انتخابات آمریکا؛ ترامپ با دلار در ایران چه کرد؟
رکورد تاریخی قیمت دلار در بازار ایران درست چند روزی پس از پنج شنبه ۱۹ مهرماه ۹۹ رقم خورد؛ در تحلیلهای منتشرشده روزهای قبل و بعد از آن پنجشنبه از دلایل متعددی برای این قله تازه فتح شده سخن به میان میآمد اما یک عامل، برجستهتر از همه بود. در آن پنجشنبه پاییزی، آخرین حلقههای وصل نظام بانکی ایران به نظام بانکی بینالملل با تحریم آمریکا قطع شد.
با اعلام وزارت خزانهداری آمریکا ۱۷ بانک و یک موسسه مالی ایرانی مشمول تحریمهای این کشور میشدند. تحریمها اگرچه تنها دلیل افزایش قیمتها در بازار ارز نبودند اما مهمترین این دلایل به حساب میآمدند.
بیشتر بخوانید:
از ژانویه سال ۲۰۱۷ که دونالد ترامپ میزبان کاخ سفید شد تا این روزها چند ماه مانده به چهارمین سالروز تغییرات در واشنگتن، راه درازی در بازار ارز ایران و چهارراه استانبول تهران طی شده است، این مسیر از کف ۳۷۲۵ تومانی دلار تا سقف ۳۲۲۰۰ تومانی برای هر دلار آمریکا افزایشی ۷۶۲ درصدی را تجربه کرده است که به معنای ۸.۶ برابری شدن قیمت دلار در این دوره زمانی بوده است.
شکی نیست که عواملی همچون رشد نرخ تورم، رشد پایه پولی و به تبع آن رشد نقدینگی تاثیری عمده بر نوسانات قیمت ارز داشته که عمدتا ریشه در کسری بودجه دولت و روشهای جبران آن دارند. چیزی که به مشکلی ساختاری، مزمن و ماندگار در اقتصاد ایران بدل شده است.
همچنین سیاستهای بانک مرکزی در قیمتگذاری دستوری ارز و محدود کردن نوسانات قیمتی در این بازار یا سازوکار به کار گرفته شده برای تعیین نرخ سود بانکی را نیز باید به عنوان عناصر دیگر و عوامل شکلگیری چنین حرکت شتابان قیمتی در بازار آزاد ارز به رسمیت شناخت.
با این حال، کماکان نقش ساکن کاخ سفید در این سالها و سیاستهای او در قبال ایران، نقشی بیبدیل در شکلگیری رشد ۷۶۲ درصدی قیمت ارز در این دوره زمانی است.
تحریمها هر دو سوی عرضه و تقاضای بازار ارز را به سوی افزایش قیمت کالا سوق دادهاند. در سمت عرضه با اعمال محدودیت بر سر فروش نفت و گاز و دیگر اقلام صادراتی ایران از اساس درآمد ارزی کاهش یافته و دست بانک مرکزی را برای نقشآفرینی در بازار برای تعادل بسته است. تحریمهای بانکی دسترسی به درآمدهای کاهش یافته را به کل از بین برده یا هزینه بازگرداندن آنها را افزایش میدهد که هر دو بر تضعیف شدید عرضه موثر است.
در عین حال تحریمها یا به طور عامتر افزایش تنشهای کلامی و سیاسی ایران با جهان بیرون به ویژه آمریکا منجر به تحریک تقاضای بازار ارز میشود. افزایش بیاطمینانی و بدبینی به آینده اقتصادی ایران، تقاضای احتیاطی در بازار ارز را به شدت تقویت کرده و میکند، تقاضایی که با حرکت سرمایههای خرد به بازار ارز از این بازار به عنوان پناهگاه آسیبهای احتمالی یا کسب سود استفاده کرده و میکند.
در عین حال تقاضای سفتهبازی و نوسانگیری در بازار ارز نیز با تحولات سیاست خارجی به ویژه خط و نشان کشیدنهای معمول و تشدید تحریمها با رشد همراه شده و میشود.
منبع تصویر، Tasnim
تحریمها بر هر دو سوی عرضه و تقاضای بازار ارز اثر گذاشتهاند
بررسی نوسانهای قیمت دلار در بازار آزاد طی چهار سال اخیر همبستگی عامل تحریمها یا تهدیدهای آمریکا علیه ایران با ساخته شدن قلههای قیمتی را تا حدودی اثبات میکند.
با اینکه دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا حتی پیش از راه یافتن به کاخ سفید تکلیف خود را با توافق برجام روشن کرده بود و یکی از برنامههای قطعی خود را بر "اصلاح" آن و اگر نشد خروج آمریکا از توافق بنا گذاشته بود،اما کمتر کسی باور میکرد که خروج از این توافق به جد در دستور کار رییسجمهوری جدید قرار گیرد.
سال اول؛ رهایی از 'بدترین توافق تاریخ'
پادکست چشمانداز بامدادی رادیو بیبیسی – دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱
دونالد ترامپ تا یک سال پس از ریاستجمهوری با اینکه مدام از تغییرات برجام و لزوم گفتوگو بر سر دیگر مسائل مناقشه برانگیز ایران از جمله برنامه موشکی، نفوذ ایران در منطقه یا کمک به گروههای به گفته او "تروریستی" و همچنین موضوعات نقض حقوق بشر در ایران سخن میگفت، اما با این حال با تمدید تعلیق تحریمها علیه ایران، تغییری عمده در "بدترین توافق تاریخ" را رقم نزده بود.
گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی از تعهد ایران به موارد مندرج در توافق برجام که حتی گزارشهای وزارت خارجه آمریکا نیز آنها را تایید میکرد، کار برهمزدن توافق یا اعمال فشار بر ایران را دشوار میکرد اما با این حال در دی ماه سال ۹۶، دونالد ترامپ رسما اعلام کرد که برای آخرین مرتبه با تعلیق تحریمها علیه ایران موافقت میکند و در عین حال به شرکای اروپایی خود اولتیماتوم داد که با آنچه تغییرات اصلاحی برجام مینامید، همراهی کنند.
آن تهدید و این هشدار در هفته پایانی دیماه آن سال با اعمال تحریمهایی جدید علیه ۱۴ شخصیت حقوقی و حقیقی ایران همراه شد تا روند رو به رشد قیمت دلار با رسیدن به ۴۴۶۵ تومان تکمیل شود.
البته تحریمهای دی ماه ۹۶ نخستین تحریمها آمریکا علیه ایران در فاصله زمانی یک سال نخست کار دولت ترامپ نبود، تحریمهای موسوم به کاتسا و سیدا از جمله این تحریمها بودند که عمدتا با موضوعاتی به جز پرونده هستهای سامان یافته بودند و از آنها به عنوان "تحریمهای مادر" یا "سیاهچاله تحریمها" یاد میشد.
قرار گرفتن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و آغاز تحریمها علیه سپاه در پاییز ۹۶ نیز از جمله عواملی بود که جهشهای قیمتی در بازار ارز را به دنبال داشت اما رسیدن دلار به قله ۴۴۶۵ تومانی در روزهای پایانی دیماه ۹۶ پس از آن بود که خیابانهای شماری از شهرهای ایران با حضور معترضانی همراه بود که اگرچه در اعتراض به گرانی به خیابان آمده بودند اما در ادامه شعارهایی سیاسی سرمیدادند، سرکوبی معترضان در خیابانها، بازار ارز را ملتهبتر میکرد و راه را برای رسیدن به اوج قیمتی میگشود.
مقایسه کف و سقف قیمتی دلار در سال اول ریاستجمهوری دونالد ترامپ از افزایش قیمتی ۲۰ درصدی دلار حکایت میکرد.
سال دوم؛ سال خروج، سال تحریم
سال دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ، سال عملی شدن تهدید ریاستجمهوری ایالات متحده بود، آنچه او اصلاح برجام مینامید یا انتظاری که از گفتوگوی دوباره با ایران بر سر دیگر محورها داشت به سرانجام نرسید تا رییسجمهوری آمریکا مجاب شود در ۱۸ اردیبهشتماه سال ۹۷ رسما و یکجانبه از برجام خارج شود.
شوک خروج آمریکا از برجام با توجه به حمایت کلامی اروپاییان تعدیل میشد؛ از طرفی سفته در بازار ارز و دلایل آن سفته در بازار ارز و دلایل آن دولت و بانک مرکزی نیز در پی یافتن راه حلی برای کنترل بازار ارز، تخصیص دلار ۴۲۰۰ تومانی، تشکیل بازار دوم و سازوکارهای مختلفی را میآزمودند، با این حال روند افزایش قیمتها در بازار آزاد روندی آرام بود، دلار اندکی پس از خروج آمریکا از برجام در کانال ۶۵۰۰ تومان نوسان میکرد اما این روند تحت تاثیر سیاستهای داخلی حرکتی ثابت نداشت.
سقف مقاومتی ۱۰ هزار تومانی دلار در نیمه دوم تیرماه همان سال رقم خورد هرچند که گذر از این مرز به معنای باقی ماندن قیمتها در آن سطح نبود و تعدیل شد، با این حال در ادامه افت و خیزهای دلار تا رسیدن به قله قیمتی سال یعنی سطح ۱۹ هزارتومان در هفته نخست مهرماه تداوم داشت.
برگزاری مجمع سالانه سازمان ملل متحد و سخنرانیهای داغ روسای جمهوری ایران و آمریکا، هوش و حواس بازارها را به خود جلب کرده بود اما صدایی که بیشترین انعکاس را در بازار ارز بازتاب داد، نشست خبری دونالد ترامپ بود.
نه خوش و بشهای اروپاییان با حسن روحانی و نه مخالفتهای تلویحی آنها با ترامپ، چیزی نبود که بازار را به هیجان بیاورد، ضربان تند قیمتها در بازار را خبر اجرایی و عملیاتی شدن تحریمها در میانه آبان رقم زد تا دلار سقفی تازه را به دست بگیرد.
فاز نخست بازگشت تحریمها ۹۰ روز پس از خروج رسمی آمریکا از برجام در مردادماه عملیاتی شده بود که تحریم مبادلات دلاری و ریالی و خرید و فروش طلا و سایر فلزات گرانبها، تحریم صنایع خودروسازی ایران و تحریم تامین قطعات و خرید فروش هواپیماهای مسافربری را شامل میشد.
و قدم بعدی اجرایی شدن بازگشت همه تحریمها که در آبان ۹۷ عملیاتی شد؛ تحریم بخش انرژی، نظام بانکی و مبادلات ارزی را شامل میشد تا همه چیز به دورانی بازگردد که پیشا برجام نامیده میشد، قطع ارتباط شبکه بانکی ایران با سوئیفت شاید مهم ترین و موثرترین این محدودیتها بود که در ۱۵ آبان ماه ۹۷ اجرایی شد.
اما با این همه قیمت دلار در ماههای باقیمانده از سال دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ راه نزول از قله را در پیش گرفت. کارنامه دلار در آن سال از کف قیمت تا سقف موقتی قیمت، رشدی ۳۲۶ درصدی را ثبت کرد.
منبع تصویر، Tasnim
سال سوم حضور دونالد ترامپ با مخالفت او با ادامه معافیت تحریمها علیه خریداران نفت ایران آغاز شد
سال سوم؛ نقطه جوش تنشها
سال سوم حضور دونالد ترامپ با مخالفت او با ادامه معافیت تحریمها علیه خریداران نفت ایران آغاز شد، به آنها فرصت کافی داده شده بود تا منابع تامین نفت خود را از ایران به کشور دیگری تغییر دهند و تحریم نفتی واقعی ایران در واقع از اردیبهشت سال ۹۸ اتفاق افتاد و تبعات آن توانست قیمت دلار را تا کانال ۱۴هزار تومان بالا ببرد.
نگاه به واکنش عملی اروپاییها برای انجام تعهداتشان در برجام از جمله عوامل بیرونی موثر بر تحولات اقتصادی داخل ایران به ویژه بازار ارز بود. هر بار که حرف بر سر راه اندازی سازوکار اسپیوی بالا میگرفت که سازوکار ویژه مالی برای تبادلات تجاری سفته در بازار ارز و دلایل آن با ایران به حساب میآمد، بازار ارز در حالت انتظار بود و تعویق یا ناکامی این سازوکار برای بازار ارز معنای آغاز حرکتی دوباره رو به سطوح بالاتر قیمتی بود.
رسیدن به قله قیمتی سال سوم زمامداری ترامپ در هفته آخر اردیبهشتماه اتفاق افتاد، دلار مزه گذر از کانال ۱۵۵۰۰ تومان را چشید هرچند پس از آن نزول قیمتی در پیش گرفت.
اگرچه در مجموع کف و سقف قیمت دلار در سال سوم کف و سقف وسیعی نبود اما فراز و نشیبهای قیمتی دلار و دیگر ارزها در این سال در همان محدوده نوسانی پرتکرار و متواتر بود که بخشی از آن ناشی از اعلام اخبار تحریمهای گاه و بیگاه افراد و اشخاص حقوقی مختلف و بخش هایی متفاوت از اقتصاد ایران بود و از سوی دیگر اخبار مربوط به گشایشی از سوی اروپاییها در قالب راه اندازی سازوکار اینستکس در تابستان آن سال به بازار التیام میبخشید.
در دیگر سو اولتیماتوم ایران به اروپاییها و کاهش مرحله به مرحله تعهدات برجامی ایران نیز در این سال از جمله عوامل بسترساز نوسانات دلاری بود و بالاخره بانک مرکزی نیز با اعمال سیاستها و بازیگردانی در بازار ارز بر این روند تاثیر میگذاشت.
منبع تصویر، Isna
آبان ۹۸ آبانماهی منحصر به فرد بود، اعتراضات گسترده در شهرهای پرشماری از ایران که رنگ و بویی اقتصادی داشت با سرکوبی شدید حاکمیت همراه شد
بانک مرکزی در این دوره بیش از آنکه با عرضه ارز در بازار آزاد به دنبال ایجاد تعادل در بازار باشد با کاهش فاصله قیمت در بازار رسمی و بازار آزاد تلاش میکرد تا جذابیت سفته بازی در بازار ارز را به حداقل برساند. اقبال بورس و جذب بخش عمدهای از سرمایههای خرد در بازار سرمایه نیز در تعادل بخشی به بازار ارز در این دوره بسیار موثر بود، با وجود نوسانهای مختلف و پرشمار در بازار ارز، قیمتها تا آبان ۹۸ روندی کاهشی داشت.
اما آبان ۹۸ آبانماهی منحصر به فرد بود؛ اعتراضات گسترده در شهرهای پرشماری از ایران که رنگ و بویی اقتصادی داشت با سرکوبی شدید حاکمیت همراه شد. جرقه اعتراضات جهش قیمتی بنزین بود که یکباره اجرایی شده بود.
حوادث آبان در ادامه در دی ماه ۹۸ با کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده وقت سپاه قدس به دست آمریکاییها و موشکباران پایگاه عینالاسد عراق از سوی ایران و بعد از آن ساقط کردن هواپیمای مسافربری اوکراینی با موشکهای سپاه فضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران را ملتهب نگاه داشت، به اینها باید تحریم صنایع فولاد و آهن را نیز افزود.
باقی ماندن در نقطه جوش تنش در مجموع تصویری هولناک از نابسامانی و تصور از آیندهای همراه با نااطمینانی پیش چشم میگشود.
در این میان کشمکش بر سر تصویب لوایح مورد نظر گروه ویژه اقدام مالی افایتیاف در مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز بهانه خوبی برای نوسان گیری در بازار ارز بود. تصویب نشدن این لوایح به معنای بازگشت ایران به فهرست سیاه این گروه و سختتر شدن مبادلات بانکی و مراودات پولی بود که بر نرخ ارز تاثیر مستقیم داشت.
در نهایت پرونده سال پرتنش با سقف ۱۵ هزار و ۶۵۰ تومانی و کف قیمت ۱۱ هزار و ۲۰۰ تومانی برای دلار بسته شد. فاصلهای حدودا ۴۰ درصدی که نسبت به فاصله حداقل و حداکثر قیمت دلار در سالهای قبل و بعد کمتر بود، هرچند که هیچ کدام از عدم قطعیتهای حاکم بر اقتصاد و سیاست ایران مرتفع نشده بود.
سال چهارم؛ دلار در ارتفاع تاریخی ۳۲۲۰۰ تومانی
سال چهارم ریاستجمهوری دونالد ترامپ در حالی آغاز شد که حلقه تحریمها علیه اقتصاد ایران چنان تنگ شده بود که کمتر حوزهای را میشد فارغ از تنگنا و محدودیت یافت؛ رفتار معاملهگران در بورس و دیگر فعالان اقتصادی نشانهای از این بود که گویا تحریمها چنان با رگ و ریشه این اقتصاد عجین شده است و فعالان اقتصادی ایران با تحریم به گونهای خو گرفتهاند که انتشار گاه به گاه اعمال تحریمهای جدید یا تحریم دوباره بخشها و نهادهای از پیش تحریمشده با موضوعاتی به جز برنامه هستهای ایران، حساسیتی را برانگیخته نمیکند.
روند قیمتی در بازار ارز از ابتدای سال ۹۹ تا تیرماه ۹۹ آرام و بطئی بود تا نخستین قله قیمتی در روزهای پایانی تیرماه شکل بگیرد دلار که چند هفتهای بود از مرز روانی ۲۰ هزار تومان فراتر رفته بود به ۲۵ هزار و ۵۰۰ تومان رسید.
کشمکش بر سر ارزهای سفته در بازار ارز و دلایل آن صادراتی بازگردانده نشده، رسیدن به مهلت پایانی برای صادرکنندگان و آثار روانی انفجار در تاسیسات هستهای نطنز که با وجود ابهامات در چگونگی رخ دادن آن نشانهای از افزایش تنشها و اقدام عملی علیه برنامه هستهای ایران بود همگی از جمله مهمترین آثار و دلایل افزایش مستمر قیمتها در بازار ارز به حساب میآمد، به ویژه آنکه بورس هم دیگر جذابیت ماههای گذشته را نداشت و حال نوبت به جولان نقدینگی در بازار ارز رسیده بود.
اما اوج تاریخی شکل گرفته در بازار ارز در ماههای گذشته درست زمانی رقم خورد که آخرین پیوستگیهای شبکه بانکی ایران به نظام بینالمللی گسسته شد؛ تحریم ۱۷ بانک و یک موسسه اعتباری ایرانی از سوی دولت آمریکا برای فعالان بازار به معنای دشواری بیشتر بر سر راه انجام مبادلات و مراودات و بازگرداندن ارز به داخل بود که سمت عرضه را متاثر میساخت.
کف قیمتی دلار در سال چهارم زمامداری دونالد ترامپ تا اینجای کار ۱۳ هزار ۴۷۹۰ تومان بوده و سقف قیمتی در سطح ۳۲ و ۲۰۰ تومان ثبت شده است، فاصلهای حدودا ۱۴۰ درصدی که معنای آن ۲.۴ برابر شدن حداقل قیمت تا حداکثر قیمت دلار در این دوره زمانی است.
بررسی تغییرات قیمت دلار از ۲۰ ژانویه سال ۲۰۱۷ برابر با اول بهمنماه ۱۳۹۵ تا ۳۱ اکتبر سال ۲۰۲۰ برابر با دهم آبان ماه سال ۹۹ نشان میدهد که در این دوره زمانی پایینترین قیمت دلار ۳ هزار و ۷۲۵ تومان بود که با رشد بیش از ۷۶۴ درصد به سقف ۳۲ هزار و ۲۰۰ تومان رسید، اگرچه دلار آمریکا این سقف قیمتی را حفظ نکرد.
بیتردید ۸.۶ برابر شدن قیمت دلار در دوره زمانی مورد بررسی تنها تحت تاثیر سیاستهای تحریمی آمریکا علیه ایران اتفاق نیفتاده و آزمون و خطای سیاستهای داخلی در شکل گیری این رشد شتابان دخیل بوده است.
با این حال دونالد ترامپ و دیگر دولتمردان دولت او میتوانند ادعا کنند که در چارچوب طراحی استراتژی "فشار حداکثری" بر ایران موفق شدهاند در افزایش ۷۶۴ درصدی قیمت دلار در برابر ریال نقشی قابل توجه و بیبدیل ایفا کنند.
سفته بازی چیست و به چه کسی سفته باز میگویند؟
سفته بازی یکی از واژههایی است که در ادبیات اقتصادی عامه مردم ما، به عنوان واژه ای با بار معنایی منفی رواج پیدا کرده است. گاهی اوقات ممکن است در نشریات، مقالهها و تحلیلهایی را مشاهده کنیم که از سفته بازها به شکلی بسیار منفی و در حد قاچاقچی یا تروریست اقتصادی نام میبرند.
البته واقعیت هم این است که اگر سفته بازی در یک بازار اقتصادی به شکل گسترده رایج شود و از سفته در بازار ارز و دلایل آن سوی دیگر سفته بازها در یک بازار مالی، به گروهی خاص با داراییهای خاص یا امتیازهای خاص محدود شوند، سفته بازی ممکن است به سلامت آن بازار لطمه جدی وارد کند.
اما بهتر است با مفهوم کلی سفته باز و سفته بازی آشنا باشیم تا این واژه (یا صفت) را به شکل دقیقتری به کار بگیریم.
در سادهترین تعریف، سفته بازی یا Speculation را به این صورت تعریف میکنند:
وارد شدن به تعاملات مالی پرریسک به منظور سود بردن از نوسانات ارزش یک کالا یا خدمت، سفته بازی نامیده میشود.
گاهی در زبان فارسی – البته با کمی قربانی کردن از مفهوم دقیق این کلمه – به کسانی که سفته بازی میکنند، نوسان گیر هم گفته میشود.
معمولاً سفته بازی را در برابر سرمایه گذاری قرار میدهند. اما اینکه تفاوت این مفهوم دقیقاً چیست، مورد توافق همگان نیست:
گاهی اوقات، سرمایه گذار و سفته باز را از نظر افق زمانی تصمیم گیری، با یکدیگر مقایسه میکنند. از این دیدگاه، کسی که مثلاً خانهای را خریده و آن را خالی و بدون استفاده نگه داشته و سالها بعد فروخته است، سرمایه گذار و کسی را که خانه ای را به خاطر قیمت مناسب و ارزان آن (مثلاً به دلیل نیاز مالک خانه به نقدینگی) خریداری میکند و طی روزها یا ماههای آتی آن را به فرد دیگری میفروشند، سفته باز گفته میشود.
گاهی اوقات، سرمایه گذار و سفته باز را از نظر میزان ریسکی که معاملات خود میپذیرند، مقایسه میکنند. سرمایه گذار را کسی میدانند که محافظه کارانه تصمیم گرفته یا ریسک معقول انجام میدهد و سفته بازی را رفتار کسی میدانند که وارد ریسکهای بزرگ قمارگونه میشود. در این تعریف، فردی که در حوزهی بازرگانی فعالیت میکند، اگر با هدف کاهش ریسک معاملات خود، پس از اعلام قیمت به مشتری، ارز مورد نیاز معامله خود را تامین کند، تصمیم او از جنس سرمایه گذاری محسوب میشود. بازرگان، با این کار، اطمینان حاصل میکند که به دلیل تغییر ناگهانی ارزش پول، دچار زیان نخواهد شد. البته طبیعی است که بر خلاف برخی از همکاران خود، با نوسان قیمت ارز، سود مضاعف هم کسب نخواهد کرد.
اما کسی که بر اساس شنیدههای خود، بر این باور است که احتمال دارد ارزش ریال مثلاً در هفتهای آینده بیست درصد کاهش پیدا کند و سرمایهی قابل توجهی را – به امید کسب سود – به دلار یا یورو تبدیل میکند، سفته باز در نظر گرفته میشود.
برخی منابع رسمی، سفته بازی را کسب سود از طریق تلاش برای پیش بینی نوسان قیمت تعریف میکنند و تاکید میکنند که وجود سفته بازی در حد معقول، برای فعالیت هر بازار ضروری است. اما شکل افراطی آن میتواند به مکانیزمهای بازار آسیب بزند.
اگر بحث کوسه های خشن یا پشه های مزاحم در متمم را مطالعه کرده باشید احتمالاً باید به این باور رسیده باشید که بازارها، درست مانند یک اکوسیستم هستند و هر یک از این نقشها، در صورتی که به شکل متعادل و منطقی آن ایفا شوند، میتوانند ضامن سلامت و بقاء بازار باشند.
اما خوب است به خاطر داشته باشیم که شکل متعادل سفته بازی به تعدیل عرضه و تقاضا و تامین نقدینگی کمک کرده و شکل نامطلوب آن، به ایجاد نارضایتی در معامله کنندگان و سرمایه گذاران و همینطور ایجاد حباب در قیمتها و نوسانات شدید قیمتها (Market Volatility) منجر میشود.
رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین گفت: در ماههای گذشته نه ضریب رشد نقدینگی تغییر فاحشی داشته و نه میزان عرضه ارز کاهش پیدا کرده است، بنابراین نوسانات ارزی تحت تاثیر تبلیغات سیاسی در بازار رخ داده است.
به گزارش خبرگزاری دانشجو، مجیدرضا حریری با بیان اینکه پایین یا بالا بودن نرخ ارز به خودی خود حسن یا عیب نیست بلکه یک نشانگر برای وضعیت اقتصادی کشور است، اظهار کرد: قاعدتا تمام اجزای اقتصادی ما در حال حاضر تحت تاثیر سیاست است چراکه ما براساس مواضع غیراقتصادی، با بخشی از دنیا به رهبری آمریکا منازعه داریم که اصلا ریشه اقتصادی ندارد.
وی با اشاره به اینکه اقتصاد، همیشه نقطه ضعف ما بوده است، افزود: در نتیجه دشمن نیز بر این مورد تمرکز کرده و فشار بیشتری بر اقتصاد وارد میکند که یکی از مهمترین موارد آن عدم فروش نفت است. به گفته وی، نفت بزرگترین منبع تامین ارز ما در کشور است که هنوز هم ارزهای حاصل از فروش نفت به برخی کشورها، قابل انتقال و قابل دسترس برای ما نیست.
رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین ادامه داد: از سال ۹۷ به این سو دچار مضایق ارزی شدیم که باعث یک جهش ۱۰ برابری از نرخ ۳ هزار تومانی دلار شد و دلیل عمده آن تاثیر سیاست است. طبیعتا اتفاقات سیاسی میتواند از نظر روانی نسبت به پیش بینی نرخ ارز، تاثیرگذار باشد یعنی زمانی که اخبار منفی از مذاکرات میرسد نرخ ارز افزایش مییابد و زمانی هم که سیگنالهای مثبت وجود دارد، نرخ ارز پایین میآید که اصلا اقتصادی نیست. وقتی نرخ دلار از میانگین ۲۱ هزار تومان در اردیبهشت ماه ۱۴۰۰ تا کانال ۳۰ هزار تومان میرسد، هیچ اتفاق اقتصادی واقعی رخ نداده است به جز عدم دسترسی مناسب منابع ارزی و همه مسائل غیراقتصادی است.
حریری گفت: اگرچه نقدینگی و خلق پول و … عوامل تشدید کننده این موضوع هستند، اما ریشه درد این است که بانک مرکزی ما به عنوان توزیع کننده ارز در کشور و متولی حفظ و تقویت ارزش پول ملی، به دلایل سیاسی ابزار مناسبی برای کنترل نرخ ارز در دسترس ندارد. به همین دلیل ارز همیشه با تغییر تحولات سیاسی دچار نوسانات قیمتی در کشور ما میشود.
وی تصریح کرد: زمانی که اخبار منفی بیشتر میشود علاوه براینکه شرایط پیشبینی ناپذیر میشود، یک انتظار منفی هم در ذهن جامعه شکل میگیرد و سفته بازان هم براساس تحلیل خود به بازار ورود میکنند که همین موضوع تلاطم موجود را تشدید میکند. مانند اتفاقی که در دو ماه اخیر رخ داده است و هیچ دلیل اقتصادی نداشت. در واقع نه ضریب رشد نقدینگی تغییر فاحشی داشته و نه میزان عرضه تغییری کرده است بنابراین یک فضایی تحت تاثیر تبلیغات سیاسی در بازار رخ داده است.
تک نرخی شدن ارز دست یافتنی است؟
رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین معتقد است: اگر به بازار اسکناس بی اعتنا باشیم قطعا عواقب خوبی ندارد چرا که بازار اسکناس واقعیتی است که در نهایت نرخ سایر بازارهای ارزی ما را هم به دنبال خود میکشد و طی ۴ دهه این تجربه را داشتیم که هر زمان بازار اسکناس متلاطم شده روی رقمهای دیگر بازار ارز نیز تاثیر گذاشته است. در این میان مطلوبترین شکل این است که ارز یک نرخ داشته باشد، اما اگر این امر شدنی بود قطعا افراد مختلف با سلائق اقتصادی سیاسی که طی این یک دهه بر سکان اقتصادی کشور حاکم شدند میتوانستند این امر را محقق کنند؛ بنابراین امکان آن وجود ندارد چرا که ابزار مدیریتی برای بانک مرکزی نیز فراهم نیست.
حریری با بیان اینکه نوسانات بازار ارز در این چند روز اخیر یک سابقه تاریخی هم دارد، تصریح کرد: همیشه وقتی به پایان سال میلادی نزدیک میشویم با نوسان رشد نرخ ارز روبرو هستیم که آن هم به دلیل تسویه حسابهای پایان سالی است که طرفهای خارجی ما دارند و واردکنندگان باید ارز به فروشنده بدهند. به علاوه فشار دیگری که بر بازار وارد شده به دلیل سفرهایی است که در آستانه سال نو میلادی انجام میشود و تقاضای واقعی را افزایش میدهد که بر بازار اسکناس و غیررسمی کشور تاثیرگذار است.
پایان سال میلادی و بازار ارز
به گفته وی، در منحنی نرخ ارز ۲۰ سال اخیر این نوسانات ناشی از پایان سال میلادی را داشتیم که بعد از دی ماه فروکش کرده است. نکته بعدی اینکه اگر مذاکرات به حالت متعادلتری برسد، بار روانی از روی بازار برداشته میشود و قاعدتا سفته بازاران مجبور میشوند روال عرضه را به تعادل برسانند.
رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین با تاکید براینکه پیش بینی این است که معدل نرخ ارز سال ۱۴۰۰ بیش از ۲۶ هزار تومان نباشد، اظهار کرد: براساس تجربه مجموعه این عوامل نشان میدهد که عوامل موقت و گذرا بر جهش نرخ ارز تاثیر دارند و در صورت رفع این موارد طبیعتا به پایهای که نرخ ارز چندین ماه بر همان مدار ایستاده بود، بازمیگردیم که حدود ۲۵ هزار تومان است.
بانک مرکزی در مسیر گذشته حرکت نکند
حریری همچنین بر این موضوع تاکید کرد که بانک مرکزی نباید همان راهی که سالهاست بانکهای مرکزی دورههای پیشین رفتهاند را طی کند. او معتقد است که افکار عمومی در بازار ارز نقش بزرگی ندارند، بلکه بازیگران اصلی بازار اعم از عرضه کنندگان و تقاضاکنندگان افراد مشخصی هستند که با مانیتورینگ تراکنش بانکی حساب اشخاص حقیقی و حقوقی میتوان جلوی خیلی از اخلالها در اقتصاد را گرفت. یعنی با اولین جابجایی پول غیرعادی میتوان فرد متخلف را شناسایی کرد و نگذاشت به رقمهای بالاتری برسد.
معاملات فیوچرز Futures چیست و چطور باعث افزایش سود می شوند؟
قراردادهای آتی یا معاملات فیوچرز چیست و آیا در بازار ارز دیجیتال و بیت کوین نیز کاربرد دارد؟
معاملات فیوچرز که به آنها معاملات آتی یا Trading Futures نیز گفته می شود، یک قرارداد یا توافق نامۀ قانونی است که در زمان امضای قرارداد، معامله گران قیمتی توافقی برای خرید یا فروش یک کالا، یا مقدار مشخصی از یک محصولِ تولیدی و یا یک آیتم مالی را تعیین میکنند. در واقع این قیمت را با بهای معینی برای تاریخ مشخصی در آینده یا قبل از تاریخ مشخص شده در آینده، برآورد میکنند.
کالا یا ابزاری که طبق قراردادهای آتی تحویل میشود، لازم است از لحاظ کیفیت و کمیت مشمول استاندارد بوده و زمان، قیمت و مکان داد و ستد آن نیز از پیش مشخص شده باشد. زمانی که به تاریخ مورد نظر قید شده در قرارداد برسید، معامله بر پایه قیمتی که در قرارداد توافق شده، انجام میگردد.
امکاناتی که در معاملات آینده تعبیه شده به افراد امکان میدهد ریسک مربوط به مشاغل اصلی خود را کاهش دهند. شما میتوانید با معاملات فیوچرز در مورد خرید یا فروش قراردادهای سهام، در برابر تغییر نرخ بهره از سرمایه خود محافظت کنید. شما میتوانید با خرید یا فروش یک قرارداد ارزی، در برابر واریانس مبادله ارز که بر میزان پس انداز حساب مالی شما تأثیر میگذارد، از معامله خود در برابر خطر احتمالی، محافظت نمایید.
چه مواردی مشمول معاملات آتی میگردند؟
معاملات فیوچرز یا قراردادهای آتی استاندارد، بوسیله کالاهای متنوع و مبادلات آتی تعریف شده است. بسیاری از “کالاها” وجود دارند که قراردادهای آینده مربوط به آنها هستند و به آنها commodity گفته میشود. تقریباً برای هر کالایی میتوان قرارداد آتی را تعریف کرد.
به عنوان مثال، برخی از مواد غذایی، سوخت های مختلف، فلزات گرانبها، اوراق بهادار، انواع ارز و حتی برخی از محصولات دور از تصور مانند تراشه های نیمه هادی، از محصولاتی است که با معاملات فیوچرز مورد معامله واقع میشوند.
کالاهای معمولی شامل مواد غذایی (از قبیل کالاهای اساسی مانند گندم، شکر، ذرت، سویا، برنج، چای)، فلزات گرانبها (از جمله طلا، نقره، مس و غیره)، ارز (مانند دلار، یورو، فرانک سوئیس، ین و غیره)، فهرست سهام ( به عنوان مثال کارخانجات تولیدی و داروسازی)، محصولات مالی (مانند اوراق بهادار خزانه داری) و حتی برخی از کالاهای بسیار ویژه مانند قطعات الکترونیک برای محافظت در برابر نوسانات نرخ بهره پیش فروش میشوند.
برخی از داستان های معاملات بزرگ آتی نشان میدهد که چگونه با پیش بینی درست آینده میتوان ثروت عظیمی را حاصل کرد و یا بدون تحلیل کافی از دست داد.
اگر در بازار ارز های دیجیتال تازه وارد هستید و میخواهید تمامی مفاهیم و نکات مربوط به این بازار را بشناسید و یک سرمایه گذاری موفق داشته باشید پیشنهاد می کنیم از دوره ارز دیجیتال استفاده نمایید.
ویژگیهای معاملات فیوچرز کدامند؟
قراردادهای آتی به طور معمول در بازارهای معاملات مالی، ویژگیهای خاص خود را دارند که آنها را از دیگر معاملات متمایز میکند، تعدادی از این خصوصیات در زیر آمده است:
مدیریت خطر یا ریسک: معاملات فیوچرز میتوانند به عنوان حفاظی در مقابل ریسکهای احتمالی معاملات استفاده شوند. این نوع معامله برای برخی از معامله گران از جمله کشاورزان مطلوب است، آنها محصولات خود را پیش فروش میکنند، برای آنکه اطمینان خاطر حاصل کنند که پس از برداشت محصول از ریسک پایین آمدن قیمت در امان هستند. این نوع معامله همان قرارداد آتی است که ریسک بالا در پایین رفتن قیمت را از بین میبرد.
استفاده از اهرم: اهرم یا Leverage، قابلیتی است که در قراردادهای آتی کاربرد دارد. برای نمونه فرض کنید یک معاملهگر با اهرم 1:2، میتواند تا دو برابر اعتبار خود سهام یا اوراق قرضه را با قرارداد آتی خریداری نماید. پس در اینصورت تا دو برابر نیز سود خواهد کرد ولی توجه داشته باشید در محاسبات اشتباه، ضرر او نیز دو برابر خواهد شد.
دیگر ویژگی های معاملات آتی کدامند؟
استفاده از پوزیشن فروش: در قراردادهای آتی امکان به کارگیری از پوزیشن شورت یا Short، برای معامله فروش یا Sell وجود دارد. در حالتی که یک معاملهگر پیش بینی کند که کالایی با نزول قیمت مواجه است و یا به عبارتی ارزش یک دارایی رو به کاهش خواهد رفت، او قادر خواهد بود با استفاده از پوزیشن فروشِ قرارداد آتی، سود مطلوبی را کسب نماید.
جذب کردن نقدینگی: استفاده از معاملات فیوچرز میتواند راه حلی برای جذب کردن نقدینگی به حساب آید. معاملات آتی میتواند سرمایههای سرگردانِ معاملهگران را در بازارهای مالی از جمله بازار بورس و بازار ارز به کار گیرد.
دارایی های گوناگون: در برخی شرایط امکان دارد که معامله واقعی بعضی از کالاها برای معامله گران سخت باشد. به طور نمونه در نظر بگیرید که یک فرد معاملهگر در نظر دارد که ده ماشین سنگین را خریداری کند، در این صورت تحویل این محصول عظیم به صورت فیزیکی و فروش دوباره آن به شخص دیگری کاری عبث به نظر میآید. در چنین موقعیتی بهترین کار استفاده از معاملات آینده خواهد بود.
مشخص کردن قیمت: در برخی از بازارهای مالی که انجام معامله در آنها به صورت واقعی و فیزیکی سخت است، قیمت یا بهای موضوع معامله با عقد قراردادهای آتی مشخص میشود.
سودمندی های معاملات آینده کدامند؟
– سرمایه گذاران می توانند از قراردادهای آتی استفاده کنند تا قیمت یک دارایی اساسی را پیش بینی کنند.
– شرکت ها میتوانند قیمت مواد اولیه یا کالاهایی را که میفروشند هدج کنند تا در برابر حرکات نامطلوب قیمت محافظت شوند.
– در معاملات فیوچرز ممکن است فقط نیاز به واریز بخشی از مبلغ قرارداد توسط یک کارگزار داشته باشد و لازم نباشد همه مبلغ را پرداخت کند.
نکات منفی قراردادهای آتی کدامند؟
– این خطر برای سرمایه گذاران وجود دارد که به دلیل استفاده از اهرم های آتی، میتوانند بیش از مبلغ سرمایه اولیه را از دست بدهند.
– سرمایه گذاری در معاملات فیوچرز ممکن است از حرکت قیمت به سوی قیمت های مطلوب جلوگیری کند.
– معاملات مارجین یا حاشیه ای میتواند یک شمشیر دو لبه باشد، به این معنی که میزان سود برای معامله گران تقویت میشود، اما احتمال دارد زیان های زیادی نیز به همراه داشته باشد.
مدیریت ریسک چگونه قراردادهای آتی را پوشش میدهد؟
معاملات فیوچرز برای خریدار و فروشنده این امکان را فراهم میکند که بتوانند خود را از پیشامد خطرات احتمالی که ممکن است در آینده کالاهای مورد نظرشان را در برگیرد، حفظ کنند. به عنوان مثال یک شرکت میتواند با استفاده از پوزیشن لانگ Long کالای خاصی را که تمایل دارد، خریداری کند. این شرکت میتواند با معاملات آینده، کالایی را خرید کند تا نیاز خود به آن کالا را برآورده نماید.
مثالی از معامله خرید آتی آن است که شرکتی برای 6 ماه آینده خود نیاز به چند تن آهن دارد، در حال حاضر هر کیلو آهن 11000 تومان قیمت دارد، شرکت با یک قرارداد خرید آتی آهن مورد نیاز خود را به قیمت هر کیلو 10000 تومان میخرد. بدین سان این شرکت با یک قرارداد خرید آتی، ریسک افزایش قیمت را خنثی مینماید.
مثالی از قرارداد فروش آتی آن است که یک تولید کننده، میخواهد در آینده چندین تن آهن را به مشتری خود بفروشد، هم اکنون آهن کیلویی 11000 تومان قیمت دارد، این شرکت به عنوان فروشنده نمیداند که در شش ماه آینده، آهن چه قیمتی خواهد داشت، به همین دلیل چندین تن آهن را به مشتری خود به قیمت کیلویی 10000 تومان به فروش میرساند. از این طریق این شرکت ریسک کاهش قیمت آهن را از خود دور مینماید.
در این دو مثال میبینیم که یکی از دلایل عمده در عقد معاملات فیوچرز، نداشتن اطمینان معامله گران از اتفاقات آینده و حفظ کردن سرمایه شان از بالا و پایین رفتن قیمت میباشد. با عقد این قراردادها، ریسک قراردادهای بین خریدار و فروشنده کاهش مییابد.
نقش سفته بازی در بازار قراردادهای آتی چیست؟
یک شخص تجاری، به عنوان نمونه یک کشاورز یا یک صادرکننده، امکان دارد آینده مالی خود را در معرض خطر ببیند. برای جبران این ریسک، آنها میتوانند با یک قرارداد آتیِ خرید یا فروش، از دارایی خود محافظت کنند.
هر سرمایه ای که در بازار نقطهای یعنی بازار واقعیِ فعلی ایجاد کنند یا از دست بدهند، میتوانند در بازار مالی از دست بدهند و یا تامین کنند تا اختلاف پیش آمده را جبران کنند. به عمل این اشخاص هِدج کردن یا hedging گفته میشود، اینها افرادی هستند که برای محافظت از خود در برابر ضرر مالی یا سایر شرایط نامطلوب دنبال راه حلی هستند.
از طرف دیگر، شما می توانید بدون داشتن مشاغل تجاری، توسط معاملات آتیِ قراردادهای خرید یا فروش، خریداری و یا فروش خود را به انجام رسانید. به عنوان مثال، اگر اعتقاد دارید که امسال نرخ بهره بالا میرود، می توانید قراردادهای آتی اوراق قرضه دولتی خود را با پوزیشن شورت بفروشید.
به یاد داشته باشید که با بالا رفتن نرخ بهره، بهای اوراق قرضه کاهش می یابد و بنابراین اگر درست عمل کرده باشید، میتوانید با درگیر کردن سپرده خود در معاملات فیوچرز، سود عظیمی برای خود بسازید.
گروهی از افراد که هِدج نمیکنند، اما در بازار برای گرفتن سود وارد معامله میشود، سفته بازها یا speculators هستند. نسبت هدج کاران به سفته بازان تقریبا 3 : 1 است. سفته بازان برای اطمینان از وجود فعال و بازارهای نقدینگی بسیار مفید هستند.
مفهوم معاملات فیوچرز در بازار ارز دیجیتال چیست؟
تا به حال دیدیم که قراردادهای آتی بیشتر در حوزه کالاهای فیزیکی بکار گرفته میشوند. البته در حال حاضر معاملات آتی پای خود را به دنیای ارز دیجیتال باز کرده است.
به طور نمونه معاملات آینده بیت کوین، نمونه ای از قراردادهای آتی است که در آن معامله گران قادرند حتی بدون آنکه بیت کوینی در دست داشته باشند، مستند بر پیشبینی خود از قیمت آینده این ارز، برای خرید یا فروش آن اقدام میکنند. در حقیقت بستن قراردادهای آتی بیت کوین با تکیه بر معاملات پر خطر مالی که به آن سفتهبازی یا Speculation گفته میشود، انجام پذیر خواهد بود.
بهتر است با طرح یک مثال، با تاثیر قرارداد آتی بیت کوین بیشتر آشنا شویم. تصور کنید دو معامله گر برای مصون ماندن از ریسک بالا و پایین رفتن قیمت، یک قرارداد آتی امضا نمایند.
مانور بازارساز در بازار
حضور پرقدرت بازارساز بار دیگر نقشه های سفته بازان برای ماهی گرفتن از آب گل آلود بازار ارز را خنثی کرد و مانع تاثیر هیجانات غیر اقتصادی بر بازار ارز شد بطوریکه طی ۳ روز گذشته شاهد کاهش حدود ۵۰۰ تومانی نرخ ارز در بازار آزاد بودیم.
به گزارش گلدنیوز، در حالیکه طی یکی دو سفته در بازار ارز و دلایل آن هفته گذشته بازار ارز بر اثر اخبار سیاسی ناشی از توقف مذاکرات احیای برجام و جنگ روانی در رسانه ها شاهد نوسانات افزایشی بود اما حضور پرقدرت بازارساز و افزایش عرضه ارز، مانع سقف شکنی دلار شد و نرخ این ارز بار دیگر به کانال 32 هزار تومانی بازگشت.
دلار 33 هزار تومانی در بازار تهران و هرات چندان دوام نداشت و قیمت این ارز در هر دو بازار در روزهای اخیر مجددا وارد کانال 32 هزار تومان شده است؛ قیمت دلار عصر دیروز در معاملات در محدوده 32 هزار و 300 تومان در نوسان بود و پیش بینی میشود روند نزولی قیمت ها امروز نیز در بازار ادامه داشته باشد.
در بازار متشکل ارزی نیز در روزهای اخیر، حجم روزانه معاملات 10 میلیون دلار با نرخ میانگین 31 هزار و 300 تومان است؛ روند معاملاتی در این بازار نشانگر موفقیت بازارساز در کاهش التهابات ارزی است و تداوم این روند نوید بخش ثبات و تعادل بیشتر در بازار خواهد بود.
همچنین در سامانه نیما نیز طبق اعلام بانک مرکزی روزانه به طور میانگین حدود یک میلیارد دلار عرضه و بیش از 150 میلیون دلار معامله را شاهد بوده ایم که بیانگر مازاد عرضه بر تقاضا در این بازار به عنوان مهمترین و بزرگترین بازار ارزی کشور است.
آنطور که علی صالحآبادی رئیس کل بانک مرکزی میگوید: هیچ مشکلی بابت تامین ارز در بازار وجود ندارد و تامین ارز به خوبی در حال انجام است. به گفته صالح آبادی در شش ماهه ابتدایی سال جاری معادل 22 میلیارد و 430 میلیون دلار در سامانه نیما معامله ارز انجام شده در حالی که این میزان در مدت مشابه سال گذشته معادل 12 میلیارد و 362 میلیون دلار بود که این آمار بیانگر رشد 80 درصدی معاملات در نیما در سال جاری است.
توان بالای بازارساز برای اثرگذاری در بازار ارز/ قدرت مانور بانک مرکزی در بازار ارز زیاد شد
علاوه بر افزایش عرضه ارز از سوی بازارساز در نیما و حجم بالای معاملات در بازار متشکل، خبرهای جدید درباره آزادسازی منابع ارزی بلوکه شده ایران نیز میتواند به ایجاد تعادل در بازار ارز کمک کند؛ درآمدهای ارزی همواره یکی از مهمترین عوامل در به تعادل رسیدن بازار ارز بوده است. در صورت آزاد شدن و بازگشت منابع ارزی بلوکه شده ایران در کشورهای دیگر، نوسانات بازار ارز رفع و ثبات نسبی را شاهد خواهیم بود.
به اذعان کارشناسان، آزادسازی قریب الوقوع 7 میلیارد دلار از منابع ارزی بلوکه شده ایران در کره جنوبی که بنا بر اعلام مقامات رسمی کشور در حال طی مراحل نهایی است نقش بسزایی در باز شدن دست بازارساز برای کنترل بازار ارز خواهد داشت.
علاوه بر منابع ارزی بلوکه شده، منابع ارزی بانک مرکزی برای مدیریت بازار ارز از محل اصلاح سیاست های ارزی و حذف ارز 4200 تومانی نیز افزایش داشته که همین موضوع قدرت مانور بازارساز در بازار را بیشتر کرده است؛ طبق تاکید رییس کل بانک مرکزی، با اجرای سیاست عادلانه سازی یارانه ها و حذف ارز 4200 تومانی تقاضاهای کاذب در بازار ارز کاهش پیدا کرده و نیازها واقعی شده است؛ در واقع نیاز ارزی کاذب برای ارز 4200 بالا بود و با حذف این موضوع ارز قابل ملاحظه برای فروش در سامانه نیما وجود دارد و صرافی ها توانند از این ارزها برای تامین کالاهای اساسی و غیر اساسی استفاده کنند.
همچنین تسهیل مقررات در زمینه بازگشت ارزهای صادراتی و اقدامات مناسب صادرکنندگان در زمینه بازگشت ارز نقش مهمی در رفع نیازهای وارداتی داشته است. در این زمینه رئیس کل بانک مرکزی با اشاره به فعالیت های صادرکنندگان گفت: صادرکنندگان فعالیت های درخور توجهی در زمینه بازگشت ارز داشتند و در شکل حواله و اسکناس عرضه های خوبی داشتند و امیدواریم با عمق بخشی به این بازار به افزایش حجم عرضه ها کمک کنیم.
همچنین بانک مرکزی در راستای ثبات بخشی به بازار ارز و جلوگیری از اثرات نامطلوب نوسانات و تلاطمات شدید نرخ های ارز بر انتظارات تورمی اقدامات قابل توجهی در راستای مدیریت تقاضای ارز، مهار و کنترل فعالیتهای سفتهبازانه و قاچاق ارز، اولویتبندی نیازهای وارداتی انجام داده است که مهمترین آثار آن کاهش انحراف معیار نرخ دلار در بازار غیررسمی و تأمین ارز موردنیاز برای واردات کالاها به کشور بوده است.
مدیریت عرضه و تقاضای ارز و نرخ توافقی
مدیریت بازار ارز در مواجهه با نوسانات بازار با تقویت بازار متشکل ارزی از طریق فراهم ساختن امکان فروش ارزهای صادراتی با نرخ توافقی به صرافیها و امکان معامله توافقی ارز در بازار متشکل ارزی و نیز تسهیل مقررات مربوط به تقاضای بازار در حوزه اسکناس ازجمله مهمترین اقدامات بانک مرکزی در یک سال گذشته بهمنظور ثبات بخشی به بازار ارز به شمار میروند.
یکی از مهمترین اقدامات بانک مرکزی در یک سال گذشته که به اواخر خردادماه بازمیگردد که بانک مرکزی برای ساماندهی بازار ارز در تعامل با کانون صرافیها، صرافیهای معتبر و صادرکنندگان به این جمعبندی رسید که بازار توافقی عرضه و تقاضا راهاندازی شود.
بازار ارز توافقی در حال حاضر نسبت به روزهای ابتدایی به بلوغ کافی رسیده و حجم مبادلات روزانه در آن بیش از 10 میلیون دلار است. ایجاد تابلوی مجزای معاملات توافقی و انتشار لحظه ای نرخ و حجم معاملات و تقاضاها در بازار ارز توافقی از طریق سامانه بازار متشکل برای عموم مردم و فعالان بازار از جمله اقداماتی است که نقش مهمی در شفاف سازی و تعمیق این بازار داشته است.
علاوه بر اینها اخیرا و با ابلاغ بانک مرکزی امکان اعلام نرخ خرید و فروش ارز توسط هر صرافی به صورت برخط از طریق سامانه بازار متشکل نیز فراهم شده و کلیه صرافی های موظفند نرخ سفته در بازار ارز و دلایل آن های خرید و فروش خود را علاوه بر ویترین صرافی در درگاه یکپارچه اعلام نرخ ارز صرافی ها نیز اعلام کنند.
تلاش بی حاصل سفته بازان برای موج سواری بر روی اخبار منفی
برخی کارشناسان معتقدند نوسانات اخیر بازار ارز بیشتر از آنکه تحت تاثیر عوامل بنیادین اقتصادی و عرضه و تقاضا باشد متاثر از جو روانی و اخبار منفی عدم موفقیت مذاکرات برجام است، اما در پس انتشار چنین خبری چه هدفی مستتر و پنهان است؟
در پاسخ به این سوال باید به یک اصل کلی اشاره کرد که دلالان و سفته بازان از یک طرف و دشمنان از جانب دیگر پاشنه آشیل اقتصاد ایران را در به هدف رسیدن اغراض خود که کسب منعفت برای دلالان و تضعیف اقتصاد برای دشمنان است در انتشار اخبار جعلی عدم چشم انداز روشن مذاکرات می بینند ، متاسفانه در این میان برخی از شهروندان نیز تحت تاثیر این اخبار متقاضی خرید ارز و برخی فعالان اقتصادی نیز از عرضه ارز خود به بازار خودداری می کنند که در نتیجه افزایش تقاضا و عدم عرضه بالطبع هیجان و نوسان در بازار ارز ایجاد می شود و تعادل بازار از دست خواهد رفت.
سوار شدن بر موج بدبینانه و عدم حصول توافق پیش از آنکه در واقعیت نشانه ای از توافق یا عدم توافق را شاهد باشیم خطی است که دشمنان طراحی کرده اند و فرصت طلبان و سودجویان با این حربه درصدد رسیدن به اغراض خود با این ترفند هستند.
با تمام این تفاسیر طی روزهای اخیر بازار ارز با کاهش محسوس قیمتها همراه شده است؛ فعالان بازار از افزایش فشار فروشندهها در بازار میگویند و تأکید دارند که در صورت ادامه همین روند میتوان بهزودی شاهد ریزش بیشتر قیمتها در بازار بود.
دیدگاه شما