نحوه حفظ سود ترید در بایننس با استفاده از حد ضرر یا استاپ لاس شناور
معامله در بازارهای مالی بزرگ مثل نگاه کردن به پازلی است که همیشه چند تکه از آن را ندارید. در این بازارها حتی اگر تمام عوامل تاثیر گذار بر روند قیمت را در نظر بگیرید، تحلیل تکنیکال بدانید، به اخبار و تحلیل فاندامنتال توجه کنید و بر احساسات خود کنترل داشته باشید، باز هم باید بدانید که معامله شما با ریسک همراه است. با استفاده از این ابزارها شما فقط میتوانید ریسک معاملات خود را کنترل کرده و کاهش دهید، اما هیچ وقت خبری از حذف کامل ریسک در معاملات نخواهد بود.
تفاوت معاملهگران حرفهای با تازهکارها در این است که آنها ریسک معاملات خود را مشخص میکنند و بر اساس مقدار ریسک موجود، سرمایهگذاری میکنند.
یکی از نکات مهمی که معاملهگران حرفهای، پس از سرمایهگذاری رعایت میکنند، استفاده از حد ضرر شناور یا تریلینگ استاپ لاس (Trailing Stop Loss) است. در ادامه با ما همراه باشید تا استفاده از استاپ لاس شناور که یکی از ابزارهای مدیریت بهتر سرمایه است را یاد بگیریم.
استاپ لاس یا حد ضرر چیست و چه کاربردی دارد؟
به بیان ساده، حد ضرر یا استاپ لاس معمولی در معاملات، با این هدف استفاده میشود که میزان ضرر خود را مدیریت کنیم.
فرض کنیم قیمت اتریوم اکنون ۱۰۰ دلار است و ما پیش بینی میکنیم، قیمتش امروز نهایتا به ۱۱۰ دلار میرسد، هدف فروش خود را روی ۱۱۰ دلار قرار میدهیم.
اما از آن طرف احتمال دارد به دلایل مختلف، پیش بینی ما درست از آب درنیاید و روند قیمتی اتریوم نزولی شود، در اینصورت نیز نباید اجازه دهیم معامله ما از یک مقدار معینی بیشتر در ضرر برود.
پس به عنوان مثال ضرر معامله خود را روی ۹۵ دلار قرار میدهیم. با این فرض که اگر پیش بینی ما درست نبود و قیمت نزولی شد، اتریوم های ما را با ۵ درصد ضرر و در قیمت ۹۵ دلار بفروشد. به این ترتیب ما از اینکه معامله ما بیشتر از ۵ درصد ضرر بدهد، جلوگیری کردیم و به این ترتیب سرمایه خود را به خوبی مدیریت کردهایم.
صرافی بایننس که یکی از بزرگترین صرافیهای ارز دیجیتال است، چند ماه پیش قابلیت جدیدی به نام OCO به پلتفرم معاملاتی خود اضافه کرد که با استفاده از این قابلیت، تریدرها میتوانند برای هر معامله خود، نقطه فروش و استاپ لاس را بطور همزمان مشخص کنند.
بنابراین، حد ضرر یا استاپ لاس برای به حداقل رساندن ضرر در معاملات مورد استفاده قرار میگیرد.
حد ضرر شناور یا تریلینگ استاپ لاس چیست؟
اما برای معاملهگرانی که میخواهند علاوه بر به حداقل رساندن ضرر خود در معاملات، سودهای خود را نیز به حداکثر مقدار ممکن برسانند، ابزار دیگری به نام تریلینگ استاپ لاس یا استاپ لاس شناور مطرح میشود.
برای درک بهتر استاپ لاس یا حد ضرر شناور بیایید مثالی را با هم بررسی کنیم.
فرض کنید قیمت فعلی اتریوم، ۱۰۰ دلار باشد و شما به عنوان یک تریدر و بر اساس نمودار قیمت اتریوم پیش بینی میکنید قیمت آن در چند روز آینده روند صعودی خواهد داشت.
اهداف قیمتی که با توجه به تحلیل شما، اتریوم به آنها خواهد رسید، به ترتیب، ۱۱۰، ۱۲۰، ۱۳۰ و ۱۴۰ دلار است و حد ضرری که بر اساس استراتژی معاملاتی خود میخواهید در نظر بگیرید، ۵ درصد (روی قیمت ۹۵) است.
بسته به اینکه استراتژی معاملاتی تریدر چگونه باشد، سرمایه خود را به چندین بخش تقسیم کرده و برای هر بخش، اهداف قیمتی متفاوتی در نظر میگیرد.
مثلا اگر ۱ اتریوم در قیمت ۱۰۰ دلار خریده باشید و بخواهید برای آن تارگت فروش و استاپ لاس مشخص کنید، یکی از سادهترین استراتژیهای معاملاتی که میتوان برای آن در نظر گرفت، فروش پلهای به صورت زیر است:
استراتژی اول؛ استاپ لاس یا حد ضرر ثابت
- ثبت سفارش فروش ۰.۲۵ اتریوم در قیمت ۱۱۰ دلار، یعنی با ۱۰ درصد سود و قرار دادن حد ضرر در قیمت ۹۵ دلار، یعنی با ۵ درصد ضرر.
- ثبت سفارش فروش ۰.۲۵ اتریوم در قیمت ۱۲۰ دلار، یعنی با ۲۰ درصد سود حد و سود ضرر را کجا قرار دهیم؟ حد و سود ضرر را کجا قرار دهیم؟ و قرار دادن حد ضرر در قیمت ۹۵ دلار، یعنی با ۵ درصد ضرر.
- ثبت سفارش فروش ۰.۲۵ اتریوم در قیمت ۱۳۰ دلار، یعنی با ۳۰ درصد سود و قرار دادن حد ضرر در قیمت ۹۵ دلار، یعنی با ۵ درصد ضرر.
- ثبت سفارش فروش ۰.۲۵ اتریوم در قیمت ۱۴۰ دلار، یعنی با ۴۰ درصد سود و قرار دادن حد ضرر در قیمت ۹۵ دلار، یعنی با ۵ درصد ضرر.
با توجه به برنامه معاملاتی که در بالا در نظر گرفتیم، میانگین سود ما، ۲۵ درصد و حد ضررمان نیز ۵ درصد خواهد بود.
اما اگر یکبار دیگر به استراتژی معاملاتی پیشنهاد شده در بالا نگاهی بیندازیم، میفهمیم که حالت های بهینهتری که علاوه بر تحقق ضرر کمتر، سود بیشتری نیز عایدمان شود، وجود دارد.
یعنی حد ضرری که در هر مرحله قرار داده شده به صورت هوشمندانه انتخاب نشده است.
رسیدن قیمت به هدف اول
فرض کنید قیمت اتریوم به ۱۱۰ دلار برسد، یعنی تارگت اولی که برای آن قرار داده شده را بزند و ۰.۲۵ از اتریومهای ما با قیمت ۱۱۰ دلار فروخته شود، سپس قیمت مثلا تا ۱۱۵ دلار بالا رود و از آنجا روند نزولی شده و به ۹۵ دلار برسد. با رسیدن قیمت به ۹۵ دلار، سه موقعیت باز دیگری که داریم، هر کدام با ۵ درصد ضرر بسته میشوند.
یعنی با این استراتژی، با وجود اینکه قیمت اتریوم به هدف اولی که برای آن پیش بینی کرده بودیم، رسیده، ولی ترید اول ما با ۱۰ درصد سود و سه معامله باز بعدی با ۵ درصد ضرر بسته میشوند. یعنی از کل ۱ اتریومی که داشتیم، ۰.۲۵ اتریوم با ۱۰ درصد سود و ۰.۷۵ اتریوم با ۵ درصد ضرر معامله شدهاند، در نتیجه در مجموع، ۱.۲۵ دلار ضرر کردهایم.
بنابراین با وجود اینکه قیمت اتریوم به تارگت اول رسیده، ما ۱.۲۵ درصد ضرر کردهایم، ۱ دلار از دست دادهایم و ۱۰۰ دلارمان تبدیل به ۹۸.۷۵ دلار شده است. در صورتی که اگر کل اتریومهای خود را در تارگت اولی که برای آن پیش بینی کرده بودیم، یعنی در قیمت ۱۱۰ دلار فروخته بودیم، ۱۰ دلار سود کرده بودیم و ۱۰۰ دلارمان تبدیل به ۱۱۰ دلار شده بود.
رسیدن قیمت به هدف دوم
حالا فرض کنید قیمت اتریوم پس از رسیدن به تارگت اول، یعنی ۱۱۰ دلار و فروش ۰.۲۵ از اتریومها در این قیمت، به روند افزایشی خود ادامه داده و به تارگت دومش نیز برسد و معامله دوم ما نیز در قیمت ۱۲۰ دلار و با ۲۰ درصد سود بسته شود. اما پس از ۱۲۰ دلار، روند قیمتی اتریوم تغییر کند و نزولی شود و تا ۹۵ دلار کاهش یابد. در اینصورت دو موقعیت باز دیگری که داشتیم هر دو در قیمت ۹۵ دلار و با ۵ درصد ضرر بسته میشوند.
در این شرایط، مقدار سود و زیان معاملات ما به ترتیب، برای دو معامله اول، با ۲۰ و ۲۰ درصد سود و برای دو موقعیت باز بعدی با ۵ درصد ضرر بسته خواهد شد و بنابراین در مجموع ۵ درصد سود کردهایم. یعنی ۱۰۰ دلار ما تبدیل به ۱۰۵ دلار شده است.
رسیدن قیمت به هدف سوم
حالا شرایطی را فرض میکنیم که قیمت اتریوم در یک روند صعودی قوی قرار دارد، و به سه تارگت اولی که برای آن در نظر گرفتیم میرسد. یعنی معامله اول با ۱۰ درصد سود، معامله دوم با ۲۰ درصد سود و معامله سوم با ۳۰ درصد سود بسته شود. اما پس از رسیدن قیمت به ۱۳۰ دلار، روند تغییر کرده و نزولی شود و تا ۹۵ دلار پایین بیاید. در اینصورت موقعیت چهارم، در قیمت ۹۵ دلاری که به عنوان استاپ لاس برای آن مشخص کرده بودیم و با ۵ درصد ضرر فروخته میشود.
در این حالت، مقدار سود کلی ما برای معامله این ۱ اتریوم، ۱۳.۷۵ درصد خواهد بود و ۱۰۰ دلارمان تبدیل به ۱۱۳.۷۵ دلار خواهد شد.
رسیدن قیمت به هدف چهارم
اما اگر اتفاق یا عامل ناگهانیای رخ ندهد که باعث تغییر در روند نمودار شود و قیمت به هر چهار تارگتی که برای آن پیشبینی کردیم، برسد، معاملات ما به ترتیب با ۱۰، ۲۰، ۳۰ و ۴۰ درصد سود بسته میشود و سود نهایی ما از معامله این ۱ اتریوم، ۲۵ درصد خواهد بود. یعنی ۱۰۰ دلار ما تبدیل به ۱۲۵ دلار خواهد شد.
استراتژی دوم؛ استفاده از حد ضرر یا استاپ لاس شناور
باز هم برای درک بهتر، همان مثال قبل را در نظر میگیریم.
یعنی فرض میکنیم، ۱ اتریوم را در قیمت ۱۰۰ دلار خریدهایم و حالا میخواهیم برای آن، اوردر یا سفارش فروش به همراه استاپ لاس یا حد ضرر را طوری تنظیم کنیم که هم ضررمان حداقل شود و هم بیشترین سود ممکن نصیبمان شود.
در این استراتژی معاملاتی نیز مانند مرحله قبل در ابتدا، ۱ اتریوم خود را به ۴ بخش تقسیم میکنیم و دقیقا مانند قبل، سفارش فروش آنها را به ترتیب در قیمتهای ۱۱۰، ۱۲۰، ۱۳۰ و ۱۴۰ دلار قرار داده و حد ضرر را نیز برای همه آنها در قیمت ۹۵ دلار قرار میدهیم.
اما بکارگیری حد ضرر شناور زمانی معنی پیدا میکند که قیمت اتریوم به تارگت اولی که برای آن در نظر گرفتیم، یعنی ۱۱۰ دلار میرسد.
با رسیدن قیمت اتریوم به ۱۱۰ دلار، ۰.۲۵ از اتریومهای ما با ۱۰ درصد سود در این قیمت به فروش میرسد. اما الان وقت آن میرسد که حد ضرر سه موقعیت باز دیگری که داریم را تغییر دهیم.
رسیدن قیمت به هدف اول
فرض کنید قیمت اتریوم، مانند مثال اولی که گفتیم، ۱۱۰ دلار را رد کرده و الان در قیمت ۱۱۵ دلار قرار دارد.
در اینصورت به سه موقعیت باز خود مراجعه کرده و مقدار استاپ لاس را در هر سه آنها از ۹۵ دلار به ۱۱۰ دلار تغییر میدهیم.
با اعمال این تغییر، اگر قیمت اتریوم از ۱۱۵ دلار بیشتر نشود و روند نزولی در پیش بگیرد، هر سه موقعیت باز ما در قیمت ۱۱۰ دلار، یعنی همه آنها با ۱۰ درصد سود به فروش میرسند.
از آن طرف هم اگر به روند صعودی خود ادامه دهد و به تارگت دوم ما که ۱۲۰ دلار است برسد، افسوس نمیخوریم که چرا همه اتریومهای خود را در قیمت ۱۱۰ دلار فروختیم.
بنابراین اگر قیمت اتریوم مانند حالتی که در استراتژی اول بررسی کردیم، فقط به تارگت اول بخورد و برگردد، هر ۴ موقعیت ما با ۱۰ درصد سود بسته میشود. یعنی ۱۰۰ دلارمان تبدیل به ۱۱۰ دلار میشود که نسبت به حالت قبلی که ۱۰۰ دلارمان تبدیل به ۹۸.۷۵ دلار شده بود، ۱۱.۲۵ دلار سود کردهایم.
رسیدن قیمت به هدف دوم
حالا حالتی را در نظر میگیریم که قیمت اتریوم علاوه بر تارگت اول، تارگت دوم، یعنی ۱۲۰ دلار را نیز بزند و رد کند.
در این شرایط، موقعیت اول ما با ۱۰ درصد سود و موقعیت دوم با ۲۰ درصد سود بسته شده است.
پس از عبور قیمت از ۱۲۰ دلار، باید فوراً به دو موقعیت باز خود رجوع کرده، و حد ضرر آنها را که در مرحله قبل از ۹۵ دلار به ۱۱۰ دلار تغییر داده بودیم، این بار از ۱۱۰ دلار به ۱۲۰ دلار افزایش دهیم. با افزایش استاپ لاس این دو موقعیت باز، اگر اتریوم دیگر به روند صعودی خود ادامه ندهد و وارد یک سیر نزولی شود، دو موقعیت بازی که داشتیم هر دو در قیمت ۱۲۰ دلار بسته میشوند.
یعنی موقعیت اول ما با ۱۰ درصد سود و موقعیتهای دوم و سوم و چهارم، همه با ۲۰ درصد سود بسته میشوند.
سود نهایی ما در این حالت ۱۷.۷ درصد خواهد بود. یعنی ۱۰۰ دلار ما تبدیل به ۱۱۷.۵ دلار میشود که نسبت به شرایط مشابهی که از استاپ لاس شناور استفاده نکردیم، ۱۲.۵ دلار سود کردهایم.
رسیدن قیمت به هدف سوم
اگر روند صعودی تا رسیدن قیمت به سومین تارگتی که برای آن در نظر گرفتیم، ادامه پیدا کند، روال کار ما به صورت زیر خواهد بود.
با رسیدن قیمت به ۱۱۰ دلار، موقعیت اول با ۱۰ درصد سود بسته شده، و با عبور قیمت از ۱۱۰ دلار، فوراً به سه موقعیت باز دیگری که داریم رجوع میکنیم و استاپ لاسهای آنها را از ۹۵ دلار به ۱۱۰ دلار تغییر میدهیم.
روند صعودی ادامه پیدا کرده و تارگت دوم ما، یعنی ۱۲۰ دلار را میزند. موقعیت دوم نیز با ۲۰ درصد سود بسته میشود. پس از عبور قیمت از ۱۲۰ دلار، مجدداً به دو موقعیت حد و سود ضرر را کجا قرار دهیم؟ بازی که داریم مراجعه کرده، و استاپ لاس های آنها را از ۱۱۰ دلار به ۱۲۰ دلار تغییر میدهیم.
با تداوم روند صعودی و رسیدن قیمت به ۱۳۰ دلار، موقعیت سوم ما نیز با ۳۰ درصد سود بسته میشود. با عبور قیمت از ۱۳۰ دلار، به موقعیت آخری که داریم مراجعه کرده و استاپ لاس آن را از ۱۲۰ دلار به ۱۳۰ دلار تغییر میدهیم.
در این شرایط اگر قیمت نتواند بازهم به روند صعودی خود ادامه دهد و مثلا از قیمت ۱۳۵ دلار، روند نزولی شود، موقعیت چهارممان نیز با ۳۰ درصد سود در قیمت ۱۳۰ دلار بسته میشود.
سود نهایی ما در این حالت برابر با ۲۲.۵ درصد خواهد بود، یعنی ۱۰۰ دلارمان تبدیل به ۱۲۲.۵ دلار میشود؛ که نسبت به شرایط مشابهی که از حد ضرر شناور استفاده نکردیم، ۸.۷۵ دلار سود کردهایم.
رسیدن قیمت به هدف چهارم
اگر تمام شرایط بر وفق مراد ما پیش رود و قیمت به هر چهار تارگتی که برای آن پیش بینی کرده بودیم برسد، مانند شرایط مشابهی که در قسمت استفاده از استاپ لاس معمولی بیان شد، معاملات ما به ترتیب با ۱۰، ۲۰، ۳۰ و ۴۰ درصد سود بسته میشود و مقدار سود نهایی ما برابر با ۲۵ درصد خواهد شد.
استفاده از اپلیکیشنهای هشداردهنده
تمام چیزی که تا اینجا برای استفاده از استاپ لاس شناور توضیح داده شد، استفاده از این ابزار به صورت دستی است. در برخی از صرافیها، این امکان وجود دارد، که در ابتدا مشخص کنید، اگر قیمت به مقدار مشخصی رسید، حد ضرر تمام معاملات آن ارز به صورت خودکار و توسط صرافی، ۵ درصد افزایش پیدا کند.
اما برای صرافیهایی مانند بایننس که هنوز چنین امکانی در آن وجود ندارد، تریدرها این کار را به صورت دستی انجام میدهند. اما مسئلهای که درباره تنظیم دستی استاپ لاس شناور وجود دارد این است که رصد کردن بازار به صورت دائم امکانپذیر نیست. برای حل این مشکل میتوان از اپلیکیشنهای مختلفی که با این هدف طراحی شدهاند استفاده کرد.
با استفاده از این اپلیکیشنها میتوان مشخص کرد که هر وقت قیمت یک ارز از یک مقدار مشخصی بیشتر یا کمتر شد، با یک پیام به شما اعلام کند.
در مثالی که در بالا بررسی کردیم، میتوان در اپلیکیشن تنظیم کرد که مثلا اگر قیمت اتریوم از ۱۱۰ دلار بیشتر شد به شما هشدار دهد. با دیدن هشدار اپلیکیشن شما به بایننس مراجعه کرده و استاپ لاس معاملات خود را تغییر میدهید.
سخن پایانی
نکتهای که بسیاری از معاملهگران ممکن است از آن غافل باشند، این است که استراتژی معاملاتی درست میتواند تاثیر بسیاری زیادی در موفقیت شما در معاملاتتان داشته باشد. و در یک استراتژی معاملاتی درست، حتما باید برای تمام معاملات، حد ضرر یا استاپ لاس در نظر گرفت، حالا یا استاپ لاس ثابت یا شناور.
استفاده از استاپ لاس شناور در کنار خرید و فروش پلهای میتواند به معاملهگران کمک کند تا بهینهترین استراتژی معاملاتی را داشته باشند.
حد ضرر به چه معناست و چگونه حد ضرر را تعیین کنیم؟
حدضرر چیست و چگونه حد ضرر را تعیین کنیم و نحوه تعیین حد ضرر در سرمایهگذاری
هنگامی که فعالیت خود را در عرصه بورس شروع حد و سود ضرر را کجا قرار دهیم؟ می کنید باید حواستان باشد تا ضرر نکنید و این امری طبیعی است. پس باید برای سهام خود حد سود و حد ضرر مشخص کنید. اما حد ضرر در بورس یعنی چه و نحوه محاسبه حد ضرر چگونه است؟
حد ضرر در بورس چیست؟
حد ضرر یا حد توقف که به آن استاپ لاس (Stop Loss) یا به اختصار SL نیز می گویند به این معناست که اگر قیمت سهام به حد ضرر یا حد توقف مشخص شده رسید باید سهام مورد نظر را بفروشید تا از ضرر بیشتر جلوگیری کنید در اصل هدفتان باید کاهش زیان و افزایش سود باشد. البته به این موضوع هم توجه داشته باشید که حتی کم شدن سود هم میتواند نوعی ضرر باشد. برای مشخص کردن حد ضرر باید عواملی را در نظر بگیرید که در ذیل به آنها اشاره می شود.
تعریف حد ضرر به زبان ساده
حد ضرر در بورس را به زبان ساده می توانیم مقدار پولی که بابت افت قیمت از دست می دهیم در نظر بگیریم و در همین زمان است که برای جلوگیری از ضرر بیشتر حد ضرر را تعیین می کنیم به عبارتی مقدار درصدی که از قیمت خرید کم میشود تا بیشتر از آن ضرر اتفاق نیوفتد همان درصد حدضرر است.
چه عواملی در تعیین حد ضرر تاثیر گذار هستند؟
- خط روند حمایت مهم یا کف قیمتی سهم
- فیبوناچی
- امواج الیوت
- الگوهای نموداری
- کف دوقلو
- الگوی سروشانه
- جابهجایی حد ضرر
تعیین حد شناور یا متغیر چیست؟ زمانی که موقعیت حد ضرر در بورس تغیر می کند و به نقطه ای بالاتر یا پایین تر پیش روی می کند را حد شناور یا متغیر می گویند.
نکاتی که در تعیین حد ضرر میتواند مفید باشد:
هیچ قانون کلی برای تعیین حد ضرر در معاملات بورسی وجود ندارد. اما برای تعیین این حد، نکتههای قابل توجهی وجود دارند که باید آنها را در نظر گرفت. مثلا میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- زمانی که قیمت سهام بالا رفت حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.
- یکی از اشتباهات رایج اشخاص این است که بدون دلیل فنی و منظقی حد ضرر را تغیر می دهند
- برای تعیین حد ضرر در بورس باید به این نکته توجه داشته باشید که حد ضرر نباید بیشتر از ۱۰ درصد مبلغ خرید باشد به این معنی که بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.
- تعیین حد برای معاملههای کوتاه مدت با تعیین حد برای معاملههای بلند مدت متفاوت است.
- البته باید گفت که هیچ قانون کلی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد و تعیین نقطه توقف یا حدضرر احتیاج به کمی تجربه و داشتن اطلاعات کافی از تحلیل تکنیکال دارد
امکان دارد شخصی که هدفش نوسان گیری باشد حد ضرر خود را 5 درصد زیر قیمت خرید بگذارد این در صورتی است که، شخی که هدفش سرمایه گذاری بلند مدت است 15 درصد زیر قیمت خرید حد ضرر را قرار می دهد.
پرکاربردترین روشهای محاسبه حد ضرر
- تعیین حد ضرر ثابت
- حد ضرر مکانیکال
- حدضرر تکنیکال و ترسیمی
روش محاسبه حد ضرر چگونه است؟ تعیین حد ضرر ثابت به دو روش زیر است:
تعیین مقدار ثابت عددی که شخص عددی ثابت و مشخص را برای حد ضرر خود مشخص می کند.
تعیین مقدار ثابت درصدی مانند مقدار ثابت عددی عمل می کند با این تفاوت که شخص درصد مشخصی را برای حد ضرر مشخص کرده و زمانی که قیمت سهم مد نظر به همان درصد و یا همان عدد ثابت حد ضرر رسید اقدام به فروش آن سهام می کند.
تعیین حد ضرر مکانیکال هم به انواع مختلفی تقسیم میشود که عبارت اند از:
آموزش متاتریدر ، آموزش کامل ابزارها و امکانات Meta trader
نرم افزار متاتریدر در میان تریدرها و بروکرهای فارکس بسیار رایج و محبوب می باشد. در متاتریدر علاوه بر وجود ابزارهای تحلیل تکنیکال می توان به تازه ترین داده ها و خبرهای بازار نیز دسترسی داشت. بروکرهای مختلف متاتریدر را به عنوان پلتفرمی برای اردرگذاری و سفارش معاملات در اختیار مشتریان خود می گذارند. در ادامه این مطلب آموزش متاتریدر و نحوه کار با آن و استفاده از ابزارها و امکانات آن توضیح داده می شود.
برای آموزش امواج الیوت کلاسیک و نحوه موج شماری به زبان ساده و مراجعه به دیگر دروس مربوط به سبک نئوویو به لینک زیر مراجعه کنید:
فهرست عناوین این مطلب
نمایش نمودار جدید
برای داشتن نمودار یک دارایی در قسمت مارکت واچ و کلیک راست بر روی آن وانتخاب chart window نمودار آن را می توانید ظاهر کنید.
در صورتیکه دارایی مورد نظر در لیست market watch موجود نبود می توان با کلیک راست در پنجره مارکت واچ و انتخاب symbols به دسته بندی دارایی ها دسترسی یافت.
به عنوان مثال جفت ارزهای زیر مجموعه FX Majors بر روی یکی از آنها دوبار کلیک کنید تا به لیست market watch اضافه شود.
آموزش متاتریدر ؛نصب اندیکاتور و اکسپرت بر روی متاتریدر
ابتدا اندیکاتور مورد نظر را دانلود کنید. بعد آن را کپی کنید. از نوار ابزار بالا بر روی file و بعد open data folder را کلیک کنید. در پوشه MQL4 وارد پوشه indicators شوید. در این پوشه اندیکاتور خود را پیست کنید.
اگر بر روی اندیکاتور کلیک کنید و بعد روی دکمه compile کلیک کنید و در پایین پنجره اروری مشاهده نشد، اندیکاتور سالم و قابل استفاده است. پنجره را ببندید و متاتریدر خود را یکبار بسته و دوباره باز کنید.
بر روی آیکن navigator کلیک کنید. ( می توان به جای بستن و دوباره بازکردن متاتریدر در navigator کلیک راست کرده و گزینه refresh را کلیک کنید.
نصب اکسپرت
برای نصب اکسپرت بر روی نمودار بایستی در file بر روی open data folder وارد پوشه اکسپرت شد و اکسپرت مورد نظر را در اینجا پیست نمود.
برای اضافه کردن اندیکاتور به نمودار با کلیک بر روی navigator و دوبار کلیک بر اندیکاتور مورد نظر، اندیکاتور به نمودار اضافه می گردد.
برای تغییر تنظیمات آن اندیکاتور می توان روی اندیکاتور در نمودار (تاکید می شود در نمودار) کلیک راست کنید. و گزینه properties را انتخاب کنید.
به عنوان مثال عدد مربوط دوره اندیکاتور RSI را در تب input می توان تغییر داد. همچنین در تب color می توان رنگ دیگری برای خط این اندیکاتور انتخاب نمود. ضخامت خط و یا نقطه چین بودن خط نیز قابل تغییر است.
در تب levels دو خط افقی 30 و 70 که در نمودار نیز قابل مشاهده است را می توانید تغییر دهید. در تب visualization تایم فریم هایی که می خواهید اندیکاتور نمایش داده شود قابل انتخاب است.
ساختن تمپلیت (Template)
هر تریدر برای خود یک استراتژی دارد. در استراتژی او شکل ظاهری نمودار، نحوه نمایش کندل ها، نوع اندیکاتورها و … مطابق با سلیقه تریدر و نوع استراتژی او نمایش داده می شود. تریدر می تواند با تنظیم همه موارد ذکر شده مطابق با حد و سود ضرر را کجا قرار دهیم؟ نظر خود یک تمپلیت ایجاد کند تا با اضافه کردن نمودار جدید و بارگذاری تمپلیت شکل ظاهری نمودار به سرعت، به همان شکل مورد نظر او تغییر کند.
برای این منظور با تغییر شکل نمودار و اضافه کردن اندیکاتورها و تغییر در تنظیمات اندیکاتور در نمودار راست کلیک می کنیم و save template را اتنتخاب می کنیم. در نمودار جدید با راست کلیک و انتخاب تمپلیت و انتخاب نام تمپلیت همان تنظیمات ظاهر می گردد.
به منظور اضافه کردن یک متن بر روی نمودار می توان در بالا برروی insert و بعد بر روی text کلیک نمود. با انتخاب محل مورد نظر در چارت و یک کلیک در پنجره باز شده متن مورد نظر را تایپ کنید.
در تصویر فوق در تب visualization تایم فریم هایی که می خواهید متن نمایش داده شود را می توانید تعیین کنید.
انتخاب تایم فریم در متاتریدر
تایم فریم های مختلف برای نمودار در نوار ابزار بالای نمودار قابل مشاهده است.
ابزارهای تحلیل تکنیکال
در نوار ابزار بالا در insert انواع ابزارهای تحلیل تکنیکال در دسترس هستند. خطوط، کانال، چنگال اندروز و … . پس از ترسیم هر کدام در نمودار برای ایجاد تغییراتی در آن کافیست برروی آن ابزار در نمودار دوبار کلیک کنید تا بتوانید آن را جابه جا کنید. همچنین با راست کلیک و انتخاب properties می توان در ظاهر و رنگ ابزار تغییر ایجاد نمود. انواع فیبوناچی ها در چارت را می توان ترسیم کرد. به عنوان مثال در تصویر زیر فیبوناچی ریتریسمنت نشان داده شده است.
با دو بار کلیک بر روی آن در نمودار این ابزار رسم شده فعال می شود. با کلیک راست بر آن و انتخاب properties می توان درصدهای فیبوناچی را تغییر داد.
انواع نمودار در متاتریدر
در آموزش متاتریدر نحوه نمایش قیمت در نمودار مهم در نظر گرفته می شود. نمودار می تواند به صورت های نمودار خطی، میله ای و کندل شمعی ژاپنی باشد. برای انتخاب یکی از این سه حالت در نوار ابزار بالای متاتریدر می توان هر کدام را انتخاب نمود.
در بالای متاتریدر دو گزینه وجود دارد که در تصویر زیر نشان داده شده است. سمت راست فضایی در سمت راست نمودار ایجاد می کند. گزینه سمت چپ باعث می شود که با ظاهر شدن هر کندل جدید نمودار به اندازه یک کندل به سمت چپ حرکت کند.
در تصویر بالا گزینه مشخص شده برای مدیریت نمایش نمودارهای مختلف به صورت همزمان است. با کلیک بر این گزینه همه نمودارها نمایش داده می شوند. می توان تعدادی از انها را مینیمایز کرد و بعد نحوه نمایش مابقی را با مراجعه به نوار ابزار بالا و کلیلک بر window تعیین نمود.
ترمینال
یکی از مهمترین بخش های آموزش متاتریدر نوار ابزار ترمینال است. در پایین متاتریدر terminal قرار دارد که شامل چند قسمت مختلف می باشد.
در بخش trade معاملات باز و مقدار موجودی (balance)، مقدار موجودی با در نظر گرفتن سود و زیان معاملات باز(equity) و مقدار آزاد سرمایه برای معاملات بعدی (free margin) نشان داده می شود.
در بخش exposure یک آمار کلی از پوزیشن های تریدر نشان داده می شود.
در بخش account history تاریخچه معاملات (معاملات بسته شده) نشان داده می شود. با کلیلک راست و انتخاب custom period می توان بازه زمانی دلخواه را وارد کرد.
در بخش alert تریدر می تواند با راست کلیک و بعد با کلیک بر create یک هشدار جدید ایجاد نماید. در واقع با این هشدار تریدر از رسیدن نرخ یا قیمت به یک عدد خاص از پیش تعیین شده مطلع می شود. در پنجره ظاهر شده نوع دارایی (سهام، جفت ارز و…) و قیمت ask یا bid تعیین می گردد. نوع هشدار می تواند به صورت صدا یا دریافت ایمیل باشد.
آموزش متاتریدر ؛ چگونگی باز کردن معامله در متاتریدر
در متاتریدر برای باز کردن معامله به دو شیوه می توان عمل کرد. در روش اول با یک کلیک معامله باز می شود. برای این منظور بر روی نمودار راست کلیک کرده و گزینه one click trading را انتخاب کنید تا در سمت چپ و بالای نمودار اضافه شود و با یک کلیک معامله باز شود.
در شیوه دوم در بالای متاتریدر آیکن new order وجود دارد که حد و سود ضرر را کجا قرار دهیم؟ با کلیک بر آن می توان با انتخاب pending order انواع اردر گذاری buy stop، buy limit، sell stop و sell limit را اجرا کرد. همچنین پیش از باز کردن معامله حد سود و حد ضرر برای معامله تعیین نمود. در همین پنجره با انتخاب market execution می توان معامله را در همان لحظه باز کرد.
می توان پس از باز کردن معامله روی خط سبز رنگ معامله موس را نگه داشت و در جهت معامله موس را حرکت داد و هر جا که موس رها شود همانجا حد سود (take profit) معامله می شود. اگر پس از باز کردن معامله روی خط سبز رنگ معامله موس را نگه داشته و در خلاف جهت معامله موس را حرکت داده، هر جا که موس رها شود همانجا حد ضرر (stop loss) معامله می شود.
حد سود و حد ضرر قابل جابه جایی است. به منظور تریلینگ استاپ لاس می توان بر روی آن در نمودار راست کلیک کرده و گزینه trailing را انتخاب نمود. تریلینگ استاپ لاس به این مفهوم است که با انتخاب به عنوان مثال عدد 10 پیپ، هر 10 پیپ که نرخ یا قیمت در جهت معامله حرکت می کند، استاپ لاس هم 10 پیپ در جهت معامله جابه جا می شود.
terminal
اگر در پایین متاتریدر در قسمت ترمینال بر روی معامله راست کلیک کنید و modify order را انتخاب کنید. در پنجره ظاهر شده در قسمت type با انتخاب گزینه market execution و انتخاب یک حجم مشخص می توانید آن مقدار حجم از معامله باز را بست.
برخی از دیگر امکانات در آموزش متاتریدر
در نوار ابزار بالا در کنار علامت موس آیکونی به نام cross hair وجود دارد.
با کلیک بر آن و بعد با نگه داشتن آن در یک نقطه از نمودار و حرکت موس تا یک نقطه دیگر می توان به ترتیب از تعداد کندل، تغییرات پیپ و نرخ مطلع شد.
به منظور تهیه عکس از نمودار می توانید مسیر File و بعد save as picture را دنبال کنید.
در بالای متاتریدر ابزارهای مختلفی وجود دارد. به منظور حذف و اضافه نمودن ابزار مورد نظر می توانید مسیر زیر را دنبال کنید. ابتدا بر روی view در بالا کلیک و پس از آن بر Toolbar و بعد بر روی customize کلیک کنید.
یکی از مهمترین قسمت های متاتریدر option زیر مجموعه tools می باشد.
در این پنجره تنظیمات مختلف نمودار مانند تعداد کندلهای گذشته، فعال شدن خطوط و دیگر ترسیمات روی نمودار با یک کلیک، تنظیمات مربوط به حجم معامله و دیگر جزئیات در پنجره اردر گذاری، تنظیمات مربوط به اکسپرت و هشدار و … را می توان اعمال نمود.
ویدیو آموزشی زیر نحوه کار با متاتریدر است که توسط بروکر آلپاری تهیه شده است.
شاید بارها واژه ی استراتژی به گوش شما خورده است! اگر به تازگی وارد بازار معاملات مالی شده اید و هنوز با مفهوم این واژه آشنایی ندارید، خواندن این مقاله برای شما مفید خواهد بود.
بسیار هستند افرادی که علیرغم داشتن آموزشهای کافی، شناخت ابزارهای مختلف و آشنایی خوب با مفاهیم اساسی معامله گری و . ، نمی توانند سود مد نظر خود را از بازار بگیرند. این افراد اگر بخواهند برآوردی از عملکرد خود در بازه ی زمانی بلندمدت داشته باشند، بیشتر ضرر کرده اند تا سود. این مسئله در نتیجه ی نداشتن استراتژی صحیح است.
استراتژی (strategy) به معنای نقشه ی مقابله است. وقتی وارد بازار می شویم در حقیقت وارد یک نبرد شده ایم که سلاح ما فقط داده هایی است که از بازار بدست می آوریم. در صورتی که در یک نبرد استراتژی مناسبی نداشته باشیم و از دیتای بازار درست استفاده نکنیم، قطعا شکست خواهیم خورد. پس قبل از ورود به معامله باید بدانیم کجا و بر چه اساسی باید وارد شویم، و برای خروج در صورت کسب سود یا در صورت ضرر باید کجا و بر چه اساسی خارج شویم تا ضرر بیشتری از لحاظ مالی و زمانی متحمل نشویم. البته این تصمیمات باید قبل از انجام یک معامله صورت گیرد چرا که بعد از ورود به بازار دیگر کنترل سرمایه ی شما نه در دست شما که در دست بازار است.
یک استراتژی خوب چه ویژگیهایی دارد؟
در نوشتن یک استراتژی حد و سود ضرر را کجا قرار دهیم؟ کارآمد، باید تمام قوانین را در نظر بگیریم و از اقدامات شتابزده پرهیز کنیم. استراتژی در حقیقت نقشه ی راه برای یک معامله گر است و باید برای هر معامله گری، چه حرفه ای چه تازه کار کاملا ساده و قابل فهم باشد؛ زیرا هر چقدر ساده تر به بازار نگاه کنیم سود بیشتری کسب خواهیم کرد. استفاده ی زیاد از اندیکاتورها، اوسیلاتورها، فیلترها و ابزارهای مختلف روی نمودار فقط باعث گیجی و سردرگمی بیشتر ما خواهد شد و در نهایت چیزی جز ضرر عاید ما نخواهد کرد. هر چقدر یک استراتژی ساده تر و قابل فهم تر باشد همان قدر بیشتر و بهتر به ما سود می دهد. بهترین حالت این است که چند روش کاربردی را بلد باشیم و در نهایت روشی را که به نظر خودمان برای ما سودمند تر است بکار بگیریم.
نباید استراتژی را با تحلیل تکنیکال یکی بدانیم. با تحلیل تکنیکال می توانیم نقطه ی ورود و خروج و حد سود و حد ضرر خود را مشخص کنیم ولی در استراتژی باید علاوه بر داشتن مهارت در تحلیل تکنیکال در روانشناسی بازار و مدیریت ریسک هم مهارت کافی داشته باشیم.
مدیریت ریسک و سرمایه چه اهمیتی در معاملات دارد؟
چهار رکن اصلی بازارهای مالی عبارتند از تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال، روانشناسی بازار و مدیریت ریسک و سرمایه که مدیریت سرمایه از اهمیت بالاتری نسبت به بقیه برخوردار است؛ زیرا باعث تقویت استراتژی شده، استراتژی و تحلیل تکنیکال ضعیف را پوشش می دهد و پس از یک بازه ی زمانی معامله گر را به سوددهی می رساند.
استراتژی ها به دو دسته تقسیم می شوند: دسته ی اول استراتژی هایی هستند که winning ratio یشان بالاست و دسته ی دوم استراتژی هایی که risk to reward بالایی دارند.
winning ratio یعنی درصد برد معاملات. برای بدست آوردن این عدد تعداد معاملات برنده را تقسیم بر کل معاملات کرده، نتیجه را در صد ضرب می کنند. risk to reward که به اختصار به آن R/R می گویند نسبت سود یک معامله به میزان ریسکی ست که آن معامله برای شما داشته است.
رابطه ی بین این دو آیتم در نمودار زیر آمده است:
این دو استراتژی را نمی توان هیچگاه به موازات یکدیگر بکار برد چرا که از لحاظ مفهومی این دو در جهات مخالف حرکت می کنند.
برای اینکه به زبان ساده تری به شرح این مفهوم بپردازیم لازم است ابتدا کمی راجع به سبد سرمایه صحبت کنیم. همانطور که در بازار سنتی نیز سرمایه گذاری های امن و کم ریسک مانند املاک و طلا و اوراق قرضه داریم (که البته با اینکه احتمال ضرر در آنها بسیار کم است ولی هیچگاه صفر نیست)، در بازار کریپتو کارنسی نیز سه نوع سبد داریم: سبد کم ریسک (مثل بیت کوین و اتریوم)، سبد با ریسک متوسط و سبد پرریسک (رمزارزهای جدید). هرچقدر بیشتر ریسک کنیم و از منطقه ی امن خود دورتر شویم، به همان نسبت سود بیشتری خواهیم داشت و به همان نسبت احتمال ضرر نیز بالاتر می رود. در نتیجه نباید کل سرمایه مان را داخل سبد پرریسک قرار دهیم، چرا که ممکن است با یک معامله ی اشتباه تمام دارایی خود را از دست بدهیم. از طرفی اگر همه ی سرمایه مان را در سبد کم ریسک قرار دهیم احتمال اینکه سود خوبی از بازار بدست بیاوریم بسیار پایین می آید. پس باید بین سبد پرریسک و کم ریسکمان تعادلی ایجاد کنیم و نسبت معقولی را بین میزان ریسک و میزان سودمان رعایت کنیم.
هرچقدر سرمایه ی اولیه ی ما بیشتر باشد باید سبد کم ریسکتری را انتخاب کنیم و باید فقط یک قسمت از سرمایه مان را وارد سبد پرریسک کنیم. در سرمایه گذاری روی سبدهای پرریسک باید میزان سرمایه گذاری به قدری باشد که در صورت ضرر کردن، آن میزان ضرر ضربه ی زیادی به سرمایه ی کلی ما نزند و باز هم بتوانیم در بازار باقی بمانیم. این مسئله را هم در نظر داشته باشیم که هرچند در صورت برد در معامله ی پر ریسک سود خیلی بالایی عاید ما خواهد شد ولی هیجان زیاد و یا کمالگرایی افراطی فقط برای ما ضرر بیشتری در پی خواهد داشت و باعث خواهد شد سرمایه ی خود را در بازار از دست بدهیم. مدیریت سرمایه رمز ماندگاری یک معامله گر در بازارهای مالی است و جلوی اقدامات هیجانی و شکست معامله گر را در بازار می گیرد.
روانشناسی بازار یعنی چه؟
یک معامله گر باید بتواند احساسات خود را در بازار مدیریت کند. تعداد افرادی که به خاطر ترس از باخت و از دست دادن سرمایه وارد بازارهای مالی نمی شوند بسیار زیاد است. یعنی ترس مانع از حرکت و ورود آنها به این بازار می شود. البته ترس تا جایی که منطقی باشد هیچ ایرادی ندارد و حتی ضامن سلامتی و نشانه ی داشتن عقل و منطق سالم است؛ ولی معامله گری را تصور کنید که به خاطر ترس از ضرر وارد بسیاری از معاملات که می توانست او را به سود سرشاری برساند نمی شود.
در نقطه ی مقابل معامله گری را تصور کنید که بدون بررسی های لازم و بی مهابا روی نمادهای مختلف سرمایه گذاری می کند. همانطور که حدس می زنید نتیجه ی اینگونه معاملات چیزی جز ضررهای پی در پی و در نتیجه از دست دادن کل سرمایه و حذف از بازار نیست.
یک استراتژی خوب به ما کمک می کند که احساسات خود را مدیریت کنیم و بین ترس افراطی و بی پروایی مفرط تعادلی ایجاد کنیم تا با حجم سرمایه ی مناسب و در زمان مناسب وارد پوزیشن شویم، از بازگشت قیمت نترسیم و در تا رسیدن به حد سود مناسب در معامله بمانیم یا در صورت ضرر بدون داشتن امید واهی به بالا رفتن قیمت، در حد ضرر معقول از معامله خارج شویم.
تست یک استراتژی
بعد از ساخت استراتژی، مدیریت ریسک و سرمایه و روانشناسی بازار نوبت به گرفتن بک تست است. بک تست (back test) فرآیندی است که در آن معامله گر نحوه ی عملکرد یک استراتژی را در گذشته بررسی می کند. بک تست گرفتن با این فرض انجام می شود که یک استراتژی موفق در گذشته، در آینده هم می تواند سودآور باشد. بدین منظور معامله گر از تمامی قوانین استراتژی پیروی می کند تا از این طریق یک دید عینی نسبت به عملکرد استراتژی پیدا کند و آن استراتژی به دقیق ترین شکل ممکن تست شود. بک تست گرفتن یکی از مراحل مهم در بهینه سازی عملکرد در بازارهای مالی است. در نتیجه ی بک تست استراتژی به دقت توسط معامله گر ارزیابی شده، ذهنش به استراتژی و میزان سود و ضرر آن قبل از ورود به بازار واقعی عادت می کند.
برای این کار روی یک بازه ی زمانی خاص (شش ماهه، یک ساله، سه ساله و . ) با آن استراتژی رفتار نمادها و سهم های مورد نظرمان را روی نمودار بررسی می کنیم تا ببینیم این استراتژی در این بازه ی زمانی چقدر به ما سود و چقدر ضرر داده است. اگر یک استراتژی در یک بازه ی زمانی نسبتا طولانی سودآور باشد، می توانیم امیدوار باشیم که در آینده نیز همینطور خواهد بود. بک تست گرفتن به مهارت و دقت بالایی نیاز دارد و باید بازه ی زمانی مناسب و قابل تطبیق تری با شرایط فعلی بازار برای بک تست انتخاب شود.
دو نوع بک تست داریم: بک تست دستی و بک تست اتوماتیک.
در بک تست دستی نمودارها و داده های گذشته و میزان سود و زیان و سایر فاکتورهای مد نظرمان را به طور دستی تحلیل و گزارش می کنیم. در بک تست اتوماتیک تمام این فرآیندها به طور اتوماتیک توسط نرم افزارها و کد نویسی انجام می شود.
شکل زیر بک تست اتوماتیک با زبان pine script را نشان می دهد که قسمت آبی رنگ نشان دهنده ی میزان سود دهی استراتژی است.
برای تهیه ی گزارش از عملکرد یک استراتژی توسط بک تست، می توان از شیتهای اکسل و گوگل استفاده کرد. این گزارشات شامل اطلاعات مهمی از جمله پلتفرم معاملاتی، طبقه ی دارایی، دوره ی زمانی معامله، تعداد معاملات سود ده و زیان ده، نسبت شارپ، سود خالص و . می باشند.
برای اطمینان از کارایی یک استراتژی باید به میزان زیادی بک تست انجام داد. بعد از انجام بک تست های متعدد و تهیه ی گزارشات دقیق نوبت به تفسیر نتایج و ارزیابی استراتژی به دور از تعصبات می رسد.
وقتی یک استراتژی از مرحله ی بک تست نیز سربلند بیرون آمد باز هم نباید به یکباره تمام دارایی خود را با این استراتژی وارد بازار کنیم؛ زیرا ممکن است یک استراتژی در شرایط خاصی از بازار در گذشته، سود خوبی به داده باشد ولی در شرایط حال حاضر ضرر بدهد. بهتر است یک درصد پایینی از سرمایه مان را وارد بازار واقعی کنیم و این بار استراتژی مد نظرمان را در بازار واقعی ارزیابی کنیم؛ در هر مرحله سود و ضرر تمام پوزیشنهای خود را به دقت یادداشت کرده، وین ریت، میزان دقیق سود و افت سرمایه و . را محاسبه کنیم. همچنین باید هزینه های معاملات، واریز و برداشت و سایر هزینه های احتمالی را نیز در نظر بگیریم. سپس سعی کنیم نقاط ضعف استراتژی خود را برطرف کنیم و استراتژی خود را قبل از وارد شدن به معاملات بزرگ ارتقا ببخشیم.
همواره این نکته را در نظر داشته باشیم که بک تست گرفتن مانند هر تحلیل دیگر نموداری، با احتمالات سر و کار دارد و هیچ تضمینی وجود ندارد که نتایجی را که در بک تست بدست آورده ایم، در بازار واقعی نیز تجربه کنیم. بک تست گرفتن فقط یافتن تاییدی بر کارایی و اعتبار یک استراتژی در گذشته است و هیچ تضمینی از بازار آینده به ما نمی دهد و به همین دلیل است که همیشه باید مدیریت ریسک و سرمایه داشته باشیم.
در پایان این مقاله لازم است چند نکته ی مهم را مطرح کنیم:
هر استراتژی یک سیکل سوددهی و یک سیکل ضرردهی دارد و تمام استراتژی ها هم می توانند به ما سود دهند و هم حتما حد و سود ضرر را کجا قرار دهیم؟ ضرر خواهند داشت چون کسی نمی تواند همیشه نقاط چرخش بازار را درست حدس بزند. وقتی یک استراتژی برای خود تعیین می کنیم باید به آن وفادار بمانیم و طبق آن وارد معاملات شویم. اگر یک استراتژی وین ریت خوبی داشته باشد قطعا در درازمدت به ما سود خوبی خواهد داد و برآیند یک دوره ی مالی مشخص می کند که روی سود هستیم یا ضرر. پس نباید دائما استراتژی های مختلف را با هم مقایسه کنیم و همواره در حال عوض کردن استراتژی مان حد و سود ضرر را کجا قرار دهیم؟ و از این شاخه به آن شاخه پریدن باشیم. چیزی که برای ما باید مهم باشد برآیند آن استراتژی در یک دوره ی زمانی خاص است.
پس هیچگاه گمالگرا نباشیم چرا که کمالگرایی در معاملات مالی در نهایت باعث شکست ما خواهد شد و فراموش نکنیم که هیچ معامله گری تا بحال وجود نداشته که در معاملاتش فقط سود کرده باشد زیرا هیچ استراتژی ای وجود ندارد که فقط سود ده باشد و هیچگاه باعث ضرر نشود.
هرآنچه که باید در رابطه با استاپ لاس یا همان حد ضرر بدانید
ساعد نیوز:تشخیص قیمت و زمان فروش سهام، نیاز به تجربه و اطلاعات کافی دارد. برای حفظ سرمایه و رسیدن به سود، لازم است قبل از خرید هر سهمی روندها، مقاومتها حمایتها، وضعیت بنیادی و… سهم را بررسی کنیم. با بررسی کامل یک سهم، این انتظار وجود دارد که قیمت سهم صعودی باشد و به سود مورد نظر برسد.
تشخیص قیمت و زمان فروش سهام، نیاز به تجربه و اطلاعات کافی دارد. برای حفظ سرمایه و رسیدن به سود، لازم است قبل از خرید هر سهمی روندها، مقاومت ها حمایت ها، وضعیت بنیادی و… سهم را بررسی کنیم. با بررسی کامل یک سهم، این انتظار وجود دارد که قیمت سهم صعودی باشد و به سود مورد نظر برسد. حال اگر بعد از خرید یک سهم برخلاف انتظار ما قیمت آن شروع به کاهش کرد، به این معنی است که یا در محاسبات خود اشتباه کرده ایم یا بر خلاف روند بازار، وارد شده ایم و تحلیل درستی از سهم نداشتیم. در این وضعیت دو راه پیش روی ما قرار دارد:
۱-صبر کنیم تا بعد از کاهش قیمت، سهام دوباره به قیمت مورد نظر ما برسد.
۲-بعد از اندکی کاهش بلافاصله از سهم خارج شویم.
باقی ماندن در سهام بدون هیچ برنامه ای تا زمانی که به قیمت موردنظر ما برسد، ریسک زیادی دارد چرا که می تواند منجر به از دست رفتن بخش اعظمی از سرمایه شود. خروج از سهام بعد از تحمل مقداری کاهش، منطقی تر به نظر می رسد؛ یک سرمایه گذار حرفه ای با بررسی کامل سهمی را می خرد و حد سود و زیان را تعیین می کند. در صورتی که به سود مورد نظر دست یافت یا سهم به مقاومت خود رسید، از سهم خارج می شود. زیرا هیچ سهمی برای همیشه حالت صعودی نخواهد داشت. ولی اگر سهام بجای رشد، افت کرد و به حد ضرر رسید، بلافاصله باید از سهم خارج شد. اگر بازار بورس روند نزولی داشته باشد، حد ضرر در کل بازار باید در نظر گرفته شود و اگر به آن حد رسید، کاملا از بازار خارج می شویم و تا زمان بازگشت بازار به روند طبیعی، نظاره گر می مانیم. در این حالت باید از سهامی که به حد ضرر هم نرسیده خارج شویم.
افرادی که با مطالعه و شناخت از بازار مورد نظر و توجه به میزان سرمایه خود، سرمایه گذاری می کنند به طور حتم برای خود اهداف قیمتی تعیین کرده اند. این اهداف شامل مواردی از جمله قیمت خرید، قیمت فروش، مقدار سود و مقدار زیان است. برای سرمایه گذاری در بورس باید ابتدا انتظارات خود را تعریف کنیم و به سوالاتی نظیر زمان ورود یا خروج در یک سهم، سود مورد انتظار و میزان ضرری که حاضر به پذیرش آن هستیم، پاسخ دهیم. دانستن این نکته حائز اهمیت است که اگر معامله موفقی را انجام دادیم کجا خارج شویم و اگر معامله ما به هر دلیلی، مخالف انتظار ما پیش رفت آنگاه چه مقدار ضرر باید متحمل شویم.
حد ضرر ابزاری است که سرمایه گذاران به کمک آن می توانند درصورتی که سود موردانتظار محقق نشد، از ضرر بیشتر و از حد و سود ضرر را کجا قرار دهیم؟ بین رفتن اصل سرمایه جلوگیری کنند
نحوه تعین حد ضرر
روش های متعددی برای محاسبه حد ضرر در معامله وجود دارد. برخی از این روش ها با توجه به فاصله قیمتی از نقطه خرید سهام است و برخی توسط اندیکاتورها و ابزار تحلیل تکنیکال تعیین می شود. در ادامه به بررسی چند مورد از پرکاربردترین روش های محاسبه حد ضرر می پردازیم.
حد ضرر مکانیکال
تعیین حد ضرر ثابت
حدضرر تکنیکال و ترسیمی
تعیین حد ضرر ثابت
در روش تعیین حد ضرر ثابت، معامله گر مقدار مشخصی را به عنوان حد ضرر در نظر می گیرد و زمانی که قیمت به آن نقطه رسید، اقدام به فروش می کند. در این روش به دو صورت حد ضرر محاسبه می شود.
۱-تعیین مقدار ثابت عددی: در روش مقدار ثابت عددی، معامله گر عدد ثابتی را به عنوان حد ضرر تعیین می کند. به عنوان مثال حد ضرر ۲۰ تومانی را برای خرید خود در نظر می گیرد و هر زمان که قیمت سهم به اندازه ۲۰ تومان نسبت به قیمت خرید کاهش یافت، اقدام به فروش می کند.
۲-تعیین مقدار ثابت درصدی: در این روش معامله گر درصد ثابتی از قیمت خرید را ملاک محاسبه حد ضرر قرار می دهد و زمانی که قیمت سهم از مبلغ درصدی تعیین شده پایین تر رفت، از معامله خارج می شود. به عنوان مثال اگر سهمی را ۵۰۰ تومان خریداری کرده باشیم و حد ضرر را ۱۰ درصد در نظر گرفته باشیم، با رسیدن به قیمت ۴۵۰ تومان باید از معامله خارج شویم.
چند نکته درخصوص تعیین حد ضرر به شیوه درصد ثابت:حد و سود ضرر را کجا قرار دهیم؟
قانون ۸ درصدی؛ برخی معتقدند معمولاً سهامی که به خوبی و براساس تجزیه و تحلیل دقیق بنیادی و تکنیکال انتخاب شده و در زمان و قیمت مناسب آن را خریداری کرده باشیم، به ندرت با کاهش درحد ۸ درصدی نسبت به قیمت خرید مواجه می شود. بنابراین هرگاه سهام شما بیش از ۸ درصد از قیمت خرید خود را از دست داد، باید از معامله خارج شوید و بدانید چیزی در استراتژی معاملاتی شما اشتباه است.
از معمول ترین محدوده هایی که برای تعیین حد ضرر در نظر گرفته می شود، محدوده ۵ الی ۱۵ درصدی نسبت به قیمت خرید سهام است. البته محدوده کاملاً یکسانی برای همه سرمایه گذاران وجود ندارد. اما اغلب بازه در نظر گرفته شده برای حد ضرر، بین ۵ تا ۱۵ درصد از قیمت خرید است.
در دوران پس از خرید، رفتار سهم نسبت به کل بازار و صنعت باید مورد توجه قرار گیرد. چنانچه سهام شما در بازار در حال رشد، در جای خود باقی بماند (اصطلاحاً به این حالت درجازدن می گویند) این می تواند یک هشدار باشد. بنابراین اگر رشد سهام شما در مقایسه با رشد بازار ناچیز است، باید سهام را بار دیگر مورد مطالعه قرار دهید، حتی زمانی که ۸ درصد از قیمت خرید شما پایین تر نیامده باشد. چرا که داشتن چنین سهمی برای شما هزینۀ فرصت به همراه خواهد داشت.
حد ضرر مکانیکال
این حد ضرر به دو دسته تقسیم می شود که از اندیکاتور میانگین متحرک و اندیکاتور مومنت استفاده می کند
اندیکاتور میانگین متحرک: همان قیمت سهام است که به جای نشان حد و سود ضرر را کجا قرار دهیم؟ دادن قیمت سهام در یک لحظه آن را در طول بازه زمانی نشان می دهد. مثلا میانگین متحرک 14 روزه، میانگین قیمت سهام در 14 روز گذشته می باشد. میانگین متحرک 26 روزه معمولا به عنوان خطی که بیانگر حداقل قیمت سهم و نقطه حمایت قیمت می باشد تلقی می گردد هرگاه قیمت سهم این کف قیمتی را می شکند ویا پایین تر می آید بیانگر آن است که قیمت در حال معامله زیر میانگین 26 روز گذشته خود بوده است واین می تواند به معنای هشدار باشد.
اندیکاتور مومنت :شکست خط صفر این اندیکاتور به سمت پایین می تواند بعنوان حد ضرر در نظر گرفته می شود.. اما اینکه این اندیکاتور را برای چه دوره اس استفاده کنیم باید برای سهم های مختلف بهینه سازی شده و بهترین دوره انتخابر شود.
حد ضرر تکنیکال و ترسیمی
برای تعیین حد ضرر به روش تکنیکال از ابزارهای ترسیم نمودار که در تحلیل تکنیکال موجود است استفاده می شود.
مبنای حد ضرر
از آنجا که قیمت آخرین معامله مدام در حال تغییر است،معمولاً برای محاسبه حد ضرر، مبنای ما قیمت پایانی است.البته گاهی سرمایه گذارانی که با هدف نوسان گیری معامله می کنند، مبنای محاسبه خود را قیمت آخرین معامله قرار می دهند.
نحوه اعمال حد ضرر
برای تعیین حد ضرر در یک معامله باید به دو عامل مهم دقت شود. یکی از این عوامل حجم معامله و دیگری قیمت سهام است.چنانچه حجم معامله به مقدار مشخصی برسد و قیمت از یک حد تعیین شده ای کمتر شود، حد ضرر فعال می شود.درنتیجه برای فعال شدن حد ضرر تنها رسیدن به حجم مشخصی یا رسیدن قیمت به محدوده حد ضرر کافی نبوده و این دو شرط باید به صورت هم زمان برقرار شود.
نکات اصولی در تعیین حد ضرر
قانون کلی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد. اما نکات قابل توجهی وجود دارد که برای تعیین آن باید در نظر گرفته شود. از جمله این موارد می توان به موارد زیر اشاره نمود:
۱- حدضرر یا حد توقف زیان به معنی آن است که وقتی کاهش قیمت سهام به حد مشخص و تعیین شده ای رسید، باید آن را بفروشیم تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود.
2- کم شدن سود هم نوعی ضرر است، بنابراین زمانی که قیمت سهام بالا رفت حدضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد
3-یکی از رایج ترین اشتباهات تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است. بدین ترتیب که با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر معامله گر اقدام به تغییر یا حذف آن کرده و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان می ماند. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود، اما در بلندمدت نتیجه ای جز از بین رفتن برنامه و استراتژی سرمایه گذاری نخواهد داشت.
۴- حدضرر نباید بیشتر از ۱۰درصد مبلغ خرید باشد. به این معنا که بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.
۵- حد ضرر را نباید با فاصله خیلی زیاد یا خیلی کم از قیمت خرید قرار دهید.
۶- اگر روند بازار و شاخص صعودی باشد بعد از رسیدن به حد سود بدون اینکه سهم را بفروشیم، فقط حد ضرر را تعریف می کنیم؛ ولی اگر روند بازار نزولی و شاخص در حال اصلاح باشد، باید بعد از رسیدن به حد سود، یا به طورکامل از سهم خارج شویم یا اینکه بخشی از سهام را با سود فروخته و برای مابقی، حدضرر شناور (trailing stop) در نظر بگیریم.
۷- در تعیین حد ضرر، دیدگاه زمانی یک سرمایه گذار بسیار حائز اهمیت است. حد ضرر برای معاملات کوتاه مدت با حد ضرری که برای معاملات بلندمدت تعریف می شود، متفاوت است.
۸-حد ضرر را در معاملات کوتاه مدت روی محدوده حمایت در موج نزولی قبلی قرار دهید. (به شرطی که بین ۸ تا ۱۰ درصد باشد.)
۹- حد ضرر را در خریدهای میان مدت و بلندمدت روی محدوده حمایتی معتبر تعیین کنید. (بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایین تر از قیمت خرید)
۱۰- وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت گردید، حد ضرر را روی مقاومت شکسته شده که حالا به عنوان حمایت عمل می کند، قرار دهید.
دیدگاه شما