نسبت ریسک به ریوارد در معاملات


احتمال موفقیت

آموزش سرمایه گذاری، نسبت زیان به سود

با سلسله مطالبی در خصوص آموزش سرمایه گذاری، نسبت زیان به سود در خدمت شما هستیم، یکی از مهمترین اصول مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه رعایت نسبت زیان به سود یا نسبت Risk/Reward یا (R/R) می باشد.

به عبارتی سرمایه گذار برای ورود به هر گونه سرمایه گذاری نباید عجول باشد.

قبل از انجام هر معامله شما باید بدانید سود احتمالی که از آن معامله توقع دارید چقدر است و برای به دست آوردن این مقدار سود حاضرید چه میزان از اصل سرمایه خود را به خطر بیندازید. به عنوان مثال آیا منطقی است که برای به دست آوردن ۲۰ میلیون تومان سود، ریسک از دست دادن ۵۰ میلیون تومان از اصل سرمایه را بپذیریم؟

قطعا پاسخ منفی است.

آموزش سرمایه گذاری، نسبت زیان به سود :

در هر معامله، میزان ریسک حداکثر باید نصف سود مورد انتظار باشد.

یعنی اگر برای یک معامله به عنوان مثال خرید ۱۰۰ میلیون تومان سهام شرکتی ، ۲۰ میلیون تومان به عنوان سود در نظر گرفته اید، حداکثر زیان قابل تحمل برای شما باید معادل ۱۰ میلیون تومان باشد.

بنابراین قبل از خرید سهام باید میزان افت قیمت سهام مورد نظرتان را محاسبه فرمایید.

اگر با توجه به اطلاعات موجود در بازار و بررسی های شما احتمال می دهید که در این خرید ممکن است بیش از ۱۰ درصد از اصل سرمایه تان را از دست بدهید ( به عبارتی بیش از ۱۰ میلیون تومان ضرر کنید) نباید به هیچ عنوان در این معامله ورود کنید.

یادمان باشد حفاظت از اصل سرمایه بسیار مهم است، اگر در یک خرید ۱۰۰ میلیون تومانی ۱۰ میلیون تومان ضرر کنیم و اصل سرمایه ما به ۹۰ میلیون تومان کاهش یابد ، چنانچه در یک سرمایه گذاری دیگری فقط ۱۱ درصد سود کنیم سرمایه ما دوباره همان مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان خواهد شد.

اما اگر در یک معامله ما ۵۰ درصد ضرر کنیم و سرمایه ۱۰۰ میلیونی ما به ۵۰ میلیون تومان کاهش یابد برای جبران این ضرر ما باید یک سرمایه گذاری با سود ۱۰۰ درصدی انجام دهیم که اصل سرمایه ما دوباره جبران شود.

بنابراین چنانچه ۱۰۰ میلیون سهام شرکتی را خریداری نمودیم و پس از خرید سهام فرض کنید طی ۲ روز معاملاتی قیمت سهام حدود ۱۰ درصد افت کرد، چه باید کنیم؟

بلافاصله ( البته چنانچه امکان فروش سهم وجود داشته باشد) با فروش سهام موقعیت ضرر را خاتمه دهید و با شناسایی حداکثر ۱۰ میلیون تومان ضرر به این معامله خاتمه دهیم.

طبیعی است چنانچه شما برنامه ای برای خرید و فروش نداشته باشید ممکن است به انتظار برگشت بازار ، ۷۰ درصد اصل سرمایه تان را از دست بدهید و برای جبران این میزان ضرر شما باید انتظار رشد ۲۳۳ درصدی را داشته باشید که تازه اصل سرمایه تان جبران شود که این ممکن است ماه ها یا سال ها زمان ببرد.

بنابراین قبل از هر سرمایه گذاری باید در گام اول نسبت ضرر به سود را برای خودتان محاسبه و اعمال نمایید، اگر فرصت معاملاتی پیش بیاید که نتوانیم این نسبت را برای آن به کار گیریم، توصیه اکید این است که کلا از آن معامله صرف نظر کنیم.

در بازار های مالی همچون بورس و یا سکه آتی به دلیل آنکه همیشه احتمال ضرر وجود دارد و رشد و ریزش قیمت ها حد و مرزی نمی شناسد اولین اصلی که باید در نظر گرفت اصل ریسک به ریوارد یا همان سود احتمالی نسبت به ضرر احتمالی است چرا که با رعایت این مهم می توانید مدیریت بر احساسات داشت و برنامه ریزی منطقی برای انجام معاملات به کار بست.

اینکه مقدار ریسک به ریوارد یا اینکه چند درصد سود به چند درصد زیان می ارزد در تمام اشخاص و معامله گران یکسان نیست و نسبت به خصوصیات فردی و ریسک پذیری شان متغیر است.

نسبت ریسک به ریوارد چیست؟

افرادی که در حوزه‌های مالی از جمله ارزهای دیجیتال، سهام و فارکس و حتی معاملات مسکن در دنیای دیجیتال سرمایه‌گذاری می‌کنند، نیاز به معیارهایی دارند که به کمک آن بتوانند میزان ریسک را تخمین بزنند.

نسبت ریسک به ریوارد یا پاداش همان راهی است که به کمک آن می‌توان امکان قیاس میان ریسک و پاداشی که مد نظر سرمایه‌گذار است را مشخص کرد. در این مطلب با نسبت ریسک با ریوارد و همچنین نحوه مدیریت ریسک در بازارهای مالی آشنا خواهیم شد.

نسبت ریسک به پاداش چیست؟

نسبت ریسک به ریوارد (Risk/Reward Ratio) گویای این واقعیت است که سرمایه‌گذار در ازای ریسکی که در معامله متحمل می‌شود، انتظار دارد چقدر پاداش دریافت کند. برای اینکه این موضوع را بهتر متوجه شوید به این مثال دقت کنید. مثلا اگر در یک سرمایه‌گذاری نسبت ریسک به ریوارد عدد 1 به 7 باشد، سرمایه‌گذار ریسک یک دلاری را می‌پذیرد چون انتظار دارد که 7 دلار پاداش دریافت کند.

چگونگی محاسبه Risk/Reward Ratio

معامله‌گران زمانی از این نسبت استفاده می کنند که می‌خواهند برای ورود به یک ترید و یا خودداری کردن از ورود به یک ترید تصمیم درست بگیرند. در چنین شرایطی سرمایه‌گذار با تقسیم مقدار زیانی که ممکن است متحمل شود (یا با در نظر گرفتن قیمت احتمالی در نتیجه تغییر) را بر مقدار سودی که می‌خواهد دریافت کند، تصمیم می گیرد که برای ورود ترید حاضر است یا خیر.

چگونگی عملکرد نسبت ریسک به ریوارد

تریدرهای حرفه‌ای اغلب برای ورود به ترید با احتساب میزان ریسک به ریوارد وضعیت ایده آل خود را 1 به 3 در نظر می‌گیرند. یعنی برای خود تعیین می‌کنند که در ازای هر واحد ریسک در سرمایه‌گذاری 3 واحد عایدی خواهند داشت. این افراد نسبت ریسک به پاداش را با اعمال حد ضرر یا استفاده از سفارشات زیان‌گریز (Stop-Loss Orders) و معاملات مشتقه (Derivatives) مانند اختیار فروش (Put Options) مدیریت کنند.

این نسبت در استراتژی‌های مختلف یکسان نیست و تفاوت دارد. برای اینکه بهترین نسبت ریسک به ریوارد را تعیین کنید، می‌توانید از استراتژی آزمون و خطا بهره‌مند شوید.

نسبت ریسک به ریوارد گویای چیست؟

محاسبه این نسبت به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند که میزان پولی که ممکن است در جریان معامله از دست بدهند را مدیریت کنند. این نسبت به معامله گر نشان می‌دهد که در صورت به دست آوردن کمتر از 50 درصد سود در یک معامله، و در صورت ادامه دار بودن معامله دیگر نه تنها سودی کسب نمی‌کنند بلکه متحمل ضرر نیز خواهد شد.

مقایسه نسبت سود به ضرر کردن یا کسب پاداش به ریسک کردن در جریان یک معامله، همان میزان ریسک سرمایه‌گذار را نشان می‌دهد. این همان چیزی است که در حقیقت می‌تواند نسبت یک سفارشی که زیان گریز است را به سفارشی که سود معین است اندازه‌گیری کند.

سرمایه‌گذاران در اکثر مواقع از استاپ لاس (زیان گریز یا حدضرر) برای به حداقل رساندن میزان ریسک استفاده می‌کنند. کارکرد استاپ لاس به این شکل است که اگر در جریان معاملات قیمت دارایی یک سرمایه‌گذار از حد تعیین شده کمتر و کمتر شود، ان دارایی به صورت خودکار به فروش می‌رسد. سرمایه‌گذار برای اینکه در حساب کارگزاری خود استاپ لاس را تنظیم کند هزینه‌ای پرداخت نمی‌کند.

مثالی برای بیان نسبت ریسک به ریوارد

به عنوان مثال معامله‌ای را در نظر بگیرید که تریدر 100 سهم را به ارزش هر سهم 20 دلار می‌خرد. با در نظر گرفتن اینکه اگر ضرر کند بیشتر از 500 دلار ضرر نکرده باشد استاپ لاس را در حساب کارگزاری روی 15 دلار تنظیم می‌کند. این سرمایه‌گذار بر اساس تحلیل تکنیکال پیش‌بینی کرده که تا چند ماه دیگر سهامی که خریده است به 30 دلار هم برسد. در چنین شرایطی برای هر دلار از دارایی خود حاضر است 5 دلار ریسک را بپذیرد. در این صورت می‌گویند که نسبت ریسک به دلار 1 به 2 است.

حالا حالتی را در نظر بگیرید که همین سرمایه‌گذار حد ضرر را در همین معامله به جای 15 دلار، روی 18 دلار تنظیم کند و برای خودش اینجوری در نظر گرفته باشد که قیمت هر سهمی که دارد به 30 دلار برسد. سرمایه‌گذار با این کار مقدار ضرری که ممکن است متحمل شود را کاهش می‌دهد، اما از سوی دیگر احتمال اینکه قیمت با حد ضرر برخورد کند بیشتر می‌شود.

در این شرایط حد ضرر به نقطه ورود (20 دلار) بسیار نزدیک‌تر است تا به قیمت انتظاری (30 دلار). در نتیجه علی‌رغم اینکه سود مورد انتظار سرمایه‌گذار در مقایسه با ضرر احتمالی بیشتر است اما احتمال کمتری وجود دارد که به نتیجه دلخواه برسد.

نتیجه گیری

در این مطلب با نسبت ریسک به ریوارد و نحوه استفاده از ان در معاملات بازارهای مالی آشنا شدیم. محاسبه این نسبت کمکی است برای اندازه‌گیری احتمال سودآوری یک معامله در مقایسه با زیان‌بار بودن آن این نسبت گویای این واقعیت است که سرمایه‌گذار در ازای ریسکی که در معامله متحمل می‌شود، انتظار دارد چقدر سود و پاداش دریافت کند.

معامله‌گران حرفه‌ای و یا سرمایه‌گذاران اغلب برای ورود به ترید با احتساب میزان ریسک به ریوارد وضعیت ایده آل خود را 1 به 3 در نظر می‌گیرند. یعنی برای خود تعیین می‌کنند که در ازای هر واحد ریسک در سرمایه‌گذاری 3 واحد عایدی خواهند داشت. نسبت ریسک به ریوارد یا پاداش در هر معامله‌ای متفاوت خواهد بود.

چگونه میزان ضرر و زیان را در ترید ارز دیجیتال کاهش دهیم؟

معرفی راه های کاهش ضرر در معاملات

دیدگاه برخی از افراد برای موفقیت در بازار ارز دیجیتال، کسب سود از ترید ارز دیجیتال است. اما برخی دیگر اعتقاد دارند که کسب سود با سرمایه گذاری ارز دیجیتال منطقی تر است. اما سوال مهم این است که برای کاهش ضرر در ترید و سود بردن از تریدینگ ارزهای دیجیتال چه کارهایی باید انجام داد؟

در این مقاله نکات مهمی که برای کاهش ضرر در ترید باید به آن ها توجه کنیم را بررسی می کنیم. با رعایت این نکات می توانید به سودآوری از ترید ارزهای دیجیتال دست پیدا کنید.

داشتن نگرش صحیح

داشتن نگرش و دیدگاه منطقی نسبت به تریدینگ موضوع بسیار مهمی است. آیا تابه حال هیجان شروع کار جدید را تجربه کرده اید؟حال تریدر مبتدی را تصور کنید که در شرف اولین معامله اش است. بدون شک او رویای بردهای بزرگ و سودهای کلان را در سرش می پروراند.

معامله گران مبتدی به دلیل همین دیدگاهی که دارند، معمولا معاملاتی را که به میزان کمی در سود هستند می بندند. از طرفی وقتی وارد ضرر می شوند، به امید برگشت قیمت، در جمع افرادی که ضرر بزرگی کرده اند قرار می گیرند؛ چرا که هنوز توان پذیرش اینکه اشتباه کرده اند را ندارند.

البته این کارها در بازار خیلی غیرطبیعی نیستند و اکثر معامله گران، در ابتدای مسیر معاملاتی شان این تجربه ها را پشت سر گذاشته اند. تا جایی که جمله معروفی در بازار به وجود آمده است: “معاملات سودده تان را تا مدت زیادی نگه دارید و از معاملات ضررده به سرعت خارج شوید“.

برای اینکه بتوانید به قانون فوق عمل کنید اولا باید روی ذهنیت خودتان کار کنید و انتظار معقولانه ای از بازار داشته باشید. برای رسیدن به موفقیت و کاهش ضرر ترید، باید به دنبال استراتژی معاملاتی مخصوص خودتان باشید. همچنین باید کسب سود و موفقیت را بر مبنای یک دوره معاملاتی بسنجید و نه بر اساس یک معامله واحد.

برای کاهش ضرر در ترید ارزهای دیجیتال، در نظر داشته باشید که ترید مثل هر شغل دیگری یک تخصص است و کسب تخصص با مطالعه و تجربه حاصل می شود. ترید کردن یک فرآیند زمان بر و استرس زا است که ممکن است سال ها طول بکشد. در این فرایند شما پول به دست می آورید و پول از دست می دهید. پس باید بتوانید خود را برای چنین روندی آماده کنید.

از آن جایی که از دست دادن پول در سال های اول خیلی رایج است، توصیه می شود در ابتدا پولی که معیشت شما با آن می گذرد را وارد بازار نکنید. همچنین سرمایه ای که از دست دادن آن بر کیفیت زندگی تان و ذهنتان تاثیر می گذارد را وارد ترید نکنید. تنها مقداری از سرمایه تان را وارد بازار کنید که از دست دادن آن از نظر روحی و روانی برایتان قابل پذیرش باشد.

به یاد داشته باشید که عده زیادی در فضای مجازی، داستان موفقیت ها و سودهای خودشان را منتشر می کنند؛ اما این افراد معاملاتی را که در آن سرمایه زیادی از دست داده اند گزارش نمی دهند. از نظر ذهنی خودتان را برای پیمودن یک مسیر پر از فراز و نشیب آماده کنید. در این مسیر برای موفقیت نیاز ابزار راه خواهید داشت. ابزار راه شما داشتن برنامه معاملاتی دقیق و پایبند بودن به آن است.

کنترل احساسات و داشتن نگرش صحیح

داشتن نگرش صحیح نسبت به بازار و کنترل احساسات حین ترید، از نکات مهم در کاهش ضرر ترید می باشند.

کاهش ضرر در ترید با پایبند بودن به استراتژی معاملاتی

احساسات ما باعث می شوند که تصمیمات عجیب و غریبی بگیریم. خوشحال بودن، ناامید بودن، خشم و… می توانند معاملات ما را تحت تاثیر قرار دهند. برای جلوگیری از این مسائل، داشتن برنامه معاملاتی ضروری است.

داشتن استراتژی معاملاتی و پایبند بودن به استراتژی، مهم ترین نکته برای موفقیت در ترید ارز دیجیتال است. سبک معاملاتی تان را با توجه به شخصیت معامله گری خود و میزان سرمایه تان انتخاب کنید. قبل از ورود به معامله، شما باید نقطه ورود، نقطه خروج در سود و نقطه خروج در ضررتان را بدانید. همه چیز درباره نوع معامله شما باید از قبل مشخص باشد.

اینکه قرار است از چند نقطه هدف استفاده کنید؟ یا اینکه حد ضرر متحرک (Trailing Stop) می گذارید؟ شما باید بدانید که سفارش مارکت و لیمیت چیست؟ و از قبل در رابطه با نوع ورود و خروج تان از معامله تصمیم بگیرید.

برای بهبود استراتژی معلاملاتی بهتر است که اطلاعات معاملاتتان را در ژورنال معاملاتی ثبت کرده و هر از چندگاهی آن ها را تحلیل کنید.

استراتژی معاملاتی، چراغ راه مسیر تریدری شما می باشد.

استراتژی معاملاتی، چراغ راه مسیر تریدری شما می باشد.

رعایت حدضرر در ترید

استاپ لاس (Stop Loss) یا حدضرر مشخص می کند که با چه میزان ضرر، از معامله ضررده خارج شوید؟ اگر از حد ضرر به درستی و بر اساس قاعده استفاده کنید، می توانید تفاوت بزرگی در بازده سیستم معاملاتی و مقدار سودتان ایجاد کنید. عوامل مختلفی بر بازار تاثیرگذارند و ممکن است قیمت ها هر لحظه تحت تاثیر قرار بگیرند. با تعیین حد ضرر و تنظیم آن بر روی پلتفرم معاملاتی، با رسیدن قیمت به سطح تعیین شده، معامله به صورت اتوماتیک بسته می شود و جلوی ضرر بیش تر شما گرفته می شود.

حد ضرر در معاملات باید بر اساس تحلیل بازار و طبق استراتژی معاملاتی تان باشد. انتخاب حدضرر احساسی یا حدسی به احتمال زیاد حساب معاملاتی شما را به سمت نابود شدن می کشاند. حد ضرر باید در سطحی قرار بگیرد که ثابت کند نقطه ورود به معامله کاملاً اشتباه بوده است. همچنین حد ضرر باید دارای یک نرخ برد قابل قبول در تاریخچه معاملات باشد. این نرخ به استراتژی معاملاتی کلی شما وابسته است.

حدضرر در معاملات برای کاهش ضرر در ترید

یکی از اصول مهم برای کاهش ضرر در ترید، داشتن حدضرر در تمام معاملات است.

مدیریت ریسک برای کاهش ضرر در ترید

مدیریت ریسک یکی دیگر از موارد مهمی است که برای کاهش ضرر در ترید و افزایش سودآوری باید به آن توجه کنید. چندین ابزار مهم برای مدیریت ریسک معاملات وجود دارد.

قبل از هر چیزی دقت داشته باشید که مبنای موفقیت در ترید، داشتن یک دوره معاملاتی موفق است. با داشتن این دیدگاه، ضرر کردن در یک معامله واحد، شما را ناامید نمی کند و سود بردن در یک معامله نیز به شما امید کاذب نمی دهد.

برای موفقیت در ترید باید قوانین دقیقی داشته باشید که ریسک معاملاتتان را به حداقل برساند. معامله در جهت روند، داشتن سبد ترید یا حداکثر تعداد ترید همزمان و محدود کردن میزان ریسک و ضرر در هر معامله از جمله این موارد می باشند. در نظر گرفتن ریسک به ریوارد در معاملات یکی دیگر از نکاتی است که سوددهی ترید شما را افزایش می دهد.

نسبت ریسک به بازده باید توسط معامله گران، پیش از ورود به بازار محاسبه شود تا نشان دهد در ازای میزان ریسک در نظر گرفته شده، چقدر بازدهی مورد انتظار و مطلوب است. همین امر سبب می شود تا یک محدودیت برای کنترل هیجانات سرمایه گذاران ایجاد شود و تعادل نسبتا مطلوبی بین میزان ریسک و بازدهی برقرار شود.

هر چه میزان ریسک پذیری تریدر بالاتر باشد، میزان بازدهی که دریافت می کند نیز بالاتر می رود؛ اما این امر نباید باعث شود که ریسک های نجومی را با هدف کسب سود زیاد تحمل کنید.

بسیاری از کتاب ها و دیدگاه ها اعتقاد دارند که نسبت ریسک به ریوارد (Risk:Reward) برای ورود به معامله حداقل باید 1:3 باشد. یعنی به ازای قبول 20 دلار ضرر، شما باید احتمال سود حداقل 60 دلاری داشته باشید. به عبارتی اگر معامله شما با سود بسته شد، میزان سود، حداقل سه برابر نسبت ریسک به ریوارد در معاملات میزان ضرری باشد که حدضرر شما را پوشش می دهد.

دقت داشته باشید که هر چه ریسک به ریوارد شما بالاتر باشد، نرخ بردتان (WinRate) کاهش پیدا می کند و احتمال اینکه از فرصت های خوبی در بازار جا بمانید خیلی زیاد است. نمودار و جدول زیر این مفهوم را واضح تر بیان می کنند. برای اینکه بتوانید دوره معاملاتی سودآوری داشته باشید و معاملات دقیق تری انجام دهید، تناسب بین نرخ برد و ریسک به ریوارد را رعایت کنید.

نمودار نسبت ریسک به ریوارد

جدول نسبت ریسک به ریوارد

هرچقدر ریسک به ریوارد شما در ترید افزایش پیدا کند، نرخ برد معاملاتتان پایین می آید و برعکس.

نسبت ریسک به ریوارد و نحوه محاسبه آن در بورس

نسبت ریسک به ریوارد یا سود به ضرر یکی از عوامل مهم در سیستم های معاملاتی می باشد. عموما گفته می شود هر چه ریسک معاملاتی بزرگتر باشد، سود هم بیشتر خواهد بود. و بالعکس هرچه ریسک کوچکتر انتخاب شود، سود کمتری هم نصیب معامله گر می شود.

Risk مقدار پولی است که ممکن است شما در یک معامله از دست بدهید. Reward سودی است که از انجام خرید و فروش در بازار بدست معامله گر می رسد.

نسبت ریسک به ریوارد در بورس چیست؟

هر معامله گری برای رسیدن به سودی (Reward) مشخص در هر معامله یک مقدار ریسکی (Risk) را متحمل می شود. اگر مقدار ریسک معامله ۵۰ پیپ و تارگت یا هدف ۱۰۰ پیپ باشد، در آن صورت می گوییم نسبت ریسک به ریوارد ۲ می باشد. یعنی (۲=۱۰۰/۵۰).

اگر تارگت ما عدد ۱۰۰ و ریسک هم ۱۰۰ پیپ باشد. در نتیجه نسبت ریوارد به ریسک برابر با یک خواهد بود. یعنی (۱=۱۰۰/۱۰۰).

بهتر است بدانیم نسبت ریسک به ریوارد بر اساس ریسکی که در ابتدای معامله متحمل می شویم، محاسبه می شود. کارهایی چون بستن پوزیشن معاملاتی یا Risk Free کردن معامله نقشی در محاسبه

سبت سود به ضرر نخواهد داشت.

نسبت ریسک به ریوارد یعنی چی؟

نسبت ریسک به ریوارد چه اهمیتی در بورس دارد؟

نسبت ریسک به ریوارد در بورس خیلی مهم است و از اصلی ترین فاکتور ها در سیستم معاملاتی است. چون این نسبت بیانگر سود ده یا زیانبار بودن یک معامله می باشد. در واقع یک شرط لازم به حساب می آید نه کافی. با یک مثال به طور واضح توضیح می دهیم :

فرض کنید نسبت ریسک به ریوارد برابر با یک باشد و ۵۰ درصد معاملات ما موفق آمیز باشد. با چنین نتایجی شما یک بازنده به حساب می آیید. چون با کسر هزینه های کمیسیون و اسپرید و غیره متضرر شده و سودی برداشت نخواهید کرد. اما اگر نسبت ریسک به ریوارد عددی برابر با ۲ بوده و ۳۵ درصد معاملات تان موفقیت آمیز باشد. در این صورت شما یک برنده محسوب می شوید.

به جدول زیر دقت کنید :

نسبت ریسک به ریوارد چه اهمیتی در بورس دارد؟

چنانچه در تصویر بالا مشاهده می کنید، هرچه مقدار سود به ضرر بیشتر باشد، تعداد کمی معامله موفقیت آمیز لازم است تا به سود بینجامد. پس چرا سود های خود را بزرگتر انتخاب نکنیم؟ چرا نسبت ۱۰:۱ را در نظر نگیریم؟

معنی واقعی نسبت ریسک به ریوارد

همیشه با عبارت “باید نسبت سود به ضرر یا tp به sl بیشتر باشد.” در سایت ها و گروه های زیادی مواجه شده اید. این جمله هر چند درست باشد ولی گویای تمام واقعیت نیست.
بیشتر افرادی که بر روی این جمله تاکید دارند، به طور کامل متوجه معنای واقعی آن نشده اند. این افراد به آسانی با زیاد گرفتن حد سود نسبت به حد ضرر احساس می کنند معامله خوبی را انجام داده اند.

برخی از معامله گر های حرفه ای باور دارند اگر میزان سود معامله بیشتر از حد ضرر نباشد، باید از انجام معامله خودداری کنیم. حقیقت این است استفاده از قانون “بیشتر بودن حد سود نسبت به ضرر” باید با در نظر گرفتن احتمال رخداد بررسی شود. با یک مثال توضیح می دهیم:

فرض کنید در یک شرط بندی با هزینه یک دلار شرکت کرده اید. اگر برنده شوید، یک میلیون دلار جایزه میگیرید. در واقع در برابر یک دلار ضرر، تارگت یا سود شما یک میلیون دلار می باشد.

$ Risk=1
$ Reward=1m
Reward/Risk ratio=K= 1,000,000

در ظاهر به نظر می رسد معامله خوبی است. زیرا نسبت سود به ضرر برابر با یک میلیون دلار است. البته به این نکته توجه داشته باشید در این شرط بندی ۲ میلیون نفر شرکت کرده باشند. با این حال چقدر شانس برنده شدن در این شرط بندی را خواهید داشت. اینجاست که احتمال رخداد باید بررسی شود.
اکنون می خواهیم احتمال برنده شدن و بازنده شدن را محاسبه کنیم:

نسبت ریسک به ریوارد

احتمال برنده شدن و بازنده شدن

ریسک واقعی را بدین صورت محاسبه می کنیم :

True risk : p(loss) x E(loss) = (1-1/2000000) x ($1)
True reward: p(win) x E(win) = (1/2000000) x ($1,000,000)
True reward/risk ratio: 0.5

محاسبه بالا نشان می دهد نسبت میزان ریسک به ریوارد برابر با ۰٫۵ است. یعنی به ازای هر یک دلار ریسک، تنها ۵۰ سنت می توانید سود کنید. در نهایت متوجه می شوید این شرط بندی غیر معقول و معامله بدی است. فرمول صحیح ریوارد به ریسک به شکل زیر است :

نسبت میزان ریسک به ریوارد

در مثال بالا مفهوم نسبت سود به ضرر را به درستی درک کردیم. در محاسبات انجام شده E(win) نمایانگر حد سود و E(loss) نمایانگر حد ضرر می باشد. از طریق فرمول بالا می توانیم حداقل نسبت ریسک به ریوارد را با استفاده از احتمال موفقیت محاسبه کنیم. دقت کنید نسبت ریسک به ریوارد برابر با K در نظر گرفته شده است.
به فرمول های زیر توجه کنید:

نسبت سود به ضرر

احتمال برنده شدن و بازنده شدن

فرض کنیم نسبت ریسک به ریوارد برابر با عدد یک باشد. حداقل احتمال موفقیت را به روش زیر محاسبه می شود:

نسبت سود به ضرر

احتمال موفقیت

و اگر فرض کنیم بر طبق خروجی بک تست استراتژی، احتمال برد ما ۶۰ درصد باشد. با فرض سود ده بودن سیستم مان، حداقل نسبت میزان سود به ضرر به صورت زیر خواهد بود:

نسبت سود به ضرر

حداقل میزان سود به ضرر

منحنی موجود در گراف زیر مرز بین سود ده و ضرر ده سیستم را با توجه به مقادیر مختلف احتمال موفقیت و نسبت سود به ضرر نشان می دهد.

نسبت سود به ضرر

با توجه به شکل بالا اگر بخواهیم سیستم معاملاتی مان یک سیستم سود ده باشد باید بالای منحنی آبی رنگ قرار بگیرد. مقادیری که در زیر منحنی قرار می گیرند بیانگر ضرر ده بودن سیستم مان است. جدول زیر با جزئیات بیشتر این مسئله را نشان می دهد.

مدیریت ریسک

استراتژی های رایج مدیریت ریسک معامله گران چیست؟

معامله گران همواره با خطر از دست دادن پول در هر معامله روبرو هستند و حتی موفق ترین معامله گران تقریباً دائماً معاملات زیان ده را انجام می دهند. معامله گر برنده بودن در طولانی مدت تابعی از درصد برد شما و میزان برد و باخت شماست. صرف نظر از اینکه چند بار برنده می شوید، اگر ریسک خود را کنترل نکنید، ممکن است حساب خود را منفجر کنید.

یک استراتژی مدیریت ریسک مناسب برای محافظت از معامله گران از ضررهای فاجعه بار ضروری است. این به این معنی است که ریسک خود را تعیین کنید، یعنی نسبت ریسک به پاداش خود را در هر معامله بدانید، و اقداماتی را برای محافظت از خود در برابر یک زیان بزرگ انجام دهید.

موارد کلیدی که باید بدانید و قبول کنید:

مدیریت ریسک در معاملات با توسعه یک استراتژی معاملاتی شروع می شود که درصد برد و باخت و میانگین برد و باخت را محاسبه می کند.

پیروی از یک استراتژی معاملاتی منطقی و دور نگه داشتن احساسات از تصمیمات معامله گری برای موفقیت حیاتی است.

درک استراتژی های رایج مدیریت ریسک برای معامله گران

هیچ راهی برای جلوگیری از ریسک در معاملات وجود ندارد. حداقل از نظر تیوری هر معامله می تواند بازنده باشد. در واقع، یک معامله گر می تواند تعداد معاملات بازنده زیادتری نسبت به برنده ها داشته باشد و در بلند مدت حساب سود دهی داشته باشد. این اتفاق به دلیل این است که سود معاملات برنده بزرگتر از ضرر معاملات بازنده است. برعکس، معامله گر دیگری هم می تواند باشد که تعداد معاملات برد بیشتری نسبت به بازنده ها داشته باشد اما در بلند مدت حساب ضرر ده داشته باشد. که به دلیل بزرگتر بودن درصد ضرر ها از سود ها است.

اولین کلید مدیریت ریسک در بازار، تعیین ریسک به ریوارد و درصد برد است. اگر این اعداد را بتوانید به خوبی تنظیم کنیم و به آن عمل کنید یقینا حساب سوددهی خواهید داشت. البته لازم به ذکر است که هیچگاه نمی دتوان هم درصد برد بالا و هم ریسک به ریوارد بالا داشت. این نسبت ریسک به ریوارد در معاملات دو آمار مانند کلاج و گاز عمل می کنند و باید بتوانید تعادلی را بین آنها برقرار کنید.

به حداقل رساندن ضررها

به گفته معامله گر افسانه ای اد سیکوتا، سه قانون برای معامله موفق وجود دارد که قانون اول آن عبارت است از "ضرر خود را به حداقل برسانید". یکی از قانون های رایج، به ویژه برای معامله گران روزانه، این است که هرگز ریسک از دست دادن بیش از 1٪ از سبد خود را در هر معامله ای نکنید. به این ترتیب شما می توانید با توجه به توزیع تصادفی نتایج، یک رشته ضرر را متحمل شوید - که همیشه یک ریسک است - و آسیب زیادی به حساب خود وارد نکنید.

کاهش 10 درصدی حساب معاملاتی را می توان با یک استراتژی معاملاتی سودآور برطرف کرد. اما هر چه افت سرمایه بزرگتر باشد، بازگشت نسبت ریسک به ریوارد در معاملات مجدد چالش برانگیزتر است. اگر 10 درصد از سرمایه خود را از دست بدهید، تنها به سود 11.1 درصدی نیاز دارید تا به نقطه سربه سر برسید. اما اگر 50% ضرر کردید، باید پول خود را دو برابر کنید تا به حالت اول برگردید.

علاوه بر محدود کردن اندازه ضرر پوزیشن خود، یکی از راه‌های جلوگیری از ضررهای بزرگ، ثبت سفارشات توقف ضرر خودکار یا stop-loss است. زمانی که ضرر شما به سطح معینی برسد، این سفارش اجرا می‌شود و از کار سخت فشار دادن دکمه توقف ضرر جلوگیری می‌کنید.

قوانین، احساسات را از تصمیمات معاملاتی دور نگه می دارد

مدیریت احساسات سخت ترین بخش معامله است. این یک واقعیت در دنیای معاملات است که یک معامله گر موفق می تواند استراتژی خود را به یک تازه کار بدهد و تازه کار تمام پول خود را از دست می دهد زیرا نمی تواند احساسات خود را از معاملات دور نگه دارد. این بدان معناست که وقتی سیستم معاملاتی می ‌گوید خارج شوید، نمی ‌توانند ضرر را متحمل شوند و همچنین نمی‌توانند بردها را به دست آورند، زیرا می‌خواهند سودهای بزرگ‌ تری بکنند.

به همین دلیل است که داشتن یک استراتژی معاملاتی اثبات شده و پیروی از قوانین خاص تعیین شده توسط آن استراتژی برای موفقیت حیاتی است. زمانی که سیستم به شما می گوید وارد معامله شوید و به همان روش خارج شوید. باید و باید به آن چشم بگویید و لحظه ای درنگ نکنید.

انواع اولیه مدیریت ریسک در معاملات چیست؟

مدیریت ریسک در درجه اول شامل به حداقل رساندن زیان های احتمالی بدون قربانی کردن پتانسیل صعودی است. این دقیقا همان بحث تعادل بین ریسک به ریوارد و درصد برد است. شما نمیتوانید هر دو را بالا نگه دارید.

استراتژی‌های پوشش‌دهی نوع دیگری از مدیریت ریسک است که شامل استفاده از موقعیت‌های جبران‌کننده (مثلاً قرارهای محافظ) می‌شود که وقتی سرمایه‌گذاری اولیه ضرر می‌کند، درآمد کسب می‌کند. استراتژی سوم این است که محدودیت‌های معاملاتی مانند stop-loss را برای خروج خودکار از موقعیت‌هایی که خیلی پایین می‌آیند، یا سفارش‌های take-profit برای کسب سود تعیین کنید.

در مجموع

موفق شدن در معامله گری بدون داشتن مدیریت ریسک خیالی بیش نیست. باید بدانید که ریسک عضو جدایی ناپذیر هر بازار معاملاتی است، پس داشتن یک استراتژی مدیریت ریسک بسیار مهم است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.