سیاست پولی چیست و چرا انقدر بر نوسانات بازار فارکس تاثیر گذار است؟
گزارش سیاست های پولی کشورها همیشه جزو پر اهمیت ترین اخبار اقتصادی تاثیر گذار بر بازار های مالی از جمله بازار فارکس بوده و هستند. اما این سیاست های پولی چیست و چرا انقدر بر نوسانات بازار فارکس تاثیر گذار است؟
سیاست پولی چیست؟
سیاست پولی به اقدامات بانک مرکزی یک کشور برای تاثیر گذاری بر دسترسی به پول، ارزش پول و همچنین تاثیرگذاری بر اعتباربخشی ها جهت ارتقا و ایجاد اقتصادی سالم گفته میشود.
سیاستهای پولی را می توان به طور کلی به دو دسته انبساطی یا انقباضی تقسیم کرد.
سیاست پولی شامل مدیریت عرضه پول و نرخ بهره است که برای دستیابی به اهداف کلان اقتصادی مانند کنترل تورم، میزان مصرف، رشد و نقدینگی اعمال میشود.
دستیابی به این اهداف از طریق اقداماتی مانند اصلاح نرخ بهره، خرید یا فروش اوراق قرضه دولتی، تنظیم نرخ ارز خارجی و تغییر میزان ذخایر بانکی صورت می گیرد.
ابزارهای سیاست پولی عملیات بازار باز، وام دهی مستقیم به بانکها، نقدینگی لازم بانکها ، برنامه وامهای اضطرای و مدیریت انتظارات بازار (مربوط به اعتبار بانک مرکزی) را شامل میشود.
مقامات پولی معمولاً برای افزایش پایداری در تولید ناخالص داخلی (GDP)، حفظ نرخ بیکاری در سطوح پایین و نگه داشتن نرخ ارز و تورم در محدوده قابل پیش بینی، از دستورکار سیاست گذاری استفاده میکنند.
سیاست پولی را میتوان ترکیب یا جایگزینی برای سیاست مالی دانست که از مالیات، استقراض دولت و هزینه برای مدیریت اقتصاد استفاده میکند.
در ایالات متحده، فدرال رزرو سیاست پولی را تعیین میکند.
فدرال رزرو در تلاش است تا عرضه پول نه خیلی سریع رشد کند که باعث تورم بیش از حد شود و نه خیلی کند که مانع رشد اقتصادی شود.
در حالت ایده آل، تورم سالانه حدود ٢ درصد است که قیمتها را ثابت نگه میدارد. همچنین فدرال رزرو سعی دارد بیکاری را زیر ۵ درصد نگه دارد.
ابزارهای اصلی برای کنترل عرضه پول عبارتند از نرخ تنزیل، ذخایر قانونی بانکی و عملیات بازار باز.
در حال حاضر تقریباً همه سیاستهای پولی از طریق عملیات بازار باز انجام میشود که شامل خرید و فروش اوراق قرضه دولتی در بازار ثانویه است.
بانکهای مرکزی میتوانند از طریق عملیات بازار آزاد (که عرضه پول را گسترش یا کاهش میدهد) به طور موثر نرخ بهره کوتاه مدت را که به عنوان ابزار اصلی سیاستهای پولی مدرن در نظر گرفته شده تعیین کنند.
پس از بحران مالی بزرگ، فدرال رزرو همچنین از طریق سیاستهای تسهیل کمّی، با خرید اوراق قرضه (مانند اوراق قرضه تضمینی) بر نرخ بهره بلندمدت تأثیر گذاشته است.
اهداف بانکهای مرکزی در اجرای سیاستهای پولی چیست؟
به طور معمول بانکهای مرکزی اهداف زیادی را از اجرای سیاستهای پولی دنبال میکنند:
- میخواهند رشد اقتصادی را به طور پایدار در بالاترین سطح نگه دارند.
- امیدوارند که بیکاری را به حداقل برسانند.
- · قصد دارند تورم را در سطوح پائین حفظ کنند.
- به دنبال آن هستند که نرخ بهره را در حد معقولی نگه دارند (تا پایه سرمایه گذاری سست نشود)
- هدف آنها ثبات نرخ تبادل ارز است.
اگرچه در حالت ایده آل، بانکهای مرکزی مایل به دستیابی به همه این اهداف هستند، اما اکنون اکثریت بر این باورند که هدف اصلی سیاست پولی باید تثبیت قیمت باشد.
یکی از راهکارها برای تثبیت قیمت، هدف گذاری تورمی است. این کار مستلزم آن است که بانکهای مرکزی با بالاتر رفتن نرخ تورم از سطح هدف خود مثلا ( ۲ درصد )، نرخ بهره را افزایش دهند و وقتی تورم از سطح هدف به طور مثلا دو درصدی خود کمتر میشود نرخ بهره را کاهش دهند.
ثبات مالی
در سالهای اخیر، بانکهای مرکزی در نقش خود در تقویت ثبات مالی تجدید نظر کردهاند.
آیا ثبات مالی باید یکی از اهداف اصلی بانک مرکزی در کنار تثبیت قیمت و رشد اقتصادی پایدار باشد؟
ثبات مالی به عنوان «شرایطی تعریف می شود که در آن سیستم مالی قادر است در برابر شوکها اقتصادی مقاومت کند.»
بی ثباتی مالی وضعیتی است که با این سه معیار اساسی مشخص میشود:
- زمانی که به نظر میرسد برخی مجموعههای مهم قیمت داراییهای مالی به شدت از اصول بنیادی فاصله گرفته باشند.
- وقتی عملکرد بازار و اعتبار قابل استفاده، در داخل کشور یا حتی در سطح بین الملل، به طور قابل توجهی مختل شود و نتایج مخربی را به همراه داشته باشد.
- مخارج کل از توانایی تولید در اقتصاد بیشتر یا کمتر باشد.
فدرال رزرو بخش نظارت بر ثبات مالی را ایجاد کرده تا مواردی که ثبات مالی را تهدید میکنند شناسایی و تحلیل کند. این بخش با نظارت بر بازارهای مالی، موسسات و ساختارها، سیاستهای جایگزین را برای مقابله با تهدیدها ارزیابی کرده و توصیه میکند.
اثر بازار ثانویه در ساماندهی اقتصاد
یکی از مشکلات ساختاری اقتصاد ایران، نوسان های ارزی و آثار آن بر همه ارکان پیکره اقتصاد، تولید و صنعت کشور است که امروز به دغدغه اصلی دولت، صاحب نظران و اقتصاددانان و فعالان اقتصادی تبدیل شده است.
مجلس و دولت پس از سیاست ارز تک نرخی در قیمت 4200 تومان که از فروردین ماه اجرایی شد، به این تصمیم رسیدند که باید بازار و نرخ دومی هم برای تامین ارز با قیمت آزاد وجود داشته باشد. با توجه به اینکه قیمت ارز را عرضه و تقاضای بازار مشخص می کند، بنابراین در موضوع ارز نیز باید بازار ثانویه راه اندازی کرد.
سیاست ارزی گذشته دولت مبنی بر اینکه به همه متقاضیان برای همه مصارف ارز 4200 تومانی تعلق بگیرد در شرایط اقتصادی فعلی کشور سیاست درست و موفقی نبود و همانطور که پیش بینی می شد نتوانست کارآمدی لازم را داشته باشد. زیرا سبب سوء استفاده بسیاری از رانت خواران اقتصادی و اخلال گران بازار ارز شد.
قیمتها در این بازار جدید از برخورد عرضه و تقاضا حاصل خواهند شد؛ در واقع میزان پاسخگویی بازار ثانویه ارزی به تقاضا بستگی به حجم عرضه و قیمت خواهد داشت.
در سیاست ارزی جدید تعیین شده از سوی دولت، هدف اصلی این است که از یک طرف ارز مورد نیاز کالاهای اساسی تامین شود و تولید کنندگان نگرانی از بابت تامین مواد اولیه موردنیاز نداشته باشند و از طرفی دست اخلالگران و رانت خواران در سوء استفاده های احتمالی بسته شود.
از منظر صادرات نیز صادرکننده انگیزه لازم را برای صادرات از طریق فروش ارز حاصل از صادرات به قیمت مناسب در بازار را داشته باشد. به این ترتیب ارز حاصل از صادرات به چرخه اقتصاد کشور برمی گردد.
در اجرای این طرح باید مشخص باشد که میزان عرضه و تقاضا در بازار چقدر است و مکانیزم قیمتگذاری به چه صورت طراحی شده است. نکته حائز اهمیت این است که مکانیزمی برای کشف قیمت، برای هر بازاری مثل سهام یا پول، باید وجود داشته باشد تا مردم بتوانند متوجه شوند که آن کالا، چه نرخی دارد و با چه قیمتی باید معامله شود که متاسفانه هنوز این مکانیزم در هاله ای از ابهام است.
یکی از راهکارهای اساسی برای حل معضل بازار این است که ارز باید برای کشف قیمت وارد بورس شده و آنجا قیمت آن مشخص شود نه در بازار تهران.
متاسفانه سالهاست شاهدیم قیمت ارز توسط عده ای در بازار تهران تعیین شده و سرنوشت سایر جمعیت کشور را همین عده رقم می زنند؛ در واقع با ورود کارگزاری ها و بورس به این عرضه قیمت واقعی ارز را عرضه و تقاضا رقم می زند و می تواند به شفافیت در تعیین قیمت ارز منجر شود.
برای جلوگیری از ایجاد تشنج و تبانی در بازار ارز و ممانعت از آزمون و خطا، در شرایط حساس کنونی دولت باید مکانیزم دقیق و روشنی برای تعیین قیمت در بازار ثانویه ارز ارائه کند و دولت و بخش خصوصی با کمک یکدیگر نواقص و ابهام های این طرح را برطرف کنند تا ضمن اینکه واردات کالاهای اساسی با مشکل مواجه نشود، مکانیزم مشخصی برای واردات کالاهای غیراساسی و تخصیص بهینه ارز به این گروه از کالاها مشخص و تصمیم گیری شود.
با توجه به اینکه بخش عمده ای از کار به صرافی ها واگذار شده، نظارت بر فعالیت صرافی ها از ضرورت مهم اجرای این طرح است و حتما بانک مرکزی باید با تشکیل کمیته ای روند اجرای طرح و مشکلات و موانع موجود را پایش و رصد کند.
انتظار می رود با شکل گیری بازار ثانویه بستری شفاف و قابل مدیریت در حاشیه بازار اصلی ارز تشکیل شود و نظارت و کنترل دقیق بر این بازار از ضروریات موفقیت این طرح است.
باید گفت مکانیسم تعیین قیمت ارز بر اساس عرضه و تقاضا، یک مکانیسم علمی و تایید شده در جهان است، اما به شدت به حضور و نظارت دولت و بانک مرکزی نیاز دارد و باید پیش شرط ها و زیرساخت های آن در بازار ایجاد و رعایت شود.
عضو هیات مدیره خانه صنعت، معدن و تجارت جوانان و هیات مدیره کنفدراسیون صنعت ایران
عوامل موثر بر شاخص کل بورس ایران کدامند؟
تاثیر اخبار بر بورس ، تاثیر تورم بر شاخص بورس و مواردی از این دست بسیار در روند شاخص کل بورس تاثیرگذار است. حالا سوال اینجاست که در کنار مواردی که گفتیم، عوامل موثر بر شاخص کل بورس کدام است و این عوامل، چگونه موجب بالا رفتن شاخص بورس و یا کاهش شاخص های بورسی است؟ به صورت کلی در خصوص با عوامل موثر بر شاخص کل بورس ایران می توان گفت که معاملات حقوقی ها، اخبار و رسانه های مختلف، انتظار تورمی سهامداران، پتانسیل سودآوری شرکت ها و صنایع مختلف بورسی، میزان نقدینگی کشور، وضعیت بازارهای موازی اقتصادی مثل بازار سکه و طلا و همچنین بازار دلار، خودرو و سایر بازارها، میزان امیدواری به آینده بورسی، سطح دانش معامله گران از بورس و روند انجام معاملات و مواردی اینچنینی در تعیین عدد شاخص کل بازار بورس موثر تاثیر مهم بازار ثانویه بر بورس هستند که در متن دقیق تر عوامل موثر بر شاخص کل بورس را یاد خواهید گرفت.
عوامل موثر بر شاخص کل بورس
پیش بینی شاخص بورس از چالش های بورس به حساب می آید. از سرمایه گذاران خرد تا شرکت های سرمایه گذاری دوست دارند بدانند که رفتار بعدی بازار چطور خواهد بود. آیا بازار رونق خواهد گرفت یا به روند نزولی خود ادامه خواهد داد؟ برای پیش بینی شاخص بورس روش های گوناگونی وجود دارد، ولی در ابتدای امر باید عوامل تاثیرگذار در بازار سهام را بدانید تا بتوانید پیش بینی دقیق تری از آینده بورس داشته باشید.
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد تاثیر مهم بازار ثانویه بر بورس در بورس، سرمایه گذاری بر روی حق تقدم و یا فروش آن و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
از نگاه های بنیادین به صنایع گرفته تا تحلیل های نموداری و به کار بستن شبکه های عصبی و هوش های مصنوعی. حتی افرادی هستند که معتقدند حرکت شاخص بورس حرکتی کاملا تصادفی و غیر قابل پیش بینی است. به این منظور که بتوانیم درک مناسب تری از وضعیت آینده بازار سرمایه و شاخص کل داشته باشیم، بهتر است نگاهی اجمالی به پارامترهای با اهمیت و تاثیرگذار این روزهای بازار سرمایه داشته باشیم، پس همراه سایت کد بورسی بمانید.
۱) انتظار تورمی
با توجه به تجربیات پیشین، محرک تاثیرگذار و تاریخی قیمت ها در بورس، تورم است و بقیه عوامل در اولویت های بعدی جای خواهند گرفت. کسری بودجه چنانچه به درستی از طرف دولت جبران نشود، به قطع منجر به تشدید انتظار تورمی می شود و به این صورت به رشد قابل توجه بازار منجر خواهد شد که معمولا هم همین خواهد شد! با توجه به احتمال برداشت از منابع ارزی صندوق توسعه یا افزایش احتمالی پایه پولی، برای امسال می توان تورم بالایی را پیش بینی کرد و با توجه به محدودیت منابع ارزی که چه به واسطه تحریم و چه به خاطر رکود داخلی وجود دارد، عمدتا قیمت ارز تمایل زیادی به افزایش دارد.
این بدین معنی است که ارزش ریال مطابق با روال گذشته کاهش خواهد یافت و اگر این امر محقق شود، یعنی تورم بالا برود یا قیمت دلار افزایش پیدا نماید، اغلب شاخص بورس می تواند رشد بیشتری را تجربه کند، به این دلیل که هم دارایی شرکت ها گران تر شده است و هم در بخش تولید و فروش شرکت ها افزایش قیمت اعمال شده است، حتی اگر این افزایش صرفا عددی باشد و نه تاثیرگذار بر ارزش واقعی شرکت ها.
۲) نقدینگی سرگردان
ارزش معاملات بالای ۱۰ هزار میلیارد تومانی به همراه صف های خرید عرضه نشده هشت هزار میلیاردی در هفته ها و ماه های گذشته از یکسو و تشکیل صف های سنگین با ارزش معاملات پایین تر از متوسط ماهانه در روزهای گذشته از طرف دیگر، بیانگر سردرگمی شدید سهامداران و در راس آنها کد اولی های این روزهای بورس است. همچنین تفاوت های فاحش بین قیمت های پایانی و قیمت آخرین معامله سهام هنگام معاملات روزانه نیز گواه دیگری بر این هیجانات است.
مهم ترین دلیل این آشفتگی معاملاتی و تکانه های شدید اخیر را باید در سیاست های اشتباه مقام ناظر در مورد ورود مستقیم سرمایه گذاران جدید و سخت گیری برای اعطای مجوزهای افزایش سقف اغلب صندوق های سرمایه گذاری مشترک دانست. امری که در صورت تحقق می توانست موجب تعدیل هیجانات سرمایه گذاران جدید و اعمال مدیریت حرفه ای دارایی های آن ها به وسیله نهادهای مالی با مدیریت حرفه ای شود.
۳) بازارهای اقتصادی موازی
به صورت طبیعی و منطقی همواره قیمت هر بازاری باید روی قیمت دیگر بازارهای موازی خود تاثیر بگذارد تا جایی که اثرات سوداگرانه و سفته بازانه به میزان مطلوبی تعدیل شود، لذا کاهش ارزش ریال و به دنبال آن افزایش قیمت ارز و سکه، هرچند به میزان کم تری، اثر افزایش شاخص های بورس را نشان دادند و روند صعودی به خود گرفتند. دولت مجبور است تقاضای سوداگرانه را میان این بازارها به نوعی تقسیم کند.
این نکته را باید در تاثیر مهم بازار ثانویه بر بورس نظر داشته باشید که امکان مهار مطلق دیگر بازارهای سرمایه گذاری موازی و تمرکز کامل بر بازار سرمایه امری غیرمتعارف و غیرممکن به نظر می آید. بازار بورس فعلی رقیبی ندارد و امروزه بزرگ ترین بخش سفته بازی اقتصاد کشور را به خود اختصاص داده است، به این دلیل که بازار ارز با محدودیت های نقل و انتقال شدید پول و با محدودیت بانک مرکزی در گردش نقدینگی، بسیار کند و پر ریسک شده، بازار سکه و طلا نیز روزهای پرنوسان و غیر مطمئن را تجربه می کند و بازار مسکن نیز همچنان دارای ضعف تقاضا است.
با این حال امروزه بازار بورس کشور به نظر آخرین سنگر برای مهار قدرت مخرب نقدینگی است و در صورت عدم موفقیت در پیاده سازی استراتژی های کلان سیاست گذاران در این مسیر معلوم نیست کدام ابزار قرار است منجی اقتصاد ایران باشد. همین طور سابقه تاریخی حرکت قیمت ارز نشان می دهد اغلب در نیمسال دوم باید شاهد تحرکات مثبت بیشتری بود و این افزایش قیمت ارز محرک سود شرکت ها نیز خواهد شد، به خاطر این که این حرکت ارزی عمدتا ناشی از آن است که کسری بودجه دولت نمود بیشتری در ۶ ماه دوم دارد و قیمت های پایین احتمالی نفت این موضوع را تشدید خواهد کرد و به افزایش نقدینگی و تورم مجدد منتهی خواهد شد.
۴) صندوق های قابل معامله دولت
از دیگر نگرانی های روزهای اخیر در مورد بازار مربوط به صندوق های سرمایه گذاری قابل معامله دولتی است که در اولین صندوق با نماد معاملاتی دارا یکم کمتر از ۴۰ درصد از کل واحدهای آن به وسیله مردم خریداری شد و نمی توان آن را عرضه ای کاملا موفقیت آمیز خواند، همچنین در عرضه صندوق پالایش هم به همین صورت مشارکت مردمی به دلیل بی اعتمادی به دولت بسیار پایین بود و وقتی که صندوق پالایش یا همان دارا دوم بازگشایی شد، دلیل این بی اعتمادی کاملا نمایان شد و مشخص شد که سود و ضرر مردم برای دولت مردان کوچک ترین ارزشی ندارد و هم اکنون این صندوق با ضرر همراه شده است!
در واقع به نظر می رسد یکی از دلایلی که به شرکت های حقوقی اجازه شرکت در پذیره نویسی داده نشده، برنامه ریزی در راستای حمایت از صندوق قابل معامله مذکور در بازار ثانویه باشد. همچنین با توجه به اینکه تا پایان سال ۱۴۰۰ دولت باید از مدیریت این صندوق ها کناره گیری نماید و هر شخصی که بیش از ۰٫۱ درصد از سهام این صندوق ها را داشته باشد، میتواند در مجمع شرکت کند، به صورت بالقوه شرایط برای حمایت حقوقی ها از این نحوه تامینم الی دولت فراهم خواهد بود. اگر دوست دارید بدانید پذیره نویسی در بورس به چه معناست این مطلب به شما کمک می کند.
۵) سامانه معاملات
یکی از اتفاقات نادر بازار سهام در امسال چندتکه شدن بازار و تداوم معاملات تا بعد از ساعت رسمی بازار است که این روزها به شکلی نامحسوس در رفتار معاملاتی سرمایهگذاران نمود پیدا کرده است. سیاستی که به نظر تنها راه چاره برای تاثیر مهم بازار ثانویه بر بورس مدیریت سامانه منسوخ شده معاملات در نظر گرفته شده است. سامانه معاملاتی در هفته های اخیر فشاری بیش از ۱۰ برابر و در برخی روزهای خاص تا ۲۰ برابر ظرفیت اسمی طراحی شده خود در بخش تعداد معاملات را متحمل می شود و می توان این طور گفت که دریافت که حتی با بخشبندی بازار در ساعت های مختلف معاملاتی، همچنان ایرادات بسیاری بر آن وارد است. اهمیت هسته معاملات در روندهای روزانه زمانی نمود پیدا می کند که بدانیم به دفعات و بهعلت عدم آگاهی فعالان و معامله گران از قیمت های دقیق، گاه صف های فروش عریض و طویل تشکیل می شود و روند طبیعی بازار را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
همواره به دو دلیل سامانه معاملات می تواند تحت فشارهای بسیار بیشتری قرار بگیرد و این امر مسلما بر شاخص کل نیز تاثیرگذار خواهد بود؛ مورد اول افزایش تعداد کدهای معاملاتی و مورد دوم رقیق شدن سهام شرکت های پرتعداد از محل تجدید ارزیابی دارایی هاست که به افزایش چندبرابری تعداد معاملات سهام شرکت ها منتهی می شود و قاعدتا باید منتظر تغییرات زیرساختی زیادی در ساختار معاملاتی بازار سرمایه باشیم، لذا پارامتر هسته معاملات باید به عوامل موثر بر رشد شاخص و پیش بینی رفتار سرمایه گذاران به عنوان یک متغیر ساختاری اضافه شود. حتی چنانچه هنوز تاثیرات دقیق آن قابلیت سنجش نداشته باشد.
۶) صورت های مالی و گذارشات عملکرد شرکت ها
در روزهای گذشته صورت های مالی سالانه شرکت ها برای سال مالی پیش بر روی سامانه کدال قرار گرفت. این جریان اطلاعات حائز اهمیتی را می توان نخستین تلنگر جدی بر وضعیت عملیاتی شرکت ها قلمداد کرد. تغییرات قیمتی از ابتدای سال ۹۹ تا قبل از خواندن گزارش ها، عموما با توجه به جریان نقدینگی اتفاق افتاده بود. نکته مهم در بیشتر گزارش های سالانه عملکرد شرکت های بورسی را می توان رشد معنادار بهای تمامشده و در برخی موارد پیشی گرفتن هزینه ها از درآمدها و در نتیجه فشار بر میزان سودآوری شرکت ها به شمار آورد که موجب به هم خوردن تعادل رشد سودآوری با رشد قیمت سهام شده است.
به نظر می آید به رغم رشد حدود ۱۵ درصدی میانگین نرخ ارز آزاد و نیما نسبت به فصل زمستان ۹۸، به علت افت قیمت های جهانی از یک طرف و همچنین محدودیت های تولید و فروش محصولات به دلیل شیوع بیماری کرونا، از طرفی دیگر، انتظار نمی رود گزارش های فصل بهار نیز بهتر از زمستان باشد و فعالان باید بهانه های ادامه رشد بازار را در عواملی غیر از فعالیت های عملیاتی شرکت ها جست و جو نمایند.
۷) احساسات سرمایه گذاران
این طور فرض کنید که هیچ عاملی در هیچ جایی عوض نشود، ولی به هر دلیلی علاقه عمومی به بازار بروس افزایش پیدا کند. در این صورت شاخص بورس رشد خواهد کرد. همین طور سرخوردگی عمومی می تواند موجب خروج فعالان از بازار شود. شاید آن ها جایی بهتر برای سرمایه های خود پیدا کنند. به عنوان مثال ترجیح بدهند به جای سهام بر روی بازار مسکن سرمایه گذاری کنند. فسادهای سازمانی، تبعیض، عدم شفافیت در اطلاعات، رانت، تقلب و تبانی باعث دلسرد شدن سرمایه گذاران و رکود بازار بورس می شود.
۸) چشم انداز و انتظارات از بورس
انتظار ما از آینده، حتی بیشتر از شرایط فعلی بر رفتارهای امروز ما اثرگذار خواهد بود. کسی که سال آینده قصد دارد شهر یا کشور محل زندگیاش را تغییر بدهد، بعید است خانهای با اقساط بلندمدت خریداری کند. در مورد بازار بورس هم وضع به همین صورت خواهد بود. چنانچه اکثر مردم به آینده اقتصادی کشور خوش بین باشند، تمایلشان به خرید سهام افزایش پیدا خواهد کرد و همچنین در مقابل انتظارات منفی مثل بدبینی، نگرانی، ترس، عدم قطعیت و احتمال جنگ آن ها را به سمت نقد کردن دارایی سوق می دهد، از همین روی اخبار بد و دلسردکننده میتواند موجب سقوط شاخص بورس گردد.
۹) تغییرات تصادفی و پیچیدگی
می توان گفت که ثبات سیاسی بر بازار بورس به صورت مستقیم اثرگذار است، ولی موضوع اصلی اینجا است که به درستی نمی دانیم هر یک از این عوامل به صورت کمّی چقدر بر بازار اثرگذار هستند. همچنین هیچ کس نمی داند که آیا تاثیر تورم بر بازار بیشتر است یا نرخ بهره؟ از طرفی هیچ کدام از این عوامل مستقل از هم نیستند. شرایط سیاسی بر تورم تاثیر می گذارد. نرخ بهره و نرخ ارز تابع تورم هستند. مشکلات ساختاری مانند فساد می تواند تورم را بیشتر کند و همین مشکلات احساسات مردم را تغییر می دهد.
زمانی که بیش از ۱۰۰ هزار انسان که هر کدام به تنهایی پیش بینی ناپذیر هستند، قرار می شود تصمیمی بگیرند، رخدادهای تصادفی اجتناب ناپذیر خواهد شد. تصمیماتی که بیشتر از علت های عقلانی و منطقی تابع شرایط روان شناختی و احساسی است. حتی بعضی اوقات تاثیر این عوامل غیرمنطقی بیشتر از مواردی است که ما به آنها اشاره کردیم. تمامی این موارد بازار بورس را به یک سیستم پیچیده تبدیل میکند. یعنی نمی شود این طور بیان کرد که تغییر در چه عاملی موجب ایجاد چه تغییری، در چه راستایی و با چه بزرگی خواهد شد.
۱۰) نرخ ارز
برخی از شرکت ها واردکننده کالا هستند و برخی دیگر صادرکننده، لذا چنانچه قیمت ارز افزایش یابد، تامین مواد اولیه برای شرکت های متکی بر واردات دیگر آسان نیست. در مقابل گران شدن دلار موجب می شود که کالاهای صادراتی برای خارجی ها ارزان تر و جذاب تر شوند. به منظور بررسی تاثیر قیمت ارز باید هر صنعت را جداگانه بررسی کرد. به عنوان مثال افزایش قیمت ارز می تواند قیمت خودروی خارجی را با افزایش روبرو کند و همین امر می تواند موجب افزایش فروش خودروسازان داخلی شود. اگرچه این شرکت ها صادرکننده خودرو نیستند. در مجموع می توان گفت که افزایش قیمت دلار با رونق بورس همراه خواهد بود.
نتیجه گیری و کلام پایانی
بر این اساس از میان عوامل بسیار موثر بر شاخص قیمت سهام، عوامل تورم، رشد اقتصادی، درآمد خانوار، نرخ بهره ، نرخ ارز، پس انداز، نقدینگی، واردات، صادرات، درآمدهای نفتی، باز بودن اقتصاد، بازار طلا، بازار ارز، بازار مسکن و سپرده گذاری بانکی برگزیده شده و در سه گروه عوامل اقتصادی، عوامل تجاری و بازارهای جایگزین تقسیم بندی گردیده اند. جالب است بدانید که از ۳ عامل اقتصادی، تجاری و بازارهای جایگزین به عنوان تبیین کننده مدل، عوامل اقتصادی و بازارهای جایگزین دارای ارتباط مستقیم بر شاخص قیمت هستند، ولی عوامل تجاری به صورت مستقیم بر شاخص قیمت سهام تاثیر نمی گذارد بلکه اثر خود را از طریق عوامل اقتصادی بر شاخص قیمت سهام وارد می کنند.
به غیر از عواملی که گفتیم، شما فکر می کنید عوامل موثر بر شاخص کل بورس چیست؟
اگر دوست دارید تغییرات وضعیت بازار را به صورت روزانه در بازار بورس رصد کنید، این لینک تاثیر مهم بازار ثانویه بر بورس می تواند شما را رایگان کمک کند.
بازار اولیه و ثانویه
تمام کسانی که دوست دارند در زمینه ی خاصی فعالیت کنند اصطلاحات و مفاهیم کاربردی آن عرصه را یاد می گیرند. بازارهای مالی همچون بازار بورس هم مفاهیم کاربردی زیادی دارد. از جمله بازار اولیه و بازار ثانویه.
چون در بورس انواع مختلفی از بازارها وجود دارد. در این مقاله قصد داریم فقط این دو نوع که از نظر عرضه اوراق بهادار به این تقسیم بندی رسیده اند را به شما معرفی کنیم.
سپس ویژگی های آن دو را نیز بیان نماییم. در خلال این ویژگی ها در واقع شما با تفاوت های بدیهی آن ها نیز آشنا خواهید تاثیر مهم بازار ثانویه بر بورس شد. پس با ما همراه باشید.
فهرست محتوای مقاله
بازار اولیه چیست؟
محلی است که شرکت ها سهام شان را برای بار اول به عرصه ی فروش می گذارند. البته سرمایه گذاری آن شرکت به وسیله پذیره نویسی انجام می شود. این پذیره نویسی هم به وسیله ی بانک نماینده شرکت صورت می گیرد.
بازار ثانویه چیست؟
هر کسی سهمی را که در بازار اولیه خریده، بخواهد به دیگر سهامداران بفروشد باید آن را در بازار ثانویه عرضه کند. یعنی همه ی معاملات سهام یا خرید و فروش های آن در بورس جزء معاملات بازار ثانویه هستند.
ویژگی های بازار اولیه
معمولا سرمایه داران خُرد در اینجا وجود دارند؛ زیرا تعداد سهام عرضه شده محدود است و فروش سهام از طریق بانک سرمایه گذاری صورت می گیرد.
صاحبان سرمایه سهم را مستقیماً از خود شرکت می خرند و درآمدی که از فروش عرضه اولیه به دست می آید به شرکت باز می گردد.
قیمت گذاری سهام شرکت نسبت به درصدی از ارزش ذاتی آن سهام است.
پس انداز خوبی برای سرمایه گذاری است؛ چون عرضه های اولیه همیشه سودده بوده اند. دلیل آن هم این است که قیمت آن ها از قیمت تصویب شده در بازار ثانویه کمتر است.
شرکت از طریق فروش عرضه های اولیه میتواند رشد چشمگیری داشته باشد.
اوراق بهاداری که برای اولین بار می خواهد انتشار یابد در این جا منتشر می شود؛ چون در آن نظم دهی به این اوراق راحت تر انجام میشود.
جذب نقدینگی یکی دیگر از ویژگی هایش است. آن با جذب نقدینگی باعث می شود حجم نقدینگی کمتر شود. بنابراین آن ابزار مناسبی برای کنترل تورم نیز به شمار می آید.
ویژگی های بازار ثانویه
در این محل معمولاً سرمایه داران بزرگ حضور دارند؛ زیرا به هر تعدادی که بخواهند میتوانند سهام را خریداری نمایند.
همچنین سرمایه گذاران به واسطه کارگزاری ها خرید و فروش خود را انجام می دهند.
صاحبان سرمایه، سهام را از سرمایه گذاران دیگر میخرند یا به سرمایه گذاران دیگر می فروشند و دیگر با خود شرکت سر و کاری ندارند.
درآمد حاصله از معاملات برای سرمایه گذارانی است که سهام شان را می فروشند.
حجم معاملات بالاتر است؛
چون خرید و فروش سهام بیشتر انجام می شود.
هزینه معامله ها کمتر است؛
زیرا حجم آنان بالاتر است. یعنی کارگزاری ها هزینه ی کمتری می گیرند ولی این به معنای ضرر کردن آن ها نیست بلکه چون حجم معاملات بالاست همین درصد پایین هم براشان به صرفه خواهد بود.
در واقع یکی از عامل های جذب مشتری نیز همین درصد پایین است. اگر چه درصد، پایین هم است اما در حقیقت تعداد زیاد مشتری کارگزاری ها سود خوبی را برایشان رقم می زند و گرفتن درصد پایین را برایشان جبران می کند.
اخبار و اتفاقات در رابطه با شرکت خیلی سریع در ارزش سهام تأثیر می گذارند و ارزش سهام را بالاتر یا پایینتر می آورند.
نقدینگی بالایی دارد
یعنی هر سهامداری که به پول نقد احتیاج داشته باشد می تواند به راحتی و در مدت زمان بسیار اندک سهام خود را بفروشد؛ چون خریداران زیادی در آن حضور دارند. همین ویژگی نقدینگی بالا میزان ریسک پذیری را نیز پایین می آورد.
شرکت هایی که در این جا هستند باید تابع قوانین و مقررات خاصی باشند. این امر خیال سرمایه گذاران را راحت تر می کند.
قیمت بر اساس میزان عرضه و تقاضا است و به دلیل بالا بودن تقاضا، قیمت ها واقعی تر هستند.
بر اساس مطالب فوق می توان نتیجه گرفت که آن شاخص بسیار خوبی برای نشان دادن رونق یا رکود اقتصادی است.
جمع بندی بازار اولیه و ثانویه چیست؟
دانستید که بازار اولیه جایی است که شرکت ها برای اولین بار سهام شان را به عرصه ی فروش می گذارند.
از ویژگی های آن می توان به نمونه های زیر اشاره کرد:
به خاطر محدودیت سهام، سرمایه داران خُرد در آن جا وجود دارند. صاحبان سرمایه سهم را مستقیماً از شرکت می خرند. باعث جذب نقدینگی می شود و … .
از ویژگی های بازار ثانویه نیز می توان به موارد زیر اشاره کرد:
محل مناسبی است که سهامداران، سهام خود را به یکدیگر بفروشند. در این جا خرید و فروش بین سهامداران از طر یق یکی از کارگزاری ها صورت می گیرد.
یک محل مناسب برای رسیدن به سود بیشتر و جلوگیری از متحمل شدن ضرر در آینده است.
قیمت بر اساس میزان عرضه و تقاضا است. یعنی رابطه ی بین عرضه و تقاضا با قیمت به این صورت است که هرچه عرضه بیشتر شود مقدار تقاضا کمتر می شود. در نتیجه قیمت پایین تر می آید. بالعکس هر چه قدر هم عرضه کمتر و تقاضا بیشتر باشد، قیمت بالاتر می رود.
همچنین چون تقاضای بیشتری وجود دارد قیمت ها واقعی تر هستند. مثلا اگر فقط یک خریدار باشد و مجبور باشیم فقط به او سهاممان را بفروشیم قطعا با هر قیمتی که او بخواهد آن را می فروشیم و گزینه ی دیگری برایمان وجود نخواهد داشت.
نکته ی مهم و قابل توجه این است که اگر بازار ثانویه وجود نداشته باشد، بازار اولیه نمی تواند به درستی فعالیت کند.
در نهایت این که برای تعیین وضعیت اقتصادی یک کشور، افزایش یا ریزش سهام در بازار ثانویه را بررسی می کنند و … .
سایت آکادمی طهرانی هم یک مرجع مناسب برای کسانی است که قصد سرمایه گذاری دارند و هم مرجع خوبی برای افرادی است که در حال سرمایه گذاری هستند. چرا که فایل های آموزشی آن بسیار متنوع می باشند. از این رو اطلاعات خوبی را هم در اختیار کاربرانش قرار می دهد.
چقدر از نقدینگی بورس به صندوق های درآمد ثابت رفت؟
به گزارش شهر بورس، یکی از جدیترین رقبای بورس که در دو سال گذشته این بازار را به شدت تحت تاثیر خود قرار داده است، معاملات اوراق بدهی در بازار ثانویه است، اما چقدر از نقدینگی بورس به صندوق های درآمد ثابت رفت؟
ارزش این معاملات هر چقدر در ارزش معاملات بازار سرمایه بیشتر شود، میزان پول ورودی به بازار سهام کاهش مییابد.
صندوق ها با درآمد ثابت نیز یکی دیگر از رقبای بازار سهام بوده و این صندوقها هم در تاثیر مهم بازار ثانویه بر بورس ماه های گذشته روند ورود پول قابل توجهی را به ثبت رسانده اند.
چقدر از نقدینگی بورس به صندوق های درآمد ثابت رفت؟
طبق بررسی ها، در هفته سوم بهمن ماه، سهم اوراق بدهی از ارزش معاملات بازار سهام بیشتر شد و میانگین روزانه ارزش معاملات اوراق افزایش یافت.
در هفته گذشته، به طور میانگین سهم ارزش معاملات اوراق درآمد ثابت در بازار سهام 45 درصد بود که نسبت به هفته پیشین افزایش چشمگیری داشته است.
بیشترین رقم معاملات اوراق بدهی در بازار ثانویه به روز دوشنبه اختصاص داشت که بیش از 157 هزار میلیارد تومان بود و ارزش کل معاملات در این روز به بیش از 162 هزار میلیارد تومان رسید.
ارزش معاملات اوراق بدهی در بازار ثانویه بر خلاف شاخصهای بورس، رشد داشته است و میانگین ارزش معاملات اوراق بدهی در بازار ثانویه در هفته دوم بهمن ماه، حدود 31 هزار و 551 میلیارد تومان بود که در هفته اخیر به 34 هزار و 502 میلیارد تومان رسید که رشد 9 درصدی را نشان میدهد.
روند هفته معاملات بازار ثانویه
روز شنبه 55 درصد از معاملات بازار به اوراق بدهی اختصاص داشت و در روز یکشنبه این رقم به 26 درصد کاهش یافت؛ روز دوشنبه ارزش معاملات اوراق بدهی در بورس 157 هزار و 972 میلیارد تومان بود که 97 درصد معاملات بازار را تشکیل می داد.
روز سه شنبه نیز ارزش معاملات اوراق 2 هزار و 301 میلیارد تومان بود که 32 درصد از معاملات کل بازار را تشکیل داد و در آخرین روز کاری هفته ارزش معاملات اوراق به 772 میلیارد تومان رسید که 15 درصد از ارزش کل معاملات بازار را شامل می شد.
بر اساس گزارش فارس، رشد معاملات تاثیر مهم بازار ثانویه بر بورس اوراق بدهی در بازار ثانویه به دلیل کاهش معاملات خرد در بازار سهام رخ داده است. این دو موضوع به عنوان یک رقیب جدی برای یکدیگر تبدیل شده اند و اکثر روزهایی که معاملات اوراق بدهی رشد می کند، ارزش معاملات خرد به شدت کاهش می یابد.
ورود پول به صندوق های درآمد ثابت 15 برابر شد
در همه روزهای هفتهای که گذشت شاهد ورود پول حقیقی به صندوق های با درآمد ثابت بودیم. روز شنبه 90 میلیارد تومان پول حقیقی به این صندوق ها وارد شد و روز یکشنبه 231 میلیارد تومان نقدینگی حقیقی به صندوقهای قابل معامله درآمد ثابت وارد شد. روز دوشنبه هم برای پنجمین روز متوالی پول حقیقی به صندوقها وارد شد که ارزش آن 310 میلیارد تومان بود.
اما روز سه شنبه هفته ای که گذشت 168 میلیارد تومان نقدینگی حقیقی روانه صندوقهای درآمد ثابت شد. در آخرین روز معاملاتی هفته نیز 102 میلیارد تومان پول حقیقی وارد شد.
در مجموع در هفتهای که گذشت 901 میلیارد تومان پول حقیقی به صندوق های سرمایه گذاری قابل معامله در بورس وارد شده است. به عبارت دیگر طور میانگین روزانه 180 میلیارد تومان پول حقیقی به این صندوقها وارد شده است که نسبت به هفته قبل 15 برابر شده است. این میزان رشد در هفته گذشته نسبت به هفته دوم بهمن ماه معادل هزار و 400 درصد بیشتر بوده است.
نکته قابل توجه در این زمینه این موضوع است که با رشد شاخص کل بورس، روند ورود پول حقیقی به صندوق ها کاهش یافته و در زمانی که شاخص کل بورس روند منفی دارد، ریسک گریزی سهامداران حقیقی سبب رشد ورود پول به صندوق های با درآمد ثابت می شود.
دیدگاه شما