مثال های الگوی کندل‌ استیک پین بار


الگوی پین بار

چند نکته کلیدی در مورد کندل استیک ها

آیا معامله گران معتقدند که الگوهای شمعي کاربردی هستند؟

اکثر معامله گران معتقدند که الگوهای شمعی کار می کنند ، فقط با نگاهی به هر یک از بازارهاي معاملاتی مانند فارکس خواهيم ديد كه صدها استراتژی معاملاتی وجود دارد که همه آنها بر اساس استفاده از الگوهای شمعی برای معامله در بازار وجود دارد. با استفاده از الگوهای شمعی در بسیاری از استراتژی ها ، بدیهی است که بسیاری از معامله گران معتقدند که آنها به نوعی حاشيه امني را براي ماندن در بازار انتخاب نموده‌اند.
اما آيا كندل استيك‌ها به تنهايي كافي هستند؟!
به مثال‌هاي پايين توجه كنيد:

آیا معامله گران معتقدند که الگوهای شمعي کاربردی هستند؟

اکثر معامله گران معتقدند که الگوهای شمعی کار می کنند ، فقط با نگاهی به هر یک از بازارهاي معاملاتی مانند فارکس خواهيم ديد كه صدها استراتژی معاملاتی وجود دارد که همه آنها بر اساس استفاده از الگوهای شمعی برای معامله در بازار وجود دارد. با استفاده از الگوهای شمعی در بسیاری از استراتژی ها ، بدیهی است که بسیاری از معامله گران معتقدند که آنها به نوعی حاشيه امني را براي ماندن در بازار انتخاب نموده‌اند.
اما آيا كندل استيك‌ها به تنهايي كافي هستند؟!
به مثال‌هاي پايين توجه كنيد:

معامله گران می خواستند پین بار صعودی (چكش) را مشاهده کنند و بگویند افزایش قیمت پس از شكل گيري پین بار اتفاق افتاده است ، آنها معتقدند که الگوي شمعي چكش همان چیزی است که باعث بالا رفتن قيمت شده است زیرا به آنها اين‌گونه گفته شده است.

يا زمانيكه معامله گران پین بار نزولي (ستاره دنباله‌دار) را می بینند می گویند که این ميله شمعي کار کرده است زیرا باعث معکوس شدن بازار شده است و این همان کاری است که میله های پین بار انجام می دهند.

پس الگوها بايد عمل كنند.
حال هنگامی که معامله‌گران پین بار نزولی را مشاهده مي‌كنند، انتظار دارند که بازار معکوس شود ، این همان چیزی است که به آنها گفته شده است كه در صورت ظاهر شدن در بازار ، میله های پین بار انجام می دهند و نسبت به آن عمل مي‌كنند.

بعد از اينكه نسبت به الگوي ظاهر شده هدفي مشخص مي‌كنند و خود را براي ريزش بازار آماده مي‌نمايند با اتفاقي خلاف تصورات و آموخته‌هاي موجود در كتاب‌ها و سايت‌ها روبرو هنگامی که پین به نتیجه نرسید ، معامله‌گران دچار شك و ترديد در مورد دانسته‌ها و نحوه عملكرد خود مي‌شوند و حتي گاهي به الگوها شك مي‌كنند و آن را مقصر می دانند. آنها فکر خواهند کرد که تقصیر آنها نیست و دلیل این کار نکردن را به عدم کارآیی الگو نسبت مي‌دهند.
.معامله‌گر نمی‌دانند پین‌بار باعث معکوس شدن بازار نمی شود و اين رفتار معامله‌گران است كه باعث شكل‌گيري الگوها ميشود و حتي دليل ظاهر شدن اين الگوها با هم يكسان نخواهد مثال های الگوی کندل‌ استیک پین بار بود.
براي شرح اتفاقي كه در بالا رخ داده :

ما این را می‌دانیم كه برخي از معامله گران كه در جهت خريد بودند سود معاملاتی را که قبلاً مشخص کرده بودند ، برميدارند يا قسمتي از آن را خارج مي‌كنند ، كه اين امر باعث ايجاد يكسري سفارشات فروش و خلاف جهت روند بصورت موقت ميشود و دليل مثال های الگوی کندل‌ استیک پین بار شكل‌گيري پين بار در بالا ميباشد، براي همین قیمت همچنان بعد از ظاهر شدن پین‌بار نزولی به حركت به سمت بالا ادامه ميدهد.
معامله‌گران این موضوع را نمی دانند زیرا از اطلاعاتی که در مورد الگوهای شمعي و میله های پین‌بار دریافت کرده‌اند فرض می کند که هر الگو به یک شکل تشکیل و فقط با یک عمل مثال های الگوی کندل‌ استیک پین بار ایجاد می شود ، مانند عمل فروش در مورد میله های پین‌بار نزولي.
این دلیل اصلی است که معامله گران الگوهای شمعی درمعاملات از موفقیت کمی برخوردار هستند ، اطلاعاتی که در مورد الگوها خوانده اند و چرايي تشكيل آنها همیشه درست تصور می شود ، بنابراین وقتی یک الگو نسبت به آنچه در نظر گرفته شده است مثال های الگوی کندل‌ استیک پین بار ناموفق باشد ، معامله گران خود را مقصر بدانند درحالی که اصلاً تقصیر آنها نیست ، این به دلیل اطلاعاتی است که آنها در مورد علت شکل گیری این الگو در بازار خوانده‌اند.
موقعیت 50 درصدی
مطالعات زیادی در مورد سودآوری الگوهای شمعی انجام شده است ، به نظر می رسد که به طور کلی تحليلگران معتقدند احتمال موفقیت یک الگوی شمعی در حدود 50٪ باشد. این بدان معناست که اگر ما از 5000 میله پین‌بار که در بازار ظاهر شده اند نمونه بگیریم ، 2500 عدد از آنها با سودآوری کار می کنند و 2500 عدد ديگر باعث از دست رفتن پول ما خواهد شد.
« بخشي از مطالعه در مورد الگوهاي بازگشتي ميله‌اي شمعي در نماد S&P500 »
برای درک کارآیی و سودآوری این سیگنالها ، به دو معیار عملکرد توجه شده:
تعداد معاملات: تعداد دفعاتی است که در طول دوره مطالعه اتفاق افتاده است.
ميزان بازدهي: نشانگر تعداد دفعاتی است که این سیگنال خاص سودآور بوده است.
تست های بازگشتی در 15 سال گذشته بر روی نمادهای S&P500 انجام شده است.
اکنون نمی خواهيم درباره این موضوع بحث كنيم كه 50% الگوهای شمعی با موفقیت عمل می‌كنند یا نه ، اما اگر الگوها دارای احتمال موفقيت 50/50 باشند. پس شايد بتوان گفت ميتوان راهي پيدا كرد كه احتمال بازدهي ما را بالا ببرد راهی برای تعریف اینکه کدام الگوها با سودآوری کار می کنند و کدام باعث از دست رفتن پول ما می‌شوند.
خیلی اوقات ، معامله گرانی را می بینيم که نمی توانند معنای نمودار قیمت را درک کنند.

آنها انواع مختلف شمع‌ها و الگوهای شمعي را به تنهايي نگاه می كنند بدون آنكه از معنا و مفهوم آن اطلاعي داشته باشند. و فقط با ظاهرشدن اين الگوها وارد عمل مي‌شوند، این نوع معامله گران ، الگوهايی را شناسایی می کنند که در واقع هیچ کدام وجود ندارند و عاقبت زيان سنگيني را متحمل می شوند.
« غالبا آنها به معامله گرانی تبدیل می شوند که دیگر به الگوها اعتقادی ندارند. »

بسیاری از معامله گران در حال حاضر سعی می کنند با دیدن اینکه آیا الگوی شمعی با سایر سطوح فنی (مانند حمايت‌ ، مقاومت ، خطوط روند يا كانال ، سطوح فيبوناچي و …) دارای تلاقی است ، این کار را انجام دهند. اگر یک الگوی شمعی دارای یک خط حمایت یا مقاومت در طی مسیرش باشد ، ظاهراً این الگو احتمال موفقیت بیشتری نسبت به الگویی که یک خط حمایت یا مقاومت درمسیر آن نیست، دارد.
این یک روش موثر اما ناقص است زیرا هیچ بررسی در مورد اینکه چرا الگوی شمعی در بازار شکل گرفته است ، انجام نمی شود ، چرا كه درک اینکه چرا اتفاق می افتد بسیار مهمتر از فقط دیدن آن است.
این به ما می گوید الگوهاي شمعي که در سطوح فنی ظاهر مي‌شوند احتمال موفقيت بيشتري نسبت به استفاده تنها از اين الگوها دارد ،اما باز هم كافي نيست. اگر این طور بود ، مردم می‌توانستند با استفاده از آن پول زیادی بدست آورند ، که ظاهرا اینگونه نیست.
فقط به تجزیه و تحلیل کمی نیاز هست تا ببینید که تعداد زیادی الگوهای شمعي وجود دارد که در صورت عدم موفقیت با سطوح فنی یا دارای خصوصیات مختلف مانند یک سايه طولاني ، ناموفق هستند. این تنها می‌تواند به این معنا باشد، تعاریف و دستورالعمل های ارائه شده براي الگوهای شمعی نادرست هستند.
اینگونه نیست که الگوی شمعی کار نمی کند ، بلکه این تعریف که الگو قرار است كاري انجام دهد مانند اينكه ادامه دهنده يا بازگرداننده مسير حركت قيمت باشد، اشتباه است.
بنابراین ما سعی خواهيم کرد تا به شما نشان دهيم که با کاربرد مناسب آنها کار می کنند و می‌توانید الگویی را در متدولوژی خود بگنجانید.


چرا الگو؟

ذهن انسان در تشخیص الگو عالی است و بطور ذاتي براي درك سريع تر و بهتر بدنبال ساخت و دريافت الگو ميباشد. هدف از ساخت الگوها در جهت شناخت بهتر براي بهره‌وري بيشتر است.
از خصوصيات الگو سازي: آسان سازي راه رسيدن به موفقيت ، بالا بردن سرعت آموزش ، انتخابي و بصورت آگاهانه انجام مي‌پذيرد.
به همين دليل است كه براي موفقيت بيشتر و سريع‌تر به دنبال ساخت الگو در بازارهاي مالي هستيم. هر فرد بنا به شخصيت و روحيات خود در جهت موفقيت در بازار الگويي خاص را دنبال مي‌كند.
معامله گران غالبا به اشتباه معتقدند که این الگوها هستند که بازارها را هدایت می کنند. اولین نکته مهمی که باید بدانید این است که شما نمی توانید الگوهای شمعی را مبنای عملکرد و رفتار بازار قرار دهید ، چیزی که 99% از کل وب سایت های تجاری به شما آموزش می دهند. این فقط یک اشتباه است!

وقتی یک معامله گر می داند چگونه “میله‌های شمعی را بخواند” ، او قادر خواهد بود درک کند که چه الگویی به او (در مورد پویایی بازار ، رفتار معامله گران و اینکه آیا خریداران یا فروشندگان کنترل دارند و …… ) در راه رسیدن به کسب سود کمک خواهد کرد.
معامله‌گری که می تواند مسیر قیمت را دنبال کند و کسی که می داند چگونه تفکر اندیشه سایر فعالان مالی را تفسیر کند ، می تواند از این دانش استفاده کند و با خواندن نمودارهای خود مانند یک حرفه ای ، از عملکرد قیمت به نفع خود استفاده کند.

حقایق الگوهای شمعی – درک کلیه ساختار شمع ها

ده ها الگوی شمعی در بازار وجود دارد ، اما ما شما را از تلاش برای یادگیری همه آنها منصرف می کنیم زیرا این شما را به یک معامله گر بهتر تبدیل نمی کند. درعوض ، بیاموزید که قیمت را بخوانید و اینکه چگونه حرکت قیمت درمورد آنچه در بازار اتفاق می افتد ، به شما می گوید. روشی که باید برای کلیه الگوهای شمعی و عملکرد قیمت اعمال شود. وقتی فهمیدید که این موضوع مربوط به شناسایی دقیق الگوها نیست ، بلکه درباره دانستن نحوه خواندن حرکات قیمت است ، می توانید نمودارها را به روشی کاملا جدید تحلیل کنید.
سه جزء اصلی از هر الگوی شمعی وجود دارد:

1. اندازه

آیا شمع ها بزرگتر یا کوچکتر می شوند؟ هنگام تجزیه و تحلیل عملکرد قیمت ، همیشه اندازه جدیدترین کندل ها را مقایسه کنید تا تصوری از آنچه در حال انجام است و چه چیزی حرکت را انجام می دهد ، بدست آورید.

2. فتیله ها (سایه ها)


فتیله می تواند انواع مختلفی از اطلاعات را ارائه دهد: یک فتیله می تواند پس زده شدن قیمت در یک سطح را مانند الگوی پین‌بار نشان دهد ، اما همچنین می تواند در بازارهایی مانند الگوی دوجی، بی جهتی را نشان دهد وقتی که سایه‌ها به هر دو طرف بدنه می چسبد و یا یک شمع بزرگ بدون سایه اغلب نشانگر قدرت و اطمینان بیشتر است.


3. بسته شدن

همانطور که قبلاً ذکر شد ، شمعی که در نزدیکی بالا یا پایین بسته می شود و در نتیجه فتیله ندارد ، قدرت بیشتری نشان می دهد. تجزیه و تحلیل نزدیک شمع در ترکیب با اندازه می تواند بینش قابل توجهی در مورد قدرت فعلی و تعادل بین گاوها و خرس ها ارائه دهد. هنگامی که قیمت در سطح حمایت و مقاومت مهم معامله می شود ، بسته شدن آن نیز بسیار مهم است و اغلب می تواند احتمال نگه داشتن یا شکستن سطح را نشان دهد. برای درک بهتر هر کندل را به سه قسمت تقسیم کنید:
1. یک سوم بالایی نشاگر صعودی بودن و قدرت خریداران

2. یک سوم میانی نشانگر خنثی بودن و تعادل بین خریداران و فروشندگان
3. یک سوم پایینی نشانگر نزولی بودن و قدرت فروشندگان

شما می توانید این سه مفهوم را در مورد سایر الگوهای شمعی موجود بکار ببرید و خیلی سریع خواهید فهمید که تنها چیزی که باید درباره الگوهای شمعی بدانید ، این سه جنبه است.
دو مؤلفه دیگر در معاملات
علاوه بر درک آنچه که یک الگوی شمعی منفرد به شما می گوید ، دو مفهوم اضافی وجود دارد که به شما کمک می کنند تا سیگنال های با احتمال زیاد را شناسایی کنید و از سیگنال هایی که بیشتر اوقات شکست می‌خورند ، جلوگیری کنید.

1. مقایسه شمع‌ها

این اغلب یک جنبه بسیار نادیده گرفته شده از معاملات است زیرا بیشتر معامله گران فقط به دنبال الگوها هستند و روی شمع‌های فردی تمرکز می کنند. با این حال ، اگر می خواهید با موفقیت معامله کنید ، باید اقدام اخیر قیمت را در رابطه با آنچه قبلاً اتفاق افتاده است بسنجید. یک پین‌بار کوچک پس از یک روند با شمع های بزرگ نسبت به یک پین‌بار بزرگ پس از یک روند با شمع های کوچک اهمیت کمتری دارد.
شمع انگلفینگی که به سختی میله قبلی خود را پوشانده ، قدرت پیش بینی کمتری نسبت به شمعی دارد که میله قبلی خود را به راحتی می‌پوشاند.
همیشه نمودار خود را به عنوان یک کل نگاه کنید ، تا همه چیز را در چشم انداز درست قرار دهید.

2. موقعيت مكاني

مفهوم موقعیت مکانی بدان معنی است که شما فقط در مورد سیگنال‏های با احتمال زیاد ، مربوط به سطح اقدام به معامله را انجام می دهيد. به جای پرش بر روی هر سیگنال که می بینید ، می توانید با معامله فقط در مناطق حمايتي و مقاومتي یا سطح عرضه و تقاضا ، شانس خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهید. اگرچه باید صبورتر باشید ، اما معاملات شما نیز سود قابل توجهی خواهد داشت.

و این تنها چیزی است که شما باید هنگام درک الگوهای شمعي و معاملات بدانید. آن را پیچیده تر از آنچه هست انجام ندهید و روی آنچه که واقعاً مهم است تمرکز کنید.

فراموش نکنید:
شمع‌ها فقط راهی برای تجسم اطلاعات قیمت است. این یک مظهر رفتار معامله‌گران در بازارها است. شمع‌ها معمولا برای معامله نسبت به خودشان معنی ندارند ، اما با تلفیق رفتار قيمت با سایر مفاهیم معاملاتي ، می توانید یک استراتژي قوی ایجاد کنید.

آموزش پرایس اکشن از صفر تا صد فقط با 1 درس (و نکات کاربردی)

در حال تریدینگ

پرایس اکشن استراتژی است که به پیش بینی تغییرات بازار بر اساس الگوها یا سیگنال ها کمک می کند. در این مقاله با برخی از استراتژیهای مختلف پرایس اکشن آشنا می شوید.

پرایس اکشن چیست؟

پرایس اکشن تحلیل تکنیکال قیمت سهام برای پیش بینی تغییرات قیمت در آینده است. پرایس اکشن شامل بررسی الگوها و شناسایی شاخص‌های کلیدی است که ممکن است بر سرمایه‌گذاری شما تأثیر بگذارد. روشهای پرایس اکشن مختلفی وجود دارد که بسیاری از معامله‌گران برای پیش‌بینی حرکات بازار و کسب سود کوتاه ‌مدت از آن‌ها استفاده می‌کنند.

پرایس اکشن “خالص” یا “عریان” به چه معناست؟

پرایس اکشن خالص به این معنی است که شما معاملات خود را صرفا بر اساس قیمت هایی انجام می دهید که مشاهده می کنید. به جای تکیه بر فرمول های پیچیده و تجزیه و تحلیل های زمان بر، معاملات خود را با استفاده از درک خود از بازار انجام می دهید.

توی این پک فوق العاده، تحلیل تکنیکال در بورس رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! بورس رو سریع یاد بگیر وحسابی پول دربیار!

سیگنال های پرایس اکشن چیست؟

سیگنال‌های پرایس اکشن – که گاهی اوقات الگوهای پرایس اکشن یا محرک‌های پرایس اکشن نیز نامیده می‌شوند – الگوهایی مربوط به بازار هستند که به راحتی قابل تشخیص هستند و می‌توانند برای پیش‌بینی رفتار بازار در آینده مورد استفاده قرار گیرند. معامله گران با تجربه گاهی اوقات می توانند این سیگنال ها را در یک نگاه تشخیص دهند.

پرایس اکشن/ اندیکاتورها/تحلیل تکنیکال: تفاوت آنها چیست؟

اندیکاتورهای پرایس اکشن تغییرات در نمودار معاملاتی هستند که نشان دهنده ظهور یک روند می باشند. معامله گران با تجربه می توانند این اندیکاتورها را به سرعت تشخیص دهند و از آنها برای شرط بندی های آگاهانه در بازار استفاده کنند.

تحلیل تکنیکال از طیف وسیعی از محاسبات مختلف برای پیش بینی تغییرات قیمت در آینده استفاده می کند. در مقابل، پرایس اکشن فقط بر حرکت قیمت سهام در بازه زمانی فعلی متکی است.

به نوعی، تحلیل تکنیکال در تلاش است تا در دنیای به ظاهر آشفته تجارت نظم ایجاد کند، در حالی که پرایس اکشن به معامله‌ گر اجازه می ‌دهد تا با شناسایی شاخص‌های پرایس اکشن و عمل بر اساس آنها، یک رویکرد معاملاتی سنتی ‌تر را در پیش بگیرد.

با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!

چرا پرایس اکشن در بین معامله گران فارکس محبوب است؟

بازار فارکس به چند دلیل در بین معامله گران پرایس اکشن محبوبیت خاصی دارد.

  • بازار فارکس همیشه در حال حرکت است، اما به ندرت بالا و پایین های بزرگ را تجربه می کند. این امر آن را برای معامله‌گران جدیدی که می‌خواهند معاملات کوچک ‌تری را قبل از افزایش تخصص خود تجربه کنند، ایده‌آل می ‌کند.
  • پیشرفت بازار تشخیص الگوها و روندهای تکرار شونده را آسان تر می کند.

نحوه تجارت با استفاده ازپرایس اکشن: نکاتی برای شروع

برای شروع معاملات پرایس اکشن، کافیست این مراحل را دنبال کنید:

  • یک حساب کاربری ایجاد کنید
  • بازاری را که می خواهید در آن معامله کنید مشخص کنید
  • یک برنامه تجاری شخصی بسازید
  • در مورد بلند مدت یا کوتاه مدت بودن فعالیت خود تصمیم بگیرید
  • موقعیت خود را تحت نظارت قرار دهید

هفت استراتژی برتر پرایس اکشن

1- ترند تریدینگ (Price action trend trading)

2- پین بار (Pin bar)

3- اینسایت بار (Inside bar)

4- Trend following retracement entry

5- Trend following breakout entry

6- Head and shoulders reversal trade

7- The sequence of highs and lows

1- ترند تریدینگ

ترند تردینگ به بررسی روندها اشاره دارد. معامله ‌گران می ‌توانند از تعدادی از تکنیک ‌های معاملاتی برای شناسایی و دنبال کردن روند قیمت‌ها استفاده کنند.

این یک ابزار معاملاتی عالی برای معامله‌ گران جدید است، زیرا به آن‌ها اجازه می ‌دهد تا با تعقیب روندهای قیمت که قابل مشاهده هستند، به طور موثر از همتایان با تجربه‌ تر خود یاد بگیرند. در تصویر زیر، یک موقعیت «خرید» برای بهره مندی از آپترندها و یک موقعیت «فروش» برای بهره مندی مثال های الگوی کندل‌ استیک پین بار از دوان ترندها را مشاهده می کنید.

2- پین بار

پین بار گاهی اوقات استراتژی کندل استیک نیز نامیده می شود. الگوی پین بار مانند یک شمع است و قیمت به سطح معینی ضربه می ‌زند و برمی ‌گردد شمعی که بدنه ای کوتاه و سایه ای بلند دارد.

فرض بر این است که قیمت به حرکت در جهت مخالف ادامه خواهد داد و معامله گران از این اطلاعات برای تصمیم گیری در مورد یک موقعیت خرید یا فروش در بازار استفاده خواهند کرد. به عنوان مثال، اگر الگوی پین بار دارای سایه بلند باشد به معامله‌ گر نشان می دهد که قیمت‌های پایین ‌تر ریجکت شده اند و قیمت در آستانه افزایش می باشد.

3- اینساید بار

الگوی اینساید بار یک استراتژی دو شمعی است که در آن شمع داخلی کوچکتر از شمع بیرونی است و در درون شمع بیرونی (یا نوار مادر) قرار می گیرد.

معامله گران ماهر می توانند این روند را در یک نگاه تشخیص دهند و از دانش کلان خود برای پیش بینی اینکه آیا شمع داخلی نشان دهنده یکپارچگی یا تغییر در روند غالب است استفاده کنند. اندازه و موقعیت شمع داخلی تعیین می کند که احتمال افزایش قیمت بیشتر است یا کاهش قیمت.

4- دنبال کردن شروع روند جدید

این یک استراتژی نسبتا ساده است که به موجب آن معامله‌ گر به سادگی روند موجود را دنبال می‌کند.

اگر قیمت در حال نزول باشد و به طور مداوم اوج ‌های پایین ‌تر را تجربه کند، معامله ‌گر ممکن است به دنبال موقعیت فروش باشد. اگر قیمت‌ها به صورت تدریجی افزایش ‌یابند ممکن است معامله‌ گر بخواهد خرید کند.

C:\Users\MSA\Downloads\MDE_5464_SEO_-_Images_for_Price_Action_Article-02_10052021.jpg

5- دنبال کردن جهش ها و نقاط شکست

این روند حرکات عمده بازار را با این فرض که پس از یک جهش قیمت، یک بازگشت رخ خواهد داد دنبال می کند.

معامله ‌گران می ‌توانند از این استراتژی به‌ عنوان سیگنالی برای عمل استفاده کنند، در صورتی که سهام روند صعودی داشته باشد یا بالاتر از خط مقاومت شکسته شود یک موقعیت بلند مدت و در صورتی که به زیر خط حمایت حرکت کند، یک موقعیت کوتاه مدت را اتخاذ کنند.

6- الگوهای سر و شانه

در الگوی سر (Head) و شانه (Shoulder) قیمت‌ها افزایش می ‌یابند، کاهش می ‌یابند، بیشتر می‌ شوند، دوباره کاهش می ‌یابند و قبل از یک افت متوسط، به بالاترین حد خود می ‌رسند.

این استراتژی یکی از محبوب ترین استراتژی های معاملاتی پرایس اکشن است، زیرا در آن انتخاب نقطه ورود (معمولاً درست بعد از روند نزولی اول) و تعیین حد ضرر (پس از روند نزولی دوم) برای سود بردن از یک اوج موقتی (صعود) نسبتا آسان است.

C:\Users\MSA\Downloads\MDE_5464_SEO_-_Images_for_Price_Action_Article-03_10052021.jpg

7- تعدد بالا و پایین شدن

در اصل، معاملات پرایس اکشن یک بازی بالا و پایین هستند.

به عنوان مثال، اگر قیمتی در سطوح بالاتر و پایین تر معامله می شود، این نشان می دهد که در یک روند صعودی است. اگر مثال های الگوی کندل‌ استیک پین بار در سطوح پایین تر معامله می شود، روند نزولی دارد. معامله گران می توانند از دانش خود در مورد توالی اوج و رکود برای انتخاب نقطه ورود در انتهای روند صعودی و با تعیین یک توقف درست قبل از پایین ترین سطح نزول استفاده کنند.

ویدیوی آموزش پرایس اکشن

خلاصه

پرایس اکشن یک استراتژی معاملاتی است که از حرکات قیمت یک بازار زیربنایی برای پیش‌بینی حرکات آتی آن استفاده می‌کند.

مثال های الگوی کندل‌ استیک پین بار

وقتی از پرایس اکشن الگوهای کندل‌استیک در آموزش فارکس صحبت می‌کنیم، اغلب معامله‌گران دچار سوء تفاهم می‌شوند و فکر می‌کنند منظور همان «الگوهای کندل‌استیک» است. اسامی زیبایی مانند پین بارها، میله‌های تراشیده شده (Shaved bars) و الگوهای پوششی (Engulfing) از جمله الگوهای متداول کندل‌استیک‌ها به شمار می‌روند. این عناوینی که به کندل‌استیک‌ها نسبت می‌دهند، معمولا گمراه‌کننده هستند. بعضی افراد با این الگوها به مثابه قوانین سفت و سختی برخورد می‌کنند و آن‌ها را به عنوان سیگنال‌های معاملاتی در نظر می‌گیرند. تازه جوک داستان اینجاست که بعضی‌ها این نحوه کار کردن را معامله با پرایس اکشن می‌نامند!

اینترنت مملو از این قبیل اطلاعات اشتباه و گمراه‌کننده است که باعث می‌شود مردم فریب بخورند و اینطور فکر کنند که معامله با پرایس اکشن در واقع همان شناسایی الگوهای کندل‌استیکی است. یکی از مثال‌های معمول آن پین‌بارها هستند. اگر اطلاعاتی درباره پرایس اکشن داشته باشید، احتمالا به این الگوی ساده و البته به اشتباه برداشت شده برخورد کرده‌اید. پین‌ بارها دیگر به موضوع بازی و تمسخر مبحث پرایس اکشن تبدیل شده‌اند. بعضی افراد حتی فراتر رفته و می‌گویند تمام پرایس اکشن یعنی معامله با پین‌ بارها. اینکه پین بارها را به عنوان قوانین سفت و سختی در نظر بگیرید و صرفا با آن‌ها معامله کنید، به این معنی نیست که بر مبنای پرایس اکشن معامله می‌کنید، بلکه در واقع با الگوهای کندل‌استیکی معامله می‌کنید که برای یک معامله‌گر حرفه‌ای هیچ ارزشی ندارد. پین بارها بصورت تصادفی و رندوم در حوالی سطوح مهم ایجاد می‌شوند و هیچ شانس موفقتی برای معامله ندارند.

معامله کردن با الگوهای کندل‌استیکی محدودیت‌های زیادی دارد که تصادفی بودن، عدم ثبات و احتمال پایین موفقیت آن‌ها از جمله این موارد هستند. اینکه فکر کنیم منظور از معامله با پرایس اکشن همان معامله با استفاده از الگوهای کندل‌استیکی است، در نهایت به شکست منتهی می‌شود. این اتفاقی است که در بعضی انجمن‌ها و وبسایت‌های آموزشی در حال وقوع است. الگوهای نموداری، برخلاف الگوهای پرایس اکشنی باید در زمینه «فشار خرید و فروش» بازار تحلیل شوند.

ما می‌توانیم از طریق خوانش پرایس اکشن داخل الگوهای کندل‌استیکی، بر این محدودیت‌ها غلبه کنیم. این روش به ما کمک می‌کند تا فشار خرید و فروش داخل کندل‌استیک‌ها را بررسی کنیم. انجام چنین اقدامی باعث می‌شود روی الگوهای سودآور کندل‌استیکی تمرکز کنیم و از مواردی با احتمال موفقیت کمتر دوری کنیم. اما چگونه می‌توان به پرایس اکشن داخل کندل‌استیک‌ها پی برد؟

درک پرایس اکشن داخل الگوهای کندل‌استیکی

توانایی خوانش پرایس اکشن مهارت بسیار قدرتمندی است. یکی از مفاهیم پرایس اکشن این است که به الگوهای کندل‌استیک دقت کنیم و ببینیم «چه نوع پرایس اکشنی سبب شده تا چنین کندل‌استیکی شکل بگیرد؟». به بیانی خیلی ساده یعنی بتوانیم به الگوهای کندل‌استیکی یک تایم‌فریم نگاه کنیم و فوراً متوجه شویم که چه اتفاقی در تایم‌فریم پایین‌تر رخ داده که باعث شده چنین الگوی کندل‌استیکی ایجاد شود. به مثال زیر توجه کنید:

در تصویر بالا یک کندل‌استیک را مشاهده می‌کنید که شادوهایی با اندازه معمولی در بالا و پایین خود دارد. اگر معامله‌گر مجربی باشید، می‌توانید در خصوص این کندل‌استیک توضیحاتی بدهید. قیمت بسته شدن کندل (Close) بالاتر از قیمت باز شدن (Open) آن است. قیمت در ابتدا کف کندل (Low) را تشکیل داده و سپس به بالاتر از قیمت Close رسیده و در نهایت از سقف کندل (High) برگشت نموده است. خیلی ساده است، نه؟ اما صبر کنید، نکات دیگری هم وجود دارد. این کندل‌استیک به چند طریق ممکن است ایجاد شده باشد. معامله‌گرانی که روی پرایس اکشن کار می‌کنند باید وقت صرف کنند و سناریوهای مختلف تایم‌فریم‌های پایین که می‌توانند الگوهای کندل‌استیکی را ایجاد کنند را شناسایی نمایند.

صرف توجه به یک تایم‌فریم و عدم در نظر گیری تصویری تمام و کمال از بازار، باعث می‌شود واقعیت بازار را درک نکنیم. اگرچه تایم‌فریم‌های پایین نوسانات و نویزهایی دارند، اما در بعضی شرایط، ساختار بازار در تایم‌فریم‌های پایین اهمیت زیادی پیدا می‌کند. تحلیل پرایس اکشن از طریق سناریوهای تایم‌فریم‌های پایین، سبب می‌شود از الگوهای کندل‌استیکی با احتمال موفقیت پایین دوری کنید.

روشی مهم برای فیلتر کردن موقعیت‌هایی با احتمال موفقیت پایین

معامله‌گران بایستی به سطحی برسند که قادر باشند سناریوهای تایم‌‌فریم‌های پایین و در نتیجه الگوهای کندل‌استیکی را به خوبی متوجه شوند. چنین اقدامی باعث افزایش درک شهودی معامله‌گر از پرایس اکشن می‌شود. همچنین کمک می‌کند بتوانیم الگوهای کندل‌استیکی را در شرایط فشار خرید و فروش بررسی کنیم. هنگامی که از شرایط خرید و فروش پشت الگوهای کندل‌استیکی مطلع باشیم، می‌توانیم فرصت‌های معاملاتی با احتمال موفقیت کم را فیلتر کنیم.

سمت چپ تصویر بالا ساختار بازار در تایم‌فریم پایین را نشان می‌دهد. حال این قسمت را با الگوهای کندل‌استیکی تایم‌فریم بالاتر در سمت راست تصویر مقایسه کنید. در نگاه اول و بدون توجه به سناریوهای محتمل تایم‌فریم پایین، الگوهای کندل‌استیکی تایم‌فریم بالا به نظر قوی می‌رسند. تحلیل عمیق‌تری با در نظر گرفتن تایم‌فریم پایین، از طریق نشان دادن میزان فشار خرید و فروش، اطلاعات مهمی درباره قدرت این الگوها در اختیار می‌گذارد. بسیاری از معامله‌گران به محض اینکه یک کندل‌استیک بزرگ را می‌بینند، آن را نشانی از قدرت حرکت بازار به آن سمت در نظر می‌گیرند. اما از نقطه نظر پرایس اکشن، این کندل‌استیک می‌تواند صرفا یک تخلیه انرژی کوتاه‌مدت یا حتی یک تغییر روند کوتاه باشد.

کندل استیک ها فرمت هایی خاص از روند در مقطعی از زمان هستند که محدوده زمانی آنها توسط تریدر روی چارت انتخاب می شود،بسیاری از کندل ها در بالا یا پایین خود فرمتی سایه وار بنام شادو دارندکه این شادوها در برخی مواردی تحلیلی نباید نادیده گرفته شوند برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه شادو های(سایه ها)کندل مقاله” از چه شادوهایی نباید صرفنظر کنیم؟ “را مطالعه نمایید.

الگوی چکش ✓ مرد دار آویز ✓ چکش معکوس و ستاره دنباله دار

کندل چکش

در این مقاله، کندل یا همان الگوی چکش را به همراه چندین الگوی تک کندلی دیگر آموزش خواهیم داد. این درس، در حقیقت بخشی از آموزش فارکس بوده که می‌توانید مطالعه کنید. حال که با الگوهای کندل استیک پایه مانند فرفره (Spinning tops)، مارابوزو و دوجی آشنا شدید، بیایید ببینیم چگونه می‌توان الگوهای شمعی ژاپنی تک کندلی را تشخیص داد. ظاهر شدن این کندل‌ها برروی نمودار، می‌تواند حاکی از برگشت احتمالی بازار باشد. در اینجا، چهار الگوی شمعی ژاپنی پایه را معرفی کرده و آموزش می‌دهیم.

الگوی چکش و کندل مرد آویزان

کندل چکش و کندل مرد آویزان دقیقا شبیه به هم بوده، اما بسته به عملکرد حرکات قیمتی در گذشته، معانی کاملاً متفاوتی دارند. هر دو دارای اندام قلمی و زیبا (سیاه یا سفید)، سایه‌های بلند در پایین و سایه‌های کوتاه در بالا هستند و گاهی حتی اصلا سایه ندارند.

الگوی شمعی چکش و مرد دارآویخته

نمونه کندل مرد آویزان

کندل مرد آویزان

کندل چکش یک الگوی برگشتی صعودی است که در طول روند نزولی شکل می‌گیرد. وجه تسمیه آن بدلیل آن است که بازار در حال چکش کاری کف است. هنگامیکه قیمت در حال کاهش است، شکل گیری چکش‌ها نشان می‌دهند که قیمت نزدیک کف بوده و قیمت دوباره شروع به افزایش می‌کند. سایه بلند در پایین حاکی از آنست که فروشندگان، قیمت‌ها را پایین می‌کشند، اما خریداران توانسته‌اند بر این فشار فروش غلبه کرده و کلوز قیمت (قیمت بسته شدن) در نزدیکی قیمت باز شدن خورده است.

فقط به این دلیل که در روند نزولی شکل الگوی چکش را مشاهده کردید به این معنا نیست که باید درجا سفارش خرید وارد کنید! پیش از ارسال سفارش و فرمان حمله، برای اطمینان از روند صعودی نیاز به تایید بیشتری است. یک نمونه رایج از تأیید این است که باید صبر کرد تا یک کندل سفید در بالای قیمت باز شدن کندل چکش بسته شود.

چگونه کندل چکش را تشخیص دهیم؟

  • سایه بلند تقریباً باید دو یا سه برابر بدنه باشد.
  • سایه بالایی کم یا عدم وجود سایه
  • بدنه کندل در انتهای بالایی کندل باشد.
  • رنگ بدنه مهم نیست.

کندل مرد آویزان

مرد آویزان یا مرد دار آویز یا مرد به دار آویخته یک الگوی نزولی برگشتی است که می‌تواند نشان دهنده سطح مقاومت قوی یا سقف باشد. هنگامیکه قیمت در حال افزایش است، شکل گیری یک کندل مرد آویزان نشان می‌دهد که تعداد فروشندگان در حال پیشی گرفتن از خریداران است. سایه بلند در پایین نشان می‌دهد که فروشندگان در طول سشن معاملاتی، مثال های الگوی کندل‌ استیک پین بار قیمت‌ها را پایین کشیده اند. خریداران توانستند قیمت را تا حدودی بالا آورند، اما فقط تا نزدیکی قیمت آغازین. چنین چیزی باید به مثابه زنگ خطر باشد، چراکه به ما می‌گوید دیگر خریداری برای تامین قدرت حرکت لازم برای افزایش قیمت وجود ندارد.

نحوه تشخیص الگوی مرد آویزان

معیارهای تشخیص الگوی مرد آویزان:

  • سایه بلند در پایین که تقریبا دو یا سه برابر بدنه است.
  • سایه کوتاه در بالا یا عدم وجود سایه.
  • بدنه در انتهای بالایی کندل قرار دارد.
  • رنگ بدنه مهم نبوده، گرچه بدنه سیاه بیش از بدنه سفید اشاره به روند نزولی دارد.

کندل چکش معکوس و شوتینگ استار

شکل چکش معکوس و شوتینگ استار (ستاره دنباله دار) نیز همانند هم هستند. تنها تفاوت بین آنها این است که آیا شما در یک روند نزولی هستید یا یک روند صعودی. چکش معکوس یک کندل برگشتی صعودی است. شوتینگ استار یک کندل برگشتی نزولی است. هر دو کندل ریز اندام (پر یا توخالی)، دارای سایه‌های بلند در بالا و سایه‌های کوچک در پایین یا بدون سایه هستند.

الگوی چکش معکوس و شوتینگ استار

نمونه کندل چکش معکوس و شوتینگ استار

الگوی چکش معکوس در روند نزولی و ستاره دنباله دار در روند صعودی ظاهر می شود

کندل چکش معکوس در زمانی که قیمت کاهش یافته باشد، اشاره به احتمال تغییر جهت روند دارد. سایه‌بلند در بالای آن نشان می‌دهد که خریداران سعی کرده‌اند قیمت را بالاتر ببرند. با این حال، فروشندگان که ناظر و شاهد عملیات خریداران بوده‌اند، گفته‌اند: “بیخود!” و سعی در پایین آوردن قیمت کرده‌اند. خوشبختانه، خریداران صبحانه بمیزان کافی خورده بوده‌اند و موفق به بستن سشن معاملاتی در نزدیکی محل باز شده می‌شوند. از آنجا که فروشندگان قادر نبودند قیمت را پایین‌تر ببندند، این نشان می‌دهد که هرکسی که می‌خواست بفروشد، تا حالا فروخته است. و اگر دیگر فروشنده‌ای نیست، پس چه کسی هست؟ خریداران.

شوتینگ استار یک الگوی برگشتی نزولی است که همانند چکش معکوس بوده، اما وقتی رخ می‌دهد که قیمت در حال افزایش است. شکل آن نشان می‌دهد که قیمت در پایین ترین حد خود در این کندل باز شده، یک رالی قیمتی رفته اما مجدد به پایین کشیده شده است. این بدان معناست که خریداران سعی در بالا انداختن قیمت داشتند، اما فروشندگان وارد بازار شدند و قدرت نمایی کرده‌اند. این صراحتا یک نشانه نزولی است چراکه نشان می‌دهد دیگر خریداری باقی نمانده و سر همگی را بریده‌اند.

جمع بندی الگوی چکش

اینها 4 الگوی بسیار پر تکرار در بازار هستند. شناخت دقیق آنها می تواند در تحلیل ها به شما کمک زیادی کند. اینکه اسم این الگوها چکش است یا مرد دار آویز اهمیتی ندارد. مهم این است که بدانید اینها الگوهای بازگشتی هستند و زنگ هشدار را برای یک روند بازگشتی احتمالی به صدا در می آورند. شما می توانید این 4 الگو را در چکش و چکش معکوس خلاصه کنید. این نکته را قبلا گفتیم و دوباره تکرار می‌کنیم: وقوع این الگوها در بازار تضمینی برای بازگشت نیست. حتما قبل از ورود به معامله تاییدیه‌های بیشتری دست و پا کنید. برای یادگیری الگوهای کندل استیک می‌توانید این مقاله را مطالعه کنید.

تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته

هر دو الگو، دارای سایه‌های بلند در قسمت پایینی هستند و سایه‌ی بالای آن‌ها بسیار کوتاه بوده و یا حتی ندارند. تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته در روند قبل مثال های الگوی کندل‌ استیک پین بار از شکل‌گیری این تک کندل است. اگر در قیمت در روند نزولی باشد، کندل چکش ایجاد شده و اگر بازار در روند صعودی باشد، الگوی مرد به دار آویخته (یا مرد آویزان) ایجاد شده است.

آموزش پرایس اکشن: بخش دهم الگوی پین بار و انگلفینگ

الگوی پین بار

الگوی کندل پین بار به کندل دروغگو یا پینوکیو نیز معروف است.

به تصویر زیر توجه کنید.

کندل پین بار

همانطور که میبنید این کندل دارای یک سایه بلند(شادو یا دم) است.

بیانگر این است که در ابتدا قدرت خریداران بیشتر بوده است و قیمت را بالا برده اند

اما در انتها قیمت باز شدن از قیمت بسته شدن نیز پایین تر آمده است.به همین دلیل

یک شادو بزرگ در بالای خود ایجاد کرده است.

کندل پین بار یا پینوکیو ممکن است یک سایه کوچک نیز در پایین خود داشته باشد.

الگوی پین بار

سه شرط تشخیص الگوی پین بار

  1. یک کندل پین بار باید سایه ای به اندازه حداقل سه برابر بدنه کندل داشته باشد.
  2. باید کاملا نمایان باشد یعنی پس از چند کندل قوی ظاهر شود.
  3. محل بسته شدن کندل پین بار در ناحیه بدنه کندل قبلی باشد.

pinbar

به تصویر بالا توجه کنید.کندل پین بار نباید سایه یا شادو طرفه به یک اندازه داشته باشد.

مطابق تصویر بالا در کنل پین بار سایه یک طرف چند برابر بدنه و سایه طرف دیگر بسیار کوچک است.

استفاده از الگوی پین بار در معاملات

بهترین نقطه برای یافتن پین بارها در سطوح حمایت و مقاومت است.

به طور مثال اگر در یک روند صعودی معامله میکنید برای اطمینان از جهت صحیح معامله بلند مدت باید سه شرط رعایت شود:

  1. روند صعودی باید یک مقاومت را با قدرت شکسته باشد.
  2. وجود حمایت هایی که بازار می تواند به آن واکنش نشان دهد و حمایت شود.
  3. تشکیل پین بار بر روی حمایت.

در تصویر بالا خط افقی خط حمایت و مقاومت است.

اما اگر خط حمایت و مقاومت جدا در نظر گرفته شده باشد نیز تفاومتی ایجاد نمیکند.

در یک روند صعودی کندلی ایجاد شده است که در حال شکستن خط حمایت است.

فروشندگان قیمت را بسیار پایین تر از خط حمایت آورده اند و نوید آغاز یک روند نزولی است.

اما در انتهای کندل از تلاش فروشندگان تنها یک سایه بلند باقی می ماند و قیمت بالاتر از قیمت

آغاز کندل بسته می شود و از کندل قوی نزولی فقط یک کندل دروغگو یا پین بار باقی ماند.

کندل پین بار شکل گرفته روی خط حمایت تایید ادامه روند صعودی بلند مدت است.

آشنایی با کندل انگلفینگ

به تصویر زیر توجه کنید.

الگوی کندل انگلفینگ چیست

کندلی انگلفینگ است که دارای شرایط زیر باشد:

  1. بدنه کندل جدید تمام بدنه کندل قوی را پوشش دهد.
  2. جهت کندل جدید خلاف جهت کندل قبل باشد.
  3. قیمت باز شدن کندل جدید با قیمت بسته شدن کندل قبل در یک سطح نباشد.(ایچاد گپ)

استفاده از الگوی انگلفینگ در معاملات

به تصویر زیر توجه کنید.

الگوی پین بار

الگوی پین بار

در تصویر بالا یک روند صعودی یک مقاومت را شکسته است.

در بازگشت روی حمایت یک الگوی انگلفینگ شکل گرفته است.

که نشان دهنده بازگشت موج نزولی کوتاه مدت و ادامه روند صعودی بلند مدت است.

ورود به معامله با الگوهای پین بار و انگلفینگ

کانال تلگرام توس اف ایکس

کانال تلگرام توس اف ایکس

امتیاز نظر یادت نشه

امتیاز نظر یادت نشه



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.