجات مختلفی از اهمیت آنها وجود دارد. روندها؛ درجات بسیار مخلفی دارند. الیوت روند را به ۹ درجه مختلف از لحاظ اهمیت یا بزرگی طبقه بندی کرد که از دورهای عظیم ۲۰۰ ساله تا دورهای چند ساعتی را شامل می شود. این نکته را در نظر داشته باشیم که ۸ موج مقدماتی به اینکه در کدام درجه از روند قرار دارد ارتباطی ندارد.
هر موج به موج هایی با درجات کوچکتر تقسیم می شود. در این حالت هر موج قسمتی از موج بزرگتر و با درجه بیشتر است.
Submicro – minutes to hours دقیقه به ساعت
Micro – hours to days ساعت به روز
Subminuette – days to weeks روز به ھفته
Minuette – days to months روز به ماه
Minute – weeks to months ھفته به ماه
Minor – weeks to quarters یک چھارم ھفته
Intermediate – months to quarters یک چھارم ماه
Primary – months to years ماه به سال
Cycle – quarters to years سال(سه ماه ۱/۴)
Supercycle – years سالانه
Grand Supercycle – decades or longer طولانی تر
که در این تقسیم بندی به شماره موجهای ۱- ۲-۳-۵-۸-۱۳-۲۱-۳۴–۵۵-۸۹-۱۴۴ -… می رسیم که این شماره موجها همان سری اعداد فیبونانچی می باشد که پایه و اساس ریاضیات نظریه امواج الیوت می باشد.
توانایی مشخص کردن ۳ یا ۵ موج در به کاربردن این نظریه آشکارا اهمیت زیادی دارد.این اطلاعات به تحلیگر می گوید در آینده منتظر چه چیزی می باشد.
به الگوهای اصلاح در Elliot waves عنوان مثال حرکت کامل ۵ موج به این معنی است که این فقط قسمتی از حرکت موج بزرگتر کامل شده و این موج بزرگ ادامه دارد (اگر ۵ موج آخر از موج بزرگ نباشد). یک نکته مهم باید به خاطر داشته باشیم که مرحله تصحیح (a-b-c) هرگز در این ۵ موج اتفاق نمی افتد.
اگر در بازار افزایشی ۵ موج نزولی مشاهد شد بیانگر اینست که احتمالا این اولین موج از ۳ موج کاهشی a-b-c می باشد و احتمالاً شاهد نزول بیشتر روند خواهیم بود.
در بازار کاهشی ۳ موج صعودی باید کاملا در ادامه روند نزولی باشد و اگر ۵ موج صعودی دیده شد می تواند اخطار واقعی برای شروع حرکت صعودی تلقی شود و احتمالا ممکن است این اولین موج روند صعودی باشد.
قوانین تحلیلی الیوت
الیوت سه اصل برای تفسیر قانون خود بیان کرد:
۱. موج ۲ هیچ وقت به اندازه صد درصد موج ۱ بازگشت نمی کند.
۲. موج ۳ هیچ وقت کوتاه ترین موج نیست.
۳. موج ۴ هیچ وقت وارد دامنه موج ۱ نمی شود.
ویژگی های موج ها
۱. موج ۱ :پیدا کردن این موج کار مشکلی است زیرا این موج اغلب به نظر یک موج اصلاحی می رسد. این موج کوتاه ترین موج در میان موج های حرکتی است.
۲. موج ۲ :پیدا کردن این موج بدلیل ساختار سه موجی آن کار آسان تری است. این موج در حدود ۰.۶۱۸ درصد از موج یک ادامه می یابد.معمولا زیگزاگ ها (یکی از موج های اصلاحی )در این موج ظاهر می شوند.
۳. موج ۳ :این موج معمولا بلند ترین موج در میان موج های حرکتی است و معمولا امتدادها (Extensions) در این موج رخ می دهند در هر حال کوتاه ترین موج نیست.در این موج معمولا حجم معاملات بازار بالاست و اخبار فاندامنتال از این موج حمایت می کنند.
۴. موج ۴: بر اساس قانون تناوب الیوت اگر موج دوم پیچیده باشد موج چهار پیچیده گی کمتری دارد و برعکس . توجه اینکه این موج هیچ وقت وارد حریم موج یک نمی شود.
۵. موج ۵ :این موج آخرین موج حرکتی محسوب می گردد و معمولا بایستی فراتر از اوج نقطه موج سوم پیش روند و اما گاهی این اتفاق نمی افتد و اصطلاحا ” شکست ” و یا “کوتاه شدگی ” (Truncation) رخ می دهد.
موج A: پیدا کردن موج A کار چندان آسانی نیست. بهترین راه برای این کار پیدا کردن موجی با ۵ موج فرعی است.
موجB: موج B ممکن است با تنوعات و پیچیدگی های فراوانی همراه باشد زیرا که در زمان تشکیل این موج آخرین خریداران تلاش دارند که آخرین سودهای خود را از بازاری که صعودی بوده است کسب کنند و فروشندگان تلاش دارند که وضعیت را امتحان کنند و درصورت امکان دست به فروش
بزنند.
موج C: موج C پایان روند را نشان می دهد این موج که بعد از یک بازار صعودی به وجود آمده است با رسیدن به نرخی پایین تر از نرخ حداقل موج A به اتمام می رسد.
موج های تصحیح گر
موج های اصلاحی نسبت به موج های حرکتی از پیچیدگی بیشتری برخوردارند معمولا تا تکمیل نشوند نمی توان آنها را تشخیص داد. برای موج های اصلاحی فقط یک قانون وجود دارد و آن اینکه این موج ها فقط شامل ۵ الگوهای اصلاح در Elliot waves موج نمی شوند (موج های تصحیح گر هرگز با ۵ موج اتفاق نمی افتند. موج های تصحیح گر ۳ تاهستند(به استثنای مثلث ها).
یعنی اینکه چنانچه در یک بازار افزایشی ۵ موج نزولی دیدید این هرگز پایان اصلاح نیست بلکه بخشی از آن است و الگو هنوز کامل نشده است. انواع این موج ها به شرح ذیل می باشند:
۱. زیگزاگ
الگوی ۳ موج تصحیح گر هستند که برخلاف روند بزرگتر حرکت می کنند .ساختار این موج ها بصورت ۵-۳-۵ (از چپ به راست بخوانید) . زیگزاگ ها خود شامل سه دسته تنها، دوقلو و سه قلو ظاهر می باشند.
می بینید که موج وسط یعنی موج B مقدار کمی به سمت موج A باز می گردد ولی موج C کاملا از انتهای موج A فراتر رفته است.
زیگزاگ ها بوسیله سری های سه تایی از هم جدا می شوند مانند موج X در شکل ذیل.
نکته : هر موجی مانند X نشانگر این است که زیگزاگی دیگر در راه است. از ویژه گی های زیگزاگ ها باید گفت که این موج معمولا در موج دوم از موج های اصلی ظاهر میشود و بندرت در موج چهارم دیده شده است.
یکی از انواع زیگزاگ ها که کمتر مشاهده می شود زیگزاگ دوبل نام دارد. اغلب در الگوهای بزرگ تصحیحی اتفاق می افتد.این نوع متفاوتی از الگوی زیگزاگ ۵-۳-۵ مرتبط با الگوی a-b-c میانی است.
۲. پهنه ها
تمایز بین پهنه ها و زیگزاگ این است که پهنه ها از الگوی ۳-۳-۵ پیروی می کند.
پهنه ها بیشتر علامت تقویت بازار افزایشی هستند وبیشتر الگوی تحکیمی بشمار می آیند تا الگوی تصحیحی. برای مثال در یک بازار افزایشی تا نقطه اولیه موج A صعود می کند که این نشان از قدرت مضاعف روند بزرگ حاکم دارد. موج C نیز به حوالی انتهایی موج A باز می گردد برخلاف زیزاگها که موج C کاملا در پایین انتهای موج A قرار می گیرد.
دو نوع غیر عادی پهنه تصحیحی نیز وجود دارد:
۱. نوع پهن شونده یا منبسط که به شکل زیر می باشد که موج B فراتر از نقطه شروع موج A بالاتر رفته و انتهای موج C نیز پایین تر از موج A می رود.
۲. نوع دیگری آن: موج B به بالای موج A می رسد ولی موج C نمی تواند به انتهای موج A برسد که این حالت در بازار افزایشی ، نشانگر قوی بودن بازار است. که بنام پهنه دونده شناخته شده است .
آموزش ۰ تا ۱۰۰ الگوهای نئوویو (NeoWave)
ماهیت بازارهای مالی به این شکل است که هرچقدر پیشبینیهای معاملهگر از حرکات بازار دقیقتر و مستدلتر باشد، طبیعتا احتمال سود معامله بیشتر است. یکی از ابزارهایی که در سالهای اخیر به پیشبینی دقیقتر معاملهگران کمک کرده، الگوهای نئوویو است که بهعنوان برداشت نسبتا جدیدی از موج الیوت، حرکتهای قیمت در آینده را به مراتب بهتر و دقیقتر پیشبینی میکند. در این نظریه ماهیت ذهنی موج الیوت به حداقل میرسد و عینیت تحلیل موج بهبود مییابد. اگر این اولین بار است اسم الگوی NeoWave را میشنوید یا اطلاعات چندان زیادی دربارهاش ندارید، پیشنهاد میکنیم تا انتهای این مقاله همراه ما باشید.
معرفی نظریه امواج الیوت (Elliott Wave)
موج الیوت را اگر بخواهیم خیلی ساده معرفی کنیم، عصای دست معاملهگران در تجزیه و تحلیل سیکلهای بازار مالی است. نظریه موج الیوت میگوید قیمت سهام پیوسته افت و خیز دارد و حسب روانشناسی بازار، موجهایی تشکیل میدهد. اما از آنجا که الگوی این افت و خیزها تکرارشونده است، میتوان حرکت قیمت سهام را بهراحتی پیشبینی کرد. مشاهده این امواج بینش خوبی از روند جاری در اختیار سرمایهگذاران میگذارد که با آن حرکات قیمت را تحلیل میکنند.
نظریه موج نئو چارچوب تازهای از قوانین و عوامل موثر را معرفی میکند که تحلیلگر باید در نظر بگیرد. این نظریه بیان میکند که اگر تشکیل الگو مدتزمان زیادی طول بکشد یا برعکس، سریعتر از مدتزمان مشخصی تکمیل شود، نمیتوان آن را الگوی کاملی در نظر گرفت و به آن اعتماد کرد.
معرفی الگوهای نئوویو ( NeoWave )
برای شناخت مفهوم الگوی نئوویو (Neowave)، کافی است معنی نامش را درک کنیم. نام اصلی این الگو «Neely Method of Elliott Wave Analysis» است که معنایش امواج الیوت به سبک گلن نیلی است و بهطور مختصر نئوویو نامیده میشود. این یعنی با الگویی سروکار داریم که همسبک الیوت، اما کمی پیشرفتهتر است. جای تعجب هم نیست؛ هرچه باشد، حاصل سالها تحقیق و تدریس در حوزه معاملهگری بازارهای مالی است.
وجه تمایز و برتری الیوت به سبک گلن نیلی، ویژگی گامبهگام بودن آن است که امکان درک پیچیدگی ذاتی، زمان و شباهت قیمت را در هر شکل موج فراهم میکند. در الگوهای نئوویو شاهد قوانین سفت و سختی هستیم که ارزیابی بازار را چند پله جدیتر و پیشرفتهتر میکنند. ویژگی مهمی که در نظریه الیوت کلاسیک به هیچ وجه دیده نمیشود. خوشبختانه این تئوری امتحانش را در انواع بازارهای مالی پس داده و تحلیل خوبی از ارزها و سهامهای مختلف ارائه میکند.
چرا الگوهای نئوویو ابداع شدند؟
نلسون الیوت به ما آموخت که برای درک نظم بازارهای مالی از ابزار فیبوناچی استفاده کنیم. حرکت قیمت در الگوی الیوت بر اساس نظم طبیعت به دو حرکت اصلاحی و شتابدار تقسیم میشد. اما همه حرکتهای بازار در این دو دسته قرار نمیگیرند. گاهی در طول معاملات با حرکات موجی پیچیدهتری مواجه میشوید که الگوی الیوت از قدرت کافی برای تحلیل آنها برخوردار نیست و جای خالی الگوی دقیقتر و عمیقتری مثل NeoWave احساس میشود.
عناصر الگوهای نئوویو؛ این نظریه چه پایهای دارد؟
۳ عنصر اصلی الگوهای نئوویو عبارتاند از:
- منطقی هستند: مثلا میگوید یک تصحیح قوی باید یک حرکت قدرتمند را به همراه داشته باشد.
- بهخودیخود محدودیت قیمت/زمان را تعیین میکنند: برای مثال یک درجه کوچکتر نمیتواند زمان و قیمت بیشتری نسبت به یک الگوی درجه بزرگتر داشته باشد.
- خود را تأیید میکنند: یعنی رفتار بازار پس از تشکیل الگو تعیین میکند که آیا تحلیل ساختاری قبلی درست بوده یا خیر.
هر سه عنصر NEoWave یک جنبه « بازگشتگی» یا « واکنشی» دارند، که در آن تحلیلگر مطمئن میشود الگو بیشتر یا کمتر از حد مشخصی طول نکشیده، خیلی پیچیده یا خیلی ساده نیست و پرایس اکشنی که بعد از آن اتفاق میافتد، الگوی قبلی را تایید میکند.
انواع الگوهای نئوویو
انواع الگوهای نئوویو را میتوان به چند دسته تقسیم کرد که در ادامه آنها را معرفی میکنیم.
الگوی شتابدار ساده (Simple Impulse)
الگوی سیمپل ایمپالس یا شتابدار ساده چیزی معادل الیوت کلاسیک است که در آن هیچگونه ریزموجی دیده نمیشود و در جهت یک روند بزرگتر حرکت میکند. این الگو را در هر دو نوع الگوی رونددار و ترمینال میبینیم.
الگوی شتابدار امتداد یافته (Extended)
الگوی شتابدار امتدادیافته معمولا ۵ موج دارد و یک پنج موجی شتابدار را تشکیل میدهد که قوانین خاص خود را دارد و نسبت اصلاحات و کشیدگی موجها طبق قوانین نئوویو از قبل مشخص است. مثلا رایجترین نوع این است که در موج سوم شاهد امتدادیافتگی باشیم.
الگو Ending Diagonal
Ending Diagonal یکی از الگوهای نئوویو قدرتمند است که با واگرایی اندیکاتورهایی مثل RSI یا MACD مورد استفاده قرار میگیرد. شاخصه این الگو اصلاح عمیق و تشکیل وج در انتهای روند است.
دو مورد دیگر از انواع الگوهای نئوویو، الگوی شتابدار روندار با موج ۱ و ۳ و ۵ ممتد و الگوی شتابدار ترمینال با موج ۱ و ۳ و ۵ ممتد هستند که مهمترین تفاوت آنها میزان اصلاحات و نسبت این موجها به یکدیگر است. معاملهگران برای ارزیابی موجشناسی و تحلیل این موجها از ابزار فیبوناچی استفاده میکنند.
تفاوت بین NEoWave و Elliott Wave چیست؟
چون معتقد است سیکلهای تکراری قیمت، نتیجه احساسات سرمایهگذاران و هرج و مرج بازار است و اگر بشود الگوهای تکرارشونده قیمتها را شناسایی کرد و فهمید این الگوها کجای بازار رخ میدهند، میتوان سمت و سوی بازار را پیشبینی کرد.
در حالی که نئوویو بهعنوان نسخه پیشرفتهتر و کاملتر موج الیوت، یک رویکرد منطقی، علمی و عینی برای پیشبینی جهت حرکت موج ارائه میکند که فراتر از پیشبینیهای الیوت است. میتوان گفت قوانین و مفاهیمی که نئوویو برای ارزیابی بازار و تجزیه و تحلیل موج قیمت اضافه میکند، آن را یک پله از قلمرو «فرضیات» ارتقا میدهد و به قلمرو «دانش» میرساند.
چرا NEoWave قابل اعتمادتر است؟
الگوهای نئوویو بهدور از تمام پیشبینیهای متعصبانه، در شرایط مختلف سناریوهای متعدد و کاملا متناقض را امکانپذیر میکند. نئوویو قابل اعتماد است چون:
- این منطق NEoWave بود که روزگاری به گلن امکان داد با وجود محکومیت گسترده عمومی و حتی در مواجهه با اخبار ملی و بینالمللی منفی، همچنان به صعود بازار سهام اطمینان داشته باشد.
- این نئوویو بود که در نزدیکی بالاترین سطح بازار سهام در سال ۲۰۰۰ به گلن فهماند که بازار رو به ریزش است و دو سال بعد، وقتی که فقط ۶ ماه از پایینترین سطح سال ۲۰۰۲ میگذشت، خبر صعودی شدن بازار را به او داد.
- الگوی نئوویو بود که به گلن نیلی جرأت داد در اواسط ژانویه ۲۰۰۸ به جهان اعلام کند که یک روند نزولی جدید در بازار سهام آغاز شده و تا ۴ سال آینده هیچ کاری نمیتوان برای متوقف کردن این روند نزولی انجام داد.
کلام آخر
بازارهای مالی با سرمایه انسان سروکار دارد. کوچکترین احتمال خطا و ریسک میتواند به ضررهای هنگفتی ختم شود که جبران کردنش از عهده هر معاملهگری خارج نیست. از این رو تحلیلگران همواره در تلاشاند با معرفی ابزارهای جدید، نقاط ضعف ابزارهای قدیمی را رفع کنند.
در این مقاله با الگوهای نئوویو آشنا شدیم که شکل کاملتر، دقیقتر و پیشرفتهتر امواج الیوت محسوب میشوند. امیدواریم بعد از مطالعه این مقاله فهمیده باشید برای موفقیت در بازارهای مالی صرف دانستن الگوی امواج الیوت کافی نیست؛ این استراتژی معاملاتی شما با توجه به شرایط بازار، روانشناسی بازار و مدیریت سرمایه درست است که نتیجه نهایی را مشخص میکند.
شما درباره الگوهای نئوویو چه میدانید؟ نکتهای هست که فکر میکنید در این مقاله از قلم ما افتاده باشد؟ منتظر شنیدن نظرات شما عزیزان هستیم.
برای آگاهی از آخرین دوره های آکادمی g2o و ثبت نام، با شماره ۰۲۱۲۸۴۲۲۶۸۸ تماس بگیرید.
نظریه موج الیوت (Elliott Wave Theory)
نظریه موج الیوت (به انگلیسی Elliott Wave Theory) توسط شخصی با نام «رالف نلسون الیوت» ابداع شد.
هدف الیوت توضیح حرکات قیمت در بازارهای مالی بود که در آنها میتوان الگوهای موجی تکرارشونده و فراکتال را مشاهده کرد.
امواج الیوت در حرکات قیمت سهام و رفتار مصرف کنندگان تشخیص داده میشوند. معاملهگران و سرمایهگذارانی که تلاش دارند از روند بازار کسب سود کنند را میتوان در واقع “سوار بر موجها” تفسیر کرد.
الیوت باور داشت که بازارهای سهام، که براساس تصور کلی رفتاری تصادفی و بینظم داشتند، در واقع در قالب الگوهای تکرارشونده معامله میشوند. در این مقاله به شرح نظریه موج الیوت و نحوه به کارگیری آن در معاملات نگاهی خواهیم انداخت.
مبانی نظریه موج الیوت
نظریه موج الیوت توسط رالف نلسون الیوت در دهه 30 میلادی ابداع شد.
الیوت، پس از اینکه به دلیل بیماری به ناچار بازنشسته شد، احتیاج پیدا کرد تا با چیزی زمان خودش را پر کند و سرگرم شود.
به این سبب شروع به بررسی 75 سال نمودارهای سالیانه، ماهیانه، هفتگی، روزانه، و همچنین نمودارهای خودساخته ساعتی و 30 دقیقهای در چندین شاخص مختلف کرد.
در سال 1935، هنگامی که الیوت پیشبینی عجیبی از کف بازار (market bottom) ارائه داد، نظریه او نیز به شهرت رسید و از آن زمان به بعد این نظریه اساس اقدامات هزاران مدیر سبد، معاملهگر و سرمایهگذار خصوصی شده است.
الیوت قوانین خاص حاکم بر چگونگی شناسایی، پیش بینی، و سرمایهگذاری براساس این الگوهای موجی را توضیح داد. این کتابها، مقالات، و نامهها در شاهکارهای آر. اِن. الیوت (R.N. Elliott’s Masterworks) جمع آوری شده و در سال 1994 به چاپ رسیدند.
Elliott Wave International بزرگترین شرکت مستقل تحلیل مالی و پیش بینی بازار در جهان است که تحلیلها و پیش بینیهایش از آینده بازار را براساس مدل الیوت انجام میدهد.
از نظر الیوت، این الگوها قطعیتی برای حرکات آینده قیمت نیستند بلکه میتوانند کمکی در تحلیل احتمالات عملکرد آینده بازار قلمداد شوند. این الگوها را میتوان در ارتباط با سایر انواع تحلیل تکنیکال، از جمله اندیکاتورهای تکنیکال، برای شناسایی فرصتهای خاص استفاده کرد. معاملهگران نیز ممکن است از ساختار موج الیوت بازار در یک بازه زمانی مشخص تفاسیر مختلفی داشته باشند.
موجها
به عقیده الیوت، روند قیمتها در بازارهای مالی از روانشناسی غالب سرمایهگذاران نشات میگیرد. او دریافت که تغییرات در ذهنیت و روانشناسی عموم در بازارهای مالی همیشه با همان الگوهای تکرارشونده و یکسان فراکتالی خود را نشان میدهد.
نظریه الیوت تا حدی یادآور نظریه داو (Dow) است زیرا در هر دو قیمت سهام به شکل موجی حرکت میکنند.
با این وجود، از آنجا که الیوت ماهیت “فراکتالی” بودن بازارها را نیز تشخیص داد، توانست بازارها با جزئیات دقیقتری بررسی کند.
فراکتالها ساختارهای ریاضی هستند که پیوسته خود را تکرار میکنند و هر چقدر آنها را بزرگتر کنید باز همان ساختار اولیه به دست میآید. الیوت متوجه شد که الگوهای قیمت در نمودارهای سهام دارای ساختاری فراکتال هستند، و سپس تحقیقات خود را روی الگوهای تکرارشونده این ساختارها آغاز کرد که میتوان آنها را به عنوان یک اندیکاتور برای پیش بینی آینده بازار در نظر گرفت.
نکات کلیدی:
- در تحلیل تکنیکال، نظریه موج الیوت به دنبال الگوهای طولانیمدت و تکرارشونده قیمت است که براساس احساسات و روانشناسی سرمایه گذاران شکل گرفتهاند.
- این نظریه، امواج را متشکل از امواج ایمپالسی (impulse waves) میداند که الگو را شکل میدهند و همچنین امواج اصلاحی (corrective waves) که در تقابل با روند بزرگتر قرار میگیرند.
- هر مجموعه موج، در قالب مجموعهای بزرگتر از امواج جای میگیرد که از الگوی مشابه ایمپالس/اصلاح تبعیت میکند. به این رویکرد خاص از تحلیل بازار و سرمایه گذاری روش فراکتال گفته میشود.
تفسیر نظریه امواج الیوت
نظریه موج الیوت به این شکل تفسیر میشود:
پنج موج در مسیر روند اصلی حرکت میکنند و در پی آنها یک حرکت اصلاحی همراه با سه موج رخ میدهد (در کل یک حرکت 5-3). این حرکت 5-3 خود به دو زیرگروه در موج بعدی تقسیم میشود.
الگوی 5-3 اصلی ثابت میماند، با این حال بازه زمانی هر موج ممکن الگوهای اصلاح در Elliot waves است متفاوت باشد.
نگاهی به نمودار زیر بیندازید که متشکل از هشت موج است: (پنج موج بالا و سه موج پایین) که با 1، 2، 3، 4، 5، A، B، C نامگذاری شدهاند.
موجهای 1، 2، 3، 4، و 5 یک موج ایمپالس را شکل میدهند و موجهای A، B، و C یک موج اصلاحی.
از سویی دیگر، یک ایمپالس پنج موجی موج 1 و یک اصلاح سه موجی موج 2 را در مقیاس بزرگتر بعدی نشان میدهند.
موج اصلاحی اغلب از سه حرکت مجزای قیمت تشکیل شده است – دو حرکت در مسیر اصلاحیه اصلی (A و C) و یک حرکت خلاف جهت آن (B).
موجهای 2 و 4 در تصویر بالا موجهای اصلاحی هستند.
این امواج به طور معمول ساختاری شبیه این دارند:
توجه داشته باشید که در این تصویر، موجهای A و C در یک درجه بزرگتر در مسیر روند حرکت میکنند و بنابراین ایمپالسی هستند و از پنج موج تشکیل شدهاند. در مقابل، موج B برخلاف روند است و بنابراین اصلاحی و متشکل از سه موج است.
یک موج ایمپالسی که موجی اصلاحی آن را دنبال کند یک درجه از موج الیوت را تشکیل میدهند که از روندها (trends) و ضدروندها (countertrends) تشکیل شده است.
همانطور که از الگوهای تصویر بالا میبینید، پنج موج همیشه به سمت بالا و یا سه موج همیشه به سمت پایین حرکت نمیکنند. به عنوان مثال، هنگامی که روند بزرگتر به سمت پایین باشد، دنباله پنج موجی نیز به سمت پایین خواهد بود.
درجه موج
الیوت 9 درجه موج تعریف و آنها را به این ترتیب، از بزرگترین به کوچکترین، نامگذاری کرد:
- چرخه فوقبزرگ (Grand Supercycle)
- چرخه بزرگ (Supercycle)
- چرخه (Cycle)
- اولیه (Primary)
- حد وسط (Intermediate)
- کوچک (Minor)
- جزئی (Minute)
- بسیار جزئی (Minuette)
- زیرگروه بسیار جزئی (Sub-Minuette)
از آنجا که موجهای الیوت فراکتال هستند، درجات موج الیوت، به لحاظ نظری، بیشتر از آنچه که در بالا فهرست شد نیز میتوانند تا ابد بزرگ و بزرگتر و در نتیجه جزئی و جزئیتر شوند.
یک معاملهگر میتواند هرروز از این نظریه استفاده کند، یک حرکت ایمپالسی با روند صعودی را شناسایی کرده، با آن همراه شود و سپس این موقعیت را پس از کامل شدن الگوی پنج موجی و هنگامی که روند معکوس قریب الوقوع است بفروشد یا Short کند.
امواج الیوت چه چیزی را نشان میدهند
برخی تحلیلگران تکنیکال تلاش دارند تا از الگوهای موجی در بازار سهام با استفاده از نظریه موج الیوت بهره ببرند.
این فرضیه میگوید حرکات قیمت سهام را میتوان پیش بینی کرد زیرا این حرکات در قالب الگوهای بالا و پایین و تکرار شوندهای به نام امواج شکل میگیرند که تحت تاثیر روانشناسی سرمایهگذار است.
در این نظریه، امواج مختلفی وجود دارد از جمله امواج محرک (motive waves)، امواج ایمپالس (impulse waves)، و امواج اصلاحی (corrective waves).
امواج الیوت یک الگوی ذهنی است و همه معاملهگران این نظریه را به یک شکل تفسیر نمیکنند و برخی آن را استراتژی موفقی در معاملات نمیدانند.
خود نظریه تحلیل موج را نیز نمیتوان به سادگی تعریف کرد.
برخلاف بسیاری از نظریههای شکلگیری قیمت، این نظریه دارای طرحی مشخص و قاعدهمند نیست تا بتوان دستورالعملهای آن را بشکل کاملا دقیق دنبال کرد. تحلیل موج صرفا تصویری از تحرکات بازار ارائه میدهد و کمک میکند تا حرکات قیمت را در ابعادی بسیار وسیعتر و عمیقتر درک کنید.
نظریه موج الیوت در اصل شامل امواج ایمپالسی و اصلاحی میشود:
امواج ایمپالسی
موجهای ایمپالسی از 5 زیرموج تشکیل میشوند که در مسیر بزرگترین روند حرکت میکنند.
این الگو رایجترین موج محرک است و بسیار ساده میتوان آن را در بازار تشخیص داد.
مانند تمامی امواج محرک، این موج از 5 زیر موج تشکیل شده که بین آنها 3 موج محرک و 2 موج اصلاحی هستند. این ساختار 5-3-5-3-5 نام گذاری شده و در تصویر بالا نشان داده شده است.
با این حال، این ساختار قوانینی دارد که شکل گیری آن را تائید میکنند. این قوانین غیرقابل نقض هستند.
اگر یکی از این قوانین نقض شود، ساختار را نمیتوان موج ایمپالسی دانست و موج مشکوک باید دوباره نامگذاری شود. این قوانین عبارتند از:
- موج 2 نمیتواند بیش از 100 درصد مسیر موج 1 را طی کند
- موج 3 هرگز نمیتواند بین موجهای 1، 3، و 5 کوتاهترین باشد
امواج اصلاحی
امواج اصلاحی، که گاهی امواج مورب (diagonal waves) نامیده میشوند، از سه موج یا ترکیبی از 3 زیرموج تشکیل شدهاند که در مسیر خلاف روند بزرگترین درجه بعدی حرکت میکند.
مانند تمامی امواج محرک، هدف آن حرکت دادن بازار در مسیر روند است و از 5 زیرموج تشکیل شده است.
تفاوت اینجاست که به نظر میرسد امواج مورب یا در حال گسترش و یا در حال انقباض هستند. همچنین، با توجه به اینکه کدام موج مشاهده شده، تعداد زیرموجهای امواج مورب ممکن است به 5 نرسد.
مانند دیگر امواج محرک، هر زیرموج از امواج مورب هرگز به طور کامل مسیر زیرموج قبل را طی نمیکند و زیرموج 3 از امواج مورب هرگز کوتاهترین موج نیست.
این امواج ایمپالسی و اصلاحی در یک ساختار فراکتال مشابه با خود جای گرفتهاند تا الگوهای بزرگتر را بسازند.
به عنوان مثال، یک نمودار یک ساله ممکن است در میانه یک موج اصلاحی باشد، اما یک نمودار 30 روزه ممکن است یک موج ایمپالسی در حال رشد را نشان دهد. معاملهگری که چنین تفسیری از موج الیوت دارد ممکن است دو دیدگاه بلندمدت خرسی و کوتاه مدت گاوی برای سرمایهگذاری داشته باشد.
پیشبینیهای بازار براساس الگوهای موجی
الیوت پیش بینیهای دقیقی از بازار سهام بر اساس ویژگیهای قابل اعتمادی که در الگوهای موجی یافته بود انجام داد. یک موج ایمپالس (impulse wave) که در مسیری مشابه روند بزرگتر حرکت میکند، همیشه پنج موج در الگوی خود نشان میدهد.
با این حال، یک موج اصلاحی (corrective wave) در مسیری خلاف روند اصلی حرکت میکند. در مقیاسی کوچکتر، در هر موج ایمپالسی پنج موج را میتوان یافت. و این الگو تا بینهایت خود را در مقیاسهای کوچکتر و کوچکتر تکرار میکند. الیوت این ساختار فراکتال را در دهه 30 میلادی در بازارهای مالی پیدا کرد اما تا دههها بعد دانشمندان پی به اهمیت فراکتالها نبردند و آنها را به شکل ریاضی ترسیم نکردند.
ما اکنون میدانیم که در بازارهای مالی، “برای هر بالا رفتنی، پایین آمدنی نیز هست” زیرا هرگاه حرکت قیمت به سمت بالا یا پایین باشد، حرکت بعدی در جهت مخالف خواهد بود. عملکرد قیمت شامل روندها و اصلاحهای قیمت است. روندها مسیر اصلی قیمت را نشان میدهند درحالیکه اصلاحها برخلاف روندها حرکت میکنند.
الیوت دریافت که دنباله فیبوناچی (Fibonacci sequence) تعداد امواج را در ایمپالسها و اصلاح ها مشخص میکند. روابط موجی در قیمت و زمان نیز معمولا نسبتهای فیبوناچی را نشان میدهند، مانند 38~ درصد و 62 درصد. برای مثال یک موج اصلاحی ممکن است 38 درصد از مسیر موج ایمپالسی قبل از خود را دوباره طی کند.
تحلیلگرانِ دیگر اندیکاتورهایی ایجاد کردهاند که از نظریه موج الیوت الهام گرفته شدهاند، از جمله اسیلاتور موج الیوت که در تصویر زیر نشان داده شده است.
این اسیلاتور با روشی مبتنی بر محاسبات انجام شده توسط کامپیوتر، پیشبینی مسیر آینده قیمت را بر اساس تفاوت بین میانگین متحرک 5 دورهای و 34 دورهای ارائه میدهد. سیستم هوش مصنوعی Elliott Wave International، به نام EWAVES، تمام قوانین و دستورالعملهای موج الیوت را روی دادهها اعمال میکند تا بتواند تحلیلی خودکار از موج الیوت به دست آورد.
شهرت نظریه امواج الیوت
در دهه 70 میلادی، اصل موج الیوت از طریق کتاب افسانهای دو الگوهای اصلاح در Elliot waves نفر با نام «ای. جی. فراست» (A.J. Frost) و «رابرت پرشتر» (Robert Prechter)، شهرت زیادی پیدا کرد.
نام این کتاب، اصل موج الیوت: کلید رفتار بازار (Elliott Wave Principle: Key to Market Behavior) بود.
نویسندگان این کتاب بازار گاوی دهه 80 را پیشبینی کرده بودند و پرشتر بعدها بر مبنای همین نظریه رکود 1987 را پیشبینی و یک پیشنهاد فروش صادر قبل از سقوط بازار در سال 1987 میلادی منتشر کرد.
سخن آخر
طرفداران موج الیوت تاکید دارند که فراکتال بودن ساختار بازار به منزله سهولت پیش بینی بازار نیست.
دانشمندان درخت را دارای ساختاری فراکتال میدانند اما نه به این معنا که میتوان راه هر شاخه را پیشبینی کرد. نظریه موج الیوت، مانند هر روش تحلیلی دیگری، در عمل طرفداران و همچنین منتقدین خودش را دارد.
یکی از مشکلات اساسی این است که طرفداران نظریهها همیشه میتوانند اشتباهات را به گردن خوانش بد از نمودارها بیندازند تا ضعف خود نظریهها.
علاوه بر این، تفاسیر و تعابیر از اینکه چقدر طول میکشد تا یک موج کامل شود بیشمار است. با این حال، معاملهگرانی که طرفدار نظریه موج الیوت هستند سرسختانه از آن دفاع میکنند.
امواج الیوت یا Elliott Wave Theory چیست و چه کاربردی در بورس دارد
امواج الیوت چیست؟ یکی از راهها و ابزاری که در خدمت تحلیلگران تکنیکال است. با استفاده از این ابزار آنها میتوانند مسیر آینده یک سهم را پیش بینی کنند. نظریه الگوهای اصلاح در Elliot waves الیوت بر تکرار روند در سهام تاکید دارد. به این معنا که تغییرات قیمتی به شکل موج اتفاق افتاده و هرگز یک خط صاف را پشت سر نمیگذارد.
معمولاً تحلیلگران تکنیکال برای استفاده از امواج الیوت در تحلیل بازار سرمایه و بورس بسیار مشتاق هستند. امواج الیوت چیست؟ نظریه الیوت چیست؟ نظریهای است که به ما میگوید اگر قیمت سهامی از نقطه الف به نقطه ت میرسد روند خطی را طی نکرده بلکه این الگوهای اصلاح در Elliot waves حرکت به شکل موجهایی است که گاهی صعودی و گاهی نزولی بوده است. با استفاده از این امواج می دانید که کجا وقت خرید و کدام نقطه، نقطه فروش سهام است و با استفاده از این تکنیک بازار را پیش بینی کرده و از ضرر و زیان احتمالی خود پیشگیری میکنید.
تاریخچه امواج الیوت چیست؟
همچون بسیاری از نظریات مانند نظریه فیبوناچی در بورس ، تئوری الیوت نام خود را از شخصی به نام آران الیوت دارد که در سالهای 1935 تا 1940 مطرح شد. الیوت سعی داشت که با ارائه این نظریه به فعالین بازارهای مالی همچون بازار بورس و فرابورس و . کمک کند. او به گونهای اثبات کرده روندی که در بازار وجود دارد یک روند ثابت است و همچون تاریخ تکرار میشود. با استفاده از این نظریه حرکت هر سهم در آینده پیش بینی میشود.
رالف نلسون الیوت یک حسابدار باسابقه بود که از دوران بازنشستگی خود نهایت استفاده را برد و به تحقیق و بررسی بازارهای مالی پرداخت. او دریافت که روند بازار چه صعودی باشد چه نزولی وضعیت آشفته و بهم ریختهای ندارد و از یک نظم خاصی پیروی میکند. البته خود الیوت اعتقاد داشت که این نظریه قطعیت ندارد و تنها کمک میکند تا پیش بینی بهتری از آینده بازار به دست آورید.
همانطور که نیوتون معتقد بود در مقابل هر عملی، عکس العملی وجود دارد الیوت نیز بیان میکرد که برای هر حرکت و روندی در بازار، اصلاح وجود دارد. الیوت میگفت که مهمترین عنصر تغییر در بازار سرمایه فعالان بازار هستند که با الهام از حوادثی که در بیرون اتفاق می افتد بر بازار و روند آن تأثیر میگذارند. کاربرد امواج الیوت بیشتر در بازارهایی چون بورس است. امواج الیوت چیست؟ ابزاری است در دست تحلیلگران برای اینکه موقعیتهای طلایی خرید و فروش هر سهم را پیش بینی کرده و با استفاده از این تکنیک سودهای آتی خود را تضمین کنند.
عناصر مهم امواج الیوت چیست ؟
- در نظریه امواج الیوت سه بحث الگو، نسبت و زمان مطرح میشود. الگو از دو عنصر دیگر اهمیت بیشتری دارد و منظور الگوهای موج است.
- گاهی ممکن است بین موجهای مختلف برای مشخص کردن نقطههای تصحیح قیمت و هدف قیمت ارتباطی وجود داشته باشد که در اینجا نسبت کاربرد پیدا میکند.
- زمان برای تأیید الگو و نسبت مورد استفاده قرار میگیرد که بسیاری از تحلیلگران معتقدند که این عنصر تأثیر خیلی زیادی در فرآیند پیش بینی ندارد.
الگوی نظریه الیوت
در بازار شاهد روندهای صعودی و نزولی هستیم. امواج الیوت یک بازار صعودی را به این شکل نمایش میدهد که در هر موج، کف بالاتر از کف قبلی و سقف بالاتر از سقف قبلیست. اما در بازار نزولی این اتفاق کاملاً بر عکس است به اینصورت که هر کف پایینتر از کف قبلی و هر سقف نیز پایینتر از سقف قبلیست. امواج اصلی یا جنبشی در موجهای الیوت هم جهت با روند اصلی و امواج اصلاحی یا واکنشی دقیقاً خلاف جهت روند پیش میروند. امواج اصلاحی اتفاق می افتند تا امواج پیشین خود را اصلاح کنند و نکته قابل توجه اینجاست که این امواج انواع مختلفی دارند.
در این الگو الیوت بر این اصل معتقد است که بازار سرمایه با کمک پنج موج افزایشی به سمت جلو حرکت میکند اما پس از آن با سه موج کاهشی رو به رو میشود که در واقع به منظور اصلاح صورت میپذیرد.
هر یک از این موجهای جنبشی و اصلاحی یا واکنشی نیز از ریز موجهای کوچکتری تشکیل شدهاند. که باز در این ریز موجها موجهایی که هم راستا با روند اصلی هستند موج جنبشی و موجهای خلاف جهت موجهای اصلاحی هستند. این هم راستایی میتواند هم در روند صعودی و هم در روند نزولی اتفاق می افتد. بنابراین اصل جنبشی بودن یک موج هم سو بودن آن با جریان اصلی است.
نکته قابل توجه در مقاله امواج الیوت چیست؟ این است که دوباره هر یک از این ریز موجها از چند ریز موج دیگر تشکیل شده است و این الگو ادامه پیدا میکند. به این ادامه موجها و ریز موجها فراکتال گفته میشود. فراکتال تا ابد ادامه ندارد و به هر حال در یک نقطه روند تغییر پیدا میکند. به همین خاطر در تقسیم بندی سطوح امواج الیوت از این ترتیب استفاده میشود:
شاید از تمامی این سطوح استفاده نشود اما به هر حال امواج الیوت همانند رسم انواع الگو های هارمونیک کاربردی بوده و در تحلیل بازار کمک میکنند.
دو قانون مهم در نظریه الیوت
- قانون امتداد: در نظریه الیوت قانون امتداد مطرح میشود به این معنا که یک موج از سه موج فرعی دارای طول و درازای بیشتری نسبت به سایر موجهاست.
- قانون کوتاه شدگی: زمانی که موج پنجم نتواند فراتر از موج سوم حرکت کند قانون کوتاه شدگی مطرح میشود که در این مدل معمولاً موج سوم بسیار بلند است.
موج سوم مهمترین و طولانیترین موج است. در این موج سهام با اقبال عمومی و حجم معاملات بالا روبه رو شده و افراد زیادی برای خرید این سهام اشتیاق پیدا میکنند. به موج سوم موج فعالان حرفهای می گویند. بهترین زمان برای خرید سهم موج دوم است زیرا در موج سوم سهام با رشد خیلی خوبی رو به رو میشود و میتوانید حتی آن را تا موج پنجم نگهداری کنید و سپس به فروش برسانید اما متاسفانه کسانی که از تحلیل بازار دانشی ندارند در موج پنجم که قیمت به حد اعلا رسیده شروع به خرید میکنند که اشتباه محض است. امواج الیوت چیست؟ در اینجا پاسخ روشنی دارد. امواجی است که به شما میگوید چه زمانی وارد سهم شده و یا چه زمانی از آن خارج شوید.
دیدگاه شما