ریسک‌های سیستماتیک در سرمایه‌گذاری


پانویس/ پاورقی

تفاوت ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک چیه؟

تو هر مدل سرمایه‌گذاری مثل سهام یا اوراق قرضه، همیشه ریسک وجود داره. دو جزء اصلی ریسک، ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک نام دارن که اگر با هم ترکیب بشن، ریسک کل بوجود میاد. متغیرای بیرونی و غیر قابل کنترل، ریسک سیستماتیک رو بوجود میارن که فقط مختص صنعت یا امنیت نیستن و روی کل بازار و نوسان قیمت تمام اوراق بهادار تاثیر میذارن. از طرف دیگه، ریسک غیر سیستماتیک هم ریسکیه که از متغیرای کنترل شده و شناخته شده مختص صنعت یا امنیت بوجود میاد.

ریسک سیستماتیک رو نمیشه با تنوع دادن به سبد سهام حذف کرد، اما تنوع برای جلوگیری از ریسک غیر سیستماتیک مفیده. برای دونستن تفاوت ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک، این مقاله از سایت دیفرتو رو کامل بخونید.

جدول مقایسه ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک

قبل از شروع مقاله، بهتره همین اول بتونید درک خوبی از این دو نوع ریسک و تفاوتشون رو در قالب جدول زیر به دست بیارید. اگر هم نیاز دارید با مفهوم ریسک بیشتر آشنا بشید، ابتدا مقاله تفاوت ریسک و عدم قطعیت رو بخونید.

مبنای مقایسه ریسک سیستماتیک ریسک غیر سیستماتیک
معنی ریسک سیستماتیک به خطری اشاره داره که با بازار یا بخش بازار به‌عنوان یک کل، مرتبطه. ریسک غیر سیستماتیک به ریسک مرتبط با امنیت، شرکت یا صنعت خاصی اشاره داره.
ماهیت غیر قابل کنترل قابل کنترل
عوامل عوامل بیرونی عوامل درونی
تاثیر بر تعداد زیادی از اوراق بهادار در بازار فقط یک شرکت خاص
انواع ریسک بهره، ریسک بازار و ریسک قدرت خرید ریسک تجاری و ریسک مالی
حفاظت از تخصیص دارایی تنوع سبد سهام

ریسک سیستماتیک چیه؟

منظور ما از اصطلاح ریسک سیستماتیک، تغییر در بازده اوراق بهاداره. این تغییر از عوامل کلان اقتصادی تجارت مثل عوامل اجتماعی، سیاسی یا اقتصادی بوجود میاد. این نوسان‌ها به تغییرات در بازده کل بازار مربوط میشن. تغییرات در سیاست دولت، عوامل طبیعت مثل بلایای طبیعی، تغییرات در اقتصاد کشور، مولفه‌های اقتصادی بین‌المللی و غیره، باعث ریسک سیستماتیک میشن که ممکنه باعث سقوط ارزش سرمایه‌گذاری تو یک دوره بشه. این ریسک به سه دسته تقسیم میشه که به شکل زیر توضیح دادیم:

  • ریسک بهره (Interest risk): ریسک ناشی از نوسانای نرخ یا بهره که هر از چند گاهی روی اوراق بهادار دارای بهره مثل اوراق قرضه تاثیر میذاره.
  • ریسک تورم (Inflation risk): متناوباً به‌عنوان ریسک قدرت خرید شناخته میشه چون روی قدرت خرید تاثیر منفی میذاره. این ریسک بخاطر افزایش هزینه تولید، افزایش دستمزدا و غیره بوجود میاد.
  • ریسک بازار (Market risk): این ریسک روی قیمت یک سهم تاثیر میذاره، یعنی قیمتا به‌طور مداوم در طول یه دوره با بقیه سهام بازار کم یا زیاد میشن.

فرق ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک

ریسک غیر سیستماتیک چیه؟

ریسک ناشی از نوسانای بازده اوراق بهادار یک شرکت ناشی از عوامل اقتصاد خرد، یعنی عوامل موجود در سازمان، به‌عنوان ریسک غیر سیستماتیک شناخته میشن. همچین ریسکی به عوامل امنیت خاص از یک شرکت یا صنعت مربوط میشه، پس فقط یک سازمان خاص رو تحت تاثیر قرار میده. در صورت انجام اقدامات لازم تو این زمینه، سازمان میتونه از خطر جلوگیری بکنه. این نوع ریسک، به دو دسته ریسک تجاری و ریسک مالی تقسیم شده که به شکل زیر توضیح دادیم:

  • ریسک تجاری (Business risk): ریسک ذاتی اوراق بهادار اینه که شرکت ممکنه خوب یا بد عمل بکنه. زمانی که یک شرکت کمتر از حد متوسط ​​عمل میکنه، به این ریسک، ریسک تجاری میگن. عواملی مثل تغییر در سیاستای دولت، افزایش رقابت، تغییر ذائقه و ترجیحات مصرف‌کننده، توسعه محصولات جایگزین، تغییرات تکنولوژیکی و غیره باعث ایجاد ریسک‌های تجاری میشن.
  • ریسک مالی (Financial risk): بهشون ریسک اهرمی میگن. وقتیکه تغییری در ساختار سرمایه شرکت ایجاد میشه، به یک ریسک مالی تبدیل میشه. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بیانگر چنین ریسکیه.

جمع‌بندی تفاوت ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک

دور زدن ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک کار بزرگیه. از اونجایی‌که نیروهای خارجی تو ایجاد ریسک سیستماتیک دخالت دارن، پس نمیشه جلوشونو گرفت یا کنترلشون کرد. بعلاوه، کل بازار رو تحت تاثیر قرار میدن، اما میشه از پوشش ریسک و تخصیص دارایی کمش کرد. ریسک غیر سیستماتیک ناشی از عوامل داخلیه، طوری که میشه به راحتی با تنوع سبد سهام تا حد زیادی جلوشو گرفت.

تفاوت اساسی بین ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک رو میشه به موارد زیر خلاصه کرد:

  1. ریسک سیستماتیک به معنی امکان زیان مرتبط با کل بازار یا بخشی از بازاره و ریسک غیر سیستماتیک به معنی ریسک مرتبط با یه صنعت یا امنیت خاصه.
  2. ریسک سیستماتیک غیر قابل کنترله ولی ریسک غیر سیستماتیک قابل کنترله.
  3. ریسک سیستماتیک ناشی از عوامل کلان اقتصادیه و از طرف دیگه، ریسک غیر سیستماتیک ناشی از عوامل خرد اقتصادیه.
  4. ریسک سیستماتیک بر تعداد زیادی از اوراق بهادار تو بازار تاثیر میذاره، اما ریسک غیر سیستماتیک تاثیرش روی اوراق بهادار یه شرکت خاصه.
  5. ریسک سیستماتیک رو میشه از راه‌های مختلفی مثل پوشش ریسک و تخصیص دارایی حذف کرد، درست برعکس ریسک غیر سیستماتیک که میشه از راه تنوع سبد سهام حذفش کرد.
  6. ریسک سیستماتیک به سه دسته تقسیم میشه: ریسک بهره، ریسک بازار و ریسک قدرت خرید. برخلاف ریسک غیر سیستماتیک که به دو دسته ریسک تجاری و ریسک مالی تقسیم میشه

به نظر شما فرق ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک که در این مقاله توضیح داده شد، درست بوده؟

اگر شما اطلاعات بیشتری از تفاوت بین ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک می‌دونید یا فکر می‌کنید تعریف دقیقتری وجود داره، حتما در بخش نظرات، برای ما ارسال کنید تا مقاله رو اصلاح و تکمیل کنیم.

ضریب بتا چیست؟ بررسی کاربرد ضریب بتا در بازار ارز دیجیتال

مفهوم ضریب بتا

ضریب بتا (Beta Coefficient) یکی از ابزاری است که با استفاده از آن می‌توان میزان نوسانات یک ارز دیجیتال را محاسبه کرد و تصمیم درست‌تری در مورد سرمایه‌گذاری‌ها و نحوه مدیریت ریسک مالی گرفت. ضریب بتا اگر برای یک ارز دیجیتال بالاتر از عدد ۱ تعریف شود، یعنی ریسک سرمایه‌گذاری روی آن نسبت به کل بازار بیشتر است و بالعکس.

محاسبه این ضریب و استفاده از آن می‌تواند سرمایه‌گذاران را از افتادن در دام ریسک‌‎های شدید دور کند.

مفهوم ضریب بتا

ضریب بتا از دیدگاه اقتصاد

بتا (β) ضریبی از نوسانات یا ریسک سیستماتیک اوراق بهادار یا ارزهای دیجیتال است. این ضریب معمولاً به‌عنوان یک ابزار مکمل برای مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال و سایر بازارهای مالی در نظر گرفته می‌شود. این معیار مشخصاً در حوزه ارزهای دیجیتال، ریسک رمزارز مورد نظر را با کل بازار مقایسه می‌کند و معمولاً در بازار رمزارزها، نسبت به بیت کوین سنجیده می‌شود. برای مثال، اگر بتای یک ارز دیجیتال بالاتر از ۱.۰ باشد، باید آن را به‌عنوان یک دارایی دیجیتال با نوسان بالاتر از بیت کوین در نظر گرفت.

بتا همچنین در مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای یا CAPM هم مورد استفاده قرار می‌گیرد و رابطه بین ریسک سیستماتیک و بازده مورد انتظار را برای انواع دارایی‌ها ارائه می‌دهد. مدل قیمت‌گذاری CAPM معمولاً به‌عنوان روشی برای قیمت‌گذاری اوراق بهادار پرخطر و برای محاسبه ریسک و هزینه سرمایه آن‌ها در نظر گرفته می‌شود. بتا در رابطه با مفاهیم ارزهای دیجیتال هم دارای همان کاربردهایی است که در بازار سهام دارد و می‌توان با رعایت همان شیوه‌ها ریسک دارایی‌های دیجیتال را محاسبه کرد.

ضریب β چگونه تعیین می‌شود؟

وقتی که از ضریب بتا برای یک ارز دیجیتال استفاده می‌شود، عملاً می‌توان نوسان قیمتی هر ارز را در مقام مقایسه با ریسک سیستماتیک کل بازار به‌دست آورد. از نظر آماری، شیب خط نوسانات را می‌‎توان از طریق رگرسیون نقاط و با استفاده از بتا به‌دست آورد. در نهایت، وقتی رگرسیون هر نقطه به‌دست می‌آید، می‌توان بازده یک ارز دیجیتال در برابر بازده کل بازار را به ازای هر نقطه تفسیر کرد. بتای هر ارز دیجیتال با توجه به محاسبه مقادیر زیر به‌دست خواهد آمد:

· Rm: بازده کل بازار

· Re: بازار یک ارز دیجیتال

· کوواریانس: نحوه تغییر در بازده یک ارز دیجیتال که به تغییر در بازده کل بازار بستگی دارد

· واریانس: تعریف اینکه داده‌های بازار تا چه اندازه از مقدار میانگین آن‌ها فاصله دارند

با در نظر گرفتن ضریب بتا می‌توان درک کرد که ارز دیجیتال در جهت درستی قرار گرفته است و آیا در موقعیت مناسبی برای سرمایه‌گذاری قرار دارد یا خیر. برای اینکه بتوان درک درستی از کارکرد بتا و جلوگیری از ضرر در معامله ارز دیجیتال داشت، باید مفهوم انواع ریسک‌های موجود در بازار را هم بررسی کنیم.

بررسی مفهوم ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک

نمودار ریسک های سیستماتیک و غیر سیستماتیک

متخصصین حوزه کنترل ریسک معاملات در بازار های مالی، ریسک غیر سیستماتیک را به‌عنوان «ریسک ویژه سهام» (stock specific risk) و ریسک سیستماتیک را به‌عنوان «ریسک عمومی بازار» (general market risk) توصیف می‌کنند. به‌عبارت ساده‌تر اگر فقط یک سهام یا یک ارز دیجیتال در سبد دارایی خود داشته باشیم، بازده آن سهام یا ارز دیجیتال ممکن است که در مقایسه با میانگین سود یا زیان کل بازار بسیار متفاوت باشد. میانگین سود یا زیان کل بازار که با شاخص‌هایی مثل S&P 500 اندازه‌گیری می‎شود، مبنای اصلی به‌دست آوردن ریسک‌های سیستماتیک و نهایتاً ضریب بتا است.

یکی از روش‌هایی که سرمایه‌گذاران با استفاده از آن قادر به کاهش دادن ریسک غیر سیستماتیک هستد، تنوع بخشیدن به سبد سهام یا دارایی‌های دیجیتالشان است. ریسک سیستماتیک هم ریسکی اساسی است که کل بازار را تحت تاثیر قرار می‌دهد. تغییرات بزرگ در متغیرهای کلان اقتصادی مثل نرخ بهره، تورم، تولید ناخالص داخلی یا تاثیر ارزهای خارجی از جمله مواردی هستند که بر بازار تاثیر می‌گذارند و نمی‌توان از آن‌ها اجتناب کرد. در نهایت این ضریب بتا است که ریسک سیستماتیک را با نوع غیر سیستماتیک آن و با در نظر گرفتن نرخ بازده هرکدام مرتبط می‌کند.

بحران مالی سال ۲۰۰۸ که سیستم بانکی ایالات متحده را مورد هدف قرار داد، نمونه‌ای برجسته و مثال‌زدنی از یک ریسک سیستماتیک است. در چنین شرایط سهمگینی، هیچ مقداری از تنوع دیگر نمی‌تواند مانع از دست رفتن ارزش سرمایه‌گذاران در پرتفوی سهامشان شود. ریسک سیستماتیک معمولاً به‌عنوان ریسک غیرقابل تنوع هم شناخته می‌شود.

نوع دیگری از ریسک‌های مرتبط با ضریب بتا، ریسک غیر سیستماتیک است که به‌عنوان ریسک متنوع هم شناخته می‌شود. برای مثال، اقدام خطرناک شرکت LL در سال ۲۰۱۵ از نمونه‌های بارز این نوع ریسک است. شرکت LL محصولات چوبی خود را با مقادیر بسیار خطرناک فرمالدئید فروخته بود که در نهایت به یک رسوایی بسیار فضاحت‌بار منجر شد؛ چرا که این ریسک تنها مختص همین شرکت بود. ریسک غیر سیستماتیک را می‌توان تا حد قابل توجهی با ایجاد تنوع کاهش داد.

کاربرد ضریب بتا برای سرمایه‌گذاران

سرمایه‌گذاران معمولاً از بتا برای اندازه‌گیری میزان ریسکی که یک سهام به پرتفوی آن‌ها اضافه می‌کند، بهره می‌گیرند. بدیهی است که اگر ریسک بازار ناچیز باشد، ریسک خاصی هم وارد سبد پرتفوی نخواهد شد؛ البته این نکته را هم نباید از یاد برد که ریسک کم بازار باعث افزایش پتانسیل بازدهی سهام هم نمی‌شود. برای اطمینان از به‌کارگیری معیار مناسب در جهت مقایسه سهام یا ارز دیجیتال، معمولاً شاخصی با عنوان R-squared را بررسی می‌کنند. شاخص R-squared یک ابزار برای اندازه‌گیری آماری است که درصد تحرکات تاریخی قیمت ارزهای دیجیتال یا سهام را نشان می‌هد.

برای درک بهتر این مسئله به سراغ مثالی می‌رویم که توسط رسانه Investopedia ارائه شده است. در این مثال، صندوق سرمایه‌گذاری در بورس یا همان ETF طلا مثل سهام طلای SPDR با نماد GLD با نحوه عملکرد شمش طلا ارتباط معناداری دارد. در چنین شرایطی، صندوق سرمایه‌گذاری طلا در رابطه با شاخص S&P 500 دارای ضریب بتا و مقدار R-squared کمتری است.

معرفی همه حالات ضریب بتا

حالت های مختلف ضریب بتا

بتا تنها به مقادیر بالای یک و پایین یک محدود نمی‌شود و در حالت کلی، ۴ شکل متفاوت دارد. هرکدام از ۴ حالت بتا که پس از محاسبه به‌دست می‌آیند، دارای معنای خاصی هستند و با توجه به تفسیر آن‌ها باید برای خرید یا سرمایه‌گذاری ارزهای دیجیتال، سهام یا اوراق بهادار اقدام کرد. در ادامه به هر ۴ حالت اشاره خواهیم کرد.

بتا منفی و همبستگی معکوس

بعضی از سهام یا ارزهای دیجیتال دارای بتای منفی هستند. بتای -۱.۰ به این معناست که سهم یا ارز دیجیتال مورد نظر با معیار بازار، طبق قاعده ۱:۱ همبستگی معکوس دارند. به‌عبارت ساده‌تر، سهم یا ارز دیجیتالی که دارای بتای منفی است، می‌تواند به‌عنوان حالتی برعکس یا اصطلاحاً آیینه‌ای از روندهای معیار تعریف شود.

بتا کمتر از یک

زمانی که ضریب بتا کمتر از یک به‌دست بیاید، یعنی ریسک یا نوسان قیمتی یک ارز دیجیتال یا یک سهام از ریسک یا نوسان کل بازار کمتر است. اگر سهام یا ارز دیجیتالی که دارای بتای کمتر از یک است، در سبد سرمایه‌گذاری قرار بگیرد، ریسک کل دارایی‌ها کاهش خواهد یافت. معمولاً سهام اکثر شرکت‌های سودمند دارای بتای کمتر از یک هستند؛ چرا که آن‌ها همیشه تمایل دارند تا نسبت به نوسانات کل بازار، تحرکات کمتری داشته باشند.

بتا برابر با ۱ و همبستگی شدید

اگر سهام یا ارز دیجیتال دارای بتای ۱.۰ باشد، نشان‌دهنده آن است که نوسان قیمت آن به‌شدت با نوسانات بازار دارای همبستگی است. به‌عبارت دیگر، سهام یا ارز دیجیتال دارای ضریب بتا یک، دارای ریسک سیستماتیک است. با تمامی این اوصاف، محاسبه مولفه بتا نمی‌تواند باعث تشخیص ریسک‌های غیر سیستماتیک شود. ضمناً اضافه کردن سهام یا ارز دیجیتال دارای بتای یک به سبد دارایی‌ها هیچ تاثیری در افزایش ریسک ندارد؛ همچنین نباید انتظار بازدهی مازاد از پرتفوی را داشت.

ضریب بتا بیشتر از یک

اگر در حین محاسبات، اندازه بتا بیشتر از مقدار یک باشد، به این معناست که نوسان قیمتی اوراق بهادار یا ارز دیجیتال از نوسان کل بازار به‌صورت تئوریک دارای ثبات کمتری است. برای مثال، اگر بتای یک سهام یا ارز دیجیتال برابر با ۱.۷ باشد، از لحاظ تئوریک، اینطور تصور می‌شود که نوسان قیمتی آن حدوداً ۲۸.۳ درصد از نوسان بازار بیشتر است. سهام مربوط به شرکت‌های فناوری و سایر سازمان‌های اینچنینی تمایل دارند تا سهام داشته باشند که ضریب بتا آنها بیشتر از یک باشد. درست است که بتای بالای یک باعث افزایش ریسک در کل سبد دارایی‌ها می‌شود، اما احتمال این مسئله هم وجود دارد که بازده مورد انتظار افزایش یابد و سود قابل توجهی حاصل شود.

ضریب بتا، از تئوری تا واقعیت

 تاثیر ضریب بتا بر ارزیابی ریسک

تئوری مربوط به مولفه بتا همواره از دیدگاه آماری و توزیع نرمال به دنیای بازده سهام و ارز دیجیتال نگاه می‌کند. این در حالی است که بازارهای مالی در نقطه‌ای فراتر از مفاهیم آماری دچار تغییروتحول می‌شوند و تئوری بتا از این منظر کمی عقب مانده است. در دنیای واقعی معاملات، عامل بازده همیشه به‌صورت معمولی و نرمال توزیع نمی‌شود. در نتیجه، آنچه که بر اساس ضریب بتای محاسبه‌شده تفسیر می‌شود، در دنیای واقعی همیشه درست از آب در نمی‌آید.

در دنیای واقعی معاملات و بازارهای مالی، یک سهام یا ارز دیجیتال با بتای بسیار پایین می‌تواند نوسانات قیمتی کمتری داشته باشد و در عین حال در یک روند نزولی و بلندمدت هم قرار بگیرد. از جنبه علمی و آماری، سهام یا ارز دیجیتال با بتای پایین که روند نزولی قیمت را هم در پیش گرفته است، تاثیری در بهبود عملکرد سبد دارایی‌ها ندارد. با تمامی این اوصاف، اضافه کردن سهام یا ارز دیجیتال با روند نزولی و بتای پایین، فقط در یک حالت ریسک پرتفوی را کم می‌کند که سرمایه‌گذار، ریسک را با پارامترهای نوسان تعریف کند.

همچنین، یک سهام با مقدار ضریب بتا بالا که در جهت صعودی قیمت حرکت می‌کند، هم باعث افزایش ریسک پرتوی می‌شود و هم می‌تواند سودهایی را هم برای سبد سهام به ارمغان بیاورد. برجسته‌ترین نکته در مورد سرمایه‌گذاری این است که سرمایه‌گذار علاوه بر استفاده از ضریب بتا از عوامل فنی هم برای ارزیابی ارزش سهام یا ارز دیجیتال بهره بگیرد.

محدودیت‌های بتا

ضریب β اطلاعات کاربردی و مفیدی را برای ارزیابی یک سهام یا ارز دیجیتال در اختیار سرمایه‌گذار قرار می‌دهد، اما با این اوصاف، دارای محدودیت‌هایی هم است. بتا در تعیین ریسک‌های کوتاه‌مدت اوراق بهادار، سهام و مخصوصاً ارزهای دیجیتال، کاربرد بسیار زیادی دارد. سرمایه‌گذار می‌تواند برای محاسبه ریسک و تحلیل نوسانات قیمتی یک ارز دیجیتال یا سهام از بتا و تفاسیر آن بهره‌مند شود. اما وقتی که صحبت از ریسک‌های بلندمدت و داده‌های تاریخی می‌شود، دیگر نمی‌توان روی قابلیت‌های بتا حساب خاصی باز کرد و باید پیش‌بینی تحرکات قیمتی دارایی‌ها را با ابزار دیگری سنجید.

ضریب β یک ابزار همه‌کاره نیست!

ارزیابی نوسان قیمتی ارز دیجیتال باضریب بتا

بسیاری از کارشناسان حوزه‌های مالی و دنیای کریپتوکارنسی بر این باور هستند که بتا اطلاعات مفیدی را در مورد ریسک ارائه می‌دهد، اما به‌تنهایی قادر به پوشش این مسئله نیست. به‌عبارت ساده‌تر یک سرمایه‌گذار باید با استفاده از ابزارهای تحلیلی مختلف (مثل نسبت ریسک به ریوارد) بتواند ضریب بتا را به‌کار بگیرد. بتا تنها عملکرد گذشته یک سهام یا ارز دیجیتال، آن هم نسبت به شاخص‌های کلی بازار را در نظر می‌گیرد. همچنین با بتا نمی‌توان اصول فعالیت یک شرکت، پتانسیل درآمدی و رشد آن را در نظر گرفت.

آنچه که شما باید به‌عنوان یک سرمایه‌گذار در حوزه ارزهای دیجیتال در نظر داشته باشید، تسلط بر چندین شاخص و ابزار تحلیلی برای ارزیابی ریسک بالقوه و نوسانات قیمتی دارایی مورد نظر با اتکا به جنبه‌های فاندامنتال آن است. شما تا به حال در کدام بازارهای مالی ریسک‌های سیستماتیک در سرمایه‌گذاری از ضریب بتا استفاده کرده‌اید؟

ریسک چیست؟ توضیح ریسک های سرمایه گذاری

مفهوم ریسک

ریسک در شرایط مالی به عنوان شانسی تعریف می شود که یک نتیجه یا سود واقعی سرمایه گذاری با یک نتیجه یا بازده مورد انتظار متفاوت باشد. ریسک شامل احتمال از دست دادن بخشی یا تمام سرمایه اولیه است. به طور کمی، ریسک معمولاً با در نظر گرفتن رفتارها و نتایج تاریخی ارزیابی می شود. در امور مالی، انحراف استاندارد یک معیار رایج مرتبط با ریسک است. انحراف استاندارد معیاری از نوسان قیمت دارایی ها در مقایسه با میانگین های تاریخی آنها در یک بازه زمانی معین ارائه می دهد. به طور کلی، مدیریت ریسک های سرمایه گذاری با درک اصول اولیه ریسک و نحوه اندازه گیری آن ممکن و محتاطانه است. یادگیری ریسک هایی که می تواند در سناریوهای مختلف اعمال شود و برخی از راه های مدیریت کل نگر آنها به همه نوع سرمایه گذاران و مدیران تجاری کمک می کند تا از زیان های غیرضروری و پرهزینه جلوگیری کنند.

  • 1 مبانی ریسک
  • 2 اوراق بهادار بدون ریسک
    • 2.1 ریسک و افق زمانی
    • 2.2 رتبه بندی ریسک مورنینگ استار
    • 2.3 انواع ریسک مالی
    • 2.4 ریسک کسب و کار
    • 2.5 ریسک اعتباری یا پیش فرض
    • 2.6 ریسک کشور
    • 2.7 ریسک ارز
    • 2.8 ریسک نرخ بهره
    • 2.9 ریسک سیاسی
    • 2.10 ریسک طرف مقابل
    • 2.11 ریسک نقدینگی
    • 2.12 ریسک در مقابل پاداش

    مبانی ریسک

    همه افراد هر روز در معرض خطراتی قرار می گیرند، چه از رانندگی، راه رفتن در خیابان، سرمایه گذاری، برنامه ریزی سرمایه یا چیز دیگری. شخصیت، سبک زندگی و سن یک سرمایه گذار از مهمترین عواملی است که برای مدیریت سرمایه گذاری فردی و اهداف ریسک باید در نظر گرفته شود. هر سرمایه گذار دارای یک پروفایل ریسک منحصر به فرد است که تمایل و توانایی آنها را برای مقاومت در برابر ریسک تعیین می کند. به طور کلی، با افزایش ریسک های سرمایه گذاری، سرمایه گذاران انتظار دارند بازده بالاتری برای جبران این ریسک ها داشته باشد.

    یک ایده اساسی در امور مالی، رابطه بین ریسک و بازده است. هر چه میزان ریسکی که سرمایه گذار مایل به پذیرش آن است بیشتر باشد، بازدهی بالقوه بیشتری خواهد داشت. ریسک‌ها می‌توانند به روش‌های مختلفی بروز کنند و سرمایه‌گذاران باید بابت ریسک‌های اضافی جبران شوند. به عنوان مثال، اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده یکی از امن ترین سرمایه گذاری ها در نظر گرفته می شود و در مقایسه با اوراق قرضه شرکتی، نرخ بازده کمتری را ارائه می دهد. احتمال ورشکستگی یک شرکت بسیار بیشتر از دولت ایالات متحده است. از آنجایی که ریسک پیش فرض سرمایه گذاری در اوراق قرضه شرکتی بیشتر است، به سرمایه گذاران نرخ بازده بالاتری پیشنهاد می شود.

    به طور کمی، ریسک معمولاً با در نظر گرفتن رفتارها و نتایج تاریخی ارزیابی می شود. در امور مالی، انحراف استاندارد یک معیار رایج مرتبط با ریسک است. انحراف استاندارد معیاری از نوسانات یک مقدار را در مقایسه با میانگین تاریخی آن ارائه می دهد. انحراف استاندارد بالا نشان دهنده نوسانات ارزش زیادی و در نتیجه درجه بالایی از ریسک است.

    افراد، مشاوران مالی و شرکت ها همگی می توانند استراتژی های مدیریت ریسک را برای کمک به مدیریت ریسک های مرتبط با سرمایه گذاری ها و فعالیت های تجاری خود توسعه دهند. از نظر آکادمیک، چندین نظریه، معیار و استراتژی وجود دارد که برای اندازه‌گیری، تحلیل و مدیریت ریسک‌ها شناسایی شده‌اند. برخی از این موارد عبارتند از: انحراف استاندارد، بتا، ارزش در معرض خطر (VaR) و مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه (CAPM). اندازه‌گیری و کمی‌سازی ریسک اغلب به سرمایه‌گذاران، معامله‌گران و مدیران کسب‌وکار اجازه می‌دهد تا با استفاده از استراتژی‌های مختلف از جمله تنوع‌سازی و موقعیت‌های مشتقه، از برخی ریسک‌ها جلوگیری کنند.

    ریسک

    اوراق بهادار بدون ریسک

    در حالی که درست است که هیچ سرمایه‌گذاری کاملاً عاری از همه خطرات احتمالی نیست، برخی از اوراق بهادار آنقدر ریسک عملی کمی دارند که بدون ریسک یا بدون ریسک در نظر گرفته می‌شوند.

    اوراق بهادار بدون ریسک اغلب مبنایی برای تجزیه و تحلیل و اندازه گیری ریسک است. این نوع سرمایه گذاری ها نرخ بازده مورد انتظار را با ریسک بسیار کم یا بدون ریسک ارائه می دهند. اغلب، همه انواع سرمایه گذاران برای حفظ پس انداز اضطراری یا برای نگهداری دارایی هایی که نیاز به دسترسی فوری دارند، به این اوراق نگاه می کنند.

    نمونه هایی از سرمایه گذاری های بدون ریسک و اوراق بهادار شامل گواهی سپرده (CD)، حساب های بازار پول دولتی و اسناد خزانه داری ایالات متحده است. اسکناس 30 روزه خزانه داری ایالات متحده به طور کلی به عنوان امنیت پایه و بدون ریسک برای مدل سازی مالی در نظر گرفته می شود. این توسط ایمان و اعتبار کامل دولت ایالات متحده پشتیبانی می شود، و با توجه به تاریخ سررسید نسبتاً کوتاه آن، دارای حداقل نرخ بهره است.

    ریسک و افق زمانی

    افق زمانی و نقدینگی سرمایه گذاری ها اغلب یک عامل کلیدی موثر بر ارزیابی ریسک و مدیریت ریسک است. اگر سرمایه‌گذار برای دسترسی فوری به وجوه نیاز داشته باشد، احتمال کمتری دارد که در سرمایه‌گذاری‌های پرریسک یا سرمایه‌گذاری‌هایی سرمایه‌گذاری کند که نمی‌توانند فوراً نقد شوند و احتمالاً پول خود را در اوراق بهادار بدون ریسک قرار می‌دهند.

    افق زمانی نیز عامل مهمی برای پرتفوی سرمایه گذاری فردی خواهد بود. سرمایه گذاران جوان با افق های زمانی طولانی تر تا بازنشستگی ممکن است مایل به سرمایه گذاری در سرمایه گذاری های با ریسک بالاتر با بازده بالقوه بالاتر باشند. سرمایه‌گذاران مسن‌تر تحمل ریسک متفاوتی خواهند داشت، زیرا برای دسترسی آسان‌تر به منابع مالی نیاز دارند

    رتبه بندی ریسک مورنینگ استار

    مورنینگ استار یکی از آژانس‌های هدف برتر است که رتبه‌بندی ریسک را به صندوق‌های سرمایه‌گذاری متقابل و صندوق‌های قابل معامله در مبادله (ETF) اضافه می‌کند. یک سرمایه‌گذار می‌تواند مشخصات ریسک پرتفوی را با تمایل خود برای ریسک مطابقت دهد.

    انواع ریسک مالی

    هر اقدام پس انداز و سرمایه گذاری شامل ریسک ها و بازده های متفاوتی است. به طور کلی، تئوری مالی ریسک‌های سرمایه‌گذاری را که بر ارزش دارایی‌ها تأثیر می‌گذارند به دو دسته طبقه‌بندی می‌کند: ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک. به طور کلی، سرمایه گذاران در معرض خطرات سیستماتیک و غیرسیستماتیک قرار دارند.

    ریسک‌های سیستماتیک که به عنوان ریسک‌های بازار نیز شناخته می‌شوند، ریسک‌هایی هستند که می‌توانند کل بازار اقتصادی یا درصد زیادی از کل بازار را تحت تأثیر قرار دهند. ریسک بازار ریسک از دست دادن سرمایه گذاری ها به دلیل عواملی مانند ریسک سیاسی و ریسک اقتصاد کلان است که بر عملکرد کل بازار تأثیر می گذارد. ریسک بازار را نمی توان به راحتی از طریق تنوع پرتفوی کاهش داد. سایر انواع رایج ریسک سیستماتیک می تواند شامل ریسک نرخ بهره، ریسک تورم، ریسک ارز، ریسک نقدینگی، ریسک کشور و ریسک اجتماعی-سیاسی باشد.

    ریسک غیرسیستماتیک که به عنوان ریسک خاص نیز شناخته می‌شود، دسته‌ای از ریسک است که تنها بر یک صنعت یا یک شرکت خاص تأثیر می‌گذارد. ریسک غیر سیستماتیک ریسک از دست دادن سرمایه گذاری به دلیل خطرات خاص شرکت یا صنعت است. به عنوان مثال می‌توان به تغییر در مدیریت، فراخوان محصول، تغییر مقرراتی که می‌تواند فروش شرکت را کاهش دهد و یک رقیب جدید در بازار با پتانسیل گرفتن سهم بازار از یک شرکت.9 سرمایه‌گذاران اغلب از تنوع برای مدیریت ریسک غیرسیستماتیک استفاده می‌کنند. سرمایه گذاری در انواع دارایی ها.

    علاوه بر خطرات سیستماتیک و غیرسیستماتیک گسترده، چندین نوع ریسک وجود دارد که عبارتند از:

    ریسک کسب و کار

    ریسک تجاری به دوام اساسی یک کسب و کار اشاره دارد (این سؤال که آیا یک شرکت می تواند فروش کافی داشته باشد و درآمد کافی برای پوشش هزینه های عملیاتی خود و کسب سود ایجاد کند). در حالی که ریسک مالی مربوط به هزینه‌های تامین مالی است، ریسک تجاری مربوط به تمام هزینه‌های دیگری است که یک کسب‌وکار باید پوشش دهد تا عملیاتی و عملکردی باقی بماند. این هزینه‌ها شامل حقوق، هزینه‌های تولید، اجاره تسهیلات، هزینه‌های اداری و اداری است. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند قیمت تمام شده کالا، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که می فروشد.

    ریسک اعتباری یا پیش فرض

    ریسک اعتباری خطری است که وام گیرنده قادر به پرداخت سود قراردادی یا اصل تعهدات بدهی خود نباشد. این نوع ریسک به ویژه در مورد سرمایه گذارانی است که اوراق قرضه را در پرتفوی خود نگه می دارند. اوراق قرضه دولتی، به ویژه آنهایی که توسط دولت فدرال منتشر می شوند، کمترین میزان ریسک و در نتیجه کمترین بازده را دارند. از سوی دیگر، اوراق قرضه شرکتی دارای بالاترین میزان ریسک نکول و همچنین نرخ بهره بالاتری هستند. اوراق قرضه با شانس نکول کمتر، درجه سرمایه گذاری در نظر گرفته می شوند، در حالی که اوراق با شانس بالاتر، اوراق با بازده بالا یا اوراق ناخواسته در نظر گرفته می شوند. سرمایه‌گذاران می‌توانند از آژانس‌های رتبه‌بندی اوراق قرضه مانند استاندارد اند پورز، فیچ و مودیز استفاده کنند تا مشخص کنند کدام اوراق از نظر درجه سرمایه‌گذاری و کدام اوراق ناخواسته هستند.

    ریسک کشور

    ریسک کشور به خطری اشاره دارد که یک کشور نتواند به تعهدات مالی خود عمل کند. هنگامی که کشوری تعهدات خود را نکول کند، می تواند به عملکرد سایر ابزارهای مالی در آن کشور و همچنین سایر کشورهایی که دارد، آسیب برساند. روابط با. ریسک کشور در مورد سهام، اوراق قرضه، صندوق های سرمایه گذاری متقابل، اختیار معامله و قراردادهای آتی که در یک کشور خاص منتشر می شوند، اعمال می شود. این نوع ریسک بیشتر در بازارهای نوظهور یا کشورهایی که کسری شدید دارند دیده می شود.

    ریسک ارز

    هنگام سرمایه گذاری در کشورهای خارجی، توجه به این واقعیت مهم است که نرخ ریسک‌های سیستماتیک در سرمایه‌گذاری ارز می تواند قیمت دارایی را نیز تغییر دهد. ریسک ارز خارجی (یا ریسک نرخ مبادله) برای همه ابزارهای مالی که به ارزی غیر از واحد پول داخلی شما هستند، اعمال می‌شود. به عنوان مثال، اگر در ایالات متحده زندگی می‌کنید و در یک سهام کانادایی به دلار کانادا سرمایه‌گذاری می‌کنید، حتی اگر این سهم ارزش افزایش می یابد، اگر دلار کانادا نسبت به دلار آمریکا کاهش یابد، ممکن است ضرر کنید.

    ریسک نرخ بهره

    ریسک نرخ بهره خطری است که ارزش سرمایه گذاری به دلیل تغییر در سطح مطلق نرخ های بهره، اختلاف بین دو نرخ، در شکل منحنی بازده یا هر رابطه نرخ بهره دیگری تغییر می کند. این نوع ریسک بر ارزش اوراق قرضه مستقیم‌تر از سهام تأثیر می‌گذارد و ریسک قابل توجهی برای همه دارندگان اوراق قرضه است.

    ریسک سیاسی

    ریسک سیاسی ریسکی است که بازده یک سرمایه گذاری ممکن است به دلیل بی ثباتی سیاسی یا تغییرات در یک کشور متحمل شود. این نوع ریسک می‌تواند ناشی از تغییر در دولت، نهادهای قانون‌گذار، سایر سیاست‌گذاران خارجی یا کنترل نظامی باشد.9 که به عنوان ریسک ژئوپلیتیکی نیز شناخته می‌شود، با طولانی‌تر شدن افق زمانی سرمایه‌گذاری، ریسک بیشتر به عاملی تبدیل می‌شود.

    ریسک طرف مقابل

    ریسک طرف مقابل، احتمال این است که یکی از افراد درگیر در یک معامله ممکن است تعهد قراردادی خود را نپذیرد. این نوع ریسک می‌تواند در معاملات اعتباری، سرمایه‌گذاری و تجاری وجود داشته باشد، به‌ویژه برای معاملاتی که در بازارهای خارج از بورس (OTC) اتفاق می‌افتد. محصولات سرمایه گذاری مالی مانند سهام، اختیار معامله، اوراق قرضه و مشتقات ریسک طرف مقابل را به همراه دارند.

    ریسک نقدینگی

    ریسک نقدینگی با توانایی سرمایه گذار برای انجام معاملات سرمایه گذاری خود در قبال پول نقد مرتبط است. معمولاً، سرمایه گذاران برای دارایی های غیر نقدشونده به مقداری حق بیمه نیاز دارند که به خاطر نگهداری اوراق بهادار در طول زمان که به راحتی قابل نقد نیستند، جبران می کند.

    ریسک در مقابل پاداش

    معاوضه ریسک و بازده تعادل بین تمایل به کمترین ریسک ممکن و بالاترین بازده ممکن است. به طور کلی، سطوح پایین ریسک با بازده بالقوه پایین و سطوح بالای ریسک با بازده بالقوه بالا مرتبط است. هر سرمایه‌گذار باید تصمیم بگیرد که چقدر ریسک را می‌خواهد و می‌تواند برای بازده مورد نظر بپذیرد. این بر اساس عواملی مانند سن، درآمد، اهداف سرمایه گذاری، نیازهای نقدینگی، افق زمانی و شخصیت خواهد بود.

    مهم است که به خاطر داشته باشید که ریسک بالاتر به طور خودکار با بازده بالاتر برابر نیست. معاوضه ریسک و بازده فقط نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاری‌های با ریسک بالاتر امکان بازده بالاتری دارند اما هیچ تضمینی وجود ندارد. در سمت کم ریسک این طیف، نرخ بازده بدون ریسک است ( نرخ نظری بازده سرمایه گذاری با ریسک صفر). این نشان دهنده علاقه ای است که از یک سرمایه گذاری کاملاً بدون ریسک در یک دوره زمانی خاص انتظار دارید. در تئوری، نرخ بازده بدون ریسک حداقل بازدهی است که برای هر سرمایه‌گذاری انتظار دارید، زیرا ریسک اضافی را نمی‌پذیرید مگر اینکه نرخ بازده بالقوه بیشتر از نرخ بدون ریسک باشد.

    ریسک

    ریسک و تنوع

    اساسی ترین و مؤثرترین استراتژی برای به حداقل رساندن ریسک، تنوع بخشی است. تنوع بخشی به شدت بر مفاهیم همبستگی و ریسک استوار است. یک سبد دارای تنوع مناسب از انواع مختلف اوراق بهادار از صنایع مختلف تشکیل شده است که درجات مختلفی از ریسک و همبستگی با بازده یکدیگر دارند.

    در حالی که اکثر متخصصان سرمایه گذاری موافقند که تنوع نمی تواند تضمین کننده ضرر باشد، اما مهم ترین مؤلفه برای کمک به سرمایه گذار برای رسیدن به اهداف بلندمدت مالی است و در عین حال ریسک را به حداقل می رساند.

    چندین راه برای برنامه ریزی و اطمینان از تنوع کافی وجود دارد که عبارتند از:

    پرتفوی خود را در میان بسیاری از وسایل سرمایه گذاری مختلف از جمله پول نقد، سهام، اوراق قرضه، صندوق های سرمایه گذاری متقابل، ETF ها و سایر صندوق ها پخش کنید. به دنبال دارایی‌هایی باشید که بازده آنها در طول تاریخ در یک جهت و به همان درجه حرکت نکرده است. به این ترتیب، اگر بخشی از پورتفولیوی شما در حال کاهش است، بقیه ممکن است همچنان در حال رشد باشند.

    در هر نوع سرمایه گذاری متنوع بمانید. شامل اوراق بهاداری که بر اساس بخش، صنعت، منطقه و ارزش بازار متفاوت است. همچنین ایده خوبی است که سبک هایی مانند رشد، درآمد و ارزش را با هم ترکیب کنید. همین امر در مورد اوراق قرضه نیز صدق می کند: سررسید و کیفیت اعتباری متفاوت را در نظر بگیرید.

    شامل اوراق بهاداری که از نظر ریسک متفاوت هستند. شما محدود به انتخاب سهام خاصی نیستید. درواقع خلاف این موضوع صحت دارد. انتخاب سرمایه‌گذاری‌های مختلف با نرخ‌های بازده متفاوت، تضمین می‌کند که سودهای بزرگ خسارات را در سایر حوزه‌ها جبران می‌کند به خاطر داشته باشید که تنوع سبد یک کار یکباره نیست. سرمایه‌گذاران و کسب‌وکارها به طور منظم «چک‌آپ» یا تعادل مجدد را انجام می‌دهند تا مطمئن شوند که پرتفوی‌هایشان دارای سطح ریسکی است که با استراتژی و اهداف مالی آن‌ها همخوانی دارد.

    سخن پایانی

    همه ما هر روز با خطراتی روبرو هستیم. چه در حال رانندگی به سمت محل کار، موج سواری در یک موج 60 فوتی، سرمایه گذاری یا مدیریت یک تجارت باشیم. در دنیای مالی، ریسک به این احتمال اشاره دارد که بازده واقعی یک سرمایه‌گذاری با آنچه مورد انتظار است متفاوت باشد. این احتمال که یک سرمایه‌گذاری آنطور که می‌خواهید عمل نکند، یا اینکه در نهایت پول را از دست بدهید.

    موثرترین راه برای مدیریت ریسک سرمایه گذاری از طریق ارزیابی منظم ریسک و تنوع بخشیدن به آن است. اگرچه تنوع تضمین کننده سود یا تضمین در برابر ضرر نیست، اما پتانسیل بهبود بازده را بر اساس اهداف و سطح ریسک هدف شما فراهم می کند. یافتن تعادل مناسب بین ریسک و بازده به سرمایه‌گذاران و مدیران کسب‌وکار کمک می‌کند تا از طریق سرمایه‌گذاری‌هایی که می‌توانند با آن راحت‌تر باشند، به اهداف مالی خود برسند.

    ریسک غیر سیستماتیک (Unsystematic Risk)

    ریسک غیرسیتماتیک یکی از انواع ریسک‌های سرمایه‌گذاری بوده و ناشی از ریسک منحصر بفرد شرکت یا صنعتی خاص است که در آن سرمایه‌گذاری شده است .ریسک غیرسیستماتیک با ایجاد یک سبد اعتباری متنوع، کاهش می‌یابد. به ریسک غیرسیستماتیک، ریسک حذف‌شدنی هم گفته می‌شود. این ریسک را می‌توان از طریق متنوع‌سازی و تشکیل سبد سرمایه‌گذاری کاهش داد. در پرتفویی که به‌خوبی تنوع‌بخشی شده باشد، ریسک غیرسیستماتیک ناچیز است و می‌توان از آن صرف نظر کرد. در این میان، ریسک‌های مالی و ریسک‌های غیر مالی (کسب‌وکار) از انواع ریسک غیر سیستماتیک به شمار می‌روند.

    تعریف به حد

    ریسک غیرسیستماتیک یکی از دلایل عمده ریسک‌های عدم قطعیت در امور مالی به‌ شمار می‌رود که به عنوان ریسک خاص، ریسک قابل حذف یا ریسک باقی‌مانده هم شناخته می‌شود. این قبیل از ریسک‌ها منشأ درونی دارد و به طور طبیعی و ذاتی در یک صنعت یا شرکت خاص وجود دارد و می‌تواند از طربق متنوع‌سازی کاهش یابد.

    وجوه افتراق یا شقوق مختلف

    ریسک غیر سیستماتیک در کنار ریسک سیستماتیک از دلایل عمده ریسک‌های عدم قطعیت در امور مالی تلقی می‌گردد که از لحاظ ساختار، ویژگی‌ها و مدیریت آن با یکدیگر متفاوت می‌باشند. ریسک غیر سیستماتیک ریسکی است که مخصوص یک کسب و کار یا صنعت است و بهترین راه برای کاهش ریسک غیر سیستماتیک، متنوع‌سازی گسترده است. این نوع ریسک منشأ درونی دارد و می‌توان گفت که ریسک غیر سیستماتیک فقط به محدوده خاصی از بازار مربوط می‌شود و فقط همان بخش را تحت تأثیر قرار می‌دهد. تفاوت ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک این است که ریسک غیر سیستماتیک را می‌توان از طریق متنوع‌سازی مدیریت کرد.

    فهرست مطالب

    مقدمه [ ویرایش | ویرایش مبدأ ]

    ریسک غیرسیستماتیک که به عنوان ریسک متغیر یا ریسک خاص نیز شناخته می‌شود، ریسکی است که می‌توان با داشتن یک سبد اعتباری متنوع، آن‌را از بین برد. از نظر تئوری می‌توان ریسک‌های خاص کلیه شرکت‌های بزرگ (ریسک‌های صنعتی، داخلی و مالی) را متنوع کرد. به عنوان مثال، صنعت آزبست به ویژه در ایالات متحده با تعهدات شدید محصولات روبرو شد که بسیاری از شرکت‌ها در این صنعت را ورشکست کرد. اما بانکی که عاقلانه سبد اعتباری خود را متنوع کرده بود و - بیش از 2٪ سرمایه سهام خود را در این صنعت نگه نداشته بود، در مقابل با یک موسسه مالی که بیش از حد در معرض خطر(تمرکز) صنعت آزبست قرار گرفته بود، متحمل آسیب نشد.

    شایان ذکر است که کلیه مدیران موفق پرتفوی اعتباری در طول خدمت خود دچار زیان اعتباری می‌شوند. با این حال، مدیران بدِ پرتفوی اعتباری،پورتفولیوی خود را تنزل می‌دهند، که ممکن است ضررهای اساسی یا حتی ورشکستگی را برای بانک یا موسسه ایجاد کند. درواقع، آگاهی از تنوع ریسک، متنوع‌سازی مناسب را تسهیل می‌کند، که یکی از بهترین راه‌های -ترقی تدریجی سبد اعتباری است.

    کل معادله ریسک پرتفوی اعتباری می‌تواند مطابق شکل زیر ارائه شود:

    کل ریسک سبد اعتباری برابر است با ریسک غیر سیستماتیک (قابل تنوع) + ریسک سیستماتیک( غیرقابل تنوع)

    ریسک غیر سیستماتیک ریسکی است که بطور طبیعی و ذاتی در یک صنعت یا شرکت خاص وجود دارد.

    با سرمایه‌گذاری در طیف وسیعی از شرکت‌ها و صنایع، ریسک غیرسیستماتیک می‌تواند به شدت از طربق متنوع‌سازی کاهش یابد. مترادف این ریسک شامل ریسک قابل متنوع، ریسک غیر سیستماتیک ، ریسک باقی‌مانده (پس مانده یا رسوبی) و ریسک خاص می‌باشد.

    نمونه‌هایی از ریسک غیرسیستماتیک [ ویرایش | ویرایش مبدأ ]

    ریسک غیر سیستماتیک ریسکی است که مخصوص یک کسب و کار یا صنعت است. نمونه‌هایی از ریسک غیر سیستماتیک عبارتند از:

    • تغییر در مقرراتی که بر یک صنعت اثرگذار است
    • ورود رقبای جدید در یک بازار
    • یک شرکت مجبور است یکی از محصولات خود را فراخوانی کند.
    • به نظر می‌رسد که یک شرکت صورت‌های مالی تقلبی تهیه کرده است.
    • اتحادیه یک را شرکت برای کارکنان شرکتی هدف قرار می‌دهد
    • دولت خارجی دارایی‌های یک شرکت خاص را مصادره می‌کند.

    ممکن است یک سرمایه‌گذار از برخی از ریسک‌های مرتبط با یک شرکت یا صنعت خاص آگاهی داشته باشد، اما همیشه ریسک‌های اضافی وجود دارد که هر از چند گاهی باعث برداشت لحظه به لحظه می‌شوند.

    وجود ریسک غیر سیستماتیک به این معنی است که ریسک‌های سیستماتیک در سرمایه‌گذاری صاحب سهام یک شرکت به دلیل ریسک مرتبط با آن سازمان، در معرض ریسک تغییرات منفی در ارزش آن سهام قرار دارد. این نوع ریسک را می‌توان با سرمایه‌گذاری در سبدهای متنوع سرمایه گذاری‌ کاهش داد. با این کار، ریسک‌های مرتبط با هر اوراق در پورتفولیو به خنثی کردن یکدیگر متمایل می‌شوند.

    بهترین راه برای کاهش ریسک غیر سیستماتیک، تنوع‌سازی گسترده است. به‌عنوان مثال، یک سرمایه‌گذار می‌تواند در اوراق‌بهادار اولیه تعدادی از صنایع مختلف و اوراق بهادار دولتی سرمایه‌گذاری کند.

    ریسک غیرسیستماتیک برای سبد اعتباری [ ویرایش | ویرایش مبدأ ]

    بسیاری از دانشگاهیان معتقدند که پاداش ریسک اعتباری از زاویه پورتفولیو ، بازده ریسک سیستماتیک است که توسط وام‌دهنده گرفته می‌شود (زیرا همه ریسک‌های غیرسیستماتیک می‌توانند از یکدیگر متمایز شوند). پس از دستیابی به این وظیفه چالش برانگیز - متنوع کردن همه ریسک‌های غیرسیستماتیک ، - مدیر پورتفولیو ممکن است سبد سهام را به اندازه کافی تعدیل کند به طوری‌که از شدت سقوط اقتصاد کلان (ریسک‌های سیستماتیک) کاسته شود.

    در مدیریت سبد اعتباری توجه به این دو نکته ضروری است: (1) نظارت بر ریسک سیستماتیک که می‌تواند به چرخه تجاری یا شوک‌های اقتصاد کلان منجر شود و (ب) استفاده از ابزارها و استراتژی‌های تحلیلی پورتفولیو برای به حداقل رساندن ریسک متنوع‌سازی در سبد اعتباری.

    آزمون استرس (استرس تست) سبد دوره‌ای برای اندازه‌گیری آسیب‌پذیری سبد اعتباری در برابر رکود اقتصادی و سایر وقایع سیستماتیک نامطلوب باید بطور روزمره اعمال شود. از آنجا که تنوع‌بخشی راهی برای حذف ریسک غیرسیستماتیک فراهم می‌کند، منطقی است استدلال شود که تنها ریسک اعتباری که باید به آن بها داده شود، ریسک سیستماتیک است. این هدفی است که در آن هر مدیر پرتفوی مایل است سبد خود را به‌گونه ای سوق دهد که روی آن متمرکز شود و راهکارهایی را برای مقابله با محرک‌ها در عوامل ریسک سیستماتیک ابداع کند.

    جستارهای وابسته

    • ریسک سیستماتیک
    • ریسک مالی
    • ریسک غیر مالی
    • عدم قطعیت

    پانویس/ پاورقی

    ریسک سیستماتیک در سرمایه‌گذاری و تفاوت آن با ریسک غیرسیستماتیک

    ریسک غیرسیستماتیک را «ریسک مشخص»، «ریسک قابل‌پخش» یا «ریسک پسمانده» هم می‌نامند. این ریسک یکی از انواع ریسک سرمایه گذاری است و در شرکت یا صنعتی که در آن سرمایه گذاری می‌کنید وجود دارد. ریسک غیرسیستماتیک را می‌توانید از طریق متنوع‌سازی کاهش دهید. ریسک غیرسیستماتیک به اخبار مربوط می‌شود. اخباری که مختص یک سهم خاص است؛ مثلا وقتی کارکنان شرکتی که شما در آن سرمایه‌گذاری کرده‌اید اعتصاب می‌کنند.

    ریسک سیستماتیک را «ریسک بازار» یا «ریسک غیرقابل‌پخش» هم می‌خوانند. این ریسک به کل بازار یا حداقل بخشی از آن مربوط می‌شود. این ریسک که ناپایداری هم نامیده می‌شود، نوسانات روزانه‌ی بازار و تأثیر آن روی قیمت سهام را شامل می‌شود. ناپایداری یک معیار ریسک است. معیاری که ویژگی‌ها یا «خلق و خو‌»ی سرمایه‌گذاری را می‌سنجد، نه دلیل این ویژگی‌ها را. در این مقاله مطالب بیشتری درباره‌ی ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک می‌آموزید.

    حتما بخوانید:

    دلیل اینکه مردم از سهام پول در می‌آورند، همین حرکت‌ها و نوسانات بازار هستند. ناپایداری برای کسب سود ضروری است. هرچه سرمایه‌گذاری شما بی‌ثبات‌تر باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که شرایط آن به‌صورت ناگهانی بهتر یا بدتر شود.

    نرخ سود بانکی(بهره)، رکود و جنگ همه می‌توانند دلایلی برای ریسک سیستماتیک باشند. چون‌که همه‌ی این موارد روی تمام بازار تأثیر می‌گذارند و متنوع‌سازی روی آنها تأثیری نمی‌گذارد. ریسک سیستماتیک را می‌توانید از طریق پوشش ریسک کاهش دهید.

    ریسک سیستماتیک در تمام سرمایه‌گذاری‌ها وجود دارد. اگر تورم وجود داشته باشد، می‌توانید در بخش‌هایی سرمایه‌گذاری کنید که در برابر تورم مقاوم هستند. اگر نرخ سود بالا باشد، می‌توانید سهام مربوط به بخش انرژی خود را بفروشید و اوراق بهادار تازه منتشر یافته بخرید. اما اگر اقتصاد کشور مشکل دارد، بهترین کار این است که سرمایه‌گذاری‌هایی پیدا کنید که از بقیه‌ی بازار مقاوم‌تر باشد. مثلا می‌توانید از سهام صنایع دفاعی یا استراتژی‌های سهام روبه‌افول استفاده کنید.

    معیار ناپایداری یا ریسک سیستماتیک

    ریسک سیستماتیک در سرمایه‌گذاری و تفاوت آن با ریسک غیرسیستماتیک

    معیار ناپایداری، «بتا» یا ریسک سیستماتیک نام دارد. این معیار مقایسه‌ی یک سهام یا پرونده با تمام بازار است. به‌عبارت‌دیگر،‌ بتا میزان کلی ریسک بازار بورس را در مقایسه به بازار کل به ما می‌دهد. بتا همچنین ریسک بازار بورس را با سایر سهام مقایسه می‌کند. تحلیل سرمایه‌گذاری از حرف یونانی β برای نشان‌دادن بتا استفاده می‌کند. بتا در مدل قیمت گذاری دارایی‌های سرمایه‌گذار (CAPM) هم استفاده می‌شود.

    بتا با استفاده از تحلیل رگرسیون محاسبه می‌شود. اساسا بتا یعنی ارتباط نرخ سود اوراق بهادار با نوسانات بازار. وقتی بتا ۱ باشد یعنی قیمت اوراق بهادار با نوسانات بازار تغییر می‌کند. وقتی بتا کمتر از ۱ باشد، یعنی اوراق‌بهادار پایدارتر از بازار هستند. اگر بتا بالاتر از ۱ باشد، یعنی قیمت اوراق بهادار ناپایدارتر از بازار است. برای مثال اگر بتا برای سهام ۱.۲ باشد، احتمالا این سهام ۲۰ درصد ناپایدارتر از بازار است.

    راهنمای اولیه‌ی بتا

    ۱. بتای منفی

    ریسک سیستماتیک در سرمایه‌گذاری و تفاوت آن با ریسک غیرسیستماتیک

    اگر بتا زیر صفر باشد، یعنی رابطه‌ی آن با بازار عکس است. احتمال وجود بتای منفی خیلی خیلی کم است. درگذشته، برخی سرمایه‌گذاران اعتقاد داشتند که طلا و سهام طلا بتای منفی دارد. این عقیده به‌خاطر این بود که وقتی بازار سهام افول داشت سهام طلا سود بیشتری به‌دست می‌آورد. ولی این عقیده در دراز مدت غلط از آب در آمد.

    ۲. بتای صفر

    پول نقد اساسا بتای صفر دارد. به‌عبارت‌دیگر، مهم نیست بازار چه تغییراتی می‌کند، ارزش پول نقد همیشه ثابت است. البته به شرطی که تورم وجود نداشته باشد.

    ۳. بتای بین صفر و یک

    بتای کمتر از ۱ (و بیشتر از صفر) برای شرکت‌هایی است که ناپایداری آنها کمتر از بازار باشد. بیشتر شرکت‌های خدماتی در این حوزه هستند.

    ۴. بتای یک

    وقتی بتا ۱ است، یعنی از ناپایداری یک شاخص به‌خصوص برای اشاره به همه‌ی بازار استفاده کرده‌ایم و این شاخص را برای سنجیدن همه‌ی سهام‌ و بتاهای دیگر به‌کار می‌بریم. به‌عنوان‌مثال می‌توان به شاخص S&P 500 اشاره کرد. اگر یک بتای سهام ۱ باشد،‌ به‌اندازه و در جهت شاخص مرجع حرکت می‌کند. بنابراین اگر شاخص سرمایه از S&P 500 پیروی کند، بتای نزدیک به ۱ خواهد داشت.

    ۵. بتای بیشتر از یک

    این یعنی اینکه ناپایداری سهام بیشتر از شاخص عمومی است. خیلی از شرکت‌های وابسته به فناوری در بازار بورس آمریکایی Nasdaq بتای بالای ۱ دارند.

    ۶. بتای بیشتر از صد

    این غیرممکن است، چون بتای بالای صد یعنی ناپایداری سهام، ۱۰۰ برابر بیشتر از بازار است. اگر سهامی بتای ۱۰۰ داشته باشد، با هر افول در بازار بورس احتمال این هست که ارزش آن سهام به صفر برسد. ممکن است در سایت‌های تحقیقاتی بتای بالای صد دیده باشید. در این صورت یا خطای آماری اتفاق افتاده یا بازار به‌خاطر کمبود نقدینگی دچار نوسانات شدید شده است. سهام خارج از بازار بورس معمولا دچار این مشکل می‌شوند. به‌ندرت پیش می‌آید که سهام شرکت‌های معروف بتای بالای ۴ داشته باشند.

    چرا باید با مفهوم بتا آشنا باشید؟

    ریسک سیستماتیک در سرمایه‌گذاری و تفاوت آن با ریسک غیرسیستماتیک

    آیا آماده‌اید با سرمایه‌ی خود ریسک کنید؟ خیلی از مردم این آمادگی را ندارند. در نتیجه سرمایه‌گذاری‌هایی را انتخاب می‌کنند که ناپایداری کمی داشته باشد. سایر افراد ترجیح می‌دهند کمی بیشتر ریسک کنند. چون در این صورت احتمال دارد سود بیشتری به‌دست آورند. به‌همین‌دلیل، سرمایه‌گذاران حتما باید مفهوم توان ریسک پذیری را درک کنند. سرمایه‌گذاران باید بدانند کدام سرمایه‌گذاری‌ها با تمایلات‌ آنها برای ریسک‌پذیری متناسب است.

    وقتی از بتا برای سنجش ناپایداری استفاده می‌کنید، می‌توانید اوراق‌بهاداری را پیدا کنید که با توجه به میزان ریسک برای شما مناسب‌تر هستند. سرمایه‌گذارانی که اصلا ریسک‌پذیر نیستند باید سرمایه‌گذاری‌هایی را انتخاب کنند که بتای پایینی دارد. آنهایی که می‌خواهند بیشتر ریسک کنند، می‌توانند سهامی را بخرند که بتای بالاتری داشته باشد.

    خیلی از شرکت‌های دلالی بتا را برای تمام سهام خرید و فروشی خود محاسبه می‌کنند. این شرکت‌ها نتایج محاسبات خود را در کتاب بتا منتشر می‌کنند. این کتاب بتای تخمینی برای تقریبا تمام سهام قابل‌عرضه در بازار عمومی را ارائه می‌کند. مشکل اینجاست که بیشتر افراد به این کتاب‌های دلالی دسترسی ندارند و محاسبه‌ی بتا حتی برای سرمایه‌گذاران باتجربه هم سخت است.

    هشدارهایی در مورد بتا

    ریسک سیستماتیک در سرمایه‌گذاری و تفاوت آن با ریسک غیرسیستماتیک

    مهم‌ترین هشدار در مورد استفاده از بتا به‌منظور تصمیم گیری برای سرمایه‌گذاری این است که بتا یکی از سنجش‌های تاریخی برای ناپایداری سهام است. اعداد بتای قدیمی یا ناپایداری تاریخی لزوما نمی‌توانند آینده‌ی بتا یا ناپایداری را پیش‌بینی کنند. به‌عبارت‌دیگر، اگر بتای سهامی الان ۲ باشد، هیچ تضمینی نیست که سال دیگر این مقدار ثابت خواهد ماند.

    تحقیقی در مورد قابل‌اطمینان‌بودن بتای گذشته انجام شده است. این تحقیق به این نتیجه رسید که بتای گذشته برای سهام شخصی نمی‌تواند بتای آینده را پیش‌بینی کند. یکی از یافته‌های جالب تحقیق این بود که به‌نظر می‌رسد بتا به‌میزان میانگین خود بازمی‌گردد. این یعنی اینکه بتا چه بالاتر و چه پایین‌تر از یک باشد، ممکن است به سمت ۱ بازگردد.

    هشدار دوم این است که بتا میزان ریسک سیستماتیک را نشان می‌دهد. ریسکی که بازار به‌صورت کلی با آن مواجه است. درواقع، داریم سهام را با شاخص بازار مقایسه می‌کنیم. این شاخص تحت‌تأثیر ریسک‌های کلی بازار قرار دارد. از طرف دیگر، بتا را با مقایسه‌ی ناپایداری سهام با ناپایداری شاخص محاسبه می‌کنیم. بنابراین بتا فقط ریسک به‌وجود‌آمده به‌خاطر تغییرات بازار را مدنظر می‌گیرد. سهام ممکن است با ریسک‌های شخصی شرکت‌ها هم مواجه باشند. ولی میزان بتا این ریسک‌ها را نمی‌شناسد. بنابراین، با اینکه بتا به سرمایه‌گذاران می‌گوید تغییرات بازار چه تأثیری روی قیمت سهام دارد، ولی به ریسک‌های دیگری که شرکت‌ها با آن مواجه هستند توجهی نمی‌کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.