کدام بازار را انتخاب کنیم؟


فروش چه چیزی سود بیشتری دارد؟ چه مغازه‌ای بزنم؟

در این مطلب به یک سوال خیلی مهم پاسخ می‌دهیم که هر کسی برای تصمیم‌گیری درباره شروع کار فروش از خودش می‌پرسد. “چطور بفهمم چی بفروشم خوبه ؟” البته این سوال تا حدی یک سوال شخصی است و بستگی به علایق و استعدادهای شما دارد! اما اگر بخواهیم واقع‌گرایانه‌تر به موضوع نگاه کنیم، داشتن کمی سیاست و استراتژی هم در این مورد لازم است. در واقع سود و زیان شما، همان‌قدر که به علاقه‌تان به محصول بستگی دارد، به کالایی که میفروشید و علاقه مشتریانتان هم وابسته است.

چه چیزی بفروشم؟ چی بفروشم خوبه ؟

بعضی محصولات با پیشرفت تکنولوژی یا تغییر شرایط اقتصادی و سیاسی، مشتری قبلی را نخواهند داشت. مثلا آژانس‌ها را در نظر بگیرید. با پیشرفت تکنولوژی و ظهور سایت‌ها و برنامه‌هایی مثل اسنپ و تپسی و… آژانس‌های خودرو سهم بازار زیادی را از دست دادند. یا با رکود مسکن، معاملات مسکن به طرز چشمگیری کاهش یافته و در پی آن درآمد مشاورین املاک کمتر از قبل شد. پس چه کار کنم و چی بفروشم خوبه ؟ این که چه مغازه‌ای بزنید که بتوانید در شرایط مختلف روند سوددهی خود را حفظ کنید بسیار مهم است. پیش از تصمیم‌گیری راجع به زمینه فعالیت مغازه، دسته‌بندی‌های زیر را مطالعه کنید:

محصولات ضروری:

اگر می‌خواهید محصولی بفروشید که همیشه و در هر شرایطی فروش داشته باشید، باید به سراغ کالاهای ضروری بروید.

به عنوان نمونه، یک میوه‌فروشی را در نظر بگیرید. در هر شرایط اقتصادی و سیاسی مردم به سیب‌زمینی، پیاز، پرتقال و… نیاز دارند. فرقی ندارد تکنولوژی چقدر پیشرفت کرده باشد، همچنان مردم به سیب‌زمینی و پیاز نیاز دارند. کالاهای اساسی و ضروری همیشه تقاضا دارند، بنابراین در کشور ایران که نااطمینانی در فضای کسب و کار وجود دارد، این کالاها می‌توانند ریسک کمتری داشته باشند. محصولاتی که مرتبط با خورد و خوراک و خدمات درمانی باشند عمدتا در این دسته قرار می‌گیرند.

محصولات لاکچری:

بله! با کاهش قدرت اقتصادی مردم فروش کالاهای لاکچری کمتر خواهد شد؛ اما پدیده‌‌ی فاصله طبقاتی همیشه در هر جامعه‌ای وجود دارد.

در هر شرایطی افرادی هستند که از نظر مالی نسبت به مردم عادی برتری ویژه‌ای دارند و این برتری را تنها با در اختیار داشتن محصولات لاکچری می‌توانند به نمایش بگذارند. یکی دیگر از مواردی که در مورد کالاهای لاکچری وجود دارد، حاشیه سود بسیار بالای آن‌هاست. هرچند برای موفقیت در کدام بازار را انتخاب کنیم؟ این بازار باید برند فروشگاه خود را تقویت کنید و برای این کار نیازمند هزینه بالا برای تبلیغات و یا اجاره هستید.

کالاهای تندمصرف (FMCG):

کالاهای تندمصرف کالاهایی هستند که با سرعت بیشتری فروخته می‌شوند. مثلا رب گوجه، آبمیوه، مایع ظرفشویی، محصولات رستوران‌ها و فست‌فودها و مواردی از این قبیل کالای تندمصرف محسوب می‌شوند.

نکته قابل توجه این است که معمولا حاشیه سود این محصولات پایینتر است؛ اما با توجه به اینکه همیشه برایشان مشتری وجود دارد و تعداد زیادی از آن‌ها فروخته می‌شود، می‌توانند در کدام بازار را انتخاب کنیم؟ مجموع سود خوبی نصیب شما بکنند. اگر اولین تجربه مغازه‌داری شماست، می‌توانید با فروش این محصولات کار خود را آغاز کنید.

به صورت کلی فروش این محصولات برای افرادی که مهارت خاصی در مغازه‌داری ندارند توصیه می‌شود با این شرط که تقاضا برای این محصولات در بازار محلی آن‌ها وجود داشته باشد و بازار این محصولات در آن محله اشباع نشده باشد.

یک حقیقت امروزی! حتی میتوانید بی مغازه کار کنید!

با ظهور تکنولوژی‌های جدید مثل اپلیکیشن دیوار و شیپور که فاصله‌ی واسطه‌ی خریدار و فروشنده را خیلی کم کرده، خیلی‌ها حتی به داشتن مغازه هم فکر نمیکنند. افراد به جای پرداخت هزینه‌های اضافی، با داشتن یک گوشی هوشمند و اپلیکیشن های دیوار و شیپور، همه‌ی تجارتشان با همین گوشی هوشمند انجام می‌دهند.

خود من دوستی دارم که قسمتی از منزل را انباری کرده و لوازم جانبی موبایل که جای زیادی هم نمیگیرد خریداری کرده و فقط از طریق اپلیکیشن شیپور با مشتریاش در ارتباط است و کار فروش انجام میدهد. درآمد این کار عالیه، هم اینکه دو تا پیک گرفته لوازم جانبی رو با پیک هر جایی که مشتری باشه میفرسته و درآمدزایی هم کرده. میگه جای مغازه جنسای خوب میارم تو شیپور میفروشم تا مشتری راضی باشه و هر جایی هم بخواد رایگان تحویلشون میدم هم خودم درآمد دارم هم اینکه هر ماه به دو نفر دیگه نون میرسونم.

اونایی که تو کار مانتو، چادر، کیف، کفش، لوازم التحریر، یا هر مدل لباس دیگه هستن میدونن که با شروع مدارس و دانشگاه‌ها فصل فروش این کالاها آغاز میشه. افراد میتونن مثل شب عید پول خوبی به جیب بزنن و شاید به اندازه‌ی شش ماه یا یه سال خودشون رو ببندن. یکی از بهترین فصل‌های فروش برای این نوع از اجناس شهریور و اوایل مهر ماهه.

داشتن چه مغازه‌ای پرسودتر است؟

چی بفروشم خوبه

حقیقت این است که مغازه با هر زمینه کاری می‌تواند پرسود باشد؛ اگر تقاضا برای محصول شما وجود داشته باشد. بنابراین در پاسخ به سوال چی بفروشم خوبه ؟ نمی‌توان گفت مثلا بستنی‌فروشی سود زیاد و خیاطی سود کمتری دارد. ممکن است شما بستنی‌فروشی بزنید که زیان‌ده و یا خیاطی بزنید که بسیار پرسود باشد. اگر میپرسید چی بفروشم خوبه و می‌خواهید مغازه پرسودی داشته باشید باید نکاتی را در نظر بگیرید. در ادامه مواردی که می‌توانند سود مغازه شما را تضمین کنند شرح داده شده‌اند:

جزو اولین‌ها باشید:

همیشه سعی کنید در آغاز موج باشید و پیش از بالا گرفتن موج، آن را پیش‌بینی کنید. اگر شما بتوانید زمان و مکان بالا گرفتن موج را پیش‌بینی کنید، می‌توانید بر آن سوار شوید. بازارهای در حال رشد را شناسایی کنید و سعی کنید وارد آن‌ها شوید. وارد بازارهایی که در حال افول هستند نشوید.

مثال: چندی پیش در تهران نوتلابارها به سرعت رشد کردند. این مغازه‌ها فعالیتی شبیه به بستنی فروشی با منوی خاص خودشان دارند که محصولاتشان را با استفاده از شکلات نوتلا تهیه می‌کنند. در این میان افرادی که پیش از بقیه نوتلابار تاسیس کردند، توانستند سود خوبی داشته باشند؛ اما برخی مغازه‌ها در پایان موج به آن پیوستند که بسیاری از آن‌ها به دلیل زیان‌ده بودن تغییر کاربری دادند.

به عنوان نمونه دیگر، در حال حاضر نیز بازار حیوانات خانگی و محصولات مرتبط (مثل غذای حیوانات) در حال رشد است. افرادی که پیشروهای این بازار باشند (در مناطقی که به آن نیاز وجود دارد) و بتوانند برند خود را تقویت کند، با رشد بازار سود بیشتری خواهند داشت.

میزان تقاضا و پاسخ به آن در چه حد است؟

فرض کنید در یک محله با جمعیت هزار نفر یک نانوایی وجود دارد و در محله دیگر با هزار نفر جمعیت سه نانوانی وجود دارد. قاعدتا تاسیس نانوایی در محله اول به مراتب بهتر از محله دوم است. اگر می‌خواهید مغازه بزنید حتما پیش از آن بررسی کنید که اولا تقاضا برای محصولی که می‌فروشید وجود دارد؟ (مردم چند وقت یکبار به محصولات شما نیاز دارند؟) دوما در حال حاضر چند مغازه در آن محله فعالیت می‌کنند؟ ( برای تقاضای مردم پاسخی وجود دارد یا شما می‌توانید به آن‌ها پاسخ دهید؟)

شما میتوانید با شمارش تعداد خیابان‌های فرعی و اصلی، تخمینی از تعداد مردم و میزان تقاضا در هر محله و با شمارش تعداد مغازه‌های مرتبط با محصول مورد نظر، تخمینی از میزان پاسخ به هر نیاز به دست کدام بازار را انتخاب کنیم؟ آورید.

نسبت درآمد به هزینه شما چقدر خواهد بود؟

پیش از هر اقدامی باید تخمین مناسبی از میزان فروش خود داشته باشید. این تخمین باید شامل بهترین حالت، حالت واقع‌بینانه و حالت بدبینانه باشد. شما با این کار ریسک‌های موجود در کار را شناسایی می‌کنید و حداقل میزان فروشتان برای اینکه زیان ندهید (نقطه سر به سر) تعیین می‌گردد. دقت کنید هیچ کسب و کاری بدون ریسک نیست. اما هرچه میزان ریسک شما کمتر باشد بهتر است.

کدام بازارها پس از تشدید تحریم‌ها زنده خواهند ماند؟

عضو هیات نمایندگان اتاق تهران می‌گوید:در زمان تشدید تحریم‌ها نمی‌توان به احیای بازار سایر کشورهای منطقه چشم دوخت. چرا که زمان کدام بازار را انتخاب کنیم؟ اندک است و در گذشته هم نتوانستیم بازارهای مدرن را جایگزین بازارهای سنتی کنیم.


عضو هیات نمایندگان اتاق تهران در پاسخ به اینکه آیا ممکن است در دوران تشدید تحریم‌ها بازار کالاهای غیرنفتی احیا شود؟ گفت:به‌گفته فعالان اقتصادی تحریم می‌تواند این مزیت را داشته باشد که دیگر به اقتصاد نفتی متکی نباشیم و برای رشد اقتصاد به سراغ بازارهای غیرنفتی قدم برداریم.

سید رضی آقا میری افزود: در دوران تحریم‌ها از جمله کشورهایی که همیشه به آن می‌اندیشیدیم احیای بازار عراق بوده است. در حقیقت طی ۴۰ سال گذشته تمام تمرکز صادراتی ‌ما به کشورهای همسایه از جمله عراق، افغانستان و… معطوف بود. هر چه فریاد زدیم بر این کشورها به‌طور دراز مدت نمی‌توان تمرکز کرد، کسی گوش به حرفمان نمی‌داد. در حال حاضر هم به این نتیجه دست یافته‌ایم که به کشور عراق هم نمی‌توان اعتماد کرد. چرا که آمریکا هشدار داده چنانچه آنها با ما مراودات اقتصادی داشته باشند، تحریم خواهند شد.

او با طرح این پرسش که آیا در فرصت کوتاه می‌توان به احیای دیگر بازارها اندیشید؟ پاسخ داد: جوابمان به این پرسش منفی است؛ چرا که برای به دست آوردن بازارها زمان لازم است. ما از زمان اعمال خروج آمریکا از برجام آسیب دیده‌ایم و حال با تشدید تحریم‌ها نیز آسیب‌ها دو چندان خواهد شد. متاسفانه برای دور زدن تحریم‌ها اروپایی‌ها تا به امروز راهکار قابل قبولی ارایه نکردند و حرف‌ها تا زمانی که عملیاتی شود طول خواهد کشید.

میری گفت: ما باید در زمان ما قبل تشدید تحریم‌ها به فکر جایگزینی و احیای بازارها می‌بودیم. عملکرد رفتاری اروپا باید برای ما الگو باشد. آنها در این بازه زمانی بازار بزرگ آمریکا را معطل نگه داشته‌اند. این نشان می ‌هد آنها به سادگی از مشتری‌های خود نخواهند گذشت.یعنی سیاست آنها در گرو عملکرد مثبت اقتصادشان محسوب می‌شود.

این فعال بخش خصوصی اظهار کرد:با این رویه به نظر می‌رسد در فرصت کوتاه نمی‌توانیم بازارهای اروپایی را جایگزین بازارهای سنتی و همیشگی ایران داشته باشیم.

چگونه بازار هدف کدام بازار را انتخاب کنیم؟ خود را پیدا کنیم و محصول را به فروش برسانیم؟

بازار هدف نادرست می‌تواند منجر به تصمیم‌گیری اشتباه، قیمت‌گذاری اشتباه، استراتژی بازاریابی اشتباه و در نهایت به شکست کسب و کار منجر شود.

زمانی که در حال تدوین استراتژی بازاریابی هستید، این سوال را کدام بازار را انتخاب کنیم؟ از خودتان بپرسید. مشتریان شما چه کسانی هستند؟ چه کسی محصول شما را خریداری می‌کند؟

در این مطلب در مورد نحوه بافتن بازار هدف و فروش محصول صحبت می‌کنم. دعوت می‌کنم با من در بلاگ پازلی همراه باشید.

یاد بگیرید که چگونه می‌توانید یک استراتژی بازاریابی موثر ایجاد کنید. اگثر کسب و کارهای موفق تشخیص داده‌اند که بخش کوچکی از افراد محصول یا سرویس آنها را خریداری می‌کنند. وطیفه اصلی تعیین دقیق گروهی از افراد، و هدف قراردادن آنها در تمام فعالیت‌های بازاریابی می‌باشد.

همچنین شما می‌توانید یک کسب و کار قوی‌تر و بهتر با شناسایی و ارایه سرویس به یک گروه مشتری خاص ایجاد کنید. این گروه خاص همان بازار هدف شما است.

تبدیل به متخصص شوید

یکی از اولین چیزهایی که شما نیاز دارید اصلاح سرویس یا محصول است. به شکلی که با تغییر نیاز بازار هدف محصول هم تغییر کند. شما باید در این امر متخصص شوید.

متخصص به این معنی که این تغییرات را پیش‌بینی کنید و قبل از اینکه مشتری محصول شما را ترک کند، آن را با تغییرات منطبق کنید.

انتخاب بازار هدف کوچک شما را تغییرات با ثبات بیشتری نگه میدارد. بازار هدف کوچک باعث می‌شود شما در تغییرات ریزش کمتری داشته باشید.

در مرحله بعد شما نیاز به درک افراد دارید که محصول شما را به یکی از ۳ دلیل زیر خریداری می‌کنند:

شما نیاز تعیین ویژگی برای محصول یا سرویس به شکلی که پاسخگوی این دلایل باشد.

محصول یا سرویس شما می‌تواند همه دسته‌بندی‌های بالا را در برگیرد ولی بهتر است شما مورد به مورد وارد شوید. به عنوان مثال در ابتدا به ایجاد یک حس خوب بپدازید. می‌توانید در این زمینه به سرویس‌دهی به افراد خارج از شهر یا حتی خارج از کشور بپردازید و به دنبال این باشد که چگونه می‌توانید یک حس خوب برای مشتری با محصول خود ایجاد کنید؟!

تعیین نقطه صفر در بازار هدف

گام بعدی در ایجاد یک استراتژی بازاریابی موثر تعیین نقطه شروع با استفاده از تقسیم‌بندی بازار است.

اول از همه مشخص‌کردن این مورد است که محصول شما بین‌المللی خواهد بود یا ملی؟

شما باید جامعه هدفی را با تعداد مشخص افراد در نظر بگیرید. شما نیاز دارید برای تعیین بازار هدف خود از تقسیم‌بندی‌های بازار استفاده کنید:

سن: کودکان، نوجوانان، متوسط، افراد مسن

جنسیت: مرد یا زن

سطح آموزشی: مدرسه، دانشگاه

درآمد: کم، متوسط، زیاد

وضعیت تاهل: مجرد، متاهل، طلاق‌گرفته

قومیت‌ها و زمینه‌های مذهبی

چرخه زندگی خانواده: تازه ازدواج کرده، ۱۰ سال ازدواج، ۲۰ سال ازدواج، فرزند دار یا بدون فرزند

و جزئیات بیشتری که می‌توانید در نظر بگیرید، این اطلاعات را باید به دست بیاورید.

مرحله بعد تقسیم بازار به ویژگی‌های روان شناختی و اجتماعی:

شیوه زندگی: محافظه کار، هیجان انگیز، سنتی، مد روز، افتصادی

کلاس اجتماعی: کدام بازار را انتخاب کنیم؟ پایین، متوسط، بالا

فعالیت‌ها: ورزش، خرید، مطالعه کتاب

نگرش‌ها و باورها: دوست‌دار محیط زیست

توجه کنید اگر شما یک شرکت با ارایئه سرویس B2B هستید، باید از صنایع و کسب و کارهای اطراف خود با خبر باشید. در نظر گرفتن نوع کسب و کار، تعداد کارمندان، مشتریان ان کسب و کار و … لازم و ضروری است. بر خلاف افراد، دلایل خرید محصول توسط صنایع و کسب و کارهای دیگر عبارتند از:

اگر بتوانید برای هر کدام از دلایل فوق سرویسی ارائه دهید، شما بازار هدف خود را پیدا کرده‌اید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.