بررسی رابطه بین رشد سود و بازده سهام با استفاده از مدل سود باقی مانده در بورس اوراق بهادار تهران
موضوع اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین رشد سود و بازده سهام با استفاده از مدل سود باقی مانده در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش از مدل سود باقی مانده برای تفکیک رشد سود به رشد سرمایه به کار رفته و رشد سود باقی مانده و بررسی رابطه آنها با بازده جاری و آتی سهام استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز برای دوره زمانی 1383 تا 1390 جمع آوری و برای آزمون فرضیهها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج نشان میدهد بین رشد سود باقی مانده و بازده جاری سهام رابطه مثبت و معنیدار و بین رشد سرمایه به کار رفته و بازده جاری سهام رابطه منفی و معنیداری وجود دارد، همچنین بین رشد سود باقیمانده و بازده آتی سهام رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد و بین رشد سرمایه به کار رفته و بازده آتی سهام رابطه معنیداری وجود ندارد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Relationship between Earning Growth and Stock Returns by Using Residual Income in Tehran Stock Exchange (TSE)
نویسندگان [English]
- B Shamszadeh 1
- M Sadeghifar 2
- B Almasi 3
1 Assistant Professor of Accounting Bu-Ali Sina University, Hamadan, Iran
2 Assistant Professor of Statistics, Bu-Ali Sina University, Hamadan, Iran
3 Master of Accounting, Hamadan Branch, Islamic Azad University, Hamadan, Iran
چکیده [English]
The main objective of this study is to explore the relationship between earnings growth and stock returns using the residual income (RI) model in companies listed on the Tehran Stock Exchange. We use residual income (RI) for decomposing earnings growth into growth in RI and growth in invested capital in order to explain its relationship with current and future stock returns. Data were collected for the period 2004 to 2011 from TSE. We use Pearson correlation coefficient to test our hypotheses. The results show, significant positive relationship between growth in RI and current stock returns and significant negative relationship between growth in invested capital and current stock returns. Also, there is a significant positive relationship between growth in RI and future stock returns, and there is no relationship between growth in invested capital and future returns.
کلیدواژهها [English]
- Earnings growth
- Residual income
- Stock Returns
اصل مقاله
مدت طولانی بود که هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ تجربی، سود و رشد سود به عنوان تبیین کنندههای اصلی بازده سهام تلقی میشدند [21]. سود حسابداری از جمله برترین شاخصهای اندازهگیری فعالیتهای یک واحد اقتصادی است [3]. منطق ارتباط سود حسابداری و بازده سهام در سال 1968 توسط بال و براون ارائه شده است [15]. در سال 1992 تئوری، مفاهیم و متغیرهای ضروری برای ارزیابی همبستگی بین سود حسابداری و بازده سهام در یک دوره بلند مدت از سوی ایستون، هریس و اولسون پایه گذاری شد [22].
اما ایراد سود حسابداری به عنوان تبیین کننده بازده سهام این است که در این معیار ارزیابی، تنها به کمیّت سود توجه میشود، در حالیکه برای تعیین ارزش واقعی بازدهی سرمایه را بالا میبرد شرکت باید به کیفیت سود نیز توجه کرد [9]. به این معنا که سود با چه میزان سرمایه گذاری به دست آمده؟ هزینه سرمایه چقدر بوده است؟ آیا همین که شرکت نسبت به سال قبل توانسته باشد سود بیشتری کسب کند کافی است؟ مطمئناً این طور نخواهد بود چرا که این سؤال پیش میآید که این میزان سود در ازای چه میزان سرمایه به دست آمده است؟ بنابراین سود حسابداری به تنهایی معیار مناسبی برای ارزیابی بازده سهام نیست زیرا در محاسبه آن هزینه سرمایه در نظر گرفته نمیشود.
در این پژوهش، از مفهوم سود باقی مانده برای تفکیک رشد سود به رشد سود باقیمانده، رشد سرمایه به کار رفته و اجزای دیگر استفاده شده است.
با استفاده از این تفکیک پرسشهایی مطرح میشود؛ اول اینکه آیا میتوان تغییرات بازده سهام را با استفاده از این تفکیک، بهتر تشریح کرد؟ دوم اینکه، آیا رشد سود باقی مانده و سایر اجزای رشد سود ارتباط متفاوتی با بازده دارند؟ سوم اینکه، آیا رشد سود باقی مانده و رشد سرمایه به کار رفته بازده آتی سهام را پیشبینی میکند؟
مبانی نظری
این موضوع که شرکت باید سودی بیش از هزینه سرمایه به کار رفته ایجاد کند، از مدتها قبل مورد توجه اقتصاددانان بوده است [17]. سالها پیش اقتصاددانان معروفی از جمله آلفرد مارشال عقیده داشتند که شرکتها برای ایجاد ارزش، باید سودی بیش از هزینه سرمایه به کار رفته ایجاد کنند [19].
پیتر دراکر میگوید: «تا زمانیکه یک شرکت سودی بیش از هزینه سرمایه ایجاد نکند دارای زیان است» [19]. در قرن بیستم این مفهوم با عناوین متفاوتی از جمله سود باقیمانده[1] تعریف شد [8].
سود باقی مانده عبارت است از: سود عملیاتی پس از کسر مالیات، منهای هزینه سرمایه به کار رفته.
این مدل با مفهوم با ارزش افزوده اقتصادی (EVA) تفاوت دارد. در مدل ارزش افزوده اقتصادی بایستی تعدیلاتی مانند: هزینه مطالبات مشکوکالوصول، هزینه مزایای پایان خدمت کارکنان، هزینههای تبلیغات، بازاریابی، آموزش، تحقیق و توسعه و اجاره، هزینههای معوق و. در سود عملیات پس از کسر مالیات و کل سرمایه به کار گرفته شده صورت گیرد که این تعدیلات، اصل محافظهکاری و رعایت یکنواختی در اجرای اصول پذیرفته شده حسابداری را نقض خواهد کرد و همچنین قضاوتهای شخصی را بالا میبرد و فرآیند جمعآوری اطلاعات برای محاسبه ارزش ذاتی شرکت را نیز طولانی میکند [8].
در محاسبه سود حسابداری، تنها هزینه تأمین مالی از طریق بدهی منظور میشود و مدیران وجوه فراهم شده توسط سهامداران را بدون هزینه فرض میکنند اما در مفهوم سود باقیمانده، هزینه تأمین مالی از طریق صاحبان سهام نیز منظور میشود. معیار سود باقی مانده شرایطی را فراهم میکند تا با در نظر گرفتن هزینه سرمایه به کار رفته، هم هزینه بدهی و هم هزینه حقوق صاحبان سهام، سود حسابداری را به سود اقتصادی تبدیل کرده و به این صورت عملکرد واقعی شرکت را بررسی و ارزیابی کرد.
بنابراین از آنجا که بازده سهام تابعی از رشد سود اقتصادی است، استفاده از یک شاخص اندازهگیری بهتر و مناسبتر میتواند توانایی بهتری برای تبیین بازده سهام داشته باشد. مدل سود باقی مانده یک معیار اقتصادی مناسب برای سهام داران است [13].
به نظر میرسد سود باقی مانده شروع خوبی برای اصلاح روابط تجربی بین رشد سود حسابداری و بازده سهام باشد. محققین حسابداری مدتهاست که سود حسابداری را به عنوان معیار ناقص سودآوری شرکت از دیدگاه سهامداران مورد انتقاد قرار دادهاند زیرا سود حسابداری هزینه فرصت سرمایه به کار رفته را منعکس نمیکند [14]. این محققین سود باقی مانده را نماینده بهتری برای سودهای اقتصادی میدانند زیرا که هزینه سرمایه به کار گرفته شده را لحاظ میکند. آنتونی (1973)، استفاده از سود باقی مانده برای تجزیه و تحلیل سودآوری شرکت را حمایت میکند. او اعتقاد دارد که «جامعه مالی بهتر میتواند نتایج عملکرد شرکت را قضاوت کند، اگر گزارشهای شرکت با شناخت هزینه سرمایه تجزیه و تحلیل شود» [13].
سود باقی مانده (Residual Income)
مدل سود باقی مانده یکی از معمولترین ابزارهایی است که برای ارزشیابی سهام و عملکرد شرکت استفاده میشود. این مفهوم در دهه 1920 توسط شرکت جنرال موتور و در دهه 1950 توسط شرکت جنرال الکتریک استفاده شد و از چهار دهه قبل در متون حسابداری مدیریت قرار داده شده است.
علیرغم این که مدل سود باقی مانده قابلیتها و کارایی لازم جهت استفاده را دارد اما در عمل تا سالها، کمتر مورد استفاده قرار میگرفت اما در چند سال اخیر توجه انجمنهای علمی را بیشتر به خود جلب نموده است. این مدل چارچوبی را در اختیار حسابداران قرار میدهد تا عملکرد شرکت را در شرایط حسابداری تعهدی تجزیه و تحلیل کنند [7].
سود باقی مانده یک معیار مناسب برای اندازهگیری عملکرد شرکتها و تصمیمگیریهای مدیریت است [14] و همچنین یک معیار اندازهگیری مناسب برای گزارشگری مالی است [13].
سود باقی مانده بر مدیریت ترازنامه تأکید دارد. مدیریت نادرست ترازنامه سبب افزایش غیر ضروری دارایی و در نتیجه افزایش سرمایه و زیاد شدن هزینه سرمایه میشود. این بدان معنی است که شرکتها برای افزایش سرمایه باید به هزینه سرمایه نیز توجه کنند و مثلاً با یک استقراض غیرضروری هزینه زیادی را در مقابل سودی که از آن منابع کسب میکنند، متحمل نشوند.
سود باقی مانده عبارت است از سود عملیاتی پس از کسر مالیات منهای هزینه سرمایه. برای محاسبه سود عملیاتی پس از کسر مالیات (NOPAT) صرفهجویی مالیاتی ناشی از هزینههای تأمین مالی از سود کسر میگردد [14]. ما در این جا به سود قبل از کسر بهره و بعد از مالیات نیاز داریم چرا که اگر هزینه بهره در محاسبه سود باقی مانده اضافه نشود موجب اندازه گیری مضاعف هزینه بهره میشود ولی از آن جایی که هزینه بهره یک هزینه قابل قبول مالیاتی است صرفهجویی ناشی از آن را لحاظ میکنیم.
در مدل بالا سود باقی مانده سال جاری؛ سود خالص سال جاری؛ هزینه بهره سال جاری؛ میانگین موزون هزینه سرمایه و سرمایه به کار رفته در سال گذشته است که شامل مجموع سهام عادی و تمام بدهیهای بهرهدار شرکت میباشد.
میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC[2])
هزینه تأمین سرمایه برابر است با هزینه فرصت سرمایه برای تأمین کنندگان سرمایه؛ به بیان دیگر تأمینکنندگان سرمایه، بازدهی سرمایه را بالا میبرد سرمایه خود را در اختیار شرکت قرار نمیدهند مگر این که به اندازه هزینه فرصت خود، بازده کسب نمایند.
منظور از هزینه سرمایه، هزینه تأمین مالی شرکت برای انجام سرمایهگذاری یا تأمین سرمایه در گردش است که از دو بخش تشکیل شده است: یک بخش هزینه تأمین مالی از محل بدهی بلند مدت با بهره و بخش دیگر هزینه تأمین مالی از محل حقوق صاحبان سهام است. هر یک از این راهها هزینه خاص خود را دارد. رایجترین راه برای محاسبه هزینه سرمایه، محاسبه هزینه تأمین سرمایه از هر یک از روشهای ممکن (انتشار سهام عادی یا ممتاز و انتشار اوراق قرضه یا دریافت وام) و محاسبه میانگین موزون این اعداد است.
به همین دلیل این عدد را میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC) مینامند [1].
رابطه بین سود و بازده سهام با استفاده از مدل سود باقی مانده
بالاچاندران و موهان رام در سال 2012 رابطه بین رشد سود و بازده سهام (R) را به شکل رابطه (1) بیان کردند [14]:
حال با استفاده از مدل سود باقیمانده رشد سود را تفکیک میکنیم که روش انجام کار به شرح زیر است:
سود باقی مانده (RI) سال جاری برابر است با:
بهطور مشابه (RI) دوره قبل برابر است با:
با کسر کردن معادله (3) از معادله (2) تغییرات RI را میتوان به صورت زیر بیان کرد:
بهمنظور ساده کردن مدل، متغیر را به معادله (4) اضافه و مجدداً کسر میکنیم:
تفاوت پس انداز و سرمایه گذاری
پس انداز و سرمایه گذاری هر دو مفاهیم مهمی برای ایجاد یک پایه مالی سالم هستند، اما مفهوم یکسانی ندارند. در حالی که هر دو می توانند به شما در دستیابی به آینده مالی راحت تری کمک کنند، مردم باید تفاوت ها را بدانند و بدانند چه زمانی پس انداز بهتر است و چه زمانی سرمایه گذاری بهتر است. بزرگترین تفاوت بین پس انداز و سرمایه گذاری در سطح ریسک پذیرفته شده است. پس انداز معمولاً منجر به بازدهی کمتری می شود اما تقریباً بدون ریسک است. در مقابل، سرمایهگذاری به شما این فرصت را میدهد که بازدهی و سود بالاتری کسب کنید، اما برای انجام این کار، ریسک ضرر را به عهده میگیرید.
در این مقاله تفاوت های کلیدی بین پس انداز و سرمایه گذاری توضیح داده شده است و اینکه چرا شما به هر دوی این استراتژی ها برای خلق ثروت پایدار نیاز دارید.
توضیحاتی درباره ی پس انداز و سرمایه گذاری
پس انداز در واقع کنار گذاشتن پول برای هزینه یا نیاز آینده است. وقتی تصمیم میگیرید در پول خود پسانداز کنید، در واقع میخواهید پول نقد نسبتاً سریع در دسترستان باشد چرا که شاید فورا بخواهید از آن استفاده کنید. با این حال، پس انداز می تواند برای اهداف بلندمدت نیز مورد استفاده قرار گیرد، به خصوص زمانی که می خواهید مطمئن شوید که در زمانی مناسب پول کافی در آینده دارید. پس انداز کنندگان معمولا پول را در یک حساب بانکی کم ریسک واریز می کنند. کسانی که به دنبال به حداکثر رساندن درآمد خود هستند، باید بالاترین درصد بازده سالانه (APY) حساب پس انداز که می توانند پیدا کنند را انتخاب نمایند.
سرمایهگذاری شبیه پسانداز است، به این معنا که شما پولی را برای آینده کنار میگذارید، با این تفاوت که در ازای پذیرش ریسک بیشتر به دنبال دستیابی به بازده بالاتر هستید. سرمایهگذاریهای معمولی شامل سهام، اوراق قرضه، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) است و شما از طریق یک کارگزار یا حساب کارگزاری برای خرید و فروش آنها اقدام خواهید کرد.
اگر به دنبال سرمایه گذاری پول خود هستید، باید برنامه ریزی کنید که وجوه خود را حداقل برای پنج سال در سرمایه گذاری نگه دارید. سرمایهگذاریها میتوانند در بازههای زمانی کوتاه بسیار بیثبات باشند و شما میتوانید مقدار زیادی از پول خود را از دست بدهید. بنابراین، مهم است که فقط پولی را سرمایه گذاری کنید که فوراً به آن نیاز نخواهید داشت، به خصوص در طی یک یا دو سال.
جدول زیر برخی از تفاوت های کلیدی بین پس انداز و سرمایه گذاری را خلاصه می کند:
مشخصه | پس انداز | سرمایه گذاری |
نوع حساب | بانکی | کارگزاری |
بازگشت سرمایه | به طور نسبی، کم | بسته به زمان سرمایه گذاری |
ریسک | تقریبا بدون ریسک | بسته به نوع سرمایه گذاری متفاوت بوده اما همواره ریسک از دست رفتن بخشی از دارایی وجود دارد. |
محصولات رایج | حساب های پس انداز و حساب های بازار پول | سهام، اوراق، صندوق های سرمایه گذاری مشترک و ETF |
افق زمانی | کوتاه | بلند (5 سال یا بیشتر) |
محافظت در برابر تورم | بسیار کم | به طور بالقوه زیاد |
دشواری | بسیار آسان | کمی سخت |
نقد شوندگی | بسیار بالا | بالا، اگرچه ممکن است بسته به زمان پول نقد کردن، مبلغ دقیقی که سرمایه گذاری می کنید، به دست نیاورید. |
پس انداز و سرمایه گذاری چگونه شبیه هم هستند؟
همانطور که در جدول بالا می بینید، پس انداز و سرمایه گذاری ویژگی های مختلفی دارند اما یک هدف مشترک دارند: هر دو استراتژی هایی هستند که به شما کمک می کنند پول جمع کنید.
کریس هوگان، کارشناس مالی و نویسنده کتاب Retire Inspired میگوید: "اول و مهمتر از همه، هر دو شامل کنار گذاشتن پول برای آینده می باشند."
هر دو از حساب های تخصصی نزد یک موسسه مالی برای جمع آوری پول استفاده می کنند. برای پس انداز، این به معنای افتتاح حساب در یک بانک تجاری (مانند بانک تجارت، ملت، ملی و . ) است و برای سرمایه گذاری، این به معنای افتتاح حساب در یک کارگزاری (یا صرافی یا . ) است، اگرچه اکنون بسیاری از بانک ها خدمات کارگزاری نیز دارند. کارگزاری های مشهور در ایران شامل کارگزاری های مفید، آگاه، فارابی و . هستند.
پس انداز کنندگان و سرمایه گذاران هر دو به اهمیت کنار گذاشتن پول اهمیت می دهند. سرمایه گذاران نیز باید وجوه کافی در یک حساب بانکی برای پوشش هزینه های اضطراری و سایر هزینه های غیرمنتظره داشته باشند تا مجبور نباشند از سرمایه گذاری بلند مدت خود که ممکن است در ضرر باشد، پول برداشت کنند.
همانطور که هوگان توضیح می دهد، "سرمایه گذاری، پولی است که شما قصد دارید آن را به حال خود رها کنید تا اجازه دهید برای رویاها و آینده شما رشد کند."
مزایا و معایب پس انداز و سرمایه گذاری
دن کیدی، برنامه ریز مالی خبره و استراتژیست ارشد برنامهریزی مالی در TIAA (یک سازمان خدمات مالی)، میگوید: "وقتی از کلمات پسانداز و سرمایهگذاری استفاده میکنید، مردم - واقعاً 90 درصد از مردم - فکر میکنند که این مفاهیم دقیقاً یکسان هستند."
در حالی که این دو عمل شباهت های کمی دارند، پس انداز و سرمایه گذاری از بسیاری جهات متفاوتند و این با نوع دارایی در هر حساب شروع می شود. وقتی به پسانداز فکر میکنید، به محصولات بانکی مانند حسابهای پسانداز، بازار پول و یا گواهی سپرده فکر می کنید. ولی وقتی به سرمایهگذاری فکر میکنید، در واقع به سهام، ETF، اوراق قرضه و صندوقهای سرمایهگذاری متقابل فکر می کنید.
مزایا و معایب پس انداز
دلایل زیادی وجود دارد که باید پولی را که به سختی به دست آورده اید، پس انداز کنید. به عنوان مثال، معمولاً این مطمئن ترین شرط بندی شما است و بهترین راه برای جلوگیری از دست دادن پول نقد در طول مسیر است. انجام این کار نیز آسان است و در صورت نیاز نیز می توانید به سرعت به وجوه دسترسی داشته باشید.
در مجموع، پس انداز با این مزایا همراه است:
- حساب های پس انداز، از قبل به شما می گویند که چقدر سود در مانده خود به دست خواهید آورد. به عنوان مثال نرخ بهره ی بانکی تقریبا در هر زمان مقداری مشخص است و توسط بانک مرکزی اعلام می شود و معمولا بین 15 تا 20 درصد، متغیر است. بنابراین با اینکه بازدهی کم است، اما در عوض پولی نیز از دست نخواهید داد.
- محصولات بانکی به طور کلی بسیار نقد شونده هستند، به این معنی که شما می توانید پول خود را به محض نیاز دریافت کنید.
- پس انداز به طور کلی ساده و آسان است. معمولاً هیچ هزینه اولیه یا منحنی یادگیری وجود ندارد.
پس انداز با وجود مزایایی که دارد، دارای معایبی نیز است، از جمله:
- بازدهی کم است، به این معنی که می توانید با سرمایه گذاری درآمد بیشتری کسب کنید (اما هیچ تضمینی وجود ندارد که این کار را انجام دهید.)
- از آنجایی که بازدهی کم است، ممکن است به مرور زمان قدرت خرید خود را از دست بدهید، زیرا تورم ارزش پول شما را از بین می برد.
مزایا و معایب سرمایه گذاری
پس انداز مطمئناً ایمن تر از سرمایه گذاری است؛ اما قطعا منجر به بیشترین ثروت انباشته در طولانی مدت نخواهد شد.
در اینجا چند مورد از مزایای سرمایه گذاری برای شما آورده شده است:
- سرمایه گذاری محصولاتی مانند سهام می تواند بازدهی بسیار بالاتری نسبت به حساب های پس انداز داشته باشد. به عنوان مثال، سهمی مثل ایران خودرو را در نظر می گیریم که در زمان نگارش این مطلب، حدود 290 درصد از سقف قیمتی خود فاصله دارد که یعنی سهم افت شدیدی را تجربه کرده است اما ما همین قیمت کنونی سهم را که با سقف قیمتی فاصله زیادی دارد، در نظر می گیریم. قیمت این سهم از ابتدای سال 1390 تا کنون (یعنی یک بازه ده ساله) حدود 29 برابر شده است که با در نظر گرفتن اثر سود و زیان مرکب، یعنی این سهم به طور متوسط در هر سال 40 درصد بازدهی داشته است. در حالیکه بهره ی بانکی در این ده سال حداکثر 22 درصد بوده است.
- محصولات سرمایه گذاری به طور کلی بسیار نقد شونده هستند. تقریباً در هر روز کاری هفته، سهام و ETF ها را می توان به راحتی به پول نقد تبدیل کرد.
- اگر مجموعهای متنوع از سهام دارید، احتمالاً به راحتی تورم را در دورههای زمانی طولانی شکست داده و قدرت خرید خود را افزایش خواهید داد. در حالیکه اگر بازدهی شما کمتر از نرخ تورم باشد، در طول زمان قدرت خرید خود را از دست می دهید.
در حالی که پتانسیل بازدهی بالاتر وجود دارد، سرمایه گذاری دارای معایبی است، از جمله:
- بازده تضمین نشده است و این احتمال وجود دارد که شما حداقل در کوتاه مدت پول خود را از دست بدهید زیرا ارزش دارایی های شما در نوسان است.
- بسته به زمان فروش و سلامت کلی اقتصاد، ممکن است آنچه را که در ابتدا سرمایه گذاری کرده اید، پس نگیرید. بازار سهام در بازه های زمانی بلند مدت مثلا 5 ساله، مثبت و بازدهی قابل قبول است اما با این وجود روندهای اصلاحی یا ریزشی یک یا دو ساله نیز ممکن است اتفاق بیفتد. بنابراین باید اجازه دهید پولتان حداقل به مدت پنج سال در یک سرمایه گذاری بماند تا از برداشت پول در حالت ضرر و ریزش های احتمالی پرهیز کنید.
- از آنجایی که سرمایهگذاری میتواند پیچیده باشد، احتمالاً برای انجام آن به کمک یک متخصص نیاز خواهید داشت؛ البته بهتر است که خود نیز برای یادگیری و آموزش، زمان صرف کنید.
- کارمزدها می تواند در حساب های کارگزاری زیاد باشد. ممکن است مجبور شوید برای معامله یک سهام یا صندوق کارمزد زیادی بپردازید. همچنین ممکن است برای مدیریت پول خود نیاز به پرداخت کارمزد به یک متخصص یا مشاور داشته باشید.
کدامیک بهتر است؟ پس انداز یا سرمایه گذاری؟
نه پس انداز و نه سرمایه گذاری در هر شرایطی به طور قطعی بر یکدیگر برتری ندارند و انتخاب صحیح واقعاً به موقعیت مالی فعلی شما و وضعیت جامعه بستگی دارد.
با این حال، به طور کلی، شما می خواهید این دو قانون سرانگشتی را دنبال کنید:
- اگر در عرض یک سال یا بیشتر به پول نیاز دارید یا می خواهید از آن به منظور خاصی استفاده کنید، یک حساب پس انداز بهترین گزینه برای شماست.
- اگر برای پنج سال آینده یا بیشتر به پول نیاز ندارید و می توانید در مقابل ضررهای بین راهی احتمالی مقاومت کنید، احتمالاً باید پولتان را سرمایه گذاری کنید.
به عنوان مثال اگر برنامه ی خرید یک خانه، ماشین یا . را در یکسال آینده دارید، سرمایه گذاری در این افق زمانی، می تواند شبیه قمار باشد و در چنین شرایطی پس انداز برای شما مناسب تر است.
در طرف مقابل سرمایه گذاری برای پولی که به آن در بلندمدت نیاز ندارید، بهتر است. بسته به سطح تحمل ریسک شما، سرمایهگذاری در بازار سهام، صندوقهای قابل معامله در بورس یا صندوقهای سرمایهگذاری مشترک ممکن است گزینهای برای افرادی باشد که به دنبال سرمایهگذاری هستند. وقتی بتوانید پول خود را برای مدت طولانی تری در سرمایه گذاری نگه دارید، در فراز و نشیب های اجتناب ناپذیر بازارهای مالی آرامش خود را از دست نمی دهید. بنابراین، زمانی که افق زمانی طولانی دارید (به طور ایده آل چندین سال) و نیازی به دسترسی به این پول در این مدت ندارید، سرمایه گذاری یک انتخاب عالی است.
در حالیکه سرمایه گذاری می تواند پیچیده و دارای ریسک هایی باشد، اما با دیدن آموزش های کافی در این حوزه، می توانید با مدیریت ریسک صحیح در سرمایه گذاری، به بیشترین بازدهی دست پیدا کنید.
جمع بندی
در این مقاله با هر دو مفهوم پس انداز و سرمایه گذاری آشنا شدیم. با اینکه اکثر مردم ممکن است این دو مفهوم را یکسان بدانند اما با وجود شباهت ها، تفاوت های اساسی نیز وجود دارد. همچنین در مورد مزایا و معایب هر یک بحث شد و به طور کلی نمی توان یکی را بر دیگری ارجحیت داد. اما چیزی که مسلم است، مخصوصا در کشور ما به خاطر ساختار تورمی حاکم، چاره ای جز سرمایه گذاری نداریم که البته این کار نیاز به آموزش کافی و دقیق دارد. اما باید توجه داشته باشیم که برای مخارج غیر منتظره نیز بهتر است مقداری را پس انداز کنیم. در مورد پولی که سرمایه گذاری می شود نیز باید توجه داشت که مطمئن باشیم به این پول در یک بازه بلند مدت تقریبا 5 ساله، نیاز نداریم. همچنین این پول نباید پول فروش اقلامی مانند خانه، ماشین و یا پول وام یا قرض باشد.
نحوه محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) در بازار ارزهای دیجیتال
جذابیت سرمایه گذاری در ارزدیجیتال روز به روز بیشتر میشود. فعالان بازار در حال کسب سود از بازارهای ارز رمزنگاری شده هستند. اما این بازار بسیار ناپایدار است و در بسیاری از موارد قابل پیشبینی نیست. انتظار بازدهی سریع و بالا مردم را به سمت این بازار میکشاند، اما ممکن است خیلی سریع ناامیدشان کند. صرف نظر از میزان سودی که در این بازار کسب میکنید، باید بدانید نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست و چه اهمیتی دارد. محاسبه این نرخ باعث میشود حضور آگاهانهتری در بازار داشته باشید. در ادامه با ما باشید تا نرخ بازگشت سرمایه در ارز دیجیتال را توضیح دهیم.
نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه (ROI: Return on Investment)، یک معیار برای سنجش بازدهی عملکرد و میزان موفقیت است. این نرخ در بازارهای مالی مختلف و سرمایهگذاریها استفاده میشود. بازگشت سرمایه در واقع نسبت درآمد شما از یک سرمایهگذاری در کسب و کاری خاص است. هرچه نسبت درآمد به سرمایه اولیه بیشتر باشد، یعنی شما سود بیشتری کسب کردهاید.
در معاملات کریپتوکارنسی این نرخ برای مقایسه کارایی سرمایهگذاریهای مختلف در چند رمزارز بسیار استفاده میشود. ROI مثبت بیانگر این است که شما در حال کسب سود از این سرمایهگذاری هستید و ROI منفی نشاندهنده ضرر و زیان در سرمایهگذاری است. به طور کلی، فهم نرخ بازگشت سرمایه در ارز دیجیتال بسیار ساده است و لازم است هنگام سرمایهگذاری به آن آگاه باشید.
تماشای این ویدئو به شما کمک میکند تا این مفهوم را بهتر درک کنید:
چرا باید نرخ بازگشت سرمایه را حساب کنیم؟
نه تنها در معاملات کریپتوکارنسی، بلکه بازگشت سرمایه در تمام مشاغل و معاملات نرخ مهمی است. برای مثال، فرض کنید که نه رمزارز، بلکه یک خانه نسبتاً قدیمی دارید. ۲۰ سال پیش برای ساخت آن ۳۰ میلیون تومان سرمایهگذاری و تا امروز برای حفظ و نگهداری آن ۲۰ میلیون دیگر نیز هزینه کردهاید و امروز خانه شما را ۱۰۰ میلیون تومان قیمت میکنند (در این فرضیه، ارزش پول کشور را ثابت در نظر بگیرید).
شما با محاسبه بازگشت سرمایه میتوانید متوجه شوید که آیا فروش خانه برای شما به صرفه است یا نه و اگر سودآور است، میزان این سود چقدر است؟
صرفنظر از استراتژی معاملاتی شما در بازار کریپتوکارنسی، باید از عملکرد خود مراقبت کنید تا احتمال این که در طولانی مدت ضرر قابل توجهی را تجربه کنید، از بین برود. مطابقت عملکرد شما با اهدافتان در تصمیمگیریها به شما بسیار کمک خواهد کرد.
آموزش محاسبه نرخ بازگشت سرمایه
اگر چه به نظر میرسد که محاسبه نرخ بازگشت کار سختی باشد، اما واقعاً اینطور نیست. محاسبه ROI بسیار آسان است. تمام کاری که لازم است انجام دهید، این است که هزینۀ اصلی سرمایهگذاری را از ارزش فعلی سرمایه کم کنید و آن را بر هزینه اصلی سرمایهگذاری تقسیم کنید.
نرخ بازگشت سرمایه = ارزش فعلی سرمایه گذاری – مقدار اولیه سرمایه گذاری / ارزش اولیه سرمایه
برای مثال، ارزش خانهای که در مثال بالا از آن صحبت کردیم برابر است با:
ROI= 100 M – ۵۰ M/ 50 M = 1*100 = 100%
میتوان نرخ بازده را در ۱۰۰ ضرب کرد تا درصد بازگشت سرمایه به دست بیاید. این نرخ برای خانه مد نظر ما برابر با ۱۰۰% خواهد شد.
پس سود خالص شما از فروش خانه، ۱۰۰ درصد خواهد بود.
محدودیت های محاسبه نرخ بازگشت سرمایه
معادله نرخ بازگشت سرمایه در ارز دیجیتال نیز محدودیتهایی دارد که آن را برای یک برای محاسبه دقیق میزان سودآوری ناکافی میکند.
۱- عامل زمان
یکی از محدودیتهای مهم در محاسبه نرخ و درصد بازگشت سرمایه این است که عامل زمان در این نرخ محاسبه نمیشود. برای مثال، ممکن است سودآوری یک معامله بیت کوین برای شما صد در صد باشد، اما اگر این سود در چند سال به دست آمده باشد، شاید آنقدر هم معامله بهصرفهای نکرده باشید.
۲- ارزش واقعی سرمایه اولیه
ارزش اولیه سرمایهگذاری یک دغدغه مهم برای فعالان بازار است. آیا باید هزینه اصلی را فقط در نظر گرفت یا هزینههای زمانی و تورم را هم باید وارد معادله کنیم؟ این کاملاً بستگی به شما دارد.
۳- وابستگی به ریسک
داراییهایی که نرخ بازده بالاتری دارند، معمولاً سرمایهگذاریهای کمخطری نیستند. برای مثال، بیت کوین امکان رشد قیمت بالایی دارد اما ریسک مالی دارد و هر لحظه هم ممکن است ارزش خود را از دست بدهد. اگر زیاد علاقه ندارید که دارایی خود را به خطر بیاندازید، احتمالاً ارز دیجیتال گزینه مطلوبی برای شما نیست. اما اگر قصد خرید بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال را دارید و میخواهید شانس خود را برای کسب سود امتحان کنید، میتوانید از خدمات صرافی آنلاین والکس استفاده کنید.
محاسبه بازگشت سرمایه در استخراج ارز دیجیتال
یکی از کارهای مهم پیش از استخراج بیت کوین این است که بازگشت سرمایه را حساب کنید. معمولاً برای محاسبه نرخ بازگشت در استخراج بیت کوین باید عوامل زیر را به عنوان هزینههای اولیه در نظر بگیرید:
- هزینۀ خرید دستگاه استخراج
- هزینۀ برق
- هزینۀ کارمزد استخر
- هزینۀ محل نگهداری دستگاهها و خنک کردن آن
سپس باید سودآوری استخراج را بسنجید. برای محاسبه سودآوری استخراج یک دستگاه، میتوانید از یک ماشین حساب استخراج ارز دیجیتال استفاده کنید. این مثال را ببینید:
اگر یک دستگاه Aladdin Miner با قدرت ۱۶ تراهش بر ثانیه داشته باشید و هزینه هر کیلووات ساعت برق برای شما با نرخ برق صنعتی ۹۰ تومان به ازای هرکیلووات ساعت محاسبه شود، هزینههای شما به این شرح خواهد بود:
- هزینه اولیه برای دستگاه: ۵۶۵ دلار
- هزینه برق مصرفی: ۹۰ هزارتومان در ماه
- کارمزد استخر: ۳.۰۴ دلار
- درآمد اصلی ماهانه: ۰.۰۰۳۰۸۹ بیت کوین
- درآمد به دلار: ۱۵۱.۸۷ دلار
در این محاسبه، طبق فرمولی که پیش از این برای شما توضیح دادیم، درآمد ماهانه شما از استخراج با این دستگاه حدود ۱۵۱ دلار خواهد بود. هزینههای ماهانه را باید از این درآمد کم کنید که حدود ۱۴۵ دلار در ماه درآمد خالص شما خواهد شد.
در نظر بگیرید که باید حدود ۶۰۰ دلار در ابتدا هزینه کنید تا دستگاه را بخرید. پس باید حداقل ۴ ماه صبر کنید تا از طریق درآمدتان، هزینه خرید دستگاه پرداخت شود. سپس با بررسی قبض برق در پایان هر ماه، درآمد بیت کوین خود را محاسبه کنید.
محاسبه بازگشت سرمایه، مسیری هوشمندانه و حرفهایمحاسبه نرخ بازگشت سرمایه در ارز دیجیتال، یک کار مهم در جهت مراقبت از سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال است. اما محاسبه این فرمول تنها معیار شما برای محاسبه سودآوری نیست اما میتواند معیار مفیدی باشد. ما در مقالات قبلی به یکی دیگر از معیارهای سرمایه گذاری روی ارزهای دیجیتال یعنی مارکت کپ یا حجم بازار اشاره کردهایم. به طور کلی، همیشه هنگام سرمایهگذاری معیارهای مختلفی را در نظر بگیرید و از سرمایه خود مراقبت کنید.
ROI با کم کردن ارزش اولیه سرمایه گذاری از ارزش نهایی سرمایه گذاری (که برابر با بازده خالص است) محاسبه میشود، سپس این عدد جدید (بازده خالص) بر هزینه سرمایه گذاری تقسیم میشود و در نهایت آن را در ۱۰۰ ضرب میکنیم.
بازگشت سرمایه (ROI) معیاری است که برای درک سودآوری یک سرمایه گذاری استفاده میشود. ROI میزان پرداختی شما برای یک سرمایه گذاری را بازدهی سرمایه را بالا میبرد بازدهی سرمایه را بالا میبرد با میزان درآمدی که برای ارزیابی کارایی آن به دست آورده اید مقایسه میکند.
بازگشت سرمایه،شاخص کلیدی عملکرد (KPI) است که اغلب توسط مشاغل برای تعیین سودآوری هزینه ها استفاده میشود. این برای سنجش موفقیت در طول زمان و حذف حدس و گمان از تصمیمگیریهای تجاری آینده بسیار مفید است.
ROI معیاری است که توسط معاملهگران ارزهای دیجیتال برای اندازهگیری عملکرد و اثربخشی یک سرمایهگذاری رمزنگاری یا مقایسه عملکرد چندین سرمایهگذاری رمزنگاری در یک سبد استفاده میشود.
بازدهی سرمایه را بالا میبرد
- امیرحسین قاضی
- شهریور ۱۵, ۱۴۰۱
- بدون دیدگاه
فرض کنید در زمینه واردات قطعات کامپیوتری فعالیت میکنید. میانگین سود خالص شما به ازای هر مشتری، 200 هزار تومان است. تصمیم میگیرید برای جذب مشتری بیشتر با یک اینفلوئنسر همکاری کنید. فرض کنید هزینهی این همکاری 2 میلیون تومان است.
اگر از این همکاری چند تا مشتری جدید به دست آورید، هزینهی سربهسر را رد میکنید؟
پاسخ مشخص است. اگر 10 مشتری جدید به دست آورید، هزینهی تبلیغات باز میگردد. در این صورت نرخ بازگشت سرمایه شما 0 درصد خواهد بود.
بنابراین اگر بتوانید در این کمپین اینفلئوئنسرمارکتینگ، 10 مشتری به دست آورید، تازه هزینهها را جبران کردهاید. به بیان دیگر 10 مشتری را میتوانیم نقطه صفر در نظر بگیریم و از آن به بعد، تعداد مشتری بیشتر، میزان سود شما از آن کمپین را نشان میدهد.
در این مثال سعی کردیم به صورت خیلی ساده نرخ بازگشت سرمایه یا ROI را توضیح دهیم. در ادامه ابتدا نرخ بازگشت سرمایه را تعریف و سپس 5 راهکار برای افزایش نرخ بازگشت سرمایه در شبکه های اجتماعی بیان میکنیم.
نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه (به انگلیسی Return on Investment یا به اختصار ROI) یک معیار کاربردی برای ارزیابی سوددهی و بهرهوری سرمایهگذاری است.
نرخ بازگشت سرمایه نشان میدهد که چه درصدی از سرمایهگذاری ما به سود تبدیل شده است و کمک میکند به تلاشهایمان جهت دهیم و مطمئن شویم که سرمایهمان را در راه درستی هزینه میکنیم.
شرکت های سبد گردان بهتر است یا صندوق های سرمایه گذاری؟
بورس، بازار پولهای بادآورده نیست! برای حفظ سرمایه خود، ابتدا با بورس و روشهای سرمایهگذاری در آن آشنا شوید. سرمایهگذاری در بورس به دو روش مستقیم و غیرمستقیم، امکانپذیر است. در روش مستقیم، لازم است ابتدا دانش و مهارت کافی را کسب کرده، سپس خود بطور مستقیم اقدام به معامله نمایید. چنانچه مهارت و زمان کافی جهت سرمایهگذاری ندارید، استفاده از روش غیرمستقیم برای شما مناسب خواهد بود. برای سرمایهگذاری غیرمستقیم در بورس، میتوان به دو طریق صندوق های سرمایه گذاری و شرکتهای سبدگردانی اقدام نمود.
بنجامین فرانکلین میگوید: «سرمایهگذاری روی دانش، بهترین بازدهی را خواهد داشت.» این جمله توصیهای کوتاه است، اما پیروی از آن تاثیر بسزایی بر موفقیت در مسیر سرمایهگذاری دارد. پیش از اقدام به سرمایهگذاری، تحقیقات لازم را انجام داده و بررسیهای دقیقی در آن زمینه به عمل آورید.
در این مقاله به بررسی ویژگیهای صندوقها و شرکتهای سبدگردانی میپردازیم. مقایسه مزایا و معایب هر کدام به شما در انتخاب بهترین روش سرمایه گذاری غیرمستقیم در بورس کمک خواهد کرد.
صندوق سرمایه گذاری چیست؟
صندوقهای سرمایهگذاری، نهادهای مالی هستند که دارایی سرمایهگذاران را تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار بطور حرفهای مدیریت میکنند. در صندوق ، مجموعهای از سرمایهگذاران سرمایه خود را تجمیع کرده و یک پرتفوی (سبد سرمایهگذاری) تشکیل میدهند.
صندوقهای سرمایهگذاری از واحدها (یونیتها) تشکیل میشوند. افراد به میزان دارایی خود، صاحب واحدهای صندوق میشوند. هنگام تقسیم سود، هر فرد به میزان واحدهای تحت مالکیت خود، بهره میبرد. حداکثر تعداد واحدی که صندوقها در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهند، 500 هزار واحد است. صندوقهای کوچک 5 الی 50 هزار واحد و صندوقهای بزرگتر 50 الی 500 هزار واحد دارند.
در صندوقهای سرمایهگذاری، با تصمیم مدیریت صندوق، سرمایه صندوق، صرف خرید اوراق مشارکت، سپردههای بانکی و اوراق بهادار میشود. اساساً بیشتر دارایی صندوق در نهادهای کم ریسک، سرمایهگذاری میشود؛ به همین علت، سرمایهگذاری در صندوقها برای افرادی که ریسکپذیری کمتری دارند، مناسب است.
افرادی که ریسک پذیری پایینی دارند، معمولاً دو دسته هستند:
دسته اول: افرادی که پسانداز کردن را به سرمایه گذاری ترجیح میدهند.
دسته دوم: افرادی که سرمایهگذاری در بانک را امنتر میدانند. در حالی که در واقع، این افراد با چنین تفکری، خود را بیشتر در معرض ریسک قرار میدهند.
با پسانداز کردن یا سپردهگذاری در بانک، نمیتوان ارزش پول خود را در مقابل نرخ تورم، حفظ کرد. مدیران صندوقها با دانش و مهارت خود، سرمایه را به مسیری درست هدایت میکنند. سرمایهگذاری در صندوق در مقایسه با سپردهگذاری در بانک، 3% الی 4% سود بیشتر برای شما به همراه دارد.
جهت آشنایی با صندوقهای سرمایهگذاری، نحوه عملکرد و نظرات مشتریان آنها کلیک کنید.
مزایای صندوق های سرمایه گذاری
- مدیریت حرفهای داراییها
- کاهش ریسک سرمایهگذاری
- نقدشوندگی بالا
- صرفهجویی در زمان
- نظارت و شفافیت اطلاعاتی
- صرفهجویی نسبت به مقیاس
معایب صندوق های سرمایه گذاری
- نداشتن حق رای در مجامع شرکتها
- کسر هزینه اداره صندوق
- عدم تسلط افراد بر نحوه مدیریت سرمایه
- ناشناخته بودن صندوقها در بین بازارهای مالی
- محدودیت در تعداد واحدهای قابل صدور
- عدم قیمتگذاری لحظهای واحدهای سرمایهگذاری
- کمبود سامانه جامعی از اطلاعات صندوقها
سبدگردانی چیست؟
علاوه بر صندوقهای سرمایهگذاری، نهادهایی تحت عنوان شرکتهای سبدگردانی نیز مدیریت حرفهای سرمایه را انجام میدهند. سبدگردان، یک شخصیت حقوقی است که با تجربه و مهارت خود، مدیریت پرتفوی افراد را بر عهده میگیرند. شرکتهای سبدگردان خرید و فروش سهام را به نام خود افراد و به نمایندگی از آنها انجام میدهند. بنابراین، در صورتی که قادر به انجام معاملات به شیوه صحیح نباشیم و یا زمان کافی برای تحلیل و بررسی بازار نداشته باشیم، سرمایهگذاری به واسطه سبدگردانها و صندوقها گزینه مناسبی است.
جهت مشاهده جزئیات شرکتهای سبدگردانی دارای مجوز و نظرات مشتریان آنها کلیک کنید.
سبدگردانی اختصاصی چیست؟
طبق بند ۴ ماده ۱ دستورالعمل تاسیس و فعالیت سبدگردان، سبدگردانی اختصاصی تصمیـم به فروش، خرید یا نگهداری اوراق بهادار به نام سرمایهگذار معیـن، توسط سبدگردان، در قالب قراردادی مشخص، به منظور کسب انتفاع برای سرمایهگذار است. این تعریف شاید کمی گنگ و نامفهوم باشد. به عبارتی، سبدگردانی اختصاصی به این معنی است که طی قراردادی شما اختیار خرید و فروش سهام خود را به سبدگردان بسپارید. برای درک مفهوم سبدگردانی اختصاصی به مثال زیر توجه کنید:
فرض کنید شما صد میلیون سرمایه دارید که با توجه به تورم، هر روز از ارزش آن کم میشود. قصد دارید دارایی خود را در بازار یا صنعتی سرمایهگذاری نمایید. عدم آگاهی کافی راجع به بازارهای گوناگون و ریسک موجود در هر کدام، موجب سردرگمی شما میشود. فرد قابل اعتمادی به شما پیشنهاد میدهد با دانش و تجربه خود، سرمایه شما را به بهترین شکل مدیریت نماید. او به ازای این خدمت در سود شما شریک میشود. این همان خدمتی است که سبدگردان اختصاصی ارائه میدهد.
مهمترین مسئله این است که از کجا شخصی ماهر و با تجربه پیدا کنیم یا چطور به کسی اعتماد کرده و دارایی خود را به او بسپاریم؟
پاسخ: شرکتهای سبدگردان، نهادهای مالی هستند که زیر نظر سازمان بورس و اوراق بهادار فعالیت میکنند. کلیه فعالیتهای این شرکتها با قراردادهای رسمی و نظارت مستقیم سازمان بورس صورت میگیرد.
مزایای سبدگردانی
- انعطافپذیری نسبت به ریسک سرمایهگذار
- عدم نیاز به دانش خاص
- عدم نیاز به صرف زمان
- مدیریت حرفه ای پرتفوی
- عدم وجود تضاد منافع سرمایهگذار و سبدگردان
- معافیت مالیاتی
معایب سبدگردانی
- حداقل سرمایه لازم 50 الی 100 میلیون به بالا
- انتخاب یک سبدگردان معتبر با بازده بالا
تفاوت صندوق های سرمایه گذاری و سبدگردانی
صندوقها و سبدگردانها هر دو از روشهای سرمایهگذاری غیرمستقیم هستند که استفاده از آنها برای افرادی با دانش و زمان محدود، مطلوب خواهد بود. برخی شرایط موجود در هر کدام، آنها را از یکدیگر متمایز مینماید. در ادامه به بررسی این تفاوتها میپردازیم.
متغیرهاصندوقهای سرمایهگذاریسبدگردانی اختصاصیمالکیت سهامسرمایهگذار، مستقیماً مالک سهام و دارایی خود بوده و سبدگذار تنها به نیابت از او اقدام به خرید و فروش مینماید.سرمایهگذار به صورت غیرمستقیم مالک سهام خریداری شده توسط صندوق سرمایه گذاری است.نظارت بر معاملاتسرمایهگذار در جریان استراتژی معاملات خواهد بود. او به صورت روزانه از معاملات انجام شده آگاهی مییابد.سرمایهگذار قادر به بررسی عملکرد صندوق به صورت روزانه نخواهد بود. او از میزان و نوع سهام خریداری شده توسط صندوق اطلاع نمییابد.اختصاصی بودن سرمایهگذاریمدیر پرتفوی، خرید و فروش را با توجه به ریسکپذیری سرمایهگذار (که مختص خود او میباشد) انجام میدهد.مدیر صندوق، خرید و فروش را با توجه به سود و زیان و ریسکپذیری کل سرمایهگذاران صندوق انجام میدهد. در صندوقها، مدیر صندوق معمولاً با پایینترین میزان ریسک، خرید را انجام میدهد.هزینههاهزینههای پرداختی در این خدمات نسبت به صندوقهای سرمایهگذاری بیشتر است، زیرا خدمات در سبدگردانی به صورت اختصاصی ارائه میشوند.در صندوقها خدمات به صورت جمعی ارائه میشوند، در نتیجه هزینهها کمتر خواهد بود.حداقل میزان سرمایهگذاریسرمایه مورد نیاز برای استفاده از خدمات سبدگردانی معمولا 50 الی 100 میلیون به بالا میبلشد.در صندوقها، کافیست حداقل یک واحد از صندوق را خریداری کنید.
سبدگردانی بهتر است یا صندوق سرمایه گذاری؟
همانگونه که گفتیم، در صورتی که دانش، مهارت، تجربه و از همه مهمتر زمان کافی جهت انجام معاملات در بورس را نداشته باشیم، هر دو روش میتوانند گزینه مطلوب ما جهت سرمایهگذاری باشند. به این وسیله ما بدون نیاز به صرف وقت، یک منبع درآمد برای خود ایجاد مینماییم. منبع درآمدی که ریسک و دغدغه کمی برای ما به همراه خواهد داشت.
اینکه کدام یکی از این دو روش برای ما بهتر است به دیدگاه و استراتژی ما در سرمایه گذاری بستگی دارد. صندوقهای سرمایهگذاری بیشتر مناسب افرادی با ریسکپذیری کمتر میباشند. در سبدگردانی شما ریسک بیشتری متحمل میشوید، اما اغلب سود بیشتری نیز کسب میکنید.
گاهی فکر میکنیم سوددهی در سرمایهگذاری، مهمترین اصل است؛ دقیقتر که نگاه کنیم، سوددهی، خود تابع میزان ریسکپذیری ما میباشد. اگر اهل ریسک هستید به سه دلیل انتخاب سبدگردان اختصاصی را به شما پیشنهاد میکنیم:
1- سرمایه گذاری اختصاصی
در صندوقهای سرمایهگذاری، مدیر صندوق یک سبد یا پرتفوی برای کلیه سرمایهگذاران تشکیل میدهد. در واقع، درجه ریسکپذیری افراد در نظر گرفته نمیشود. در خدمات سبدگردانی اختصاصی، ابتدا سطح ریسکپذیری افراد مشخص میشود. سپس طبق اهداف مالی سرمایهگذار، سبد متنوعی از اوراق بهادار برای او تشکیل داده میشود، به نحوی که موجب تحقق اهداف سرمایهگذار شود. در سبدگردانی اختصاصی، هیچگاه یک جوان پر ریسک با توانایی مالی متوسط و یک فرد مسن و توانمند از نظر مالی، پرتفوی یکسانی نخواهند داشت.
افراد با درجه ریسک متفاوت، انتظارات متفاوتی از بازدهی سرمایهگذاری خود دارند؛ بنابراین، سبد دارایی مناسب برای هرکدام نیز با یکدیگر تفاوت دارد.
2- ارائه مشاوره و پنل اختصاصی
برای موفقیت در معاملات خود، لازم است به بازار سرمایه کاملاً مسلط بوده و روند آن را بشناسیم. بررسی همه جانبه بازار و جزئیات آن کاری سخت و زمانبر میباشد. شرکتهای سبدگردانی اختصاصی از تیمی متخصص برای انجام این بررسیها استفاده میکنند و یک مشاور به هر سرمایهگذار اختصاص میدهند. این مشاوران در مسیر سرمایهگذاری در کنار سرمایه گذار بوده و ابهامات و نگرانیهای آنها را برطرف میسازند.
در سرویس سبدگردانی اختصاصی به هر سرمایه گذار یک پنل اختصاص داده میشود که از طریق آن بتواند به صورت آنلاین معاملات پرتفوی خود را مشاهده نماید. چنین امکانی در صندوقهای سرمایهگذاری وجود ندارد.
3- پرتفوی مدرن و تنوع دارایی ها
یکی از مفاهیم اساسی در تشکیل پرتفوی مدرن، تنوع دارایی است. همه ما اصطلاح «تخممرغهاتو تو یه سبد نچین» را شنیدهایم. پرتفوی مدرن نیز مصداق همین اصطلاح است. در واقع، ما تمام سرمایه خود را تنها در یک شرکت، سرمایهگذاری نمیکنیم. این امر نشان دهنده برتری خدمات سبدگردانی نسبت به صندوقهای سرمایهگذاری میبلشد.
در صندوقها بیشتر سرمایه، صرف خرید طلا، سهام، اوراق با درآمد ثابت و یا ترکیبی از اینها میشود. 70% پرتفوی صندوق را باید صندوق طلا یا سهام تشکیل دهد. از اوایل مهر سال 1397 تا مهر ماه سال 1398 طلا حدود 8% بازده منفی داشته است. همانگونه که آشکار است، یک صندوق برای همه سرمایهگذاران مناسب نیست. رفع این محدودیت به دو طریق امکانپذیر میباشد:
1- افراد دانش و آگاهی کافی برای سرمایهگذاری همزمان در چند صندوق را داشته و بتوانند ترکیبی صحیحی از داراییها ایجاد کنند.
2- پرتفوی خود را به سبدگردان اختصاصی بسپارید.
از نویسنده
یکی از سرمایهگذاران بزرگ جهان به نام سث کلارمن میگوید: «سرمایهگذاران، همیشه باید در ذهن داشته باشند که مهمترین معیار این نیست که چقدر بازدهی بدست آوردهاند؛ بلکه بازدهی در مقابل ریسکِ متحمل شده مهم است. در نهایت، هیچ چیز برای سرمایهگذار نباید مهمتر از توانایی آسوده خوابیدن در شب باشد.» به تعبیری، مهم این است چقدر ریسک کردهاید و برای چه مقدار بازدهی؟! بسیاری از سرمایهگذاران هنوز به درجه ریسکپذیری خود آگاه نیستند؛ تصور آنها این است که از میزان ریسکپذیری خود آگاهی دارند تا زمانی که با یک موقعیت واقعی مواجه شوند.بازدهی سرمایه را بالا میبرد
ابزارهای مالی مانند صندوقها یا شرکتهای سبدگردانی با هدف کاهش ریسک سرمایهگذار ایجاد شدهاند. اگر با اصول معامله و موفقیت در بورس آشنا نیستید، سرمایه خود را از طریق صندوقها و سبدها مدیریت کنید. اینکه سبدگردانی بهتر است یا صندوق ، در نهایت به شما و استراتژیهایتان بستگی دارد.
در صورتی که در این زمینه تجربهای داشته و یا سوالی ذهن شما را مشغول ساخته است، با ما به اشتراک بگذارید.
دیدگاه شما