مدیریت سرمایه و ریسک چیست؟
مدیریت سرمایه بدین معنی که بخشی از پسانداز خود را سرمایهگذاری کنید، مفهوم خیلی کلی است. مثلا شاید به فکر خرید سکه، دلار، ماشین یا سهام بیفتید. در شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه کدام سرمایهگذاری سودآور است؟ آیا تمامی سرمایهگذاریها بازده یکسان دارند؟ آیا ریسک سرمایهگذاریها با هم برابر است؟ برای پاسخ دادن به این سوالات بهتر است ابتدا با مفهوم مدیریت سرمایه آشنا شویم.
مدیریت سرمایه به صورت مدیریت حرفهای انواع داراییها به منظور تحقق اهداف سرمایهگذار تعریف میشود، چه داراییهای ملموس مانند مسکن و چه داراییهای ناملموس مثل سرقفلی و ارزش برند.
استراتژی مناسب برای سرمایهگذاریِ هر فرد با دیگری متفاوت است. عواملی مثل میزان تحصیلات و سواد مالی، سن، میزان درآمد، میزان سرمایه اولیه، ریسکپذیری و. باعث پیدایش استراتژیهای متفاوت سرمایهگذاری میشود.
ریسک چیست؟
کلمه ریسک بیشتر افراد را به یاد خطر و ضرر میاندازد. اما ریسک موقعیتی است که از ترکیب خطر و فرصت به دست میآید. وقتی شما ریسک میکنید، خطری را بهجان میخرید، به امید آنکه فرصتی به دست بیاورید. شما با توجه به میزان تواناییهای فردی خود در کنار شناخت کامل از تهدیدهای احتمالی، میتوانید از این فرصتها استفاده کنید تا به اهداف خود برسید.
بیشتر روشهای سرمایهگذاری با درصدی از ریسک همراه هستند. تنها سرمایهگذاری در داراییهایی چون سپردهگذاری در بانک یا مواردی چون سرمایهگذاری در اوراق خزانه است که ریسک بسیار پایینی دارند.
این موارد (که میتوان آنها را سرمایهگذاری بدون ریسک نیز نامید) یک بازدهی مشخص، قطعی ولی محدود دارند. یعنی با سرمایهگذاری روی آنها، امیدی هم به کسب یک بازدهی چشمگیر نباید داشت.
مدیریت سرمایه صحیح
اما آشنایی با مدیریت سرمایه بهصورت صحیح، به شما امکان کسب بازدهی بالاتر خواهد داد. برای مثال خرید مستقیم سهام ریسک بیشتری دارد. اما در کنار ریسک بیشتر، سرمایهگذاران میتوانند به بازدهی بیشتر هم دستپیدا کنند. از این منظر شاید بتوانیم بگوییم که ریسک «بهای بازدهیِ بیشتر» است.
پس دیدیم که احتمالِ کسب سود بیشتر، معادل است با پذیرش ریسک بالاتر. پس چرا افراد تنها به سپردهگذاری در بانک و کسب یک بازده قطعی اکتفا نمیکنند و به سمت نوعی دیگر از سرمایهگذاریها متمایل میشوند؟ آیا این کار درستی است که در بازارهای دیگر، مثل بورس دست به سرمایهگذاری زد؟
یکی از دلایلی که باعث میشود بازار سرمایه محبوبتر از بانکها باشد، این است که شما با سپردهگذاری در بانک حداکثر میزان بازدهی که میتوانید کسب کنید محدود (مثلا بیست درصد به طور سالیانه) است. در حالی که بازاری مانند بورس و اوراق بهادار به شما امکان کسب بازدهیهای بیشتر از 100 درصد را هم میدهد.
مدیریت سرمایه با توجه به نرخ تورم
علاوه بر موضوع ریسک و بازده با توجه به شرایط سیاسی و تحریمهای بیشماری که بر کشور اعمال شده است و با توجه به وضعیت اقتصادی حاکم، شاهد رشد بیاندازه نرخ تورم (41%) در سال اخیر بودهایم.
وقتی نرخ تورم در کشوری افزایش مییابد شاهد کاهش قدرت خرید پول خواهیم بود، که به اصطلاح میگویند پول ارزش خود را از دست داده است. بنابراین سپردهگذاریِ تمامِ پول خود در بانک کار منطقی به نظر نمیرسد، چون نرخ تورم، بیشتر از نرخ بهره سالانهِ بانک است و پول شما نمیتواند متناسب با نرخ تورم رشد کند. یعنی پول شما نمیتواند قدرت خرید خود را حفظ کند. این در حالی است که بازار سرمایه (بورس اوراق بهادار) میتواند متناسب با رشد تورم رشد کند. در این بازار افراد با سرمایهگذاری مناسب و مدیریت سرمایه میتوانند ارزش پول خود را حفظ کنند و حتی به سودهای جذابی دست یابند.
تشکیل سبد سرمایهگذاری
برای پوشش ریسک در سرمایهگذاری، بهترین کار تشکیل سبد سرمایهگذاری است. برای این کار فرد، سرمایه خود را به چند قسمت تقسیم میکند و هر قسمت از آن را به بازارهای مختلف میبرد. مثلا درصدی از سرمایهاش را به خرید ملک و درصدی دیگر را به خرید طلا اختصاص میدهد و مابقی را صرف خرید سهام و یا کالاهای سرمایهای، مانند ماشینآلات و تجهیزات میکند. برای مطالعه بیشتر در این رابطه روی اینجا کلیک کنید.
هرکدام از بازارهای موجود ریسک متفاوتی دارند و مدتزمان بازدهی و میزان بازدهی مورد انتظار از آنها نیز متفاوت است. هنگام انتخاب یک بازار هدف برای سرمایهگذاری، باید به دو متغیر ریسک و بازده به طور همزمان توجه کرد، در واقع ریسک و بازده بهعنوان دو رکن اصلی در اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری هستند.
در واقع ریسک و بازده بهعنوان دو رکن اصلی در اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری هستند.
همواره بیشترین بازدهی، با توجه به حداقل مقدار ریسک، معیاری مناسب برای سرمایهگذاری بهحساب میآید. شکل بالا تنها مثالی از چند بازار است که افراد میتوانند در آن با توجه به شرایط خود بازارهای متفاوتی را برای سرمایهگذاری و توزیع ریسک انتخاب کنند. حتی میتوانند بر تعداد بازارهای انتخابی بیفزایند و یا از تعداد آن بکاهند.
مدیریت سرمایه در شرکت ها
مدیریت سرمایه امری بسیار مهم به خصوص در امور شرکتها است. برای مثال اگر یک شرکت به دنبال احداث یک خط تولیدی جدید باشد، برای احداث این خط به مقدار زیادی وجه نقد نیاز دارد. در این مواقع مدیر، سبد سرمایهگذاریِ شرکت را بررسی میکند تا مشخص کند کدام سرمایهگذاریها سریعتر به وجه نقد تبدیل میشوند. اگر درصد عمدهای از سبد شرکت را ملک و ساختمان تشکیل داده باشد مدت زمان زیادی طول میکشد تا این املاک به وجه نقد تبدیل شوند. در حالی که اگر بخش عمدهای از سبد را سهام تشکیل دهد بسیار راحتتر و سریعتر میتواند آن را به وجه نقد تبدیل کند و از پول به دست آمده برای راه اندازی خط تولید جدید استفاده کند.
بنابراین هر فردی چه برای تشکیل سبد شخصی و چه در سمت مدیریت برای تشکیل سبد سرمایه شرکت، میتواند بر اساس اهداف و نیازهای احتمالی خود، یک سبد سرمایهگذاری مطمئن بسازد بهشکلی که در صورت لزوم بتواند از آن استفاده کند.
فرآیند مدیریت سبد سهام
برای اینکه بتوانید یک سبد سهام (پرتفوی) بهینه تشکیل دهید و آن را به طور صحیح مدیریت کنید، در مرحله اول لازم است که با مفاهیم مالی و اصول اساسی آن آشنا شوید. بعد از آشنایی با این موارد میتوان اقدام به ایجاد یک سبد سرمایهگذاری متناسب با ویژگیهای شخصی خود کرد.
هر فرد بعد از یادگیری اصول اساسی مالی میتواند با توجه به میزان ریسکپذیری و بازده مورد انتظار خود اقدام به ایجاد یک پرتفوی بهینه کند و در گذر زمان با توجه به تغییر شرایط، در صورت لزوم پرتفوی خود را اصلاح کند.
یکی از راههای کم کردن ریسک یک پرتفوی تنوعبخشی به آن است. تنوعبخشی با هدف کاهش ریسک پرتفوی تا حداقل مقدارِ ریسک و افزایش بازده پرتفوی تا بالاترین کنترل ریسک در بازار سرمایه اندازه ممکن انجام میشود.
با تقسیم کردن مبلغ سرمایهگذاری در سهمهای متنوع، میتوان بخشی از ریسک پرتفوی را حذف کرد. برای انجام این کار بهتر است که سهمها، از صنایع و گروههای متفاوت از هم انتخاب شوند تا اگر یک صنعتی دچار مشکل شد تنها بخش کوچکی از سبد سرمایهگذاری شما بهخطر بیفتد.
تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری و سبد سهام
نقل قولی معروف در رابطه با تنوعبخشی وجود دارد که بیان میکند: تمامی تخممرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید، تا در صورت افتادن سبد همه تخم مرغهایتان از بین نروند.
نکتهی قابل توجه این است که شما با تنوعبخشی نمیتوانید کل ریسک سبد خود را از بین ببرید، اما میتوانید آن را کم کنید.
ریسک کل
ریسک کل از دو بخش ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک تشکیل شده است. ریسک غیرسیستماتیک منحصر به یک دارایی نظیر سهم یک شرکت است، که این ریسک با تنوعبخشی قابل کاهش است.
اما بخش دیگری از ریسک کل، ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار است، که به آن ریسک حذفنشدنی هم میگویند. این ریسک از طریق تنوعبخشی کاهش پیدا نمیکند.
نمونهای از ایجاد سبد سهام متنوع را در شکل بالا میبینید. میتوان از گروهها و صنعتهای مختلف یک سهم مناسب انتخاب کرد و تشکیل سبد داد. افراد با استراتژیهای متفاوت میتوانند سبدهای متفاوتی ایجاد کنند.
انواع سرمایهگذاری
سرمایهگذاران به دو طریق میتوانند دست به خرید اوراق بهادار بزنند: اولین شیوه آن است که افراد به طور مستقیم اقدام به خریدوفروش سهام کنند که به آن سرمایهگذاری مستقیم میگویند؛ یا اینکه این کار را از طریق واسطههای مالی انجام دهند، که به آن سرمایهگذاری غیرمستقیم میگویند.
انواع سرمایه گذاران بر مبنای میزان تحمل ریسک
نظریه مطلوبیت مورد انتظار، سه نوع گرایش را بر مبنای میزان تحمل ریسک توسط سرمایهگذاران معرفی کرده است. بر طبق این نظریه سرمایه گذاران به سه دسته تقسیم میشوند:
- ریسکگریز
- ریسکپذیر
- ریسک خنثی
سرمایهگذاران ریسک خنثی افرادی هستند که به میزان ریسک سرمایهگذاری توجهی نمیکنند و تنها به دنبال حداکثر کردن بازدهی خود هستند و میزان مطلوبیت آنها توسط بازدهی سرمایهگذاری تعیین میشود.
برخی از سرمایهگذاریها و داراییها نوسانات بیشتری نسبت به سایر داراییها دارند. در نتیجه سرمایهگذاری در آنها ریسک بیشتری دارد.
گروهی از سرمایهگذاران نسبت به سایرین ریسکپذیرتر هستند؛ در نتیجه میتوانند نسبت به دیگران بهتر با این نوسانات کنار بیایند و آن را تحمل کنند. این افراد زمانی که با دو پروژه با بازدهی یکسان روبهرو میشوند، پروژهای که ریسک بیشتری دارد را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند، زیرا مطلوبیت ناشی از موفق شدن در پروژه پرریسک بیشتر از عدم مطلوبیت ناشی از زیان آنها است.
این افراد تمایل بیشتری به فعالیت در بورس دارند و تمایل کمی به سپردهگذاری در بانک دارند.
سرمایهگذاران ریسکگریز
آخرین دسته، سرمایهگذاران ریسکگریز هستند. این افراد بیشتر به سرمایهگذاری در مواردی که بازدهی مطمئن داشته باشند علاقهمند هستند و از سرمایهگذاری در پروژههای پرریسک دوری میکنند. بیشتر این افراد به سپردهگذاری در بانک روی میآورند و معتقدند که سپردهگذاری در بانک نوعی سرمایهگذاری ایمن است.
این سه طبقه، خود میتوانند هرکدام به سه طبقه متفاوت نیز تقسیم شوند. برای مثال افرادی که در بورس سرمایهگذاری میکنند، همه حاضر به پذیرش سطح یکسانی از ریسک نیستند. مثلا برخی از آنها در سهمهایی که ریسک بسیار زیادی دارند (مثل سهمهایی با وضعیت بنیادی نه چندان خوب که در وضعیت تکنیکالی مناسبی قرار دارند و انتظار رشد سریعی از آنها در آیندهای نزدیک میرود) سرمایهگذاری میکنند. در حالی که برخی دیگر تنها در سهام شرکتهایی بزرگ که وضعیت بنیادی قوی و سود تقسیمی بالا دارند سرمایهگذاری میکنند، در حالی که ممکن است این سهمها رشد آهستهای داشته باشند.
نظریه مطلوبیت مورد انتظار با انتقادهایی نیز مواجه شده که در مقالات بعدی راجعبه آن توضیح داده خواهد شد.
ریسک داراییهای مالی از منظر مدت زمان نگهداری
میتوان ریسک داراییهای مالی را از نظر دوره نگهداری آنها نیز طبقهبندی کرد. به بیانی دیگر ریسک یک سرمایهگذاری زمانی که به دید کوتاهمدت خریداری میشود با ریسک آن وقتی که با دید بلندمدت خریداری میشود، متفاوت است.
با افزایش مدتزمان نگهداری یک دارایی، نوسانات آن کاهش مییابد و ریسک آن تا حدی قابل کنترل خواهد بود.
مدیریت ریسک و سرمایه چیست؟
در محیط تجاری چالش برانگیز امروزی، شرکتها همچنان به دنبال راههایی برای دستیابی به رشد سودآور هستند. در حمایت از این امر، سازمانهای مالی و خزانه داری باید از دسترسی کافی به نقدینگی، استقرار کارآمد سرمایه و مدیریت ریسک مالی به صورت موثر اطمینان حاصل کنند. پس با ابزار ترید همراه باشید
مدیریت ریسک و سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال چیست؟
ریسک سرمایه عبارت است از: احتمال از دست دادن بخشی یا تمام سرمایه گذاری.
در مورد کل داراییهایی که مشمول تضمین بازگشت کامل سرمایه اصلی نیستند، اعمال می شود. سرمایه گذاران زمانی که در سهام، اوراق قرضه غیردولتی، املاک و مستغلات، کالاها و سایر داراییهای جایگزین سرمایه گذاری می کنند، با ریسک سرمایه مواجه می شوند.
علاوه بر این، زمانی که یک شرکت در پروژه ای سرمایه گذاری می کند،خود را در معرض این خطر قرار می دهد، که پروژه، بازدهی آتی برای پوشش سرمایه یِ سرمایه گذاری شده ایجاد نکند.
ریسک سرمایه میتواند بهعنوان ریسک بازار که در آن قیمت داراییها بهطور نامطلوب در نوسان است،یا زمانی که یک کسبوکار در پروژهای سرمایهگذاری میکند که به نظر میرسد نامطلوب باشد، ظاهر شود.
شرکتهای سهامی عام توسط SEC ملزم به افشای عوامل خطر واقعی و بالقوه هستند که سرمایه گذاران ممکن است در معرض آن قرار گیرند.
مدیریت ریسک در فارکس به چه معناست؟
مدیریت ریسک به صورت کلی شامل اعمال ویژهای است که به معاملهگران (تریدرها) اجازه میدهد در برابر نوسانات و زیانهای احتمالی بازارهای مختلف همچون ارز دیجیتال، فارکس یا بورس ایستادگی نمایند. درست است که ریسک بزرگتر برابر با سود بیشتر است، ولی همین ریسک بیشتر و بزرگتر میتواند مشکل ساز شود.
در نتیجه، شما به عنوان یک معاملهگر قابلیت مدیریت ریسک خود را باید داشته باشید، یعنی این امکان را داشته باشید که سود خود را بالا ببرید و ضرر خود را به کمترین میزان ممکن برسانید، در حقیقت شاه کلید دوام و سود در معاملات بازار فارکس یا سایر بازارهای مالی را در دستان شماست. سوال اصلی اینجاست که چطور و به چه شکل این کار را انجام دهیم تا موفقیتمان مستمر باشد؟!
برای درک بیشتر در این زمینه با ما همراه باشید
مدیریت ریسک و سرمایه پیشرفته
درک مدیریت ریسک و سرمایه در بازار فارکس
ریسک در اصطلاح مالی به عنوان شانسی تعریف می شود که نتیجه یا سود واقعی سرمایه گذاری با نتیجه یا بازده مورد انتظار، متفاوت باشد.
همه ما هر روز با خطراتی روبرو هستیم. چه در حال رانندگی به سمت محل کار یا موج سواری در یک موج 60 فوتی باشیم و چه در روند سرمایه گذاری یا مدیریت یک تجارت باشیم.
در دنیای مالی، ریسک، به این احتمال اشاره دارد که بازده واقعی یک سرمایهگذاری با آنچه مورد انتظار است متفاوت باشد. در واقع، این احتمال که یک سرمایهگذاری آنطور که میخواهید پیش نرود، یا به عبارتی در نهایت پول خود را از دست بدهید، وجود دارد.
موثرترین راه برای مدیریت ریسک و سرمایه از طریق ارزیابی منظم ریسک و تنوع بخشیدن به آن است. اگرچه تنوع، سود را تضمین نمی کند یا در برابر ضرر تضمینی ندارد، اما پتانسیل بهبود بازده را بر اساس اهداف و سطح ریسک هدف شما فراهم می کند.
یافتن تعادل مناسب بین ریسک و بازده به سرمایهگذاران و مدیران کسبوکار کمک میکند تا از طریق سرمایهگذاریهایی که میتوانند با آن راحتتر باشند، به اهداف مالی خود برسند.
درک مدیریت ریسک مالی در بازار ارزهای دیجیتال
روشهای ریسک و سرمایه اغلب برای برنامه ریزان پروژه یک شرکت مهم است.
آنها، سرمایهگذاریهای پیشنهادی را در یک پروژه – برای مثال یک خط تولید یا کارخانه جدید یا در بازارهای مختلف مانند ارز دیجیتال بر روی ارزهایی مانند بیت کوین یا اتریوم با مدلسازی جریانهای نقدی پیشبینیشده در برابر سرمایه مورد نیاز پروژه، تحلیل میکنند. فرآیند تحلیل و مدیریت ریسک مالی سعی خواهد کرد تا با تغییر مفروضات مدل، ریسک سرمایه را تحلیل و بررسی کند.
چنانچه مدل، سطح ریسک غیرقابل قبولی را برای سرمایه یِ سرمایه گذاری شده نشان دهد، هیچ شرکتی، پروژه مربوطه را انجام نخواهد داد. همچنین باید توجه داشت که یک شرکت ممکن است حتی اگر NPV بزرگتر از صفر پیش بینی شود، پروژه را ادامه ندهد. لذا برای اینکه یک شرکت بتواند سرمایه گذاری کند، نرخ مانع مورد نظر آن باید برطرف شود.
گزارش ریسک سرمایه به سهامداران فارکس و بورس
اظهارات کمیسیون بورس و اوراق بهادار ( SEC ) برای اوراق بهادار جدید، حاکی از آن است که سرمایهگذاران با خرید اوراق بهادار، ریسک سرمایه را متقبل خواهند شد. پروندههای در حال انجام مانند فرم 10-K از طریق بخش “عوامل کنترل ریسک در بازار سرمایه ریسک” به سرمایه گذاران یادآوری می کند که خطرات احتمالی متعددی وجود دارد، که می تواند منجر به از دست دادن سرمایه یِ سرمایه گذار شود. شرکتهایی با پروفایلهای ریسک بالاتر، برای مثال شرکتهای بیوتکنولوژی در مرحله بالینی، معمولا در مورد احتمال از دست دادن سرمایه یک سرمایهگذار به طور طولانی بحث میکنند.
مدیریت ریسک
تعریف مدیریت ریسک چیست؟ و مدیریت ریسک پیشرفته چگونه است؟
هر سرمایه گذاری، سطح مشخصی از ریسک را برای سرمایه گذار به همراه دارد.
ریسک سرمایه فرآیندی است که طی آن یک سرمایهگذار در یک کسبوکار یا سرمایهگذاری دیگر مقدار مشخصی از ریسک رویداد را با وجوه خود میپذیرد.
یک شخص یک پروپوزال را با سرمایه تامین می کند و از شانس موفقیت یا شکست آن پروپوزال استفاده می کند. این بدان معنی است که سرمایه گذاری می تواند پول را از دست بدهد یا برای سرمایه گذار سود ایجاد کند. احتمال ضرر یا سود اغلب به عنوان معاوضه ریسک-بازده شناخته می شود، مفهومی که شانس خوب بودن سرمایه گذاری را اندازه گیری می کند. مدیریت ریسک و سرمایه فرآیند تلاش برای ارزیابی بهترین تصمیمات موجود برای سرمایه گذار است.
از نظر ریاضی در بخش مالی و تجاری، ریسک سرمایه را می توان با استفاده از معادلات آماری خاص ارزیابی کرد. این معادلات برای ارزیابی مفاهیمی مانند ریسک رویداد و ریسک نسبی در هنگام سرمایه گذاری استفاده می شوند.
تنظیم میزان ریسک و سرمایه
ریسک رویداد، خطر واقعی قرار دادن پول در نوعی سرمایه گذاری است. ریسک نسبی شانسی است که قرار گرفتن یک فرد یا کسب و کار در معرض شرایط خاص، می تواند وضعیت مطلوب یا نامطلوب ایجاد کند. با استفاده از معادلات ریاضی که عملکرد گذشته سرمایه گذاری، شرایط فعلی و جهت کلی بازار را ارزیابی می کند، سرمایه گذاران از نظر آماری احتمال تصمیم گیری مالی خوبی دارند.
یکی از راههایی که سرمایهگذار میتواند در برابر ضررهای احتمالی ریسک سرمایه محافظت کند، انجام فرآیند قفل کردن سود است.
رایج ترین مثال ریسک سرمایه، تامین مالی اولیه برای یک کسب و کار است. زمانی که یک کسب و کار فعالیت خود را راه اندازی می کند، نیاز به سرمایه گذاری خاصی دارد. این سرمایهگذاری همیشه نمیتواند به سادگی از طریق وامهای بانکها تامین شود، بلکه به سرمایهگذارانی نیاز دارد که معتقدند کسبوکار مد نظر به درآمد خواهد رسید.
افراد و کسب و کارها با خرید سهام در شرکت مقدار مشخصی از سرمایه را به کسب و کار عرضه می کنند که انتظار می رود در صورت موفقیت کسب و کار، افزایش یابد یا در صورت شکست کسب و کار، سقوط کند. هنگامی که این وضعیت نهایی ایجاد می شود، مفهوم نظریه ریسک-بازده برای سرمایه گذار به ثمر می رسد. مدیریت ریسک و سرمایه در بازارهای مالی جهانی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است، از این رو کسب اطلاعات در مورد آن، می تواند در انجام معاملات و سرمایه گذاریهای خرد و کلان، مفید و کاربردی باشد.
۴ کتاب برتر در مورد مدیریت ریسک در بازارهای مالی ( ارز دیجیتال، فارکس و بورس )
کتاب مدیریت ریسک
خرید کتاب
بهترین کتاب مدیریت ریسک و سرمایه کتابی است که در این مقاله معرفی میکنیم، کتاب مدیریت ریسک است؛ این کتاب بعد از اینکه درباره اهمیت ریسک کردن توضیح می دهد، به ریسک در سازمان نیز گریزی می زند . چرا که نتیجه ریسک کردن در یک فضای شخصی یا خانوادگی و یا سازمانی، نهایتا متوجه اعضای همان خانواده یا سازمان میشود اما در یک سازمان و یک شرکت بزرگ میتواند نتایج بزرگ تری به همراه داشته باشد و تمام افراد و حتی اهداف کسب و کار شما و سازمان را تحت تاثیر قرار دهد. البته نباید فراموش کرد که ریسک کردن، تضمینی برای حیات و بقای کسب و کار است، اما تسلط داشتن بر آن و مدیریت آن، از هرچیزی مهمتر است.
اندور هلمز در کتاب مدیریت ریسک به شما کمک میکند تا جایگاه ریسک در یک کسب و کار را بشناسید و با تسلط بر آن به اهداف و خواستههایتان برسید.
شما میتوانید برای خرید کتاب مدیریت ریسک به صورت الکترونیکی به طاقچه مراجعه کنید
خرید کتاب
کتاب مدیریت ریسک به زبان ساده
مدیریت ریسک به زبان ساده، کتابی است که مدیریت ریسک را در بستر تمام فعالیتهای یک سازمان واحد مورد بررسی قرار میدهد. در بعضی مواقع نیز مدیریت ریسک را جدا از سایر کارهای شرکت میبینند اما اهمیت این موضوع در این نکته است که مدیریت ریسک میتواند نقشی بسیار مهم در جهتگیری در نرخگذاریها و هدایت هزینههای مخارج سرمایه در شرکتهای سودمحور ایفا کند. از این جهت، بررسی آن به صورت فردی، کاری است که اگر به آن اشتباه نگوییم، حداقل نتیجه مطلوبی به ما نمیدهد.
شما میتوانید برای خرید کتاب مدیریت ریسک به زبان ساده به صورت الکترونیکی به طاقچه مراجعه کنید
خرید کتاب
کتاب قوی سیاه
اگر اولینبار است که نام کتاب قوی سیاه، نوشته نسیم نیکولاس طالب را میشنوید، ذهنتان ناخودآگاه به سمت داستانهای عاشقانه یا اجتماعی میرود. اما این کتاب، در حقیقت، نقطه عطفی در تفکر مدرن در دنیای امروزی است. قو به رنگ سیاه، واقعا وجود دارد و این کتاب هم با یک داستان جالب آغاز میشود. مشاهده اولین قو به رنگ سیاه در استرالیا که باوری قدیمی را، مبنی بر اینکه تمام قوها سفید میباشند، در هم شکسته است.
شما میتوانید برای خرید کتاب قوی سیاه به صورت الکترونیکی به طاقچه مراجعه کنید
کتاب زندگی به روش ۸۰/۲۰
خرید کتاب
قانون ۸۰/۲۰ کتابی میباشد که به شما آموزش میدهد چگونه از اتلاف انرژی خود جلوگیری نمایید. آن هم با استفاده از یک قانون جذاب: با استفاده از ۲۰ درصد انرژی خود به ۸۰ درصد نتایج برسید. در واقعیت، هر کنترل ریسک در بازار سرمایه سیستمی ۸۰ درصد موفقیت آن، نتیجه ۲۰ درصد تلاش آن است. این کتاب به این اصل را اشاره دارد که کلید دستیابی به سازماندهی سازندهتر و بهتر، تمرکز برگسترش بیست درصد پربازده به جای تلاش بر روی هشتاد درصد بیحاصل میباشد. اما سوال اصلی اینجاست که چرا این کتاب باید در دستهبندی کتابهای مدیریت ریسک قرار گیرد؟
شما میتوانید برای خرید کتاب زندگی به روش ۸۰/۲۰ به صورت الکترونیکی به طاقچه مراجعه کنید
سوالات متداول
مدیریت ریسک چیست ؟
واژه «ریسک» (Risk) به معنی احتمال وقوع یک رویداد و پیامدهای پیرامون آن است. مدیریت ریسک نیز به استفاده از فرآیندها، روشها و ابزارهایی برای مدیریت ریسک و کنترل آن در بازرهای مالی همچون فارکس یا ارزهای دیجیتال گفته میشود.
مدیریت ریسک در بازارهای مالی چیست؟
مدیریت ریسک در بازارهای مالی همچون بورس به فرآیندی همچون شناسایی، تحلیل و کنترل عواملی است که امکان دارد باعث ضررهای بالقوه در سرمایهگذاری یا معاملهگری گردد، گفته میشود.
استراتژیهای مدیریت ریسک در بازارهای مالی کدام است؟
استراتژیهای مدیریت ریسک در بازارهای مالی در ۴ نکته خلاصه میشود : انتقال، اجتناب، کاهش و پذیرش
مدیریت ریسک و سرمایه در بازارهای مالی
در این مطلب قصد داریم مفهوم مدیریت ریسک و سرمایه را بررسی کنیم. مدیریت ریسک در بازارهای مالی به فرآیند شناسایی، تجزیه و تحلیل و پذیرش یا کاهش عدم قطعیت در تصمیمات مربوط به سرمایهگذاری گفته میشود. مدیریت ریسک زمانی انجام میشود که یک سرمایهگذار یا مدیر سرمایهگذاری با تجزیه و تحلیل موقعیت سعی در کاهش میزان ضرر و زیان مانند خطرات اخلاقی در یک سرمایهگذاری دارد. در نتیجه تجزیه و تحلیل صورت گرفته، این فرد با توجه به اهداف سرمایهگذاری و اشتهای ریسک خود سعی میکند اقدامات مناسب را انجام دهد.
ریسک جزئی جداییناپذیر از درآمد است. تمام سرمایهگذاریها شامل میزان ریسک متفاوتی هستند، این ریسک در مورد اوراق بهادار ایالات متحده چیزی نزدیک به صفر در نظر گرفته میشود و برای بازارهای سهام نوظهور یا داراییهایی در بازارهای با تورم بالا بسیار زیاد است. امکان اندازهگیری ریسک به هر دو صورت مطلق و نسبی وجود دارد. زمانی که سرمایهگذاران درک بهتری نسبت به ریسک داشته باشند میتوانند درک بهتری نسبت به فرصتها، معاملات و هزینههایی که باید صرف روشهای مختلف سرمایهگذاری کنند داشته باشند. در ادامه بیشتر به مفهوم مدیریت ریسک میپردازیم، با ما همراه باشید.
اهمیت مدیریت ریسک و سرمایه
یک سازمان با داشتن یک طرح مدیریت ریسک و در نظر گرفتن خطرات بالقوه مختلف یا پیشبینی رویدادها میتواند در هزینههای خود صرفهجویی کرده و در آینده از سرمایهگذاری خود محفاظت کند. دلیل اهمیت طرحی برای مدیریت ریسک و سرمایه این است که یک شرکت با اجرای این طرح میتواند راهی برای اجتناب از خطرات بالقوه پیدا کند، در صورت وقوع چنین خطراتی اثر آنها را به حداقل برساند و با نتایج ناشی از این خطرات کنار بیاید. توانایی درک و کنترل ریسک سازمانها را قادر میسازد در تصمیمات مربوط به سرمایهگذاری اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند.
مدیریت ریسک و سرمایه چطور اجرا میشود؟
معمولاً اکثر ما به ریسک به عنوان یک پدیده نامطلوب فکر میکنیم. هر چند در دنیای سرمایهگذاری ریسک یکی از اجزای ضروری و جداییناپذیر از عملکرد مطلوب کسب و کار است. تعریف رایجی که درباره ریسک در سرمایهگذاری وجود دارد ریسک را به عنوان عاملی که موجب انحراف از نتیجه مورد انتظار میشود در نظر میگیرد. میتوانیم این انحراف را به صورت مستقل و یا وابسته به عامل خاصی مانند معیار بازار در نظر بگیریم.
درست است که ریسک هم دارای نتایج منفی است و هم مثبت، اما اکثر سرمایهگذاران باور دارند که این نوع انحراف بخشی از نتیجه نهایی سرمایهگذاری شما را تضمین میکند. یعنی برای رسیدن به نتایج بهتر باید با خطرات بزرگتری روبرو شوید. البته افزایش ریسک منجر به بالا رفتن نوسانات نیز میشود. گرچه سرمایهگذاران حرفهای مدام به دنبال روشهایی برای کاهش این نوسانات و بیثباتیها میگردند، هنوز هم یک راه مطمئن برای این کار وجود ندارد. در اینجا به روش اجرای مدیریت ریسک و سرمایه میرسیم.
Risk concept on speedometer. Vector icon
روش اجرای مدیریت ریسک و سرمایه
میزان بیثباتی که یک سرمایهگذار باید بپذیرد کاملاً به اشتهای ریسک او یا در مورد سرمایهگذاران حرفهای به اشتهای ریسک اهداف سرمایهگذاری آنها بستگی دارد. یکی از رایجترین موارد استفاده از معیارهای مطلق ریسک انحراف معیار است. انحراف معیار نوعی معیار آماری از پراکندگی حول یک گرایش مرکزی است. برای استفاده از این معیار باید متوسط بازده یک سرمایهگذاری را در نظر بگیرید و سپس میانگین انحراف معیار آن را در همان بازه زمانی پیدا کنید. با این کار میتوانید ریسک را به صورت عددی محاسبه کنید.
پراکندگیهای معمولی (یعنی همان نمودارهای معروفی که شبیه به زنگوله هستند) نشان میدهند که بازده مورد انتظار از یک سرمایه در 67 درصد مواقع دارای یک انحراف معیار و در 95 درصد مواقع دارای دو انحراف معیار خواهد بود. در این صورت با آگاهی از میزان ریسکی که یک سرمایهگذاری دارد میتوانید قبل از تصمیمگیری ببینید از نظر احساسی و مالی توانایی پذیرش این میزان خطر را دارید یا نه.
یک مثال از مدیریت ریسک
برای مثال در طول یک دوره زمانی 15 سال از 1 آگوست سال 1992 تا 31 جولای سال 2007 متوسط بازده کل سالانه شرکت S&P 500 به اندازه 10.7 درصد بوده است. این عدد نشان میدهد در کل این دوره چه اتفاقی افتاده است اما در مورد اتفاقاتی که در طول این 15 سال رخ دادهاند هیچ گونه اطلاعاتی در اختیار ما قرار نمیدهد. با استفاده از روش مدیریت ریسک و سرمایه میتوانیم میانگین انحراف معیار S&P 500 را برای دوره زمانی 15 ساله به اندازه 13.5 درصد محاسبه کنیم. این تفاوت بین درآمد متوسط و درآمد واقعی در بیشترین نقاط تعیین شده در طول دوره 15 ساله است.
زمانی که از مدل زنگولهای استفاده میکنید هر درآمد معین شدهای باید در 67 درصد از مواقع در یک انحراف معیار و در 95 درصد مواقع در دو انحراف معیار قرار بگیرد. بنابراین یک سرمایهگذار S&P 500 میتواند انتظار داشته باشد که درآمد این شرکت در 67 درصد مواقع و در هر یک از نقاط داده شده در طول دوره زمانی 15 ساله به اندازه 10.7 درصد کنترل ریسک در بازار سرمایه به علاوه یا منهای انحراف معیار 13.5 درصد باشد. همچنین ممکن است در 95 درصد مواقع یک افزایش یا کاهش 27 درصدی (دو انحراف معیار) دیده شود. در این صورت اگر سرمایهگذار ببیند که میتواند این میزان ریسک را بپذیرد در این شرکت سرمایهگذاری میکند.
استراتژیها و فرآیندهای مدیریت ریسک و سرمایه
تمامی طرحهای مدیریت ریسک برای ایجاد یک فرآیند کلی مدیریت خطرات سرمایهگذاری مراحل یکسانی را دنبال میکنند. در زیر میتوانید با برخی از استراتژیهایی که در زمینه مدیریت ریسک و سرمایه به کار میروند آشنا شوید:
- زمینه سازی: باید شرایطی که سایر مراحل مدیریت ریسک در طی آن انجام میشوند را درک کنید. معیارهایی که برای ارزیابی ریسک مورد استفاده قرار میگیرند باید ایجاد شوند و ساختار تجزیه و تحلیل ریسک نیز باید تعریف شود.
- شناسایی ریسک: شرکت باید خطرات احتمالی که ممکن است تأثیرات منفی بر روی یک عملیات یا پروژه بگذارند را شناسایی و تعریف کند.
- تحلیل ریسک: بعد از اینکه انواع خاصی از ریسک شناسایی شد شرکت باید احتمال وقوع و اثرات آنها را مشخص کند. هدف از استراتژی ارزیابی ریسک درک هر یک از انواع مختلف ریسک و تأثیراتی است که میتوانند بر روی اهداف و پروژههای شرکت بگذارند.
- ارزیابی و برآورد ریسک: بعد از تعیین ریسکهای احتمالی و نتایج حاصل از وقوع آنها باید ریسک مورد نظر بیشتر ارزیابی شود. سپس شرکت تصمیم میگیرد که امکان پذیرش این ریسک وجود دارد یا نه.
- کاهش ریسک: در این مرحله از مدیریت ریسک و سرمایه شرکت محتملترین ریسکها را ارزیابی کرده و با استفاده از عوامل کنترل کننده طرحی برای کاهش آنها ایجاد میکند.
- نظارت بر ریسک: فرآیند کلی نظارت بر ریسک باید بر اساس طرح تعیین شده در مرحله کاهش ریسک اجرا شود.
- ارتباط و مشورت: سهامداران داخلی و خارجی باید در جریان هر یک از مراحل مدیریت ریسک قرار بگیرند و این فرآیند با مشورت تمام سهامداران اجرا میشود.
جمعبندی
با توجه به موارد ذکر شده متوجه شدیم مدیریت ریسک به فرآیند شناسایی و تحلیل و پذیرش یا کاهش میزان تردیدی که در تصمیمات مربوط به سرمایهگذاری وجود دارد گفته میشود. ریسک یکی از اجزای جداییناپذیر درآمد و بازدهی است و روشهای مختلفی برای تشخیص آن وجود دارد. تمامی طرحهای مدیریت ریسک نیز بر اساس استراتژی یا مراحل خاصی مانند زمینه سازی، شناساییی ریسک و… انجام میشوند. برای دریافت اطلاعات بیشتر در این زمینه میتوانید به صفحه اینستاگرام لیدوما فارکس مراجعه کنید.
ریسک غیر سیستماتیک چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟
تحولات اخیر در بازارهای جهانی باعث شده تا سرمایه گذاران در مورد ریسک و چگونگی تاثیرگذاری آن بر روی سرمایه هایشان، تجدید نظر کنند. یک تفکر اشتباه آن است که وجود ریسک برای سرمایه گذاران چیز بدی است اما این ایده واقعاً صحیح نیست؛ ریسک روشی برای کسب پول توسط سرمایه گذاران بوده و امروزه بخش اجتناب ناپذیر تجارت و معاملات است. بیشتر افرادی که در بازارهای مالی موفق می شوند، کسانی هستند که می دانند چگونه به طور مؤثر، به مدیریت ریسک ها بپردازند.
ریسک غیر سیستماتیک چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم؟
ریسک غیرسیستماتیک
مدیریت ریسک با درک انواع ریسک های مرتبط با یک ابزار تجارت، صنعت، یا بازار کلی و در نتیجه استراتژی های توسعه، شروع می شود. سرمایه گذاری در بازارهای مختلف مانند بازار بورس با دو نوع ریسک مواجه است:
ریسک سیستماتیک ( Systematic Risk ) و ریسک غیرسیستماتیک ( Unsystematic Risk ) که درک هر دو آن ها برای مفاهیم مدیریت پورتفولیو مهم است و ما در این مقاله به تشریح مفهوم ریسک غیر سیستماتیک می پردازیم.
ریسک غیرسسیتماتیک Unsystematic چیست؟
ریسک غیرسیستماتیک که به آن ریسک متنوع سازی، ریسک خاص یا ریسک باقیمانده نیز گفته می شود، در واقع کل سیستم مالی را شامل نمی شود بلکه ریسک خاص شرکت یا صنعتی است که در آن سرمایه گذاری می کنید. این ریسک با نوع خاصی از ابزار مالی همراه است و می تواند از طریق تنوع سازی کاهش یابد. چنین ریسکی در یک سازمان وجود دارد اما برنامه ریزی نشده است و می تواند هر زمان اتفاق افتاده و منجر به بی ثباتی بالا در قیمت ابزارها شود. این ریسک عمدتا با اشتباهات در قضاوت و سوء مدیریت در یک سازمان مرتبط است.
به عنوان مثال، یک تولیدکننده تلفن همراه ممکن است در بخش تحقیق و توسعه بازار سرمایه گذاری کند و انتظار افزایش تقاضا برای تلفن های همراه کوچک و یا ساعت های هوشمند را در آینده داشته باشد. برای این کار، شرکت تصمیم می گیرد تغییرات زیرساختی ایجاد کند و برای توسعه محصولات کوچک تر سرمایه گذاری کند. با این حال، در سال آینده، تقاضا برای تلفن های همراه و ساعت های بزرگ تر افزایش می یابد.
در این زمان، به نظر می رسد موجودی و تغییرات ایجاد شده در زیرساخت ها هدر رفته و محصولات به فروش نمی رسند.کاهش تقاضا برای محصولات این شرکت بر قیمت سهام آن تاثیر خواهد گذاشت. در حالی که رقبای آن ممکن است شاهد رشد باشند، این شرکت به دلیل ارزیابی ضعیف و تصمیم گیری توسط مدیریت، متحمل ضرر می شود. (1)
گاهی مواقع نیز وجود یک رقیب جدید در بازار می تواند باعث ایجاد ریسک غیرسیستماتیک برای یک شرکت شود. اقدام های این رقیب می تواند خرید سهم قابل توجهی از سهامی که شرکت در آن سرمایه گذاری کرده باشد. تغییر قانون و مقررات مؤثر بر یک صنعت (که منجر به کاهش فروش می شود) ، تغییر در مدیریت، یادآوری یک محصول جدید و تاکتیک اتحاد کارمندان در مقابل مدیریت ارشد برای رسیدگی به مظالبات آن ها، مثال های دیگری برای ریسک غیرسیستماتیک هستند.
اگر شرکتی مجبور شود معایب هر یک از محصولات خود را یادآوری کند، می تواند منجر به ایجاد ریسک غیر سیستماتیک شود. (مانند گوشی گلکسی نوت 7 سامسونگ که قابل اشتعال بودن باطری توسط سامسونگ یادآوری شد) . (2) و (3)
بسیاری از ریسک های مربوط به شرکت های فردی به طور ناگهانی رخ می دهد و پیش بینی آن ها غیرممکن است. سرمایه گذار در شرکت ها باید بداند که در صورت وقوع درآمدهای بد، قیمت سهام آن ها کاهش خواهد یافت. این موضوع در مورد افشای تقلب و یا درآمدهای غیر قانونی نیز صدق می کند. ورشکستگی، ریسک دیگری است که سرمایه گذاران هنگام ورود برای خرید سهام شرکت ها باید در نظر داشته باشند.
بسیاری از مردم نمی دانند سهم بزرگی از ارزش سهام از سکتور آن گرفته شده است. زمانی که فردی در یک سهام سرمایه گذاری می کند، باید سکتور سهام را در نظر داشته باشد. ریسک یک بخش، از قیمت مواد خام گرفته تا کاهش درآمدها، باید برای هر سرمایه گذاری در نظر گرفته شود. (بخش یا سکتور به معنی آن است که گروهی از سهام موجود در یک صنعت مشابه، متعلق به یک سکتور یا بخش هستند؛ مانند بخش یا سکتور فناوری که شامل شرکت هایی مانند اپل و مایکروسافت است) . (4)
انواع ریسک غیرسیستماتیک
1) ریسک کسب وکار
این نوع از ریسک غیرسیستماتیک به دلیل مشکلات داخلی و خارجی در یک شرکت ایجاد می شود. عوامل قانونی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی که یک شرکت را در معرض شکست و سود کمتر قرار می دهند یک ریسک کسب و کار هستند. مقررات، محیط اقتصادی، سیاست های پولی توسط دولت ها، تصمیم های سیاسی، اولویت مصرف کننده، رقابت، هزینه های ورودی، اقتصاد کلی، و عوامل دیگر می توانند توانایی یک کسب و کار برای برآورده کردن اهداف مالی یا اهداف تعیین شده را تهدید کنند و یک راه مهم برای اینکه از این نوع ریسک در امان باشیم، اجرای استراتژی مدیریت ریسک است.
۲) خطرات مالی
این نوع ریسک در نهادهای دولتی، تجاری و شخصی اعمال می شود و به احتمال از دست دادن پول سهامداران مربوط می شود. در واقع این ریسک با ساختار سرمایه یک سازمان مرتبط است. شیوه ای که در آن یک شرکت، بودجه مورد نیاز برای رشد خود را افزایش می دهد، تاثیر مستقیمی بر درآمد و ثبات آینده یک نهاد تجاری دارد. به یاد داشته باشید که سرمایه ضعیف می تواند برای یک شرکت زیان آور بوده و منجر به درآمدهای غیرعادی و نامنظم شود. ریسک عملیاتی، ریسک نقدینگی، ریسک کشور، ریسک ارزی و ریسک اعتباری تحت عنوان ریسک مالی قرار دارند. (2)
عوامل موثر بر ریسک غیرسسیتماتیک
ریسک تجاری
ریسک مالی
ریسک استراتژیک
ریسک عملیاتی
ریسک قانونی
چگونه می توان ریسک غیرسیستماتیک را کنترل کرد و یا کاهش داد؟
یکی از راه ها و شاید تنها راه برای مدیریت ریسک غیرسیستماتیک یک پورتفولیو، از طریق تنوع پورتفولیو است. مهم است که یک شرکت در چندین دارایی سرمایه گذاری کند تا تحت تاثیر رویدادهای بازار قرار نگیرد. بنابراین باید پورتفولیو، سهام و اوراق بهادار خود را بر روی انواع دارایی هایی که کمتر تحت تاثیر حوادث واحد قرار دارند، تنظیم کنید.
فرض کنید شرکت AB صاحب سهام در صنعت داروسازی بوده و یک رویداد ناگهانی منجر به اعتصاب و ناآرامی بزرگی شده است؛ این امر باعث سقوط و کاهش قیمت سهام می شود. اگر شرکت فقط در سهامی خاص سرمایه گذاری کرده باشد، باید با ضررهای بزرگی مواجه می شد، اما چون شرکت AB ، پورتفولیوی خود را متنوع کرده و همچنین در سهام صنعت حمل و نقل نیز سرمایه گذاری کرده است، ضرر خود را کاهش داده و آن را از طریق سایر صنایع جبران می کند. بنابراین هر چه تنوع اوراق بهادار بیشتر باشد ریسک غیرسیستماتیک، کوچک و کوچک تر می شود و ریسک کل پورتفولیو به ریسک سیستماتیک نزدیک تر می گردد.
فراز و نشیب های ارزش یک پورتفولیو با تنوع متعادل می شود. اما تنوع شرکت را در برابر ریسک سیستماتیک، نوع دوم ریسک، محافظت نمی کند. البته باید توجه داشت که برخی وقایع مانند تورم، جنگ، نوسان بهره و. بر کل اقتصاد تأثیر می گذارد و نه بر روی یک شرکت یا صنعت خاص. در این مواقع، حتی دارایی های متنوع نیز نمی توانند از انواع ریسک فرار کنند و جنبه های منفی زیادی برای تنوع وجود دارد. (2) و (4)
مزایا و معایب ریسک غیرسیستماتیک
مزایا
مربوط به کسب وکار خاص یا صنعت خاص است و بر کل اقتصاد تاثیر نمی گذارد. از آنجا که ماهیت این ریسک، کسب و کار محور است، خطرات را می توان با اتخاذ چند معیار، بر خلاف ریسک های سیستماتیک کنترل کرد. با منحرف کردن پورتفولیو یا کسب و کار، فرد می تواند از خطر اجتناب کند و در این صورت، بروز ریسک غیر سیستماتیک اثر بدی بر کل اقتصاد ندارد.
بر خلاف ریسک های سیستماتیک، ریسکهای غیرسیستماتیک عمدتاً متاثر از عوامل درونی هستند و با انجام اقدامات داخلی قابل حذف شدن هستند. تاثیر آن ها نسبت به ریسک سیستماتیک کم تر است؛ در حالی که در برخی موارد، تاثیر ریسک می تواند بسیار خطرناک باشد. در مورد ریسک سیستماتیک تعداد زیادی از افراد و سرمایه ها درگیر می شوند درحالی که در ریسک غیر سیستماتیک، تعداد افراد و مقدار سرمایه درگیر، کم تر است.
معایب
حتی اگر کل اقتصاد نیز خوب پیش برود، یک سری از ریسک های غیرسیستماتیک می توانند به عنوان خطر برای صنعت خاص یا کسب و کار عمل کند؛ همچنین سودآوری ممکن است به دلیل مجموعه ای از اختلالات در کسب وکار تحت تاثیر قرار گیرد. گاهی اوقات به دلیل بحران ژئوپلیتیکی، نمی توان از ریسک ها اجتناب کرد و زمان زیادی طول می کشد تا مشکلات حل شوند. در حالی که به دلیل بهره وری پایین، سرمایه گذاران و تاجران کمبود تقاضا برای محصول به دلیل عدم دسترسی را احساس می کنند.
تغییر تقاضا یا تغییر در اولویت سلیقه مصرف کننده ممکن است زمانی رخ دهد که محصول برای مصرف کننده در دسترس نباشد. به عنوان مثال، دسترسی پایین به چای و محصولات مبتنی بر چای، باعث تغییر سلیقه مصرف کننده به سمت محصولی مانند قهوه می شود. ماهیت ریسک در موارد غیر سیستماتیک، تکراری نیست و بیشتر اوقات، امکان ریسک جدید وجود دارد.
وضعیت بحرانی ممکن است یک یا چند کسب و کار را مختل کند. بسیاری از کارگران و کارفرمایان به دلیل این نوع ریسک به شدت تحت تاثیر قرار می گیرند. در حالی که در مورد ریسک سیستماتیک این شرایط را می توان به دلیل چالش های شناخته شده مرتبط با آن، مدیریت کرد. سیاست گذاران باید مجموعه وسیعی از منابع را برای حل این وضعیت به اجرا در آورند. گاهی اوقات بودجه لازم برای اقدامات در مقایسه با موضوع، بسیار پرهزینه است.
نتیجه گیری و جمع بندی
هر نوع سرمایه گذاری ریسک های ذاتی خود را دارد که نمی توان به طور کامل از آن اجتناب کرد و بخشی از هر نوع سرمایه گذاری مالی محسوب می شود. ریسک سیستماتیک در برابر ریسک غیرسیستماتیک، بینش هایی ایجاد می کند که باید در حین انجام هر نوع سرمایه گذاری پذیرفته شوند. (3)
یک سرمایه گذار باید هوشیار باشد و وقایع و سبد سهام را به صورت مداوم و فعال رصد کند تا در صورت بروز وضعیت نامطلوب، بتواند ضرر را به حداقل برساند. متنوع ساختن پورتفولیو، شما را در برابر ریسک غیرسیستماتیک تا حدود بسیار زیادی محافظت می کند.
اصول مدیریت ریسک و سرمایه در بورس
مدیریت ریسک و سرمایه یکی از اولین اصول و مباحث پایهای در بورس است که هر کسی که میخواهد در بورس سرمایه گذاری کند، باید قبل از هر چیز با آن به خوبی آشنا باشد. مدیریت سرمایه در بورس توجه به نسبت ریسک به سودآوری یک سرمایه گذاری است.
بدون آگاهی از اصول مدیریت سرمایه قطعا نمیتوانید در بازار سهام به موفقیت پایدار برسید. در این مقاله با ما همراه باشید تا با اصول چگونگی مدیریت کردن سرمایه در بورس آشنا شوید.
نکات مهم در استراتژی مدیریت سرمایه
بازار سهام بازار احتمالات است و عدم قطعیت در تمامی معاملات ما حکم فرما است. این مفهوم اگرچه به ظاهر ساده است اما درک واقعی آن و در نظر گرفتن احتمالات در معاملات چندان راحت نیست. ما در بورس به طور صد در صد از نتیجه هیچ معاملهای باخبر نیستیم و به هیچ وجه نمیدانیم که آینده چه چیزی برایمان رقم خواهد زد.
بنابراین بهترین کار برای یک معامله گر یا سرمایه گذار (این دو مقوله کمی با یکدیگر متفاوتند) این است که ریسک یا همان عدم قطعیت را به خوبی شناخته و درک کند و به جای ترسیدن، آن را کنترل نماید. برای آن که بتوانید سرمایه خود را در بورس به درستی مدیریت کنید، باید به این سه سوال پاسخ دهید:
- میزان ریسک در سبد سهام من در شرایط مختلف چقدر است؟
- همزمان چند معامله باز برای من امکان پذیر است؟
- چه تناسبی بین سود مورد انتظار و ریسک من وجود دارد؟
استراتژی مدیریت سرمایه این امکان را به شما می دهد که بتوانید هر تعداد معاملاتی که می خواهید انجام دهید. در واقع این روشی است که بین سود و ریسک شما تناسب ایجاد می کند.
تعریف ریسک در سرمایه گذاری
همان طور که ذکر شد، ریسک همان عدم قطعیت است و درصد احتمالی است که آنچه ما انتظار داریم اتفاق نیافتد. به بیان دیگر ریسک در واقع درصد احتمال خطری است که ممکن است در آینده ای دور یا نزدیک برای سرمایه ما اتفاق افتد. در واقع زمانی که نتیجهی کاری مشخص نیست و احتمال وقوع حالات مختلفی وجود داشته باشد، با شرایط ریسکی روبه رو خواهیم شد. در اینجا به چند نکته توجه کنید:
نکته اول: مدیریت سرمایه همراه با ریسک است
یکی از اشتباهات رایج معامله گران در بازار سرمایه، خطای محاسباتی در ریسک است. همه ی ما به طور ذاتی با مفهوم ریسک آشنا هستیم. اما ریسک در زندگی روزمره با ریسک در بازار سرمایه کمی متفاوت است. بدون دانش دقیق از نحوه مدیریت ریسک، نمیتوان معاملات خوبی را انجام داد.
افراد عادی و یا سرمایه گذارانی که به تازگی وارد بازار سرمایه شده اند، بر این باورند که ضرر در بورس هم مانند خرید خانه است و نهایتا ۲۰٪ میتوانند به ما ضرر برسانند. در صورتی که این گونه نیست. شما در بورس می توانید در مدت زمان کوتاهی حتی تا ۵۰٪ هم ضرر داشته باشید.
سرمایه گذاری که فعالیت زیادی در بورس دارند، می دانند که در بازار سرمایه برای آن که بتوان معاملات همراه با سود انجام داد، در ابتدا باید ریسک معاملات را سنجید و بتوان از نقدینگی خود در برابر ضرر های بازار حفاظت کرد. جمله معروفی وجود دارد که میگوید:
رم یک شبه ساخته نشده است اما هیروشیما یک شبه خراب شد!
جمله ای که نشان دهنده ریسک ذاتی بورس است
بطور خلاصه، بهتر است اگر تازه وارد بازار سرمایه شده اید، از درصد پایین ریسک (کمتر از ۴ یا ۵ درصد) روی تمام سرمایه خود شروع کنید. پس از بدست آوردن مهارت و تجارب لازم، می توانید به درصد های بالا ریسک برای سرمایه خود فکر کنید.
اهمیت ریسک در مدیریت سرمایه
بنابراین نکته اول این است که به اهمیت ریسک در مدیریت سرمایه آگاه باشید. از همین رو معمولا این عبارت را به صورت مدیریت ریسک و سرمایه بیان میکنند. اگر نتوانید ریسک را در سرمایه گذاری کنترل و مدیریت کنید، در نهایت نتایجی را خواهید دید که باب میل شما نیست.
نمی توان انتظار داشت که شخصی بدون درنظر گرفتن ریسک در سرمایه گذاری و مدیریت آن، بتواند در بازار سرمایه موفق شود. پس همواره یکی از مواردی که در سرمایه گذاری باید به آن توجه نمود، ریسک است.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
نکته دوم: می توانید همزمان چند معامله باز داشته باشید
نکته دوم تنوع در سرمایه گذاری برای کاهش ریسک است. این به معنی تعداد زیاد معامله یا سبدی شامل تعداد زیاد سهام متنوع نیست. اگر تعداد معاملات شما زیاد باشد، بخصوص زمانی که شما بازه ی سود و زیان را بصورت دستی انجام دهید، مدیریت آن کار دشواری است. شما باید بتوانید معاملات خود را در زمانی که بازار حرکات قوی دارد، بصورت دستی مدیریت کنید.
این موضوع حتی زمانی که شما بصورت نوسان گیری معامله می کنید هم کار دشواری است. در نتیجه شما باید تعداد معاملات باز خود (تعداد سهام داخل سبد سهام) را محدود کنید. پیشنهاد ما به شما این است که حداکثر هشت موقعیت باز داشته باشید. محدوده ی بین پنج تا هشت معامله باز بصورت هم زمان می توان برای یک معامله گر بازه ی مطلوبی باشد. برای اطلاعات بیشتر درباره نحوه مدیریت سبد سهام مقاله سبد سهام چیست را مطالعه کنید.
نکته سوم: تناسب بین سود و ریسک
حد ضرر در مدیریت ریسک
نکته سوم در مدیریت ریسک و سرمایه این است که شما باید بین سود مورد انتظار خود و ریسک ضرری که میتوانید تحمل کنید یک تناسب بر قرار کنید. روش اجرایی این تناسب به این صورت است که ببینید برای چند درصد سود حاضر هستید چند درصد از سرمایه خود را با حد ضرر مشخص شده به خطر بیاندازید. برای اشنایی با حد ضرر در معاملات مقاله حد ضرر و اهمیت آن در معامله گری را مطالعه کنید.
مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه بر اساس استراتژی معاملاتی
یکی دیگر از نکات مهمی که در بازار بورس باید به آن توجه نمود، داشتن استراتژی معاملاتی است که به شما در داشتن مدیریت ریسک و سرمایه کمک زیادی خواهد کرد. مدیریت ریسک و سرمایه تنها با داشتن یک برنامه قبلی در معاملات امکان پذیر است.
برای مثال بر طبق استراتژی معاملاتی شما حد ضرر و حد سود مشخصی دارید و میدانید چند درصد از سرمایه خود را همیشه نقد باشید، چند درصد از سرمایه را برای شرایط پیش بینی نشده (مثلا برای کم کردن میانگین در زمان های هیجان کاذب بازار) کنار بگذارید.
پیشنهاد میکنیم شما باید همیشه 20 درصد نقد باشید تا بتوانید از بودجه ای که در حساب خود دارید، چه زیاد و چه کم، نهایت استفاده را ببرید. استفاده درست و بهینه از نقدینگی به مدیریت آن متکی است. شما اگر بتوانید سرمایه خود را مدیریت کنید، حتما معاملات خیلی خوبی با توجه به میزان نقدینگی خود خواهید داشت.
مدیریت ریسک و سرمایه در بورس به زبان ساده
اگر بخواهیم تمام مطلب بالا را به صورت عملی در بورس پیاده کنیم، دقیقا چکار باید انجام دهیم؟ در اینجا به زبانی ساده راه کار عملی را در چند توصیه بسیار مهم ذکر میکنیم که حتما باید آنها را به یاد بسپارید.
- پولی را وارد بازار بورس کنید که مازاد نیاز شما باشد و در میان مدت (حداقل 6 ماه) به آن هیچ گونه نیازی نداشته باشید.
- به هیچ عنوان برای سرمایه گذاری در بورس از پول قرضی استفاده نکنید.
- سرمایه خود را بین گروههای برتر بورسی تقسیم کنید و به هیچ عنوان سرمایه خود را تنها در یک گروه بورسی سرمایه گذاری نکنید. بد تر از آن تک سهم شدن است. با سرمایه گذاری در سهام متنوع و تشکیل سبد سهام، از ریسک سرمایه گذاری خود بکاهید.
- همیشه درصدی از سرمایه خود را نقد باشید. به کلمه “همیشه” توجه کنید. حتی در بازارهای کاملا صعودی سعی کنید حداقل 15 تا 20 درصد نقد باشید.
- نکته بسیار مهم نسبت سود انتظاری به مقدار سرمایه است. اگر سهمی را به امید 20 درصد سود خریداری میکنید (با توجه به حد سودی که برای خود قرار میدهید) نباید بیشتر از 20 درصد از سرمایه خود را درگیر آن کنید.
- نکته مهمتر از نکته قبلی تعیین میزان سرمایه برای هر معامله است. باتوجه به حدضرر هر معامله، میزان سرمایهای که مجاز هستید به یک معامله وارد کنید به اندازهای است که اگر حدضرر شما در آن معامله خورد، بیش از 2 درصد از کل سرمایه خود را از دست ندهید. قبل از ورود به هر معامله باید سرمایه مجاز را محاسبه کنید. این 2 درصد ماکزیمم ریسک معاملات است. بسیاری از معاملهگران حرفهای با ریسک 0.5 یا 1 درصد کار میکنند. یعنی حجمی از سرمایه را درگیر یک معامله میکنند که اگر حدضرر ان معامله فعال شود بیش از 1 درصد از کل سرمایه خود را از دست ندهند. این موضوع مهمترین قانون بحث مدیریت سرمایه و ریسک است.
کلام آخر
مدیریت ریسک و سرمایه در هر زمینه ای به شما این امکان را می دهد که از فرصت کم، بهترین نتیجه را بگیرید. در بازار بورس و معاملات نیز مدیریت سرمایه و ریسک می تواند به شما کمک بزرگی کند.
شما با مدیریت ریسک می توانید از ضررهای بزرگ جلوگیری کنید.
در این زمینه مقاله چگونه از ضرر در بورس جلوگیری کنیم را مطالعه کنید.
همچنین زمانی می توانید بعد از ضرر به معاملات خود ادامه دهید که بتوانید سرمایه و نقدینگی خود را مدیریت کنید. بدین ترتیب شما می توانید به اهداف خودتان که همان ضرر کمتر و سود بیشتر است دست یابید. امیدواریم که پس از مطالعه این مقاله شما هم به این هدف دست یابید.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
دیدگاه شما