مارجین و مارجین لول را محاسبه کنیم؟


حاشیه سود ناخالص | آکادمی آینده

مارجین و مارجین لول را محاسبه کنیم؟

اموزش حرفه ای فارکس از صفر تا صد اموزش حرفه ای فارکس از صفر تا صد

فارکس، بازار تبادلات ارزی است که یک بازار غیرمتمرکز یا OTC میباشد. در این بازار، نرخ ارز برای پول کشورهای مختلف تعیین میشود و میتوانیم پول ها یا ارزها را در قیمتهای ارائه شده خرید و فروش کنیم و از نوسانات آنها سود بگیریم. فارکس، بزرگترین بازار مالی در کل دنیا میباشد که در این دوره بازار فارکس را با جزئیات کامل بررسی کرده ایم.

این دوره شامل ۳۴ جلسه میباشد و سیلابس بصورت زیر است:

بخش اول:

تعریف بازار فارکس و نرخ ارز، ارزپایه(base) و ارزمتقابل(quote)، نحوه سود گرفتن در فارکس از طریق افزایش نرخ ارز(appreciation) و کاهش نرخ ارز(depreciation)، عملکرد بازار فارکس، ویژگی های بازار فارکس، بازار OTC در مقابل Exchange(بازار متمرکز و غیرمتمرکز)، عوامل تاثیرگذار بر بازار فارکس.

مقایسه فارکس با سایر بازارهای مالی، تفاوت بین فارکس و سهام، تفاوت بین فارکس و بورس ایران، انواع دارایی ها در بازار فارکس و شباهت ها و تفاوت ها بین جفت ارزها و سایر دارایی ها.

چگونه وارد بازار فارکس شویم؟

پوزیشن لانگ، شورت و فلت، سود و ضرر در حالت لانگ و شورت سل.

انواع سفارشات در بازار فارکس، سفارش آنی(market execution)، سفارش تاخیری(pending order)، سفارش هدف شود(TP) و حدضرر(SL).

انواع سفارش برای ورود به بازار، سفارش آنی، سفارش استاپ(Stop)، سفارش لیمیت(limit)، سفارش های در جهت روند(with-trend order)، سفارش های در جهت مخالف روند(counter-trend order). سفارش استاپ در سه حالت روند صعودی، روند نزولی و رِنج، سفارش لیمیت در سه حالت روند صعوی، روند نزولی و رِنج، مثال برای سفارشات ورود در متاتریدر.

انواع سفارش برای خروج از بازار، سفارش هدف سود(Take profit order)، سفارش حدضرر(Stop loss order)، هدف سود و حدضرر در حالت لانگ و شورت.

نسبت ریسک-بازدهی(RRR)، تعریف سوئینگ و اسکلپ، سوئینگ و اسکلپ در رِنج و روند، نحوه اندازه گیری ریسک و بازدهی، ارتباط بین احتمال و ریسک-بازدهی(ارتباط بین احتمال، سوئینگ و اسکلپ)، آیا احتمال کم در سوئینگ بد است؟

بخش دوم:

حجم معامله یا لات(Lot)، لات استاندارد(Standard Lot)، لات مینی(Mini Lot)، لات میکرو(Micro Lot)، لات در متاتریدر.

پیپ و پیپت چیست، تیک و پوینت چیست، ارتباط بین پیپ، پیپت، سِنت و دلار، نحوه شمارش مارجین و مارجین لول را محاسبه کنیم؟ پیپ در اعشارهای مختلف، نحوه محاسبه پیپ در متاتریدر.

محاسبه ارزش دلاری پیپ(روش اول)، ارزش پیپ در حساب دلاری، ارزش پیپ در حساب سِنتی، اعداد اصلی پیپ، چرا باید ارزش دلاری هر پیپ را بدانیم؟

محاسبه ارزش دلاری پیپ(روش دوم)، محاسبه پیپ از روی اعشار.

ارتباط بین پیپ و لات، پیدا کردن ارزش دلاری پیپ از روی لات، پیدا کردن لات از روی ارزش دلاری پیپ.

در فارکس چه حجم یا لاتی بزنیم، مراحل انتخاب حجم معامله، محاسبه لات از روی اعشار، مثال عددی از محاسبه لات در حساب دلاری و سِنتی، ارتباط بین مقدار ریسک و لات.

مثال از نحوه محاسبه لات.

محاسبه ارزش دلاری ریسک و بازدهی، تفاوت ارزش ریسک و بازدهی در لات های مختلف، مثال از نحوه محاسبه ریسک و بازدهی و ارتباط آن با حجم و مدیریت ریسک.

چرا مدیریت ریسک اهمیت دارد؟ و چگونه بر ما تاثیر میگذارد؟

بخش سوم:

بید و اسک چیست، بید و اسک در متاتریدر، تفاوت در تریگر شدن سفارش ها در قیمت بید و اسک(با توجه به بازکردن یا بستن سفارش)، تریگر شدن سفارش خرید در قیمت اسک، تریگر شدن سفارش فروش در قیمت بید، بستن معامله خرید در قیمت بید، بستن معامله فروش در قیمت اسک.

هزینه های معامله(اسپرد و سوآپ)(پارت۱)، تعریف اسپرد، نکات مه در ارتباط با اسپرد، محاسبه اسپرد به دلار، انواع اسپرد(ثابت و متغیر)، اسپرد ثابت(بروکر با مدل DD)، اسپرد متغیر(بروکر با مدل NDD)، اسپرد چگونه بر روی معاملات ما تاثیر میگذارد؟ چگونه اسپرد کمتری پرداخت کنیم؟

هزینه های معامله(اسپرد و سوآپ)(پارت۲)، سوآپ چیست، نرخ بهره چیست، سوآپ شورت(swap short)، سوآپ لانگ(swap long)، پول گرانتر و ارزانتر، منفی یا مثبت بودن سوآپ شورت و سوآپ لانگ، سوآپ در متاتریدر، کری ترید(carry trade)، سوآپ در روزهای مختلف هفته.

تفاوت بین حسابهای اسپردی و کمیسیون دار، کدام بهتر هست؟ اسپرد بالا چه تاثیری بر ترید دارد؟

بالانس، اکوئیتی، اهرم، مارجین، مارجین لِول، کال مارجین، استاپ اوت، اسلیپج، عوامل تاثیرگذار بر مارجین، تاثیرات مارجین و مارجین لول را محاسبه کنیم؟ تغییر در اهرم، نرخ ارز و لات بر روی مارجین.

مثال عددی برای مارجین، فری مارجین و کال مارجین، سود و ضرر چه تاثیری بر مارجین دارند و ضرر زیاد چگونه منجر به کال مارجین میشود؟ ارتباط بین فری مارجین و کال مارجین.

انواع مختلف جفت ارز در بازار فارکس، جفت ارزهای اصلی(ماژور)، جفت ارزهای کراس، جفت ارزهای اگزاتیک، تفاوت بین جفت ارزها از چه نظر است؟ بهترین جفت ارز در فارکس کدام است؟

همبستگی بین جفت ارزهای فارکس، تعریف همبستگی مثبت و منفی، همبستگی چه تاثیر بر معاملات ما دارد؟ ضریب همبستگی، قانون حجم و همبستگی، همبستگی های شناخته شده بین جفت ارزها.

بخش چهارم:

سشن های معاملاتی و بهترین زمان برای معامله در بازار فارکس، سشن توکیو، لندن، نیویورک، همپوشانی سشن ها، ویژگی های سشن توکیو، ویژگی های سشن لندن، ویژگی های سشن نیویورک، نحوه معامله در هر سشن، تفاوت بین سشن های معاملاتی.

معیارهای انتخاب بروکر، اسپرد و استاپ اوت، کمیسیون.

انواع مختلف بروکر، بروکر های DD یا MM، بروکرهای NDD یا DMA(STP & ECN)، مدل های A-book و B-Book و Hybrid، اکثر بروکرها از کدام مدل استفاده میکنند؟ نشانه های مارکت میکر بودن چیست؟ مقایسه مدل مارکت میکر با NDD.

انواع حسابهای معاملاتی، از چه نظر تفاوت دارند؟ بهترین حساب چیست؟ چه حسابی در فارکس افتتاح کنیم؟

اخبار فارکس، چه اخباری بر فارکس تاثیر میگذارد؟ سیاست پولی و مالی چه تاثیری بر فارکس دارند؟ اخبار اشتغال(NFP)، GDP، CPI و PPI، نرخ بهره و سیاست پولی، سایتها و تقویم های اقتصادی.

چه گروهی بر فارکس تاثیر میگذارند؟ شواهد دخالت بانک در فارکس.

نکات روانشناسی، چگونه فکر کنیم؟

صحبت آخر(در قالب درصد و پیپ فکر کنید، هدف در این بازار چیست و اهمیت لات در چیست).

مارجین (Margin) چیست و چه کاربردی در صرافی ها دارد؟

مارجین (Margin) چیست و استفاده از آن در صرافی‌ها و بروکرها چه سودی دارد؟

اگر در بازارهای مالی فعالیت داشته باشید، احتمالاً اصطلاح مارجین را شنیده‌اید و با آن آشنایی دارید. این پلتفرم یکی از مهم‌ترین مفاهیم در بازار فارکس، رمز ارزها و قراردادهای CFD است؛ بنابراین هر کس که قصد دارد در این بازارها حرفه‌ای شود، باید حتماً همه‌چیز را درباره مارجین یاد بگیرد. هرکدام از کارگزاری‌های، دستورالعمل‌های مشخصی برای مشخص‌کردن این پلتفرم دارند و آن‌ها تعیین می‌کنند که به کدام دارایی‌ها و حساب‌ها Margin تعلق می‌گیرد. در این مقاله هر آنچه باید درباره این نوع وام‌دهی، نحوه محاسبه و سطح آن و ارتباط این پلتفرم با اهرم بدانید، بیان شده است.

مارجین چیست؟ (Marjin)

به پولی که تریدر به‌عنوان وثیقه نزد بروکر یا مارجین و مارجین لول را محاسبه کنیم؟ مارجین و مارجین لول را محاسبه کنیم؟ صرافی سپرده‌گذاری می‌کند، مارجین می‌گویند. دلیل این سپرده‌گذاری، جبران ریسکی است که تریدر با معاملات خود برای کارگزاری یا صرافی به وجود می‌آورد. این پلتفرم وام‌دهی معمولاً کسری از پوزیشن‌های ترید شده است و آن را با درصد نشان می‌دهند. این نوع وام‌دهی را باید سپرده‌ای برای همه معاملات باز خود در نظر گرفت. مقدار مارجینی که هر بروکر تعیین می‌کند، حداکثر میزان اهرمی (Leverage) را مشخص می‌کند که می‌توانید در حساب معاملاتی خود از آن استفاده کنید؛ درنتیجه گاهی معاملات اهرم‌دار را معاملات مارجین‌دار نیز می‌گویند.

تریدرهایی که با این پلتفرم ترید می‌کنند، می‌توانند حجم معاملات خود را افزایش دهند. همچنین Margin به تریدرها اجازه می‌دهد، پوزیشن‌های اهرم‌دار (Leverage) باز کنند. با استفاده از اهرم یا لوریج می‌توان با سرمایه اولیه کم، سرمایه بیشتری را وارد بازار کرد. هر بروکری قوانین خاص و متفاوتی برای این پلتفرم دارد؛ به همین دلیل بهتر است پیش از انتخاب بروکر و شروع معاملات مارجین‌دار، ابتدا از مقررات Margin آن بروکر یا صرافی مطلع شوید. معامله با این پلتفرم مانند شمشیری دولبه است و پیامدهای کاملاً متفاوتی دارد. این قابلیت ممکن است در تریدهای شما تأثیر مثبت یا منفی داشته باشد. همان‌طور که پیش از این نیز بیان شد، با استفاده از این نوع وام‌دهی می‌توانید سودهای خود را چند برابر کنید، اما ممکن است متحمل ضررهای سنگینی نیز بشوید.

چگونگی محاسبه مارجین

مارجین (Margin) چیست و استفاده از آن در صرافی‌ها و بروکرها چه سودی دارد؟

برای درک بهتر نحوه محاسبه این پلتفرم بهتر است به این مثال توجه کنید. فرض کنید بروکری برای معاملات فارکس به تریدرها اهرم 1:20 می‌دهد؛ یعنی به ازای هر 20 واحد از ارز در معاملات باز، 1 واحد از آن ارز برای Margin لازم است. به‌عبارت دیگر اگر پوزیشنی 20 دلاری باز کنید، مارجین این پوزیشن 1 دلار است و آن را 20/1 یا 5 درصد نمایش می‌دهند.

به بیان دیگر، اگر بدانیم Margin بروکری 10 درصد است، باید این 10 درصد را برای هر 10 دلاری که ‌ترید می‌کنید، محاسبه کنید. درواقع باید 1 دلار آن را برای مارجین در نظر بگیرید؛ به‌عبارت دیگر در این مثال اهرم معامله را باید روی 1:10 قرار دهید.

مارجین آزاد (Free Margin) چیست؟

به مقدار پول آزاد در حساب‌های معاملاتی گفته می‌شود که برای معامله‌های جدید کاربرد دارد. مارجین آزاد با کم‌کردن مقدار Margin استفاده‌شده از اکوییتی (Equity) به دست می‌آید. اکوییتی نیز به موجودی کل حساب شما همراه با سودها یا ضررهای شناور حاصل از معاملات باز گفته می‌شود. تفاوت اکوییتی با بالانس یا موجودی حساب این است که بالانس به کل پولی می‌گویند که در حساب خود سپرده‌گذاری کرده‌اید (که شامل Margin استفاده‌شده برای پوزیشن‌های باز نیز می‌شود)، اما اکوییتی سود یا ضرر حاصل از پوزیشن‌های باز را نیز حساب می‌کند. اگر در حساب خود پوزیشن بازی نداشته باشید، مقدار اکوییتی با بالانس برابر خواهد بود.

مثال مارجین آزاد

فرض کنید حسابی با موجودی 1000 دلار و مارجین CFD 5 درصد داریم. در ادامه می‌خواهیم یک پوزیشن 8000 دلاری باز کنیم؛ پس در ابتدای معامله موارد زیر را خواهیم داشت:

  • موجودی حساب: 1000 دلار
  • مارجین: 400 دلار (5 درصد از 8000 دلار)
  • مارجین آزاد: 600 دلار (اکوییتی منهای Margin استفاده‌شده)
  • اکوییتی: 1000 دلار

اگر ارزش پوزیشن ما افزایش پیدا کند و برای مثال به اندازه 50 دلار سود کنیم، موارد بالا به‌صورت زیر تغییر می‌کند:

Margin استفاده‌شده و موجودی حساب تغییری نمی‌کنند، اما مارجین آزاد و اکوییتی افزایش می‌یابند؛ زیرا باید سود حاصل از پوزیشن‌های باز را نشان دهند.

به یاد داشته باشید که اگر ارزش پوزیشن باز ما به‌جای افزایش، به‌اندازه 50 دلار کاهش پیدا کند، Margin آزاد و اکوییتی نیز به همان نسبت کاهش می‌یابند.

سطح مارجین

یکی از مهم‌ترین مفاهیم در معاملات، سطح این پلتفرم است. Margin level نسبت اکوییتی به Margin استفاده‌شده را نشان می‌دهد. این مفهوم را به‌صورت درصدی نمایش می‌دهند و به شکل زیر محاسبه می‌شود:

  • Margin level: (اکوییتی / Margin استفاده شده) * 100

کارگزاری‌ها ازاین سطح l استفاده می‌کنند تا ببینند آیا تریدرها می‌توانند پوزیشن جدیدی باز کنند یا نه. زمانی که سطح مارجین صفر درصد باشد، به این معناست که تریدر هیچ پوزیشن بازی در حساب خود ندارد. از سوی دیگر، Margin level 100 درصد یعنی اکوییتی حساب برابر با مارجین استفاده شده است. زمانی که این سطح به 100 درصد می‌رسد، بروکر تا زمانی که تریدر پول بیشتری را به حساب خود واریز کند یا سود شناور ناشی از پوزیشن‌های باز او افزایش یابد، اجازه بازکردن پوزیشن جدید به او نمی‌دهد. تصور کنید حسابی با موجودی 10 هزار دلار و پوزیشن بازی داریم که به Margin 1000 دلاری نیاز دارد. اگر بازار در جهت مخالف پوزیشن حرکت کند و 9 هزار دلار به ما ضرر بزند، اکوییتی برابر با 1000 دلار خواهد بود (10000 منهای 9000). در چنین موقعیتی، اکوییتی با مارجین برابر می‌شود؛ یعنی سطح مارجین 100 درصد است؛ درنتیجه نمی‌توان هیچ پوزیشن جدیدی باز کرد؛ مگر اینکه بازار به نفع ما حرکت کند و به سوددهی منجر شود یا اینکه پول بیشتری به حساب خود واریز کنیم.

برای فهم بهتر مارجین باید سطح آن را بیاموزید.

فرض کنید قیمت همان‌طور به حرکت در جهت مخالف پوزیشن ما ادامه دهد؛ در این صورت بروکر به‌صورت خودکار پوزیشن ضرر را می‌بندد. آن محدوده‌ای که بروکر با توجه به آن پوزیشن ما را می‌بندد، به سطح مارجین بستگی دارد. به این حد سطح استاپ اوت (Stop out) می‌گویند که در هر بروکری متفاوت است. بروکر پوزیشن‌ها را به‌ترتیب نزولی می‌بندد؛ بنابراین ابتدا از بستن پوزیشن‌های بزرگ‌تر شروع می‌کند. با بستن هر پوزیشن، Margin استفاده‌شده آزاد می‌شود؛ به این ترتیب سطح آن نیز افزایش می‌یابد؛ بنابراین ممکن است این سطح بالاتر از سطح استاپ اوت قرار بگیرد. اگر چنین اتفاقی رخ ندهد یا اینکه قیمت همچنان در جهت مخالف پوزیشن ما حرکت کند، بروکر به بستن پوزیشن‌های باز ادامه می‌دهد.

کال مارجین

یکی از بزرگ‌ترین کابوس‌های هر تریدر حرفه‌ای، کال مارجین‌شدن است. زمانی که سطح Margin از حد مشخصی که سطح کال مارجین نام دارد، پایین‌تر برود، بروکر به شما اخطار Margin call می‌دهد. سطح کال مارجین در هر بروکری به‌طور متفاوتی محاسبه می‌شود، اما معمولاً Margin call شدن قبل از استاپ اوت‌شدن اتفاق می‌افتد. درواقع این اخطار به تریدرها می‌گوید که بازار در حال حرکت در جهت مخالف شماست؛ پس باید براساس حرکت آن اقدامات لازم را انجام دهید. بروکرها به این دلیل اخطار کال مارجین می‌دهند تا از موقعیت‌هایی که تریدر از پس هزینه ضرر خود برنمی‌آید، اجتناب کنند. باید توجه داشت، در موقعیت‌هایی که بازار به‌سرعت در جهت مخالف پوزیشن شما حرکت می‌کند، ممکن است بروکر فرصت نداشته باشد که پیش از رسیدن به سطح استاپ اوت، این اخطار را بدهد. حتماً فکر می‌کنید که چطور باید از این موقعیت دوری کرد؟ پاسخ این است که اگر به‌طور منظم موجودی حساب خود را چک کنید و در همه پوزیشن‌های خود از حد ضرر (Stop loss) استفاده کنید، دیگر لازم نیست نگران Margin call باشید.

Call Margin یکی از خطرات احتمالی استفاده از Margin است.

یکی دیگر از روش‌های مؤثر برای گرفتارنشدن در دام کال مارجین، برنامه‌ریزی مناسب برای مدیریت ریسک است. با مدیریت مؤثر ریسک‌های احتمالی، درک بهتری از آن‌ها پیدا کرده و پوزیشن‌های خود را در جایی باز می‌کنید که ریسک کمتر و حساب‌شده‌تری به همراه داشته باشد.

مزایا و معایب استفاده از Margin

مارجین (Margin) چیست و استفاده از آن در صرافی‌ها و بروکرها چه سودی دارد؟

این پلتفرم نیز مانند همه امکانات معاملاتی، مزایا و معایبی دارد که می‌توان آن‌ها را به‌صورت ریسک‌ها و پاداش‌ها در نظر گرفت. میزان ریسک یا پاداش این پلتفرم وام‌دهی تا حد زیادی به استراتژی معاملاتی نیز بستگی دارد.

مزایا

اگر در معاملات خود به‌درستی از Margin استفاده کنید، از مزایای زیر بهره‌مند می‌شوید:

  • با استفاده از این پلتفرم می‌توان سود بسیار بیشتری در مقایسه با استفاده از موجودی حساب استاندارد به دست آورد.
  • ارزش حساب خود را با سرعت بیشتری افزایش می‌دهید.
  • تریدرهای باتجربه راحت‌تر و سریع‌تر معاملات خود را ارزیابی می‌کنند و در آن واحد تصمیم می‌گیرند.
  • به سرمایه اولیه کمتری برای ترید نیاز دارید؛ بنابراین پول خود را روی موقعیت دیگری سرمایه‌گذاری می‌کنید.

معایب و ریسک‌ ها

  • از آنجا که در معاملات مارجین‌دار، حجم معاملات بالاست، با استفاده از آن حساب خود را در معرض خطر ضررهای سنگین قرار می‌دهید.
  • معامله با Margin برای تریدرها استرس بسیاری دارد.
  • ممکن است کال مارجین شوید؛ در این صورت یا باید سرمایه بیشتری را به مارجین و مارجین لول را محاسبه کنیم؟ حساب خود وارد کنید یا اینکه بعضی از سرمایه‌های خود را بفروشید تا بتوانید پول وثیقه را آزاد کنید.

ملزومه مارجین (Margin requirement)

Margin به‌عنوان درصدی از اندازه کل پوزیشن در نظر گرفته می‌شود؛ به ‌عبارت دیگر این پلتفرم به ارزش نظری پوزیشنی گفته می‌شود که می‌خواهید باز کنید.

Margin Requirement چه مفهومی دارد؟

دو عامل در Margin مورد نیاز تأثیر‌گذارند: جفت ارزی که معامله می‌کنید و بروکر. ممکن است در بروکرها و حساب‌های مختلف با Margin Requirement های مختلفی مانند 25/0 درصد، 5/0 درصد، 1 درصد، 2 درصد، 5 درصد، 10 درصد و بالاتر مواجه شوید. به این درصدها Margin requirement می‌گویند. تعریف دیگری که باید یاد بگیرید، Required Margin است؛ یعنی مقدار مارجینی که برای ارز هر کشور مشخص می‌شود. هر پوزیشنی که باز می‌کنید، Required Margin خاصی دارد که نزد بروکر بلوکه می‌شود. برای درک بهتر این مفهوم، به مثالی که در ادامه آمده است، توجه کنید.

فرض کنید می‌خواهیم روی جفت ارز EUR/USD ترید کنیم. برای اینکه بتوانیم بدون اهرم به ‌اندازه 100 هزار دلار یورو/ دلار بخریم یا بفروشیم، باید در حساب خود 100 هزار دلار موجودی داشته باشیم؛ یعنی به‌اندازه کل ارزش یک لات. در این مرحله Required Margin نقش خود را ایفا می‌کند که اگر 2 درصد باشد، برای بازکردن و باز نگه‌داشتن معامله 100 هزار دلاری روی جفت ارز یورو / دلار، تنها 2 هزار دلار کفایت می‌کند و نیازی نیست از کل سرمایه خود استفاده کنید.

ارتباط Margin و اهرم (Leverage)

برای موفقیت در بازارهای مالی باید تفاوت بین Margin و اهرم یا لوریج را بدانید. این دو در معاملات با یکدیگر مرتبط هستند، اما از نظر معنایی با هم تفاوت دارند. تا اینجای کار، درک کاملی از این موضوع پیدا کردیم که مارجین چیست. Margin به پولی گفته می‌شود که تریدرها نزد بروکر یا صرافی سپرده‌گذاری می‌کنند تا پوزیشن‌های خود را باز نگه دارند. از سوی دیگر، اهرم نیز به تریدرها کمک می‌کند تا با حجم بیشتری معامله کنند.

مارجین (Margin) چیست و استفاده از آن در صرافی‌ها و بروکرها چه سودی دارد؟

نقش اهرم در معاملات مارجین‌ دار

برای مثال اگر نسبت اهرم در بروکری 1:30 باشد، یعنی تریدر می‌تواند به ‌اندازه 30 برابر موجودی حساب خود ترید کند. فرض کنید تریدری برای بازکردن پوزیشن جدید، 5 هزار دلار در حساب خود دارد. اهرم 1:30 این امکان را به او می‌دهد تا به اندازه 150 هزار دلار معامله کند. ارتباط اهرم و Margin به این شکل است که اهرم در معاملات مشخص می‌کند چه درصدی از ارزش کل معامله (Margin) برای بازکردن پوزیشن لازم است؛ بنابراین اگر Margin برابر با 3/3 درصد باشد، اهرم این بروکر 1:30 خواهد بود. در همین راستا، اگر 5 درصد باشد، متوجه می‌شویم که نسبت اهرم 1:20 است و بقیه نسبت‌ها و درصدها نیز به همین ترتیب محاسبه می‌شوند.

کاربرد Margin در صرافی‌ ها

شاید با خود فکر کنید چرا صرافی‌ها و بروکرها باید پول بیشتری را برای معامله در اختیار تریدرها بگذارند؟ در پاسخ مارجین و مارجین لول را محاسبه کنیم؟ باید گفت، با اینکه تریدرها با استفاده از اهرم می‌توانند حجم معاملات خود را افزایش دهند، وجود قابلیتی به نام Margin سبب می‌شود معاملات قبل از اینکه بروکر یا صرافی را متضرر کنند، بسته شوند؛ درنتیجه از این نظر برای صرافی‌ها ضرری به همراه ندارند. از سوی دیگر، زمانی که تریدر در معاملات اهرم‌دار خود سود می‌کند، صرافی یا بروکر نیز با دریافت کارمزد از آن معامله سود می‌برد. به این ترتیب مارجین ابزاری کاربردی برای صرافی‌ها به شمار می‌آید.

جمع‌ بندی

همان‌طور که پیش از این بیان شد، یکی از مهم‌ترین اصولی که در مسیر تبدیل‌شدن به تریدر حرفه‌ای به شما کمک می‌کند، یادگیری مفهوم مارجین است. بسیاری از تریدرها بر این باورند که این پلتفرم ابزار خطرناکی است که البته با مواردی که عنوان کردیم، منطقی است آن‌ها چنین عقیده‌ای داشته باشند. با این حال اگر راه استفاده مؤثر از این نوع وام‌دهی را یاد بگیرید و به اندازه کافی تجربه ترید داشته باشد، دیگر جای نگرانی نیست و با استفاده از آن به سودهای کلانی دست می‌یابید.

ضریب اهرمی – لوریج (Leverage)

قبل تر در مطلبی با عنوان مفاهیم پایه در بازار فارکس به طور مختصر لوریج یا ضریب اهرمی را معرفی کردیم. حال به طور مفصل و با ذکر مثال هایی سعی می کنیم مطلب را واضح تر برای شما بیان کنیم.

در این مطلب می خوانید:

لوریج (Leverage)

اهرم، ضریب اهرمی یا لوریج ابزار مهمی در بازار فارکس است که توسط بروکر ها یا همان کارگزاری ها در اختیار معامله گران قرار می گیرد تا معامله گران یا همان تریدر ها بتوانند با مقادیر بزرگتری نسبت به موجودی حساب خود وارد یک معامله شوند. زمانی که لوریج حساب معاملاتی شما بر روی ۱:۱۰۰ (یک به صد) باشد شما می توانید با موجودی حساب ۱ دلار وارد یک معامله ۱۰۰ دلاری شوید. در واقع می توان گفت با ضریب ۱:۱۰۰ قدرت معامله حساب شما ۱۰۰ برابر می شود. بروکر های مختلف مقادیر متفاوتی از لوریج را ارائه می دهند.

مثال از عملکرد ضریب اهرمی

در نظر بگیرید شما می خواهید یک معامله ۱۰۰۰ دلاری انجام دهید. در این وضعیت اگر لوریج شما ۱:۱۰۰۰ باشد تنها موجودی ۱ دلار نیاز است. اگر لوریج شما ۱:۱۰۰ باشد تنها ۱۰ دلار موجودی نیاز دارید و اگر ۱:۵۰۰ باشد تنها ۲ دلار موجودی در حساب خود باید داشته باشید. در واقع شما باید توجه به موجودی حساب خود و مقدار ضریب اهرمی حساب معاملاتی، محاسبه کنید تا چه حجمی می توانید وارد معاملات شوید.

ضریب اهرمی

ضریب اهرمی، خوب یا بد

با توجه به مطالبی که قبل تر گفته شد، ضریب اهرمی یا لوریج این قدرت را می دهد تا چندین برابر موجودی حساب خود وارد معامله شوید. بیان این مطلب ضروری است که شما به همین میزان هم ریسک معامله یعنی سود و ضرر خود را نیز زیاد می کنید. این موضوع که شما می توانید مثلا تا ۵۰۰ برابر سرمایه خود وارد معامله شوید طبیعتا باعث می شود با یک اشتباه کوچک خیلی سریعتر موجودی حساب خود را صفر کنید و اصطلاحا کال مارجین شوید. اهرم بالا این قدرت را در حساب شما ایجاد می کند تا با حجمی بیشتر از مقادیر معمولی وارد معامله شوید و این حجم زیاد یعنی حجم سود و ضرر بیشتر برای شما.

شما با یک حساب ۲۰۰ دلاری و لوریج ۱:۱۰۰ نمی توانید بیشتر از حدود ۰.۲ لات معامله کنید. در این حالت هر پیپ حرکت قیمت ۲ دلار سود یا ضرر می سازد. شما در همین حساب با لوریج ۱:۱۰۰۰ می توانید ۲ لات معامله کنید یعنی هر پیپ حرکت قیمت ۲۰ دلار! بدیهی است اگر در جهت مورد تحلیل شما حرکت کند سود سرشاری عاید شما می شود ولی در صورت اشتباه به سرعت و در چند حرکت حساب ۲۰۰ دلاری شما صفر می شود!

نکته مهم این است که برای هر معامله و مقدار پیپ که سود یا ضرر می کنید ضریب اهرمی یا لوریج هیچ تاثیری در مقدار ارزش هر پیپ ندارد. خیلی از افراد تصور می کنند اگر ۱۰ پیپ سود کنند و ضریب اهرمی بالاتری داشته باشند مقدار بیشتری دلار درامد دارند!

ضریب اهرمی چقدر باشد؟

این طور به نظر می رسد با توجه به مطلب قبلی و مثال های گفته شده درک کرده اید این ابزار چقدر خوب و چقدر بد است! حال اینکه این ضریب چقدر باشد بستگی به شما دارد ولی در حد توصیه می توانیم بگوییم حداقل در اوایل کار و با تجربه کم تا جای ممکن این مقدار را کم کنید. کمترین مقدار در بروکر های مختلف متفاوت است و ممکن است ۱۰، ۲۵ یا ۵۰ باشد که برای شروع مناسب است. بعد از کسب تجربه و زمانی احساس کردید اکثر معاملات شما سود آور است می توانید این مقدار را زیاد کنید تا با حجم های بیشتری وارد معامله شوید.

لوریج

تغییر لوریج (Leverage)

برای تغییر مقدار لوریج ، باید وارد سایت بروکر خود شوید و در قسمت مشخصات حساب تجاری یا دمو خود این مقدار را تغییر دهید. تغییر این مقدار معمولا دارای تاییدیه های دو مرحله است یعنی معمولا از طریق ارسال پیامک یا ایمیل و وارد کردن کد ارسالی تغییر می کند. امیدواریم تا حدی توانسته باشیم درباره این موضوع بسیار با اهمیت شما را راهنمایی کرده باشیم. برای آشنایی بیشتر می توانید به دوره الفبای فارکس مراجعه کنید.

ایکوئیتی در فارکس چیست؟

ایکوئیتی چیست

بازار معاملاتی فارکس، بازاری است که همیشه در آن با لوریج همراه هستیم. هر تریدری چه حرفه ای و چه مبتدی می تواند علاوه بر سرمایه خود مقدار مشخصی لوریج از بروکر دریافت کند تا با استفاده از آن بتواند معاملات بزرگتری را باز کند. در این راستا گاهی سرمایه ما برای معاملاتی بزرگتر در نظر گرفته می شود، اما چون لازم است تا مقداری از آن سرمایه را بر روی حسابمان به عنوان مبلغ مارجین بماند، در نتیجه امکان باز کردن معاملات مورد نظر وجود ندارد؛ بنابراین در چینین شرایطی ارزش لوریج برای ما بیشتر مورد اهمیت و توجه قرار می گیرد و به راحتی می تواند ما را از بن بست نجات دهد در کنار همه این موارد یک مورد دیگر بسیار مهم، ایکوئیتی است که در این مقاله به طور کامل به توضیح اینکه ایکوئیتی در بازار فارکس چیست؟ و چه کاربردی دارد خواهیم پرداخت.

ایکوئیتی در فارکس چیست؟

اگر به تازگی به بازار فارکس وارد شده اید و در حال حاضر به یادگیری مفاهیم آن پرداخته اید، باید بگوییم که ایکوئیتی یکی از عناوینی است که در این بازار بسیار به شما کمک می کند. در رابطه با اینکه ایکوئیتی در فارکس چیست؟ باید بگوییم که با استفاده از آن در بازار می توان میزان سود و زیان معامله در ترید را محاسبه کرد. اگر شما در معامله ای یک یا چند پوزیشینی باشید، می بینید که میزان ایکوئیتی نیز تغییر کرده است. equity در فارکس یک نوع پلتفرم معاملاتی است که با استفاده از آن میزان بالانس و تعادل را در زمان بسته شدن موقعیت های باز نشان می دهد. به طور کلی باید بگوییم مارجین و مارجین لول را محاسبه کنیم؟ که با توجه به تغییرات مدام در بازار فارکس میزان سود و زیان نیز دائما در حال تغییر است؛ در این شرایط است که equity را به عنوان یک پارامتر که نشان دهنده تغییرات مالی و معامله ای است شناسایی می کنیم.

مفهوم واگرایی در فارکس

برای اینکه بتوانیم مفهوم این واژه را بهتر درک کنیم، بهتر است تا با مفاهیم زیر آشنایی داشته باشیم:

لوریج:

لوریج یا Laverage در بازار فارکس در واقع به معنای اعتبار اولیه ای است که توسط کارگذار یا بروکر به معامله گر داده می شود تا بتواند برای ترید وارد به معاملات بزرگتری شود.

مارجین:

مارجین به معنای حاشیه سود و ضرر معاملات در فارکس می باشد. یعنی اینکه زمانی که معامله گر، معامله ای را باز می کند نباید تمامی موجودی خود را وارد به آن معامله نماید، بلکه باید تنها بخشی از موجودی حسابش را( با توجه به نوع و مقدار معامله) در حسابش نگه دارد. تا زمانی که معامله وارد به محدوده ضرر می شود مقدار ضرر از مارجین کسر گردد.

بالانس:

بالانس در واقع همان موجودی اصلی حساب در فارکس است، برای مثال اگر کسی در حساب فارکس خود 3000دلار داشته باشد ولی هنوز هیچ معامله ای را آغاز نکرده است؛ می گوییم موجودی حساب آن شخص 3000 دلار است. به طور کلی با توجه به بالانس می توان به میزان سرمایه اصلی معامله گر دسترسی داشت. اما زمانی که پوزیشن های معاملاتی باز شوند و فرد بخشی از سرمایه خود را وارد آن کند، در این زمان مقدار بالانس دیگر نمی تواند نشان دهنده سرمایه اصلی باشد و در این جا مبلغ اصلی سرمایه توسط ایکوئیتی در فارکس مشخص می گردد.

ایکوئیتی:

ایکوئیتی در واقع به میزان بالانس به همراه میزان سود و زیان های حاصل از یک معامله باز گفته می شود. برای مثال: اگر شما 2 پوزیشن باز داشته باشید که مجموع سود آن ها مساوی با 1000دلار باشد، می گوییم که مقدار equity برابر است با :بالانس+1000=ایکوئیتی اما اگر پوزیشن دارای ضرر باشید مثلا 600 دلار ضرر، میزان ایکوئیتی را اینگونه حساب می کنیم: بالانس-600=equity

بنابراین طبق موارد بالا می توان نتیجه گرفت که، با توجه به میزان تغییر سود و زیاد مقدار equity در معامله نیز تغییر می کند. شما می توانید مقدار ایکوئیتی را سرمایه متغییر نیز بدانید، زیرا میزان سود یا زیان حاصل از یک معامله در لحظه تغییر می کند.

بالانس در بازار فارکس

فرمول محاسبه equity در فارکس

به طور کلی زیان شناور و سود که حاصل از یک پوزیشن معاملاتی باز در بازار می باشد، عامل تغییر eguity است.

ایکوئیتی = بالانس + سود و زیان شناور

دلیل اصلی اهمیت ایکوئیتی در فارکس چیست؟

به طور کلی اغلب معامله گران به خصوص سرمایع گذاران تازه کار برای محاسبه ایکوئیتی حساب شان به محاسبه میزان سود و یا زیان معالات بسنده می کنند، گاعی حتی زمانی که ما نمودار سود و زیان را بررسی کنیم ممکن است با میزان ایکوئیتی کاملا متفاوت باشد. بررسی میزان ایکوئتی به تریدر نشان می دهد که باید هرچه سریع تر از یک پوزیشن معاملاتی خارج شود چرا که ممکن است با ریسک بالایی همراه باشد.

میزان ایکوئیتی به ما کمک می کند تا سود و ضرر معاملاتمان را در برابر میزان ریسک آن ها محاسبه کنیم. زمانی که میزان سود یک معامله بسیار کم باید اما خب ریسک نگه داری آن بالا باشد، با محاسبه مقدار ایکوئیتی در می یابیم که میزان ریسک و سود در آن معامله نابرابر است. بنابراین، این جا است که متوجه می شویم یک معامله گر حرفه ای هیچگاه نباید از میزان equity غافل شود. توصیه می کنیم برای درک بهتر این موضوع این مسئله را در حساب دمو یا ریل خود در متاتریدر به صورت عملی تمرین کنید.

نحوه محاسبه ایکوئیتی در فارکس

نتیجه گیری:

در واقع زمانی که حساب شما فلت (بدون معامله باز) باشد موجودی حساب برابر با میزان ایکوئیتی است. به طور کلی هر زمان که در حساب های معاملاتی پوزیشن فعالی نداشته باشید اصطلاحا به آن حساب فلت یا flat می گوییم.

حالا با توجه به اینکه ایکوئیتی (equity) شامل میزان سود و یا زیان های جاری معاملات است، هیچگاه مارجین و مارجین لول را محاسبه کنیم؟ این عدد نشان دهنده موجودی حقیقی و دقیق حساب شما شناخته نمی شود. گاهی شما ممکن است بالانس حساب بالایی داشته باشد، اما میزان ایکوئیتی نا امید کننده باشد که این موضوع گاها نشان دهنده ضرر های جبران ناپذیری باشد.

در ادامه چند مورد را در این رابطه برای بررسی این مبحث در بازار فارکس بررسی خواهیم کرد:

1-همیشه هنگام داشتن پوزیشن باز در بازار میزان ایکوئیتی با بالانس متفاوت است.

2-بالانس در واقع نشان دهنده موجودی شما از میزان سود و ضرر ها و معاملاتی است که بسته شده است.

3-ایئوکیتی نکته بسیار مهمی است چرا که این میزان نشان دهنده میزان سود و ضرر های معاملات باز و بسته شده است.

در این مطلب تمامی آن چه که در رابطه با با مبحث ایکوئیتی نیاز بود را مورد بررسی قرار دادیم، چنانچه در این رابطه نیاز به راهنمایی و کسب اطلاعات بیشتر دارید با ما همراه بمانید…

با بررسی حاشیه سود، سود خود را افزایش دهید

حاشیه سود | آکادمی آینده

حاشیه سود، یکی از شاخصه‌های اصلی فاندامنتالی برای سرمایه گذاری در یک شرکت است.

هنگامی که بخواهید تحلیل فاندامنتال (بنیادی) انجام دهید، دو رویکرد سر راه شما وجود دارد:

رویکرد اول، بررسی بالا به پایین هست و دیگری نگاه از پایین به بالا است. در رویکرد بررسی بالا به پایین، هنگامی که شما وارد تحلیل فاندامنتال یک پروژه شوید، ابتدا وضعیت جهانی (سیاسی، اقتصادی و…) را بررسی می‌کنید، سپس وضعیت اقتصاد داخلی، وضعیت صنعت و در پایان به بررسی شرکت مورد نظر خواهید پرداخت.

شما برای شناسایی پروژه های آینده‌دار باید از منابع اطلاعاتی گوناگون و معتبر استفاده کنید. و ما در این مقاله شما را با بهترین منابع آماری برای بررسی سابقه اقتصادی شرکت‌های مختلف آشنا می‌کنیم.

حاشیه سود که یکی از عوامل مؤثر در تحلیل بنیادی هست، که در این مقاله به بررسی کامل آن می‌پردازیم. همچنین نحوه محاسبه انواع حاشیه سود را بیان می‌کنیم.

در این مقاله می‌آموزید:

  1. آشنایی با انواع گزارش‌های مالی
  2. آموزش محاسبه حاشیه سود در معاملات
  3. کاربرد و تحلیل حاشیه سود
  4. تأثیر حاشیه سود بر معاملات

این مقاله برای چه کسانی مناسب است:

  1. افرادی که به بررسی گزارش‌های مالی و تحلیل فاندامنتال علاقه‌مند هستند.
  2. معامله‌گران و سرمایه گذاران بلند مدت.
  3. سرمایه‌گذاران حرفه‌ای که می‌خواهند شخصاٌ، یک پروژه ارزنده برای سرمایه‌گذاری را تحلیل کنند.

منابع مهم تحلیل شرکت برای تعریف حاشیه سود

قبل از تعریف اینکه حاشیه سود چیست، باید با برخی شاخصه‌های مهم در هر پروژه یا شرکت که در تحلیل اوضاع و شرایط آن مهم هستند آشنا شویم.

برای مثال زمینه فعالیت شرکت، مکان شرکت، نوع محصولات تولیدی، فروش محصولات و مشتریان شرکت، مواردی هستند که قبل از سرمایه گذاری در یک مجموعه باید اطلاعاتی درباره آنها کسب کنیم. یکی از این منابع، گزارش‌های مالی منتشر شده توسط خود شرکت است.

گزارش‌های مالی چیست؟

گزارش‌های مالی شرکت شامل گزارش هیئت مدیره، صورت‌های مالی و یادداشت‌های توضیحی هست که توسط شرکت تهیه و مورد استفاده مخاطبین قرار می‌گیرد. اساس و پایه تحلیل بنیادی، وابسته به این گزارشات است.

به عنوان مثال برای بازار بورس ایران، سامانه جامع اطلاع رسانی ناشران یا سایت کدال، سایتی معتبر و مورد اطمینان است که گزارشات مالی شرکت‌های بورسی در آن منتشر می‌شود.

در بازار ارزهای دیجیتال نیز وبسایت‌هایی مانند کوین مارکت کپ (Coinmarketcap)، گلاس‌نود (Glassnode)، کوین گلاس (Coinglass) و… به عنوان منابع اطلاعاتی موثق برای تحلیل شرایط مالی رمز ارزها استفاده می‌شوند.

معتبرترین منبع برای تحلیل شرایط اقتصادی، صورت‌های مالی شرکت‌ها می‌باشند. در صورت‌های مالی، وضعیت و عملکرد مالی شرکت‌ها در قالب اعداد و ارقام بیان می‌گردد. از جمله صورت های مالی مهمی که باید در نظر داشته باشید، ترازنامه و صورت سود و زیان است.

ترازنامه توانایی شرکت را برای برقراری تعادل بین دارایی‌ها و میزان بدهی‌اش به سایر نهادهای مارجین و مارجین لول را محاسبه کنیم؟ مختلف را نشان می‌دهد. میزان درآمد و مخارج شرکت در یک بازه زمانی مشخص در صورت حساب درآمد نمایش داده می‌شود. شما از طریق این صورتحساب متوجه می‌شوید شرکت درآمدی از دست داده است یا کسب کرده است و میزان نقدینگی شرکت برای خرید هر آنچه که برای بهبود یا گسترش لازم هست، مشخص شده است.

حاشیه سود چیست؟

در امور حسابداری و مالی، میزان سودآوری شرکت را نسبت به درآمد آن با استفاده از مارجین اندازه‌گیری می‌کنند. حاشیه سود خالص یا مارجین، یکی از نسبت‌های سودآوری هست و از تقسیم سود خالص بر درآمد یا فروش به دست می‌آید.

حاشیه سود به شکل درصدی بیان می‌شود و مشخص می‌کند هر شرکت به ازای هر 100 میلیون تومان فروش، چند میلیون سود به دست می‌آورد. برای مثال، اگر مارجین سود خالص شرکتی 20% باشد، مشخص می‌شود این شرکت در ازای هر 100 میلیون تومان فروش، 20 میلیون تومان سود خالص کسب کرده است.

محاسبه انواع حاشیه سود

حاشیه سود انواع مختلفی دارد. اصلی‌ترین آن‌ها حاشیه سود ناخالص، حاشیه سود عملیاتی و حاشیه سود خالص است. در این بخش از مقاله با انواع حاشیه سود آشنا می‌شویم و نحوه محاسبه آن‌ها را بیان می‌کنیم.

حاشیه سود ناخالص (GROSS PROFIT MARGIN)

برای محاسبه حاشیه سود ناخالص از فرمول زیر استفاده می‌کنیم.

حاشیه سود ناخالص | آکادمی آینده

حاشیه سود ناخالص | آکادمی آینده

حاشیه سود عملیاتی (OPERATING PROFIT MARGIN)

مارجین سود عملیاتی برای ارزیابی سودآوری شرکت از عملیات اصلی آن مورد استفاده قرار می‌گیرد. در حقیقت به کنترل هزینه‌های عملیاتی در فرآیند سودآوری شرکت می‌پردازد.

هرچه این نسبت بالاتر باشد میزان سودآوری شرکت و توانایی آن در کاهش هزینه‌های عملیاتی بیشتر است. برای محاسبه آن از فرمول زیر استفاده می‌کنیم.

حاشیه سود عملیاتی | آکادمی آینده

حاشیه سود عملیاتی | آکادمی آینده

حاشیه سود خالص (NET PROFIT MARGIN)

مارجین سود خالص یکی از پرکاربردترین نسبت‌های مالی است که تحلیلگرهای مالی با استفاده از آن میزان سودآوری شرکت را با توجه به فروش یا درآمدهای شرکت مورد ارزیابی قرار می‌دهند. هرچه این نسبت بیشتر باشد بیانگر بالاتر بودن میزان سودآوری شرکت و توانایی آن در کاهش کل هزینه‌های شرکت و به عبارتی کارایی بالای آن است. روش محاسبه مارجین سود خالص از طریق فرمول زیر است.

3 1

حاشیه سود خالص | آکادمی آینده

تحلیل حاشیه سود

از حاشیه سود کم و پایین، این‌طور تعبیر می‌شود که سوددهی شرکت چندان ایمن نیست. اگر شرکتی با حاشیه سود پایین، در فروش دچار افت شود، حاشیه سود آن حتی کمتر هم خواهد شد و ممکن است منفی شود.

مارجین سود پایین می‌تواند نکات خاصی درباره صنعتی که یک شرکت در آن فعالیت دارد یا شرایط کلان اقتصادی آشکار کند.

کم بودن حاشیه سود، می‌تواند نشان‌دهنده آن باشد که آن شرکت فروش کمتری از سایر شرکت‌ها در همان صنعت داشته است (سهم بازار کمتر) و یا اینکه صنعت مورد نظر، متأسفانه شرایط وخیمی دارد.

همچنین می‌توانند جنبه‌های خاصی از استراتژی قیمت‌گذاری یک شرکت را مشخص نمایند و نشان دهد که شرکت کالاهای خود را کمتر قیمت‌گذاری کرده است.

مارجین سود همچنین به نکاتی راجع به توانایی شرکت در مدیریت هزینه‌هایش اشاره دارد.

مخارج بالا نسبت به درآمد، ممکن است نشانگر این باشد که شرکت، به خاطر مشکلات مدیریتی، سعی در پایین نگه‌داشتن هزینه‌ها دارد. مخارج بالا ممکن است به دلایل مختلفی اتفاق بیفتند، مثلاً شرکت، کارمندان زیادی استخدام کرده یا در فضایی بزرگ‌تر از نیاز فعالیت می‌کند و درنتیجه مجبور است پول اجاره زیادی بپردازد و… .

مقایسه بین حاشیه‌ سود شرکت‌ها

با وجود اینکه مارجین سود، نسبت مفید و محبوبی برای اندازه‌گیری سودآوری شرکت‌ها است، اما مانند هر معیار مالی دیگری دارای محدودیت‌هایی است که سرمایه گذاران باید آن را در نظر بگیرند.

افراد باید از این معیار فقط جهت مقایسه شرکت‌ها در یک صنعت خاص و با مدل‌های کسب و کار و سطح درآمدی یکسان استفاده نمایند. غیر از این، تفسیر مقایسه‌ای بین حاشیه‌های سود آن‌ها تقریباً بی‌معنی است.

فرض کنید شرکتی اجناس لوکس می‌فروشد. این شرکت، اغلب درصد سود بالایی در اجناس خود دارد، در حالی‌ که موجودی کالا و هزینه کم دارند یا درآمد متوسطی دارند اما از مارجین سود بالایی برخوردارند.

در شرکتی دیگر که تولیدکننده کالاهای اساسی هستند، به دلیل نیاز به نیروی کار و فضای بیشتر، درصد سود کمی داشته و موجودی کالا و هزینه نسبتاً بالایی دارند. ممکن است درآمد بالایی داشته باشند، اما حاشیه سودشان کم است.

آیا افزایش درآمد، موجب افزایش حاشیه سود می‌شود؟

معمولاً اعدادی مثل فروش یا درآمد، نمی‌توانند اطلاعات خاصی راجع به سودآوری شرکت در اختیار شما قرار دهند؛ یعنی نگاه کردن به درآمدهای یک شرکت اغلب کل جریان دارایی و نقدینگی شرکت را تعریف نمی‌کند. افزایش درآمدها خوب است، ولی افزایش درآمد به معنی افزایش حاشیـه سود شرکت نیست.
به‌طور مثال، فرض کنید درآمد یک سال شرکتی ۱۰۰ میلیارد تومان بوده و ۷۵ میلیارد تومان هزینه داشته باشد که حاشیه سود او ۲۵% می‌شود. (۲۵%=۱۰۰/(۷۵-۱۰۰)).

اگر در طول سال بعدی درآمدش به ۱۲۵ میلیارد تومان افزایش یابد و هزینه‌های آن به ۱۰۰ میلیارد تومان برسد، حاشیـه سود آن ۲۰% می‌شود (۲۰%=۱۲۵/(۱۰۰-۱۲۵)). همان‌طور که مشخص است بااینکه درآمد شرکت افزایش پیدا کرده، اما حاشیه سود شرکت به خاطر افزایش سریع‌تر هزینه‌ها نسبت به درآمد، کاهش یافته است.

عاملی مؤثر در کاهش حاشیه سود

کم شدن درآمد شرکت موجب کاهش حاشیه سود می‌شود.

فرض کنید درآمد و مخارج شرکتی در یک سال به ترتیب ۲۰۰ میلیارد و ۱۵۰ میلیارد تومان باشد. در این صورت مارجین سود آن ۲۵% مارجین و مارجین لول را محاسبه کنیم؟ خواهد بود. در سال بعد، شرکت یک تغییر ساختار انجام می‌دهد و مخارج خود را با حذف یک خط تولید کاهش می‌دهد، لذا درآمد کل هم کاهش می‌یابد. اگر درآمد و مخارج شرکت در سال دوم ۱۵۰ میلیارد و ۱۲۰ میلیارد دلار باشد، مارجین سود آن ۲۰% خواهد شد.

در این مثال، اگرچه شرکت توانست هزینه‌های خود را به شکل قابل‌ توجهی کاهش دهد، ولی مارجین سود بیشتر از تصور تحت تأثیر قرار گرفت. چون درآمد سریع‌تر از مخارج با کاهش روبرو شد.

بررسی حاشیه سود در شرکت مهندسی صنعتی روان فن‌آور

از آنجایی که مبحث حاشیه سود در صورت های مالی نمادهای بورسی بهتر بیان می‌شود، برای درک آسان‌تر این مبحث، نمونه آن را در یک شرکت بورسی بررسی می‌کنیم.

مثال: می‌خواهیم مارجین سود خالص و عملیاتی را محاسبه کنیم. ابتدا نماد شرکت مورد نظر را در سایت کدال جستجو می‌کنیم. سپس از آیتم گروه اطلاعیه، گزینه اطلاعات و صورت مالی سالیانه و از آیتم نوع اطلاعیه، گزینه اطلاعات و صورت‌های مالی میان‌دوره‌ای را انتخاب می‌کنیم.

4

صورت های مالی | آکادمی آینده

آخرین صورت سود و زیان (۹ ماهه ۱۴۰۰) برای شرکت مهندسی صنعتی روان فن‌آور را استخراج کرده‌ایم:

5

صورت مالی 9 ماهه 1400 | آکادمی آینده

حاشیه سود خالص شرکت برابر است با سود خالص تقسیم‌ بر فروش: ٪۱۱.۲۳- =۲۸۳۱۱-/۶۵۴۴-

حاشیه سود عملیاتی شرکت برابر است با سود عملیاتی تقسیم‌ بر فروش: ٪۱۹.۹۲-=۲۸۳۱۱/۵۶۴۲-

دوره ۶ ماهه ۱۴۰۰

6

صورت مالی 6 ماهه 1400 | آکادمی آینده

حاشیه سود خالص: ٪۸۸.۹۲- =۱۸۶۱۴-/۱۶۵۵۳-

حاشیه سود عملیاتی: ٪۸۵.۴۲- =۱۸۶۱۴/۱۵۹۰۱-

همان‌طور که مشخص است از میزان حاشیه زیان خالص و حاشیه زیان عملیاتی در دوره ۹ ماهه کاسته شده است. در حالت کلی محاسبه مارجین سود برای شرکت‌هایی که در حال ضرر کردن هستند، خیلی مفید نیست، چون آن‌ها هیچ سودی ندارند.

نتیجه گیری

در این مقاله به بررسی انواع حاشیه سود و تأثیرات کاهش و افزایش آن پرداختیم. یاد گرفتیم حاشیه سود (Profit margin) نسبتی است که سودآوری هر ریال از فروش را، محاسبه می‌کنند.

توجه محض به سودهای خالص، تصویری دقیق از عملکرد شرکت ارائه نخواهد داد. نسبت‌های مارجین مارجین و مارجین لول را محاسبه کنیم؟ سود، بجای برآورد کردن میزان دارایی‌ها، سهام و سرمایه‌گذاری‌های شرکت؛ مقدار پولی را که آن شرکت، از تمام درآمدهای حاصل از فروش محصولات، دارایی‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها به دست خواهد آورد، مورد توجه قرار می‌دهد.

یک تحلیلگر بنیادی خوب باید مسلط بر مفاهیم آماری در صورت‌های مالی باشد و بتواند به درستی روابط بین اعداد و ارقام منتشر شده را درک نماید.

از جنبه‌های کیفی که نباید نادیده گرفته شود، مزیت رقابتی بودن و کیفیت مدیریت شرکت است. تحلیلگران می‌توانند اطلاعات اولیه را با رجوع کردن به وب‌سایت‌ کدال و یا جست و جو در اینترنت به دست آورند.

اگر در ترید و معامله‌گری مهارت دارید ولی هنوز نمی‌دانید که بر روی چه سهمی معاملاتتان را انجام دهید، آکادمی آینده به عنوان بهترین آموزشگاه آموزش ارز دیجیتال و آموزش فارکس پاسگوی تمامی سوالات شما عزیزان است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.