نسبت جاری چیست و چگونه محاسبه می شود؟
در بازار سرمایه به طور معمول اصطلاحاتی وجود دارد که شناخت دقیق و آگاهی از آنها برای هر شخصی که در بازارهای مالی فعالیت میکند نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی یا قصد ورود به آن را دارد، لازم و ضروری است. نسبت جاری در بورس یکی از مفاهیمی است که نیاز به تعریف و محاسبه دارد. محاسبه نسبت جاری از آنجایی مهم است که میتواند در قدرت تجزیه و تحلیل شرکتها کمک بسیار زیادی نماید.
نسبت جاری (نسبت سرمایه در گردش) چیست؟
نسبت جاری (Current Ratio) که به نسبت سرمایه در گردش نیز معروف است، یکی از نسبتهای مالی است که در آن نسبت و ارتباطی میان میزان داراییهای جاری یک شرکت با میزان بدهیهای جاری آن برقرار میکند. این نسبت همچنین میزان توانایی و قدرت شرکت در بازپرداخت بدهیها و تسویه آنها را مورد تحلیل و بررسی قرار میدهد. به عبارت دیگر، نسبت جاری، منعکس کننده توانایی یک شرکت برای تولید وجه نقد کافی برای پرداخت تمام بدهیهایش پس از سررسید آنها است. نسبت جاری در سطح جهانی به عنوان راهی برای اندازهگیری سلامت مالی کلی یک شرکت استفاده میشود.
محاسبه نسبت جاری (Current Ratio)
نسبت جاری نسبت بین داراییهای جاری یک شرکت به بدهیهای جاری آن است تا توان پرداخت بدهیها را بسنجد. نسبت جاری با استفاده از دو رقم استاندارد یعنی داراییهای جاری و بدهیهای جاری که یک شرکت در نتایج مالی 3 ماهه و سالانه خود در ترازنامه گزارش میدهد، محاسبه میشود. فرمول محاسبه نسبت جریان به شرح زیر است:
Current Liabilities (بدهیهای جاری) / Current Assets (داراییهای جاری) = Current Ratio
نسبت جاری به سادگی با تقسیم داراییهای جاری بر بدهیهای جاری محاسبه میشود. در فرمول بالا تمام داراییهای شرکت تقسیم بر بدهیهای جاری شرکت میشود تا این نسبت به صورت عدد محاسبه شود. داراییهای جاری را میتوان در ترازنامه شرکت یافت و نشاندهنده ارزش تمام داراییهایی است که میتوان انتظار داشت طی یک سال به وجه نقد تبدیل شود. داراییهای جاری شرکت میتواند پول نقد و معادل آن، اوراق بهادار قابل معامله و حسابهای دریافتی باشد.
بدهیهای جاری، بدهیها یا تعهدات شرکت است که طی 1 سال سر رسید شده و در ترازنامه شرکت درج میشود. نمونههایی از بدهیهای جاری میتواند بدهی کوتاه مدت، پرداخت وامهای بانکی، حسابهای پرداختی و بدهیهای تعهدی مانند سود سهام، مالیات بر درآمد و حقوق و دستمزد، باشد.
کاربرد نسبت جاری در بورس
در بازار بورس از نسبت جاری برای محاسبات توان مالی و قدرت شرکتها و انواع سهام استفاده میکنند که محاسبه این نسبت در تحلیل بنیادی بازار بسیار موثر است. محاسبه نسبت جاری شرکتها بر اساس ترازنامه آنها میتواند افق روشنی در دراز مدت و کوتاه مدت، به تحلیلگران بازار بورس بدهد. برای یک سهامدار در بورس بسیار مهم است که سهامی که قصد خرید و سرمایهگذاری روی آن را دارد، تا چه اندازه از توان مالی برای پرداخت بدهیها خود برخوردار است تا آن شرکت در روند آتی خود دچار ضرر مالی یا بالا آوردن بدهی نشود. هر شرکتی در بورس موظف است که در گزارشات مالی خود که به صورت ماهانه، سه ماهه یا سالانه منتشر میکند، میزان داراییها و بدهیهای جاری خود را انتشار دهد.
مثالی از محاسبه نسبت جاری
به عنوان مثال شرکت ملی صنایع مس ایران با نماد فملی، در گزارش خود، نسبتهای مالی را به صورت زیر اعلام کرده است:
مجموع داراییهای جاری = 177676041
مجموع بدهیهای جاری = 71537149
طبق فرمول ارائه شده، با یک تقسیم ساده میتوان نسبت جاری این شرکت را محاسبه کرد تا توان لازم برای پرداخت بدهیها را سنجید:
2.49 = 71537149 / 177676041 = نسبت جاری
اما حالا شرکتی را در نظر بگیرید که در گزارش سالانه خود میزان داراییها شرکت را 60 میلیارد تومان تخمین زده است و مجموع بدهیهای جاری خود شامل بدهیهای کوتاه مدت، پرداخت مالیات، حسابهای پرداختی را در حدود 78 میلیارد تومان به دست آورده است. طبق فرمول، نسبت جاری این شرکت به صورت زیر محاسبه میشود:
0.76 = 78 / 60 = نسبت جاری
سرمایهگذاران و تحلیلگران نسبت جاری 2.49 شرکت فملی را در مقایسه با شرکت دوم که نسبت 0.76 دارد، از نظر مالی برتر و سالم میدانند زیرا نشان میدهد که این شرکت در موقعیت بهتری برای پرداخت تعهدات خود قرار دارد.
با این حال، باید توجه داشت که هر دو شرکت به بخشهای صنعتی مختلف تعلق دارند و مدلهای عملیاتی، فرآیندهای تجاری و جریانهای نقدی متفاوتی دارند که بر محاسبات نسبت جاری تأثیر میگذارند.
اهمیت نسبت جاری
نسبت جاری به سرمایهگذاران و اعتباردهندگان کمک میکند تا نقدینگی یک شرکت را درک کنند و بدانند که آن شرکت چگونه به راحتی میتواند بدهیهای جاری خود را پرداخت کند. نسبت جاری بالاتر همیشه در مقایسه با نسبت جاری کمتر، مطلوبتر است زیرا نشان میدهد شرکت میتواند راحتتر بدهیهای جاری را پرداخت کند.
کدام نسبت جاری مطلوب است؟
یک نسبت جاری خوب بین 1.2 به 2 است، به این معنی که کسب و کار داراییهای جاری 2 برابر بیشتر از بدهیها برای پوشش بدهیهای خود است. نسبت جاری زیر 1 به این معنی است که شرکت، داراییهای نقدی کافی برای پوشش بدهیهای کوتاه مدت خود را ندارد. با این حال، در اغلب موارد، نسبت جریان بین 1.5 و 3 قابل قبول در نظر گرفته میشود.
محدودیت نسبت جاری
نسبت جاری میتواند به تعیین اینکه آیا یک شرکت برای سرمایهگذاری خوب است یا خیر کمک کند. اما از آنجایی که نسبت جاری در طول زمان تغییر میکند، ممکن است بهترین عامل تعیینکننده برای اینکه کدام شرکت گزینه مناسبی برای سرمایهگذاری است، نباشد.
امکان دارد شرکتی در مقطعی بدهیهای بسیار زیادی داشته باشد و نسبت جاری مطلوبی نداشته باشد اما خیلی زود بتواند در مسیر مناسبی قرار بگیرد. به همین علت تحلیل شرکتها صرفاً بر مبنای نسبت جاری کافی نیست و بهتر است در کنار نسبت جاری، دیگر نسبتهای مالی نیز در تحلیل مورد بررسی قرار بگیرد.
جمعبندی
نسبت جاری یکی از مفاهیم مورد استفاده در بازارهای سرمایه است که جزو نسبتهای مالی شرکتها در نظر گرفته میشود. نسبت جاری کاربردهای مهمی در تجزیه و تحلیل توان مالی شرکتها دارد و با محاسبه آن میتوان قدرت یک شرکت در پرداخت بدهیهای خود و رسیدن به سود را مورد بررسی قرار داد. از نسبت جاری در تحلیل بنیادی استفاده میشود و بسیاری از سرمایهگذاران و تحلیلگران این نسبت را به عنوان معیاری برای تحلیل انواع شرکتها و سهام مختلف در نظر میگیرند. به منظور آشنایی بیشتر با مفاهیم تحلیل بنیادی شرکتها و کسب مهارت و آموزشهای تخصصی در این حوزه، مقالات آموزشی کارگزاری اقتصاد بیدار و دورههای آموزشی را دنبال کنید.
نسبت کارایی در حسابداری شرکتها + فرمول نسبت کارایی
نسبت کارایی یا نسبت فعالیت از آن دسته نسبتهای مالی است که نحوه استفاده از داراییهای یک مجموعه را در راستای ایجاد سود آوری برای صاحبان کسب و کار بررسی میکند. در این مقاله از گروه نرم افزاری محک به بررسی ماهیت نسبت کارایی و تفاوت نسبت کارایی با سایر نسبتهای مالی میپردازیم.
فهرست مطالب
منظور از نسبتهای مالی چیست؟
- نسبتهای نقدینگی
- نسبتهای اهرمی و پوششی
- نسبتهای کارایی (فعالیت)
- نسبتهای سودآوری
- نسبتهای ارزش بازار
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف جمع آوری اطلاعات مفید از صورتهای مالی یک شرکت روی کار آمدهاند. اعداد ثبت شده در صورتهای مالی یک شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی برای تحلیل مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره به کار برده میشوند. یکی دیگر از راههای تحلیل مالی، استفاده از نسبتهای مالی است. نسبتهای مالی با توجه به کاربردی که دارند به انواع مختلفی تقسیم میشوند.
هدف از تحلیل نسبتهای مالی چیست؟
- بررسی عملکرد شرکتها:
- امکان مقایسه عملکرد شرکت:
مقایسه نسبتهای مالی یک شرکت با شرکتهای دیگر با هدف تحلیل عملکرد شرکت در بخشهای مختلف صورت میگیرد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک سرمایهگذار کمک میکند تا از درجه استفاده مفید از داراییاش توسط سایر شرکتها اطلاع پیدا کند. استفاده کنندگان از نسبتهای مالی به دو گروه تقسیم میشوند:
استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران.
استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان.
نسبت کارایی چیست؟
نسبت کارایی یا نسبت فعالیت یکی از مهمترین نسبتهای مالی است که به بررسی نحوه استفاده از داراییهای مجموعه در راستای ایجاد سودآوری میپردازد. نسبت کارایی را میتوان با عملکرد گذشته شرکت یا سایر واحدهای تجاری در یک صنعت مشابه مقایسه کرد. ثابت باقیماندن نسبت کارایی یک شرکت نشاندهنده آن است که هرگونه افزایش سرمایه گذاری منجر به افزایش نسبی بازدهی میشود. مبلغ فروشهای مرتبط با منابع مالی سرمایه گذاری شده ارتباط مستقیمی با نسبت کارایی دارد. در واقع هرچه سرمایه مورداستفاده در یک شرکت بیشتر باشد، میزان فروش مورد نیاز برای کارایی نیز بیشتر میشود.
فرمول نسبت کارایی چیست؟
همانطور که گفتیم نسبت کارایی یعنی برآورد اینکه یک واحد تجاری چقدر درست از داراییهایش استفاده میکند. بهتر است برای افزایش فروش فرمولهای نسبت کارایی زیر را یاد بگیرید:
نسبت کارایی = حجم یا ارزش معاملات تقسیم بر ارزش داراییها
گردش سرمایه به کار گرفته شده = فروش تقسیم بر سرمایه به کار گرفته شده
گردش داراییهای ثابت= فروش تقسیم بر داراییهای ثابت
گردش داراییهای جاری =فروش تقسیم بر داراییهای جاری
تأثیر نسبت کارایی بر سود آوری شرکت
از لحاظ تئوری بالا نگه داشتن نسبتهای کارایی در عین حفظ تعادل بین حجم و قیمت محصولات و داراییها میتواند تأثیر بسیار مثبتی بر سودآوری شرکتها بگذارد. نسبت کارایی، حجم فعالیت تجاری مرتبط با مبلغ سرمایهگذاریهای انجام شده در واحد تجاری را بررسی میکند و اگر توسط واحد فروش در جهت درستی استفاده شوند، تأثیر به سزایی در رشد کسب و کار دارند.
انواع نسبت کارایی کدام است؟
- گردش موجودی کالا
- دوره گردش موجودی کالا
- گردش حسابهای دریافتنی
- دوره وصول مطالبات
- دوره گردش عملیات
- دوره پرداخت بدهیها
- گردش دارایی
- گردش داراییهای ثابت
- نسبت گردش سرمایه جاری
- نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش
گردش موجودی کالا
نشان میدهد موجودی کالا و مواد شرکت، در یک بازه مشخص، (مانند یک سال مالی) چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است. گردش موجودی کالا یکی از نسبتهای کارایی است که بازه زمانی که کالا تولید شده به فروش میرسد را نشان میدهد. کم بودن بازه زمانی فروش یک محصول نشانه مثبتی برای یک مجموعه است.
گردش موجودی کالا = بهای تمام شده کالای فروش رفته/متوسط موجودی کالا
دوره گردش موجودی کالا
به فاصلۀ زمانی دریافت مواد اولیه و تبدیل آنها به کالا و فروش کالا به مشتری دورۀ گردش موجودی میگویند. در واقع، دورۀ گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا، مدت زمان تبدیل مواد اولیه به کالا و فروش آن را نشان میدهد.
اگر این زمان کوتاه باشد نشانهٔ مثبتی برای یک شرکت است و یعنی شرکت در فرایند تولید و فروش محصولات به خوبی عمل کرده است. البته پایین بودن نسبت دوره گردش موجودی کالا ممکن است به دلیل کاهش فروش یا افزایش موجودی در طی یک دوره نیز باشد. این افزایش موجودی در طی یک دوره، عواقبی مثل بالا رفتن هزینه نگهداری و جریان نقدی را در پی دارد. نکته مهم آنکه گردش بالای موجودی ممکن است باعث کسری بودجه نیز بشود.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
دوره گردش موجودی کالا = 365/ گردش موجودی کالا
گردش حسابهای دریافتنی
محاسبه گردش حسابهای دریافتنی با تقسیم خالص فروش نسیه بر متوسط حسابهای دریافتنی ممکن است. به دلیل اینکه اغلب شرکتها، فروش نسیه را به طور جداگانه اعلام نمیکنند، صورت کسر گردش حسابهای دریافتنی، جمع فروشهای یک دوره را نشان میدهد.
این نسبت تعداد دفعات گردش مطالبات شرکت در طی یک سال را نشان میدهد. مثلاً اگر نسبت گردش حسابهای دریافتنی عدد 2 شود یعنی مطالبات شرکت در طول سال به طور میانگین 2 بار قابل وصول و نقد شدن بودهاند. کاربرد اصلی این نسبت در محاسبه متوسط دورهٔ وصول مطالبات یک شرکت است .
گردش حسابهای دریافتنی = فروش نسیه / میانگین حسابها و اسناد دریافتنی طی دوره
دورۀ وصول مطالبات (حسابهای دریافتنی)
این نسبت فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت هزینه آن به صورت نقدی را نشان میدهد. مدت زمانی که طول میکشد شرکت مطالبات قابل وصول خود را از مشتری دریافت کند را دوره وصول مطالبات میگویند. کوتاه بودن این زمان نشانه مثبتی برای یک شرکت در وصول مطالباتش است. اگر این میزان طولانی شود یعنی مطالبات شرکت، غیرقابلوصول یا مشکوکالوصول است.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
یا به طور سادهتر:
دوره وصول مطالبات = 365 / گردش حسابهای دریافتنی
دوره گردش عملیات
دورهای که یک شرکت در طول آن، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، رساندن آن به دست مشتری و در نهایت دریافت هزینه آن را طی میکند، دوره گردش عملیات گفته میشود .
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
دوره پرداخت بدهیها
از دیگر نسبتهای کارایی، دوره پرداخت بدهیها است که مدت زمانی که طول میکشد تا یک شرکت بدهیهای خود را با تأمین کنندگان مواد اولیه به صورت نسیه تسویه کند را نشان میدهد.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
گردش دارایی
این نسبت نشان میدهد که چگونه یک شرکت از داراییهایش برای ایجاد درآمد استفاده میکند. این نسبت بسیار در گردش داراییها تأثیر گذار است. با مقایسه این دوره با دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که آیا افزایش دارایی باعث افزایش درآمد میشود یا خیر؟
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین کل داراییها
گردش داراییهای ثابت
برای درک این موضوع که آیا داراییهای ثابت بر کسب درآمد تأثیر دارد یا خیر از گردش داراییهای ثابت استفاده میشود. اگر نسبت گردش داراییهای ثابت در یک شرکت بالا باشد یعنی آن شرکت نهایت استفاده خود از داراییهایش را کرده است. اگر این نسبت پایین باشد، نشان دهنده عدم کارایی دارایی ثابت است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
نسبت گردش سرمایه جاری
تفاوت بین دارایی جاری و بدهیهای جاری یک شرکت را سرمایه در گردش مشخص میکند. سرمایه جاری بخشی از داراییهای جاری است که بهصورت مستقیم یا غیر مستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند. این نسبت تأثیر سرمایه در گردش در میزان فروش شرکت را نشان میدهد. افزایش نسبت گردش سرمایه جاری به دو دلیل اتفاق میافتد:
سرمایه در گردش کاهش پیدا کند یا میزان فروش ما افزایش پیدا کند. این نسبت دوره گردش عملیات را تحت بازبینی قرار میدهد. بهتر است نسبت گردش سرمایه جاری با دورههای قبل خودش مقایسه شود.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش
بری فهمیدن آنکه چه میزان از سرمایه در گردش به موجودی کالا مربوط میشود از این نسبت استفاده میکنیم. همانطور که میدانید، سرمایه در گردش، تفاوت بدهی جاری و دارایی جاری را نشان میدهد و موجودی کالا بخشی از دارایی جاری است.
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
اگر این نسبت بالا باشد برای شرکت خوب نیست زیرا قسمت عملیات جاری شرکت مشکل دارد و تا موجودی کالا به فروش نرسد و وجه نقد در دسترس چرخه تولید قرار نگیرد، شرکت به بازدهی کافی نمیرسد. بررسی این نسبت برای جلوگیری از مشکلات بزرگتر در زمینه بازاریابی و فروش ضروری است.
تفاوت نسبت کارایی با سایر نسبتهای مالی چیست؟
شاید جالب باشد که برای محاسبه نسبت کارایی یا نسبت فعالیت به جای اینکه از اطلاعات صورت سود و زیان استفاده کنیم، از اطلاعات ترازنامه استفاده میکنیم.
تهیه صورتهای مالی با نرم افزار حسابداری محک
همانطور که گفته شد محاسبه اعداد و ارقام که باید در تنظیم صورتهای مالی استفاده گردد و بررسی انواع نسبتهای کارایی یا نسبتهای فعالیت کاری بسیار زمانبر و پیچیدهای است. البته با داشتن ابزارهای مالی و حسابداری حرفهای، مثل نرم افزار حسابداری محک و افزونههای مناسب برای تنظیم صورتهای مالی، یک حسابدار به راحتی میتواند آنها را در کوتاهترین زمان ممکن به پایان برساند. بسیاری از شرکتها بعد از تنظیم این صورتها، آنها را در اختیار سهامداران قرار میدهند و یا برای دریافت وام بانکی از آن استفاده میکنند. شفاف بودن این صورتها یکی از نکات حائز اهمیتی است که باید رعایت شود.
آشنایی با انواع نسبت مالی در حسابداری
یکی از مهمترین و اصلیترین وظایف حسابداران، محاسبه و بررسی نسبت مالی شرکتها و ادارات است. تجزیه و تحلیل صورتهای مالی، شیوههای مختلفی دارد و استفاده از نسبتهای مالی در این تجزیه و تحلیلها، از روشهای مطلوب و رایج در میان حسابداران به شمار میآید.
هدف از این تحلیل پیگیری عملکرد شرکتها و همچنین فراهم کردن زمینهای برای امکان مقایسۀ عملکرد آنها در سالهای مالی است. نسبتهای مالی را براساس آن چیزی که قرار است بسنجند، به 5 دستۀ اصلی تقسیم بندی میکنند.
نسبت مالی چیست؟
وقتی مدیران شرکتها از حسابدارانشان دربارۀ وضعیت شرکت سؤال میکنند، انتظار دریافت پاسخی تخصصی، کارشناسی و شفاف را دربارۀ وضعیت مالی دارند و معمولاً نمیتوان با گفتن جملههایی مثل اوضاع روبراه است یا وضعیت مالی مناسبی داریم، آنها را راضی کرد. در چنین شرایطی نسبت مالی ابزاری است که حسابداران با استناد به آمار و ارقام آن میتوانند وضعیت اقتصادی و مالی شرکتها را به دقت بررسی و گزارش کنند. به نسبتهایی که از صورتهای مالی شرکتها و به منظور آگاهی از وضعیت کلی شرکت و قیمتهای سهام آن استخراج میشود، نسبت مالی میگویند.
بنابراین نسبتهای مالی ابزاری هستند که با استناد به آنها میتوان دربارۀ سلامت و پیشرفت یا رکود مالی و اقتصادی شرکتها تصمیمگیری کرد.
انواع نسبتهای مالی چیست؟
نسبت مالی در یک تقسیمبندی به 5 گروه اصلی تقسیم میشود:
نسبتهای نقدینگی
نقدینگی در اصطلاح به ارزیابی توانایی های شرکت نسبت به تعهدات کوتاه مدت آن گفته میشود. از سوی دیگر، نقدینگی نوعی پسانداز برای روز مبادا و مشکلات مالی غیرقابل پیشبینی است. حسابداران میتوانند با در نظر داشتن نسبت مالی در حوزه ی نقدینگی، توانایی شرکت ها را در بازپرداخت بدهیهایشان برآورد کنند. نسبت نقدینگی به دو دسته ی اصلی تقسیم میشود: نسبت جاری و نسبت آنی
نسبت جاری
نسبت جاری ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ در گردش ﻧﯿﺰ ﻧﺎﻣﯿﺪه میشود که از تقسیم داراییهای ﺟﺎری ﺑﻪ بدهیهای ﺟﺎری به دست میآید. این نسبت نشان دهندۀ توان بازپرداخت بدهیهای جاری از داراییهای جاری مؤسسه است و بالاتر بودن این نسبت نشاندهنده وضعیت نقدینگی بهتر است. فرمول محاسبه آن به شرح زیر است:
نسبت آنی:
موجودی کالا و پیشپرداختها به دلیل قابلیت اندک شوندگی، بالاتر بودن این نسبت از عدد یک، نشانهای از وضعیت مناسب نقدینگی شرکت است. در فرمول این نسبت جزو داراییهای جاری محسوب نمیشوند.
در صورتی که رقم نهایی این نسبت بیش از 1 باشد، شرکت توانایی بازپرداخت بدهیهای جاری اش را خواهد داشت.
نسبت وجه نقد
این نسبت محافظهکارانه ترین نسبت نقدینگی است، زیرا نسبت موجودی نقدی و سرمایه گذاری کوتاهمدت را به بدهی جاری نشان میدهد. بالا بودن این نسبت نشاندهنده عدم استفاده از منابع نقد است و پایین بودن آن میتواند منجر به ایجاد مشکل در بازپرداخت بدهیها شود.
نسبتهای سودآوری
دومین نسبت مالی، نسبت سودآوری است که براساس نتایج آن دربارۀ میزان موفقیت مالی و سوددهی شرکت تصمیمگیری خواهد شد. سود خالص بهترین ابزار برای تعیین عملکرد مدیریت در دستیابی به این هدف است مهمترین نسبتهای سودآوری عبارت است از:
نسبت سود ناخالص
از تقسیم سود ناخالص به فروش به دست میآید. به کمک این نسبت، سود ناخالص تولید شده ارزیابی خواهد شد:
به کمک این نسبت، سود ناخالص تولید شده ارزیابی خواهد شد:
بازده فروش
نامهای دیگر این نسبت، نسبت سود خالص و حاشیۀ سود خالص است و درصد درآمدهای حاصل از فروش را میسنجد. هرچه عدد بهدست آمده از این نسبت بزرگتر باشد، بازده آن نیز بیشتر است.
بازده داراییها
با این نسبت مالی هم میتوان بازده سرمایهگذاری را اندازهگیری کرد و هم میزان کارآمدی مدیریت شرکت در استفاده از داراییها به منظور درآمدزایی را سنجید.
بازده حقوق صاحبان سهام
این نسبت درصد درآمدهای حاصل از هر ریال حقوق صاحبان سهام را میسنجد.
نسبتهای پوششی و اهرمی
سومین نسبت مالی است و با استناد به آن میتوان میزان تأمین مالی مورد نیاز در چرخۀ کسبوکار شرکت را برآورد کرد. حاصل این نسبتها نشان دهندۀ این خواهد بود که چه میزان از نیازهای مالی شرکت، از منابع دیگری تأمین شده است.
نسبت بدهی
این نسبت، بدهیهای شرکت را که با بدهیهایی مثل تعهد به شخص ثالث سرمایهگذاری شده است میسنجد.
توان پرداخت بهره
این نسبت تعداد تبدیل هزینههای بهره به درآمد را میسنجد و از نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی این طریق میتوان متوجه شد که شرکت میتواند با سود حاصل شده هزینه های بهره را بپردازد یا نه.
نسبت سرمایه
این نسبت مالی تعیین کنندۀ کل دارایی های شرکت است که به واسطۀ سرمایۀ اولیه حاصل شده است.
نسبت بدهی- سرمایه
نشان دهندۀ ساختار سرمایه در شرکتهاست. اگر عدد این نسبت بزرگتر از 1 باشد، یعنی شرکت بدهیهای سنگین دارد و اگر کمتر از 1 باشد، یعنی توازن نسبی مالی برقرار است.
نسبتهای ارزش بازار
این نسبت مالی نشاندهندۀ دیدگاه تحلیلگران بازار و سهامداران دربارۀ عملکرد گذشته و آیندۀ شرکت است.
ارزش دفتری
بیانگر ارزش خالص داراییهای شرکت بر مبنای هر واحد از سهم.
نسبت قیمت به درآمد
تعیین کنندۀ نظر تحلیلگران بازار سرمایه دربارۀ سودآوریهای آیندۀ شرکت است.
نسبت قیمت به فروش
نسبتهای فعالیت
این نسبتها ابزارهایی برای سنجیدن کارکرد داراییهای شرکت است و میزان استفادۀ مؤثر از منابع شرکت را در دورههای مشخص ارزیابی میکند.
دورۀ گردش موجودی کالا
که به آن میانگین سنی کالا هم گفته میشود. نشاندهنده مدتزمانی است که طول میکشد تا مواد اولیه به کالا تبدیل شود و گردش موجودی کالاها را در بازههای زمانی مختلف نشان میدهد.
دوره وصول مطالبات
نشاندهندۀ فواصل زمانی تحویل اجناس به مشتری تا هنگام دریافت وجوه نقد از آنهاست.
برای محاسبه این نسبت از فروش بهجای فروش نسیه استفاده میشود
مزایای مقایسه نسبتهای مالی
از مزایای مقایسه نسبت های مالی این است که مشخص میکند کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها مشخص کننده این امر است که کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از داراییشان داشتهاند.
استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه تقسیم میشوند:
استفاده کنندگان خارجی: سرمایهگذاران خردهفروشی ،تحلیلگران مالی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، استفاده کنندگان داخلی: مدیر تیم، کارمندان و مالکان
محدودیت نسبتهای مالی چیست؟
تحلیل نسبتهای مالی به طور گستردهای توسط تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران و اعتباردهندگان به کار میرود. در واقع این نسبتها وضعیت اقتصادی واحد تجاری را در مقایسه با صورتهای مالی به شکل بهتری انعکاس میدهند. از سوی دیگر، نسبت های مالی در مدلهای پیشبینی به طور موفقیتآمیزی به کار میروند. اما با وجود استفاده وسیع از نسبت های مالی این تکنیکها با برخی از محدودیتها روبهرو هستند که تفسیرها را با پارهای از ابهام مواجه میکنند.
نسبتهای مالی با استفاده از صورتهای مالی یک شرکت میتواند به تحلیلگران مالی و سرمایه گذاران دید بهتری از وضعیت اقتصادی یک سازمان بدهد تا بتوانند بهتر تصمیم گیری انجام دهند. اما از سوی دیگر با اینکه نسبتهای مالی پیش بینی را برای ما آسان تر میکنند، اما دارای محدودیت هایی نیز هستند که ممکن از باعث ایجاد ابهام شوند.
بعضی محدودیتها شامل:
- نسبته های مالی تنها یک دید کلی به گذشته است.
- اگر داده ها بر اساس بهای تمام شده تاریخی باشند قادر به انعکاس سطح عمومی قیمتها و ارزشهای جاری نخواهند بود.
- به دلیل استاندارد نبودن روش محاسبه هر نسبت مالی، بنابراین نمیتوان تاثیر نفوذ اطلاعات گزینش شده را در محاسبات نادیده گرفت.
- ممکن است در روشهای مختلف حسابداری، نسبتهای مالی دچار تغییر شوند. همچنین تغییر در اصول و برآوردهای حسابداری نیز در تغییر نسبت های مالی تأثیرگذار هستند.
- با استفاده از نسبت های مالی عملا مقایسه بین سازمانی غیر ممکن است.
نتیجه گیری:
نسبت مالی به کمک اقلام صورتهای مالی محاسبه میشود و انواع مختلفی دارد. این نسبتها معیاری است که از آنها برای سنجش توان واحدهای تجاری در پرداخت تعهدات کوتاه مدتشان استفاده میشود. با اینکه فرمولهای مورد استفاده برای انواع نسبت مالی، بسیار دقیق و حسابشده هستند، توصیۀ ما این است که در استفاده از نتایج آنها عوامل و متغیرهای دیگرِ تأثیرگذار بر روند مالی شرکت را نیز مد نظر قرار بدهید.
شرکت خود را به بهترین شکل نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی مدیریت کنید
هر مدیر خوب نیازمند ابزاری قدرتمند است تا بتواند مجموعه خود را به بهترین شکل مدیریت کند. مجموعه نرم افزار مالی و منابع انسانی فینتو ابزاری قدرتمند است که می تواند به مدیران در کنترل کارمندان و محاسبه حقوق و دستمزد آنها کمک کند.
شما همیشه یک مدیر لایق هستید و باید بهترین ها برای شما باشد. با استفاده از نرم افزار حسابداری آنلاین فینتو کار مدیریت خود را بسیار آسان تر کنید.
نسبت کارایی در حسابداری شرکتها + فرمول نسبت کارایی
نسبت کارایی یا نسبت فعالیت از آن دسته نسبتهای مالی است که نحوه استفاده از داراییهای یک مجموعه را در راستای ایجاد سود آوری برای صاحبان کسب و کار بررسی میکند. در این مقاله از گروه نرم افزاری محک به بررسی ماهیت نسبت کارایی و تفاوت نسبت کارایی با سایر نسبتهای مالی میپردازیم.
فهرست مطالب
منظور از نسبتهای مالی چیست؟
- نسبتهای نقدینگی
- نسبتهای اهرمی و پوششی
- نسبتهای کارایی (فعالیت)
- نسبتهای سودآوری
- نسبتهای ارزش بازار
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف جمع آوری اطلاعات مفید از صورتهای مالی یک شرکت روی کار آمدهاند. اعداد ثبت شده در صورتهای مالی یک شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی برای تحلیل مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره به کار برده میشوند. یکی دیگر از راههای تحلیل مالی، استفاده از نسبتهای مالی است. نسبتهای مالی با توجه به کاربردی که دارند به انواع مختلفی تقسیم میشوند.
هدف از تحلیل نسبتهای مالی چیست؟
- بررسی عملکرد شرکتها:
- امکان مقایسه عملکرد شرکت:
مقایسه نسبتهای مالی یک شرکت با شرکتهای دیگر با هدف تحلیل عملکرد شرکت در بخشهای مختلف صورت میگیرد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک سرمایهگذار کمک میکند تا از درجه استفاده مفید از داراییاش توسط سایر شرکتها اطلاع پیدا کند. استفاده کنندگان از نسبتهای مالی به دو گروه تقسیم میشوند:
استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران.
استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان.
نسبت کارایی چیست؟
نسبت کارایی یا نسبت فعالیت یکی از مهمترین نسبتهای مالی است که به بررسی نحوه استفاده از داراییهای مجموعه در راستای ایجاد سودآوری میپردازد. نسبت کارایی را میتوان با عملکرد گذشته شرکت یا سایر واحدهای تجاری در یک صنعت مشابه مقایسه کرد. ثابت باقیماندن نسبت کارایی یک شرکت نشاندهنده آن است که هرگونه افزایش سرمایه گذاری منجر به افزایش نسبی بازدهی میشود. مبلغ فروشهای مرتبط با منابع مالی سرمایه گذاری شده ارتباط مستقیمی با نسبت کارایی دارد. در واقع هرچه سرمایه مورداستفاده در یک شرکت بیشتر باشد، میزان فروش مورد نیاز برای کارایی نیز بیشتر میشود.
فرمول نسبت کارایی چیست؟
همانطور که گفتیم نسبت کارایی یعنی برآورد اینکه یک واحد تجاری چقدر درست از داراییهایش استفاده میکند. بهتر است برای افزایش فروش فرمولهای نسبت کارایی زیر را یاد بگیرید:
نسبت کارایی = حجم یا ارزش معاملات تقسیم بر ارزش داراییها
گردش سرمایه به کار گرفته شده = فروش تقسیم بر سرمایه به کار گرفته شده
گردش داراییهای ثابت= فروش تقسیم بر داراییهای ثابت
گردش داراییهای جاری =فروش تقسیم بر داراییهای جاری
تأثیر نسبت کارایی بر سود آوری شرکت
از لحاظ تئوری بالا نگه داشتن نسبتهای کارایی در عین حفظ تعادل بین حجم و قیمت محصولات و داراییها میتواند تأثیر بسیار مثبتی بر سودآوری شرکتها بگذارد. نسبت کارایی، حجم فعالیت تجاری مرتبط با مبلغ سرمایهگذاریهای انجام شده در واحد تجاری را بررسی میکند و اگر توسط واحد فروش در جهت درستی استفاده شوند، تأثیر به سزایی در رشد کسب و کار دارند.
انواع نسبت کارایی کدام است؟
- گردش موجودی کالا
- دوره گردش موجودی کالا
- گردش حسابهای دریافتنی
- دوره وصول مطالبات
- دوره گردش عملیات
- دوره پرداخت بدهیها
- گردش دارایی
- گردش داراییهای ثابت
- نسبت گردش سرمایه جاری
- نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش
گردش موجودی کالا
نشان میدهد موجودی کالا و مواد شرکت، در یک بازه مشخص، (مانند یک سال مالی) چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است. گردش موجودی کالا یکی از نسبتهای کارایی است که بازه زمانی که کالا تولید شده به فروش میرسد را نشان میدهد. کم بودن بازه زمانی فروش یک محصول نشانه مثبتی برای یک مجموعه است.
گردش موجودی کالا = بهای تمام شده کالای فروش رفته/متوسط موجودی کالا
دوره گردش موجودی کالا
به فاصلۀ زمانی دریافت مواد اولیه و تبدیل آنها به کالا و فروش کالا به مشتری دورۀ گردش موجودی میگویند. در واقع، دورۀ گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا، مدت زمان تبدیل مواد اولیه به کالا و فروش آن را نشان میدهد.
اگر این زمان کوتاه باشد نشانهٔ مثبتی برای یک شرکت است و یعنی شرکت در فرایند تولید و فروش محصولات به خوبی عمل کرده است. البته پایین بودن نسبت دوره گردش موجودی کالا ممکن است به دلیل کاهش فروش یا افزایش موجودی در طی یک دوره نیز باشد. این افزایش موجودی در طی یک دوره، عواقبی مثل بالا رفتن هزینه نگهداری و جریان نقدی را در پی دارد. نکته مهم آنکه گردش بالای موجودی ممکن است باعث کسری بودجه نیز بشود.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
دوره گردش موجودی کالا = 365/ گردش موجودی کالا
گردش حسابهای دریافتنی
محاسبه گردش حسابهای دریافتنی با تقسیم خالص فروش نسیه بر متوسط حسابهای دریافتنی ممکن است. به دلیل اینکه اغلب شرکتها، فروش نسیه را به طور جداگانه اعلام نمیکنند، صورت کسر گردش حسابهای دریافتنی، جمع فروشهای یک دوره را نشان میدهد.
این نسبت نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی تعداد دفعات گردش مطالبات شرکت در طی یک سال را نشان میدهد. مثلاً اگر نسبت گردش حسابهای دریافتنی عدد 2 شود یعنی مطالبات شرکت در طول سال به طور میانگین 2 بار قابل وصول و نقد شدن بودهاند. کاربرد اصلی این نسبت در محاسبه متوسط دورهٔ وصول مطالبات یک شرکت است .
گردش حسابهای دریافتنی = فروش نسیه / میانگین حسابها و اسناد دریافتنی طی دوره
دورۀ وصول مطالبات (حسابهای دریافتنی)
این نسبت فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت هزینه آن به صورت نقدی را نشان میدهد. مدت زمانی که طول میکشد شرکت مطالبات قابل وصول خود را از مشتری دریافت کند را دوره وصول مطالبات میگویند. کوتاه بودن این زمان نشانه مثبتی برای یک شرکت در وصول مطالباتش است. اگر این میزان طولانی شود یعنی مطالبات شرکت، غیرقابلوصول یا مشکوکالوصول است.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
یا به طور سادهتر:
دوره وصول مطالبات = 365 / گردش حسابهای دریافتنی
دوره گردش عملیات
دورهای که یک شرکت در طول آن، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، رساندن آن به دست مشتری و در نهایت دریافت هزینه آن را طی میکند، دوره گردش عملیات گفته میشود .
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
دوره پرداخت بدهیها
از دیگر نسبتهای کارایی، دوره پرداخت بدهیها است که مدت زمانی که طول میکشد تا یک شرکت بدهیهای خود را با تأمین کنندگان مواد اولیه به صورت نسیه تسویه کند را نشان میدهد.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
گردش دارایی
این نسبت نشان میدهد که چگونه یک شرکت از داراییهایش برای ایجاد درآمد استفاده میکند. این نسبت بسیار در گردش داراییها تأثیر گذار است. با مقایسه این دوره با دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که آیا افزایش دارایی باعث افزایش درآمد میشود یا خیر؟
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین کل داراییها
گردش داراییهای ثابت
برای درک این موضوع که آیا داراییهای ثابت بر کسب درآمد تأثیر دارد یا خیر از گردش داراییهای ثابت استفاده میشود. اگر نسبت گردش داراییهای ثابت در یک شرکت بالا باشد یعنی آن شرکت نهایت استفاده خود از داراییهایش را کرده است. اگر این نسبت پایین باشد، نشان دهنده عدم کارایی دارایی ثابت است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
نسبت گردش سرمایه جاری
تفاوت بین دارایی جاری و بدهیهای جاری یک شرکت را سرمایه در گردش مشخص میکند. سرمایه جاری بخشی از داراییهای جاری است که بهصورت مستقیم یا غیر مستقیم تسهیلاتی را در چرخه نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی تولید ایجاد میکند. این نسبت تأثیر سرمایه در گردش در میزان فروش شرکت را نشان میدهد. افزایش نسبت گردش سرمایه جاری به دو دلیل اتفاق میافتد:
سرمایه در گردش کاهش پیدا کند یا میزان فروش ما افزایش پیدا کند. این نسبت دوره گردش عملیات را تحت بازبینی قرار میدهد. بهتر است نسبت گردش سرمایه جاری با دورههای قبل خودش مقایسه شود.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش
بری فهمیدن آنکه چه میزان از سرمایه در گردش به موجودی کالا مربوط میشود از این نسبت استفاده میکنیم. همانطور که میدانید، سرمایه در گردش، تفاوت بدهی جاری و دارایی جاری را نشان میدهد و موجودی کالا بخشی از دارایی جاری است.
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
اگر این نسبت بالا باشد برای شرکت خوب نیست زیرا قسمت عملیات جاری شرکت مشکل دارد و تا موجودی کالا به فروش نرسد و وجه نقد در دسترس چرخه تولید قرار نگیرد، شرکت به بازدهی کافی نمیرسد. بررسی این نسبت برای جلوگیری از مشکلات بزرگتر در زمینه بازاریابی و فروش ضروری است.
تفاوت نسبت کارایی با سایر نسبتهای مالی چیست؟
شاید جالب باشد که برای محاسبه نسبت کارایی یا نسبت فعالیت به جای اینکه از اطلاعات صورت سود و زیان استفاده کنیم، از اطلاعات ترازنامه استفاده میکنیم.
تهیه صورتهای مالی با نرم افزار حسابداری محک
همانطور که گفته شد محاسبه اعداد و ارقام که باید در تنظیم صورتهای مالی استفاده گردد و بررسی انواع نسبتهای کارایی یا نسبتهای فعالیت کاری بسیار زمانبر و پیچیدهای است. البته با داشتن ابزارهای مالی و حسابداری حرفهای، مثل نرم افزار حسابداری محک و افزونههای مناسب برای تنظیم صورتهای مالی، یک حسابدار به راحتی میتواند آنها را در کوتاهترین زمان ممکن به پایان برساند. بسیاری از شرکتها بعد از تنظیم این صورتها، آنها را در اختیار سهامداران قرار میدهند و یا برای دریافت وام بانکی از آن استفاده میکنند. شفاف بودن این صورتها یکی از نکات حائز اهمیتی است که باید رعایت شود.
حسابداری و اکسل
۹ مطلب با موضوع «نسبت های مالی :: نسبت های فعالیت» ثبت شده است
گردش دارایی
گردش دارایی
این نسبت میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد شرکت نشان میدهد و بیانگر این است که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد بکار گرفته میشود. با مقایسه این نسبت در دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تأثیرگذار بوده است یا خیر.
بالا بودن نسبت گردش داراییها، توانایی شرکت را نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی در استفاده موفق از مجموع داراییها و امکانات خود نشان میدهد.
چنانچه داراییهای شرکت افزایش فراوانی داشته باشد اما از طرف دیگر درفروش شرکت رشد چندانی مشاهده نشود، میتوانیم در مورد فروش و داراییهای آن به نتایج زیر دست یابیم:
افزایش در داراییهای جدید بدون برنامهریزی دقیق صورت گرفته است و درنتیجه شرکت دچار تورم در بخش داراییها شده است.
شرکت دارای مشکل بازاریابی در فروش محصولات خود است؛ یعنی بازار محصول اشباعشده و شرکت باید به دنبال بازارهای جدید باشد.
فروش | = | گردش دارایی |
جمع دارایی ها |
گردش سرمایه ثابت
گردش سرمایه ثابت
این نسبت بیانگر میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.
بالا بودن نسبت گردش داراییهای ثابت نشان میدهد شرکت در استفاده از این دسته از داراییهای خود بهعنوان یکی از عوامل تولید، موفق بوده است. از سوی دیگر پایین بودن این نسبت ناشی از سرمایهگذاری بیشازحد در داراییهای ثابت و پایین بودن درآمد شرکت، نسبت به آن است. این امر میتواند بهمنزله عدم کارایی داراییهای ثابت شرکت باشد.
365 | * | فروش | = | گردش سرمایه ثابت |
متوسط دارایی ثابت |
دارایی ثابت ابتدای دوره+دارایی ثابت پایان دوره | = | متوسط دارایی ثابت |
2 |
گردش سرمایه جاری
گردش سرمایه جاری
این نسبت حاکی از آن است که سرمایه در گردش تا چه اندازه در فروش موثر است و هدف از محاسبه آن، این است که تعیین شود که آیا مقدار سرمایه در گردش کافی و متناسب با حجم فروش و فعالیت واحد تجاری میباشد یا خیر.
سرمایه در گردش بخشی از خالص داراییهای جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکنند.
نسبت گردش سرمایه جاری، تأثیر سرمایه در گردش را در فروش شرکت نشان میدهد.
زمانی که نسبت گردش سرمایه جاری در یک شرکت افزایش مییابد به ۲ دلیل است؛ یا مخرج کسر این نسبت که نشاندهنده سرمایه در گردش است کاهش یافته و یا صورت کسر که نمایانگر فروش است افزایش داشته است. بهتر است این نسبت در کنار نسبت دوره گردش عملیات، مقایسه و ارزیابی شود. از طرف دیگر بهتر است این نسبت در مقایسه با مقادیر خودش در دورههای قبل نیز بررسی شود.
فروش | = | گردش سرمایه جاری |
سرمایه در گردش |
نسبت کالا به سرمایه درگردش
نسبت کالا به سرمایه درگردش
سرمایه در گردش تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیلدهنده دارایی جاری موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشاندهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.
نسبت کالا به سرمایه در گردش توانایی مالی واحد تجاری را از نقطه نظر سرمایه گذاری در کالا نشان میدهد.
چنانچه این نسبت بزرگتر از یک باشد حاکی از آن است که موجودی کالا در مقایسه با منابع مالی واحد تجاری رقم بزرگی را تشکیل میدهد، به عبارت دیگر افزایش حجم کالا متناسب با وضع مالی واحد تجاری نیست.
بالا بودن نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش، نشاندهنده این است که شرکت در عملیات جاری خود دارای مشکل است. تولید موجودی کالا به معنای تبدیل یک دارایی مولد (جاری) به یک دارایی غیر مولد است و تا زمانی که این دارایی به فروش نرسد و وجوه نقد حاصل از آن به چرخه تولید بازنگردد نمیتوان از عملیات شرکت انتظار بازدهی داشت. بزرگ بودن این نسبت میتواند ناشی از مشکل شرکت در امر فروش و بازاریابی باشد. به عقیده برخی از تحلیلگران حداکثر مناسب برای این نسبت ۸۰ درصد است.
اگر این نسبت مقدار منفی به خود بگیرد . دلیل این امر منفی شدن بخش مخرج کسر است که سرمایه در گردش شرکت را نشان میدهد. نشان دهننده آن است که بدهیهای جاری بیشتر از داراییهای جاری بوده است. منفی شدن مقدار سرمایه در گردش دلایل متعددی دارد که برخی از آنها عبارتاند از:
شرکت از محل اعتبارات کوتاهمدت برای بدست آوردن دارایی غیر جاری استفاده کرده است.
در دورههایی که نسبت منفی شده است بخشی از بدهیهای بلندمدت که سررسید شدهاند، موجب افزایش بدهی جاری شده است.
موجودی کالا | = | نسبت کالا به سرمایه درگردش |
سرمایه در گردش |
دوره واریز بستانکاران
دوره واریز بستانکاران
دوره واریز بستانکاران نشاندهنده این است که چه میزان طول میکشد تا بدهی به بستانکاران پرداخت گردد و هدف از محاسبه آن، یکی برنامه ریزی برای پرداختها و تهیه بودجه نقدی و دیگری مقایسه آن با مهلت های تعیین شده توسط فروشندگان مواد و کالا برای دریافت مطالبات خود ما باشد.
365 | * | متوسط حسابهای پرداختنی | = | دوره واریز بستانکاران |
موجودی اول دوره+ موجودی آخر دوره-بهای تمام شده |
دوره گردش عملیات
دوره گردش عملیات
مفهوم دوره گردش عملیات نشان میدهد که چند روز طول می کشد تا مراحل تولید، فروش و وصول مطالبات طی شود و پول به انواع شکل ها(مواد،دستمزد،کالا و مطالبات) تبدیل و مجددا صورت نقدی پیدا کند.
تحلیل این نسبت را یک مثال بیان میکنیم. فرض کنید دوره گردش عملیات در شرکتی ۹۰ روز است. این یعنی ۹۰ روز طول میکشد تا کالاهای خریداریشده و موجود در انبار به فروش رسیده و وجوه ناشی از حسابهای دریافتنی جمعآوری و وصول شوند.
در شرکتهای غیر تولیدی:
دوره گردش موجودی کالا+ دوره وصول مطالبات= دوره گردش عملیات
در شرکتهای تولیدی:
دوره گردش موجودی کالا+ دوره وصول مطالبات+ دوره تولید کالا = دوره گردش عملیات
دوره وصول مطالبات تجاری
دوره وصول مطالبات تجاری
هدف از بررسی مطالبات شرکت، آنالیز کیفی حسابها و اسناد دریافتنی است. نسبت دوره وصول مطالبات، به دوره زمانی گفته میشود که با فرآیند فروش آغاز و تا وصول وجوه مربوطه ادامه مییابد.
با بررسی این نسبت درمییابیم شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمیگرداند.
چنانچه دوره وصول مطالبات شرکت کوتاه باشد به این معناست که شرکت برای تأمین اعتبار خود و افزایش سرمایه در گردش، بار مالی کمتری دارد و این امر موجب افزایش درآمد شرکت نیز میشود. حال بالا بودن دوره وصول مطالبات بیانگر آن است که شرکت برای فروش کالاهای خود، از شرایط نسیه بسیار زیاد استفاده کرده و یا اینکه نحوه محاسبه نسبت گردش دارایی برنامه منظمی برای وصول مطالبات خود از بدهکاران ندارد.
دوره وصول مطالبات معیار اندازهگیری مدت زمان لازم برای جمعآوری وجوه حاصل از فروش به مشتریان است.
365 | * | متوسط مطالبات تجاری | = | دوره وصول مطالبات تجاری |
فروش نسیه |
دوره گردش کالا
دوره گردش کالا
دوره گردش کالا، بازه زمانی را نشان میدهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. برای محاسبه این نسبت ابتدا به توضیح مفهوم گردش موجودی کالا یا دفعات گردش کالا میپردازیم.
گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت، در یک بازه زمانی مشخص (بهعنوانمثال یک سال مالی) چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.
درنتیجه مفهوم دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی موردنیاز برای اینکه یک کالای ساخته و فروخته شود را نمایش میدهد.
دیدگاه شما