بررسی رابطه بین رشد سود و بازده سهام با استفاده از مدل سود باقی مانده در بورس اوراق بهادار تهران
موضوع اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین رشد سود و بازده سهام با استفاده از مدل سود باقی مانده در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش از مدل سود باقی مانده برای تفکیک رشد سود به رشد سرمایه به کار رفته و رشد سود باقی مانده و بررسی رابطه آنها با بازده جاری و آتی سهام استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز برای دوره زمانی 1383 تا 1390 جمع آوری و برای آزمون فرضیهها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج نشان میدهد بین رشد سود باقی مانده و بازده جاری سهام رابطه مثبت و معنیدار و بین رشد سرمایه به کار رفته و بازده جاری سهام رابطه منفی و معنیداری وجود دارد، همچنین بین رشد سود باقیمانده و بازده آتی سهام رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد و بین رشد سرمایه به کار رفته و بازده آتی سهام رابطه معنیداری وجود ندارد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Relationship between Earning Growth and Stock Returns by Using Residual Income in Tehran Stock Exchange (TSE)
نویسندگان [English]
- B Shamszadeh 1
- M Sadeghifar 2
- B Almasi 3
1 Assistant Professor of Accounting Bu-Ali Sina University, Hamadan, Iran
2 Assistant Professor of Statistics, Bu-Ali Sina University, Hamadan, Iran
3 Master of Accounting, Hamadan Branch, Islamic Azad University, Hamadan, Iran
چکیده [English]
The main objective of this study is to explore the relationship between earnings growth and stock returns using the residual income (RI) model in companies listed on the Tehran Stock Exchange. We use residual income (RI) for decomposing earnings growth into growth in RI and growth in invested capital in order to explain its relationship with current and future stock returns. Data were collected for the period 2004 to 2011 from TSE. We use Pearson correlation coefficient to test our hypotheses. The results show, significant positive relationship between growth in RI and current stock returns and significant negative relationship between growth in invested capital and current stock returns. Also, there is a significant positive relationship between growth in RI and future stock returns, and there is no relationship between growth in invested capital and future returns.
کلیدواژهها [English]
- Earnings growth
- Residual income
- Stock Returns
اصل مقاله
مدت طولانی بود که هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ تجربی، سود و رشد سود به عنوان تبیین کنندههای اصلی بازده سهام تلقی میشدند [21]. سود حسابداری از جمله برترین شاخصهای اندازهگیری فعالیتهای یک واحد اقتصادی است [3]. منطق ارتباط سود حسابداری و بازده سهام در سال 1968 توسط بال و براون ارائه شده است [15]. در سال 1992 تئوری، مفاهیم و متغیرهای ضروری برای ارزیابی همبستگی بین سود حسابداری و بازده سهام در یک دوره بلند مدت از سوی ایستون، هریس و اولسون پایه گذاری شد [22].
اما ایراد سود حسابداری به عنوان تبیین کننده بازده سهام این است که در این معیار ارزیابی، تنها به کمیّت سود توجه میشود، در حالیکه برای تعیین ارزش واقعی شرکت باید به کیفیت سود نیز توجه کرد [9]. به این معنا که سود با چه میزان سرمایه گذاری به دست آمده؟ هزینه سرمایه چقدر بوده است؟ آیا همین که شرکت نسبت به سال قبل توانسته باشد سود بیشتری کسب کند کافی است؟ مطمئناً این طور نخواهد بود چرا که این سؤال پیش میآید که این میزان سود در ازای چه میزان سرمایه به دست آمده است؟ بنابراین سود حسابداری به تنهایی معیار مناسبی برای ارزیابی بازده سهام نیست زیرا در محاسبه آن هزینه سرمایه در نظر اوراق قرضه بهتر است یا سهام؟ گرفته نمیشود.
در این پژوهش، از مفهوم سود باقی مانده برای تفکیک رشد سود به رشد سود باقیمانده، رشد سرمایه به کار رفته و اجزای دیگر استفاده شده است.
با استفاده از این تفکیک پرسشهایی مطرح میشود؛ اول اینکه آیا میتوان تغییرات بازده سهام را با استفاده از این تفکیک، بهتر تشریح کرد؟ دوم اینکه، آیا رشد سود باقی مانده و سایر اجزای رشد سود ارتباط متفاوتی با بازده دارند؟ سوم اینکه، آیا رشد سود باقی مانده و رشد سرمایه به کار رفته بازده آتی سهام را پیشبینی میکند؟
مبانی نظری
این موضوع که شرکت باید سودی بیش از هزینه سرمایه به کار رفته ایجاد کند، از مدتها قبل مورد توجه اقتصاددانان بوده است [17]. سالها پیش اقتصاددانان معروفی از جمله آلفرد مارشال عقیده داشتند که شرکتها برای ایجاد ارزش، باید سودی بیش از هزینه سرمایه به کار رفته ایجاد کنند [19].
پیتر دراکر میگوید: «تا زمانیکه یک شرکت سودی بیش از هزینه سرمایه ایجاد نکند دارای زیان است» [19]. در قرن بیستم این مفهوم با عناوین متفاوتی از جمله سود باقیمانده[1] تعریف شد [8].
سود باقی مانده عبارت است از: سود عملیاتی پس از کسر مالیات، منهای هزینه سرمایه به کار رفته.
این مدل با مفهوم با ارزش افزوده اقتصادی (EVA) تفاوت دارد. در مدل ارزش افزوده اقتصادی بایستی تعدیلاتی مانند: هزینه مطالبات مشکوکالوصول، هزینه مزایای پایان خدمت کارکنان، هزینههای تبلیغات، بازاریابی، آموزش، تحقیق و توسعه و اجاره، هزینههای معوق و. در سود عملیات پس از کسر مالیات و کل سرمایه به کار گرفته شده صورت گیرد که این تعدیلات، اصل محافظهکاری و رعایت یکنواختی در اجرای اصول پذیرفته شده حسابداری را نقض خواهد کرد و همچنین قضاوتهای شخصی را بالا میبرد و فرآیند جمعآوری اطلاعات برای محاسبه ارزش ذاتی شرکت را نیز طولانی میکند [8].
در محاسبه سود حسابداری، تنها هزینه تأمین مالی از طریق بدهی منظور میشود و مدیران وجوه فراهم شده توسط سهامداران را بدون هزینه فرض میکنند اما در مفهوم سود باقیمانده، هزینه تأمین مالی از طریق صاحبان سهام نیز منظور میشود. معیار سود باقی مانده شرایطی را فراهم میکند تا با در نظر گرفتن هزینه سرمایه به کار رفته، هم هزینه بدهی و هم هزینه حقوق صاحبان سهام، سود حسابداری را به سود اقتصادی تبدیل کرده و به این صورت عملکرد واقعی شرکت را بررسی و ارزیابی کرد.
بنابراین از آنجا که بازده سهام تابعی از رشد سود اقتصادی است، استفاده از یک شاخص اندازهگیری بهتر و مناسبتر میتواند توانایی بهتری برای تبیین بازده سهام داشته باشد. مدل سود باقی مانده یک معیار اقتصادی مناسب برای سهام داران است [13].
به نظر میرسد سود باقی مانده شروع خوبی برای اصلاح روابط تجربی بین رشد سود حسابداری و بازده سهام باشد. محققین حسابداری مدتهاست که سود حسابداری را به عنوان معیار ناقص سودآوری شرکت از دیدگاه سهامداران مورد انتقاد قرار دادهاند زیرا سود حسابداری هزینه فرصت سرمایه به کار رفته را منعکس نمیکند [14]. این محققین سود باقی مانده را نماینده بهتری برای سودهای اقتصادی میدانند زیرا که هزینه سرمایه به کار گرفته شده را لحاظ میکند. آنتونی (1973)، استفاده از سود باقی مانده برای تجزیه و تحلیل سودآوری شرکت را حمایت میکند. او اعتقاد دارد که «جامعه مالی بهتر میتواند نتایج عملکرد شرکت را قضاوت کند، اگر گزارشهای شرکت با شناخت هزینه سرمایه تجزیه و تحلیل شود» [13].
سود باقی مانده (Residual Income)
مدل سود باقی مانده یکی از معمولترین ابزارهایی است که برای ارزشیابی سهام و عملکرد شرکت استفاده میشود. این مفهوم در دهه 1920 توسط شرکت جنرال موتور و در دهه 1950 توسط شرکت جنرال الکتریک استفاده شد و از چهار دهه قبل در متون حسابداری مدیریت قرار داده شده است.
علیرغم این که مدل سود باقی مانده قابلیتها و کارایی لازم جهت استفاده را دارد اما در عمل تا سالها، کمتر مورد استفاده قرار میگرفت اما در چند سال اخیر توجه انجمنهای علمی را بیشتر به خود جلب نموده است. این مدل چارچوبی را در اختیار حسابداران قرار میدهد تا عملکرد شرکت را در شرایط حسابداری تعهدی تجزیه و تحلیل کنند [7].
سود باقی مانده یک معیار مناسب برای اندازهگیری عملکرد شرکتها و تصمیمگیریهای مدیریت است [14] و همچنین یک معیار اندازهگیری مناسب برای گزارشگری مالی است [13].
سود باقی مانده بر مدیریت ترازنامه تأکید دارد. مدیریت نادرست ترازنامه سبب افزایش غیر ضروری دارایی و در نتیجه افزایش سرمایه و زیاد شدن هزینه سرمایه میشود. این بدان معنی است که شرکتها برای افزایش سرمایه باید به هزینه سرمایه نیز توجه کنند و مثلاً اوراق قرضه بهتر است یا سهام؟ با یک استقراض غیرضروری هزینه زیادی را در مقابل سودی که از آن منابع کسب میکنند، متحمل نشوند.
سود باقی مانده عبارت است از سود عملیاتی پس از کسر مالیات منهای هزینه سرمایه. برای محاسبه سود عملیاتی پس از کسر مالیات (NOPAT) صرفهجویی مالیاتی ناشی از هزینههای تأمین مالی از سود کسر میگردد [14]. ما در این جا به سود قبل از کسر بهره و بعد از مالیات نیاز داریم چرا که اگر هزینه بهره در محاسبه سود باقی مانده اضافه نشود موجب اندازه گیری مضاعف هزینه بهره میشود ولی از آن جایی که هزینه بهره یک هزینه قابل قبول مالیاتی است صرفهجویی ناشی از آن را لحاظ میکنیم.
در مدل بالا سود باقی مانده سال جاری؛ سود خالص سال جاری؛ هزینه بهره سال جاری؛ میانگین موزون هزینه سرمایه و سرمایه به کار رفته در سال گذشته است که شامل مجموع سهام عادی و تمام بدهیهای بهرهدار شرکت میباشد.
میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC[2])
هزینه تأمین سرمایه برابر است با هزینه فرصت سرمایه برای تأمین کنندگان سرمایه؛ به بیان دیگر تأمینکنندگان سرمایه، سرمایه خود را در اختیار شرکت قرار نمیدهند مگر این که به اندازه هزینه فرصت خود، بازده کسب نمایند.
منظور از هزینه سرمایه، هزینه تأمین مالی شرکت برای انجام سرمایهگذاری یا تأمین سرمایه در گردش است که از دو بخش تشکیل شده است: یک بخش اوراق قرضه بهتر است یا سهام؟ هزینه تأمین مالی از محل بدهی بلند مدت با بهره و بخش دیگر هزینه تأمین مالی از محل حقوق صاحبان سهام است. هر یک از این راهها هزینه خاص خود را دارد. رایجترین راه برای محاسبه هزینه سرمایه، محاسبه هزینه تأمین سرمایه از هر یک از روشهای ممکن (انتشار سهام عادی یا ممتاز و انتشار اوراق قرضه یا دریافت وام) و محاسبه میانگین موزون این اعداد است.
به همین دلیل این عدد را میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC) مینامند [1].
رابطه بین سود و بازده سهام با استفاده از مدل سود باقی مانده
بالاچاندران و موهان رام در سال 2012 رابطه بین رشد سود و بازده سهام (R) را به شکل رابطه (1) بیان کردند [14]:
حال با استفاده از مدل سود باقیمانده رشد سود را تفکیک میکنیم که روش انجام کار به شرح زیر است:
سود باقی مانده (RI) سال جاری برابر است با:
بهطور مشابه (RI) دوره قبل برابر است با:
با کسر کردن معادله (3) از معادله (2) تغییرات RI را میتوان به صورت زیر بیان کرد:
بهمنظور ساده کردن مدل، متغیر را به معادله (4) اضافه و مجدداً کسر میکنیم:
به جای بانک بهتره در این اوراق با سود بیشتر سرمایه گذاری کنید
در حال حاضر بسیاری از سرمایه گذاران دارایی خود را در بانک سرمایه گذاری می کنند و با توجه به نرخ سود بانکی اعلام شده به صورت سالانه درصدی را به عنوان بازدهی کسب میکنند. حال ممکن است این بازده معادل ۱۵ درصد و یا ۲۰ درصد باشد. از طرفی زمانی که سرمایه گذار در بانک سرمایه گذاری میکند و قرارداد یک ساله را با بانک منعقد میکند باید حتما یک سال وجه خود را نزد بانک سپرده کند تا بازده مورد نظر را به دست آورد و اگر در زمانی به وجه خود نیاز داشته و قصد گرفتن بخشی از آن را از بانک داشته باشد بازدهی مورد نظر کاهش یافته و به صورت روزانه محاسبه می شود و دیگر از آن بازدهی ۲۰ درصدی ( نرخ بازدهی یک ساله که توسط بانک مرکزی تعیین می شود و ممکن هست هر بار کاهش یا افزایش داشته باشد) خبری نیست و با دریافت وجه سرمایه گذار بازدهی ثابت خود را با برداشت وجه از بانک از دست میدهد.
در حال حاضر صندوق هایی در بازار سرمایه وجود دارد تحت عنوان صندوق های قابل معامله در بورس که خرید و فروش آن همانند سهام است و این صندوق ها دارایی های متنوعی را دارا می باشند و سرمایه گذار در هر زمانی می تواند بخشی از واحد های این صندوق ها را خرید و فروش کند.
رخی از صندوق های قابل معامله در بورس ماهیت درآمد ثابت دارند و برخی نیز ماهیت سهامی دارند. یعنی سرمایه گذار قادر است صندوقی را خریداری کند که به صورت سالانه بازدهی ثابتی را به سرمایه گذار بدهد و یا اینکه در صندوقی سرمایه گذاری کند که ترکیب دارایی های آن در سهام باشد و بازدهی آن مطابق با وضعیت بازار سرمایه تغییر کند یعنی اگر وضعیت بازار سرمایه و سهامی که در پرتفوی آن صندوق است رو به رشد باشد انتظار افزایش قیمت برای آن صندوق وجود دارد ولی برای صندوق هایی که درآمد ثابت هستند تغییرات قیمت سهام موجود در بازار اثر چندانی بر بازدهی این صندوق ها ندارند چون قالب دارایی های صندوق با درآمد ثابت، در اوراق بدهی می باشد که بازدهی ثابتی دارند و به همین دلیل با خرید این صندوق ها ریسکی متوجه سرمایه گذار نمی شود.
مثالی از صندوق های قابل معامله در بورس
یکی از صندوق های قابل معامله در بورس، صندوق امین یکم متعلق به تامین سرمایه امین می باشد. بازدهی این صندوق تقریبا ۲۰ تا ۲۲ درصد به صورت سالانه می باشد که اگر بخواهیم آن را ماهیانه حساب کنیم به بازدهی ۱.۶ تا ۱.۷ درصد در ماه می رسیم. سرمایه گذار در این روش به یکی از دو روش زیر میتواند سود کسب کند.
روش اول:
در حالت اول سرمایه گذار در حالت خوشبینانه در اول ماه صندوق امین یکم را در قیمت ۱۰۰۰ تا ۱۰۰۲ تومان خریداری می کند و تا پایان ماه نیز آن را نگهداری میکند. در پایان ماه بازدهی ۱.۶ درصدی کسب می کند. یعنی اگر سرمایه گذاری ۱۰۰۰ واحد از صندوق قابل معامله امین یکم را خریداری کند در پایان ماه ۱۶۰۰۰ تومان به حسابش واریز می شود. ( این حساب در واقع همان حسابی می باشد که سرمایه گذار هنگام دریافت کد معاملاتی از کارگزاری به آنها معرفی کرده است) حال اگر تعداد واحدها افزایش یابد میزان سود دریافتی نیز به نوبه آن افزایش می یابد. از طرفی اگر سرمایه گذار صندوق امین یکم را وسط ماه ( ۱۵ روز بعد از بازگشایی) خریداری کند و تا پایان ماه نیز نگهداری کند صرف نظر از قیمت خریداری شده، سرمایه گذار در پایان ماه به اندازه ۳۰ روز که این صندوق را نگهداری کرده است بازدهی کسب میکند. یعنی اگر ۱۰۰۰ واحد از صندوق را معادل یک میلیون تومان خریداری کند در انتهای ماه مبلغ ۱۶۰۰۰ تومان به حساب شخص ( با فرض ۱.۶ درصد ماهانه ) واریز می شود.
روش دوم:
در روش دوم سرمایه گذاری که واحد صندوق را به هر قیمتی خریده باشد میتواند در صورت نیاز به اصل پول واحد خود را در روزهای اینده به راحتی به فروش برساند و نیاز خود به پول را تامین کند. به عنوان مثال سرمایه گذاری در ابتدای ماه صندوق امین یکم را به مبلغ ۱۰۰۴ تومان خریده باشد و بعد از گذشت ۱۵ روز احساس کند که به پول خود نیاز دارد. در این حالت سرمایه گذار میتواند واحد صندوق خود را به قیمت روز ( مثلا ۱۰۱۱ تومان) به فروش برساند و به سادگی پول خود را دریافت کند و این نشان میدهد که قابلیت نقد شوندگی صندوق های قابل معامله در بورس بالا می باشد و سهولت در خرید و فروش آن در بازار وجود دارد.
نمونه دیگری از صندوق های قابل معامله در بورس صندوق اعتماد می باشد. فعالیت صندوق به این شکل می باشد که قیمت هر واحد آن دائما در حال افزایش است. به عنوان مثال در صفحه tse مربوط به نماد اعتماد در بورس که جز صندوق های قابل معامله می باشد قیمت این صندوق در تاریخ اول آبان ۱۸۰۲ تومان بوده است که با افزایش قیمت همراه بوده و در تاریخ ۳۰ آبان به ۱۸۲۸ تومان رسیده است. حال اگر بخواهیم بازدهی را حساب کنیم به عدد ۱.۴ درصد در ماه می رسیم که اگر آن را سالانه حساب کنیم چیزی حدود ۱۷.۵ درصد می شود. البته اگر بازدهی این صندوق را از ابتدای سال محاسبه کنیم به بازدهی ۲۲ درصدی نیز میرسیم. یعنی اگر سرمایه گذاری این صندوق را از ابتدای سال خریده باشد و تا پایان سال نگهداری کند بازدهی ۲۲ الی ۲۴ درصدی کسب می کند. معمولا بازدهی هایی صندوق های با درآمد ثابت بر اساس نرخ بازده بدون ریسک تعیین می شود و هر گاه نرخ بازده بدون ریسک (سود بانکی) کاهش یابد نرخ بازدهی این صندوق ها نیز کاهش می یابد.
کارمزد صندوق های قابل معامله در بورس
گاهی اوقات این اشتباه در بین سرمایه گذاران وجود دارد که کارمزد صندوق های قابل معامله در بورس نیز مانند سهام و معادل ۱.۵ درصد می باشد که این نادرست است. کارمزد خرید و فروش صندوق های قابل معامله در بورس به ازای هر یک میلیون تومان حدود ۱۵۰۰ تومان می باشد که حدودا ۷۵۰ تومان آن کارمزد خرید و حدود ۷۵۰ تومان آن کارمزد فروش است. حال اگر سرمایه گذاری با دید نگهداری این صندوق ها آن را خریداری کند کارمزدی که به ازار هر یک میلیون تومان پرداخت می کند حدود ۷۵۰ تومان می باشد.
با توجه به توضیحات داده شده و پتانسل خوب صندوق های قابل معامله برای کسب بازدهی بدون ریسک می توان گفت سرمایه گذارانی که در بازار سرمایه فعالیت می کنند می توانند با توجه به شرایط اقدام به خرید این صندوق ها در بازار کنند. بدین صورت که سرمایه گذاران بخشی از پول خود را که قصد دارند بازدهی ثابت و بدون ریسکی داشته باشد را در این اوراق سرمایه گذارانی کنند که با توجه به دلایل گفته شده دارای مزایای بیشتری نسبت به بانک می باشد و یا سرمایه گذارانی هستند که به عنوان مثال قصد دارند ۵ میلیون در بازار سرمایه سرمایه گذاری کنند. در این حالت ممکن است به مدت ۱ ماه هیچ سهمی برای خرید مد نظر نباشد. در این حالت سرمایه گذاران می تواندد اوراق قابل معامله را خریداری کنند و در مدت زمان ۱ ماه بازدهی خود را کسب کنند حال اگر در این میان سهمی دارای شرایط مورد نظر برای خرید بود میتوانند به راحتی این صندوق ها را فروخته و از فردای آن روز سهم مورد نظر را خریداری کنند و به این ترتیب نگران هزینه فرصت از دست رفته نباشند و بازدهی معادل سود بانکی و یا حتی بیشتر را کسب کنند که خود نوعی جا به جایی سرمایه گذاری می باشد.
با توجه به مقاله فوق میتوان به این نتیجه رسید که سرمایه گذاری در صندوق های قابل معامله به مراتب مناسب تر از سود بانکی می باشد که سرمایه گذاران باید آن را در اولویت سرمایه گذاری قرار دهند.
مقایسه سرمایه گذاری کم ریسک و سرمایه گذاری پرریسک
با درک بهتر ریسک، سرمایهگذاران میتوانند سبدهایی بسازند که نه تنها احتمال زیان کمتری دارند، بلکه حداکثر زیان احتمالی کمتری نیز دارند.
در این مطلب به مقایسه سرمایه گذاری کم ریسک ( Low-Risk) و سرمایه گذاری پرریسک ( High-Risk) میپردازیم.
ریسک قطعا برای سرمایه گذاری واجب است. هر بحثی در مورد بازده یا عملکرد بدون اشاره به ریسک موجود، بی معنی است. اما مشکل سرمایه گذاران جدید در درک ریسک و تفاوت بین ریسک کم و ریسک زیاد است.
با توجه به اهمیت ریسک برای اوراق قرضه بهتر است یا سهام؟ سرمایه گذاری، بسیاری از سرمایه گذاران جدید تصور می کنند این یک ایده کاملاً تعریف شده و قابل اندازه گیری است. اما متاسفانه اینطور نیست. اگرچه ممکن است عجیب به نظر برسد، اما هنوز توافقی در مورد معنای «ریسک» یا نحوه اندازه گیری آن وجود ندارد.
محققان اغلب سعی کردهاند از نوسانات بهعنوان جایگزین ریسک استفاده کنند. تا حدی، این موضوع کاملا منطقی است. نوسانات، اندازه گیری میزان تغییر یک عدد معین در طول زمان است. هرچه دامنه احتمالات گسترده تر باشد، احتمال اشتباه بودن برخی از آن احتمالات بیشتر می شود. به عبارتی، اندازه گیری نوسانات نسبتاً آسان است.
متأسفانه، نوسان به عنوان یک معیار ریسک، ناقص است. درست است که سهام یا اوراق قرضه با نوسان بیشتر، مالک را در معرض طیف وسیع تری از نتایج احتمالی قرار می دهد، اما لزوماً بر احتمال نتایج آن تأثیر نمی گذارد. از بسیاری جهات، نوسانات بیشتر شبیه تلاطمی است که یک مسافر در هواپیما تجربه می کند شاید ناخوشایند باشد، اما سقوط حتمی نیست.
میتوان به ریسک به عنوان احتمال عملکرد ضعیف یا کاهش ارزش یک دارایی نگاه کرد. اگر سرمایهگذاری، یک دارایی را با انتظار 10 درصد بازدهی بخرد، احتمال بازدهی کمتر از 10 درصد، ریسک آن سرمایهگذاری است. به این معنی که عملکرد ضعیف نسبت به یک شاخص، لزوماً ریسک نیست. اگر سرمایهگذار یک دارایی را با انتظار7 درصد بازدهی بخرد و 8 درصد بازدهی دریافت کند، این واقعیت که S&P 500 بازدهی 10 درصدی داشته باشد، تا حد زیادی بیربط است.
نکات مهم
- هیچ تعریف یا ارزیابی کاملی از ریسک وجود ندارد.
- سرمایهگذاران بیتجربه بهتر است به ریسک، به عنوان ضرر احتمالی یک سرمایهگذاری معین و مقدار آن فکر کنند.
- با درک بهتر ریسک، سرمایهگذاران میتوانند سبدهایی بسازند که نه تنها احتمال زیان کمتری دارند، بلکه حداکثر زیان احتمالی کمتری نیز دارند.
سرمایه گذاری با ریسک زیاد
سرمایهگذاری پرریسک، سرمایهای است که درصد از دست دادن آن یا عملکرد منفی برای آن زیاد است. به عنوان مثال، اگر به شما گفته شود احتمال 50/50 وجود دارد که سرمایه شما بازده مورد انتظار شما را به دست آورد، ممکن است به نظر پرخطر باشد. اگر به شما گفته شود که 95 درصد احتمال دارد سرمایه گذاری، بازده مورد انتظار شما را ارائه نکند ، تقریباً همه قبول خواهند کرد که این سرمایه گذاری پرریسک است.
با این حال، ریسک همان چیزی است که بسیاری از سرمایه گذاران از در نظر گرفتن آن غافل هستند. برای درک آن، به عنوان مثال تصادفات اتومبیل و هواپیما را در نظر بگیرید. تحلیل شورای امنیت ملی در سال 2019 به ما گفت که احتمال مرگ غیر عمدی یک فرد، نسبت به 1 در 30 اوراق قرضه بهتر است یا سهام؟ سال 2004، به 1 در 25 افزایش یافته است. با این حال، احتمال مرگ در تصادف رانندگی تنها 1 در 107 است، در حالی که احتمال مرگ پس از برخورد صاعقه بسیار ناچیز است (1 در 138849).
در نتیجه سرمایه گذاران باید هم احتمال و هم شدت نتایج بد را در نظر بگیرند.
سرمایه گذاری کم ریسک
طبیعتاً، در سرمایه گذاری کم ریسک، خطر کمتری وجود دارد، چه از نظر میزان سرمایه گذاری و چه از نظر اهمیت سرمایه گذاری برای پرتفوی. در سرمایه گذاری کم ریسک، سود کمتری نیز وجود دارد، اما به نسبت بازه زمانی، بازدهی بهتری دارد.
سرمایه گذاری کم ریسک نه تنها به معنای پیشگیری از هرگونه ضرر احتمالی است، بلکه به معنای مطمئن شدن از مخرب نبودن آن ضررها است.
اگر سرمایهگذاران این مفهوم را بپذیرند که ریسک سرمایهگذاری، با از دست دادن سرمایه و یا عملکرد ضعیف نسبت به انتظارات تعریف میشود، تعریف سرمایهگذاریهای کمریسک و پرریسک را بهطور قابلتوجهی آسانتر میکند.
اجازه دهید چند مثال را برای درک بیشتر، تفاوت بین سرمایه گذاری های پرریسک و کم ریسک در نظر بگیریم. سهام بیوتکنولوژی بسیار پرریسک است. اکثریت قریب به اتفاق درمان های آزمایشی جدید، با شکست مواجه خواهند شد، و جای تعجب نیست که سهام بیوتکنولوژی نیز در نهایت افت خواهد کرد. بنابراین، هم درصد بالایی از عملکرد ضعیف (بیشتر شکست خواهند خورد) و هم مقدار زیادی از عملکرد ضعیف وجود دارد.
در مقایسه، اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده، ریسک پذیری بسیار متفاوتی را ارائه می دهد. تقریباً هیچ شانسی وجود ندارد که سرمایه گذار دارای اوراق قرضه خزانه داری، نتواند سود و اصل پرداخت های اعلام شده را دریافت کند. حتی اگر تأخیر در پرداخت وجود داشته باشد، سرمایه گذاران احتمالاً بخش بزرگی از سرمایه گذاری را دریافت خواهند کرد.
نکته: سرمایهگذاران باید با در نظر گرفتن عواملی مانند تنوع، افق زمانی، بازده مورد انتظار و اهداف کوتاهمدت و بلندمدت، به ریسک از چندین زاویه نگاه کنند.
ملاحظات خاص
همچنین در نظر گرفتن تأثیری که تنوع می تواند بر ریسک یک سبد سرمایه گذاری داشته باشد، مهم است. به طور کلی، سرمایه گذاری در سهام شرکت های (Fortune 100) کاملاً امن است و می توان انتظار داشت سرمایه گذاران طی سالیان متمادی بازدهی تک رقمی متوسط رو به بالا را کسب کنند.
با این حال، همیشه این ریسک وجود دارد که یک شرکت خصوصی شکست بخورد. شرکتهایی مانند ایست من کداک (Eastman Kodak) و وول ورث (Woolworths) نمونههای معروفی از داستانهای موفقیتآمیز هستند که در نهایت نابود شدند. علاوه بر این، بازار همیشه نوسان دارد.
اگر یک سرمایه گذار، تمام پول خود را در یک سهم سرمایه گذاری کند، احتمال کمی وجود دارد که رویداد بدی رخ دهد، اما شدت احتمالی آن بسیار زیاد است. سبد سهامی متشکل از 10 سهم از این قبیل داشته باشید. با اینکار نه تنها ریسک عملکرد ضعیف سبد سهام کاهش می یابد، بلکه شدت ضرر بالقوه آن نیز کاهش می یابد.
سرمایه گذاران باید به ریسک، نگاهی جامع و منعطف داشته باشند. به عنوان مثال، تنوع بخشی، قسمت مهمی از ریسک است. داشتن سبد سهامی که همگی ریسک پایینی دارند و همچنین ریسک یکسانی دارند، می تواند بسیار خطرناک باشد. به عنوان مثال، در حالی که احتمال سقوط یک هواپیمای خصوصی بسیار نادر است، اما این اتفاق رخ می دهد. ممکن است داشتن سبد اوراق قرضه خزانه داری کم ریسک، یک سرمایه گذاری کم ریسک به نظر برسد، اما همه آنها ریتم مشابهی دارند. وقوع یک رویداد با احتمال بسیار کم (مانند نکول دولت ایالات متحده) ویرانگر خواهد بود.
سرمایه گذاران همچنین باید فاکتورهایی مانند افق زمانی، بازده مورد انتظار و دانش را در هنگام فکر کردن به ریسک لحاظ کنند. در مجموع، هر چه سرمایه گذار بیشتر صبر کند، احتمال دستیابی به بازده مورد انتظار بیشتر است. مطمئناً بین ریسک و بازده همبستگی وجود دارد و سرمایهگذارانی که انتظار بازدهی کلان را دارند باید ریسک بسیار بزرگتری از عملکرد ضعیف را بپذیرند. دانش نیز مهم است. دانش، نه تنها در شناسایی سرمایهگذاریهایی که به احتمال زیاد به بازده مورد انتظار ختم می شود نقش دارد ، بلکه در شناسایی اشتباهات و خطرات نیز کاربرد دارد.
سرمایه گذاری بلند مدت
سرمایهگذارانی که قصد دارند سرمایه خود را برای مدتی نگه دارند، به سمت سرمایه گذاری بلند مدت میروند. آنها یک دلیل مهم برای این کار دارند: سرمایه گذاری بلند مدت مزایایی را ارائه میدهد که انواع سرمایهگذاریهای کوتاه مدت ندارد. این یک استراتژی است که برای دستیابی به اهداف خاص استفاده میشود. در ادامه با این استراتژی سودآور بیشتر آشنا خواهید شد.
سرمایه گذاری بلند مدت چیست؟
اگر سرمایههایی دارید که در چند سال آینده به آنها نیاز ندارید، سرمایهگذاریهای بلندمدت یک گزینه عالی هستند. اما قبل از اینکه جلوتر برویم، سرمایه گذاری بلند مدت چیست؟ سرمایهگذاریهایی که داراییهای آن برای مدتی بیش از یک سال نگهداری میشود و از آن برای ایجاد درآمد جدا از درآمد معمولی خود استفاده میکنید، سرمایه اوراق قرضه بهتر است یا سهام؟ گذاری بلند مدت هستند.
انواع مختلف گزینههای سرمایه گذاری بلند مدت چیست؟
هنگامی که تصمیم به سرمایهگذاری وجوه خود گرفتید، باید تمایزات بین هر یک از گزینههای سرمایه گذاری بلند مدت، همراه با مزایا و خطرات مرتبط با آنها را درک کنید. این زمینه در فرایند تصمیمگیری شما حیاتی خواهد بود. چهار گزینه اصلی سرمایه گذاری بلند مدت وجود دارد که عبارتاند از:
1. سهام
سهام، سهمی در مالکیت یک شرکت است. در واقع، سهام نشاندهنده ادعایی نسبت به داراییها و درآمدهای شرکت است. با به دست آوردن سهام بیشتر، سهام مالکیت شما در شرکت بیشتر میشود. سهام، دارای مقدار بالایی از ریسک هستند. چرا باید اینطور باشد؟ ارزش سهام شما تأثیر مستقیمی از وضعیت اقتصاد، وضعیت سیاسی و عملکرد خود آن شرکت میگیرد. شرکتها تعهدی به پرداخت سود سهام و زمان تعیینشده ندارند، بنابراین سرمایهگذاران باید به افزایش ارزش سهام خود در طی چندین سال متکی باشند.
اگر بخواهیم یک سهام سودده معرفی کنیم باید از سهام رشدی نام ببریم. سهام رشدی، سهام شرکتهایی با پتانسیل قوی برای رشد آنی و یکی از راههای سرمایه گذاری درست هستند. انتظار میرود سود سهام رشدی سریعتر از میانگین بازار رشد کند. پتانسیل واقعی این سرمایه گذاری بلند مدت در قیمتهای آتی آنها نهفته است. این سهام برای سرمایهگذار بلندمدتی که مایل است از فرصت استفاده کند و فراز و نشیبهای کوتاهمدت را حفظ کند، مناسب است.
نوسانات بازار سهام
یکی از راههای کاهش ریسک سرمایهگذاری در سهام، نگهداری تعداد بیشتری از سهام در یک سبد است. با این حال، حتی مجموعهای از سهام که شامل طیف گستردهای از شرکتها میشود، میتواند به شدت در نوسان باشند. ممکن است در دورههای کوتاه زیانهای بزرگی را تجربه کنید. اما نگران نباشید؛ این داستان جنبه روشنی دارد. در بلند مدت، سهام بهترین هستند.
با وجود تمام ریسکها و نوسانات کوتاهمدت، سهام به عنوان بالاترین بازده بلندمدت در بین هر نوع سرمایهگذاری بوده است. این یک واقعیت فوقالعاده مهم است! زمانی که بازار سهام سقوط کرده است، بازار همیشه رونق گرفته است و در درازمدت، سهام به طور متوسط بر اساس بازده واقعی کل (پس از تورم) نسبت به اوراق قرضه بهتر عمل کرده است.
به عبارت دیگر، سهام دارای بهترین عملکرد در بلندمدت بوده است، درحالیکه اوراق قرضه دولتی، در این موارد، صرفاً با تورم همراه بودهاند. هر چه مدت بیشتری در سهام سرمایهگذاری کنید، وضعیت بهتری خواهید داشت. با گذشت زمان، شانس شما برای کسب درآمد افزایش مییابد و نوسانات بازدهی شما کاهش مییابد.
2. اوراق قرضه
خرید اوراق قرضه اساساً به این معنی است که شما پول خود را به یک شرکت، شهرداری یا نهاد دولتی وام میدهید. این به آنها اجازه میدهد تا پول نقد مورد نیاز خود را دریافت کنند، در حالی که شما از سودی که به شما بازپرداخت میکنند، درآمد کسب میکنید.
خطرات اوراق قرضه چیست؟ در مقایسه با سهام، ریسک آنها نسبتاً پایین است و ارزش آنها به ندرت با نوسان مواجه میشود. این ویژگی آنها را به یکی از امنترین انواع سرمایه گذاری بلند مدت تبدیل میکند. اگر در بازار اوراق قرضه نوسانات زیادی مانند سهام وجود نداشته باشد، چه خطراتی را میتوان انتظار داشت؟ خطرات اوراق قرضه بهتر است یا سهام؟ اوراق قرضه به ریسکهای اعتباری، نرخ بهره و مشکلات بازپرداخت مربوط میشوند.
هشداری که در مورد گزینه سرمایهگذاری اوراق قرضه وجود دارد این است: همانطور که پرداختهای منظم دریافت میکنید، در ازای آن بازگشت سرمایه (ROI) نسبتاً کمی دریافت خواهید کرد. اگر میخواهید ثروتمند شوید، احتمال انجام این کار از طریق خرید اوراق قرضه نادر است.
اوراق قرضه با سررسید طولانی (ده سال یا بیشتر)، یکی از سرمایهگذاریهای سودآور است. اگرچه اوراق قرضه با سررسید طولانی بیشتر در معرض خطر تغییر نرخ بهره قرار دارند، اما برای جبران این ریسک، بازده بالاتری نسبت به اوراق قرضه کوتاهتر ارائه میدهند.
3. معادلهای نقدی
سرمایهگذاری معادل نقدی مستلزم محصولات مالی مانند گواهی سپرده، وجوه بازار پول و حسابهای پسانداز با بهره بالا است. معادلهای نقدی یک گزینه سرمایه گذاری بلند مدت نسبتاً مطمئن هستند زیرا معمولاً نرخ بازدهی ثابتی دارند. بااینحال، نرخ بازده اغلب پایین است و معمولاً قالب مناسبی برای سرمایهگذاریهایی مانند برنامهریزی بازنشستگی نیست.
4. املاک؛ یک سرمایه گذاری بلند مدت خوب
آیا ملک سرمایه گذاری بلند مدت خوبی است؟ پاسخ به این سؤال یک بله قاطع است. محبوبترین (و عاقلانهترین) گزینهها برای سرمایهگذاری در ملک، یافتن چیزی در یک منطقه رو به رشد، کانون گردشگری، منطقه محبوب یا منطقهای نزدیک به دانشگاه است. بااینحال، بازار املاک و مستغلات همیشه این خطر را دارد که از هم بپاشد و شاهد کاهش ارزش ملک باشید.
مزایای سرمایه گذاری بلند مدت
دلایل زیادی برای سرمایه گذاری بلند مدت شما وجود دارد. پسانداز برای دوران بازنشستگی یا تحصیلات دانشگاهی، برای خانهای در آینده، یا تأمین بودجه برای مراقبت طولانیمدت از والدینتان، همگی اهداف مشترک سرمایه گذاری بلند مدت هستند. در ادامه به مزایای سرمایهگذاریهای بلند مدت میپردازیم:
بازدهی بیشتر در نوسانات بازار
یکی از نگرانیهای اصلی برای هر نوع سرمایهگذاری، نوسانات بازار است. نوسانات، میزان تغییر قیمتها را در طول زمان اندازهگیری میکند. موضوع مهم در این رابطه، نوسانات قیمت است. هر چه نوسانات قیمت یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، نوسانات آن بیشتر میشود. سرمایهگذاریهایی با نوسانات زیاد دارای درجه ریسک بالایی هستند زیرا قیمت آنها ناپایدار است.
توجه به این نکته ضروری است که نوسانات کوتاهمدت لزوماً نشاندهنده روند بلندمدت نیست. مثلاً یک اوراق بهادار میتواند بهصورت روزانه بسیار در نوسان باشد اما الگوهای بلندمدت رشد یا ثبات را نشان میدهد. برخی از سرمایهگذاریها ممکن است در طول زمان قدرت خرید خود را حفظ کنند، اما میتوانند در کوتاهمدت نوسانات زیادی داشته باشند.
مزیت سرمایه گذاری بلند مدت در رابطه بین نوسانات و زمان یافت میشود. سرمایهگذاریهایی که برای دورههای طولانیتر نگهداری میشوند، نسبت به سرمایهگذاریهایی که برای دورههای کوتاهتر نگهداری میشوند، نوسانات کمتری را نشان میدهند. هرچه بیشتر سرمایهگذاری کنید، احتمال بیشتری وجود دارد که بتوانید دورههای رکود بازار را پشت سر بگذارید. داراییهایی با ریسک نوسانات کوتاهمدت بالاتر (مانند سهام) نسبت به داراییهای با نوسان کمتر مانند بازارهای پولی، در بلندمدت بازده بیشتری دارند.
زمانبندی بازار بسیار دشوار و پرخطر است. بازار سهام را مثال بزنیم. بسیاری از مردم با مشاهده گزارشهایی مبنی بر سقوط بازار سهام دچار وحشت میشوند. بااینحال، سرمایهگذاری طولانیمدت در بازار از لحاظ تاریخی نتیجه داده است. اگرچه نوسانات کوتاهمدت تصادفی به نظر میرسند، اما بازار سهام تمایل دارد رشد کلی و بهرهوری اقتصاد را در بلندمدت منعکس کند.
مزایای مالیاتی نهفته در سرمایه گذاری بلند مدت
قرار دادن پول در سرمایه گذاری بلند مدت به جای سرمایهگذاری کوتاهمدت، مزایای مالیاتی بر سود سرمایه را نیز به همراه دارد. اغلب سودهای بلندمدت (آنهایی که بیش از 12 ماه نگهداری میشوند) با نرخهایی کمتر از براکت مالیات بر درآمد شما مشمول مالیات میشوند. از سوی دیگر، سودهای کوتاهمدت به عنوان درآمد عادی مشمول مالیات میشوند. سرمایه گذاری بلند مدت ممکن است در هزینههای دیگر مانند هزینههای تراکنش ناشی از معاملات فعال نیز صرفهجویی کند.
معایب سرمایه گذاری بلند مدت
هنگامی که تصمیم گرفتید یک سرمایهگذار بلندمدت شوید، باید برخی از سرمایهگذاریها و استراتژیها را بر اساس میزان تحمل ریسک و بازده موردنظر خود انتخاب کنید. در نهایت، قبل از تصمیم به سرمایه گذاری بلند مدت، باید در نظر داشته باشید که در اوراق قرضه بهتر است یا سهام؟ کنار مزایای آن، معایب نقدینگی محدود و افزایش ریسک تجاری نیز وجود دارد. بنابراین معایب سرمایه گذاری بلند مدت ازاینقرار است:
ریسک نقدینگی
توانایی تبدیل سرمایه به وجه نقد را نقدینگی میگویند. سرمایهگذاری نقدی سرمایهای است که بهراحتی به پول نقد تبدیل میشود. سرمایهگذاری غیر نقدینگی به راحتی به پول نقد تبدیل نمیشود. سرمایهگذاری در صورتی قابل فروش است که بتوان آن را به بازاری که در دسترس است، به راحتی فروخت.
ضرر بسیاری از سرمایهگذاریهای بلندمدت این است که بسیاری از آنها نقدینگی ندارند. برخی دیگر ممکن است به پول نقد تبدیل شوند، اما تنها با خطر ضرر قابلتوجه. بنابراین سرمایهگذاریهای بلندمدت برای کسب درآمد جهت انجام تعهدات آتی مانند هزینههای زندگی و پزشکی ایدهآل نیستند.
ریسک تجاری
نگهداشتن سرمایهگذاری برای دورههای طولانیتر نیز شما را در معرض افزایش ریسک تجاری قرار میدهد. اگر کسبوکاری که در آن سرمایهگذاری میکنید شکست بخورد یا سود کمتری داشته باشد، ارزش سرمایهگذاری شما را از بین میرود.
تورم و تغییرات نرخ بهره
سرمایه گذاری بلند مدت ثابت مانند اوراق قرضه نیز این خطر را دارند که ارزش آنها به دلیل افزایش نرخ بهره کاهش یابد. هنگام برنامهریزی برای بازده آتی سرمایهگذاریهای بلندمدت، تورم نیز باید در نظر گرفته شود. بازده سرمایهگذاری شما باید از تورم پیشی بگیرد تا قدرت خرید شما افزایش یابد. سرمایه گذاری بلند مدت بهطورکلی پتانسیل بازدهی بالاتر را ارائه میدهد. با این حال، شما باید خطرات و معایب را نیز در نظر داشته باشید.
کلام آخر
سرمایهگذاریهای بلندمدت راهی عالی جهت آماده شدن برای آینده و اطمینان از اینکه بهاندازه کافی برای بازنشستگی وقت گذاشتهاید، است. بهتر است قبل از هر تصمیمی برای یک سرمایهگذاری بزرگ، از مشاوران مالی مجرب و حرفهای مشاوره بگیرید و راههای حفظ ارزش پول خود را بشناسید. ما همچنین، دوره توسعه مالی را به شما پیشنهاد میکنیم تا با اصول سرمایه گذاری آشنا شوید و بتوانید متناسب با شرایط خود بهترین تصمیمگیری را داشته باشید. در این دوره شما باید به مدت یک ماه، روزی 20 دقیقه زمان بگذارید و آموزش ببینید.
فرم شرکت در دوره توسعه مالی
برای دریافت مطالب جدید در پیج اینستاگرام و کانال تلگرام جاوید مقدم عضو شوید.
حتما نظراتتان را زیر این مطلب بنویسید.
تیم تولید محتوا
ما در تیم تولید محتوای جاوید مقدم در تلاش هستیم تا بهترین مقالات آموزشی را در زمینههای مختلف کسب و کار و بازاریابی اینترنتی و فضای دیجیتال برای شما فراهم کنیم.
چگونه به خرید و فروش در بازار صندوقهای سرمایه گذاری بپردازیم؟
در این مقاله میخواهیم در مورد استراتژیهای تجارت در بورس ETF بپردازیم تا بتوانید یک حساب کوچک برای خود بسازید. وقتی که با استراتژی درست در زمینه بورس ETF و سرمایه گذاری در آن پیش بروید، میتوانید بهترین و امنترین راه برای افزایش سرمایه خود را در بازارهای مالی بیابید.
ارزجو : بورس ETF جایگاهی برای خرید و فروش و انجام عملیات مالی سهام در حال تغییر است و از تجارت روزانه تا تجارت بر اساس نوسانات بازار را در بر میگیرد. با در نظر گرفتن ریسکی که در تجارت در بازار بورس ETF وجود دارد میتوانید از سودهای که عایدتان میشود لذت ببرید.
میخواهیم مزیتهای اضافه کردن ETF را به گزینههای اوراق قرضه بهتر است یا سهام؟ سرمایه گذاری تعاون کمی روشنتر کنیم. البته در مورد ریسکهای سرمایهگذاری در بازار ETF نیز اطلاعاتی در اختیار شما قرار خواهیم داد.
اگر با بازار ETF آشنایی ندارید و درک بالایی در مورد آن که چطور در این بازار به تجارت پرداخت میشود ندارید امیدواریم که این آموزش گام به گام بتواند به شما کمک کند.
نرخ بازار ETF ابزاری برای دنبال کردن قیمت اجناس و املاکی است که سهام آنها در بازار بورس رد و بدل میشود. تجارت در ETF هم مانند تجارت بورس سهام است. ETF برخی از بهترین جنبههای وامها و سهام مشابه را در یک جا جمع کرده است. عملکرد اکثر ETF ها و چگونگی نقل و انتقال آنها مانند سهام است. ETF ها برای هر گونه ملک و جنسی مانند سهام و املاک، اوراق بهادار ثابت یا اوراق قرضه، کالاها و پول نقد قابل دسترسی هستند.
برای مثال صندوق SPDR S&P500 ETF به اختصار SPY تحت تأثیر S&P500 است. صندوق ETF امکانی ارزانتر برای ورود به بخشی ایجاد میکند که ورود برای تجارت در آن بسیار دشوار است.
برای مثال اگر فردی بخواهد در زمینه طلا سرمایهگذاری کند میتواند متدهای زیادی را به کار ببرد. او میتواند شمشهای طلا یا سکههای طلا بخرد و یا اقدام به خرید سهام طلا کند. با این حال اینها روشهای دشوار وقت گیر و پر هزینهای هستند.
ارزانترین گزینهای که او در اختیار دارد، خریدن سهام صندوق ETF طلا مانند صندوق GLD است که نرخ بازار طلا را دنبال میکند. او میتواند با زحمت کمتر و با پرداخت بخشی از قیمت طلا در این بازار سهیم شود.
اگر اعتقاد دارید که بازار سهام نرخ صعودی دارد، میتوانید به خرید شاخص صنعتی مانند داو جونز (Dow Jones) بپردازید. میتوانید سهام ۳۰ شرکت که شاخص داو جونز را میسازند بخرید و یا فقط قراردادهای آتی میانگین داو جونز را که فوقالعاده گران است خریداری کنید.
ولی اگر میخواهید با هزینه کمتر به خریداری این سهام بپردازید میتوانید به آسانی بخشی از سهام صندوق ETF را در زمینه شاخص داو جونز مانند DIA ETF خریداری نمایید. به علت نوسانات شدید ETF، این صندوق کاندیدای مناسبی برای تجارت روزانه است. در ادامه میخواهیم به شما آموزش دهیم که چگونه با صندوق ETF به تجارت اوراق قرضه بهتر است یا سهام؟ روزانه بپردازید.
تجارت روزانه یکی از بهترین استراتژیهای کار با صندوق ETF است زیرا در این محیط نوسانات شدیدی وجود دارد. این به آن معنی است که شما میتوانید ETF های خود را در همان روزی که خریدید به فروش برسانید. بنگاههای خرید و فروش ETF زیادی وجود دارد ولی بهترین آنها فهرستی است که در زیر معرفی میکنیم:
- بنگاه SPDR S&P 500 (SPY)
- بنگاه Gold Miners ETF (GDX)
- بنگاه VIX قراردادهای کوتاهمدت آتی ETF
- بنگاه Ultra VIX قراردادهای کوتاه مدت آتی ETF (UVXY)
- بنگاه MSCI بازار ETF (EEM)
اینها ۵ تا از فعالترین بنگاههای خرید و فروش صندوق ETF در ایالات متحده هستند.
بنگاههای خرید و فروش صندوق ETF میتواند فرصتهای سوددهی کوتاه مدت را برای شما فراهم آورد. البته باید اشاره کنیم که به دست آوردن سود قابل توجه در بازار روزانه ETF کار آسانی نیست. به همین علت است که شما باید این بازی را بر اساس چند قانون به پیش ببرید.
حالا قبل از آنکه به مطالب بعدی بپردازیم بهتر است یک خودکار و کاغذ بیاورید تا در مورد این که چگونه در ETF به تجارت موفق به پردازید برایتان توضیح دهیم.
در ادامه به اینکه چطور به خرید در ETF مشغول شویم میپردازیم.
گام اول: برای تجارت روزانه ETF بنگاه صحیحی را انتخاب کنید.
صندوق SPY ETF یا SPDR S&P 500 ETF معروفترین و اولین صندوق ETF در ایالات متحده بوده است. همه به تجارت روزانه SPY علاقه دارند زیرا بزرگترین دارایی تحت مدیریت و دارای بزرگترین حجم تجارت است. SPY ETF تحت تأثیر یکی از مشهورترینها سهام در دنیا یعنی S&P500 است. این بهانه خوبی برای آن است که SPY ETF را به عنوان نماینده مناسبی برای استراتژی تجارت ETF خود در نظر بگیریم.
تصور نکنید که همه سهام مورد معامله شبیه به هم هستند زیرا اینطور نیست. اگر مطمئن نیستید که کدام یک را میخواهید مورد خرید و فروش قرار دهید، بهتر است به یک صندوق ETF مطمئن مانند SPY ETF بسنده کنید.
در ادامه به شما میگوییم که چه قوانین تجاری را باید به کار بگیرید تا بتوانید یک تجارت روزانه موفق با SPY تجربه کنید.
گام دوم: میانگین متحرک ۵۰ را در چارت ۱۵ دقیقهای به کار ببرید
میانگین متحرک ۵۰ یکی از مشهورترین شاخصهای تجارت سهام است. میانگین متحرک ۵۰، شاخص روانی است که بسیاری از تاجران حرفهای و سرمایهگذاران برای سنجش احساسات بازار از آن استفاده میکنند.
به علت اینکه بسیاری از تاجران از میانگین متحرک ۵۰ استفاده میکنند، این شاخص ربط زیادی به نوسان قیمت پیدا میکند. به همین علت است که ما از میانگین متوسط ۵۰ در ترکیب با بازپرداخت دامنه استفاده میکنیم.
حالا بهتر است ببینیم که چطور میانگین متوسط ۵۰ را با بازپرداخت دامنه ترکیب میکنیم.
گام سوم: فقط بعد از ساعت ۱۰ صبح وارد معامله شوید
میخواهیم به بهترین زمان انجام معاملات در صندوق ETF بپردازیم. هنگامی که تجارت پول هوشمند شروع میشود صبح هنگام است و معمولاً بیشترین حجم خرید و فروش در نوبت صبح اتفاق میافتد.
با تمرکز بر روی نوبت صبح دیگر مجبور نیستیم تمام روز به جداول و چارتها زل بزنیم. معمولاً زمان خرید و فروش صندوق SPDR S&P 500 از ساعت ۹ صبح شروع میشود. ولی بهتر است ۳۰ دقیقه اول بعد از شروع را صبر کنید تا ببینید که خرید و فروشها چگونه پیش میروند.
اگر میخواهید تجارت روزانه موفقی در زمینه ETF داشته باشید بهتر است از فرصتهای پیش آمده در ناپایدارترین زمان معاملات روزانه استفاده کنید.
گام چهارم: قیمت باید بالای میانگین متحرک ۵۰ نگه داشته شود و در پنج روز گذشته در سطح بالایی قرار گرفته باشد.
پس از اینکه در ۳۰ دقیقه اول به بررسی اینکه بازار چگونه پیش میرود پرداختیم باید دقت کنیم که قیمت در بالاتر از سطح میانگین متحرک ۵۰ باشد.
دوما SPDR S&P 500 ETF باید در پنج روز گذشته در سطح بالایی قرار گرفته باشد. به آسانی میتوانید ۵ روز گذشته را در چارت خود چک کنید و بالاترین قیمت میانگین خرید و فروش را در آن بیابید.
اگر قیمت در ششمین روز در نزدیکی بالاترین قیمت پنج روز گذشته قرار گرفته باشد و قیمت، بالاتر از میانگین متحرک ۵۰ باشد برای خرید SPY زمان مناسبی است.
حالا به سراغ نکته مهم بعدی میرویم که باید در هنگام تجارت روزانه ETF مورد توجه قرار دهیم و آن اینکه حد ضرر خود را باید تا کجا در نظر بگیریم.
گام پنجم: حد ضرر خود را تا ۰/۲۵ دلار پایینتر از میانگین متحرک ۵۰ در نظر بگیرید.
با این استراتژی مکانیکی تجارت روزانه، باید حد ضرر خود را تا بیست و پنج صدم دلار میانگین متحرک ۵۰ در نظر بگیرید. در صورتی که SPY پایینتر از حد میانگین متحرک ۵۰ برسد نشانه این است که، رشد شاخص ارز بسیار ضعیف است. این استراتژی تکنیکال برای تجارت روزانه بسیار مهم است.
آخرین و یکی از مهمترین موارد که باید در مورد آن دقت کنیم این است که کجا سود خود را برداشت نماییم.
گام ششم: در صورتی که SPY بالاتر از حد ۱/۰۰ دلار رسید سود خود را برداشت کنید
این برنامه تجارت تکنیکال، بر اساس تجربه ما ایجاد شده که اگر تمام موارد بالا انجام شود، احتمال اینکه SPY ETF حداقل به بالای یک دلار برسد وجود دارد. اگر تا ساعت ۴ بعد از ظهر به مقدار مورد نظر خود نرسیدید، از خرید و فروش منصرف شوید.
دیدگاه شما