اندیکاتور RSI چیست؟ آشنایی با 4 استراتژی مهم بورس و فارکس با اندیکاتور RSI
اندیکاتور RSI چیست؟ آشنایی با 4 استراتژی مهم بورس و فارکس با اندیکاتور RSI
شما میتوانید سرفصل مدنظر خود از فهرست محتوای این مقاله انتخاب کنید تا به قسمت مربوطه هدایت شوید:
- مفهوم تحلیل تکنیکال چیست
- روند بازار بعنوان بهترین راهنما
- عملکرد قیمت می تواند عامل نزول هر چیزی شود
- مفهوم اندیکاتور RSI چیست؟
- تنظیمات مناسب در معاملات اندیکاتور RSI چیست؟
- استراتژی مهم تجارت با اندیکاتور RSI
- سطوح RSI OBOS
- واگرایی 2 دوره ای اندیکاتور RSI
- خطوط ترند RSI
- واگرایی کلاسیک RSI
- شناسایی اندیکاتورهای دارای بهترین عملکرد با RSI
- دانلود کتاب آموزش اندیکاتور به صورت PDF
در این مقاله بررسی می کنیم اندیکاتور RSI چیست و دلیل استفاده ی سرمایه گذاران در بازار بورس از این شاخص چیست؟ همچنین چگونه بررسی اندیکاتور شاخص قدرت نسبی می تواند به بالا رفتن ارزش معاملات ما کمک کند؟ می توان اندیکاتور RSI را بعنوان یکی از مهمترین و پراستفاده ترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال برای نام برد. به منظور تشخیص مسیر قیمت و قدرت تحرکات قیمت در سهم مورداستفاده، اندیکاتور RSI کاربرد دارد. در ادامه مقاله علاوه بر پاسخ به سوال RSI چیست، سعی می کنیم موضوعات مهم این حوزه را بررسی کنیم. برخی از این موضوعات شامل روند صعودی، روند نزولی RSI و واگرایی ۲ دوره ای RSI در بازار بورس هستند.
مفهوم تحلیل تکنیکال چیست؟
برای بررسی مفهوم تحلیل تکنیکال و مفاهیم مرتبط با بهترین استراتژی، ابتدا به سوال اندیکاتور RSI چیست پاسخ می دهیم. همچنین باید تعاریف پایه را بدانیم و اینکه چنین اندیکاتوری چگونه در معاملات بازار بورس و فارکس قابل استفاده است.
بطور کلی، تحلیل تکنیکال روشی به منظور پیش بینی حرکت قیمت ها و روندهای آینده بورس است. این پیش بینی ها با بررسی چارت های مربوط به اقدامات گذشته در بازار بورس و مقایسه آنها با اقدامات کنونی انجام می شود. این تحلیل همچنین بررسی می کند چه اتفاقاتی در گذشته در بازار بورس رخ داده است. همچنین، در آینده ممکن است چه اتفاقاتی رخ دهد. تحلیل تکنیکال با درنظر گرفتن قیمت اسناد تجاری، از چارت های حاصل از این داده ها بعنوان ابزاری مقدماتی استفاده می کند.
تحلیلگران باتجربه به کمک تحلیل تکنیکال در بازار بورس می توانند بطور همزمان بازارها و اسناد تجاری متعدد را دنبال کنند. این مزیت اصلی و بزرگ تحلیل تکنیکال در بازار بورس برای معامله گران است. پیش از بررسی بیشتر برای پاسخ به سوال اندیکاتور RSI چیست، در ادامه ۳ اصل مهم در تحلیل تکنیکال را معرفی می کنیم.
روند بازار بعنوان بهترین راهنما
به منظور شناسایی الگوهای برگرفته از رفتار بازار بورس می توان از تحلیل تکنیکال استفاده کرد که در مدت زمان طولانی مهم و معنادار بوده است. به احتمال زیاد می توان نتایج قابل پیش بینی درمورد بسیاری از الگوهای مشخص بدست آورد. همچنین، الگوهای شناخته شده ای نیز وجود دارند که براساس مبنای ثابتی درحال تکرار هستند.
تاریخ مدام تکرار می شود
الگوهای چارت در بازار بورس حاصل شناسایی و آموزش بورس مفهوم تحلیل حساسیت طبقه بندی به مدت بیش از صد سال هستند. از این روش که اغلب الگوها درحال تکرار هستند، این نتیجه را حاصل می کند که با گذشت زمان، روان شناسی انسانی تغییرات جزئی داشته است.
عملکرد قیمت می تواند عامل نزول هر چیزی شود
تمامی عوامل شناخته شده برای بازار تحت تاثیر قیمت واقعی هستند. برخی از این عوامل را می توان عوامل سیاسی، عرضه و تقاضا و احساسات بازار برشمرد. با این وجود، یک تحلیل تکنیکال خالص صرفا با حرکت قیمت ها سروکار دارد. این تحلیل با دلایلی که نشات گرفته از هر تغییری هستند سروکار ندارد.
ازجمله شاخص های بسیار تاثیرگذار بر تحلیل تکنیکال، می توان اندیکاتور شاخص قدرت نسبی یا همان RSI را نام برد. طی سالیان اخیر، بدلیل قدرت مشخص شده از چنین شاخصی و امکان استفاده از واگرایی RSI، معامله برطبق اندیکاتور RSI در بورس، محبوبیت بسیار زیادی پیدا کرده است.
مفهوم اندیکاتور RSI چیست؟
برای پاسخ به سوال اندیکاتور RSI چیست، اولین پاسخ این است که چنین اندیکاتوری نرخ حرکات به سمت بالا را نسبت به حرکات به سمت پایین اندازه گیری می کند. محاسبات توسط این اندیکاتور به صورتی نرمالایز می شود که بتوان شاخص را در بازه صفر تا صد بیان نمود.
درصورت قرارگیری RSI روی عدد 70 یا بالاتر از آن، احتمال بیش از حد خریداری شدن این حواله وجود دارد. در چنین موقعیتی، افزایش قیمت ها بیش از انتظارات بازار است.
به عدد RSI 30 یا پایین تر، بعنوان نشانه هایی از فروش بیش از میزان حواله توجه می شود. در این موقعیت، شاهد سقوط قیمت ها بیش از انتظارات بازار هستیم. با دارا بودن این اطلاعات، می توان اندیکاتور RSI را برای معاملات روزانه مورداستفاده قرار داد.
بسیاری از مردم RSI را دست کم گرفته اند و نمی دانند این اندیکاتور در بورس بسیار تعیین کننده است. فرمول بکار رفته در اندیکاتور RSI، دو معامله را برای حل کردن بکار می برد:
- اولین معادله مقدار RS یا قدرت نسبی اولیه را دریافت می کند که بدین شکل تعریف می شود:
RS=(میانگین تغییرات قیمت رو به پایین)/ (میانگین تغییرات قیمت رو به بالا)
- با نمایش این اندیکاتور در مقیاس صد و به کمک فرمول زیر می توان مقدار RSI واقعی را بدست آورد:
RSI= 100-(100/1+RS) البته با استفاده متا تریدر 4 امکان اتچ این اندیکاتور وجود دارد. همچنین براحتی می توان آن را در پنجره چارت اصلی کشیده و رها کرد (drag & drop). باتوجه به شکل زیر می توانید این روند را مشاهده کنید:
تنظیمات مناسب در معاملات اندیکاتور RSI چیست؟
بسیاری از سرمایه گذاران از طریق تنظیمات مختلف می توانند با استفاده از اندیکاتور RSI در انجام معاملات روزمره سود زیادی کسب کنند. اما سوال اینجاست که مناسب ترین تنظیمات در معاملات اندیکاتور RSI چیست؟ تنظیمات پیش فرض برای دوره 14 روز RSI برای بسیاری از سرمایه گذاران بسیار مناسب است. اما برخی تاجران روزانه برای معاملات روزمره ی بازار بورس، تنظیمات متفاوتی را برای اندیکاتور RSI بکار می برند.
تنظیمات 14 روزه موردپسند این سرمایه گذاران نیست. زیرا در این حالت، سیگنال های تجاری نامعمول تولید می شود. بنابراین، برخی از آنها تصمیم به پایین تر آوردن چارچوب خود دارند. اما سایرین با پایین تر درنظر گرفتن دوره RSI، سعی در افزایش حساسیت نوسان ساز به منظور دریافت یک نوسان ساز حساس تر را دارند. بصورت کلی نکات زیر وجود دارد:
- در بازار بورس معمولا برای سرمایه گذاران کوتاه مدت و روزانه، تنظیمات کوتاه تر با دوره های با بازه 9-11 روزه قابل استفاده است.
- سرمایه گذاران میان مدت، معمولا دوره های پیش فرض 14 روزه قابل استفاده است.
- این تنظیمات توسط سرمایه گذاران بلندمدت بورس بر روی دوره بلندتر و در بازه های 20 تا 30 روزه انجام می شود.
- بنابراین در پاسخ به سوال تنظیمات مناسب اندیکاتور RSI چیست، بهترین پاسخ این است که این تنظیمات وابسته به استراتژی تجارت شما است.
استراتژی مهم تجارت با اندیکاتور RSI
در این قسمت، ۴ استراتژی مهم درمورد تجارت با اندیکاتور RSI را بررسی می کنیم. درهنگام کار با اندیکاتور RSI، این استراتژی ها از اهمیت ویژه ای برخوردارند.
سطوح RSI OBOS
کاهش میزان RSI به زیر 30، سبب مواجه بازار بورس با فروش بیش از حد می شود. همچنین این بدان معناست که احتمالا قیمت رو به افزایش است. پس از تایید این واژگونی، ممکن است یک معامله خرید انجام شود. بطور متقابل، درصورتی که میزان RSI بیش از 70 شود، فروش بیش از حد رخ می دهد و احتمال کاهش قیمت ها وجود دارد.
درصورت تایید این موضوع، ممکن است یک معامله فروش رخ دهد. سطح 50 بعنوان خط وسط و مرز میان این دو وضعیت محسوب می شود. به عبارتی، RSI در روند صعودی، بطور معمول بیش از 50 و در روند نزولی معمولا کمتر از 50 می شود.
واگرایی 2 دوره ای اندیکاتور RSI
این حالت زمانی رخ می دهد که یک RSI روی دوره ای طولانی تر، مثلا RSI با دوره 14 قرار گیرد و کراس اورها قابل مشاهده شوند. با استفاده از RSI 14، فرصت هایی را پیش رو داریم که بازار بورس قبل از وقوع یک تغییر جهت، به سطح فروش یا خرید بیش از حد نخواهد رسید.
در یک دوره کوتاه تر هر RSI در بازار بورس و فارکس در مقایسه با تغییرات قیمت، واکنش های بیشتری را نمایان می کند. این RSI قادر به نمایش دادن اولین نشانه های بازگشت ها آموزش بورس مفهوم تحلیل حساسیت خواهد بود. با عبور کردن RSI 5 از بالای RSI 14، شاهد بالا رفتن قیمت های اخیر هستیم. در چنین حالتی، یک سیگنال خرید در بورس ایجاد می شود. بهتر است بدانید با عبور کردن RSI 5 از سمت پایین و رسیدن آن به سطح پایین تر RSI 14، شاهد کاهش قیمت های اخیر هستیم. چنین وضعیتی، یک سیگنال فروش در بازار بورس و فارکس را نشان می دهد. بررسی های سرمایه گذاران حرفه ای در بورس نشان می دهد که ترکیب استراتژی معامله RSI با Pivot Points می تواند سبب بهبود بسیار زیادی در عملکرد آنها در بازار شود.
خطوط ترند RSI
چنین استراتژی، قسمت های بالا و پایین روی چارت RSI را متصل کرده و نشانگر معامله روی شکستگی خط روند خواهد بود. به منظور ترسیم یک خط روند صعودی RSI، می توانید 3 یا تعداد نقاط بیشتری از خط صعودی RSI را به یکدیگر متصل نمایید. از اتصال نقاط درحال نزول، خط روند نزولی حاصل می شود. وقوع یک شکست در خط ترند RSI می تواند ادامه بالقوه قیمت یا یک واژگونی را نشان دهد. این نکته را درنظر داشته باشید که شکست در خط ترند RSI می تواند مقدم بر شکست در خط ترند چارت قیمت باشد. بنابراین، یک هشدار قبلی و درعین حال، اعلام کننده یک فرصت زودهنگام به منظور معامله در بورس است.
واگرایی کلاسیک RSI
زمانی که قیمت ها در سطحی بالاتر قرار گیرند و بصورت همزمان RSI در ارتفاع پایین تری قرار گرفته و کاهش یابد، شاهد قرارگیری قیمت ها در سطح بالاتری هستیم. بطور معمول، واگرایی RSI در نقطه اوج یک بازار صعودی قابل مشاهده است. چنین حالتی در بازار بورس، الگوی بازگشتی نامیده می شود. با رخ دادن واگرایی RSI، سرمایه گذاران منتظر یک بازگشت هستند.
بالعکس، در مواقع قرارگیری قیمت ها در یک سطح پایین تر و RSI در یک سطح بالاتر، واگرایی صعودی RSI شکل می گیرد. چنین حالتی نشان دهنده یک هشدار قبلی و به احتمال زیاد، بیانگر تغییر جهت ترند از روند نزولی به صعودی است. از واگرایی RSI بطور گسترده در تحلیل تکنیکال بورس استفاده می شود. ترجیح برخی سرمایه گذاران این است که به سراغ استفاده از فریم های زمانی بالاتر به منظور معامله روی واگرایی RSI بروند. شما با استفاده از این سه استراتژی می توانید به پاسخ مناسبی برای سیگنال درست خرید و فروش اندیکاتور RSI چیست رسیده و آن را بکار برید.
شناسایی اندیکاتورهای دارای بهترین عملکرد با RSI
سایر اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال به همراه استراتژی ها و تنظیمات، به منظور تکمیل RSI قابل ترکیب هستند. از بهترین این موارد می توان اندایکاتورهای مومنتوم را نام برد. پیشنهاد ما، استفاده از میانگین متحرک همگرا، واگرا و همچنین، کراس اورهای میانگین متحرک است.
جمع بندی
در این مقاله به سوال مهم اندیکاتور چیست پاسخ دادیم. همچنین به شما نشان دادیم چگونه می توان از این اندیکاتور در بازار بورس استفاده کرد. به یاد داشته باشید که شروع و بکارگیری اندیکاتور RSI برای اغلب معاملات روزانه براحتی قابل انجام است. بنابراین، بسیاری از مبتدیان و سرمایه گذاران بورس و فارکس بدون اینکه آگاهی و مهارت زیادی در تحلیل تکنیکال داشته باشند به سراغ آن می روند. این سرمایه گذاران، پارامترهای مختلف را آزمایش می کنند و تفسیرهای صحیح یک اندیکاتور را می آموزند. با این اوصاف، می توان RSI را یکی از اندیکاتورهای MT4 دانست که معمولا بطورگسترده، مورداستفاده نادرستی قرار می گیرد.
اما زمانیکه چنین شاخصی را بدرستی متوجه شده و استفاده کنید، امتیازاتی خواهید داشت. با بکارگیری اندیکاتور RSI در معاملات روزانه ی بورس، این امکان را خواهید داشت که قیمت های دارای روند را تشخیص دهید. می توانید خرید یا فروش افراطی در بازار را مشخص کنید. همچنین دریابید بهترین قیمت به منظور ورود به یک معامله یا خروجی از آن در چه زمانی رخ می دهد. امیدواریم پاسخ خود درمورد اندیکاتور RSI چیست را بدرستی درک کرده باشید. شما می توانید هرگونه سوال در این مورد دارید، با ما درمیان بگذارید.
تفاوت ارزش و قیمت در بازار سهام
اظهارنظرهای مختلف افراد در مورد قیمت سهام به احتمال زیاد به گوش شما نیز رسیده است. برخی از افراد، مقایسه ارزش ذاتی و ارزش بازاری سهام یک شرکت برای خرید و فروش آن را به عنوان ملاک قرار می دهند. ارزش ذاتی سهام از مهمترین مفاهیم در تحلیل بنیادی یک سهم است و در صورتیکه ارزش واقعی یک سهم را بدانید، هیچگاه بهایی بالاتر از ارزش واقعی سهام مذکور نمی پردازید. به عنوان مثال، شما هیچگاه یک عدد نان 2 هزار تومانی را به قیمت 50 هزار تومان نمی خرید؛ چراکه در مورد ارزش اجناس اطلاع دارید و اگر در مورد ارزش سهام در بازار سرمایه نیز اطلاع داشته باشید، دست به خریدهای غیر معقول نخواهید زد. به همین دلیل در این مقاله قصد داریم تفاوت ارزش و قیمت در بازار سهام را مورد پردازش قرار دهیم و در ادامه با مفاهیم زیر آشنا می شویم:
- تفاوت ارزش و قیمت
- انواع ارزش در بازار بورس
- ارزش ذاتی سهام به چه معناست؟
- نرخ تنزیل چیست؟
- روش های ارزش گذاری سهام در بازار سرمایه
- رابطه سود با ارزش
تفاوت ارزش و قیمت
آیا تا به حال از خود پرسیده اید که تفاوت ارزش و قیمت به چه معناست و یا اصلا قائل به تفاوت بین این 2 موضوع هستید یا خیر؟
اکثر ما فکر می کنیم قیمت مقیاسی است برای نشان دادن ارزش داشته ها؛ اما واقعیت چیز دیگری است. افراد بسیار زیادی هستند که بین قیمت و ارزش، تفاوت قائل می شوند و در مقایسه ها، ارتباط خاصی بین این دو نخواهند دید. به عنوان مثال، موارد "با ارزش ولی کم قیمت " و "گرانقیمت ولی بی ارزش" در اطراف ما بسیارند.
قیمت فاکتوری است برای نشان دادن مقدار پولی که ما باید برای خرید چیزی پرداخت کنیم. اکثر قیمت ها و خرید و فروش ها به توافقات بستگی دارد و در هر زمان یا مکان می تواند متفاوت باشد اما معنای ارزش با این تعریف کاملا متفاوت است. اهمیت، شایستگی یا در برخی موارد، توانایی سود دهی می تواند ارزش یک چیز را برای ما تعریف کند.
تفاوت ارزش و قیمت را با یک مثال توضیح می دهیم. فرض کنید لیستی از مواد غذایی و وسایل مورد نیاز خود را تهیه کرده و به فروشگاه می روید. در ذهن شما هر محصول ارزشی مشخص دارد. زعفران به دلیل سختی کشت و عطر و طعم عالی و کمیاب بودن، بیشتر از یک عدد تخم مرغ ارزش دارد. اگر تخم مرغ را به قیمت 5 هزار تومان و زعفران را به قیمت 3 هزار تومان به شما بفروشند، صددرصد تعجب می کنید و نسبت به این موضوع مشکوک خواهید شد و یا اینکه به سلامت اجناسی که خریده اید دقت بیشتری خواهید کرد و این سوال در ذهن شما ایجاد می شود که چرا این اتفاق افتاد؟
دلیل ایجاد این سوال، دانش شما درباره ارزش اجناس فروشگاه بوده و در صورتیکه یک جنس بیشتر یا کمتر از ارزش واقعی خود قیمت گذاری شود، به سرعت متوجه می شوید.
تفاوت ارزش و قیمت در بازار سرمایه نیز به همین شکل است. در واقع رویکرد سرمایه گذاران موفق، خرید سهم ارزشمند با قیمتی مناسب است. در بازارهای مالی مانند بازار سرمایه، فعالان موفق همیشه به دنبال محاسبه ارزش سهام هستند. در واقع سرمایه گذارانی که از تحلیل بنیادی برای معاملات خود استفاده می کنند، در ابتدا ارزش سهام شرکت مورد نظر خود را حساب می کنند و پس از مقایسه آن با قیمت سهام شرکت مذکور، نسبت به خرید و فروش آن اقدام می کنند.
سرمایه گذاران موفق بورس هیچگاه بهایی بالاتر از ارزش یک سهم نمی پردازند. بلکه سعی دارند سهامی که قیمت آن پایین تر از ارزش واقعی است را خریداری کنند. اکثر این سرمایه گذاران دید بلندمدت دارند؛ چراکه دیر یا زود، قیمت سهم به ارزش واقعی یا ذاتی آن خواهد رسید.
انواع ارزش در بازار بورس
همانطور که اشاره شد، افرادی که از تحلیل بنیادی برای معاملات خود استفاده می کنند، بایستی تفاوت ارزش و قیمت را به خوبی بدانند. از طرف دیگر، مفهوم ارزش در بازار بورس تعاریف گوناگون دارد که در ادامه به معرفی برخی از آن ها می پردازیم.
ارزش اسمی
به ارزشی گفته می شود که تنها بر روی دارایی نوشته می شود. ارزش اسمی در اساسنامه یک سهم جای دارد و این عدد از تقسیم مقدار سرمایه شرکت به تعداد سهام آن مشخص می شود. ارزش اسمی یک سهم در حالت عادی عددی ثابت است.
ارزش دفتری
ارزش دفتری با حسابرسی در دفتر حسابداری بدست می آید. مقدار آن، اختلاف بین دارایی ها و بدهی های شرکت هاست. در اوایل کار یک شرکت، ارزش دفتری و اسمی برابرند. با گذشت زمان و انجام فعالیت های مختلف، مقدار ارزش اسمی و دفتری تغییر می کنند.
ارزش ذاتی
این ارزش، میزان ارزش واقعی یک سهم است. محاسبه ارزش ذاتی از روش های گوناگونی انجام می شود.
ارزش خالص دارایی
از لحاظ شرایط، مانند ارزش دفتری است؛ تنها با این تفاوت که دارایی های مورد محاسبه در ارزش خالص دارایی، به قیمت روز حساب می شوند.
ارزش جایگزینی
ارزش جایگزینی سهام یک شرکت به معنای ارزش یک ورقه بهادار با فرض اینکه قصد ایجاد شرکت را داشته باشیم، می باشد. در واقع برای محاسبه ارزش جایگزینی سهام یک شرکت بایستی تمامی هزینه هایی که برای تاسیس و راه اندازی یک شرکت لازم است را محاسبه کنیم.
ارزش بازار
ارزش بازار یک سهم با میزان خرید و فروش مشخص می شود. هرچه تقاضا بیشتر باشد، ارزش بازار بالاتر می رود و هرچه عرضه بیشتر شود، ارزش بازار پایین تر می آید. دقیقا تابلو یک سهم در بورس با این مکانیسم کار می کند و قیمت سهام در بازار، با این نوع ارزش گذاری مشخص می گردد.
ارزش ذاتی سهام به چه معناست؟
تاثیر دنیای اطراف برای مشخص کردن ارزش یک دارایی بسیار مهم است. مانند ارزش یک منزل مسکونی که اگر منظره خوبی داشته باشد و یا اینکه دسترسی محلی مناسبی داشته باشد و یا در محله خوبی باشد، ارزش بیشتری خواهد داشت. این عوامل، تاثیر بیرونی بر قیمت این خانه دارند.
اما بر فرض مثال از تاثیر عوامل بیرونی صرف نظر کنیم، خانه مورد نظر چه قیمتی خواهد داشت؟ آیا از ارزش مادی این خانه کم خواهد شد؟ آیا مواد و مصالح ساختمانی مورد استفاده بی کیفیت تر دیده خواهد شد؟ قطعا خیر. دارایی ها بدون تاثیر عوامل بیرونی، ارزش دارند. ارزش یک خانه می تواند به امکانات درون ساختمان، مصالح ساختمانی مورد استفاده، طراحی و عوامل دیگر وابسته باشد.
در بازار سرمایه نیز، چنین مثالی صدق می کند. ارزش بازار و قیمت یک سهم تحت تاثیر وضعیت اقتصادی، نرخ تورم، ارزش پول ملی و عوامل دیگر قرار می گیرد. در صورتیکه ارزش ذاتی بدون در نظر گرفتن عوامل خارجی، اهمیت و ارزش یک سهم را نمایان می کند.
ارزش ذاتی با توجه به امکانات، توانایی سودآوری، قدرت برند، مدیریت و پارامترهای دیگر سنجیده می شود. اطلاعاتی که سهامداران برای تحلیل بنیادی و دستیابی به ارزش ذاتی یک سهم نیاز دارند، در سایت کدال موجود می باشد.
گزارش ها و صورت های مالی ارائه شده در این سایت، می تواند به تصمیم گیری های شما در مورد شرکت ها کمک کند. با سنجش پارامترهای مختلف در حوزه تحلیل بنیادی، می توانید پتانسیل رشد یک سهم را از صورت های مالی دریافت کنید.
نرخ تنزیل چیست؟
نرخ تنزیل را می توان عددی دانست که در تجزیه و تحلیل های سرمایه گذاران برای مشخص کردن قیمت آینده به کار می رود. نرخ تنزیل می تواند هم راستا با نرخ بهره بانکی در نظر گرفته شود و یا در صورتیکه تورم شدیدی بر جامعه حاکم باشد، با نرخ تورم در نظر گرفته می شود.
حدس می زنید که سرمایه شما در آینده چه سودی خواهد داد؟
سرمایه شما تا چند درصد سود سالیانه باید تولید کند تا شما نسبت به تورم و عوامل داخلی متضرر نشوید؟ در پاسخ به این سوال، عدد بدست آمده را نرخ تنزیل می نامیم.
روش های ارزش گذاری سهام در بازار سرمایه
تفاوت ارزش و قیمت سهام شرکت ها در بازار سرمایه، موضوع بسیار مهمی است و برای ارزش گذاری سهام شرکت ها در بازار سرمایه، فرمول های محاسباتی متفاوتی با استفاده از نرخ تنزیل استفاده می شود اما در حالت کلی، مشخص کردن ارزش سهام یک شرکت با استفاده از روش های زیر انجام می شود:
- محاسبه ارزش شرکت با توجه به دارایی های موجود. به عنوان مثال، به مالکیت یک قطعه از زمین شرکت پی می بریم و با توجه به قیمت روز زمین در ناحیه مورد نظر، ارزش گذاری می کنیم.
- استفاده از روش های تنزیل جریان نقدی. با استفاده از فرمول ها و حدس سود آینده، جریان های نقدی به پول امروز تنزیل می شوند.
- ارزش گذاری نسبی مانند نسبت های:
- P/E: نسبت قیمت سهم (price) به سود ساخته شده (EPS)
- P/S: برابر است با نسبت قیمت بازار (price) هر سهم به فروش (sale) هر سهم
- P/B: نسبت قیمت و ارزش بازاری سهم (price) به ارزش دفتری (Book Value)
رابطه سود با ارزش
همانطور که اشاره شد، تفاوت ارزش و قیمت موضوعی مشخص در بازارهای مالی است و برای تصمیم گیری در مورد ارزش یک سهم، فاکتورهای دیگری نیز دخیل هستند؛ نسبت های P/E و EPS از این موارد می باشند و هر چقدر میزان EPS یک سهم بیشتر باشد، ارزش آن نیز بیشتر است.
EPS یعنی مقدار سودآوری شرکت به ازای هر سهم. در نتیجه، سهامی که EPS بالاتری داشته باشد، سود بیشتری نسبت به هر سهم به سهامداران خود می دهد. این موضوع می تواند برای بدست آوردن سهام رقابت ایجاد کند و بر روی ارزش بازاری سهام نیز تاثیر بگذارد.
P/E از تقسیم کردن قیمت بازاری سهم به مقدار سود شرکت به ازای هر سهم بدست می آید. این شاخص نشان دهنده ارزش یک سهم در مقابل سود ساخته شده است. برای مقایسه سهام با نسبت P/E، بیشتر به عدد مورد نظر در بین سهام هم گروه آن دقت می کنند.
جمع بندی
در این مقاله به تفاوت ارزش و قیمت اشاره کردیم و متذکر شدیم که اکثر افراد جامعه ما، قیمت را شاخصی مهم می پندارند. اگر طرز تفکر همه افراد مانند سرمایه گذاران بود، نابرابری های خیلی زیادی در جامعه شکل نمی گرفت. سرمایه گذاران موفق هیچگاه قیمت را معیار خیلی مهمی نمی دانند و برای هر سهم، ارزش خاصی در نظر می گیرند. مانند تمام افرادی که به خرید می روند، اگر یک کفش 500 هزار تومانی را به قیمت 6 میلیون ببینند، به ارزشمند بودن آن شک می کنند. شاید در نگاه اول، قیمت بالا دیدگاهی دیگر برای افراد داشته باشد و به صورت کاذب، تصور ارزشمند بودن به خریدار بدهد؛ اما انسان های باهوش، کیفیت و ارزش جنس را از دور تشخیص می دهند.
سرمایه گذاران موفق بازار بورس نیز به قدری حرفه ای شده اند که با نگاه به صورت های مالی سهام، استفاده از چند فرمول و حساسیت بالا، ارزش سهم را برای خود مشخص می کنند. یادگیری تحلیل بنیادی و توانایی مشخص کردن ارزش ذاتی سهام، به شما کمک می کند که سهمی را به قیمت بیشتر از بهای واقعی آن خریداری نکنید و به راحتی بتوانید تفاوت ارزش و قیمت را تشخیص دهید. بنابراین، تفاوت ارزش و قیمت در بازار سهام موضوع مهمی است و افرادی که از تحلیل بنیادی استفاده می کنند، حتما بایستی تفاوت ارزش و قیمت را در نظر بگیرند.
مقاله کاربرد تحلیل حساسیت در تجزیه و تحلیل عملکرد مالی شرکت های بورس اوراق بهادار تهران
شرکت مگ ایرانز ضمانت می کند تا 48 ساعت ،اگر به هر دلیلی از خرید خود ناراضی بودید ، مبلغ آن به صورت کامل و بدون چون و چرا، برگشت داده شود .جهت درخواست برگشت وجه ، با پشتیبانی تماس بگیرید .
بخشی از مقاله
*** این فایل شامل تعدادی فرمول می باشد و در سایت قابل نمایش نیست ***
کاربرد تحلیل حساسیت در تجزیه و تحلیل عملکرد مالی شرکت هاي بورس اوراق بهادار تهران
امروزه سرمایه گذاران بر خلاف گذشته به اطلاعات بسیاري که توسط مدیریت شرکت تهیه می شد و تنها در اختیار تحلیل گران حرفه اي قرار می گرفت ، دسترسی دارند. مدیران شرکتهانیز معمولاً در آخر هر فصل خود را براي پاسخگویی به سوالات تحلیل گران آماده می سازد. حال به دلیل الزاماتی که مراجع قانونی مثل سازمان بورس اوراق بهادار تهران براي تهیه و افشاي اطلاعات تعیین نموده اند و نیز به دلیل پیشرفت فن آوري اطلاعات که در دسترس نهادن اطلاعات را با قیمتی اندك از طریق اینترنت براي همه امکان پذیر نموده است ، سرمایه گذاران بسیاري علاقمند هستند در جریان اطلاعات قرار بگیرند. در سالها اخیر ، تنوع اطلاعات مالی و گزینه هاي سرمایه گذاري در کنار تنوع کمی شاخص هاي تصمیم گیري ، تحلیل گران مالی را به کاربرد روشهاي مختلف تصمیم گیري چند معیاره سوق داده است. در این مطالعه پژوهشی ، سعی بر آن است تا با بهره گیري از روش TOPSIS و تحلیل حساسیت به طراحی مدلی بمنظور ارزیابی عملکرد شرکتها بپردازیم. در این راستا بعنوان نمونه به ارزیابی عملکرد 12 شرکت سرمایه گذاري پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار تهران پرداخته ایم. با توجه به نتایج بدست آمده مشخص شد که استفاده از روش TOPSIS در کنار تحلیل حساسیت به تجزیه و تحلیل صورتهاي مالی و ارزیابی عملکرد شرکتها به شکلی دقیقتر کمک می کند.
واژگان کلیدي : تجزیه و تحلیل صورتهاي مالی ، تحلیل حساسیت، روش TOPSIS
یکی از اهداف استقرار سیستم هاي مالی و تهیه صورتهاي مالی ، تفسیر اطلاعات مالی و تسهیل در استفاده از صورتهاي مالی بمنظور تصمیم گیري اشخاص و مراجع مختلف از جمله سرمایه گذاران و سایر استفاده کنندگان خارجی و داخلی شرکت می باشد. ضرورت تفسیر صورتهاي مالی به نحوي که نیاز استفاده کنندگان مختلف از صورتهاي مالی را برآورد به پیدایش و توسعه روشها و فنونی انجامیده که روابط بین ارقام مندرج در صورتهاي مالی را تعیین و امکان مقایسه ، تعبیر و توجیه آنها را فراهم کرده است. مجموعه این روشها و فنون که در جریان پیشرفت حسابداري در پاسخ به نیازهاي فزاینده به اطلاعات مالی ابداع ، توسعه و تکامل یافته است و می یابد ، تجزیه و تحلیل صورتهاي مالی نامیده می شود ، که هدف از آن ارزیابی گذشته واحدهاي تجاري بویژه چگونگی سودآوري ، کارآئی ، نقدینگی و امکان واریز بدهیهاي آن از یکسو و فراهم آوردن اطلاعات لازم براي طرح ریزي عملیات آینده از سوي دیگر است.
روش TOPSIS ، تکنیکی است که توسط یون و هوانگ براي ارائه راه حل ایده آل براي برترین پیشنهاد از راه مشابه ، ابداع شده است. در این پروژه سعی در رتبه بندي شرکتهاي سرمایه گذاري و بررسی تاثیر تغییرات نسبتهاي مالی این شرکتها بر رتبه بندي ، با استفاده از این روش را داریم.
-1-1 مدلهاي تصمیم گیري و روش TOPSIS
در مدلهاي چند معیاره از چندین معیار سنجش براي تصمیم گیري استفاده می شود. این مدلهاي تصمیم گیري به دو دسته زیر تقسیم می شوند :
• مدلهاي چند هدفه (MODM )
• مدلهاي چند شاخصه ( MADM)
مدلهاي چند هدفه به منظور طراحی بکار گرفته می شوند و مدلهاي چند شاخصه به منظور انتخاب گزینه برتر استفاده می شوند. دو دسته عمده از روشهاي مختلف در پروسه کردن اطلاعات موجود از یک مساله MADM در ادبیات موضوع مطرح شده است. یک دسته از روشها منشعب از مدلی مشهور به مدل غیر جبرانی بوده و دسته دیگر منشعب از مدل دیگري معروف به مدل جبرانی می باشد :
• مدل غیرجبرانیاین: مدل شامل روشهائی می شود که در آنها مبادله در بین شاخصها مجاز نیست یعنی مثلاً نقطه ضعف موجود در یک شاخص توسط مزیت موجود از شاخص دیگر جبران نمی شود. بنابراین هر شاخص در این روشها بتنهائی مطرح بوده و مقایسات بر اساس شاخص به شاخص انجام می پذیرد. مزیت روشهاي متعلق به این مدل نیز سادگی آنها است که با رفتار DM و محدود بودن اطلاعات او مطابقت دارد. در برخی از این روشها ممکن است نیازي به کسب اطلاعات از DM نباشد.
• مدل جبرانی : این مدل مشتمل بر روشهایی است که اجازه مبادله در بین شاخصها در آنها مجاز است ، یعنی مثلاً تغییري در یک شاخص می تواند توسط تغییري مخالف در شاخص دیگر جبران شود. این داراي سه زیر گروه است
که هر یک شامل روشهاي مختلفی می باشد. بنابراین مدلهاي MADM بصورت زیر تقسیم بندي می شوند :
مدلهاي ارزیابی MADM
مدل جبرانی مدل جبرانی
زیر گروه هم آهنگ زیر گروه سازشی زیر گروه نمره گذاري
شکل :1 مدلهاي تصمیم گیري در )MADM اصغرپور،1389،(214
زیر گروه سازشی شامل روشهایی می باشد که در آنها گزینه اي ارجح خواهد بود که نزدیکترین گزینه به راه حل ایده آل باشد. روش TOPSIS که یکی از روشها می باشد ، به این مفهوم است که انتخاب گزینه باید کوتاهترین مسافت را از راه حل ایده آل و در عین حال دورترین مسافت را از راه حل ایده آل منفی داشته باشد.
زیر گروه سازشی شامل روشهایی می باشد که در آنها گزینه اي ارجح خواهد بود که نزدیکترین گزینه به راه حل ایده آل باشد. روش TOPSIS که یکی از روشها می باشد ، به این مفهوم است که انتخاب گزینه باید کوتاهترین مسافت را از راه حل ایده آل و در عین حال دورترین مسافت را از راه حل ایده آل منفی داشته باشد.
اگر مطلوبیت هر شاخص بطور یکنواخت افزایشی ( کاهشی ) باشد یا به عبارتی دیگر شاخص ها تنها جنبه مثبت یا منفی دارند. بنابراین با توجه به آنکه بهترین ارزش از یک شاخص نشان دهنده ایده آل آن بوده و بدترین ارزش موجود از آن مشخص کننده ایده آل منفی براي آن خواهد بود ، به راحتی می توان راه حل ایده آل را مشخص نمود. از نقطه نظر هندسی ، گزینه اي در نظر
گرفته می شود که کوتاهترین فاصله اقلیدسی را از راه حل ایده آل مثبت و همزمان نیز دورترین فاصله را از راه حل ایده آل منفی داشته باشد. بعنوان مثال شکل 1 ، فاصله هاي اقلیدسی راه حل ایده آل مثبت و منفی را در فضاي دو بعدي نشان می دهد . بعنوان مثال گزینه A1 در فاصله کوتاهتري از هر دو راه حل ایده آل A* و ایده آل منفی A نسبت به گزینه دیگر A2 قرار دارد. TOPSIS هر دو فاصله گزینه از راه حل ایده آل مثبت و منفی را همزمان به وسیله گرفتن نزدیکی نسبی به راه حل ایده آل بررسی می کند.
واقعیات زیربنائی این روش بدین قرار است :
• مطلوبیت هر شاخص باید بطور یکنواخت افزایشی ( یا کاهشی ) باشد ( هرچه ارزش شاخص j ام براي گزینه i ام یا rij بیشتر ، مطلوبیت بیشتر و یا برعکس ) که بدان صورت بهترین ارزش موجود از یک شاخص نشان دهنده ایده آل آن بوده و بدترین ارزش موجود از آن مشخص کننده ایده آل - منفی براي آن خواهد بود.
• فاصله یک گزینه از ایده آل مثبت ( یا ایده آل منفی ) ممکن است بصورت فاصله اقلیدسی و یا بصورت مجموع قدرمطلق از فواصل خطی ( معروف به فواصل بلوکی ) محاسبه گردد ، که این آموزش بورس مفهوم تحلیل حساسیت امر بستگی به نرخ تبادل و جایگزینی در
بین شاخصها دارد.
الگوریتم این روش بصورت زیر می باشد. با فرض اینکه ماتریس تصمیم گیري بشرح زیر می باشد :
در ماتریس فوق Ai ، گزینه i ام می باشد ( m ، . ، 3 ، 2، (i = 1 و f j ، شاخص j ام می باشد ( n ، . ، 3، 2، .(j = 1 سپس ماتریس فوق را نرمالایز می نماییم. براي این کار از فرمول زیر استفاده می نماییم :
پس از نرمالایز نمودن ماتریس تصمیم ، بردار وزن W که در مرحله اول بدست آمده بود را در ماتریس نرمالایز ضرب کرده و ماتریس نرمالایز موزون را محاسبه می کنیم. براي این کار از فرمول زیر استفاده می نماییم :
با توجه به آنکه اکثر نسبتهاي مالی استاندارد هر چه بیشینه باشند بهتر است ، تنها نسبت بدهی هرچه کمتر باشد بهتر است. بنابراین از ' J براي نسبت بدهی استفاده می کنیم. در مرحله بعد ، فاصله گزینه i ام با ایده آل ها با استفاده از روش اقلیدسی بشرح زیر است :
در مرحله آخر براي رده بندي گزینه ها و در واقع شرکتها نزدیکی نسبی Ai به راه حل ایده آل را بشرح زیر محاسبه می نمائیم و بیشترین مقدار بهترین گزینه خواهد بود :
-2-1 تحلیل حساسیت
بر مبناي فرهنگ اصطلاحات انجمن حسابداري خبره مدیریت ، تحلیل حساسیت اینگونه تعریف شده است: " راه کار مدلسازي و سنجش ریسک که به موجب آن روي متغیرهاي موثر ، تغییراتی داده می شود به این منظور که اثر چنین تغییراتی را بر نتیجه برنامه ریزي شده تعیین کنند. " به عبارت دیگر تحلیل حساسیت روشی عمومی است که بسیاري از حوزه هاي تصمیم گیري تجاري با سطوح مختلف دقت کاربرد دارد. تحلیل حساسیت راه کاري کلی است که به تصمیم گیران ابزار پر قدرتی براي رو به رو شدن با مشکل می دهد ، ولی به تنهایی راه حل مشکل را به دست نمی دهد. (میراسکندري، 1389، (4 تحلیل حساسیت پاسخ هاي حاصل از بکارگیري مدلهاي چند معیاره توسط محققین و از دیدگاههاي متنوعی انجام شده است. از
جمله ولترز و مارشال این تحلیل را از سه رویکرد مختلف صورت داده اند که عبارتند از : ( , Wolters & Mareschal (1995
1. تحلیل حساسیت رتبه ها نسبت به تغییر در ارزیابی انجام شده در مورد تمام گزینه ها براي یک شاخص خاص.
2. تحلیل حساسیت رتبه ها نسبت به تغییر در ارزیابی انجام شده در مورد یک گزینه خاص.آموزش بورس مفهوم تحلیل حساسیت
3. حداقل تغییر لازم در اوزان شاخص ها که به تعویض گزینه برتر منجر شود.
نتایج مقاله مزبور نشان داده است که دو نوع اول تحلیل هاي فوق ، قابلیت کاربرد MCDM را در محیط هاي پویا افزایش می دهد و نوع سوم ابزاري براي تحلیل حساسیت نسبت به اوزان شاخص ها است.
آنتونز و کلیماکو نیز تحلیل حساسیت نسبت به اوزان شاخص ها را بررسی کرده اند و معتقد هستند که در مدل هاي رفت و برگشتی که تبادل نظر با تصمیم گیرنده در فرآیند تصمیم گیري چندبار تکرار می شود ، بایستی حتما تحلیل حساسیت جواب ها نسبت به اوزان صورت گرفته و هر بار به DM عرضه شود تا او بتواند دانش خود را به گونه اي مطلوبتر ارائه نماید.( Antunes (& Climaco, 1992
نوع دیگري از تحلیل حساسیت مدلهاي MCDM که کاسانن و سایرین صورت داده اند ، تحلیل حساسیت نسبت به نوع بکارگیري مدل هاي مزبور در سازمان هاست. آنها معتقدند که چنانچه MCDM را نه فقط در مورد انتخاب گزینه ها ، بلکه براي خلق گزینه ها ، تعیین اهمیت معیارها ، پشتیبانی بعد از تصمیم گیري و مانند آن نیز بکار ببریم ، به پاسخ هاي بهتري دست می یابیم.((Kasanan et. at. 2000
متاسفانه تحقیق خاصی که پاسخ هاي حاصل از روش هاي متنوع MADM را مقایسه کند ، یافت نشد. اما کرنر و بوچنان چند روش تصمیم گیري چند هدفه را با هم مقایسه کرده اند و به علت تفاوت جواب ها نتیجه گرفته اند که در مسائل چند هدفه ، استفاده از روش هاي مختلف ضروري است. ( Corner&Buchanan,1997)
.2 روش شناسی تحقیق
در این بخش طرح تحقیق به تفصیل توضیح داده خواهد شد. در طرح تحقیق توضیح داده شده به ترتیب به هدف پژوهش ، افق زمانی ، ابزار جمع آوري داده ها آموزش بورس مفهوم تحلیل حساسیت ، جامعه و نمونه مورد استفاده پرداخته می شود. سپس متغیرهاي مورد استفاده در مدل به صورت عملیاتی تعریف می شود. در انتها مدل ارائه شده تشریح شده و قابلیت اطمینان آن مورد بررسی قرار می گیرد.
تنظیم برنامه یا طرح تحقیق ، انجام برنامه مدون و پیاده سازي نتایج ناشی از تحقیق است که بخشهاي اصلی فرآیند تحقیق را پوشش می دهد و هر یک از این بخشها شامل مراحل مقدماتی متفاوتی است. به منظور رضایت بخشی در تبادل یافته هاي پژوهش و تسهیل در ارتباط منسجم و ساخت یافته مراحل تحقیق ، ساختارهاي خطی و حلقوي در انجام فرآیند تحقیق مد نظر است. ( احمدي ، 1389، (38
پژوهش حاضر از نظر هدف ، از نوع توصیفی است. زیرا با هدف توصیف ویژگیهاي مختلف شرکتهاي سرمایه گذاري پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام می شود.
تحقیق از نظر غایت تحقیق ، به سه دسته بنیادي ، کاربردي و توسعه اي تقسیم می شود. تحقیق بنیادي عبارتست از فعالیتهاي نظري و تجربی که با هدف دستیابی به دانش جدید در قالب مبانی یک پدیده بدون در نظر گرفتن کاربرد خاصی انجام پذیرد. تحقیق کاربردي عبارت از فعالیتهایی است که با هدف کاربرد و استفاده عملی از دانش و یا تئوریهاي علمی انجام می شود. تحقیقات توسعه اي عبارت است از فعالیتهاي تحقیقاتی سیستماتیک که با هدف تولید مواد ، تکنولوژي جدید و بکارگیري روشها ، خدمات و بهبود اساسی در تولید بر مبناي نتایج بدست آمده از تحقیقات و تجربیات کاربردي انجام می شود. (احمدي،20،(1389 تحقیق حاضر از این منظر در دسته کاربردي قرار می گیرد زیرا در پی حل یکی از مسائل جاري مدیریت سرمایه گذاري است.
تحقیق حاضر یک تحقیق دوره اي است زیرا یک دوره 10 ساله از ابتداي سال 1380تا انتهاي سال 1389را در بر می گیرد. علت انتخاب بازده فوق الذکر ، در بر گیري یک دوره زمانی کامل از فعالیت بازار سرمایه است که شامل هم دوره رکود و هم دوره رونق است.
3-1-2 ابزار جمع آوري داده ها
روشها و ابزارهاي استفاده شده در این پژوهش عبارتست از :
در تکمیل مبانی نظري از منابع کتابخانه اي و مطالعات موردي استفاده می شود.
جستجو در پایگاههاي الکترونیکی براي استخراج صورتهاي مالی حسابرسی شده شرکتهاي بورس تهران.
در تعیین اوزان نسبتهاي مالی از پرسشنامه استفاده می شود.
در بررسی مدل از نرم افزار طراحی شده شخصی استفاده می شود.
4-1-2 جامعه و نمونه
جامعه آماري این تحقیق کلیه شرکتهاي پذیرفته شده در بورس تهران و نمونه آماري این تحقیق شرکتهاي سرمایه گذاري می باشند.
2-2 تعریف عملیاتی متغیرها
در این تحقیق به منظور رتبه بندي شرکتهاي سرمایه گذاري پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با مروري بر مطالعات صورت گرفته در این زمینه ، متغیرها در 3 طبقه که هر کدام شامل تعدادي متغیر است ، تقسیم بندي شده است. این مجموعه متغیرها جهت بررسی و نهایی سازي به تعدادي از خبرگان بازار سرمایه و اساتید مدیریت مالی ارجاع داده شد. بعد از بررسی این گروه مجموعه متغیرها به ترتیب جدول زیر است :
تایم فریم یا دوره زمانی چیست؟
تایم فریم یا دوره زمانی نمودار یکی از اجزای اصلی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است. اهمیت مبحث تایمفریمها از آنجا مشخص میشود، که بسیاری از معاملهگران پیوسته در حال تغییر دوره زمانی نمودار خود بوده و همچنان مردد به فعالیت خود در بازار ادامه میدهند. بسیاری از آنها به هنگام بروز ضرر و زیان، مشکل اصلی را انتخاب تایمفریم نامناسب میپندارند!
به طور کلی، قیمت و زمان دو بعد تشکیلدهنده هر نمودار قیمتی میباشند و چهارچوب زمانی نمایش دادههای قیمتی نمودار داراییهای مختلف، تایمفریم نامیده میشود. در واقع میتوان گفت، به معنی نمایش قیمت بر مبنای مقیاس زمانی مشخصی است. به طور مثال، هر کندل در نمودار یکساعته نشاندهنده برآیند نوسانات قیمتی یک ساعت گذشته بازار، در قالب چهار مؤلفه قیمت باز شدن، بالاترین، کمترین و بسته شدن میباشد؛ که در پلتفرمهای تحلیلی به اختصار OHLC خوانده میشوند.
انواع تایم فریم های نموداری
به جهت حساسیت و اهمیت این رکن از نمودار قیمت، امروزه انواع مختلفی از تایم فریم در نرمافزارهای تحلیل تکنیکال به چشم میخورند و بر حسب نیاز کاربران، دورههای زمانی کوتاه، میان و بلندمدت متفاوتی در قالب نمودارهای دقیقهای، ساعتی، روزانه، هفتگی و ماهانه ایجاد شدهاند. انواع آموزش بورس مفهوم تحلیل حساسیت تایمفریمها در پلتفرمهای معاملاتی مختلف، یکسان نیستند؛ اما تایمفریمهای اصلی نموداری به شرح جدول زیر میباشند.
عوامل اصلی مرتبط با انتخاب تایم فریم
نحوه انتخاب تایمفریم تا حد زیادی به سبک سرمایهگذاری فرد بستگی دارد؛ که شامل مؤلفههای اصلی نظیر افق زمانی سرمایهگذاری، مدیریت ریسک، روش تحلیل و تفکرات شخص میباشد. در واقع تا زمانی که معاملهگران شناخت کاملی از خود نداشته باشند، قادر به تعیین هیچکدام از جزئیات مهم استراتژی معاملاتی خود از جمله تایمفریم نمودار نخواهند بود! در ادامه به توضیح مختصر هر یک از عوامل مذکور خواهیم پرداخت.
۱- افق زمانی سرمایه گذاری
به منظور درک بهتر ارتباط این موضوع با تایمفریم نمودار، توجه شما را به دو معاملهگر فرضی جلب مینماییم. شخص «الف» یک نوسانگیر کوتاهمدتی است، که معاملات دقیقهای تا نهایتاً یکساعتی انجام میدهد. در طرف مقابل، سرمایهگذار «ب» تمایل به اخذ موقعیتهای معاملاتی چندهفتهای دارد. پر واضح است، که نمودارهای مورد استفاده این افراد یکسان نبوده و بر حسب استراتژی سرمایهگذاریشان متفاوت میباشد. بنابراین تایمفریم نموداری مناسب معاملهگر «الف» حداکثر یکساعته و شخص دوم، روزانه یا هفتگی است.
۲- مدیریت سرمایه
یکی از مرسومترین روشهای تعیین نقاط خروج از معامله (حد سود یا حد آموزش بورس مفهوم تحلیل حساسیت ضرر)، استفاده از سطوح حمایت و مقاومت موجود در نمودار قیمت است. استفاده از تایمفریمهای بزرگتر، امکان وجود فواصل بیشتر میان نقاط ورود و خروج را افزایش میدهد؛ زیرا مقدار تحرکات قیمتی و فواصل کف و سقفهای بازار در این تایمفریمها معمولاً بیشتر بوده و معاملهگران مجبورند؛ به منظور انتخاب نواحی خروج مطمئن، حد ضررهای بالایی را متقبل شوند.
از طرف دیگر، استفاده از تایمفریمهای کوتاهمدت سبب میشود؛ ریسک خطای تحلیل افزایش یافته و احتمالاً معاملات زیانده بیشتری خواهید داشت. در نتیجه باید نکات مربوط به تعیین حجم معاملات و مدیریت سرمایه را به دقت رعایت کنید.
۳- روش تحلیل
یک الگوی قیمتی نموداری نظیر «سر و شانه» را تصور کنید. تشکیل الگوی مذکور در تایم فریم هفتگی، مستلزم گذشت هفتههای متوالی یا به عبارتی چند ماه است! علاوه بر این مورد ممکن است، پس از مشاهده سرو شانه هفتگی به این نتیجه برسید؛ که الگو در شرایط ایدهآلی تشکیل نشده و موقعیت مناسبی ارزیابی نمیشود. مجموع شرایط فوق بیانگر این است، که شما برای ورود به یک معامله مناسب چند ماه زمان صرف خواهید نمود. در طرف مقابل، اگر شخصی بر مبنای یک الگوی شمع ژاپنی در تایم فریمهای دقیقهای دادوستد کند؛ معمولاً تعداد موقعیتهای معاملاتی بسیاری زیادی در طول روز نصیب وی میگردد.
در صورت ورود به تمامی این فرصتهای معاملاتی، عملاً امکان مدیریت دارایی وجود نخواهد داشت و ضررهای سنگینی در پیش خواهند بود. در واقع همانطور که تعداد معاملات زیاد مناسب نیست، موقعیتهای معاملاتی بسیار کم، هر چند بازده انفرادی بالایی داشته باشند؛ احتمالاً اهداف درآمدی معاملهگران را به طور کامل برآورده نمیکنند! در نتیجه، حین انتخاب تایم فریم به روش تحلیلی خود توجه کنید؛ تا به واسطه برقراری تعادل میان آنها، از تعداد فرصتهای معاملاتی معقول پیشروی خود اطمینان کافی داشته باشید.
۴- تفکرات شخص
روحیات فردی معاملهگران بازار بورس، تأثیر بهسزایی در انتخاب جزئیات مهم استراتژی معاملاتی و بالطبع، موفقیت مالی آنها خواهد داشت. علیرغم اینکه مفاهیم مرتبط با معاملهگری قابل آموزش بوده و در صورت استمرار، به واسطه کسب تجارت به مهارتهایی در وجود افراد تبدیل میشوند؛ اما تأثیر خصوصیاتی که از دوران کودکی در یک فرد پرورش یافتهاند، غیرقابل انکار است!
به طور مثال معاملهگری در تایمفریمهای دقیقهای به دلیل نوسانات شدید میانروزی بازار، مستلزم تحمل فشار عصبی زیادی است. نتیجتاً فردی که در تمام امور روزانه خود استرس بالایی را تجربه میکند، به احتمال زیاد مناسب انجام اینگونه معاملات نخواهد بود؛ زیرا فشار روانی ناشی از تحرکات سریع قیمت، سود و زیانهای پیاپی و…، در عمل امکان تصمیمگیری صحیح را از معاملهگر سلب میکند! در نتیجه باید حین انتخاب تایم فریم معاملاتی، به ویژگیهای فردی خود دقت کنید!
بهترین تایم فریم نموداری کدام است؟
با توجه به عوامل گوناگون دخیل در انتخاب دوره زمانی نمودار، نمیتوان در مورد بهترین تایمفریم معاملاتی به سادگی اظهار نظر نمود. در واقع باید گفت، بهترین تایمفریم معاملاتی اصلاً وجود ندارد؛ زیرا انتخاب تایمفریم مناسب بر اساس تمایز خصوصیات فردی معاملهگران، از فرمول واحدی پیروی نخواهد کرد! به عبارت دیگر، تعیین تایمفریم در تحلیل تکنیکال یک امر کاملاً فرد محور است. در نتیجه تمامی اشخاص باید با ارزیابی دقیق تمام عوامل تأثیرگذار در فرآیند معاملاتی آنها، اقدام به انتخاب تایمفریم نموداری مناسب خویش نمایند.
مولتی تایم فریم یا تحلیل دو چندگانه چیست؟
از جهت اهمیت تایم فریم و تأثیر مستقیم آن در نتایج معاملاتی افراد، پژوهشهای بسیاری در این زمینه انجام شده و حالات پیشرفتهای از نحوه کاربری تایمفریمهای نموداری رواج یافته است. مولتی تایمفریم یا تحلیل دوگانه بیانگر این است، که برای انجام معاملات خود لزوماً نباید از یک تایمفریم استفاده نمایید و دوره زمانی مربوط به تحلیل و تعیین روند میتواند، از تایمفریم ورود به معامله مستثنی باشد!
به زبان ساده، زمانی که از تحلیل دوگانه استفاده میکنید؛ در نمودار با دوره زمانی بزرگتر اقدام به تعیین روند و سطوح اصلی بازگشت احتمالی قیمت نموده و در یک یا چند تایمفریم پایینتر، بر اساس موارد مشخص شده در نمودار اصلی و استراتژی معاملاتی خود، در کمریسکترین حالت ممکن دادوستد خواهید کرد.
حتماً برای بسیاری از شما پیش آمده است، که بر اساس وقوع شرایط ایدهآل در یک تایمفریم اقدام به خرید نموده و پس از مدت کوتاهی، سهام مذکور را با ضرر سنگینی به فروش رساندهاید و با مراجعه به تایمفریم بالاتر مشخص شده است، که دقیقاً در آستانه یک مقاومت اصلی وارد معامله شدهاید! که مقاومت مذکور در نمودار با دوره زمانی پایین، نامعلوم بوده است. در واقع مزیت اصلی تحلیل مولتی تایمفریم، کاهش احتمال غافلگیری و ارتکاب به حرکات اشتباه در بازار مالی است.
امروزه برخی معاملهگران در حالت حرفهایتر، از سه یا چند تایمفریم معاملاتی استفاده میکنند؛ تا در بهترین نقاط ممکن معاملاتشان را انجام دهند. حین انتخاب تایمفریمهای تحلیل و معاملات خود در نظر داشته باشید؛ که باید بر اساس روش کاری و سایر عوامل، بهترین ترکیب زمانی ممکن را انتخاب نمایید. تایمفریمهای نموداری باید به گونهای برگزیده شوند، که دارای فاصله معقولی بوده و فرد بتواند در اسرع وقت واکنش معاملاتی لازم را از خود نشان دهد.
جمع بندی
به طور کلی، مبحث انتخاب تایمفریم همواره یکی از چالشهای مهم تحلیلگران تکنیکال بوده است؛ که در این مقاله به طور اختصاصی و مفصل، به شرح موارد مرتبط با آن پرداختیم. فراموش نکنید، که انتخاب بهترین دوره زمانی ممکن برای تحلیلهای نموداری شما، مستلزم کسب تجربه معاملهگری در بازار و خودشناسی فردی دقیق میباشد.
استراتژی مهم خرید و فروش پله ای در بازار بورس
امروز به یک مبحث بسیار مهم مدیریت سرمایه و پرتفو میپردازیم. موضوعی که از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و هر فعال بازار بورس باید از آن آگاه باشد. “خرید و فروش پله ای”؛ بی شک بسیاری از شما این عبارت را در فضای اینترنت، کتاب ها یا از دیگر فعالین بازار بورس شنیده اید. ولی کمتر کسی به اهمیت واقعی این موضوع پی برده و آن را به طور صحیح در معاملات خود به کار میگیرد.
خرید و فروش پله ای همانطور که از نام آن پیداست، فرآیند خرید و فروش معامله گر را به چند مرحله تقسیم می کند، این امر در وهله اول ریسک معاملات شما را کاهش می دهد و منجر به مدیریت سرمایه صحیح تر می گردد. اینکه این چند مرحله شدن به چه اشکالی اتفاق می افتد را حتی خود شما نیز می توانید مبتنی بر استراتژی های معاملاتی خود تعریف کنید، اما در این مقاله سعی می شود برخی از مهم ترین تکنیک های این موضوع معرفی شود. درواقع اینکه در خرید و فروش پله ای استراتژی منحصر به فرد شما به چه صورت پیاده شود تا حد زیادی به ریسک پذیری شما وابسته است.
اما چرا باید از استراتژی خرید و فروش پله ای استفاده کرد؟
فرض کنید می خواهید مبلغ ۱۰ میلیون تومان را به خرید سهام x در قیمت ۲۰۰ تومان اختصاص دهید، مبتنی بر تحلیل هایی که انجام داده اید، این قیمت را قیمت مناسبی برای ورود ارزیابی می کنید و انتظار دارید سهم تا قیمت ۵۰۰ تومان رشد کند. نکته اول آن است که خرید و فروش پله ای این امکان را به شما می دهد تا تحلیل خود را ارزیابی کنید که چه میزان درست است، شما ۲۰۰ تومان را کف قیمتی تشخیص داده بودید اما اگر سهم تا ۱۵۰ تومان اصلاح کند، عملا آموزش بورس مفهوم تحلیل حساسیت مدتی را با بهای تمام شده هر سهم ۲۰۰ تومان باقی خواهید ماند و این در حالی است که اگر تمام پول خود را در ۲۰۰ تومان وارد سهم نشده باشید، می توانید مابقی آن را اقدام به خرید سهام در قیمت های پایین تر کنید.
نکته بعدی هنگام بالاتر رفتن قیمت سهم است، شما نقطه فروش خود را ۵۰۰ تومان تعیین کرده بودید، فرض کنید سهم در ۴۰۰ تومان با معاملات بدی روبروست و شما را نگران کرده، در اینجا می توانید بخشی از سهام خود را بفروشید و با مابقی سهام خود منتظر بمانید و ادامه مسیر را بروید، یک حالت این است که سهام پایین تر بیاید که در این حالت خیال شما راحت خواهد بود چراکه سود خود را در نقاط بالاتر حفظ کرده اید و یک حال دیگر آن است که سهام بالاتر برود که در این حالت هرچقدر به ۵۰۰ تومان شما نزدیک می شویم، بیشتر آماده فروش می شوید و پله پله سهام خود را می فروشید، حتی یک حالت می تواند آن باشد که سهم با معاملات خوبی به بالای ۵۰۰ تومان برود، در این حالت مجددا تحلیل خود را چک کنید، اگر هم چنان پایبند همان تحلیل هستید، دو حالت پیش رو خواهید داشت، ریسک باقی ماندن در سهام را بپذیرید (البته با توجه به اینکه تا به اینجا با استراتژی خرید و فروش پله ای پیش آمده اید، ریسک بسیار پایینی را در معامله خود اجرا کرده اید) و با مابقی مانده سهام خود تا بالاتر از ۵۰۰ تومان نیز با سهم همراه باشید، یا اینکه پله های اخر را نیز در همین حوالی ۵۰۰ تومان بفروشید.
همانطور که می بینید خرید و فروش پله ای نظم بسیار منطقی ایی در معاملات شما ایجاد می کند، البته نکته مهم آن است که باید بر طمع خود چیره شوید و پیش از از دست دادن سودهای خود اقدام به فروش کنید، در معاملات بازار سهام همواره با احتمالات روبرو هستیم، لذا از آن جائی که حتی با تحلیل های تخصصی نیز نمی توان به صورت ۱۰۰% یک مسیری را برای سهام پیش بینی کرد، رعایت احتیاط در معاملات ضروری است؛ و ضمنا همانطور که در متن اشاره شد، در این استراتژی بررسی سقف ها و کف های قیمتی از اهمیت زیادی برخوردار است که بدون شک در این زمینه، ابزار تحلیل تکنیکال کمک کننده خواهد بود.
متد های مختلفی از “ترید” به روش پله ای وجود دارند ولی ما در این مبحث دو نوع معقول و کم ریسک از این روش را برای شما تشریح می کنیم. خرید و فروش پله ای روشی است که شما باید آن را به عنوان بخشی از استراتژی معاملاتی خود به کار گیرید. این مبحث هرچند بسیار مفید و کاربردی می باشد ولی به تنهایی تمام نیازهای معاملاتی شما را برآورده نخواهد کرد و باید آن را با دیگر اصول مدیریت سرمایه و ریسک ترکیب کنید.
۱- خرید در یک پله با رعایت حد ضرر و فروش پله ای:
در این روش دوستان با روش های متعدد حمایت معتبر سهم را در فاز اصلاحی تحت نظر بگیرند (حداقل به میزان بازگشت ۳۸ درصد از موج صعودی) و در صورت مشاهد ی علایم برگشتی اقدام به خرید نمایند و حد ضرر سهم را یا در کف جدید ایجاد شده و یا کفی نزدیک قیمت خرید که قبلا ایجاد شده و معتبر است قرار بدهند. (این حد ضرر نباید زیاد از سهم فاصله داشته باشد و معمولا بهتر است از ۶ درصد بیشتر نباشد). در صورتی که خرید موفقیت آمیز بود و سهم شروع به رشد نمود در فواصل معینی که سهم به آن سطوح مقاومت دارد و یا سطوح معتبر فیبوناتچی که انتظار واکنش به آنها می رود اقدام به فروش و سیو سود بنمایند. فروش در دو یا حد اکثر سه پله مطلوب است به این صورت که پله اول در محدوده ۵ الی ۱۵ درصد رشد (با توجه به مدل و جو معاملاتی سهم گروه و شاخص کل)، پله ی دوم یک مقاومت معتبر یا یک هدف فیبوناتچی که از همگرایی سطوح مختلف فیبوناتچی به دست می آید یا اهداف امواج الیوت سهم (روش های متنوع دیگری نیز وجود دارند که از حوصله بحث خارج است) و پله ی سوم با یک حد ضرر متحرک دنبال می شود (مثلا میانگین متحرک ۸ یا ۱۳ روزه یا خطوط ابر ایچیموکو و یا شکست یک کف جزیی ایجاد شده و …) و هنگامی که کراس نزولی اسیلاتورهای “استوک” یا “دی تی” این شکست را تایید کند اقدام به فروش باقی سهام نمایید.
در اجراسازی این استراتژی دقیقا چگونه عمل کنیم؟
درواقع در این روش شما در یک نقطه تمام پول خود را وارد سهم می کنید که نکته منفی آن این است که پول مازادی برای خود باقی نمی گذارید که اگر قیمت ها پایین تر آمد، در قیمت های پایین تر سهام بخرید و میانگین کم کنید و فروش را به صورت پله ای قرار می دهد، عموم سرمایه گذاران در مرحله فروش دچار مشکل بیشتری تا خرید هستند، فاکتور طمع باعث می شود نتوانند سودهای خود را حفظ کنند و تا سقف های قیمتی همراه سهم باشند و از آن جا به بعد وارد نزول شوند، حتی در این مراحل نیز مداما به امید برگشت می مانند و سهام خود را نمی فروشند. یکی از مهم ترین مهارت های بقا در بازارهای مالی مهارت مهم فروش در قیمت های مناسب است که تکیه این استراتژی بر این بخش است. اگر بتوانید در قیمت های مناسبی سهام خود را بفروشید و طمع خود راکنترل کنید، احتمال دارد از برخی سودهای بالاتر از حد تحلیل شما جا بمانید اما به صورت صدردصد از زیان نیز به دور خواهید بود و برقراری تعادل در سود کردن و ضرر نکردن دقیقا هنر یک معامله گر است.
در این استراتژی شما در قیمت ۲۰۰ تومان سهم x را میخرید، با توجه به این که پول مازادی ندارید حتی اگر سهم به قیمت ۱۵۰ تومان برسد نمی توانید مجدد اقدام به خرید کنید و باید صبر کنید تا سهام به سطوح بالاتر از ۲۰۰ تومان برسد، نکته ای که همینجا مشخص است آن است که زمانی از این استراتژی استفاده می کنیم که اطمینان بیشتری از کف های قیمتی داشته باشیم، بدین معنی که تحلیل ما این باشد که کف پایین تری دیگر وجود نخواهد داشت و با احتمال بالا حرکت سهم از این محدوده آغاز خواهد شد. سپس مطابق تحلیل خود اقدام به فروش سهام خود در حدود سه پله قیمتی آتی کنید، اینکه شما چند پله تعریف کنید و اینکه در چه قیمت هایی باشید و اینکه در هر مرحله چند درصد از سهام خود را اقدام به فروش کنید، دقیقا به تحلیل شما به صورت تکنیکال و از سویی دیگر ارزش ذاتی سهام ارتباط دارد، فرض کنید سهمی به محدوده مقاومتی تاریخی مهمی برسد، بالاتر از آن محدوده نیز از ارزش ذاتی خود بالاتر برود، ابزارهای تکنیکال نیز احتمال بالائی از پایان رشد سهام در آن محدوده و انتظار اصلاح را نشان دهند، در اینجا وزن بالایی به فروش این پله از سهام خود اختصاص دهید، نکته مهم آن است که بسیار از سهم ها تحت شرایط معاملاتی خاص، محدوده های مقاومتی خود را رو به بالا می شکنند، رفتار سهم در این محدوده را نیز پیگیری کنید، اگر با قدرت قصد عبور از این محدوه را نشان داد، در پله های باقی مانده سهامداری کنید و اگر نشان از برگشت و اصلاح دیدید، اقدام به فروش کنید.
۲- خرید پله ی و فروش پله ای:
در این روش سطوح حمایتی سهم را در ۳ یا ۴ محدوده از قبل تعیین و نشانه گذاری می کنیم. این پله ها باید با حساسیت خاصی تعیین شوند، مثلا یک حمایت خوب سهم در گذشته باشند و یا اهداف الیوتی و فیبوناتچی معتبر سهم باشند. پله های اول و دوم برای کوتاه مدت و تا کف اخیر ایجاد شده (موج های جنبشی کوتاه مدت که موفق به شکست سقف جزیی نموده اند و یا اینکه رشدی مطلوب را پشت سر گذاشته اند) و پله های سوم و چهارم ترجیحا در تایم فریم هفتگی و برای میان مدت و بلند مدت تعیین گردند. پله های سوم و چهارم باید فواصل زیادی با هم و پله ای قبل داشته باشند به نحوی که در صورتی که سهم تا آخرین پله (هرچند به نظر ناممکن باشد) افت نماید میانگین قیمت خریداری شده پایین باشد تا در صورت برگشت قیمت سهم در مدت زمان کوتاه سهامدار از زیان خارج شده و معامله وارد سود شود. در هر پله ای که خرید انجام شد و سهم شروع به رشد قیمتی نمود طبق توضیحاتی که در قسمت اول داده شد اقدام به فروش نمایید.
در اجراسازی این استراتژی دقیقا چگونه عمل کنیم؟
این استراتژی برخلاف مورد قبل این امکان را به شما میدهد که در سطوح پایین تر قیمتی نیز اقدام به خرید کنید، لذا بهای تمام شده کل شما پایین تر خواهد بود اما لازم است در اینجا به نکته مهمی اشاره شود، اگر به صورت ساده بخواهیم بیان کنیم، گاهی شما به این پی می برید که تحلیتان غلط بوده است، در این حالت خرید در قیمت های پایین تر فایده ای ندارد، چراکه ممکن است سهم آن قدر اصلاح کند که شما تا مدت ها در ضرر باشید، گاهی خروج از معامله حرکت صحیح تری است، یکی دیگر از اشتباهات معامله گران نیز باقی ماندن در معاملات اشتباه است، فراموش نکنید، استراتژی خرید و فروش پله ای برای پوشش اشتباهات تحلیل شما نیست، برای اجراسازی تحلیل ها در یک فضای احتمالاتی و کاهش ریسک است. در اینجا شما سطوح حمایتی و مقاومتی سهم را مشخص می کنید و در سطوح پایین تر اقدام به خرید و در برگشت سهم به سمت سطوح بالاتر اقدام به فروش می کنید. همان طور که مشخص است مجهز بودن به دانش تحلیل تکنیکال لازمه استفاده از این استراتژی است.
در اینجا شما می توانید به چند شکل اقدام کنید، خرید های بخش اول را وزن بالاتری بدهید، خرید ها را صورت مساوی انجام دهید و… حقیقت آن است که این امر دقیقا به تحلیل شما بستگی دارد، وزن بیشتری از خرید را جائی انجام دهید که احتمال می دهید سهم کف پایین تری از ان آموزش بورس مفهوم تحلیل حساسیت در افق سرمایه گذاری شما نداشته باشید و متعاقبا وزن بالاتری از فروش را جائی انجام دهید که تحلیل شما می گوید سقف بالاتری وجود نخواهد داشت. استفاده از استراتژی های معاملاتی ابزارهای جانبی تحلیل هستند، در بسیاری از سایت ها روش های متفاوتی از خرید و فروش پله ای معرفی می شود ولی گفته نمی شود که کجا از آن ها استفاده شود و افرادی که دانش کافی ندارند، اقدام به استفاده از یکی از آن ها می کنند حال آن که این که از کدام یک از این استراتژی ها کجا استفاده شود موضوع مهمی است که ما در اینجا سعی کردیم اصل موضوع خرید و فروش پله ای را توضیح دهیم تا چگونگی استفاده صحیح ازآن برای مخاطب روشن باشد و توانایی تعریف استراتژی متناسب با معاملات خود را داشته باشد.
جمع بندی:
خرید و فروش پله ای را حتما به عنوان بخشی از استراتژی شخصی معاملاتی خود مورد استفاده قرار دهید. حتی همین روش را نیز میتوانید با توجه به روحیات و سبک معامله و تحلیل خود شخصی سازی نمایید. تمامی سهامی که رشد زیادی داشته اند و با ریسک بالایی خرید می کنید و سهامی که از شرایط بنیادی ضعیفی برخوردارند از روش حد ضرر (روش اول) استفاده کنید (مگر اینکه سهام با بنیاد ضعیف افت های وحشتناکی پشت سر گذاشته باشند). سهامی که دارای شرایط بنیادی قوی بوده و افت کافی داشته اند مناسب برای خرید پله ای می باشند و معمولا در بلند مدت با این روش زیانی اصل سرمایه را تهدید نخواهد کرد. ترس و طمع همیشه عامل از دست رفتن سرمایه فعالین بازار سرمایه می باشد.
شما با خرید پله ای بر ترس غلبه می کنید و با فروش پله ای بر طمع خود پیروز شده و سودهای خود را سیو می نمایید!
دیدگاه شما