آشنایی با ۴ نوع گپ قیمت در بازار ارزهای دیجیتال!
طی چند ماه گذشته موضوع بحث جامعه ارزهای دیجیتال حول محور گپ یا شکاف های قیمتی موجود در نمودار قراردادهای آتی بیت کوین CME (بازار بورس شیکاگو) بوده است. بیت کوین به طور شبانه روزی در صرافی های بزرگ مورد معامله قرار می گیرد اما روزهای آخر هفته در CME معامله این ارز دیجیتال صورت نمی گیرد. این موضوع اغلب با شروع مجدد معاملات در CME باعث ایجاد شکاف یا یک فضای خالی در نمودار قراردادهای آتی می شود.
یک جمله معروف در فیزیک وجود دارد که می گوید “طبیعت از خلاء تنفر دارد.” این جمله ای است که به ارسطو نسبت داده شده است، اما بعدا توسط ذره گراهایی نظیر اپیکور و لوکرتیوس مورد انتقاد قرار گرفت که در طبیعت هیچ خلایی وجود ندارد، زیرا طیف چگال تر پیرامون ماده، بلافاصله خلاء موجود را پر می کند. مردم این مفهوم را گسترش داده اند تا جایی که امروزه در بسیاری از جنبه های زندگی از جمله تجارت و تجزیه و تحلیل تکنیکال کاربرد دارد.
شکاف های قیمت یا همان گپ ها یا به تعبیر ژاپنی ها پنجره، یکی از مهم ترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال به شمار می رود. کلاً منظور از گپ های قیمتی این است که در آن حیطه قیمتی هیچ گونه معامله ای توسط معامله گران صورت نگرفته و باعث ایجاد یک ناحیه توخالی در نمودارها شده که هر یک از این GAPZONE ها یا به اصطلاح محدوده ای که معامله ای در آن صورت نگرفته، می تواند معرف یک روند در آن ناحیه باشد. گپ ها به طورکلی به صورت صعودی و نزولی معرفی می شوند.
باید عنوان کرد که گپ یک فضای پر نشده یا فاصله ای در نمودار است که به دلیل نوسان شدید ایجاد می شود. در روند صعودی، گپ قیمت هنگامی ایجاد می شود که بالاترین قیمت یک کندل کمتر از پایین ترین قیمت کندل بعد از آموزش کامل انواع روند های قیمتی خود باشد. برعکس در روند نزولی، گپ قیمت هنگامی رخ می دهد که پایین ترین قیمت یک کندل بیشتر از بالاترین قیمت کندل بعدی باشد.
گپ ها معمولا در بازار، بخصوص بازار سهام رخ می دهند و می توانند اطلاعات و چشم اندازهای خوبی در مورد حرکات اصلی بازار ارائه دهند. یک گپ وقتی بوجود می آید که قیمت بسته روز قبل و قیمت باز روز بعد با هم تفاوت داشته باشد. در زمان هایی که فراریت قیمت زیاد باشد گپ های میان روزی نیز ایجاد می شود.
۴ نوع گپ قیمت وجود دارد که هر کدام به روش های مختلفی مورد معامله قرار می گیرند. ضروری است که سرمایه گذاران بتوانند بین آنها تفاوت بگذارند.
گپ شکست (Breakaway gap): گپ شکست، نوعی گپ یا شکاف قیمتی است که بر روی سطوح حمایت و یا مقاومت بوجود می آید. این گپ هنگامی مشاهده می شود که قیمت از روند بدون تغییر، دارای یک نوسان قوی باشد. این گپ در ترکیب آموزش کامل انواع روند های قیمتی با الگوهای مشخص در نمودارهایی مانند محدوده های معاملاتی یا مثلث های صعودی و نزولی، برای معامله گران بسیار مفید واقع خواهد شد. گپ شکست با حجم معاملات چشمگیر پس از آن، نشانه ای از روند قوی است و پر شدن آن بعید به نظر می رسد.
گپ رایج (Common gap): همانطور که از اسم این گـپ ها پیداست، کاملا عادی هستند و چیز خاصی در خود ندارند. این گـپ ها معمولا زمانی بوجود می آیند که بازار در حالت بغرنج قرار داشته باشد. اندازه گپ های معمولی نیز بزرگ نیست و در اکثر موارد نیز به سرعت پر می شوند. این گپ به نام گپ الگو، گپ معاملاتی و گپ موقت نیز شناخته می شود. معامله گران این نوع گپ را اغلب در محدوده های معاملاتی و طی نوسان sideway یا همان نوسان متراکم مشاهده می کنند. این گپ ها اغلب پر می شوند، اما اطلاعات بسیار کمی در خصوص شرایط قیمت پس از وقوع خود را ارائه می دهند. این گپ به ندرت در الگوی قیمت نمودارها وجود دارد. باید عنوان کرد که این گپ صرفا محدوده ای است که حداقل مقدار معاملات برای پر کردن گپ وجود دارد.
گپ خستگی (Exhaustion gap): گپ خستگی معمولا در انتهای روندهای بزرگ اتفاق می افتد. در این حالت قیمت گپ پایانی را در جهت روند ساخته و سپس قیمت بر می گردد. این گپ، بعد از یک حرکت تند یا طولانی مدت اتفاق می افتد و معمولا قبل از آن شکاف هایی قرار می گیرند و معمولا با افزایش شدید حجم معاملات همراه است. این گپ نشان دهنده پایان روند فعلی است و در حقیقت، معامله گران از روند موجود در بازار خسته شده اند که این امر نیز باعث تشکیل این گپ می شود و در این نوع گپ نیز حجم معاملات به صورت سنگینی افزایش پیدا می کند، بنابراین این نوع شکاف می تواند بهعنوان یک شکاف ادامه دهنده نیز محسوب شود، ولی دو عامل باعث تشخیص خواهند شد؛ اولا، اینکه در پایان یک روند صعودی یا نزولی است؛ ثانیا، با حجم معاملات سنگین به نسبت میانگین هفته یا روزهای اخیر خود مواجه خواهد بود. این گپ ها، محتمل ترین گپ هایی هستند که باید پر شوند.
گپ اندازه گیری (Measuring gap): به اسم گپ فرار یا گپ ادامه دهنده نیز شناخته می شود. این نوع گپ در میانه الگوی قیمت رخ می دهد و نشانه ای از هجوم خریداران یا فروشندگانی است که عقیده و نظر مشترکی در مورد آینده دارایی ها دارند. گپ های اندازه گیری طی روند بدون تغییر یا محدوده ازدحام رخ نمی دهد، بلکه طی کاهش یا افزایش سریع قیمت رخ می دهند. گپ های فرار معمولاً برای مدت زمان قابل توجهی پر نمی شوند. این نوع از گـپ در طی یک روند رخ می دهد. اگر این گپ در یک روند صعودی رخ دهد، نشان دهنده ادامه حرکت صعودی خواهد بود و اگر در روند نزولی رخ دهد نیز حاکی از وارد شدن فروشندگان آموزش کامل انواع روند های قیمتی بیشتر و ادامه روند نزولی می باشد. البته مشاهده این گـپ ها دلیلی بر ورود بی موقع به بازار نیست، بلکه باید آن را با سایر ابزارهای تکنیکال ترکیب کنید.
توجه به حجم معاملات می تواند به شناخت و تمایز گپ اندازه گیری و گپ خستگی کمک کند. به طور معمول، حجم معاملات زیاد قبل از گپ خستگی رخ می دهد. یکی از اشتباهات رایجی که در خصوص گپ ها رخ می دهد، اشتباه کردن در شناخت گپ اندازه گیری و گپ خستگی است. این موضوع می تواند باعث شود که سرمایه گذار خود را در وضعیت اشتباه قرار دهد و طی نیمه دوم روند صعودی نتواند سود خوبی به دست آورد.
گپ خستگی و گپ اندازه گیری، نوسان قیمت را در جهت های مخالف یکدیگر پیش بینی می کنند، بنابراین شناخت تفاوت های هر کدام بسیار ضرورت دارد. همچنین این نکته قابل ذکر است که به محض پر شدن یک گپ، توقف آن بعید به نظر می رسد، زیرا هیچ محدوده حمایتی یا مقاومتی آنی در این گپ وجود ندارد.
حرف پایانی
احتمال وقوع گپ های اندازه گیری یا گپ های شکست به مراتب کمتر از گپ متداول و گپ خستگی می باشد. درک تفاوت بین انواع گپ ها می تواند به معامله گران و سرمایه گذاران در کسب و کار در هر بازاری کمک کند.
خط روند چیست و چگونه رسم میشود؟ + کاربرد آن در تحلیل تکنیکال
خط روند یک ابزار اصلی برای معامله گران بورس است که میتواند در هر جفت ارز (یک نقطه بالا و یک نقطه پایین) و در هر بازه زمانی مورد استفاده قرار گیرد. در این مقاله قصد داریم که در 3 مرحله به شما آموزش دهیم که خط روند چیست و چگونه باید آن را رسم کنید. این خطوط ابزاری قدرتمند برای ورود و خروج از معاملات است و میتواند در ترکیب با هر وسیله دیگری که ممکن است از قبل استفاده میکنید، استفاده شود.
اهمیت خط روند در تحلیل تکنیکال چیست؟
طبق تعریف، خط روند خطی است که دو یا چند دره نزولی یا دو یا چند قله صعودی (اوج) را به هم متصل میکند، خطوطی که در آینده پیشبینی میشوند. در حالت ایده آل، معامله گران به این خطوط گسترده نگاه میکنند و با قیمتهایی که در اطراف آنها واکنش نشان می دهند معامله میکنند، یا با جهش از روند حرکت می کنند. این خط ابتداییترین، اساسیترین و مهمترین اصل تحلیل تکنیکال و معاملات آنلاین در بازار سرمایه، فارکس و استوکمارکت میباشد.اگر فقط همین یک عامل را یک نفر به خوبی یاد بگیرد، به هیچ عامل و استراتژی خاص و پیچیده دیگری نیاز پیدا نخواهد کرد و میتواند به راحتی در مارکت موفق شود و سودهای خوبی را بدست آورد.
خط روند چیست؟
خط روند نقشه حرکت قیمت در بازار میباشد. ما ازاین طریق متوجه میشویم چه رفتاری را از خودش نشان میدهد. با علائم و نشانههایی که قیمت از خودش به جای میگذارد چه کنیم برای اینکه زبان قیمت را ترجمه کنیم و صدای قیمت را بشنویم. خط رونداز اصولیترین فاکتورهای فهمیدن و درک کردن نقشه حرکت قیمت میباشد.اما خط روند به چه مفهوم است؟ کجا باید رسم شود؟ چه کاربردی دارد؟ تمامی این سوالات را قصد داریم به صورت فشرده در این مقاله به شما آموزش دهیم.
کاربرد خط روند
خط روند در تحلیل تکنیکال خطی است که در صعود و نزول روند قیمت از آن استفاده میکنیم. بنابراین مشخص شد که در بازارهای رنج از خط روند نمیتوانیم استفاده کنیم. چرا؟ به این خاطر که بازارهای رنج هیچ روندی ندارد. اگر روند قیمت نزولی باشد برای رسم باید که قلهها و یا سقف قیمت را پیدا کنیم. با پیدا کردن این نقاط آنها را به هم وصل میکنیم تا جریان قیمت و نقشه راه آن را پیدا کنیم.
به نمودار بالا توجه کنید خط قرمز نشاندهنده روند نزولی و خط آبی نشان دهنده روند صعودی میباشد.
برای رسم چند قله را باید به هم وصل کنیم؟ تعداد قلههای لازم برای رسم خط روند از 2 قله شروع میشود و هرچه قلههای بیشتری را پیدا کنید و رسم کنید اعتبار آن خط روند بیشتر خواهد بود.
انواع خط روند
روند صعودی، حرکت قیمت داراییهای مالی را در زمانی که جهت کلی به سمت بالا است توصیف میکند. در یک روند صعودی، هر قله و دره متوالی، بالاتر از آنهایی هستند که پیشتر در نمودار قیمتی وجود داشتند. روند صعودی فرصتی را برای سرمایه گذاران فراهم میکند تا از افزایش قیمت داراییها سود ببرند. فروش یک دارایی پس از شکست در ایجاد قله و دره بالاتر، یکی از مؤثرترین راهها برای جلوگیری از زیانهای بزرگی است که میتواند ناشی از تغییر روند باشد.
خط روند صعودی، در امتداد کفهای قیمتی رسم میشود و به تعیین محل شکلگیری کفهای آینده کمک میکند. میانگین متحرک نیز توسط برخی از معاملهگران تکنیکال برای تجزیه و تحلیل روندهای صعودی استفاده میشود. زمانی که قیمت بالاتر از میانگین متحرک باشد، روند صعودی در نظر گرفته میشود.
روند نزولی، به پرایس اکشن (price action) داراییهای مالی و اوراق بهاداری گفته میشود، که در طول زمان با ارزی زیر قیمت نوسان میکنند. در حالی که قیمت داراییهای مالی در طول زمان به صورت متناوب نوسان دارد، داراییهایی که روند نزولی دارند با قلهها و درههای پایین مشخص میشوند.
به این دلیل که روند نزولی اطلاعات بیشتری نسبت به فقط یک شکست تصادفی نشان میدهد، معاملهگران تکنیکال به این روندها توجه میکنند. به نظر می رسد اوراق بهاداری که روند نزولی دارند، تا زمانی که برخی از شرایط بازار تغییر نکند، به احتمال زیاد به روند کاهشی خود ادامه میدهند، که به این معنی است که یک روند نزولی نشان دهنده یک وضعیت اساساً رو به وخامت است.
روند خنثی، حرکتی افقی در قیمت است. این روند زمانی رخ میدهد که نیروی عرضه و تقاضا با هم برابر شود. این اتفاق معمولاً در طول یک دوره تثبیت قبل از این که قیمت به روند قبلی برگردد یا به یک روند جدید برود، رخ میدهد. روند خنثی به «روند افقی» هم شهرت دارد.
روند خنثی عموماً نتیجه حرکت قیمت بین سطوح حمایت و مقاومت است. غیرمعمول نیست که ببینیم یک روند خنثی یا افقی، بر عملکرد قیمت یک دارایی خاص، برای یک دوره طولانی و قبل از شروع یک روند جدید صعودی یا نزولی، حاکم است. این دورههای تثبیت اغلب در طول روندهای طولانی مورد نیاز هستند، زیرا تقریباً غیرممکن است که حرکتهای قیمتی بزرگ در بلندمدت خود را حفظ کنند.
چگونه معامله با خط روند انجام میشود؟
دو روش یا استراتژی برای معامله با در نظر گرفتن انواع خط روند وجود دارد:
- انجام معامله روی خط روند
- انجام معامله پس از شکست خط روند
البته درست نیست که تنها شاخص تصمیمگیری خط روند باشد، برخی شرایط نیز باید برای انجام معامله مهیا باشند، چرا که در بحث خطوط روند با مسئلهای به نام شکست یا Breakout مواجه هستیم. Breakout به شکست قیمت سهام بالا یا پایین خط روند گفته میشود. این مورد اغلب نشان دهنده آغاز یک روند قدرتمند جدید است و یکی از قابل اعتمادترین شاخصها است.
بسیاری از معاملهگران در چنین شرایطی نزدیک به حمایت سهام میخرند و نزدیک به مقاومت آن را میفروشند. اگر نزدیک به حمایت خرید کنید و سهام خراب شود، ضرر میکنید. اگر سهامی نزدیک به مقاومت بفروشید و سهام به سمت بالا حرکت کند، باز هم پول خود را از دست خواهید داد.
شکست خط روند چیست؟
شکسته شدن به این معنا میباشد که قیمت تمایل دارد روند خودش را عوض کند. اما همیشه شکسته شدن به منزله تغییر روند قیمت نیست. بنابراین هربار که مشاهده کردید که یک قیمت خط روندی را شکست اینطور تحلیل نکنید که این شکست نشان دهنده تغییر قیمت است. شما باید صبر کنید زیرا قیمت بعد از شکستن تازه شروع به بررسی میشود، خیلی از این بررسیها منجر به این میشود که معاملهگرها تصمیم میگیرند که به همان روند قبلی برگردند. اما بعد از اینکه قیمت بعد از شکسته شدن را تثبیت کنند آموزش کامل انواع روند های قیمتی و اعلام کنند که این خط روند شکسته شده است. ما از این به بعد است که باید به دنبال این باشیم که پوزیشنها یا افکارمان را مخالف روند قبلی سوق دهیم و در این زمان است که ما باید برای انتخاب پوزیشنهای مخالف تصمیمگیری کنیم.
خط روند یک خط حمایتی و مقاومتی است. برای روندهای نزولی یک خط مقاوت قدرتمند است و برای روندهای صعودی یک خط حمایتی قدرتمند است.اگرخط روند شکسته شود آیا تاثیر آن از بین خواهد رفت؟ خیر، اگر خط حمایت بوده تبدیل به یک خط مقاومت میشود و اگر یک خط مقاومت بوده تبدیل به یک خط حمایت میشود.
نحوه رسم و بررسی درست بودن خطوط روند
- هر دره نزولی را به نزولیترین دره پایینتر از خودش وصل کنید (یا بالاترین سطح چرخش را به بالاترین سطح چرخش خود دهید)
ما میخواهیم یک خط را به هم متصل کنیم یا دو (یا بیشتر) به عبارت دیگر، پایینترین چرخش یا دو (یا بیشتر) و بالاترین سطح چرخش. برای کسانی که با اصطلاح اوج / پایین نوسان آشنا نیستند، منظور ما فقط قلهها و درههای ایجاد شده با قیمتهای فشرده است. هنگامی که قلهها را به سایر قلهها یا درهها را به درههای دیگر متصل میکنیم، میخواهیم کندل نمودار قیمتی بین این دو نقطه (روند صعودی یا نزولی یک اوراق بهادار یا سهام و…) را در دوره زمانی مشخص بررسی کنیم. - هرچه نقاط اتصال بیشتر باشد، بهتر است.
- به مثال بالا در ترسیم خط روند توجه کنید. در این تصویر همانطور که مشاهده میکنید ما قلههای صعودی را به هم وصل کردهایم اما، بین این دو امتیاز، قیمت از خطی که ما کشیدیم عبور کرد. این خط روند را بی اعتبار میکند. حال به تصویر زیر توجه کنید آنچه ما می خواهیم همان چیزی است که در تصویر دوم میبینیم، دو پایین چرخش که توسط خطی شکسته نشده از قیمت به هم متصل شدهاند. این یک خط روند معتبر است که آماده است تا در آینده پیشبینی شود.
- خرید روندهای معاملات صعودی، فروش روندهای معاملات نزولی. روند دوست شماست! این قانون ثابت در مورد خط روند معاملات نیز اعمال می شود. برای معامله گران باتجربه ، این بدان معناست که ما فقط باید به دنبال خرید در خطوط حمایت صعودی و فروش در خطوط مقاومت نزولی باشیم. برای معامله گرانی که اصطلاحات اصطلاحی معامله نمی کنند ، اجازه دهید تصاویر زیر این موضوع را برای شما توضیح دهند.
خط روند رو به بالا به معنای صعودی است، بنابراین ما می خواهیم به دنبال فرصت های خرید باشیم. فرصت های خرید زمانی اتفاق می افتد که قیمت کاهش یابد و روند نزدیک به قبل برسد که باعث جهش های صعودی شده است. خط کج (نزولی) به معنای روند نزولی است، بنابراین ما می خواهیم بهدنبال فرصتهای فروش بگردیم. فرصتهای فروش زمانی اتفاق میافتد که قیمت بالا رود و به خط نزدیک شود که باعث جهش نزولی شده است. معاملات فقط در جهت روند خوب به ما اجازه می دهد تا حد ممکن از جهش های بالقوه روند استفاده کنیم. گرچه آنها همیشه معاملات برنده را به ما نشان نمیدهند.
اتصال نقاط در خطوط روند
با دایره کامل، خط روند یک ابزار بسیار ساده برای استفاده است. شما در حال اتصال نقاط روی یک نمودار هستید. امیدوارم که سه نکته بالا به شما کمک کند خطوط ترسیم را به مرحله بعدی برسانید. اطمینان حاصل کنید که خطوطی که میکشید دو یا چند بالاترین یا دو یا چند پایین را به هم متصل میکند، اما قیمت آنها در آن شکسته نشده است. همچنین، به دنبال خرید در بازارهای صعودی و فروش در بازارهای نزولی، اطمینان حاصل کنید که از معاملات با روند استفاده میکنید.
محدودیت خط روند
خط روند جزء اصلی تحلیل تکنیکال است. این ویژگی نشان دهنده روند فعلی سهام است، که معاملهگران برای تصمیم گیری به موقع خرید و فروش از آن استفاده میکنند. با این حال، ارزش پیشبینی خط روند ممکن است محدود باشد، زیرا اغلب در توصیف اقدامات گذشته مفیدتر آموزش کامل انواع روند های قیمتی از پیشبینی حرکتهای آینده است. برخی از محدودیتهای خط روند از این قرارند:
هرچه یک خط روند طولانیتر باشد، اعتبار آن بیشتر است. مشکل این جا است که ممکن است زمانی که خط روند به یک شاخص قابل اعتماد نزدیک میشود، دیگر برای اقدام و معامله دیر شده باشد.
در زمان بررسی خط روند، با مفهومی به نام نفوذ(Penetration) سروکار داریم. یک خط روند زمانی نفوذ میکند که یک سهم در سمت دیگر آن بسته میشود. نفوذ ممکن است به معنای تعدیل زاویه خط روند یا معکوس شدن الگوهای خط روند باشد. این نوع تحلیل ممکن است پیچیده به نظر برسد، اما برای تصمیم گیری دقیق خرید و فروش چندان کارایی ندارد.
شناخت انواع بازارها برای تعیین روند
هرچه تغییر در بازار سریعتر رخ دهد، روند نیز سریعتر شکل میگیرد. اما نکتهای که وجود دارد این است که بازارهای مختلف به سبب ویژگیها و نوع داراییهایی که ارائه میدهند، در تشخیص الگوهای خط روند، نیاز به تحلیلهای متفاوتی دارند. برای مثال:
فارکس: تعیین روند در بازارهای مختلف متفاوت است. برای مثال در بازاری مانند فارکس، تنها تحلیل تکنیکال کافی نیست و به دلیل تأثیر شاخصهای بنیادی، تحلیل بنیادی نیز برای تعیین روند لازم است.
ارزهای دیجیتالی: در مورد این داراییهای خاص که نسبتاً جدید و بسیار در حال رشد هستند، در کنار تحلیل تکنیکال و بررسی نمودارهای قیمتی، ویژگیهای ذاتی ارز دیجیتال نیز مطرح است.
نکته پایانی!
افرادی که به صورت مبتدی میخواهند رسم صحیح را یاد بگیرند میتوانند در ابتدای راه و تا زمانی که تسلط کامل بر کشیدن پیدا کنند از ابزاری مانند لاین چارت کمک بگیرند. این ابزار به شما کمک میکند که نقاط صعودی و نزولی را راحتتر مشخص کنید. اما ابزارهایی مانند لاین چارت نویزهای بازار را نشان نمیدهند و فقط به این منظور مناسب است که بتوانید قلهها و درهها را راحتتر تشخیص دهید.
برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
آموزش ترسیم کانال در نمودار
میخواهیم در مورد مبحثی آموزش کامل انواع روند های قیمتی صحبت کنیم که اگر در آن به تسلط کامل برسید میتوانید معاملاتی بسیار دقیق انجام دهید چرا که قیمت در بازار زمانی که به اینگونه نواحی میرسد از خودش واکنش هایی را نشان میدهد چرا که اکثر معامله گران این نواحی را مد نظر قرار داده اند ، به هیچ عنوان از اهمیت بالای ترسیم کانال در نمودار غافل نشوید ، سعی میکنیم در این مقاله بصورت کامل به این مبحث بپردازیم .
اگر ما بحث خط روند را یک قدم جلوتر ببریم و دو خط موازی با یک زاویه ، یکی در بالای خط نمودار سهم ( زمانی که نمودار ، رشد سهم را نشان می دهد ) و یک خط در پایین خط نمودار ( زمانی که نمودار ، نزول سهم را نشان می دهد ) رسم کنیم ، ما یک کانال درست کرده ایم .
گاهی اوقات به این کانال ها ، کانال قیمت نیز گفته می شود .
کانال های روند یک ابزار کارآمد در تحلیل تکنیکال هستند که می توانند در تصمیم گیری برای نقطه ای که سهم قرار دارد و برای خرید یا فروش سهم به ما کمک کنند .
خط بالایی کانال ، نشان دهنده مقاومت است و خط پایینی کانال نشان دهنده حمایت می باشد . بنابراین خط های بالا و پایین کانال نشان دهنده مناطق احتمالی حمایت و مقاومت سهم می باشند .
به کانال های روند که نشان دهنده نزول سهم ( جهت حرکت رو به پایین ) هستند نزولی گفته می شود و کانال هایی نشان دهنده صعود سهم ( جهت حرکت رو به بالا ) هستند صعودی نامیده می شوند
برای درست کردن کانال صعودی ، خطی موازی با زاویه ای که صعود سهم در آن مشخص است می کشیم و سپس خط را به نقطه ای که بالاترین قله صعودی سهم است که اخیرا به آن رسیده می بریم . این حرکت باید همزمان با وقتی باشد که خط روند را رسم می کنید .
برای درست کردن کانال نزولی ، خطی موازی با زاویه ای که نزول سهم در آن مشخص است می کشیم و سپس خط را به نقطه ای که پایین ترین نقطه نزولی سهم که اخیرا به آن رسیده است می بریم . این حرکت باید همزمان با وقتی باشد که خط روند را رسم می کنید .
زمانی که قیمت ها در نمودار به خط پایینی خط روند برخورد می کنند ، این روند به عنوان منطقه خرید مد نظر گرفته می شود .
زمانی که قیمت ها در نمودار به خط بالایی خط روند برخورد می کنند ، این روند به عنوان منطقه فروش مد نظر گرفته می شود .
انواع کانال های روند
انواع کانال های روند به سه نوعی که در زیر اشاره شده تقسیم می شوند :
۱. کانال صعودی ( بالاترین نقاط صعود و بالاترین نقاط نزول )
۲. کانال نزولی ( پایین ترین نقاط صعود و پایین ترین نقاط نزول )
۳. کانال افقی ( دامنه سهم )
بعضی از معامله گران ، ترجیح می دهند از عبارت کانال خیزشی برای کلمه کانال صعودی و از عبارت کانال سقوطی برای کلمه کانال نزولی استفاده کنند .
نکات مهمی که هنگام رسم کانال های روند باید به یاد داشته باشید :
- زمانی که کانال روند را رسم میکنید ، هر دو خط باید با یکدیگر موازی باشند .
- عموما خط پایینی کانال روند نشان دهنده منطقه خرید است و خط بالایی روند کانال نشان دهنده منطقه فروش نامیده می شود .
- زمانی که خطوط روند را ترسیم میکنید نباید کندل ها را بزور داخل کانال قرار دهید چرا که اینطور کانال کشی شما با اشتباه مواجه خواهد شد .
- مرز کانالی که به یک زاویه مشخص شده شیب دارد و زمانی که به نقطه ای از نمودار برسیم که مرز کانال مربوطه به یک زاویه دیگر شیب داشته باشد و ما سعی کنیم از این حالت نمودار ، کانال درست کنیم این کانال درست نیست و معامله گر را به سمت یک ترید نادرست هدایت می کند .
زمانی که این اتفاق رخ دهد ، این حالت نمودار را نمی توان کانال روند نامید بلکه به این نوع حالت نمودار ، مثلث می گویند. ( در مورد الگوی مثلث در مطالب قبلی بصورت کامل صحبت کرده ایم )
بر همین اساس خط های کانال روند می توانند به صورت صد در صد باهم موازی نباشند همچنین تمامی نمودار قیمت یک سهم نمی تواند در یک کانال روند جای گیرد .
یکی از اشتباهاتی که عموم معامله گران انجام می دهند این است که آنها فقط به الگوهای قیمتی که به طور عادی رخ میدهد و به زبان عامیانه شیک و اتو کشیده هستند دقت میکنند .
این عمل باعث می شود که آنها اطلاعات مهمی از عملکرد قیمت و دیگر نکات مهم سهم را از دست بدهند .
به کانال رسم شده زیر دقت کنید
عالی به نظر می رسند درسته ؟
عادت کردن برای پیدا کردن یک الگوی عالی و بی نقص همیشه در دنیای عادی و بازار سرمایه به شما کمک نخواهد کرد زیرا پیدا کردن نموداری که به صورت بی نقص ، عملکرد قیمتش در دو خط موازی از هم قرار گرفته اند کم پیش می آید.
بصورت کلی اگر در هنگام ترسیم هر الگویی نظیر الگو های کلاسیک گرفته تا ترسیم کانال نیاز نیست خیلی منظم و مرتب باشد ، چرا که اگر خیلی وسواس در ترسیم اینگونه الگو ها در نمودار داشته باشید قطعا موقعیت های معاملاتی زیادی را از دست خواهید داد .
خط روند چیست؟ آموزش رسم خط روند در ۵ دقیقه و معرفی ۵ نرم افزار رسم
اگر در دنیای بورس و یا دیگر بازارهای سرمایهای فعالیت داشته باشید یا حتی اگر تنها چند دقیقه پای آموزشهای سرمایهگذاری در بازارهای بورس ایران و جهان نشسته باشید حتماً عنوان ” خط روند ” به گوش شما خورده است. معاملهگران و اساتید بازارهای سرمایهای معتقدند که این خط میتواند مهمترین و کارآمدترین ابزار یک معاملهگر یا سرمایهگذار در بازار باشد؛ اما چگونه؟
برای درک مفهوم خط روند لازم نیست سراغ مفاهیم دیگر برویم. مفهوم این خط بسیار ساده و روشن است. البته روشن بودن این مفهوم بدین معنی کماهمیت بودن آن نیست. اتفاقاً معاملهگران حرفهای و سرمایهگذاران کارکشته اعتماد بالایی به خطوط روند دارند و عملاً بیش از هر اندیکاتور و شاخصی به این خطوط وابسته هستند و این موضوع تنها نشان از یکچیز دارد. خط روند ساده اما مهم است.
بنابراین در همین ابتدای کار به شما هشدار میدهیم که ساده بودن مفهوم خطوط روند باعث نشود که شما تصور کنید کارایی این خط چندان اهمیت ندارد. در کلام سادهتر اگر به یک سرمایهگذار یا معاملهگر حرفهای و قدیمی بازارهای سرمایهای بگویند که تنها حق انتخاب یک یا دو اندیکاتور دارد و باید بر اساس آن دست به معامله بزند، شک نکنید که خطوط روند اولین انتخاب آنها خواهد بود؛ اما سؤال اینجاست که این خطوط چگونه عمل میکند؟
شخصیت سهم را بشناسید!
وقتی به تعریف انواع روندها در تحلیل تکنیکال یا بررسی خط روندهای متفاوت در بورس یا بازارهای سرمایهای نگاه میکنیم متوجه میشویم که غالب این تعاریف بر اساس اعداد و ارقام چیده شده است. درحالیکه شما نمیتوانید خطوط روند را بر اساس این استدلال توجیه کنید.
بگذارید اینگونه توضیح دهیم. شما در بازار بورس یا هر بازار سرمایه داخلی یا بینالمللی درنهایت بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم با انسانهای دیگر وارد معامله میشوید؛ بنابراین شما باید در نظر داشته باشید آن چیزی که شما در حال معامله یا سرمایهگذاری هستید یک چارت یا چند عدد و رقم نیست، بلکه شما در حال معامله با انسانهای دیگر هستید. این سخن بدین معنی است که رفتار چارت و نمودار بر اساس رفتار انسانی معاملهگران و سرمایهداران آن ایجاد میشود. زمانی شما میتوانید این نمودار را درست درک کنید که رفتار انسانی را درک کرده باشید.
در کلام سادهتر، چارت و نمودار پیش از آنکه بخواهد قیمتها و روندهای مختلفی را بیان کنید در حال نشان دادن رفتار انسانی معاملهگران یا سهامداران سهم است؛ بنابراین شما باید در این چارت به دنبال برخی از نقاط عطف بگردید که تصمیم سهامداران تغییر کرده است؛ یعنی از یک حالت صعودی یا نزولی برگشتهاند و رفتار دیگری نشان دادهاند. این نقاط که به قله و دره مشهور است عملاً آموزش کامل انواع روند های قیمتی نقاط حساسی محسوب میشود که پارها و پارها در یک چارت رخ میدهد.
نقاط حساس درواقع جاهایی محسوب میشود که سهامداران به هر دلیل نسبت به آن واکنش نشان میدهد. حال وظیفه یک معاملهگر باهوش چیست؟ اینکه نقطه حساس بعدی را پیدا کند؛ یعنی عملاً از یک معاملهگر انتظار میرود که بتواند قله یا کف بعدی را شناسایی کند و این جز باشخصیت شناسی سهم امکانپذیر نیست. یکی از سادهتر و مهمترین ابزار این شخصیت شناسی چیزی جز خط روند در بورس یا در هر بازار سرمایهای دیگر نیست.
آموزش خط روند – ترسیم خط روند
نحوه رسم خط روند چگونه است؟
سؤال مهم دیگری که در مورد خطوط روند وجود دارد این است که آنها چگونه رسم میشود؟ این سؤال از این نظر اهمیت دارد که اولاً شما بهعنوان یک معاملهگر باید بتوانید بهصورت دستی آنها را رسم کنید و در ادامه مسیر بتوانید از انواع بهترین اندیکاتور خط روند استفاده کنید. ازاینروست که آموزش خط روند اولین قدم شما در دنیای سرمایهگذاری و معاملهگری محسوب میشود. حواستان باشد که این قدم را محکم بردارید.
بنابراین کاملاً مشخص است که شما قرار نیست کار خاصی بکنید و تمام آموزش رسم خط روند احتمالاً در یک خط تمام شود. درواقع شما با اتصال دونقطه کف یا دونقطه قله میتوانید بهسادگی خطوط روند خودتان را ترسیم کنید.
هیچ اندیکاتور یا شاخصی را نمیتوان پیدا کرد که به این اندازه آموزش سریع و سادهای داشته باشد نیاز خاصی به انواع نرم افزار رسم خط روند ندارد؛ اما این پایان کار نیست. این داستان جزئیات زیادی دارد.
کشیدن خط روند-خط روند چیست
انواع روندها در تحلیل تکنیکال
اما نکته مهمی که دراینبین وجود دارد این است که یک چارت عادی و نرمال شاید ده ها و صدها نقطه کف یا قله ریزودرشت داشته باشد. در این حالت آیا باید بهتمامی این خطوط اعتماد کرد. قبل از رفتن سراغ ادامه مبحث به این نقطه دقت داشته باشید که هر خط از برخورد دونقطه ایجاد میشود. پس برای رسم یک خط روند قرار است شما دو قله یا تو کف یا یک قله و یک کف را به یکدیگر متصل کنید. اینکه در ادامه این خط میبینید برخی از قلهها یا کف ها به این خط برخورد میکند از معجزات خطوط روند است!
یک مقاله ای میداس سرمایه تهیه کرده به نام معرفی صنایع بورسی که پبشنهاد میکنم حتما مطالعه نمایید.
اندیکاتور ترسیم خط روند
چند قانون در موردبررسی خط روندهای متفاوت وجود دارد که میتواند ما را به سمت معتبرترین این خطوط راهنمایی کند:
۱- هر خط روند در بورس یا در هر نوع بازار سرمایهای دیگر که تعداد برخوردهای بیشتری داشته باشد، معتبرتر است؛ یعنی خطوط روندی که تعداد کف یا قله بیشتری به آن برخورد کرده و مسیر خود را عوض کردهاند و اصطلاحاً این خط را نشکستهاند نشان میدهد که این خط روند کاملاً قوی و معتبر است.
۲- معمولاً خطوط روند در ۴ امین برخورد باید شکسته شوند. درواقع این خطوط در ۴ امین حمله چارت به خطوط روند (قله یا کف) نمیتواند مقاومت یا حمایت خودش را نشان بدهد و معمولاً از دست میرود. هرچه از این تعداد برخورد بیشتر شود عملاً چند حالت بیشتر وجود ندارد: یا اینکه سهم وارد رنج شده است؛ یعنی قرار است در میان یک بازه قیمتی مدام نوسان داشته باشد. در حالت دوم ممکن است شما خط روند اشتباهی ترسیم کرده باشید و در حالت سوم احتمال دستکاری قیمتها وجود دارد که تنها در بازار بورس تهران این امکان وجود دارد.
۳- بهترین اندیکاتور خط روند زمانی اتفاق میافتد که بازه زمانی در نظر گرفتهشده بلندمدتتر باشد. در کلام سادهتر خطوط روند در بلندمدت اعتبار بیشتری دارند. این خطوط در ماهانه اعتبار بیشتری از هفتگی و درنهایت اعتبار بالاتری در تایم روزانه دارد.
چند نکته در مورد روندها
خطوط روند معمولاً در سه حالت صعودی، نزولی یا رنج زدن هستند؛ اما نکته مهمی که دراینبین وجود دارد و کمتر در آموزشها به آن اشاره میشود این است که یکروند هیچگاه تا ابد ادامه پیدا نمیکند. هرچه از عمر خطوط روند میگذرد باوجود اینکه اعتبار بالاتری پیدا میکنند اما احتمال شکست بیشتری نیز دارند.
از طرف دیگر یکراه شناسایی مهم معتبرترین خطوط روند نگاه به زاویه این خطوط است. هر چه زاویه خطوط روند کمتر و ملایمتر باشد همانقدر معتبرتر است. روندهای شارپ و تیز بهسرعت از بین میروند و سریعاً جای خود را به روندهای با زاویه متمایلتر میدهد.
نرم افزار رسم خط روند
آموزش خط روند در تحلیل تکنیکال
تا به اینجای کار سعی شد که خطوط روند را تعریف کنیم و بر اساس این تعریف آموزش رسم خط روند در تحلیل تکنیکال را برای شما داشته باشیم.
اما بیایید کمی دقیق تر و البته از زاویه دیگر به اندیکاتور رسم خط روند نگاه کنیم؟ تا اینجا دانستیم که این خطوط بر اساس دو نقطه دره یا دو نقطه قله کشیده می شود.
اما سوال اینجاست که از کجا بدانیم اندیکاتور رسم خط روند به درستی انتخاب شده اند و می توان به آموزش کامل انواع روند های قیمتی آن اعتماد کرد؟ در واقع بهترین نوع خط روند کدام است؟
پاسخ به این سوال چندان ساده نیست. در مورد خطوط روند چند نکته بسیار مهم وجود دارد که در بالا به طور کلی به آن ها اشاره شد. اگر بخواهیم به صورت خلاصه بیان کنیم می توانیم بگوییم:
۱- خطوط روند از مهم ترین قله ها یا قعرها ساخته می شود
۲- خطوط روند بر اساس تعداد برخورد نمودار به آن و برگشت از خط اعتبار پیدا می کند
۳- یک خط روند بعد از ۳ یا ۴ بار برگرداندن نمودار اعتبار خود را از دست می دهد و احتمالا در برخورد بعدی خواهد شکست.
۴- خطوط روند می توانند به یکدیگر تبدیل شوند. یعنی یک خط روند صعودی می تواند در ادامه تبدیل به خط روند نزولی شود و یا برعکس.
خط روند داخلی چیست؟
خط روند داخلی چیست؟
در آموزش های مختلف معمولا از خط روند صعودی، نزولی یا رنج صحبت می شود و هر کدام از شما احتمالا بارها در مورد این نوع خطوط روند شنیده اید. اما یکی از انواع دیگر خطوط روند که کمتر به آن توجه می شود، خطوط روند داخلی است. آیا می دانید خط روند داخلی چیست؟
به طور کلی خط روند داخلی در دل یک چارت اتفاق می افتد. احتمالا در یک نمودار دیده باشید که قله ها و قعرهای مختلف و کوچکی ایجاد شده اند. این قله ها و دره های مختلف معمولا کوچکتر از قله ها و دره های اصلی است و در خطوط روند صعودی، نزولی یا رنج به آن ها توجهی نمی شود.
خطوط روند داخلی دقیقا بر اساس همین قله ها و دره های کوچک و در دل نمودار ساخته می شود. وقتی شما این خط را در دل نمودار پیدا کنید به یک نکته جالب می رسید و آن این است که قیمت در ادامه مسیر سعی می کند حول محور این خط بچرخد. به نوعی محور اصلی نمودار این خط روند داخلی خواهد بود و برخی از اقتصاددان ها این خط را نمودی از ارزش ذاتی یک سهم می دانند.
گرچه به واقع نمی توان خط روند داخلی را نمودی از ارزش ذاتی سهم دانست، چرا که این خطوط ناپایدار هستند و بعد از مدتی جای خودشان را به خطوط دیگری می دهند، اما به هر حال نسبت به خطوط نزولی، صعودی و یا رنج پایداری بالاتری دارند. از طرف دیگر شما به واسطه این خطوط می توانید روند کلی سهم و حرکت آن را پیدا کنید. این خط برای سرمایه گذاران بلند مدت اهمیت بسیار بالایی دارد. به هر حال آن ها دوست دارند بدانند که روند نهایی سهم به کجا ختم می شود.
سؤالات متداول
۱- انواع نرم افزار رسم خط روند کدام ها هستند؟
خطوط روند اندیکاتور ساده و روتینی محسوب میشود که شما میتوانید آن را در تمامی نرمافزاریهای تحلیل تکنیکال مانند متا تریدر، داینامیک تریدر، ادونس گت، آمی بروکر، موتیو ویو و … میتوانید از این خطوط استفاده کنید.
۲- آیا میتوان به خطوط روند برای معاملهگری و سرمایهگذاری اعتماد کرد؟
پاسخ این پرسش در تجربه شما نهفته شده است. هرچه تجربه شما و شناخت شما از سهم و بازار بیشتر باشد میتوان اعتماد بیشتری به خطوط روند داشت؛ اما بااینوجود هم هیچگاه بازار سرمایه قابل پیشبینی نیست. علت این موضوع نیز ساده و روشن است، انسانها موجوداتی غیرقابلپیشبینی هستند. وقتی انسانها خودشان قابل پیشبینی نیستند چطور میتوان چیزی را پیشبینی کرد که خود زاییده فکر و رفتار انسانی است؟
۳- آیا انواع خطوط روند به همین سادگی است؟
درواقع میتوان گفت که خیر. ما در اینجا خط روند را در سادهترین شکل ممکن آن بررسی کردیم. این خطوط انواع مختلفی دارد و در بسیاری از اندیکاتورها مانند انواع میانگینها و … کاربرد دارد. درواقع شما بر اساس این خطوط روند میتوانید تمام بازار را تحلیل کنید و شاید نیاز به هیچ اندیکاتور یا شاخص دیگری نداشته باشید. تنها مسئلهای که وجود دارد این است که تا چه اندازه با این خطوط آشنا باشید و بتوانید آن را درک کنید. هر چه درک شما از بازار بیشتر باشد این خطوط هم کارایی بیشتری برای شما خواهد داشت.
در ادامه اگر میخواهید بررسی روندهای بازار را انجام دهید و درباره دیتای بورس ، فیبوناچی در بورس و سرخطی زدن در بورس و اینکه بدانید معنی همت در بورس چیست توصیه میکنم حتما این مقالات را بخوانید.
خط روند (Trendline)
خط روند (به انگلیسی Trendline) خطی است که از بالاترین قیمتها (سقفهای قیمت) یا پایینترین قیمتها (کفهای قیمت) رسم میشود تا مسیر غالب قیمت را نشان دهد.
خطوط روند، حمایت و مقاومت را در هر بازه زمانی روی نمودار قیمت نمایش میدهند.
خطوط روند همچنین نشاندهنده مسیر، سرعت قیمت و الگوهای قیمت در بازههای زمانی مختلف هستند.
نکات کلیدی:
- یک خط روند واحد را میتوان به یک نمودار اعمال کرد تا تصویر واضحتری از روند و سمت و سوی قیمت به دست آید.
- خطوط روند را میتوان به کفها و سقفهای قیمت اعمال کرد تا یک کانال به وجود آید.
- دوره زمانی تحلیلشده و نقاط دقیقی که جهت رسم خط روند استفاده میشوند برای هر معاملهگر متفاوت هستند.
در ادامه این مطلب توضیح داده خواهد شد که خط روند چیست، انواع آن معرفی شده و کاربرد و محدودیتهای آن شرح داده میشود.
خط روند به شما چه میگوید؟
خط روند یکی از مهمترین ابزار استفادهشده در تحلیل تکنیکال است.
به جای نگاه به عملکرد گذشته کسبوکار یا هر مبنای دیگری، تحلیلگران تکنیکال به دنبال روندها در عملکرد قیمت (price action) میگردند.
خط روند در تحلیل تکنیکال کمک میکند تا مسیر کنونی قیمتهای بازار را مشخص کنند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند روند مثل دوست شماست و تعیین این روند اولین قدم در فرآیند انجام یک معامله خوب است. بنابراین اگر تحلیلگر تکنیکال هستید یا معاملات خود را بر اساس تحلیل تکنیکال انجام میدهید، لازم است که بدانید خط روند چیست و بهخوبی با کاربرد خط روند در تحلیل تکنیکال آشنا باشید.
برای ایجاد یک خط روند، تحلیلگر باید حداقل دو نقطه روی آموزش کامل انواع روند های قیمتی نمودار قیمت داشته باشد.
برخی تحلیلگران مایلند از بازههای زمانی متفاوت مانند یک دقیقه یا پنج دقیقه استفاده کنند. برخی دیگر از تحلیلگران نمودارهای روزانه یا هفتگی را در نظر میگیرند.
بعضی از تحلیلگران زمان را به طور کل کنار میگذارند و ترجیح میدهند روندها را به جای فواصل زمانی (intervals of time) بر اساس فواصل تیک (tick intervals) بررسی کنند.
آنچه باعث جذابیت و فراگیر شدن استفاده از خطوط روند میشود این است که میتوان صرفنظر از بازه، چارچوب و فاصله زمانی، برای شناسایی روندها از این خطوط استفاده کرد.
اگر سهام یک شرکت روی 350 تومان معامله شود و سپس در عرض چند روز به سمت 400 تومان و چند هفته دیگر به سمت 450 تومان حرکت کند، تحلیلگر سه نقطه برای ترسیم روی نمودار خواهد داشت که از 350 تومان آغاز و سپس به سمت 400 و 450 تومان حرکت میکند.
اگر تحلیلگر خطی بین این سه نقطه قیمت ترسیم کند، این خط روندی صعودی خواهد داشت. خط روند ترسیم شده دارای شیبی مثبت است و بنابراین به تحلیلگر میگوید که باید مطابق با مسیر روند خرید کند.
با این وجود، اگر قیمت سهام این شرکت از 350 تومان به 250 تومان برسد، خط روند شیبی منفی خواهد داشت و تحلیلگر باید مطابق با مسیر روند فروش داشته باشد.
ساختار کلی خطوط روند
خطوط روند از وصل کردن پایینترین یا بالاترین نقاط قیمت در نمودار به دست میآیند.
یک خط نزولی از وصل کردن سقفهای قیمت و خط صعودی از وصل کردن کفهای قیمت به دست میآید.
خط روند سه جهت دارد
به طور کلی و به بیان ساده، روند جهت حرکت قیمت در بازار را نشان میدهد. ولی برای بهکارگیری آن باید تعریف دقیقتری را ارائه کنیم.
پیش از هر چیز باید به یاد داشته باشیم که هرگز بازار در یک خط راست و در یک جهت خاص حرکت نمیکند. تغییرات بازار به صورت یک سری از حرکات زیگزاگ شکل میگیرد.
این زیگزاگها مانند موجهای پیدرپی هستند که شامل موجهای صعودی (آموزش کامل انواع روند های قیمتی پیکها یا رالیها) و موجهای نزولی (حفرهها) اند.
برآیند حرکات این موجهای صعودی و نزولی، روند بازار را تشکیل میدهد که شامل روندهای صعودی، نزولی و خنثی است.
روند صعودی از موجها و حفرههای بالارونده و روند نزولی برخلاف آن از موجها و حفرههای پایینرونده تشکیل میشود. روند خنثی شامل موجها و حفرههایی است که در مجموع جهت مستقیم دارند.
همانطور که گفته شد به طور واضح سه روند صعودی، نزولی و خنثی داریم.
اکثر مردم فکر میکنند که بازار یا صعودی است یا نزولی ولی در حقیقت بازار در سه جهت صعودی، نزولی و خنثی حرکت میکند.
تشخیص تفاوت این سه نوع روند بسیار مهم است؛ زیرا در بهترین برآورد حداقل در یکسوم مواقع قیمتها روند خنثی یا افقی به خود میگیرند.
روند خنثی نمایانگر مساوی بودن عرضه و تقاضا در یک دور زمانی است؛ به این معنا که نیروی عرضه و تقاضا به یک تعادل نسبی رسیدهاند (در نظریه داو این الگو به عنوان «خط» نامیده شد).
اگرچه ما تعریف «روند خنثی» را به بازار بدون تغییر نسبت دادیم اما بهتر است که از آن به عنوان بازار بدون روند نام ببریم.
اکثر ابزارها و سیستمهای تکنیکی ذاتاً به دنبال یافتن روند هستند؛ یعنی این ابزارها اساساً برای بازاری تعریف شدهاند که در جهت بالا یا پایین حرکت میکند.
به همین دلیل است که عموماً وقتی بازار در حالت بدون روند قرار دارد، این ابزارها بسیار بد کار میکنند یا حتی اصلاً کار نمیکنند.
نمیتوان این حالت را یک مشکل در بازار یا سیستم دانست، بلکه اشکال در کسانی است که اصرار دارند تا از این ابزارها در چنین موقعیتهایی (بدون روند) استفاده کنند؛ در حالی که این ابزارها اصولاً برای چنین شرایطی طراحی نشدهاند.
سه انتخاب کلی برای هر معاملهگری وجود دارد: این که وارد بازار شود (خرید)، از بازار خارج شود (فروش) یا این که نظارهگر بازار باشد.
زمانی که بازار رو به رشد است، خرید ارجح است. وقتی بازار در حال نزول و افت است، دومین انتخاب یعنی فروش درستتر به نظر میرسد و در وضعیت خنثی، عاقلانهترین کار بیرون رفتن و نظاره کردن بازار است.
روندها به سه دسته تقسیم میشوند
علاوه بر این که روند دارای سه جهت است، به سه دسته هم تقسیم میشود:
- روند بزرگ
- روند متوسط
- روند کوتاه
در حقیقت تعداد نامحدودی روند وجود دارد که در فعل و انفعال با یکدیگر هستند؛ از روندهای کوتاهی که فقط چند دقیقه تا چند ساعت را در بر میگیرند گرفته تا روندهای بسیار بلندمدت 50 تا 100 ساله.
هر چند غالب تحلیلگران به وجود سه دسته روند اصلی اعتقاد دارند اما قطعاً ابهاماتی درباره تعاریف مختلف تحلیلگران از هر روند وجود دارد.
به عنوان مثال داو روند یک ساله یا بیشتر را روند بزرگ نامیده است. داو مدت زمان روند متوسط را از سه هفته تا سه ماه میدانست و هر روند کمتر از سه هفته را نیز روند کوتاه مینامید.
هر روند (از کوتاه تا بلند ملدت) قسمتی از روند بزرگتر را تشکیل میدهد. هر روند میتواند جزئی از روند بزرگ بعدی محسوب شود.
برای مثال روند متوسط میتواند یک تصحیح در روند بزرگ پس از خودش شناخته شود. در روندهای بزرگ صعودی به طور معمول روند قبل از ادامه مسیر صعودی خود، در حدود یک یا دو ماه خود را تصحیح میکند. این روند تصحیح هم خود میتواند شامل روندهای کوتاهمدتتر که همان موجهای صعودی و نزولی کوتاهمدت هستند باشد.
رسیدن به یک اجماع کلی درباره روند تقریباً غیرممکن است؛ زیرا معاملهگران برداشتهای متفاوتی از یک روند دارند. شاید برای معاملهگران بلندمدت حرکت قیمت در چند روز یا چند هفته بیاهمیت باشد ولی برای کسانی که قصد انجام معاملات کوتاهمدت دارند، حرکات قیمت در دو یا سه روز روند اصلی را تشکیل میدهد.
به بیان کلی اکثر روشهایی که بر اساس تعقیب روند کار میکنند، بر روند متوسط که اغلب چندین ماه طول میکشد تاکید بیشتری دارند. از روند کوتاهمدت میتوان برای تنظیم زمان ورود و خروج از بازار استفاده کرد. در یک روند متوسط صعودی، روندهای کوتاهمدت کاهشی فرصت خوبی برای ورود به بازار هستند.
مثالهایی واقعی از خط روند
استفاده از خطوط روند نسبتاً آسان است. معاملهگر فقط باید نمودار قیمت (شامل قیمتهای باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین) را داشته باشد.
امروزه نرمافزارهای تحلیل تکنیکال نمودارها را در انواع مختلف (نمودار شمعی، نمودار خطی، نمودار میلهای و…) نمایش میدهند.
در تصویر زیر نمودار قیمت سهام ایران خودرو را میبینید که روند صعودی (خط آبی) روی آن رسم شده است:
این خط، مسیر صعودی سهام ایران خودرو را نشان میدهد و میتوان آن را به عنوان یک سطح حمایت در نظر گرفت. در این مورد، معاملهگر ممکن است ترجیح دهد که نزدیک به خط روند خرید خود را انجام دهد و برای مدتی طولانی این موقعیت معاملاتی را حفظ کند.
اگر عملکرد قیمت این خط را شکسته و پایینتر رود، معاملهگر میتواند آن را به عنوان سیگنالی برای بستن موقعیت (یعنی فروش) در نظر بگیرد. این امر به معاملهگر اجازه میدهد مطابق روند معامله کند و هنگامی که روندی که دنبال میکند شروع به ضعیف شدن کرده است، از معامله خرید خارج شود.
البته خطوط روند بستگی زیادی به بازه زمانی دارند. در مثال بالا، معاملهگر احتیاجی به ترسیم مداوم و چندباره خط روند ندارد. با این حال ممکن است در مقیاس زمانی دقیقه بتوان خطوط روند متفاوتی رسم کرد و معاملهها احتیاج به تنظیم مجدد و قاعدهمند داشته باشند.
تصویر زیر روند نزولی در نمودار قیمتی سهام پارس خودرو را نمایش میدهد:
فیلم آموزش رسم خط روند
در این ویدیو، نحوه رسم خط روند به صورت کاربردی به شما آموزش داده میشود:
به این ترتیب یاد گرفتید چطور خطوط روند را در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال رسم کنید.
اعتبار خط روند چگونه سنجیده میشود؟
اعتبار خط روند در تحلیل تکنیکال با عوامل مختلفی ارتباط دارد که در ادامه بخشی از این عوامل معرفی شده و توضیح داده میشوند:
- شیب خط: هر قدر شیب این خط بیشتر باشد، اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال آموزش کامل انواع روند های قیمتی شکست آن وجود دارد. شیب 45 درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.
- تعداد برخورد نمودار قیمت با خط: هرچه تعداد برخورد با یک خط روند بیشتر باشد، آن خط دارای اعتبار بیشتری است.
- شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم: هر چه کندلهای بلندتری در نزول (صعود) ثبت شود، احتمال شکست خط بالاتر می رود. برای مثال میتوان زمانی را در نظر گرفت که سهم برای چند روز متوالی در وضعیت صف فروش (صف خرید) باشد و با درصدهای منفی شش یا منفی هفت بسته شود.
- بازه زمانی بررسی سهم: شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد. برای مثال سهم X ممکن است در بازه زمانی سه ماه اخیر نزولی بوده و در بازه زمانی یک ساله صعودی باشد و نزولی که در سه ماه اخیر داشته صرفاً یک اصلاح محسوب شود. به همین دلیل خطوط روند بلندمدت اعتبار بیشتری دارند.
تفاوت بین خط روند و کانال
میتوان بیش از یک خط روند را روی یک نمودار اعمال کرد.
معاملهگران معمولاً برای ایجاد کانال، خط روندی برای اتصال قیمتهای بالا و همچنین خطی برای اتصال قیمتهای پایین رسم میکنند. کانال میتواند هم حمایت و هم مقاومت را برای بازه زمانی مورد نظر مشخص کند.
مشابه با یک خط واحد، معاملهگران به دنبال رشد و افت ناگهانی قیمت یا شکست هستند تا وقتی قیمت به خارج از کانال رسید، متناسب با جهت حرکت قیمت، آموزش کامل انواع روند های قیمتی معامله خود را انجام دهند. نقطه شکست کانال میتواند به عنوان نقطه خروج یا نقطه ورود استفاده شود.
محدودیتهای خط روند
خطوط روند محدودیتهایی مشابه سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال دارند؛ از جمله این که هرگاه داده قیمت بیشتری در نمودار اضافه شود، خطوط روند هم باید دوباره تنظیم شوند.
یک خط روند گاهی برای مدتی طولانی ادامه پیدا میکند و قیمت به اندازه کافی از آن فاصله میگیرد؛ در این زمان، خط مورد نظر نیاز به بروزرسانی دارد. علاوه بر این، معاملهگران اغلب نقاط متفاوتی را برای اتصال و رسم خط انتخاب میکنند.
ممکن است روندی که توسط یک معاملهگر رسم شده است، توسط معاملهگران دیگر به شکل دیگری مشاهده شود.
به عنوان مثال، برخی معاملهگران در یک بازه از کفهای قیمت استفاده میکنند؛ در حالی که دیگران ممکن است از پایینترین قیمت بسته شدن در یک دوره زمانی استفاده کنند.
نکته آخر این است که خطوط روند اعمالشده بر چارچوبهای زمانی کوچکتر میتوانند به حجم حساس باشند. یک خط روند که در طول آن حجم قیمت پایینی وجود داشته است، ممکن است بهسادگی و هرگاه حجم در طول یک بازه معاملاتی بالا رفت شکسته شود.
این اصطلاح در واژهنامه جامع بورسینس منتشر شده است.سایر اصطلاحات و واژههای اقتصادی و مالی را ببینید .
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
دیدگاه شما