مرکز اسناد انقلاب اسلامی
نمونه‌هایی از خباثت سفارت‌های امریکا در کشورهای جهان/ سفارتخانههای امریکا محل ایجاد به هم ریختگی در اوضاع کشورها است/ نقش سفارت امریکا در جنایت‌های رژیم صهیونیستی
جواد منصوری گفت: سفارتخانههای امریکا در کشورهای مختلف علاوه بر نقش دیپلماتیک، نقشه‌های بلند مدت برای تسلط بر کشورها را در حال اجرا دارد. سفارت امریکا در هرجای دنیا که بتواند در به هم ریختن کشورها تاثیرگذار باشد و سلطه امریکا را حاکم کند، به هیچ عنوان کوتاهی نمی‌کند.
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی- محمد جعفربگلو؛ سفارتخانههای امریکا در کشورهای مختلف جهان، همواره به عنوان مقری برای توطئه‌چینی علیه مردم آن کشورها عمل کرده و کوشیده است خواسته‌های امریکا را از دریچه جاسوسی و نفوذ اعمال کند. نمونه‌های فراوانی نیز وجود دارد که نشانگر ایفای نقش سفارت امریکا در فتنه‌انگیزی‌ها و توطئه‌چینی‌های در سراسر جهان است.
این موضوع شاید برای ایرانیان ملموس‌تر باشد، چرا که سفارت امریکا در تهران از کودتای 28 مرداد 1332 تا روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی پایگاه توطئه‌چینی علیه ملت ایران بوده است. اما علاوه بر ایران، در بسیاری از کشورها نیز می‌توان رد پای سفارت امریکا را در مناقشات داخلی آن کشورها مشاهده کرد. توطئه‌چینی‌های سفارت امریکا در کشورهایی چون عراق، پاکستان، لیبی، برزیل، شیلی، کاستاریکا و . تنها نمونه‌هایی از این دست هستند.
بررسی اقدامات و فعالیت‌های سفارت امریکا در طول تاریخ در کشورهای مختلف جهان مسئله‌ای است که نیاز به واکاوی بیشتری دارد. از این رو برای بررسی این موضوع به سراغ دکتر جواد منصوری رفتیم و پای گفتگو با او نشستیم.
جواد منصوری کسی است که با مسائل بین‌المللی آشناست و مطالعات و پژوهش‌های فراوانی پیرامون امریکا انجام داده است.
"آمریکا و خاورمیانه"، "چالش‌های ایران و آمریکا"، "نظام سلطه در قرن ۲۱" ، "25 سال حاکمیت آمریکا در ایران" و "شناخت استکبار جهانی" تالیفات او در این زمینه است.
همچنین وی که از سال 1360 تا 67 معاون آسیا و اقیانوسیه وزیر امور خارجه بوده، آشنایی فراوانی با سبک سلطه‌جویانه امریکا در نقاط مختلف جهان دارد. به علاوه به دلیل فعالیت دیپلماتیک در پاکستان و چین شاهد بسیاری از توطئه‌چینی‌های سفارت امریکا در این کشورها بوده است.
منصوری معتقد است سفارت‌های امریکا در هر کشور، در راستای تسلط بر آن کشور گام برمی‌دارد. او در این رابطه میگوید: سفارتخانههای امریکا در کشورهای مختلف علاوه بر نقش دیپلماتیک، نقشه‌های بلند مدت برای تسلط بر کشورها را در حال اجرا دارد. لذا تعداد اعضای سفارت‌های امریکا در دنیا بسیار زیاد است. یعنی بیش از حد متعارف است و بعضا حتی چند هزار نفر در یک سفارتخانه کار می‌کنند، در حالی که اعضا و کارکنان در سفارتخانههای اروپایی حتی به چند ده نفر هم نمی‌رسد.
او توطئه‌چینی‌های سفارت امریکا را دلیل اصلی مقابله مردم در کشورهای مختلف با سفارت این کشور می‌داند و میگوید: بارها اتفاق افتاده که اعضای سفارتخانههای امریکا در کشورهای مختلف را یا اخراج کرده‌اند و یا به اشکال دیگری محدود می‌کنند.
وی که به مدت 4 سال سفیر جمهوری اسلامی ایران در پاکستان بوده است، درباره خباثت‌های سفارت امریکا در این کشور میگوید: در پاکستان، اقدامات سفارت امریکا بسیار گسترده بوده و هنوز هم هست. سفارت امریکا آزادی عمل کاملی در پاکستان دارد و امریکایی‌ها با هزینه‌های قابل ملاحظه‌ای، افرادی را به عنوان عوامل خودشان خریداری می‌کنند و به این دلیل از لحاظ شبکه اطلاعاتی در یک وضعیت مسلط بر کشور پاکستان قرار دارند.
به عقیده جواد منصوری، سفارتخانههای امریکا محل ایجاد به هم ریختگی در اوضاع کشورها است. وی همچنین نقش سفارت امریکا در جنگ‌افروزی در منطقه غرب آسیا و نیز نقش آن در قتل‌عام مردم فلسطین و جنایت‌های رژیم صهیونیستی را مورد واکاوی قرار می‌دهد.
مشروح گفتگوی جواد منصوری با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی را در ادامه می‌خوانید.
سفارتخانههای امریکا در کشورهای مختلف جهان چه نقشی در آشوب‌‌آفرینی در آن کشورها دارد؟ هدف امریکا از اعمال نفوذ از طریق سفارت‌هایش در کشورهای مختلف جهان چیست؟
جواد منصوری: بسم‌الله الرحمن الرحیم. دولت آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم، به عنوان یک دولت تهاجمی، بنای سلطه بر جهان را جزء سیاست دائمی خودش قرار داد و در این میان تبعا نقش سفارت آمریکا در کشورهای مختلف در راستای اجرای این سیاست، بسیار مهم است. به عبارت دیگر سفارت‌های امریکا در هر کشور، در راستای تسلط بر آن کشور گام برمی‌دارد و نه به عنوان نمایندگی دولت امریکا در آنجا. لذا تعداد اعضای سفارت‌های امریکا در دنیا بسیار زیاد است. یعنی بیش از حد متعارف است و بعضا حتی چند هزار نفر در یک سفارتخانه کار می‌کنند در حالی که اعضا و کارکنان سفارت در سفارتخانههای اروپایی حتی به چند ده نفر هم نمی‌رسد. این نشان می‌دهد که سفارتخانههای امریکا در کشورهای مختلف علاوه بر نقش دیپلماتیک، نقشه‌های بلند مدت برای تسلط بر کشورها را در حال اجرا دارد. اینکه تا چه اندازه موفق بشوند این نقشه‌ها را اجرا کنند تابعی است از مسائل و تحولاتی که در آن کشور و منطقه اتفاق می‌افتد.
در تاریخ ایران نیز شاهد فعالیت‌های سفارت امریکا هستیم. بعد از جنگ جهانی دوم، چندین نقشه مختلف علیه مردم ایران توسط سفارتخانه امریکا طراحی و اجرا شد؛ از جمله این که بعد از دومین جنگ بین‌الملل، سفارت امریکا علیه ایران با متفقین همکاری کرد و بعد از آن در قضیه کودتای 28 مرداد 1332 و بعد هم تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی و حتی پس از آن، سفارت امریکا محل رفت و آمد تمام کسانی بود که با انقلاب ملت ایران دشمن بودند و نمایندگان دولت امریکا با آنها نوعی گفت وگو و تعامل داشتند.
از این نمونه‌ها در قضایای بعد از انقلاب بسیار داشتیم؛ حتی سفارت امریکا با تجزیه‌طلبان کردستان و بعضی گروه‌های معاند دیگر هم مستقیما ارتباط داشت و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی حتی گروه‌هایی مثل اتحادیه کمونیست‌های ایران، مستقیما آلت دست سفارت امریکا بودند.
توطئه‌چینی‌های سفارت امریکا در کشورهای مختلف، چه تاثیری در رفتار متقابل مردم آن کشورها در قبال سفارت امریکا داشته است؟ و مردم کشورهای دیگر به این قبیل توطئه‌چینی‌های سفارت امریکا چه واکنشی نشان داده‌اند؟
جواد منصوری: سفارتخانههای امریکا در کشورهای جهان، در امور داخلی آن کشورها، تبعا برای مقاصد نهایی دولت امریکا و به اشکال مختلف دخالت می‌کند و این یکی از چالش‌های بزرگ سیاست خارجی امریکا با دولت‌های دیگر است و بارها اتفاق افتاده که اعضای سفارتخانههای امریکا در کشورهای مختلف را یا اخراج کرده‌اند و یا به اشکال دیگر محدود می‌کنند و به این دلیل سفارت امریکا مشابه سفارت کشورهای دیگر نیست.
علت اینکه در سال 1358 سفارت امریکا در ایران تصرف شد هم دقیقا همین بود و جالب است که حتی درباره سفارتخانههای دیگر، حضرت امام نظرشان این بود که چنین اقدامی نشود؛ اما در رابطه با تسخیر سفارت امریکا نه تنها مخالفتی نداشتند بلکه از دانشجویان پیرو خط امام حمایت هم کردند.
در جریان کودتای 28 مرداد 1332، شاهد تعامل سازمان سیا و سفارت امریکا برای ساقط کردن دولت مصدق هستیم. به نظر شما سیا چه نقشی در توطئه‌چینی‌های سفارت امریکا در کشورهای مختلف دارد؟
جواد منصوری: در داخل سفارتخانههای امریکا در نقاط مختلف جهان، بخش‌های متنوعی از دستگاه‌های امریکایی از جمله سازمان سیا وجود دارد و به عبارت دیگر دستگاه‌های مختلف امریکا هر کدام در سفارت بخشی جداگانه دارند که با هم همکاری می‌کنند و در بعضی مواقع هم این دستگاه‌ها با هم درمورد مسائل آن کشور مقیم و مسائل منطقه، اختلاف‌نظرهایی پیدا از نظر فنی بیش از حد خریداری شده است می‌کنند که این اختلاف‌نظرها را می‌توان در نوشته‌های امریکایی‌ها مشاهده کرد. مثلا سفیر امریکا تحلیلی از یک کشور و روابط با آن دارد ولی نماینده سیا تحلیل دیگری ارائه می‌کند.
دولت امریکا هم نمی‌خواهد یک دستگاه واحد در سفارت‌هایش باشد و می‌خواهد از دستگاه‌های مختلف برای مقاصد مختلف استفاده کند.
زمانی که شما سفیر ایران در پاکستان و پکن بودید، آیا فعالیت‌های توطئه‌گرانه سفارت امریکا را در آن کشورها مشاهده می‌کردید؟ چه نمونه‌هایی از این موارد در پاکستان و چین سراغ دارید؟
جواد منصوری: بله. در پاکستان، اقدامات سفارت امریکا بسیار گسترده بوده و هنوز هم هست. به دلیل اینکه دولت پاکستان وابسته امریکا است. لذا سفارت امریکا آزادی عمل کاملی در پاکستان دارد و امریکایی‌ها با هزینه‌های قابل ملاحظه‌ای، افرادی را به عنوان عوامل خودشان خریداری می‌کنند و به این دلیل از لحاظ شبکه اطلاعاتی در یک وضعیت مسلط بر کشور پاکستان قرار دارند.
به نظر شما سفارت امریکا چه نقشی در جنگ‌افروزی در منطقه غرب آسیا و کشورهایی مثل عراق و افغانستان دارد؟
جواد منصوری: سفارت امریکا در هرجای دنیا که بتواند در به هم ریختن کشورها تاثیرگذار باشد و سلطه امریکا را حاکم کند، به هیچ عنوان کوتاهی نمی‌کند.
سفارتخانههای امریکا محل ایجاد به هم ریختگی در اوضاع کشورها است و همیشه محل‌هایی برای پشتیبانی به منظور استقرار نیروهای امریکایی و یا پیگیری اهداف امریکا بوده است. بنابراین سفارتخانههای امریکا در دنیا ستاد عملیاتی برای رسیدن به اهداف نهایی آمریکا است.
سفارت امریکا در عراق پس از اشغال آن توسط دولت امریکا، عملا به مقر حکومتی دولت امریکا تبدیل شده بود.
اولین کسی که برای اداره عراق منصوب شد، تحت عنوان نماینده امریکا در عراق نصب شد. اصلا تصورشان این بود که عراق را بعدا به شکل یکی از ایالت‌های امریکا در بیاورند که البته نتوانستند. نفر بعدی را هم تحت عنوان دیگری فرستادند و سومین نفر را تحت عنوان سفیر اعزام کردند.
لذا آنچه قطعی است سفارتخانه که باید محل نزدیک کردن روابط دو کشور باشد، برای امریکایی‌ها به منظور تسلط بر کشورهای دیگر مورد استفاده قرار می‌گیرد.
نکته مهم این است که اصطلاح سیاست خارجی در تمامی دولت‌ها به عنوان آینه آن دولت در روابط با دیگران است اما در دولت امریکا اصطلاح سیاست خارجی وجود ندارد و از اصطلاح " سیاست جهانی " استفاده می‌کنند چرا که خودشان را حاکم بر جهان می‌دانند.
البته این‌گونه اقدامات سفارت امریکا فقط مربوط به غرب آسیا نیست و در بسیاری از نقاط جهان ما شاهد این گونه فعالیت‌ها هستیم. مثلا کودتای شیلی مستقیما توسط سیا و با کمک سفارت امریکا انجام شد و امریکایی‌ها ژنرال پینوشه را روی کار آوردند.
عملا بدون فعالیت‌های سفارت امریکا امکان اجرای برنامه‌ها و کودتاهای امریکایی در جهت توسعه سلطه امریکا غیرممکن است و تمام دولت‌ها این موضوع را می‌دانند اما چون بسیاری از دولت‌ها وابسته به امریکا هستند عملا در مورد سفارت و فعالیت‌هایش سکوت می‌کنند، وگرنه همه می‌دانند سفارت امریکا مجری طرح امریکا برای تسلط بر آن کشور است.
نقش سفارت امریکا در تل‌آویو در قتل عام و کشتار مردم فلسطین چه بوده است؟
جواد منصوری: قطعا سفارت امریکا در اسرائیل به عنوان یک مرکز پشتیبانی از هر نظر عمل کرده است و نیروی تقویت‌کننده رژیم صهیونیستی به حساب می‌آید. دستگاه‌های اطلاعاتی، نظامی و سیاسی امریکا و اسرائیل هم به طور دائم با یکدیگر در ارتباط و تبادل اطلاعات هستند.
دولت امریکا نشان داده که در هر جای دنیا حامی درجه اول رژیم صهیونیستی است. اما در اسرائیل سفارت امریکا بیش از نقش معمول خودش در سایر کشورها فعالیت می‌کند و می‌توان گفت در واقع دژ نگهبان اسرائیل است.
انتقال سفارت از تل‌آویو به بیت‌المقدس که اخیرا توسط امریکا صورت گرفت هم در این راستا بود. دولت امریکا می‌خواست با این اقدام فشارهای دولت‌های دیگر به تجاوزات رژیم صهیونیستی را خنثی کند و از طرف دیگر می‌خواست اعلام کند که ما برنامه‌های خودمان را بدون توجه به تمام قوانین بین‌المللی اجرا می‌کنیم.
از طرف دیگر، سفارت امریکا در کشتارها و جنایت‌هایی که در غزه رخ می‌دهد هم نقش دارد. حمایت‌های امریکا از رژیم صهیونیستی و جلوگیری از صدور هرگونه قطعنامه‌ای که بخواهد در محکومیت اسرائیل عمل کند و همچنین توجیه این جنایت‌ها توسط رسانه‌های امریکایی و یا سکوت مسئولین امریکا در قبال این جنایت‌ها نشانگر این موضوع است.
در روزهای گذشته جنایت رژیم صهیونیستی در غزه و به شهادت رساندن تعدادی از مسلمان‌ها مجددا جامعه جهان اسلام را متاثر کرد. اما اتفاق جدیدی که افتاد آن است که فلسطینی‌ها برای اولین بار علیه دولت سعودی که متحد اسرائیل شده شعار دادند و این اتفاق مهمی است.
از طرف دیگر حضور سیل فلسطینیان که برای مقابله با اقدامات امریکا و اسرائیل به صحنه آمده بودند، امریکا و رژیم صهیونیستی را با مشکل بزرگ و مهمی مواجه کرد و آنها نتوانستند توجیه مناسبی داشته باشند. بسیاری از کشورهای دنیا هم این انتقال سفارت و کشتار مردم بی‌گناه را محکوم کردند و به نظر می‌رسد با این اقدام، موج ضد اسرائیلی و ضد امریکایی در جهان تشدید شود.
رئال برای خرید پوگبا 50 روز فرصت دارد
مرجع خبری رئال مادرید : حرفهای پل پوگبا هافبک فرانسوی در توکیو در ها را به روی انتقال وی به رئال مادرید باز کرده است. این بازیکن گفته که می خواهد از یونایتد برود و به همین خاطر درها باید به رویش باز شود.
رئال حالا شرایط خرید پوگبا را دنبال می کند. قرارداد فعلی این بازیکن با یونایتد تا 2021 اعتبار دارد و شایطی سرخ از نظر فنی بیش از حد خریداری شده است بیش از 150 میلیون یورو طلب کرده اند.
پوگبا دلش با رئال است و همین مسئله در انتقال تاثیر گذار است. رئال اگر بخواهد این بازیکن فرانسوی را جذب کند باید این کار را تا 17 مرداد یعنی حدودا 50 روز دیگر انجام بدهد. فصل نقل و انتقالات در انگلیس پیش از شروع فصل و در روز 17 مرداد به اتمام می رسد و رئال باید تا آن زمان انتقال را قطعی کند.
رئال مادرید از نظر مالی مشکلی با این خرید ندارد. در حقیقت درست است که اختلاف خرید و فروش یک تیم در تابستان باید کمتر از صد میلیون یورو باشد اما نکته این جاست که همه هزینه های نقل و انتقالات در یک تابستان انجام نمی شود. مثلا اگر رئال 100 میلیون یورو برای هازارد پرداخته باشد ممکن است این پول در پنج سال و در ازای سالی 20 میلیون یورو به دست چلسی برسد و کل پول یک جا از حساب باشگاه کم نمی شود. به همین خاطر هر چند که مجموع هزینه های نقل و انتقالات تابستان رئال بیش از 300 میلیون یورو بوده اما احتمالا فقط بخشی از این هزینه ها در همین تابستان از حساب باشگاه کم می شود و همین مسئله باعث می شود تا خرید هافبک یونایتد با وجود هزینه بیش از 150 میلیون یورویی چندان هم غیرممکن نباشد.
پاداش‌های پیش خرید و محتویات نسخه Digital Deluxe بازی Fishing Sim World مشخص شد
استودیو داوتیل گیمز پاداش‌های پیش خرید و محتویات نسخه Digital Deluxe بازی Fishing Sim World را اعلام کرد.
در تازه‌ترین اخبار بازی مطلع شدیم که استودیو از نظر فنی بیش از حد خریداری شده است Dovetail Games از پاداش‌های پیش خرید و محتویات نسخه Deluxe Edition بازی Fishing Sim World که در سبک شبیه‌ساز ماهیگیری طراحی شده است، رونمایی کرد. اگر از آن دسته از بازیکنانی هستید که از لباس‌ها و لوازم تزئینی درون بازی لذت می‌برید، این موارد باعث هیجان شما خواهند شد.
پاداش‌های پیش خرید این بازی شامل سه چوب ماهیگیری و قرقره انحصاری صید ماهی کپور، دو چوب ماهیگیری و قرقره منحصر به فرد صید خارماهی و البته تی‌شرت Ahead Of the Game است. افزون بر این، نسخه‌ای محدود از یک قایق سیاه رنگ که سرعت آن به پنجاه مایل بر ساعت می‌رسد، برای کسانی از نظر فنی بیش از حد خریداری شده است که این بازی را پیش خرید می‌کنند، در نظر گرفته شده است.
استودیو داوتیل گیمز از محتویات نسخه Digital Deluxe بازی Fishing Sim World نیز رونمایی کرد. این نسخه شامل بسته‌ای با نام The bumper است که ۲۰ هزار پول درون بازی برای خرید تجهیزات، دو ژاکت کلاه‌دار، تی‌شرت و کلاه باشکوه محتویات آن را تشکیل می‌دهند. همچنین این نسخه یک مجموعه چشته‌ی ماهیگیری طلایی و یک قایق طلایی را در دسترس بازیکنان قرار می‌دهد.
بازی Fishing Sim World در تاریخ ۲۷ شهریور ماه (۱۸ سپتامبر) برای پلتفرم‌های ایکس باکس وان، پلی استیشن 4 و کامپیوتر منتشر خواهد شد. نسخه استاندارد بازی با قیمت ۳۹.۹۹ دلار و نسخه Digital Deluxe آن با قیمت ۴۴.۹۹ دلار به فروش می‌رسد و اگر به ماهیگیری علاقه‌مند هستید، می‌توانید این بازی را همین حالا از فروشگاه آمازون پیش خرید کنید.
آمار وحشتناک کشته‌ها در ایران بر اثر آلودگی هوا | خسارت ناشی از آلودگی هوا بیش از ۱۱ میلیارد دلار! | چرا وضع هوا در کشورمان به این مرحله رسید؟
سرپرست مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان محیط زیست میگوید: ما نه تنها در کانون‌های خارجی، بلکه در مدیریت کانون‌های داخلی تولید ریزگرد هم موفق نبوده ایم. باید بپذیریم در خصوص مقابله با بیابان‌زایی و جلوگیری از تخریب سرزمین خیلی تلاش نکردیم.
به گزارش همشهری آنلاین، هوای آلوده تبدیل به هویت کلانشهرها شده است، به‌ویژه با آمدن فصل سرما آلودگی هوا بیشتر از قبل می‌شود، پاییز و زمستان امسال هم استثنا نیست و انتظار آلودگی در ماه‌های پیش‌رو انتظار عجیبی نخواهد بود؛ اما مرگ ۲۱ هزار نفر در سال گذشته به‌دلیل مرگ‌های منتسب به آلودگی هوا نشان می‌دهد بحران در کمین است. بحرانی که برای رهایی از آن باید کاری کرد.
اما سرپرست مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان محیط زیست میگوید: «با دست خالی نمی‌شود مسأله آلودگی هوا را حل کرد.» داریوش گل‌علیزاده بیان می‌کند: «در سال‌های گذشته برای جلوگیری از تخریب سرزمین خیلی تلاشی نشده است، انگار باد کاشتیم و حالا باید طوفان درو کنیم، به قابلیت و محدودیت‌های سرزمین توجه نکردیم.»
متن کامل این گفت‌وگو در ادامه آمده است.
با شروع فصل سرما وضعیت آلودگی هوا امسال چگونه خواهد بود؟
در سال‌های اخیر هر موقع با کاهش دما مواجه می‌شویم به‌خصوص در مواقعی که سرعت باد برای انتقال هوا مناسب نیست شاخص آلودگی هوا در شهرها افزایش پیدا می‌کند، امسال هم از این مسأله مستثنا نیست.
اما در این سال‌ها آلودگی هوا بیشتر شده است، این‌طور نیست؟
ببینید در این سال‌ها منابع ثابت و منابع متحرک آلودگی هوا مانند خودروها اضافه شده‌اند، سال گذشته حداکثر ۲۴ هزار خودرو فرسوده از رده خارج شدند درحالی‌که هنوز خیلی از خودروهای ما فرسوده هستند، از ۲۵ میلیون خودرو در کشور چیزی حدود ۶.۵ میلیون خودرو فرسوده هستند و باید از رده خارج شوند. از ۱۲ میلیون موتورسیکلت شماره‌گذاری‌شده نزدیک به ۹۰ درصد آنها موتورسیکلت‌های فرسوده هستند که چندین برابر یک خودروی استاندارد انتشار آلودگی دارند. همین مسئله سبب شده که هر سال به شدت آلودگی هوا افزوده شود.
همین‌طور بیش از توان اکولوژیکی شهرها در آنها بارگذاری داریم، از بارگذاری صنعت گرفته تا جمعیت، با توجه به اینکه مصرف انرژی ایران سه برابر نرمال جهانی است، حدود ۹۴ درصد تولید انرژی هم بر پایه سوخت فسیلی است، در چنین وضعیتی هرچقدر هم انتشار آلودگی استاندارد شود اما اثر تجمیعی آنها در وضعیت وارنگی هوا ما را با آلودگی زیادی مواجه می‌کند.
سال‌هاست درباره آلودگی هوا صحبت می‌شود راه حل این مسئله چیست؟
چند موضوع باید به موازات هم پیش برود، یکی اینکه توسعه و نوسازی ناوگان حمل و نقل عمومی انجام شود، تولید و توزیع سوخت استاندارد چه برای خودرو و چه برای صنایع انجام شود، توسعه نیروگاه‌های تجدیدپذیر و کاهش وابستگی به نیروگاه‌های سوخت فسیلی در دستور کار قرار بگیرد، علاوه بر خودروها معاینه فنی برای موتورخانه‌های منازل، ساختمان‌های تجاری، ادارات و صنایع انجام شود؛ این اقدامات سبب کاهش مصرف انرژی و آلاینده‌ها می‌شود.
اما درکنار بایدهایی که گفتم، یکسری نبایدها وجود دارد، یعنی کارهایی که نباید انجام داد، مانند عدم تصویب و اجرای برخی پروژه‌هایی که منجر به تشدید آلودگی هوا می‌شوند، پروژه‌هایی که سبب افزایش مصرف انرژی، افزایش جمعیت، بارگذاری بیشتر صنعت، برنامه‌هایی که سبب جذب جمعیت بیشتر می‌شوند یعنی مهاجرت داخلی را شکل می‌دهند، در تمام این برنامه‌ها باید تجدیدنظر شود، شهرها دیگر نباید خودرو محور شوند و حمل و نقل عمومی پاک باید توسعه پیدا کند.
البته حتی اگر سوخت و خودروی استاندارد هم داشته باشیم با توجه به بارگذاری مضاعفی که انجام دادیم آلودگی هوا خواهیم داشت، اگر تعداد منابع انتشار آلودگی زیاد باشد و ظرفیت انتقال هوا وجود نداشته باشد آلودگی هوا قطعی است.
گفته می‌شود پاییز امسال بارش‌های کمتر از نرمال داریم. آیا این مسئله روی بیشتر شدن آلودگی هوا تاثیر دارد؟
ببینید بارش‌ها بیشتر بر روی کاهش ذرات معلق تاثیر دارد، آن هم به‌طور موقت، چیزی که به کاهش آلودگی هوا کمک می‌کند جریان وزش باد است.
در سال‌های اخیر با پدیده‌ای به نام ریزگردها مواجه شده‌ایم، در ماه‌های پیش‌رو ریزگردها اثری بر روی آلودگی هوا دارند؟
بله، اما این ریزگردها منشا داخلی و خارجی دارند. خاطرتان باشد چند روزی که تهران به دلیل ریزگردها تعطیل شد به خاطر منابع داخلی بود، کانون آنها سمت قزوین، آبیک، تالاب صالحیه در البرز بود، این تالاب تقریباً دارد خشک می‌شود، وقتی باد عمومی وجود داشته باشد که این ذرات خیزش پیدا کنند و بعد با کمک باد افقی هدایت شوند شاهد ظهور ریزگردها هستیم، بنابراین کانون‌های داخلی و خارجی ریزگردها افزایش پیدا کرده است.
می‌شود این کانون‌ها را کنترل کرد؟ حداقل کانون‌های ریزگرد که داخلی هستند؟
بله می‌شود. مثلاً درخصوص کانون‌های خارجی ریزگردها نیاز به دیپلماسی دارد تا بتوانیم این کانون‌ها را مدیریت کنیم، اما ما نه تنها در کانون‌های خارجی بلکه در مدیریت کانون‌های داخلی تولید ریزگرد هم موفق نبودیم، باید بپذیریم در خصوص مقابله با بیابان زایی و جلوگیری از تخریب سرزمین خیلی تلاش نکردیم، تالاب صالحیه زیر گوش تهران است اما برایش کاری نکردیم، انگار در سال‌های گذشته باد کاشتیم و حالا باید طوفان درو کنیم، به قابلیت و محدودیت‌های سرزمین توجه نکردیم، الان اطراف دریاچه ارومیه پر است از باغات سیب، چراکه توجه نداشتیم.
چرا وضعیت آلودگی هوا به این مرحله رسید؟
برای اینکه مدیریت بهینه آب در کشور وجود ندارد، آبی که جاری است را آب هرز فرض می‌کنیم و بلافاصله برای آن سد می‌زنیم، درحالی‌که این آب هرز نیست و برای اکوسیستم منطقه است، وقتی منطقه را از آب محروم می‌کنیم تخریب سرزمینی اتفاق می‌افتد و بعد از آن شاهد طوفان‌های گرد و خاکی هستیم. از طرفی فضای سبز کشور هم مناسب نیست، بخش زیادی از فضای سبز که کارکرد جلوگیری از باز نشر ذرات را داشتند از بین رفته‌اند.
ما کشور خشکی هستیم اما متاسفانه همه برنامه‌ها به سمت‌وسویی است که انگار ما فراوانی آب داریم، هنوز الگوی کشت مناسب نداریم، خیلی راحت محصولات پر آب کشت می‌کنیم و همین محصولات را هم صادر می‌کنیم، درحالی‌که می‌شود محصولاتی متناسب با اقلیم هر منطقه کشت کرد، باید از دیگر ظرفیت‌ها مانند گردشگری هم در تولید ثروت هر منطقه استفاده کرد، مانند گردشگری طبیعی که منابع ما را تخریب نمی‌کند، اما توسعه صنعت به منابع کشور آسیب می‌رساند.
آیا آلودگی هوا امکان دارد شهری را غیرقابل سکونت کند؟
آلودگی هوا مانند آلودگی آب و خاک نیست. می‌شود آن را برطرف کرد. آلودگی هوا راه حل دارد. بنابراین اگر راه حل‌های آن انجام شود آلودگی هوا از بین می‌رود. مگر این که یک آلودگی شیمیایی و اتمی ایجاد شود که اثرات آن ماندگار باشد.
آلودگی هوای ایران در وضعیت بحرانی است؟
وزارت بهداشت درخصوص مرگ‌ومیرهای منتسب به آلودگی هوا در ۲۷ شهر کشور و جمعیتی حدود ۳۵ میلیون نفر مطالعه‌ای انجام داده است. نتیجه مطالعات نشان می‌دهد که نزدیک به ۲۱ هزار نفر از بزرگسالان در کشور طی سال ۱۴۰۰ به دلیل آلودگی هوای ناشی از ذرات معلق کمتر از ۲.۵ میکرون فوت شدند. خسارت ناشی از آن هم چیزی حدود ۱۱.۳ میلیارد دلار برآورد شده است. اگر همین شرایط ادامه پیدا کند، تبدیل به بحران می‌شود. اما باید ابزارهای اجرای قانون هوای پاک فراهم شود. بیشتر هم از جنس هزینه است؛ یعنی نیاز به منابع مالی دارد. از توسعه حمل و نقل عمومی گرفته تا تجهیز نیروگاه‌ها و از رده خارج کردن خودروهای فرسوده نیاز به پول دارد. با دست خالی نمی‌شود آلودگی هوا را حل کرد. برای نجات کلانشهرها از آلودی هوا باید سایر شهرها توسعه پیدا کنند تا مهاجرت از آنها شکل نگیرد. وقتی مهاجرت به شهرهای بزرگ نباشد، مصرف انرژی در این شهرها کاهش پیدا می‌کند و با یک مدیریت مستمر می‌شود آلودگی هوا را کنترل کرد.
قرابت سرمایه داری راست با فاشیسم در کجاست
میلیاردرها و کارگران در یک امر اشتراک دارند. هردو از این دولت متنفرند ولی دلیل تنفرشان فرق می‌کند.
میلیاردرها و کارگران در یک امر اشتراک دارند. هردو از این دولت متنفرند ولی دلیل تنفرشان فرق می‌کند. کارگران از دولت متنفرند چون معتقدند که دولت‌ها در پاره‌ای مسائل بیش از حد راست‌گرا هستند، به سرمایه بین‌المللی اجازه می‌دهند تا بر اشتغال و سطح مزدها تأثیرات منفی بگذارند. در شماری دیگر از مسائل، بخش بزرگی از کارگران بر این گمان‌اند که دولت‌ها اندکی زیادی چپ‌گرا هستند و نتیجه می‌گیرند که (به‌غلط) اجازه می‌دهند تا مهاجرت زیادی به کشور اتفاق بیفتد. میلیاردرها ولی به این دلیل از دولت متنفرند که دولت‌ها گاه در زیر فشار مردم ممکن است به اعمال نظارت بر بازارهای مالی دست بزنند یا اتحادیه‌های کارگری را بپذیرند یا دیگر سیاست‌هایی را که باعث کاهش سودآوری می‌شود به اجرا دربیاورند.
درنبود یک کودتای فاشیستی علنی، بخش‌هایی از طبقه حاکم می‌کوشند جنبش‌های اجتماعی را به‌گونه‌ای مهندسی کنند تا دولت‌ها را مجبور به اتخاذ سیاست‌هایی کنند که درواقع خلاف منافع کارگران است.
تأمین مالی میلیاردرها و رییس‌جمهور میلیاردر
امروزه شماری از میلیاردرها شخصیت‌های سیاسی راست افراطی، ضد اسلامی، ضد مهاجرت، و/یا رهبران افراطی ناسیونالیست، جنبش‌ها و یا شخصیت‌های رسانه‌های بدیل را تأمین مالی می‌کنند. هدف عمده‌شان این است که سیاست‌های رسمی را هرچه بیشتر به سمت‌وسوی راست افراطی هل بدهند چون سیاستمداران جریان رسمی می‌ترسند بازی را به احزاب افراطی ببازند. ولی پرسش این است که نخبگان چه‌گونه می‌توانند مردم را به حمایت از سیاست‌هایی که به ضررشان است وادارند؟ پاسخ این سوال این است با منحرف‌کردن‌شان از علل اصلی بدبختی‌های‌شان ـ برای نمونه، سیاست ریاضت اقتصادی، خصوصی‌سازی، نظارت‌زدایی و کمبود سرمایه‌گذاری ـ و این‌ها هم درواقع همه سیاست‌هایی است که مورد حمایت میلیاردرهاست ولی به عوض روی خشم اقشار مختلف مردم به خاطر مهاجرت و اسلام کار می‌کنند.
در امریکا نگرانی جدی از نظر فنی بیش از حد خریداری شده است وجود دارد که رییس‌جمهور ترامپ نه فقط با گروه‌های مبلّغ نفرت و راست افراطی نزدیک است بلکه از سوی این گروه‌ها حمایت سیاسی می‌شود. رابرت مرسر یک میلیاردر و مدیر یک صندوق بزرگ سرمایه‌گذاری است او رییس شرکت «فناوری رنسانس» هم هست. او که یکی از حامیان مالی ترامپ است با از نظر فنی بیش از حد خریداری شده است استراتژیست ترامپ – استیو بانون – همکاری کرد تا برنامه خبری «بریتبارت» را به صورت سکویی برای تبلیغ و ترویج یک به‌اصطلاح راستِ بدیل یا راست افراطی دربیاورد. واژه راست بدیل را ریچارد اسپنسر – سفیدپوست معتقد به برتری سفیدپوستان و حامی ترامپ ـ ابداع کرده است که به او هم ویلیام ریجنری دوم - که میلیاردر است- از طریق «موسسه سیاست‌پردازی ملی» کمک مالی می‌کند. ریجنری چند کتاب ضد اسلامی و ضد چپ دیوید هوروویتز رییس «موسسه مرکز آزادی» را منتشر کرده است. پس از اینکه ترامپ انتخاب شد، مرسر همکاری‌اش را با بانون، بریتبارت و راست افراطی قطع کرد. درواقع کارش دیگر تمام شده بود.
یکی دیگر از برنامه‌های بانون و مرسر هم «کمبریج انالیتیکا» بود که شرکتی است که در انگلستان به ثبت رسید ولی شعبه شرکت امریکایی «آزمایشگاه‌های ارتباطی استراتژیک» بود که کار عمده‌اش بررسی فرایند انتخابات برای تأثیرگذاری بر رأی‌دهندگان است. به عنوان مثال در زمانی که عراق هنوز از نظر فنی بیش از حد خریداری شده است در اشغال غیرقانونی بریتانیا و امریکا بود، این شرکت یکی از مشاوران اصلی اولین انتخابات «دموکراتیک»ی بود که در عراق پس از سقوط صدام برگزار شد. «کمبریج انالیتیکا» همچنین در همه‌پرسی در انگلیس درباره عضویت در اتحادیه اروپا که در 2016 برگزار شد یکی از حامیان اصلی رأی منفی به عضویت انگلیس در این اتحادیه بود. درواقع شاخه حامی برگزیت در حزب محافظه‌کار شامل مدیران صندوق‌های بزرگ سرمایه‌گذاری و شرکت‌های مالی مشابه است که حامی خروج بریتانیا هستند تا از مقررات و نظارت‌های اتحادیه اروپا بر بازارهای مالی خلاص شوند. ازجمله این کسان می‌توان به کریسپین اودی، مایکل هینتز و پیتر هارگریو اشاره کرد. یکی از مدیران صندوق‌های بزرگ سرمایه‌گذاری که مدافع برگزیت است ارن بانکز نام دارد. شایعه است که بهعنوان وزیر کشور – نخست‌وزیر کنونی خانم ترزا می– مستقیماً مداخله کرد تا جلوی بررسی پلیس از حمایت‌های مالی ارن بانکز از جنبش خروج از اتحادیه اروپا را بگیرد. ارن بانکز با کمک «کمبریج انالیتیکا» به تبلیغات گسترده علیه اتحادیه اروپا و علیه مهاجران در فضای مجازی دست زد.
برگزیت و میلیاردرها
با استفاده از «فیس‌بوک»، «کمبریج انالیتیکا» با کارمندان «پالانتیر» – یک شرکت پردازش آماری که با پول سازمان سیا ایجاد شده ولی فعلاً در مالکیت پیتر ثیل، یکی از موسسان میلیاردر «کمپانی پی پال»، است همکاری کرد. ثیل با صراحت تمام اعلام کرده است که به گمان او دموکراسی با سرمایه‌داری جمع‌شدنی نیست. ثیل یکی از سرمایه‌گذاران عمده «فیس‌بوک» و «ردیت» است – «ردیت» هم درواقع ایستگاهی برای انتشار پیام در فضای مجازی است که «مم مجیک» را برای ایجاد جذابیت برای ترامپ در این فضا اداره می‌کرد. پالمر لاکی موسس میلیاردر «اکولوس وی آر »به لاف‌زنی پرداخت که جزو یک‌ده‌هزارم درصد بالایی‌هاست و با استفاده از مهارت‌هایش در اینترنت هم به فعالیت به نفع ترامپ در فضای مجازی از طریق ردیت اقدام کرد.
اگر به موضوع «ارن بانکز» برگردیم علاوه برحمایت مالی از پروژه برگزیت، یکی از عمده‌ترین حامیان مالی حزب استقلال بریتانیا – «یو کیپ» – هم است که یک حزب راست افراطی، ضد مهاجران، و مخالف سرسخت اتحادیه اروپاست و پیش‌تر هم رهبری‌اش دست نیجل فاراژ بود که خودش قبلاً بانکدار بوده است. فاراژ با استفاده از اطلاعاتی که درباره پی‌آمدهای همه‌پرسی داشت با خریدوفروش سهام پول زیادی به جیب زد. اخیراً چند نماینده مجلس عضو حزب محافظه‌کار که از حزب استعفا داده و یک گروه مستقل در پارلمان ایجاد کرده‌اند (تازگی‌ها نام‌شان به حزب تغییر در بریتانیا، تغییر کرده است) ادعا می‌کنند که نفوذی‌های «یوکیپ» با حمایت بانکز در حزب وارد شده‌اند از نظر فنی بیش از حد خریداری شده است و حتی برخی مدعی‌اند تا حزب را بیشتر به راست‌روی بکشانند. نکته این است که حزب «یوکیب» حتی برای فاراژ هم بیش از حد راست‌گراست. برای مثال استفن یکسلی لنن – که به نام تامی رابینسون شناخته می‌شود – اخیراً به عنوان مشاور رهبر تازه حزب منصوب شده است. رابینسون موسس «لیگ دفاع انگلیسی» است که یک گروه ضد اسلامی است که عمده اعضایش هم جوانان و میان‌سالان خشمگین سفیدپوست هستند. مدت کوتاهی به نظر می‌رسید که رابینسون مواضع‌اش را تعدیل کرده است وقتی به «کوالیام» پیوست – که موسسه‌ای است برای کمک به مسلمانان، سکولارها، و حتی مخالف مسلمانان ولی به نظر می‌رسد که پیشنهاد‌های جذاب‌تری به او شده است. بطور غیر مستقیم رابینسون از رابرت شیلمن میلیاردر – که بطور مرتب به سازمان‌های ضد اسلامی از جمله «مرکز آزادی» دیوید هوروویتز که پیش‌تر به آن اشاره شد – کمک مالی می‌کند- مقداری پول دریافت کرد. رابینسون با موسسه «ربل مدیا» همکاری داشت – که به‌وسیله شیلمن تامین مالی می‌شود- و یک موسسه راست افراطی کانادایی است که از دختران جوان و زیبا در تبلیغ نفرت از چپ، مسلمانان، و مهاجران استفاده می‌کند و بییندگانش هم اغلب مردند. کاتی هاپکینز هم که یک راست‌گرای افراطی است، پس از اینکه از ایستگاه رادیویی راست‌گرای انگلیسی «ال بی سی» اخراج شد، به «ربل مدیا» پیوست. هزینه تحصیلات دانشگاهی هاپکینز را شاخه امنیتی ارتش بریتانیا پرداخت کرد و او نیز دانش‌آموخته آکادمی نظامی «سن هرست» است.
به جای اینکه روی افراد راست‌گرایی که تبلیغ نفرت می‌کنند، امثال تامی رابینسون، تمرکز کنیم بهتر است به پشت پرده‌ها و به حامیان میلیاردر آنها نگاه کنیم، چون اگر این میلیاردرها نباشند بعید است که این‌ها بتوانند کار زیادی انجام بدهند. فاشیسم و سرمایه‌داری تاریخ درازدامنی دارند. سرمایه‌داران از سیاستمداران «قدرتمند» که از اعمال خشونت برای درهم شکستن اتحادیه‌های کارگری واهمه نداشته باشد تا اقتصاد برای سرمایه‌گذاران بین المللی جذاب‌تر شود، خوش‌شان می‌آید. ژنرال بازنشسته، اسمدلی باتلر، گزارش کرده است که در 1933 پس از بحران بزرگ سال 1929 رهبران بانک‌ها و صنایع توطئه کرده بودند تا به جای اجرای برنامه «نیودیل» یک رژیم فاشیستی سرکار بیاورند. معروف است که هنری فورد، صاحب ضد‌یهود کمپانی فورد، به ستایش از هیتلر برآمد که نازی‌های آلمان الگوی تجاری فورد را تحسین می‌کردند. «ام‌ای فایو» – موسسه امنیتی انگلیسی – موسولینی را زمانی که روزنامه‌نگار میان سالی بود به عنوان یک تبلیغات‌چی ضد کمونیست استخدام کرده بود. البته ما هنوز فاشیسم نداریم ولی کسی چه می‌داند با این مشارکت گسترده میلیاردرها در تأمین مالی راست افراطی بین‌المللی سرانجام به کجا خواهیم رسید؟
دیدگاه شما