«۱۰۰ سال زندگی و بدست آوردن ۱۰۰ هزار دلار سرمایه (معادل ۲٫۷ میلیون دلار در سال ۲۰۱۹)»
توصیه های ثروتمندترین مرد تاریخ با دارایی ۴ برابر بیل گیتس
جان دیویسون راکفلر در هشتم ژوئیه سال ۱۸۳۹ میلادی و در شهر نیویورک چشم به جهان گشود. وی از یک روند تغییرات ضریب سلطه بیت کوین خانواده متوسط اروپاییتبار بود. والدین راکفلر شش فرزند داشتند، که جان دومین آنها و بزرگترین پسر خانواده محسوب میشد. پدر او ویلیام راکفلر، در زمینه فروش محصولات گیاهی پزشکی فعالیت داشت، که به مناطق مختلف آمریکا سفر میکرد و مادرش الیزا دیویسون یک زن خانهدار بود. جان از کودکی در تأمین اقتصادی خانواده ایفای نقش مینمود و حتی با پسانداز پول اضافی حاصل از فروش سیبزمینی، آبنبات و… به همسایگانشان قرض میداد! زمانی که ۱۴ سال داشت، خانواده او به شهر استرانگسویل در ایالت اوهایو در شرق آمریکا مهاجرت کردند و جان دیویس در دبیرستان مرکزی کلیولند مشغول به تحصیل شد. سپس او به منظور یادگیری حسابداری، یک دوره آموزشی ۱۰ هفتهای را در کالج بازرگانی “Folsom’s” گذارند. طبق گفتههای اطرافیان او در دوران نوجوانی، جان راکفلر با وجود اینکه شرایط زندگی چندان باثباتی نداشت؛ اما فردی بسیار خوشبرخورد، جدی، باهوش و فعال بود.
شروع به کار حسابداری ثروتمندترین مرد تاریخ!
اولین فعالیت رسمی شغلی او در سال ۱۸۵۵ بود؛ زمانی که به عنوان کمک حسابدار در یک شرکت تولیدی کوچک به نام «Hewitt & Tuttle» در کلیولند شروع به کار کرد. جان در این شرکت سخت تلاش میکرد، به گونهای که پس از مدت کوتاهی به تمام اصول و جزئیات دفاتر حسابداری تسلط یافت. وی در برآورد هزینههای حملونقل ماهر بود، که همین موضوع تأثیر فراوانی در موفقیت تجاری او داشت. راکفلر در ابتدای فعالیت، ماهانه ۱۶ دلار حقوق میگرفت؛ که این مقدار در آخرین سال کاری او در آن شرکت، به ۵۸ دلار رسیده بود. او در جوانی همواره دو آرزوی بزرگ داشت:
«۱۰۰ سال زندگی و بدست آوردن ۱۰۰ هزار دلار سرمایه (معادل ۲٫۷ میلیون دلار در سال ۲۰۱۹)»
شراکت با ماری کلارک
در سال ۱۸۵۹ راکفلر به همراه شریک خود ماری کلارک، با تأسیس یک شرکت وارد حوزه خدمات بازرگانی شدند. جان برای شروع این تجارت به اندازه کافی سرمایه نداشت و به همین دلیل مجبور شد؛ با بهره ۱۰ درصدی از پدرش ۱۰۰۰ دلار وام بگیرد. فعالیت تجاری راکفلر و کلارک بسیار موفقیتآمیز بود و آنها در سالهای اول و دوم شراکت خود به ترتیب ۴۰۰/۴ و ۰۰۰/۱۷ دلار درآمد کسب کردند؛ که با شروع جنگ داخلی نیز این مقدار افزایش یافت. در آستانه پایان جنگ، دولت فدرال برای قیمت نفت یارانه پرداخت میکرد؛ که به واسطه این اختلاف قیمت، یک فرصت تجاری بینظیر برای دلالان نفتی به وجود آمد. از همین روی، او به همراه برادران کلارک و یک شیمیدان به نام ساموئل اندروز یک پالایشگاه نفت تأسیس کردند. ترکیب شرکاء و سهامداران این شرکت نفتی در طول زمان فعالیت تغییرات بسیاری داشت؛ اما علاوه بر اینکه فعل و انفعالات مذکور تأثیر منفی روی فرآیند کاری شرکت نداشت؛ جان راکفلر با استفاده از شرایط رونق اقتصادی پس از جنگ، اخذ تسهیلات مالی و سیاستهای سرمایهگذاری صحیح توانست؛ در سال ۱۸۶۸ این شرکت روند تغییرات ضریب سلطه بیت کوین را به بزرگترین پالایشگاه جهان تبدیل کند!
استاندارد اویل
در سال ۱۸۷۰ راکفلر پالایشگاه استاندارد اویل را در اوهایو احداث نمود. این شرکت اولین اتحادیه بزرگ روند تغییرات ضریب سلطه بیت کوین تجاری در کشور آمریکا بود. او با استفاده از تجربیات و ایدههای تجاری خود به سرعت این شرکت را گسترش داد؛ تا به سودآورترین پالایشگاه اوهایو و در نهایت به بزرگترین پالایشگاه نفت ایالات متحده مبدل گشت. راکفلر پس از مدتی اقدام به ایجاد یک کارتل حملونقل ریلی محصولات نفتی نمود، تا از این طریق هزینههای جابهجایی محصولات پالایشگاه خود را کاهش دهد. وی در این مسیر رقبا و منتقدان بسیاری داشت؛ اما اقدامات او موجب میشد، نفت با قیمت کمتری به دست مصرفکنندگان برسد. پس از کسب موفقیتهای پیاپی و تبدیل استاندارد اویل به یک غول نفتی، راکفلر در پی گسترش حوزه فعالیت خود و تملک واحدهای صنعتی کوچکتر بود. در واقع او یک استراتژی تجاری قدرتمند داشت، که به ترتیب شامل خرید یا شراکت در پالایشگاههای روند تغییرات ضریب سلطه بیت کوین رقیب، بهبود عملکرد این واحدهای صنعتی، اعمال قدرت برای کاهش هزینه حملونقل مواد نفتی، معاملات پنهانی و سرمایهگذاری مجدد درآمدهای شرکت بود و این مراحل همچون چرخهای همواره در جریان بودند.
راکفلر عقیده داشت، که شرکتهای صنعتی باید در قالب واحدهای بزرگ دارای استاندارد و کیفیت بالا فعالیت نمایند؛ تا وضعیت اقتصاد و صنعت کشور به سرعت بهبود یابد. بنابراین به هر نحو ممکن سعی میکرد، که رقبایش را تحت سلطه خویش درآورده و از این لحاظ خود را ناجی صنعت میدانست! وی توانست از ۲۶ پالایشگاه نفتی فعال کلیولند در سال ۱۸۷۲، ۲۲ واحد از این شرکتها را خریداری نماید؛ تا همگی زیر نظر مجموعه بزرگ استاندارد اویل فعالیت کنند! به مرور زمان این شرکت خط تولید محصولات مختلفی نظیر روغن، لوله، رنگ و… را به مجموعه خود اضافه نمود و با هدف افزایش ضریب نفوذ در میان مصرفکنندگان، همواره سعی در ایجاد انحصار و فروش محصولات در حداقل قیمت بازار داشت. در پایان دهه ۱۸۷۰ میلادی، ۹۰ درصد از روغن صنعتی مصرفی ایالات متحده در شرکت استاندارد اویل تولید میشد و همین توانست، راکفلر را به یک میلیونر تبدیل کند! همزمان با پیشرفتهای اقتصادی، عطش او برای ایجاد انحصار بیشتر در صنایعی چون نفت، حملونقل و… نیز فزونی مییافت. اقدامات انحصارگرایانه او سبب عصبانیت رقبا، حساسیت نهادهای قانونی و حملات رسانهای متعددی شد.
بازار آتی نفت
معاملات آتی نفت توسط راکفلر بنیانگذاری شد. وی پس از مدتی اقدام به صدور گواهیهایی برای پیش خرید و فروش نفت ذخیره شده در مخازن پالایشگاههای شرکت نمود، که این اوراق توسط واسطههای نفتی مبادله میشد و در نهایت بورس ملی نفت آمریکا در سال ۱۸۸۲ تأسیس گردید. او در دهه ۱۸۹۰ وارد حوزه حملونقل سنگهای معدنی شد و به دلیل گسترش بیش از حد فعالیتهای تجاری بسیار مورد توجه رسانهها بود، اما در همین حین به فکر بازنشستگی افتاد و تصمیم گرفت، بیشتر زمان خود را به فعالیتهای ورزشی و تفریحی بپردازد.
انحلال استاندارد اویل!
نهایتاً جان راکفلر در سال ۱۹۰۲ پس از واگذاری اختیارات خود، با سرمایه ۵۸ میلیون دلاری بازنشسته شد. پس از آن، وی صرفاً سهامدار شرکت استاندارد اویل بود؛ که به دلیل سیاستهای پیشین او این شرکت دچار مشکلات و حواشی پیرامونی زیادی شده بود و در آستانه فروپاشی قرار داشت. عاقبت در سال ۱۹۱۱ این اتحادیه بزرگ نفتی بر اساس رأی دیوان عالی آمریکا منحل و به شرکتهای کوچک تقسیم شد. در زمان انحلال نیز راکفلر ۲۵ درصد از سهام این شرکت را حفظ نمود. البته این اقدام برای او بسیار سودآور بود؛ زیرا ۱۰ سال بعد ارزش آن به ۹۰۰ میلیون دلار رسید!
عقاید و تفکرات
راکفلر یکی از طرفداران جنبش ضد بردهداری بود و از آبراهام لینکلن و حزب جهموریخواه جدید حمایت میکرد. وی دنبالهرو عقاید یک واعظ به نام جان وسلی بود، که همواره بر پسانداز و تلاش فراوان تأکید داشت. جان راکفلر فرد متدینی بود. او هر روز کتاب مقدس میخواند و هفتهای دو بار در مراسم دعا شرکت میکرد. همچنین به رهنمودهای زندگی موجود در کتاب مقدس نیز کاملاً معتقد بود و آنها را در امور اقتصادی خود نیز به کار میگرفت. جان دیویس طبق آموزههای دینی و اصولی که از مادرش آموخته بود، در امور خیریه فعالیت گستردهای داشت. دانشگاه شیکاگو، مرکز پزشکی راکفلر (دانشگاه راکفلر) و… از موارد عامالمنفعهای میباشند؛ که توسط این شخص در قرن هجدهم و نوزدهم انجام شده است.
فردی که چند برابر بیل گیتس ثروت دارد!
راکفلر عناوینی نظیر ثروتمندترین فرد تاریخ جهان و اولین میلیاردر آمریکایی را به خود اختصاص داده است. علیرغم اینکه او شخصیتی شناخته شده در صنعت نفت و امور بشردوستانه میباشد، اما اکثریت وی را به واسطه ثروت افسانهایش میشناسند. طبق روند تغییرات ضریب سلطه بیت کوین آمار رسمی ممیزی در سال ۱۹۰۲، راکفلر ۲۰۰ میلیون دلار سرمایه داشت؛ که معادل ۲۴ میلیارد دلار کنونی بود. مجموع ثروت او تا زمان مرگ حدوداً ۱٫۴ میلیارد دلار تخمین زده میشود، که بر اساس نرخ تورم برابر ۳۹۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶ بوده است!
زندگی شخصی و مرگ
جان راکفلر در سال ۱۸۶۴ میلادی با “لارا اسپلمن” ازدواج کرد، که حاصل آن سه فرزند دختر و یک پسر بود. او در دهه ۵۰ روند تغییرات ضریب سلطه بیت کوین زندگی خود از مشکلات گوارشی و افسردگی رنج میبرد و به واسطه استرس شغلی فراوان دچار بیماری آلوپسی شد. جان دیویس راکفلر نهایتاً در ۹۸ سالگی بر اثر تصلب شرایین در فلوریدای آمریکا درگذشت.
تولید در حلقه بسته و شبهمافیای صدا و سیما/ به حاشیهها فرصت بروز دهیم
یک پژوهشگر رسانه درباره انتقال فرهنگ کرهای از طریق پخش فیلم و سریال در ایران گفت: اگر ایدهای هم وجود داشته باشد نمیدانیم برای تولید آن باید به کجا رفت. ضمانتی وجود ندارد تا طرح را از شما بگیرند و بعد به برنامه تبدیل کنند. چون فرآیند شفافی وجود ندارد به همین دلیل حلقه بستهای شکل میگیرد و شبه مافیایی به وجود میآید.
به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، فرهنگ و رسانه دو عنصر مهم برای هر جامعهای هستند که تاثیرات متقابل مهمی روی یکدیگر دارند. تاثیراتی که میتوان روی رفتار مردم دید و حتی نتایج آن را در مواقع بحرانی نظاره کرد. از این رو برای درک و فهم تاثیرات متقابل فرهنگ و رسانه با سید محمد رضا اصنافی (پژوهشگر رسانه) به گفتوگو پرداختیم که متن آن را در ادامه میخوانید.
*رسانهها میتوانند ضریب دهند
ایسکانیوز: رسانهها تا چه اندازه روی فرهنگ کشور ما تاثیرگذار هستند و فرهنگ ایران تا چه اندازه میتواند در برابر آنها ایستادگی کند؟
رسانهها تاثیر فرهنگی دارند، اما تاثیر فرهنگی اینگونه نیست که یک رسانهای شروع کند به این امر تا رفتاری را تغییر دهد. میتوان اینگونه گفت، رسانهها فرهنگ یا رفتار مغفول و چیزی که در حاشیه باشد را مطرح کنند تا دیده شود و بر اثر تشویق، ترغیب یا وزن دادن به آن رفتار، کاری کنند تا باعث تغییر فرهنگی شود. یعنی رسانهها ابتدا مسئلهای را برجسته میکنند و بعد هم به مرور تغییر ایجاد میشود.
واقعیتهای فرهنگی در جامعه وجود دارند اما در حاشیه قرار گرفتهاند، رسانهها میتوانند ضریب بدهند اما به این اعتقاد ندارم که رسانه بتواند چیزی که در جامعه هیچ وجودی ندارد را از صفر بالا بیاورد و تبدیل به فرهنگ کند. البته باید گفت رسانهها میتوانند ضریب بدهند و موضوع را مثل ذرهبین بزرگ کنند. به طور مثال میتوانند جریانات، کالاهای فرهنگی و رفتاری را بزرگ کنند.
ایسکانیوز: نقش شهروند خبرنگاری در این امر چست، یعنی اینکه گفتید ممکن است برخی موضوعات ضریب پیدا کنند و در جامعه بزرگ شوند این نقش اجتماعی چه تاثیری در این روند دارد؟
شهروند خبرنگاری بحث گستردهای دارد اما در نسبت با این موضوع شهروندخبرنگاری یعنی ورود اطلاعات به رسانه وسعت پیدا کرده است. یعنی اینکه در کل کشور 10هزار خبرنگار حرفهای داشتید الان با چند میلیون خبرنگار مواجه هستید. بنابراین مبادی ورودی محتوا به جریان رسانهای وسعت پیدا میکند. وقتی چنین اتفاقی بیفتد امکان اینکه فرهنگهای در حاشیه و موضوعاتی که رسانهها به صورت عامدانه یا سهوی نمیخواهند به آن بپردازند امکان بازنشر بیشتر و دیده شدن و ضریبدهی پیدا میکنند. چرا؟ چون مبادی ورود اطلاعات بیشتر شده است. هر چه بیشتر شود امکان دیده شدن فرهنگهای تحت سلطه، فرهنگهای به حاشیه رانده شده، فرهنگهای مغفول مانده بیشتر میشود.
*به حاشیهها فرصت بروز دهیم
ایسکانیوز: اشاره به فرهنگهای به حاشیه رانده شده کردید، همین الان در صداوسیما میبینیم فرهنگهای مختلف کشور از سیستان و بلوچستان تا مازندران و نقاط دیگر هیچ بروز و ظهوری در رسانه ملی ندارند. آیا این عمدی است یا نوع تامین و پخش برنامه به این سمت رفته که فرهنگهای روند تغییرات ضریب سلطه بیت کوین مختلف دیده نشوند؟
تعمدی در این نمیبینم. برنامهساز یا فرد رسانهای سوژه و ایده خود را از کجا میآورد؟ از اطراف خود به دست میآورد. کسی که محیط زیستش تهران است دایره دید او محدود به کلان شهرها است. نه ایدهای میتواند بگیرد و نه سوژهای میتواند پیدا کند. ما هم نباید انتظار داشته باشیم کسی که 95 درصد زندگی خود را در تهران گذرانده حالا از سیتان و بلوچستان سوژهای پیدا کند. بنابراین چنین روندی طبیعی است روند تغییرات ضریب سلطه بیت کوین اما وقتی شما بخواهید این سیستم را بشکنید باید منابع ورودی اطلاعات خودت را بیشتر و متنوع کنید، یعنی به افرادی که در حاشیه هستند فرصت بروز و ظهور بدهیم! اگر این اتفاق افتاد، به مرور مسئله حل میشود و فرهنگهای مغفول مانده از حاشیه خارج میشوند اما وقتی چنین اتفاقی رخ روند تغییرات ضریب سلطه بیت کوین ندهد همین وضعیتی که الان داریم ادامه خواهد داشت و تقویت نیز میشود.
*ساختارشکنی راه خروج از تمرکزگرایی است
ایسکانیوز: آیا همین امر باعث نشده تمرکزگرایی در عرصه رسانه داشته باشیم. یعنی وقتی نگاه میکنیم صداو سیما فرهنگ تهرانی و شهر نشینی را ارائه میدهد؟
بله همین گونه است یعنی نوع ساختار تولید برنامه چنین اتفاقی به وجود میآورد و باعث تمرکزگرایی میشود. یعنی وقتی ساختار اینگونه چیده شود کار خود به خود به سمتی میرود که تمرکزگرایی در تولید داشته باشیم. اگر میخواهیم که تمرکزگرایی در تولید نداشته باشیم باید ساختار را بشکنیم.
*انتقال زیست بوم با انتشار محتوا!
ایسکانیوز: انتقادی به صداوسیما وارد است که چون فیلمهای کرهای نشان داده میشود فرهنگ کرهای نیز به ایران منتقل میشود؟ آیا چنین چیزی اتفاق میافتد یا واقعیت ندارد؟
قطعا چنین موضوعی اتفاق میافتد. وقتی از زیست بومی انتشار محتوا داری بقیه اجزای این زیست بوم را هم منتقل میکنی. قاعدتا وقتی زیست بوم و کالاهای فرهنگی را منتقل میکنی بقیه اجزای آن نیز منتقل میشود. تا وقتی فیلمش منتشر میشود فرهنگ آداب و رسومی که با آن پیوند دارد را نمیتوان از آن تفکیک کرد و با هم منتقل میشوند.
*شبهمافیای تولید در صدا و سیما
ایسکانیوز: به نظر شما برای شکسته شدن تمرکزگرایی و دیده شدن فرهنگهای دیگر در صداوسیما چه راهکارهایی وجود دارد؟ آیا این راهکارها عملیاتی هستند؟
ایده شبکههای استانی تقریبا بر اساس همین بوده است. اما شبکههای استانی به این سمت رفتهاند که هم تولید و هم پخش فقط برای افراد بومی باشد. البته باید توجه داشته باشیم که فرهنگ معیاری که در برنامهسازی داریم شاید از حیث فرهنگی به خرده فرهنگهای دیگر نزدیکتر باشد. اگر میخواهیم فرهنگهای محتلف کشور از بین نروند باید فرآیند تولید را متنوع کنیم. برخی مواقع تهیهکننده با مدیر گروه رابطهای دارد بعد طرحی میدهد و بر اساس همان طرح برنامهای ساخته میشود. این نوع از کار باعث میشود افرادی تولید محتوا داشته باشند که در همین دایره تعریف شده باشند. این اگر تبدیل به سامانه ایدهپردازی شود یعنی سازمان صداوسیما سامانه طرح ایده و تبدیل به روند تغییرات ضریب سلطه بیت کوین آن را ایجاد کند فرآینده شفافی برای تولید آثار فرهنگی خواهید داشت. اما الان این طور نیست. یعنی اگر ایدهای هم وجود داشته باشد نمیدانیم برای تولید آن باید به کجا رفت. ضمانتی وجود ندارد تا طرح را از شما بگیرند و بعد به برنامه تبدیل کنند. چون فرآیند شفافی وجود ندارد به همین دلیل حلقه بستهای شکل میگیرد و شبه مافیایی به وجود میآید، وضع همین میشود. اگر بخواهیم که چنین ساختاری از بین برود راه آن شفاف شدن است. یعنی فرآیند ثبت ایده و کشف سوژه و تبدیل آن به تولید باید شفاف شود. وقتی به سمت این موضوع نرویم مشکلات زیادی از نوع فسادها و ناکارآمدیها را خواهیم داشت.
*یکدستسازی مردم با رسانه انتظار معقولی نیست
ایسکانیوز: رسانه تا چه اندازه در مواقعی مثل بحران کرونا میتواند مردم را با اینکه دارای نگرشهای مختلفی هستند با خود همراه کند؟
نباید انتظار داشته باشیم که رسانه مردم را یکدست کند این خیلی معقول روند تغییرات ضریب سلطه بیت کوین نیست که چنین انتظاری داشته باشیم. در مجموع با ایجاد اعتماد امکانپذیر است؛ یعنی رسانهای با اعتماد سازی در مواقعی مثل ایام کرونا میتواند رفتار واحدی بسازد اما این هم برای کوتاه مدت جواب میدهد. در دوره یک ماهه یا دوماه میتوانیم مردم را وادار کنیم تا رفتار یک شکلی داشته باشند. اما مثل وضعیت کنونی دیگر رسانهها کار خاصی از دستشان بر نمیآید، چون فرهنگ دارای تکثر است، نباید انتظار داشته باشیم همه یک جور رفتار کنند.
دیدگاه شما