بورس در آستانه خرسی شدن مجدد
معاملات شنبه با افت ۵/ ۳ درصدی شاخص کل بورس به پایان رسید و نماگر سهام به کمترین سطح از ۲۵ خردادماه نزول کرد و برای دومین بار در سالجاری، شاهد تغییر روند بازار و ورود به فاز خرسی باشیم. بررسیها نشان میدهد در نیمقرن فعالیت بورس تهران، این بازار تنها ۵ فاز نزولی را به خود دیده و تاکنون سابقه تجربه دو دوره خرسی در یک سال وجود نداشته است.
روزنامه خراسان نوشت: بورس تهران در یک روز نیمهتعطیل بیشترین افت در یک ماه اخیر را تجربه کرد و با کاهش ۵/ ۳ درصدی، ابرکانال ۲/ ۱ میلیون واحد را نیز واگذار کرد و به کمترین سطح از ۲۵خرداد رسید. فشار فروش در این روز معاملاتی آنچنان زیاد بود که ۹۰ درصد از سهام بورسی، معاملات روزانه خود را با افت قیمت به پایان رساندند که قریب به اتفاق این نمادها با صفهای سنگین فروش مواجه بودند.
شکسته شدن کفهای حمایتی، فعال شدن حد ضرر چارتریست در بسیاری از نمادها، هراس از ادامهدار بودن افت قیمتها و جو روانی ناشی از کاهش نرخ دلار از مهمترین دلایلی است که برای وضعیت این روزهای بورس تهران میتوان عنوان کرد. شاخص کل بورس تهران پس از آنکه افتی سه ماهه را تجربه کرد و بیش از ۴۲ درصد از ارتفاع خود را از دست داد، در دوم آبان به کف یک میلیون و ۲۱۱ هزار واحد رسید.
پس از آن شاهد بازگشت مجدد این نماگر به مدار صعودی بودیم. بهطوری که تنها در ۱۴ روز کاری، با رشد بیش از ۲۰ درصدی از کف، بازار سهام تغییر فاز داد و به اصطلاح «گاوی» شد. این شرایط، اما دوام چندانی نداشت و تنها هشت روز دیگر شاهد ثبت ارقام مثبت در کارنامه این بازار بودیم. شاخص تا محدوده یک میلیون و ۵۲۷ هزار واحد پیش رفت، اما مجال برای رشد بیشتر نیافت و سهام باز هم کاهشی شدند. حال پس از گذشت ۲۵ روز بار دیگر بورس تهران وارد فاز خرسی شد.
شاید اولین باری باشد که در یک سال شاهد تغییر فاز چندباره بازار سهام هستیم. آخرین بار ۶ شهریور بود که دماسنج اصلی بازار سهام پس از تجربه رشدی پرشتاب و افسارگسیخته در محدوده یک میلیون و ۶۶۲ هزار واحدی وارد فاز خرسی شده بود. در پاییز سال ۹۷ نیز اتفاقی مشابه رخ داد. در آن سال بورس تهران برای ۵۵ روز معاملاتی (از ۹ مهر تا پایان آذر۹۷) در مسیر کاهشی پیش رفت و سرانجام با ثبت افت ۱۵/ ۲۰ درصدی به فاز خرسی فرو رفت. اما تغییر فاز چندباره در یک سال اتفاقی نادر بود که در اوج هیجانات منفی به وقوع پیوست.
یکی از مسائلی که ماحصل افزایش تعداد بورساولیها در سال جاری است، ترس از صفر شدن قیمت سهام است. فوبیایی که سبب شده تا رفتارها غیرمنطقی به نظر برسد و معاملهگران فرار را بر قرار ترجیح دهند. در ادبیات مالی رفتاری به دو اصطلاح «زیانگریزی» (loss aversion) و «ریسکگریزی» (risk aversion) برخورد میکنیم.
ریسکگریزی اینگونه تعریف میشود که همواره گزینههایی که سود مطمئنی با ریسک پایینتر دارند جذابیت یا مطلوبیت بیشتری به سرمایهگذار میدهند، اما در زیانگریزی احساس سرمایهگذار تشریح میشود. افراد عموما در مواجهه با زیان محتاطتر بوده و همین امر سبب بروز رفتارهای غیرعقلایی میشود. با یک مثال ساده فرض کنید یک سرمایهگذار در یک ماه ۱۰۰ میلیون تومان سود کسب کرده است و در ماه بعد به دلیل تغییر روند همان ۱۰۰ میلیون تومان را از دست داده است.
اگر هزینه فرصت این سرمایهگذاری را در نظر نگیریم، نباید تغییر در مطلوبیت وی ایجاد شده باشد. اما در واقعیت و بنا به نظرات مالی - رفتاری این سرمایهگذار با کاهش مطلوبیت مواجه شده است. در واقع اثر بالاتر زیان بوده که مطلوبیت فرد را منفی کرده آن نیز در حالی که تغییری در داراییهای وی ایجاد نشده است. در چنین شرایطی طبیعی است که سرمایهگذاری که در دوره رونق نیز توجه چندانی به تحلیلها نداشت، اکنون در مواجهه با زیان بسیار غیرمنطقیتر رفتار کند.
افت قیمت سهام در معاملات روز شنبه سبب شد تا نه تنها کف پیشین شاخص کل سهام یعنی یک میلیون و ۲۱۱ هزار واحد از دست بروند، بلکه این نماگر ابرکانال ۲/ ۱ میلیون واحد را نیز ترک کند. مرزی روانی که پیشتر شاخص کل با برخورد به آن تغییر مسیر داده بود، اما روز شنبه این اتفاق نیفتاد و صفهای سنگین فروش ۵هزار میلیارد تومانی در این روز، احتمال ریزش بیشتری را نیز میدهند. در این میان کف حمایتی (تکنیکال) یک میلیون و ۱۷۰ هزار واحد پیشروی فعالان این بازار قرار دارد.
پیش از این نیز عنوان شده بود که به دنبال افت قیمت سهام در عموم نمادهای معاملاتی، حد ضرر بسیاری از چارتریستها فعال شده و این دسته از بازیگران دست به ماشه فروش شدهاند. حال در صورت از دست رفتن کف بعدی تکنیکال، احتمالا افزایش فشار فروش از سوی این دسته از بورسبازان وجود دارد. به ویژه آنکه بخش عمده معاملهگران این روزها بازار سهام را تازهواردانی تشکیل میدهند که اغلب نگاهی کوتاهمدت داشته و با استفاده از تحلیلهای نموداری دادوستد میکنند.
کاهش ریسکهای سیستماتیک در سه روز پایانی ریاستجمهوری دونالد ترامپ و همزمان با آن اظهارات رئیسدولت در خصوص نرخ دلار ۱۵ هزار تومانی در سال آینده تاثیر خود را بر بازار ارز به جا گذاشته است. در این میان روز گذشته اعداد و ارقام حکایت از شکننده بودن مرز ۲۲هزار تومانی داشت.
این مهم یکی دیگر از عوامل تشدیدکننده فشار فروش در بازار سهام است. جایی که بیش از ۶۰ درصد از شرکتهای بورسی را کالاییهایی تشکیل میدهند که بر سودسازی آنها رابطه مستقیمی با نرخ دلار دارد. این در حالی است که برخی کارشناسان ارزشی بازار سهام معتقدند که سهام بزرگ و بنیادی بورس حتی با دلار ۱۷ هزار تومانی نیز با انحراف ۵ تا ۱۰درصدی در همین محدوده قیمتی، ارزنده هستند و روند کاهشی چندانی نخواهند داشت.
در روزی که شاخص کل بورس تهران بیشترین افت از ۲۵ آذرماه را ثبت کرد، ششمین خروج سنگین حقیقی در تاریخ این بازار رقم خورد. به این ترتیب روز شنبه سهامی به ارزش ۲ هزار و ۶۱ میلیارد تومان گاو و خرس در وال استریت چیست؟ از سبد سهام معاملهگران خرد بازار به پرتفوی حقوقیها منتقل شد. اما آیا این پول در حال حرکت به دیگر گزینههای سرمایهگذاری است. نگاهی گذرا به رقبای بازار سهام نشان میدهد در حال حاضر هیچ گزینه جذابی پیشروی سرمایهگذاران قرار ندارد.
دلار و سکه با کاهش ریسکهای سیستماتیک در حال تخلیه حباب به وجود آمده در ماههای گذشته هستند. مسکن و خودرو نیز شرایط مشابهی را تجربه میکنند و آمار و گاو و خرس در وال استریت چیست؟ ارقام از کاهش قیمتها در این دو بازار حکایت دارد. بازار طلا نیز نه تنها به پول بزرگ نیاز دارد بلکه از جذابیت چندانی نیز برخوردار نیست. تنها گزینه پیشرو سرمایهگذاری در سپردههای پسانداز با سودهای کمتر از ۱۰ درصد است.
به نظر میرسد پولهای خارج شده از گردونه معاملات سهام، بهطور کامل از این بازار پرریسک دل نکندهاند و در حال ارزیابی بازار و قیمتها و پیدا کردن نقطه ورود مجدد هستند. در این میان برخی کارگزاریها بهطور خودکار مانده حساب مشتریان خود را در صندوق زیرمجموعه سرمایهگذاری میکنند. شاید به این دلیل است که آمارها حکایت از ورود نقدینگی طی روزهای گذشته به صندوقهای با درآمد ثابت داشته است.
به جرات میتوان گفت یکی از کورترین گرههای بورس تهران که در شرایط هیجانی چه مثبت و چه منفی، بیشتر خود را نشان میدهد، محدودیت دامنه نوسان است. قانونی خودساخته که سبب شد سهام ناتوان از پیداکردن نقطه تعادلی باشند و با تشدید هیجان در صفوف فروشی که روز به روز سنگینتر میشوند، امیدی به بازگشت روزهای سبز نباشد. سیاستگذار بورسی نیز که از ابتدا و همانند دیگر بخشهای کشور سیاستی پوپولیستی را در پیش گرفته، با نگرانی از پاسخگویی به سهامداران بابت این محدودیت صفساز، به افزایش زیان در این بازار دامن زده است.
بازار خرسی (Bear market) و بازار گاوی (Bull market)؛ دو واژهای که به گوش همه فعالان بازارهای سرمایهگذاری آشنا است. حتی اگر درخصوص معنای واقعی آن اطلاعاتی نداشته باشند. قبل از اینکه به وضعیت بورس تهران و فاصله تا فاز خرسی وارد شویم، لازم است نگاهی کلی به دو اصلاح مزبور داشته باشیم. بازار خرسی و گاوی چیست؟ چرا از این واژهها در زمان صعود و نزول بازارها استفاده میشود؟ بورس نیویورک یکی از بزرگترین بازارهای مالی است که در والاستریت بنا شده است. چند متر مانده به درب ورودی بورس نیویورک دو مجسمه بزرگ دیده میشود.
مجسمه برنزی یک گاو بزرگ که در مقابل یک خرس تنومند قرار گرفته است. مجسمه «گاو» معرف همه سرمایهگذارانی است که ریسکپذیری زیادی دارند و معتقدند ظرفیت رشد در بازار وجود دارد و مجسمه «خرس» نمادی از سرمایهگذارانی است که میترسند بازار با افت مواجه شود. اما چرایی این نامگذاری به رفتار دو حیوان مذکور در زمان مبارزه بازمیگردد. گاوها هنگام مبارزه و جنگ، با حرکت دادن سر و شاخ خود از پایین به بالا سعی در ضربه زدن به دشمن دارند و به عبارتی حریف خود را به بالا پرت میکنند. در خرس، اما عکس این موضوع صادق است. خرسها در نبرد، همواره با دستان پرقدرت و ضربات از بالا به پایین دستها، به حریف ضربه زده و آن را شکست گاو و خرس در وال استریت چیست؟ میدهند.
از اینرو بازار صعودی به بازار گاوی و بازار نزولی به بازار خرسی معروف است. اما افزایش یا کاهش قیمتها در یک روز یا یک هفته نشان از گاوی یا خرسی بودن آن بازار نیست، بلکه آنچه نوع بازار را مشخص میکند، روند بلندمدت آن است. بر اساس تعاریف مالی-رفتاری، زمانی که نماگر یک بازار نسبت به سقف پیشین خود با کاهش بیش از ۲۰ درصدی مواجه شود، از اصطلاح بازار خرسی استفاده میشود./میزان
شباهت بورس به مهرماه ۹۷ چیست؟
بورس تهران که ۱۰ روز کاری پیش توانست قله ۲ میلیون و ۷۸ هزار واحدی را فتح کند، اکنون بیش از ۲۰ درصد از سقف اخیر خود عقب نشست تا عنوان بازار خرسی را در اختیار گیرد. پیش از این آخرین باری که بورس تهران به فاز خرسی وارد شد، پاییز سال ۹۷ بود که البته بعد از ۵۵ روز معاملاتی رقم خورد. در آن سال دماسنج تالار شیشهای پس از ۴۱ روز کمنوسان، روندی صعودی را در پیش گرفت و با هجوم پولهای تازه مواجه شد. اما امسال چه میشود؟
به گزارش «نبض بورس»؛ روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: بورس تهران که ۱۰ روز کاری پیش توانست قله ۲ میلیون و ۷۸ هزار واحدی را فتح کند، اکنون بیش از ۲۰ درصد از سقف اخیر خود عقب نشست تا عنوان بازار خرسی را در اختیار گیرد. پیش از این آخرین باری که بورس تهران به فاز خرسی وارد شد، پاییز سال ۹۷ بود که البته بعد از ۵۵ روز معاملاتی رقم خورد. در آن سال دماسنج تالار شیشهای پس از ۴۱ روز کمنوسان، روندی صعودی را در پیش گرفت و با هجوم پولهای تازه مواجه شد. اما امسال چه میشود؟
بورس تهران پس از گذشت ۱۰ روز از تجربه سقف تاریخی در ارتفاع ۲ میلیون و ۷۸ هزار واحد با ثبت افت بیش از ۲۰ درصدی وارد فاز خرسی شد. روز یکشنبه شاخص کل با کاهش۷۷/ ۳ درصدی به پایینترین سطح یک ماه و نیم اخیر خود یعنی رقم یک میلیون و ۶۶۲ هزار واحدی نزول کرد. در این روز سهام ۹۵ درصد شرکتها با افت قیمت مواجه شدند و شاهد انتظار ۲۰ هزار میلیارد تومانی نقدینگی برای خروج از گردونه معاملات سهام بودیم. ضمن آنکه روز یکشنبه در عملکردی بیسابقه ۲ هزار و ۶۴۰ میلیارد تومان پول حقیقی از بورس تهران خارج شد.
مقایسه با مهر ۹۷
روند روزهای اخیر بورس تهران، فعالان بازار سهام را به یاد وضعیت این بازار در نیمه دوم سال ۹۷ میاندازد. جایی که بورس تهران برای ۵۵ روز معاملاتی (از ۹ مهر تا پایان آذر۹۷) در مسیر کاهشی پیش رفت و سرانجام با ثبت افت ۱۵/ ۲۰ درصدی به فاز خرسی فرو رفت. پس از آن اما برای ۴۱ روز کاری (از ابتدای دی تا ۲۹ بهمن ۹۷) شاهد نوسان کممقدار این نماگر در محدوده ۱۵۴ تا ۱۶۶ هزار واحدی بودیم. پس از آن اما با جذاب شدن قیمتها، فعالان بازار شاهد بازگشت پرقدرت سهام به مسیر صعودی بودند. بهطوری که در ۲۱ روز کاری باقیمانده از سال ۹۷، نماگر اصلی بورس تهران با صعود ۱۴ درصدی همراه شد و سال ۹۸ را نیز با رشد ۱۸۶ درصدی به پایان رساند. در نخستین روزهای پاییز سال ۹۷، نرخ دلار در روندی صعودی تا کانال ۱۸ هزار تومان نیز پیشروی کرد، اما به یکباره شاهد ریزش دلار در بازار آزاد بودیم. این وضعیت به بورس تهران نیز تسری پیدا کرد و فعالان تالار شیشهای که همواره نیم نگاهی نیز به خیابان فردوسی دارند، در سمت فروش سهام فعال شدند و ماحصل آن سقوط شاخص سهام از ارتفاع ۱۹۵ هزار واحدی به ۱۵۴ هزار واحد بود.
از ابتدای سال جاری نیز در ادامه روند صعودی سال ۹۸، ورود بیوقفه نقدینگی به گردونه معاملات سهام سبب شد تا فقط در ۹۱ روز کاری، شاخص کل بورس تهران با رشد ۳۰۵ درصدی همراه شود. در این مدت همه عوامل مثبت همچون ورود سراسیمه پولهای سرگردان، افزایش انتظارات تورمی، رشد نرخ دلار و سخنان حمایتگونه مقامات دولتی دست به دست هم دادند تا صعود قیمت سهام به روندی بیوقفه تبدیل شود. در این مدت تنها مرزهای تکنیکال، روانی و اعداد رند بودند که بعضا افزایش فشار فروش را در پی داشتند که آن نیز با ورود سریع متقاضیان خرید سهام خنثی میشد. بهطوری که تقریبا تمام سهام موجود در بازار از محدوده ارزندگی خارج شده بودند، اما قصد افت نداشتند. هر چند پس از رشدهای افسارگسیخته در یک سال گذشته، اصلاح قیمتی امری طبیعی محسوب میشود، اما با عبور دماسنج اصلی تالار شیشهای از مرز دو میلیون واحد این انتشار اخبار و شایعاتی از مقامات دولتی مرتبط با بازار سهام روندی عکس را رقم زد.
در این شرایط محدودیتهای خودساخته همچون دامنه نوسان قیمت و حجم مبنا، آتش هیجانات منفی را افروختهتر کرد تا جایی که فقط در ۱۰ روز کاری، شاهد ریزش بیش از ۲۰ درصدی شاخص کل و ورود بازار سهام بعد از حدود دو سال به فاز خرسی بودیم. در مدت مذکور در مجموع ۷۵ میلیارد دلار از ارزش کل بازار سهام (بورس و فرابورس) کاسته شد و این شرایط در سایه انفعال مقام سیاستگذار رقم خورد و هنوز نیز راهکاری برای دماسنج اقتصاد ایران اندیشیده نشده است.
حذف دامنه نوسان؛ لازمه یک بازار کارآ
کاهش نقدشوندگی بهعنوان یک ریسک جدی برای تمام بورسهای اوراق بهادار شناخته میشود. در واقع، مزیت اصلی بازارهای سهام در همین قدرت نقدشوندگی بالاست. بنابراین اعمال محدودیت و اتخاذ سیاستی که کاهش معنادار نقدشوندگی را بهدنبال داشته باشد، طبعا موجی از بیاعتمادی را میان عموم سرمایهگذاران بهدنبال خواهد داشت. در این میان دامنه نوسان قیمت سهام که محدودیتی مختص بورس تهران است، ضمن آنکه به کاهش نقدشوندگی سهام و در نهایت بازار میانجامد، سبب افزایش هیجانات مثبت و منفی، تشکیل صفوف خرید و فروش و فرسایشی شدن اصلاح در بازار میشود. با حذف دامنه نوسان که لازمه رسیدن به یک بازار کارآ است اما شاهد افزایش گردش معاملاتی بازار، کاهش هیجان در مسیر صعود یا نزول، جلوگیری از علامتدهی به بازار و دستکاری قیمتها و افزایش نقدشوندگی خواهیم بود که به همراه خود شفافیت، معاملات بیشتر و افزایش مشتری را به همراه خواهد داشت.
در این مسیر اما با مقاومت مقام ناظر با حذف این محدودیت خودساخته بدون توجه به عواقب آن هستیم. شاید در اولین قدم بهتر است فکری به حال راهاندازی بازار برتر شود؛ یکی از وعدههایی که اوایل تابستان سال ۱۳۹۸ توسط بورسیها داده شد اما هنوز خبری از اجرایی شدن آن نیست. در این بازار مقرر شده تا شرکتهایی که حداقل نمره اطلاعرسانیشان کمتر از ۷۰ نباشد، سرمایهشان حداقل به هزار میلیارد تومان و سهام شناورشان حداقل ۲۵ درصد باشد یا اینکه سهام آزاد شناورشان از نظر ریالی ۱۵۰۰ میلیارد تومان باشد لیست شوند.
بازار خرسی چیست؟
بازار خرسی (Bear market) و بازار گاوی (Bull market)؛ دو واژهای که به گوش همه فعالان بازارهای سرمایهگذاری آشناست.
حتی اگر درخصوص معنای واقعی آن اطلاعاتی نداشته باشند. قبل از اینکه به وضعیت بورس تهران و فاصله تا فاز خرسی وارد شویم، لازم است نگاهی کلی به دو اصلاح مزبور داشته باشیم. بازار خرسی و گاوی چیست؟ چرا از این واژهها در زمان صعود و نزول بازارها استفاده میشود؟ بورس نیویورک یکی از بزرگترین بازارهای مالی است که در والاستریت بنا شده است. چند متر مانده به درب ورودی بورس نیویورک دو مجسمه بزرگ دیده میشود. مجسمه برنزی یک گاو بزرگ که در مقابل یک خرس تنومند قرار گرفته است. مجسمه «گاو» معرف همه سرمایهگذارانی است که ریسکپذیری زیادی دارند و معتقدند ظرفیت رشد در بازار وجود دارد و مجسمه «خرس» نمادی از سرمایهگذارانی است که میترسند بازار با افت مواجه شود. اما چرایی این نامگذاری به رفتار دو حیوان مذکور در زمان مبارزه بازمیگردد.
گاوها هنگام مبارزه و جنگ، با حرکت دادن سر و شاخ خود از پایین به بالا سعی در ضربه زدن به دشمن را دارند و به عبارتی حریف خود را به بالا پرت میکنند. در خرس اما عکس این موضوع صادق است. خرسها در نبرد، همواره با دستان پر قدرت و ضربات از بالا به پایین دستها، به حریف ضربه زده و آن را شکست میدهند. از اینرو بازار صعودی به بازار گاوی و بازار نزولی به بازار خرسی معروف است. اما افزایش یا کاهش قیمتها در یک روز یا یک هفته نشان از گاوی یا خرسی بودن آن بازار نیست، بلکه آنچه نوع بازار را مشخص میکند، روند بلندمدت آن است. بر اساس تعاریف مالی-رفتاری، زمانی که نماگر یک بازار نسبت به سقف (یا کف) پیشین خود با کاهش (یا افزایش) بیش از ۲۰ درصدی مواجه شود، از اصطلاح بازار خرسی (یا گاوی) استفاده میشود.
خرس دوم در بورس ۹۹ | بازار سهام رشد تابستان و پاییز را پس داد
معاملات شنبه با افت ۵/ ۳ درصدی شاخص کل بورس به پایان رسید و نماگر سهام به کمترین سطح از ۲۵ خردادماه نزول کرد تا علاوهبر شکستن مرز مقاومتی ۲/ ۱ میلیون واحد، برای دومین بار در سالجاری، شاهد تغییر روند بازار و ورود به فاز خرسی باشیم. ارزش معاملات خرد هم روز شنبه کاهش چشمگیری داشت و به کمترین مقدار خود از یک ماه پیش رسید. بررسیها نشان میدهد در نیمقرن فعالیت بورس تهران، این بازار تنها ۵ فاز نزولی را به خود دیده و تاکنون سابقه تجربه دو دوره خرسی در یک سال وجود نداشته است. شکسته شدن پیدرپی کفهای حمایتی، فعال شدن حد ضرر معاملهگران در بسیاری از نمادها، هراس از تداوم افت قیمت سهام و جو هیجانی ناشی از کاهش نرخ دلار از مهمترین دلایلی است که برای وضعیت این روزهای بورس تهران میتوان عنوان کرد. در این میان سیاستگذار بورسی نیز با نگاه پوپولیستی خود سبب فرسایشی شدن اصلاح قیمتها شده است. جایی که عزمی برای حذف دامنه نوسان و رسیدن سریع قیمتها به تعادل دیده نمیشود.
معاملات شنبه با افت ۵/ ۳ درصدی شاخص کل بورس به پایان رسید و نماگر سهام به کمترین سطح از ۲۵ خردادماه نزول کرد تا علاوهبر شکستن مرز مقاومتی ۲/ ۱ میلیون واحد، برای دومین بار در سالجاری، شاهد تغییر روند بازار و ورود به فاز خرسی باشیم. ارزش معاملات خرد هم روز شنبه کاهش چشمگیری داشت و به کمترین مقدار خود از یک ماه پیش رسید. بررسیها نشان میدهد در نیمقرن فعالیت بورس تهران، این بازار تنها ۵ فاز نزولی را به خود دیده و تاکنون سابقه تجربه دو دوره خرسی در یک سال وجود نداشته است. شکسته شدن پیدرپی کفهای حمایتی، فعال شدن حد ضرر معاملهگران در بسیاری از نمادها، هراس از تداوم افت قیمت سهام و جو هیجانی ناشی از کاهش نرخ دلار از مهمترین دلایلی است که برای وضعیت این روزهای بورس تهران میتوان عنوان کرد. در این میان سیاستگذار بورسی نیز با نگاه پوپولیستی خود سبب فرسایشی شدن اصلاح قیمتها شده است. جایی که عزمی برای حذف دامنه نوسان و رسیدن سریع قیمتها به تعادل دیده نمیشود.
بورس تهران در یک روز نیمهتعطیل بیشترین افت در یک ماه اخیر را تجربه کرد و با کاهش ۵/ ۳ درصدی، ابرکانال ۲/ ۱ میلیون واحد را نیز واگذار کرد و به کمترین سطح از ۲۵خرداد رسید. فشار فروش در این روز معاملاتی آنچنان زیاد بود که ۹۰ درصد از سهام بورسی، معاملات روزانه خود را با افت قیمت به پایان رساندند که قریب به اتفاق این نمادها با صفهای سنگین فروش مواجه بودند. شکسته شدن کفهای حمایتی، فعال شدن حد ضرر چارتریست در بسیاری از نمادها، هراس از ادامهدار بودن افت قیمتها و جو روانی ناشی از کاهش نرخ دلار از مهمترین دلایلی است که برای وضعیت این روزهای بورس تهران میتوان عنوان کرد.شاخص کل بورس تهران پس از آنکه افتی سه ماهه را تجربه کرد و بیش از ۴۲ درصد از ارتفاع خود را از دست داد، در دوم آبان به کف یک میلیون و ۲۱۱ هزار واحد رسید. پس از آن شاهد بازگشت مجدد این نماگر به مدار صعودی بودیم. بهطوری که تنها در ۱۴ روز کاری، با رشد بیش از ۲۰ درصدی از کف، بازار سهام تغییر فاز داد و به اصطلاح «گاوی» شد. این شرایط اما دوام چندانی نداشت و تنها هشت روز دیگر شاهد ثبت ارقام مثبت در کارنامه این بازار بودیم. شاخص تا محدوده یک میلیون و ۵۲۷ هزار واحد پیش رفت اما مجال برای رشد بیشتر نیافت و سهام باز هم کاهشی شدند. حال پس از گذشت ۲۵ روز بار دیگر بورس تهران وارد فاز خرسی شد. شاید اولین باری باشد که در یک سال شاهد تغییر فاز چندباره بازار سهام هستیم. آخرین بار ۶ شهریور بود که دماسنج اصلی بازار سهام پس از تجربه رشدی پرشتاب و افسارگسیخته در محدوده یک میلیون و ۶۶۲ هزار واحدی وارد فاز خرسی شده بود. در پاییز سال ۹۷ نیز اتفاقی مشابه رخ داد. در آن سال بورس تهران برای ۵۵ روز معاملاتی (از ۹ مهر تا پایان آذر۹۷) در مسیر کاهشی پیش رفت و سرانجام با ثبت افت ۱۵/ ۲۰ درصدی به فاز خرسی فرو رفت. اما تغییر فاز چندباره در یک سال اتفاقی نادر بود که در اوج هیجانات منفی به وقوع پیوست.
فوبیای ریزش ادامهدار سهام
یکی از مسائلی که ماحصل افزایش تعداد بورساولیها در سال جاری است، ترس از صفر شدن قیمت سهام است. فوبیایی که سبب شده تا رفتارها غیرمنطقی به نظر برسد و معاملهگران فرار را بر قرار ترجیح دهند. در ادبیات مالی رفتاری به دو اصطلاح «زیانگریزی» (loss aversion) و «ریسکگریزی» (risk aversion) برخورد میکنیم. ریسکگریزی اینگونه تعریف میشود که همواره گزینههایی که سود مطمئنی با ریسک پایینتر دارند جذابیت یا مطلوبیت بیشتری به سرمایهگذار میدهند، اما در زیانگریزی احساس سرمایهگذار تشریح میشود. افراد عموما در مواجهه با زیان محتاطتر بوده و همین امر سبب بروز رفتارهای غیرعقلایی میشود. با یک مثال ساده فرض کنید گاو و خرس در وال استریت چیست؟ یک سرمایهگذار در یک ماه ۱۰۰ میلیون تومان سود کسب کرده است و در ماه بعد به دلیل تغییر روند همان ۱۰۰ میلیون تومان را از دست داده است. اگر هزینه فرصت این سرمایهگذاری را در نظر نگیریم، نباید تغییر در مطلوبیت وی ایجاد شده باشد. اما در واقعیت و بنا به نظرات مالی – رفتاری این سرمایهگذار با کاهش مطلوبیت مواجه شده است. در واقع اثر بالاتر زیان بوده که مطلوبیت فرد را منفی کرده آن نیز در حالی که تغییری در داراییهای وی ایجاد نشده است. در چنین شرایطی طبیعی است که سرمایهگذاری که در دوره رونق نیز توجه چندانی به تحلیلها نداشت، اکنون در مواجهه با زیان بسیار غیرمنطقیتر رفتار کند.
کفی که از دست رفت؛ ضررهایی که فعال شد
افت قیمت سهام در معاملات روز شنبه سبب شد تا نه تنها کف پیشین شاخص کل سهام یعنی یک میلیون و ۲۱۱ هزار واحد از دست بروند، بلکه این نماگر ابرکانال ۲/ ۱ میلیون واحد را نیز ترک کند. مرزی روانی که پیشتر شاخص کل با برخورد به آن تغییر مسیر داده بود، اما روز شنبه این اتفاق نیفتاد و صفهای سنگین فروش ۵هزار میلیارد تومانی در این روز، احتمال ریزش بیشتری را نیز میدهند. در این میان کف حمایتی (تکنیکال) یک میلیون و ۱۷۰ هزار واحد پیشروی فعالان این بازار قرار دارد. پیش از این نیز عنوان شده بود که به دنبال افت قیمت سهام در عموم نمادهای معاملاتی، حد ضرر بسیاری از چارتریستها فعال شده و این دسته از بازیگران دست به ماشه فروش شدهاند. حال در صورت از دست رفتن کف بعدی تکنیکال، احتمالا افزایش فشار فروش از سوی این دسته از بورسبازان وجود دارد. به ویژه آنکه بخش عمده معاملهگران این روزها بازار سهام را تازهواردانی تشکیل میدهند که اغلب نگاهی کوتاهمدت داشته و با استفاده از تحلیلهای نموداری دادوستد میکنند.
ریزش دلار تا کجا؟
کاهش ریسکهای سیستماتیک در سه روز پایانی ریاستجمهوری دونالد ترامپ و همزمان با آن اظهارات رئیسدولت در خصوص نرخ دلار ۱۵ هزار تومانی در سال آینده تاثیر خود را بر بازار ارز به جا گذاشته است. در این میان روز گذشته اعداد و ارقام حکایت از شکننده بودن مرز ۲۲هزار تومانی داشت. این مهم یکی دیگر از عوامل تشدیدکننده فشار فروش در بازار سهام است. جایی که بیش از ۶۰ درصد از شرکتهای بورسی را کالاییهایی تشکیل میدهند که بر سودسازی آنها رابطه مستقیمی با نرخ دلار دارد. این در حالی است که برخی کارشناسان ارزشی بازار سهام معتقدند که سهام بزرگ و بنیادی بورس حتی با دلار ۱۷ هزار تومانی نیز با انحراف ۵ تا ۱۰درصدی در همین محدوده قیمتی، ارزنده هستند و روند کاهشی چندانی نخواهند داشت.
کوچ نقدینگی حقیقی از بورس؟
در روزی که شاخص کل بورس تهران بیشترین افت از ۲۵ آذرماه را ثبت کرد، ششمین خروج سنگین حقیقی در تاریخ این بازار رقم خورد. به این ترتیب روز شنبه سهامی به ارزش ۲ هزار و ۶۱ میلیارد تومان از سبد سهام معاملهگران خرد بازار به پرتفوی حقوقیها منتقل شد. اما آیا این پول در حال حرکت به دیگر گزینههای سرمایهگذاری است. نگاهی گذرا به رقبای بازار سهام نشان میدهد در حال حاضر هیچ گزینه جذابی پیشروی سرمایهگذاران قرار ندارد. دلار و سکه با کاهش ریسکهای سیستماتیک در حال تخلیه حباب به وجود آمده در ماههای گذشته هستند. مسکن و خودرو نیز شرایط مشابهی را تجربه میکنند و آمار و ارقام از کاهش قیمتها در این دو بازار حکایت دارد. بازار طلا نیز نه تنها به پول بزرگ نیاز دارد بلکه از جذابیت چندانی نیز برخوردار نیست. تنها گزینه پیشرو سرمایهگذاری در سپردههای پسانداز با سودهای کمتر از ۱۰ درصد است. به نظر میرسد پولهای خارج شده از گردونه معاملات سهام، بهطور کامل از این بازار پرریسک دل نکندهاند و در حال ارزیابی بازار و قیمتها و پیدا کردن نقطه ورود مجدد هستند. در این میان برخی کارگزاریها بهطور خودکار مانده حساب مشتریان خود را در صندوق زیرمجموعه سرمایهگذاری میکنند. شاید به این دلیل است که آمارها حکایت از ورود نقدینگی طی روزهای گذشته به صندوقهای با درآمد ثابت داشته است.
نگرانی پوپولیستی از حذف هیجانساز بورس
به جرات میتوان گفت یکی از کورترین گرههای بورس تهران که در شرایط هیجانی چه مثبت و چه منفی، بیشتر خود را نشان میدهد، محدودیت دامنه نوسان است. قانونی خودساخته که سبب شد سهام ناتوان از پیداکردن نقطه تعادلی باشند و با تشدید هیجان در صفوف فروشی که روز به روز سنگینتر میشوند، امیدی به بازگشت روزهای سبز نباشد. سیاستگذار بورسی نیز که از ابتدا و همانند دیگر بخشهای کشور سیاستی پوپولیستی را در پیش گرفته، با نگرانی از پاسخگویی به سهامداران بابت این محدودیت صفساز، به افزایش زیان در این بازار دامن زده است.
دو روی سکه بازارها
بازار خرسی (Bear market) و بازار گاوی (Bull market)؛ دو واژهای که به گوش همه فعالان بازارهای سرمایهگذاری آشنا است. حتی اگر درخصوص معنای واقعی آن اطلاعاتی نداشته باشند. قبل از اینکه به وضعیت بورس تهران و فاصله تا فاز خرسی وارد شویم، لازم است نگاهی کلی به دو اصلاح مزبور داشته باشیم. بازار خرسی و گاوی چیست؟ چرا از این واژهها در زمان صعود و نزول بازارها استفاده میشود؟ بورس نیویورک یکی از بزرگترین بازارهای مالی است که در والاستریت بنا شده است. چند متر مانده به درب ورودی بورس نیویورک دو مجسمه گاو و خرس در وال استریت چیست؟ بزرگ دیده میشود. مجسمه برنزی یک گاو بزرگ که در مقابل یک خرس تنومند قرار گرفته است. مجسمه «گاو» معرف همه سرمایهگذارانی است که ریسکپذیری زیادی دارند و معتقدند ظرفیت رشد در بازار وجود دارد و مجسمه «خرس» نمادی از سرمایهگذارانی است که میترسند بازار با افت مواجه شود. اما چرایی این نامگذاری به رفتار دو حیوان مذکور در زمان مبارزه بازمیگردد. گاوها هنگام مبارزه و جنگ، با حرکت دادن سر و شاخ خود از پایین به بالا سعی در ضربه زدن به دشمن دارند و به عبارتی حریف خود را به بالا پرت میکنند. در خرس اما عکس این موضوع صادق است. خرسها در نبرد، همواره با دستان پرقدرت و ضربات از بالا به پایین دستها، به حریف ضربه زده و آن را شکست میدهند. از اینرو بازار صعودی به بازار گاوی و بازار نزولی به بازار خرسی معروف است. اما افزایش یا کاهش قیمتها در یک روز یا یک هفته نشان از گاوی یا خرسی بودن آن بازار نیست، بلکه آنچه نوع بازار را مشخص میکند، روند بلندمدت آن است. بر اساس تعاریف مالی-رفتاری، زمانی که نماگر یک بازار نسبت به سقف پیشین خود با کاهش بیش از ۲۰ درصدی مواجه شود، از اصطلاح بازار خرسی استفاده میشود.
بورس وارد فاز گاوی شد!
بورسبازان پس از برگشت از تعطیلات ۶روزه کرونایی، شاهد رشد ۹/ ۰درصدی شاخص کل بودند. به این ترتیب شاخص کل از کف پیشین خود بیش از ۲۰درصد فاصله گرفت و برای نخستینبار در سال۱۴۰۰ وارد فاز گاوی شد.
تغییر فازی که ۳۹روز زمان برد. عدم تمایل دلار برای ریزش، کمرنگ بودن احتمال احیای برجام در کوتاهمدت، فعال شدن ثانیهشمار آغاز بهکار دولت سیزدهم، تعدیل مناسب P/ E آیندهنگر بازار در کنار احساس رضایت بورس بازان از وضعیت نرخ بهره بین بانکی، شتابدهندههای بورس در مسیر صعودی است.
معاملات بورس تهران پس از تعطیلات ۶ روزه کرونایی و توقف معاملات بازار سهام برای ۳ روز کاری گذشته، با رشد بیش از ۹/ ۰ درصدی شاخص کل استارت خورد تا این نماگر با قرار گرفتن از ارتفاع یکمیلیون و ۳۲۳ هزار واحدی، حدود ۸/ ۲۰ درصد از کف اخیر خود فاصله گرفته و به اصلاح وارد فاز گاوی شود. این نخستین فاز صعودی شکل گرفته در سال ۱۴۰۰ بهشمار میرود. اما چه عواملی سبب شده تا نخستین فاز صعودی در بورس ۱۴۰۰ رقم بخورد؟ آیا رشد اینبار بازار سهام ادامه خواهد یافت؟ آیا زمان مناسبی برای ورود به این بازار پرریسک فرارسیده است؟ سوالاتی که این روزها فعالان بورسی و صاحبان نقدینگی بارها از خود میپرسند و شاید به دلیل تجربه تلخ بورس۹۹ نمیتوانند جوابی برای آنها بیابند.مدت زمانی طولانی فعالان بازار سهام با اصلاح فرسایشی قیمت ها و شاخصکل مواجه شدند. بازهای که برای ۱۰ ماه به طول انجامید و در این مدت شاهد ورود دو خرس به این بازار بودیم.
خرس اول اوایل شهریور ۹۹ در این بازار ظاهر شد. روندی نزولی که تنها پس از ۱۰ روز از آغاز عقبگرد دماسنج تالار شیشهای از قله تاریخی دو میلیون و ۷۸ هزار واحد رقم خورد و تا ۲۰ آبانماه ادامه پیدا کرد. در این مدت حدودا سه ماهه شاهد ریزش ۴۲درصدی شاخص کل بودیم. پس از آن بهطور موقت بازار سهام تغییر فاز داد و پس از ۱۴ روز کاری مثبت، وارد فاز گاوی (صعودی) شد. روندی که البته با وجود تمام خوشبینیها پایدار نماند و شاخصکل پس از ثبت یک رشد ۲۶درصدی، مجددا ترجیح داد روزهای قرمزی را به معاملهگران بازار سهام نشان دهد. به این ترتیب خرس دوم ۲۷ دیماه ۹۹ مجددا به بورس بازگشت و این روند کاهشی تا ۳ خردادماه ادامه داشت. اصلاحی که البته با فاز نزولی گذشته متفاوت بود و با ثبت رفتاری سینوسی نهایتا افتی ۳/ ۲۸ درصدی در کارنامه این بازار ثبت کرد. از اوایل خردادماه اما بورس پس از ثبت کف یکمیلیون و ۹۵ هزار واحد تصمیم گرفت مجددا روی دیگر خود را به فعالان بازار که از روند اصلاحی ۱۰ ماهه خسته شده بودند، نشان دهد. رشدی آهسته و ملایم که پس از انتخابات ریاستجمهوری شکلی جدیتر به خود گرفت بهطوری که ۵ هفته متوالی است شاخص با رشد به کار خود پایان میدهد و در دو ماه گذشته نیز ارقامی مثبت در میانگین معاملات روزانه بازار به ثبت رسیده است.
محرکهای روند صعودی
بورس در حالی روز گذشته با افزایش ارتفاع ۸/ ۲۰درصدی وارد فاز گاوی شد که عواملی چند برای این روند صعودی میتوان نام برد.
نرخ دلار: روز گذشته تا ساعت ۱۶ نرخ دلار در بازار آزاد به مرز ۲۵هزار تومان نزدیک شد. به این ترتیب سهامدارانی که طی ماههای گذشته نگران از کاهش شدید قیمت این اسکناس آمریکایی، چوب حراج به دارایی خود در بازار سهام زده بودند، این روزها کمی نسبت به وضعیت آتی آن مطمئنتر شدهاند و حداقل دیگر نگران سقوط شدید آن نیستند. این موضوع برای بورس تهران که ۶۰ درصد از ارزش بازار آن را شرکتهای صادراتی و کامودیتیمحور تشکیل دادهاند از اهمیت بسزایی برخوردار است. نرخ ارز، نسبت برابری واحد پولی داخل در مقایسه با سایر ارزها بهعنوان یکی از عوامل کلان اقتصادی، همواره موردتوجه جامعه اقتصادی و مالی بوده است.
در صورت رشد نرخ ارز بهویژه دلار، محصولات تولیدی شرکتهای کامودیتیمحور با قیمت بالاتری بهفروش میرسند (با فرض ثبات قیمتهای جهانی) و سودآوری بیشتری نصیب این گاو و خرس در وال استریت چیست؟ بنگاهها میشود. در شرایط کنونی، این موضوع درباره نیمی از شرکتهای بورسی صدق میکند. در حالحاضر نمادهای فعال در گروههای کامودیتی بازار سهام شامل پتروشیمیها، فلزیها، معدنیها، پالایشیها، سیمانیها و دیگر صنایع کالایی سهامی از رشد نرخ ارز اثر مثبت میپذیرند.
هرکدام از صنایع بر اساس شرایط تولید با نوسانات نرخ ارز درگیر هستند. در ادامه هلدینگها و شرکتهای سرمایهگذار که سهامدار این شرکتها هستند نیز بالطبع از نوسانات سودآوری شرکتهای زیرمجموعه اثر میپذیرند. در واقع نرخ ارز، قیمت نسبی پول خارجی به پول داخلی است که بهعنوان یکی از عوامل کلان اقتصادی، همواره موردتوجه جامعه اقتصادی و مالی بوده است. این نرخ بیانگر شرایط اقتصادی کشور بوده و عاملی برای مقایسه اقتصاد ملی با اقتصاد سایر ملل است. در این میان با توجه به صادراتی و وارداتی بودن شرکتهای فعال در بازار سهام و میزان وابستگی آنها به نرخ ارز، نوسانات نرخ ارز میتواند تاثیرات متفاوتی بر منابع پذیرفته شده در بورس و شرکتها بگذارد. بهعبارتی دیگر در صورتیکه یک بنگاه اقتصادی برای تامین مواد اولیه، خرید تجهیزات و تکنولوژی تولید از تقاضاکنندگان ارز باشد، تغییرات نرخ ارز میتواند برنامههای تولیدی این شرکتها را دستخوش تغییراتی کرده و بهای تمامشده محصولات تولیدی این دسته از بنگاهها را افزایش یا کاهش دهد. موضوعی که طبیعتا ارزش سهام این شرکتها را نیز دچار نوساناتی میکند. در مقابل افزایش نرخ ارز برای شرکتهای صادراتمحور، اثری مثبت در پی دارد. بر این اساس در صورت رشد نرخ ارز بهویژه دلار، محصولات تولیدی این کشورها با قیمت بالاتری به فروش رفته و سودآوری بیشتری نصیب شرکتهای صادرکننده میشود. در شرایط کنونی، این موضوع درباره نیمی از شرکتهای بورسی صدق میکند. البته میزان تاثیرپذیری شرکتها از افزایش نرخ دلار، بسته به نوع فعالیت و وابستگی آنها به ارز متفاوت گاو و خرس در وال استریت چیست؟ است.
مذاکرات برجامی: نشستهای بینالمللی برای احیای برجام از آنجاییکه میتواند به رفع تحریم ها و گشایشهای اقتصادی بینجامد، برای بازار سهام از اهمیت بسزایی برخوردار است. اما روی دیگر سکه احیای برجام، کاهش نرخ دلار است که چندان به مزاج بورسبازان خوش نمیآید. به جرات میتوان گفت برای سهامدارانی که چندان از سواد تحلیلی برخوردار نیستند، رشد نرخ دلار از اهمیت بالاتری نسبت به احیای برجام برخوردار است. شاید به همین دلیل است که بورس تهران بیش از آنکه بر تحلیلهای بنیادی استوار باشد، به تورم نگاه میکند. در هفتهها و ماههای اخیر اما چشمانداز توافق طرفین برجامی چندان راضیکننده نبود و حالا فعالان بازارها به این نتیجه رسیدهاند که به این زودی نباید منتظر احیای برجام و در نتیجه کاهش نرخ دلار بود، از اینرو شاهد تحرک تقاضا در کلیت بازار هستیم.
تغییر دولت: تنها ۱۰ روز دیگر تا روی کار آمدن دولت سیزدهم باقیمانده و سرمایه گذارانی که با توجه به صحبتهای مطرحشده از سوی ابراهیم رئیسی درباره مقابله با رانت و فساد و همچنین برچیده شدن بساط قیمتگذاری دستوری و البته شعار حمایت از بازار سهام در مناظرهها و تبلیغات انتخابات شنیدهاند، حالا در انتظار آغاز به کار این دولت هستند. درست از زمان اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری بود که رشد قیمت سهام در تالار شیشهای جدیتر شد و حالا هرچه به زمان تحلیف یعنی ۱۴ مردادماه نزدیکتر میشویم، فضای بازار نیز جوی صعودیتر به خود میگیرد.
قیمتهای جذاب: پیشتر نیز اشاره شد که پس از اصلاح ۱۰ ماهه قیمت سهام، حالا سرمایهگذاران به این نتیجه رسیدهاند که دیگر نباید انتظار داشت قیمت سهام با افت جدیتری مواجه شود. در این میان حالا نسبت P/ E بازار بهعنوان یکی از متغیرهای مهم در تحلیل فاندامنتال بر اساس آخرین گزارش اجماع تحلیلگران به ۷/ ۶ واحد رسیده است. مرداد ۹۹ بود که با اوجگیری قیمتها و رسیدن شاخصکل به سطح باورنکردنی ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحدی، نسبت قیمت به درآمد آیندهنگر بازار نیز از سطح تاریخی کمتر از ۷ مرتبه به ۲۲ واحد رسید. در این برهه زمانی P/ E آیندهنگر برای سهام کوچکتر ۳۲واحد و برای بزرگترها ۲۰ مرتبه بود.
با آغاز اصلاح بازار و تخلیه حباب شکلگرفته نیز سهام با ارزش بازار پایین به دلیل گرفتارشدن از صفوف سنگین فروش و نقدشوندگی بسیار پایین در پرکردن حجم مبنا ناتوان ماندند و قیمت پایانی این دسته از سهام آنچنان که باید افت نکرد و به اصطلاح در روند اصلاح قیمت نیز درجا زدند و تا چندی پیش از نظر بازار گران تلقی میشدند. حال آخرین گزارش اجماع تحلیلگران نشان میدهد نسبت قیمت به درآمد آیندهنگر برای گروههای با ارزش بازار بالا ۶/ ۶ مرتبه و برای کوچکترها ۵/ ۸ واحد است تا علاوه بر بزرگان بورسی حالا کوچکترها نیز از نگاه سرمایهگذاران برای خرید جذاب قلمداد شوند.
نرخ بهره بینبانکی: در کشوری که نرخ بهره بانکی بهصورت دستوری تعیین میشود، شاید آنچنان که در همه دنیا اتفاق میافتد، نرخ بهره بین بانکی حداقل برای سرمایهگذاران بازار سهام اهمیت نداشته باشد اما در بورس تهران، عموم سهامداران از افت نرخ بهره بانکی خوشنود شده و به نوعی آن را سیگنالی برای خرید ارزیابی میکنند. حالا حدود یک ماه و نیم است که نرخ بهره بانکی در محدود ۱۸ درصد در نوسان است و سهامداران در انتظار کوچ سرمایهها از بازار پول به سمت بازار سهام هستند و آن را یکی از شتابدهندههای صعود بورس میدانند.
زمان حذف محدودیتها نرسیده است؟
اواسط تیرماه بود که رئیس سازمان بورس و اوراق بهاردار در مصاحبهای با تاکید مجدد بر لزوم افزایش دامنه نوسان عنوان کرد: «طبق مصوبه شورایعالی بورس، بورس یک مسیری را پیش میبرد که هر ماه نیمدرصد به دامنه نوسان اضافه شود و در نهایت به مرحلهای برسیم که انگار دامنه نوسان وجود ندارد». وی پیشتر نیز گفته بود: «از نظر من بازار خوب، بازاری است که یا دامنه نوسان نداشته باشد یا دامنه آن گسترده باشد.» هر چند از آن زمان تاکنون خبری تکمیلی از سرنوشت دامنه نوسان به بازار مخابره نشده است اما در حالحاضر عموم کارشناسان بورسی، بر رفع این محدودیت تاکید دارند و بهنظر میرسد شرایط فعلی میتواند فرصتی طلایی برای رهایی از این محدودیت صفساز باشد. محدودیتی که متهم اصلی تمامی ابرنوسانهای رخ داده در سالهای گذشته بورس تهران بوده و تحلیل را از این بازار دور کرده است.
مفهوم خرس و گاو در بازارهای مالی
بازار خرسی (Bear market) و بازار گاوی (Bull market)؛ دو واژهای که به گوش همه فعالان بازارهای سرمایهگذاری آشنا است حتی اگر درباره معنای واقعی آن اطلاعاتی نداشته باشند. قبل از اینکه به وضعیت بورس تهران و فاصله تا فازخرسی وارد شویم، لازم است نگاهی کلی به دو اصلاح مزبور داشته باشیم. بازار خرسی و گاوی چیست؟ چرا از این واژهها در زمان صعود و نزول بازارها استفاده میشود؟ بورسنیویورک یکی از بزرگترین بازارهای مالی است که گاو و خرس در وال استریت چیست؟ در والاستریت بنا شده است. چند متر مانده به درب ورودی بورس نیویورک دو مجسمه بزرگ دیده میشود. مجسمه برنزی یک گاو بزرگ که در مقابل یک خرس تنومند قرار گرفته است. مجسمه «گاو» معرف همه سرمایهگذارانی است که ریسکپذیری زیادی دارند و معتقدند ظرفیت رشد در بازار وجود دارد و مجسمه «خرس» نمادی از سرمایهگذارانی است که میترسند بازار با افت مواجه شود. اما چرایی این نامگذاری به رفتار دو حیوان مذکور در زمان مبارزه بازمیگردد.
گاوها هنگام مبارزه و جنگ، با حرکت دادن سر و شاخ خود از پایین به بالا سعی در ضربهزدن به دشمن دارند و بهعبارتی حریف خود را به بالا پرت میکنند. در خرس اما عکس این موضوع صادق است. خرسها در نبرد، همواره با دستان پر قدرت و ضربات از بالا به پایین دستها، به حریف ضربه زده و آن را شکست میدهند. از اینرو بازار صعودی به بازار گاوی و بازار نزولی به بازار خرسی معروف است. اما افزایش یا کاهش قیمتها در یک روز یا یک هفته نشان از گاوی یا خرسی بودن آن بازار نیست، بلکه آنچه نوع بازار را مشخص میکند، روند بلندمدت آن است. بر اساس تعاریف مالی-رفتاری، زمانیکه نماگر یک بازار نسبت به سقف پیشین خود با کاهش (افزایش)بیش از ۲۰درصدی مواجه شود، از اصطلاح بازار خرسی (گاوی) استفاده میشود.
معنای نماد ۴ حیوان گاو،خرس،خوک وگوسفند در بازار سهام
نماد ۴ حیوان گاو،خرس،خوک وگوسفند در بازار سهام معنای گاو خرس خوک گوسفند در بازارهای مالی نام وال استریت برگرفته از نام دیواری است که در بالای منهتن کشیده شده بود تا زیستگاه احشام را از محل زندگی مردم جدا کند و از ورود حیوانات به داخل شهر جلوگیری کند. به یاد بود آن دوران […]
نماد ۴ حیوان گاو،خرس،خوک وگوسفند در بازار سهام
معنای گاو خرس خوک گوسفند در بازارهای مالی
نام وال استریت برگرفته از نام دیواری است که در بالای منهتن کشیده شده بود تا زیستگاه احشام را از محل زندگی مردم جدا کند و از ورود حیوانات به داخل شهر جلوگیری کند.
به یاد بود آن دوران در وال استریت از چهار حیوان به عنوان نماد نام برده می شود . گاو – خرس – خوک و گوسفند. معامله گران می گویند گاوها و خرس ها پول در می آورند اما خوک ها و گوسفندها قربانی می شوند.
یک گاو با شاخ هایش می جنگد و به وسیله آن حریف را به سمت بالا پرتاب می کند. گاوها خریداران هستند کسانی که روندهای صعودی را تشخیص می دهند و از افزایش قیمت پول در می آورند.
اما یک خرس با پنجه هایش حریف را به زمین می کوبد خرس ها فروشندگانی هستند که با گاو و خرس در وال استریت چیست؟ فروش در روندهای نزولی از ریزش قیمت به سود می رسند.
خوک ها نماد طمع کارانند زمانی که برای برآوردن حس طمع خود دست به معامله می زنند خود را قربانی می کنند. بعضی از خوک ها اقدام به معاملاتی با حجم بسیار بالا نسبت به میزان سرمایه شان می کنند که با یک نوسان کوچک بر خلاف جهت معامله شان نابود می شوند و خوک های دیگر به امید سودهای بیشتر و بزرگ تر آن قدر در معامله ای که به سود نشسته است می مانند تا جهت بازار عوض می شود و همان سود را نیز از دست می دهند.
گوسفندها بسیار منفعل و ترسو عمل می کنند و منتظر می مانند تا از روند حاکم و اساتید اعظم و نظرات دیگران پیروی کنند. آن ها شاخ گاو بر سر خود می گذارند و گاهی نیز لباس خرس می پوشند گاو و خرس در وال استریت چیست؟ و سعی می کنند که مثل آنها رفتار کنند. گوسفندها را می توان از روی بع بع کردن های سوزناکشان زمانی که بازار دچار تغییر و نوسان می شود شناخت.
زمانی که بازار باز می شود گاوها می خرند – خرس ها می فروشند – خوک ها و گوسفندها زیر دست و پا له می شوند و معامله گرانی که هنوز تصمیم نگرفته اند خارج از گود به نظاره می نشینند.
دیدگاه شما