آشنایی با نقاط پیوت


پس از شناسایی کندل های سقف و کف، برای مشخص کردن نقاط سقف و کف می توانید از علامت چک مارک استفاده کنید.
این علامت را در مسیر زیر می توانید فعال کنید.

پیوت مینور و ماژور در بورس و تحلیل تکنیکال

پیوت مینور و پیوت ماژور در اصل دو نقطه محوری در تحلیل تکنیکال به شمار می روند، که برای تعیین سطح قیمت مهم هستند. بیشتر تحلیلگرانی که در بازار بورس فعالیت می کنند، پیش از انجام معاملات خود به تحلیل این دو نقطه پیوت در نمودار توجه می کنند. تا سطح مقاومت و پشتیبانی را در تحلیل به دست آورند.

در میان تمامی اصطلاحاتی که لازم است پیش از ورود به بازار بورس در مورد آنها اطلاعات بدست آوریم، اصطلاحاتی همچون پیوت مینور و ماژور بسیار مهم است. این دو نقطه در واقع مهمترین نقاط در تحلیل تکنیکال به شمار می روند.

برای معامله گران بازار بورس ضروری است که بدانند محورها چه هستند و چگونه می توان آنها را تشخیص داد. پیوت ها نقاطی هستند که در بازار تغییر قیمت می دهند. از صعودی به نزولی و نزولی به صعودی و غیره. که این محورها، خود به انواع مختلفی تقسیم شده و استفاده می شوند. پیوت مینور و ماژور دو محور در میان محورهای پیوت هستند.

ما در برخی موارد با نقاط مهمی در قیمت سهام ها رو به رو می شویم، و در برخی مواقع دیگر با نقاط کم اهمیت تر. از این رو لازم است معامله گران بدانند، که نباید بر روی محورهای جزئی تمرکز کنند. پیوت مینور و ماژور و دیگر پیوت ها را با استفاده از ابزار های دیگر تحلیل تکنیکال همچون الگوها، چنگال اندروز، خط روند و … می توان مشاهده کرد.

آشنایی با پیوت مینور و ماژور در تحلیل تکنیکال

انواع پیوت های تحلیل تکنیکال کدامند؟

پیوت هایی که در تحلیل های بازار بورس به کار برده می شوند، دو دسته هستند. پیوت مینور و پیوت ماژور. هر یک از این دو نقطه در اصل معنای خاصی در تحلیل دارند. پیش از ان که بیشتر با این دو نقطه مهم در تحلیل تکنیکال آشنا شویم، باید نکته ای را بیان کنیم.

هر دو پیوت مینور و ماژور در واقع در تحلیل، نسبی می باشند. یعنی در زمان های مختلف، با یکدیگر متفاوت خواهند بود. برای این که بتوانید بهترین زمان را برای بررسی این دو نقطه انتخاب کنید، لازم است از استراتژی های معاملاتی خود بهره مند شوید.

این دسته از پیوت ها، در واقع نشان دهنده تغییر جهت های اصلی نمودار بوده، و در انتهای روند ها قرار می گیرند. تحلیل گرانی که به دنبال رسیدن به تحلیل اصلی هستند، بیشتر به نقاط پیوت ماژور توجه می کنند. در نهایت نیز باید بیان نماییم که بیشتر ابزارهای تحلیل تکنیکال، بسته به پیوت های ماژور ترسیم می شوند.

این نوع پیوت بیشتر بر روی نقاط و جهت های کوچک و فرعی تمرکز دارد. از این رو در انتهای اصلاح ها قرار می گیرد. تحلیل گران با تمرکز بر روی پیوت مینور، روند های کوچک را نوسان گیری می نمایند. اصولا این دسته از پیوت ها، مناسب برای استفاده در ابزارهای اصلی تکنیکال نمی باشند.

آشنایی با پیوت مینور و ماژور در تحلیل تکنیکال

اهمیت شناخت پیوت های تحلیل تکنیکال در چیست؟

برای این که بتوانید در بازار بورس به بهترین شکل ممکن سرمایه گذاری نمایید، باید با پیوت و انواع آن آشنا شوید. از این رو شناخت پیوت مینور و ماژور نیز که به عنوان دو دسته مهم پیوت های تحلیل تکنیکال به شمار می روند، بسیار حائز اهمیت است.

در صورتی که شخصی قادر نباشید این دو نقطه را بر روی نمودار کندل های تحلیل تکنیکال شناسایی کند، بدون شک به پاسخ مناسبی از انجام این تحلیل دست نخواهد یافت. که این مسئله خود به تنهایی می تواند در انجام معامله به سرمایه گذار ضرر و زیان زیادی وارد کند.

چگونه می توان نقاط اصلی را برای انجام معاملات در پیوت مینور و ماژور شناسایی کرد؟ این شاید اصلی ترین سوالی باشد که همه ما درگیر آن هستیم. اما اجازه دهید ابتدا بپرسیم پیوت چیست؟ پیوت ها در واقع نقاطی هستند، که نمودار قیمت در آنها تغییر می یابد. اگر به تصویر زیر دقت کنید، می توانید به راحتی پیوت ماژور و پیوت مینور را مشاهده کنید.

نقاط اصلی محوری هستند. زیرا آنها تمایل دارند، که تقریباً سطح حمایت و مقاومت ایجاد کنند یا اینکه خودشان سطح مهم جدیدی را به وجود آورند. توجه به این نکات است که خریداران و فروشندگان لازم است در زمان انجام تحلیل تکنیکال به آن بسیار توجه نمایند.

در تصویر بالا شما با دو نوع پیوت ماژور و مینور روبرو هستید. نقاطی که به رنگ سبز مشخص شده اند، در واقع پیوت ماژور در تحلیل تکنیکال می باشند. در حالی که نقاط به رنگ نارنجی، پیوت مینور به شمار می روند.

آشنایی با پیوت مینور و ماژور در تحلیل تکنیکال

جوانب مثبت و منفی توجه به پیوت مینور و ماژور

بدون شک توجه به هر کدام از این نقاط، می تواند جوانب مثبت و منفی را برای تحلیلگر به همراه داشته باشد. از جمله مهمترین این جوانب باید به موارد زیر اشاره نماییم:

  • مزایای معاملات نوسان با استفاده از تحلیل تکنیکال: همانطور که ما در ابتدای این مقاله مشخص کردیم، چندین چیز وجود دارد که این استراتژی تجاری را برای معامله گران جذاب می کند. از این میان مجموعه و ذهنیت با پتانسیل درآمد بالا، دو مقوله مهمی هستند که ما فراموش کرده ایم. هر دوی این مقوله ها بسیار مهم هستند.
  • معایب تجارت نوسان با استفاده از تحلیل تکنیکال: با این حال اگر سبک تجاری شما یک راهکار عالی برای برداشتن گام مناسب است، اقدام سریع برای رسیدن به نتیجه مثبت، می تواند به سرعت به نتیجه منفی تبدیل شود. مانند تمام سبک های تجاری، جوانب مثبت تنها جوانب مثبتی هستند اگر آنها متناسب با تجارت و سبک ذهنی شما نباشند، می توانند نتیجه معکوس به بار آورد.

نحوه محاسبه نقاط محوری یا پیوت ها در تحلیل تکنیکال

محاسبه پیوت مینور و ماژور به عنوان دو نقطه محوری برای برخی از افراد خسته کننده است. اما معامله گرانی هستند که هنگام ارائه تنظیمات کوتاه مدت تجاری، این روش را بسیار مطمئن می دانند. از سوی دیگر نیز اخبار یا رویدادهای اقتصادی و خرید و فروش نیز می تواند با تنظیمات روزانه و با استفاده از نقاط محوری ترکیب شده و نتیجه مطلوبی را برای معامله گر به ارمغان آورد.

به طور کلی می توانیم بگوییم که، معامله گران برای تغییر محدوده قیمت بالقوه، و پیش بینی قیمت بعدی، معمولا به نقاط محوری همچون پیوت مینور و ماژور نگاه می کنند. معامله گران با تماشا کردن این دو نقطه، می توانند در این خصوص اطلاعات به دست آورند که آیا سود یا زیان بیشتری در شرف وقوع است یا خیر؟

فرمول های نقاط پیوت مینور و ماژور، همراه با نقاط محوری روز، سطوح پشتیبانی و مقاومت را ایجاد می کنند. فرمول اصلی با بدست آوردن میانگین بالا، پایین و نزدیک به قیمت قبلی، نقطه محوری را در تحلیل تکنیکال بدست می آورد.

از این رو، اولین سطح پشتیبانی با ضرب نقاط پیوت مینور و ماژور در دو، و سپس کسر بالاترین حد، محاسبه می شود. اولین سطح مقاومت نیز با ضرب این نقاط در دو و سپس کم کردن کمترین حد، محاسبه می شود. شاید برای بسیاری از افراد عادی، محاسبه این نقاط کار دشواری باشد.

اما تحلیلگرانی که سالها در بازار بورس حضور داشته و برای سرمایه گذاری موفق از تحلیل های مختلف همچون تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال و … استفاده کرده اند، به راحتی می تواند سطح پشتیبانی و مقاومت را در پیوت مینور و ماژور محاسبه کنند.

شاید نحوه محاسبه این دو نقطه با یکدیگر متفاوت باشد، اما چندان با روش های دیگر تفاوتی ندارند. در بهترین حالت، انواع مختلف پیوت مینور و ماژور فقط در محلی که سطح قیمت ترسیم می شود متفاوت است. پس رفتار قیمت، صرف نظر از این نقاط محوری مورد استفاده، تغییر نمی کند.

تمام نقاط محوری از همان مفهوم محور یا نقطه میانی پیروی می کنند که سپس با سه سطح پشتیبانی و مقاومت دنبال می شود. بسته به اینکه از کدام بستر معاملاتی استفاده می کنید، می توانید سطح پشتیبانی و مقاومت را تا پنج درجه بالاتر نیز پیدا کنید.

آشنایی با پیوت مینور و ماژور در تحلیل تکنیکال

نحوه شناسایی پیوت ماژور

اگر به تحلیل تکنیکال در بازار توجه نمایید، شاهد تغییر جهت های بسیاری خواهید بود. بیشتر معامله گران برای ان که بتوانند بازار معاملاتی مورد نظر خود را تحلیل کنند، به جای پیوت مینور، به پیوت ماژور توجه می کنند. زیرا این پیوت ها از پایه ای ترین نقاط در تحلیل به شمار می روند.

در صورتی که شخصی قادر نباشد به درستی این پیوت ها را شناسایی نماید، تحلیل درستی انجام نخواهد داد و در نتیجه در انجام معامله با شکست مواجه خواهد شد. بهترین روش برای شناسایی پیوت ماژور و پیوت مینور تمرین و کسب تجربه است.

اما به طور کلی برای این که بتوانید پیوت ماژور را در تحلیل شناسایی کنید، می توانید از دو روش استفاده نمایید:

روش اول: روند جدید سطح قیمتی، باید تا ۳۸% روند قبلی را اصلاح نموده باشد. در صورتی که این مقدار کمتر از ۳۸% باشد، پیوت ماژور نبوده و پیوت مینور است. برای این که اصلاح ۳۸% رو بتوانید تشخیص دهید، می توانید از ابزار های فیبوناچی اصلاحی تحلیل تکنیکال استفاده کنید.

روش دوم: در این روش باید به تغییر فازهای اندیکاتور مک دی توجه نمایید. برای این که بتوانید پیوت ماژور را در تحلیل مورد شناسایی قرار دهید، ابتدا باید یک فاز مثبت و سپس یک فاز منفی در اندیکاتور مک دی انتخاب نمایید.

پس از ان پایین ترین یا بالاترین سطح قیمت را در قیمت مورد نظر تعیین نموده، و آن را به عنوان پیوت ماژور در نظر بگیرید. این دو روش راهکاری عالی و ساده هستند که به تشخیص پیوت آشنایی با نقاط پیوت های مینور و ماژور کمک می کنند. البته این مسئله را نیز در نظر داشته باشید که استفاده از هر دو روش به صورت همزمان، برای این که پیوت مینور و پیوت ماژور را شناسایی نمایید لازم و ضروری است.

شناسایی نقاط چرخش بازار

یکی از مواردی که به شدت مورد توجه معامله‌گران بازارهای مالی قرار می‌گیرد، آگاهی از نقاطی است که بازگشت قیمت در آن‌ها اتفاق می‌افتد. زمانی که افراد بتوانند این نقاط را به درستی شناسایی کنند، می‌توانند با حفظ سرمایه اولیه، به سود مورد نظر خود برسند و در شرایطی که بازار سیر نزولی در پیش دارد، قبل از وقوع ریزش از آن خارج شوند. اگر چه تعیین نقاط کف و سقف قیمت، نقاط ورود و خروج و به طور کلی آگاهی از زمان‌بندی حرکات بازار، امری نیست که به راحتی بتوان بر آن تسلط یافت، با این حال با استفاده از ابزارهای مختلفی می‌توان محدوده این نقاط قیمتی را پیدا کرد. به این نقاط که نمایانگر محل تغییر جهت روند بوده و به عبارت دیگر تغییرات معکوس قیمت در آن‌ها اتفاق می‌افتد، نقاط پیوت (چرخش) بازار گفته می‌شود. به‌ نظر می‌رسد که شناسایی صحیح پیوت ماژور یک اصل اساسی در بازار می‌باشد که عدم تشخیص دقیق آن موجب بروز اشتباهات معاملاتی، از دست رفتن سود و افزایش ضرر خواهد گردید.

به کمک پیوت‌ها می‌توان وضعیت پیشین و کنونی قیمت سهام را بررسی کرد. پیوت‌‌ها در تحلیل تکنیکال به انواع مختلفی تقسیم می‌شوند که در ادامه روش‌های مختلف تشخیص آنها ارائه و مورد بررسی قرار می‌گیرد. در ابتدا لازم است کمی بیشتر با نقاط پیوت، اهمیت و انواع آن آشنا شویم.

پیوت چیست؟ معرفی پیوت مینور و ماژور

منظور از نقاط آشنایی با نقاط پیوت چرخش بازار (Pivot Point)، سطوحی است که در آن روند بازار تغییر می‌کند. به عبارتی، چنانچه بازار صعودی باشد، با رسیدن به آن شروع به ریزش کرده و قیمت‌ها کاهش می‌یابند و بالعکس. نقاط پیوت یا محل تغییر جهت‌ها در بازار به دو دسته ماژور یا اصلی و مینور یا فرعی تقسیم می‌شوند که عبارتند از:

پیوت اصلی (ماژور): در پیوت‌های ماژور یا اصلی، بازار با یک چرخش محسوس مواجه می‌شود که قیمت‌ها را به طور جدی تغییر می‌دهد. در پیوت ماژور، قیمت‌ها بخش زیادی از مسیر قبلی خود را باز می‌گردند، که دلیل این تغییر مسیر می‌تواند انتشار یک خبر مهم، مسائل سیاسی و اقتصادی و یا برخورد با سطوح حمایت و مقاومت کلیدی چارت باشد.

پیوت فرعی (مینور): در پیوت‌های مینور تغییر قیمت‌ها محدود و موقتی بوده و بازار با یک اصلاح کوچک رو به رو می‌شود که پس از مدتی مجدداً به روند اصلی خود باز خواهد گشت. معامله‌گران تازه‌کار معمولاً درگیر پیوت‌های فرعی شده و پیش از رسیدن سهام به سود واقعی خود، دست به فروش می‌زنند. بر این اساس، عدم تشخیص صحیح سطوح یادشده و ناتوانی در تفکیک سطوح اصلی و فرعی، ممکن است سبب کاستن از سود قابل دستیابی و یا ورود عجولانه به معامله و مواجهه با ضرر شود که این امر خود مبین اهمیت موضوع شناسایی نقاط چرخش بازار می‌باشد.

پیوت چیست؟

نقاط چرخش (پیوت) اصلی و فرعی و رفتار قیمت در مواجهه با آنها

روش‌‌های تشخیص نقاط پیوت

وقتی بازار در یک جهت، به صورت صعودی یا نزولی حرکت می‌کند، پس از مدتی یک سقف یا کف تشکیل می‌شود که در این شرایط شاهد یک پیوت در بازار خواهیم بود. معامله‌گرانی که در این حرفه تبحر دارند، به طور چشمی و بر طبق مقایسات و محاسبات ذهنی می‌توانند نقاط پیوت را تشخیص دهند که این امر نتیجه داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل و تمرین بسیار است. معامله‌گران مبتدی نیز به منظور شناسایی نقاط پیوت، می‌توانند از ابزارهایی همچون سطوح فیبوناچی و اندیکاتورهایی نظیر MACD بهره بگیرند. نمودار فیبوناچی مجموعه‌ای از خطوط افقی است که سطوح بازگشتی محتمل را نشان می‌دهند، که هر سطح آن با اعدادی به صورت درصد بیان می‌شود. یکی دیگر از روش‌های شناسایی نقاط پیوت، استفاده از اندیکاتورهای مختلف است که از جمله معروف‌ترین آنها می‌توان به اندیکاتور مکدی اشاره نمود. مکدی یک اندیکاتور تکنیکالی معروف است که به منظور نشان دادن رابطه بین دو میانگین متحرک (مووینگ اوریج) به کار می‌رود. در ادامه این بخش به توضیح روش‌های اصلی برای تشخیص نقاط چرخش بازار پرداخته می‌شود.

1- واگرایی اندیکاتور

حالتی که قله یا دره‌های قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت می‌کنند را واگرایی می‌نامند. در این حالت قیمت سهام به انتهای مسیر خود رسیده و از این رو تمایل به تغییر روند افزایش می‌یابد که در واقع به معنای تشکیل سطوح مقاومت و حمایت جدید در بازار می‌باشد. واگرایی خود به دو دسته معمولی و مخفی تقسیم می‌شود که بترتیب عبارتند از:

1-1- واگرایی معمولی (Regular Divergence):

این نوع از واگرایی که خود به دو دسته منفی و مثبت تقسیم می‌شود، به صورت زیر تعریف می‌گردد.

* واگرایی معمولی منفی: در حالتی که قیمت سقف جدیدی را تشکیل می‌دهد، اما اندیکاتور موفق نمی‌شود که قله جدیدی بالاتر از قله قبلی تشکیل دهد.

* واگرایی معمولی مثبت: این نوع واگرایی زمانی به وجود می آید که روند نزولی آشنایی با نقاط پیوت باشد و به این صورت است که قیمت کف جدیدی پایین‌تر از کف قبلی خود تشکیل می‌دهد، در حالیکه اندیکاتور نتوانسته است که کف جدیدی بسازد.

2-2- واگرایی مخفی (Hidden Divergence):

در شرایطی که قیمت در حال اصلاح حرکتی خود برای ادامه دادن مسیر اصلی باشد، این شکل از واگرایی به وقوع می‌پیوندد. این واگرایی نیز همانند واگرایی معمولی به دو دسته منفی و مثبت تقسیم می‌شود که به ترتیب عبارتند از:

* واگرایی مخفی منفی: این نوع از واگرایی زمانی به وقوع می‌پیوندد که اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبلی خودش را ایجاد نموده باشد، در حالیکه قیمت در روند نزولی بوده و قدرت اینکه به سطح قبلی خود بازگردد، را نداشته باشد.

* واگرایی مخفی مثبت: زمانی که قیمت کفی بالاتر از کف قبلی خودش تشکیل می‌دهد درحالی که اندیکاتور بر خلاف آن یک کف پایین‌تر از کف قبلی که تشکیل داده بود را نشان می‌دهد.

مجموعه حالات مختلف واگرایی فوق را می‌توان در شکل زیر مشاهده نمود.

واگرایی اندیکاتور

انواع واگرایی

2- استفاده از اندیکاتور

همچنان که پیش‌تر بیان گردید، یکی دیگر از روش‌های تعیین سطوح بازگشت قیمت در بازار، بهره‌گیری از اندیکاتورها می‌باشد. اندیکاتور MACD به عنوان یکی از بهترین گزینه‌ها برای این امر، می‌تواند در کنار سطوح فیبوناچی مورد استفاده قرار گیرد. بر این اساس با ترکیب مکدی و اصلاح قیمتی، زمانی که اندیکاتور در فاز مثبت بوده، بالاترین قیمت در آن فاز و زمانی که در فاز منفی قرار دارد، پایین‌ترین قیمت را یافته و این دو نقطه را به یکدیگر متصل نمایید. بر این مبنا، اصلاح قیمت تا 38/2 درصد سطوح فیبوناچی و بروز تغییر فاز در مکدی، نشانگر ماژور بودن سطح یادشده خواهد بود. شمایی از این امر را می‌توان در شکل زیر ملاحظه نمود.

استفاده از اندیکاتور

3- شکست خط روند (Breakout)

خط روند نیز مانند هر حمایت یا مقاومتی بالاخره شکسته می‌شود که این شکست تحت تأثیر عواملی همچون حجم معاملات در یک روز، تعداد خریداران و فروشندگان و شکست همراه با ایجاد یک کندل بزرگ که اعتبار بیشتری نسبت به عوامل دیگر دارد، قرار می‌گیرد. زمانی که حجم بالایی از معاملات در مجاورت سطوح حمایت یا مقاومت رخ دهد، می‌تواند نشانگر آمادگی بازار برای شکست خط روند باشد. یک معامله‌گر با تشخیص شکست خط روند، می‌تواند شرایط مناسب برای ورود به یک سهم و یا خروج از آن را شناسایی کند.

شکست خط روند

شکست خط روند و تغییر فاز حرکتی قیمت از نزولی به صعودی

شناسایی نقاط پیوت چه اهمیتی دارد؟

بنابر آنچه در این مقاله مطرح گردید، تعیین دقیق نقاط چرخش بازار دارای مزایایی به شرح ذیل می‌باشد:

1- شناسایی سطوح ماژور، جهت تشخیص دقیق روند اصلی بازار و آمادگی برای بروز چرخش محسوس در روند قیمت‌ها بکار می‌رود.

2- پیوت‌های مینور، مبین نوسان‌های جزئی و اصلاحی بازار می‌باشند که شناسایی صحیح آنها مانع از درگیری با احساسات و هیجانات بازار می‌گردد.

3- اجرای معاملات در سطوح متناظر با نقاط ماژور موجب می‌گردد تا بالاترین احتمال برای موفقیت در معاملات، آنهم با بیشترین نسبت سود به زیان فراهم گردد.

4- کسب تجربه و تسلط بر شناسایی آشنایی با نقاط پیوت صحیح نقاط پیوت، علاوه بر جلوگیری از سردرگمی در شرایط مختلف بازار، سبب می‌گردد تا پیش‌بینی دقیق‌تری از چگونگی ادامه حرکات قیمت برای معامله‌گر امکان پذیر شود.

اگر چه اهمیت شناسایی نقاط چرخش بازار به عنوان یکی از ابزارهای مهم جهت انجام یک سرمایه‌گذاری صحیح بر کسی پوشیده نیست، با این حال ورود به بازار سهام و معامله‌گری در بازارهای مالی امری است که دارای جوانب مختلفی بوده و همانند هر مقوله اقتصادی دیگر، مستلزم دریافت آموزش‌های مربوطه و آشنایی با اصول تحلیل و ارزیابی سهام و همچنین اطلاع از اخبار مربوطه از منابع موثق می‌باشد. بر این اساس سرمایه‌گذاران می‌بایست همواره در صدد ارتقای آگاهی و دانش معامله‌گری خود باشند تا بتوانند در شرایط متفاوت بازار اقدامات مناسب را صورت دهند. بخش مقالات آموزشی سایت کارگزاری مدبر آسیا، محلی مناسب برای افرادی است که بدنبال راهی دقیق و مطمئن برای آشنایی با اصول انجام معاملات در بازار و روش‌های تحلیل سهام می‌باشند.

شایان ذکر است که با ثبت‌نام در سایت کارگزاری مدبر آسیا و دریافت کد بورسی می‌توانید علاوه بر دریافت آموزش‌های یادشده، از به‌روزترین و کامل‌ترین امکانات معاملاتی که توسط کارگزاری با بیش از 17 سال سابقه در حوزه بورس و دارای تیمی متخصص و مجرب ارائه می‌گردد، بهره‌مند شوید.

جمع‌بندی

بنابر آنچه که در این مقاله ذکر شد، شناسایی نقاط چرخش بازار به معامله‌گران کمک می‌کند تا بتوانند در شرایطی که بازار به مدت طولانی‌تری روند خاصی را دنبال می‌کند، سریعاً مسیر بازار را تشخیص و همگام با شرایط بازار عمل نموده و درگیر احساسات گذرای بازار نشوند. این بدان معنی است معامله‌گر قادر خواهد بود تا چنانچه بازار در آستانه روند نزولی قرار گرفت، با تشخیص سریع موقعیت، فوراً سرمایه خود را خارج کرده و در شرایطی که سیر صعودی در پیش است، به ورود در معاملات جدید اقدام نماید.

تشخیص نقاط کف و سقف یادشده که چرخش قیمت‌ها در آن بوقوع می‌پیوندد، با استفاده از روش‌ها و ابزارهای مختلفی امکانپذیر است که اساسی‌ترین آنها در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت. بدیهی است که ادغام روش‌های نامبرده با یکدیگر، می‌تواند به تعیین سریع‌تر و دقیق‌تر نقاط پیوت، منجر شود. لازم به ذکر است که توانمندی در تشخیص پیوت‌های مینور از ماژور نیز یک اصل اساسی در بازار سرمایه است که دستیابی به آن، مستلزم افزایش تجربه به کمک انجام تمرینات مستمر می‌باشد. در پایان اشاره به این نکته نیز ضروری است که اگرچه شناسایی پیوت‌ها یکی از بهترین ابزارهای تحلیل و پیش‌بینی رفتار قیمتی در بازارهای مالی می‌باشد، با این حال تکیه بر آن بدون بهره‌گیری از سایر اصول تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و نیز پیگیری اخبار، نمی‌تواند به تنهایی راهگشای انجام معاملاتی موفق بشمار رود.

خطوط پیوت، کاماریلا و محاسبات آن در تحلیل بازار

خطوط پیوت، کاماریلا

روزبه کیان روشن 10/06/2021

معرفی خطوط پیوت، کاماریلا

خطوط پیوت یا به انگلیسی Pivot، یک شاخص تجزیه و تحلیل فنی یا محاسباتی است که برای تعیین روند کلی بازار در بازه های زمانی مختلف استفاده می شود. این خطوط پیوت، کاماریلا به تنهایی و به طور متوسط میانگین بالاترین و پایین ترین قیمت، نقطه باز شده یا قیمت بسته شده معاملات روز قبل را نشان می دهد. در روز بعد، تصور می شود که معاملات در بالای خطوط پیوت نشان دهنده صعود در حال ادامه است؛ در حالی که معاملات در زیر Pivot point تمایل به نزول وجود دارد.

خطوط پیوت اندیکاتور پایه ای است، اما همچنین شامل سایر سطوح پشتیبانی و مقاومت است که براساس محاسبه پیوت پیش بینی می شود. همه این سطوح به معامله گران کمک می کند تا ببینند قیمت در کجا می تواند حمایت یا مقاومت را تجربه کند. به همین ترتیب، اگر قیمت از طریق این سطوح حرکت کند، به معامله گر این امکان را می دهد که قیمت را در آن مسیر گرایش دهد. به یاد داشته باشید، Pivot point یک اندیکاتور فنی روزانه است که برای شناسایی ترندها و برگشت ها به طور عمده در سهام، کالاها و بازار ارزهای دیجیتال استفاده می شود. این ابزار در جهت تعیین سطوح نیت بازار از صعودی به نزولی یا بالعکس محاسبه می شود. معامله گران روز امتیازهای پیوت را محاسبه می کنند تا سطح ورود، توقف و سود را تعیین کنند.

آشنایی با خطوط پیوت

فرمول های خطوط پیوت

PP= High + Low + Close/3​

R2= P + (High − Low)

S2= P − (High − Low)

R1= Resistance 1

R2= Resistance 2

اندیکاتور خطوط پیوت، کاماریلا را می توان به یک نمودار اضافه کرد، که در این راستا سطح به طور خودکار محاسبه شده و نشان داده می شود. در اینجا نحوه محاسبه آنها با توجه به اینکه نقاط پیوت عمدتا توسط معامله گران روز استفاده می شود و بر اساس بالا، پایین و نزدیک به روز معاملات قبلی است، در اینجا آمده است.

برای مثال اگر صبح چهارشنبه است، از سه شنبه از شاخص بالا و پایین و نزدیک استفاده کنید تا سطح پیوت را برای روز معاملات چهارشنبه ایجاد کنید. پس از بسته شدن بازار، یا قبل از افتتاح آن در روز بعد، بالا و پایین روز و همچنین بسته شدن آخرین معاملات قبلی را پیدا کنید. مقدار زیاد، کم و نزدیک را جمع کنید و سپس بر سه تقسیم کنید. این قیمت را روی نمودار به صورت P علامت گذاری کنید.

پس از مشخص شدن P ،S1 ،S2 ،R1 و R2 را محاسبه کنید. کم و زیاد این محاسبات مربوط به روز معاملات قبلی است.

خطوط پیوت

خطوط کاماریلا چیست؟

خطوط پیوت، کاماریلا یا به انگلیسی Camarilla نوعی خطوط است که معامله گران حرفه ای همیشه در جستجوی سطوح کلیدی هستند که یا قیمت را دفع کنند یا پس از معامله از طریق آن، اقدامات قیمت را در جهت قابل پیش بینی بودن تسریع بخشند. استراتژی معاملات خطوط کاماریلا تکنیکی است که دارای دقتی حیرت انگیز از هر دو نظر، با عملکرد ویژه قابل اعتماد برای ارزش سهام معاملات 24 ساعته است. نقاط کاماریلا در سال 1989 توسط نیک اسکات، یک تاجر موفق کشف شد. تز اصلی برای استراتژی خطوط پیوت، کاماریلا یک موضوع معمول است: این قیمت، مانند اکثر سری های زمانی، تمایل دارد که به حد متوسط خود برگردد، درست تا نقطه ای که این کار را انجام نمی دهد.

خطوط کاماریلا

در مقایسه با محورهای کلاسیک که معامله گران به دنبال سطوح مقاومت 1 و پشتیبانی 1 هستند، مهمترین سطوح برای تغییر خطوط Camarilla، سطح سوم و چهارم هستند. نمونه هایی از هر سطح، همراه با آنچه ممکن است یک اقدام تجاری مناسب تلقی شود، آشنایی با نقاط پیوت در اینجا نشان داده شده است:

R4 = Close + (High – Low) * 1.1/2

R3 = Close + (High – Low) * 1.1/4

R2 = Close + (High – Low) * 1.1/6

R1 = Close + (High – Low) * 1.1/12

S1 = Close – (High – Low) * 1.1/12

S2 = Close – (High – Low) * 1.1/6

S3 = Close – (High – Low) * 1.1/4

S4 = Close – (High – Low) * 1.1/2

محاسبه سطح مقاومت و پشتیبانی بیشتر با این هنجار متفاوت است. این سطوح می توانند در حین حرکت های شدید ترند بازی کنند، بنابراین درک نحوه شناسایی آنها مهم است. به عنوان مثال R5 ، R6 ، S5 و S6 به شرح زیر محاسبه می شود:

R5 = R4 + 1.168 * (R4 – R3)

R6 = (High/Low) * Close

S5 = S4 – 1.168 * (S3 – S4)

S6 = Close – (R6 – Close)

برای مثال: سناریو شماره خطوط پیوت، کاماریلا 1: قیمت باز بین R3 و S3 است

پس از پایین رفتن از S3، زمانی که قیمت دوباره به بالای S3 برگشت، خرید کنید. هدف سطح R1 R2 ، R3 خواهد بود. Stop loss را در سطح S4 قرار دهید. منتظر بمانید تا قیمت بالاتر از R3 باشد و سپس وقتی دوباره به زیر R3 بازگشت، بفروشید یا قرض بگیرید. هدف سود سطوح S1 ، S2 S3 و توقف ضرر بالاتر از R4 خواهد بود.

پیوت در تحلیل تکنیکال

پیوت در تحلیل تکنیکال، به قسمت هایی از نمودار قیمت – زمان می گویند که حرکت های صعودی یا نزولی شروع به چرخش کرده یا تغییر مسیر داده اند. در واقع پیوت ها، ابتدا و انتهای حرکت های قیمتی هستند که به صورت کلی به دو دسته پیوت های کف و پیوت های سقف تقسیم بندی می شوند. به پیوت های سقف، قله نیز می گویند. همچنین نام دیگر پیوت کف، حفره یا دره می باشد.

تشکیل پیوت در تحلیل تکنیکال

برای تشکیل پیوت در تحلیل تکنیکال به دو شرط نیاز است.

تشکیل پیوت در تحلیل تکنیکال

  1. متناظر نمودار قیمت در اندیکاتور MACD، تغییر فاز داشته باشیم.
  2. حرکت اصلاحی، حداقل 38% موج قبل باشد. این اصلاح، می تواند 38% قیمت موج قبل، یا 38 درصد زمان موج قبل باشد.- محاسبه میزان اصلاح قیمت موج قبل از طریق رسم فیبوناچی صورت می گیرد.
    آشنایی با نقاط پیوت محاسبه میزان اصلاح زمان موج قبل، از طریق مقایسه تعداد کندل ها (شمع ها) صورت می گیرد.
    تصویر زیر تعداد کندل ها را نشان می دهد؛ چون تایم فریم در این تصویر روی D1 است، 39 عدد کندل برابر 39 روز کاری است.

تشکیل پیوت در تحلیل تکنیکال

در مثال بالا که موج اول دارای 39 کندل و موج دوم دارای 17 کندل است، محاسبه میزان حرکت اصلاحی با تقسیم کردن عدد 17 بر عدد 39 به دست می آید.
در این مثال عدد به دست آمده حاصل از این تقسیم، 0.44 است که متناظر 44% و از حداقل 38% بیشتر است.
پس این قسمت از نمودار، واجد شرایط رسم پیوت است.

نکات ترسیم پیوت در تحلیل تکنیکال

در نمودار MACD، قسمت هایی که روی محور قرار دارند مقادیر مثبت،
و قسمت هایی که زیر نمودار قرار دارند مقادیر منفی را نشان می دهند.
هر تغییر این نمودار از مقادیر مثبت به منفی، یا منفی به مثبت یه تغییر فاز نامیده می شود.
محلی که در آن این تغییر رخ داده است را محل تغییر فاز می نامند.

در تصویر زیر، هیستوگرام هایی که که با آبی خط کشیده شده اند، فازهای مثبت و هیستوگرام هایی که با قرمز رنگ زده شده اند، فازهای منفی هستند.

نکات رسم پیوت در تحلیل تکنیکال

نقاط مشخص شده در تصویر زیر، نقاطی است که در آنها تغییر فاز رخ داده است.

نکات رسم پیوت در تحلیل تکنیکال

فرایند رسم پیوت در تحلیل تکنیکال

  1. برای رسم پیوت ابتدا باید محل هر تغییر فاز در نمودار MACD را با یک خط عمودی مشخص کنیم.
    برای انجام این کار، بر روی آیکون خط عمودی کلیک کرده و روی محل تغییر فاز کلیک کنید.
    این کار را برای همه محل های تغییر فاز تکرار کنید.
    توجه داشته باشید با توجه به اینکه در نقاط ابتدا و انتهای نمودار MACD تغییر فاز صورت نگرفته است،
    رسم خط عمودی برای این نقاط لازم نیست.

در نمودار قیمت – زمان، در فاصله بین دو خط عمودی یک سقف، یا کف مشاهده می کنیم.
توجه کنید که نقطه انتهایی نمودار قیمت – زمان را نمی توان سقف یا کف در نظر گرفت.

نقاط کف و سقف در نمودار قیمت زمان. توجه کنید که هر یک از این کف ها و سقف ها در بین دو خط عمودی قرار دارند.

محل آیکون خط عمودی در نوار بالای متاتریدر (1) و تصویری از نمودار MACD بعد از رسم خط عمودی در تمام نقاط تغییر فاز (2)

فرایند رسم پیوت در تحلیل تکنیکال

  1. پس از مشخص کردن کف ها و سقف ها، در بازه هر سقف، قیمت های متفاوتی وجود دارد.
    از میان کندل های متفاوت، کندلی که بالاتر از همه قرار دارد، پیوت سقف است.

رسم پیوت هنگامی که دو کندل از لحاظ اندازه بسیار به هم شبیه هستند

سقف آشنایی با نقاط پیوت بسیار نزدیک به هم دارند

در مواردی که کندل های سقف در بین دو خط عمودی از لحاظ ارتفاع بسیار به هم نزدیک هستند،
برای مشخص کردن کف و سقف نشانگر ماوس خود را روی کندل ها ببرید.
در این هنگام، برای مشخص کردن کندل سقف، از بین دو کندل هر کدام که مقدار High بیشتری داشت، آن کندل، کندل سقف است.
در اینجا دو کندل با طول های زیاد مشاهده می کنید. از این دو کندل، کندل 2 بالاتر از کندل 1 قرار دارد و پیوت سقف را مشخص می کند

رسم پیوت هنگامی که دو کندل از لحاظ اندازه بسیار به هم شبیه هستند

کف بسیار نزدیک به هم دارند

برای مشخص کردن کندل کف، نشانگر ماوس خود را روی کندل ها برده و به مقدار Low توجه کنید.
از بین دو کندل مورد نظر، هر کدام که مقدار Low کمتری داشت، کندل کف است.

رسم پیوت هنگامی که دو کندل از لحاظ اندازه بسیار به هم شبیه هستند

پس از شناسایی کندل های سقف و کف، برای مشخص کردن نقاط سقف و کف می توانید از علامت چک مارک استفاده کنید.
این علامت را در مسیر زیر می توانید فعال کنید.

بر این اساس در می یابیم که پیوت ها، نقاط چرخش حرکت های قیمتی هستند.
پیوت ها در دو دسته پیوت های سقف و پیوت های کف قرار می گیرند.

مشخص کردن پیوت های کف و سقف بر اساس شرایط

در مراحل قبل روش مشخص کردن کف و سقف را یاد گرفتید.
اکنون بر اساس آن موارد و آموزش هایی که درباره فیبوناچی دیدید،
می توانید از بین آن نقاط کف و سقف، پیوت های کف و سقف را مشخص کنید.
در تصویر زیر، فرایند مشخص کردن پیوت سقف در تحلیل تکنیکال را مشاهده می کنید.
در این تصویر، موج دوم (2) بیش از 38% موج اول (1) را اصلاح کرده، پس کندل سقف (4) یک پیوت محسوب می شود.
در این تصویر می بینید که موج دوم (2) 61% موج اول (1) را اصلاح کرده است.

مشخص کردن پیوت های کف و سقف بر اساس شرایط

امکان و عدم امکان بررسی پیوت در موج های مختلف

امکان و عدم امکان بررسی پیوت در موج های مختلف

توجه داشته باشید که موج هایی که با هم تفاوت فاحش دارند را نمی توان از نظر تشکیل پیوت با هم مقایسه کرد.
همانطور که در تصویر زیر مشاهده می کنید، موج دوم (2) بسیار بالاتر از موج اول (1) قرار دارند،
و به همین دلیل نمی توان آنها را از نظر تشکیل پیوت با هم مقایسه کرد.

در این مورد، باید موج صعودی (1) را با موجی مقایسه کرد که از نظر اندازه بیشتر شبیه به آن باشد.

در تصویر زیر، موج متناظر با موج صعودی (2)، موج نزولی (1) است و نمی توان موج صعودی (2) را با موج کوچک که در تصویر بالا مشخص شده بود مقایسه کرد.

امکان و عدم امکان بررسی پیوت در موج های مختلف

در هنگام بررسی پیوت در آموزش تحلیل تکنیکال ، اگر یک نقطه از لحاظ قیمت پیوت نبود، آنگاه به بررسی پیوت بودن از لحاظ زمان می پردازیم.

توجه داشته باشید که هیچگاه دو پیوت کف، یا دو پیوت سقف به دنبال هم قرار نمی گیرند و همواره به صورت یک در میان هستند. اگر بعد از مشخص کردن پیوت ها، دو پیوت سقف یا دو پیوت کف مستقیماً بلافاصله بعد از هم قرار گرفتند،
این نشان دهنده این است که پیوت ها را اشتباه رسم کرده و یا یک پیوت سقف یا کف را رسم نکرده اید.

دسترسی شما به این سایت توسط مدیر سایت محدود شده است

اگر فکر می کنید به اشتباه مسدود شده اید ، برای دریافت راهنمایی با مدیر سایت تماس بگیرید.

اگر شما یک کاربر وردپرس هستید و دارای امتیازات اداری در این سایت هستید ، لطفا آدرس ایمیل خود را در کادر زیر وارد کنید و "ارسال" را کلیک کنید. سپس ایمیلی دریافت خواهید کرد که به شما کمک می کند تا مجدداً دسترسی پیدا کنید.

مسدود کردن داده های فنی

دلیل مسدودیت: Access from your area has been temporarily limited for security reasons.
زمان: Tue, 15 Nov 2022 21:35:41 GMT

درباره وردفنس

وردفنس یک افزونه امنیتی است که روی بیش از 4 میلیون سایت وردپرس نصب شده است. مالک این سایت از وردفنس برای مدیریت دسترسی به سایت خود استفاده می کند.

همچنین می توانید برای کسب اطلاعات در مورد ابزارهای مسدود کردن وردفنس مستندات را بخوانید ، یا برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد وردفنس به wordfence.com مراجعه کنید.

برای اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید: مستندات

ایجاد شده توسط وردفنس در Tue, 15 Nov 2022 21:35:41 GMT.
زمان کامپیوتر شما: .



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.