چگونه با اندیکاتور استوکاستیک درست معامله کنیم ؟
اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic Oscillator) در اواخر دهه 50 برای اولین بار توسط جرج لین (George Lane) که مدیر مرکز آموزش سرمایه گذاری در واتسکا می باشد، مطرح شده است. این اندیکاتور بر پایه این نظریه بنا شده است که قیمت بسته در زمانی که قیمت سهم رشد می کند، تمایل دارد به سمت بیشترین قیمت در بازه قیمتی روز و زمانی که قیمت سهم افت می کند، به سمت کمترین قیمت در بازه قیمتی روز نزدیک شود. در این مقاله به هر آنچه که از اسیلاتور استوکاستیک نیاز است بیاموزید، می پردازیم.
فرمول محاسبه استوکاستیک
در اندیکاتور استوکاستیک از دو خط استفاده می شود که یکی را K% و دیگری را D% می نامند. خط D% اهمیت به مراتب بیشتری نسبت به خط K% دارد و اکثر سیگنال های خرید و فروش را این خط صادر می کند. برای محاسبه خط K% از رابطه زیر استفاده می کنیم :
در رابطه بالا، حرف C نشان دهنده آخرین قیمت بسته (Latest Close) می باشد که البته باید توجه داشته باشید که قیمت بسته با قیمت پایانی تفاوت دارد. L14 کمترین قیمت پایین (Lowest Low) در 14 دوره گذشته و به همین ترتیب H14 نیز بیشترین قیمت بالا (Highest High) در 14 دوره گذشته می باشد. توجه داشته باشید که 14 دوره می تواند 14 روز، 14 هفته و یا 14 ماه باشد. هر چند که عدد 14 یکی از رایج ترین اعداد برای این اسیلاتور می باشد اما امکان استفاده از اعداد دیگر مانند 5، 21 و … برای دوره زمانی این اندیکاتور وجود دارد.
قیمت پایین در واقع همان حداقل قیمت بازه روز و قیمت بالا حداکثر قیمت بازه روز می باشد. بازه روز محدوده قیمتی را که یک سهم در یک روز مشخص معامله می شود را مشخص می کند. قیمت باز اولین قیمتی می باشد که در هر روز، سهم با آن قیمت معامله می شود. قیمت بسته نیز همان قیمت آخرین معامله است.
این فرمول، محدوده ای را که در آن قیمت بسته در ارتباط با حدود کلی قیمت می باشد، به صورت درصدی از 0 تا 100 مشخص می کند. اعداد بیشتر از 80 حاکی از این موضوع می باشند که قیمت بسته در نزدیکی حداکثر قیمت بازه قیمتی روز می باشد و اعداد کمتر از 20 نشان دهنده نزدیک بودن قیمت بسته به حداقل قیمت بازه قیمتی روز می باشد.
در ادامه قصد داریم با یک مثال کاربردی برای روز شنبه مورخ 22 دی ماه سال 97 به محاسبه عدد K% برای نماد وبملت بپردازیم. آخرین قیمت بسته همان قیمت آخرین معامله در روز شنبه مورخ 22 دی ماه می باشد که در شکل 1 با خط آبی رنگ مشخص شده است و برابر 2549 ریال می باشد. بیشترین قیمت بالا 2817 ریال می باشد که با رنگ سبز مشخص شده است. همچنین کمترین قیمت پایین 2215 ریال است که با رنگ قرمز مشخص شده است. بنابراین برای محاسبه عدد K% داریم :
شکل 1- اطلاعات قیمتی نماد وبملت
خط D% به صورت رایج میانگین متحرک 3 دوره خط K% می باشد که البته امکان در نظر گرفتن دوره های زمانی دیگر مانند 5، 7 و … نیز وجود دارد. با کمک این رابطه نوعی از اسیلاتور استوکاستیک به دست می آید که به استوکاستیک سریع (Fast Stochastics) معروف می باشد. با قرار دادن حالت دیگری از سه میانگین متحرک D%، حالت ملایم تری به دست می آید که به آن استوکاستیک آرام (Slow Stochastics) گفته می شود. بیشتر معامله گران از استوکاستیک آرام یا آهسته استفاده می کنند به این علت که از سایر حالات قابل اعتمادتر است. استوکاستیک صاف از سه میانگین متحرک استفاده می کند. استوکاستیک سریع از دو میانگین متحرک اول و استوکاستیک ارام یا آهسته از دو میانگین متحرک دوم استفاده می کند.
سیگنال های خرید و فروش با استفاده از اسیلاتور استوکاستیک
دو خط K% و D% بین اعداد 0 تا 100 در محدوده عمودی نوسان می کنند. خط K% خط سریع تر می باشد و خط D% با سرعت کمتری حرکت می کند. زمانی که خط K% خط D% را در محدوده بالای 80 درصد به سمت پایین قطع کند، سیگنال فروش می باشد و در صورتی که خط K% خط D% را در محدوده پایین 20 درصد به سمت بالا قطع کند، سیگنال خرید می باشد.
در شکل 2 نمودار قیمت نماد ولیز به همراه اندیکاتور استوکاستیک آورده شده است. برای اندیکاتور استوکاستیک از دوره 21 روزه و میانگین متحرک 14 روزه استفاده شده است. خط آبی رنگ در این اندیکاتور خط K% و خط قرمز رنگ خط D% می باشد که البته در نرم افزارهای مختلف تحلیل تکنیکال این دو خط با رنگ های متفاوتی نشان داده می شوند. در محل فلش سبز رنگ در مرز اشباع فروش، خط آبی رنگ خط قرمز رنگ را به سمت بالا قطع کرده است که سیگنال خرید می باشد و در محل فلش قرمز رنگ در اندیکاتور Stochastic ، خظ آبی رنگ خط قرمز رنگ را به سمت پایین قطع کرده است که سیگنال فروش می باشد. باید توجه داشته باشید که از اندیکاتورهای تاخیری از جمله اندیکاتور استوکاستیک باید در بازارهای روند دار استفاده کرد. همان طور که در این شکل مشخص است در ناحیه آبی رنگ، نمودار قیمت روند ندارد و به صورت نوسانی یا رنج می باشد که در چنین شرایطی نباید از اندیکاتورهای تاخیری استفاده کرد و باید از اندیکاتورهای پیشرو استفاده کرد.
شکل 2- سیگنال های خرید و فروش با استفاده از اسیلاتور استوکاستیک در نماد ولیز
واگرایی در استوکاستیک
مطابق شکل 3 واگرایی منفی زمانی رخ می دهد که خط D% بالاتر از عدد 80 باشد و دو قله بسازد که قله دوم مقدار کمتری نسبت به قله اول داشته باشد در حالی که نمودار قیمت بین این دو قله روند صعودی دارد. همچنین واگرایی مثبت زمانی به وقوع می پیوندد که خط D% کمتر از عدد 20 باشد و اسیلاتور استوکاستیک دو حفره بسازد که حفره دوم بالاتر از حفره اول باشد اما در همین فاصله در نمودار قیمت، شاهد ادامه روند نزولی باشیم. پس از وقوع واگرایی منفی قیمت سهم افت می کند و همچنین پس از وقوع واگرایی مثبت قیمت سهم افزایش می یابد. با فرض اینکه واگرایی به وقوع بپیوندد، اخطار واقعی خرید و یا فروش زمانی صادر می شود که خط سریع تر K% با خط D% برخورد کند و آن را قطع کند.
شکل 3- واگرایی مثبت و منفی در اسیلاتور استوکاستیک در نماد ثاباد
اسیلاتور استوکاستیک می تواند روی نمودارهای هفتگی و ماهیانه نیز برای کار در بازه های زمانی طولانی تر به کار رود. همچنین این اسیلاتور می تواند برای خرید و فروش های کوتاه مدت نیز کارایی مناسبی داشته باشد.
در شکل 4 نمودار هفتگی نماد ثاباد همراه با اسیلاتور استوکاستیک با دوره زمانی 14 هفته ای و میانگین متحرک 3 هفته ای آورده شده است. به نواحی اشباع خرید و فروش در این اسیلاتور توجه کنید. در این نواحی، اسیلاتور استوکاستیک کارایی خیلی خوبی از خود به نمایش گذاشته است و سیگنال های خرید و فروش را به خوبی صادر کرده است.
شکل 4- اندیکاتور Stochastic با دوره زمانی 14 هفته ای و میانگین متحرک 3 هفته ای در نماد ثاباد
ترکیب اندیکاتورهای استوکاستیک روزانه و هفتگی یکی دیگر از روش های معاملاتی می باشد. با اندیکاتور استوکاستیک هفتگی می توان جهت بازار را در هفته پیش رو مشخص کرد و با اندیکاتور Stochastic روزانه می توان خرید و فروش روزانه را انجام داد.
ترکیب اندیکاتور استوکاستیک با اندیکاتور RSI
در شکل 5 از هر دو اندیکاتور RSI و استوکاستیک 14 هفته ای برای نماد ثاباد به طور همزمان استفاده شده است. RSI نسبت به استوکاستیک نوسان کمتری دارد و کمتر به نواحی اشباع خرید و اشباع فروش می رسد. بهترین اخطار زمانی رخ می دهد که هر دو اسیلاتور سیگنال خرید و یا فروش صادر کنند.
اندیکاتور مکدی ( MACD ) چیست و چگونه از آن استفاده کنیم ؟
اندیکاتور مکدی MACD یا میانگین متحرک همگرایی واگرایی (به انگلیسی Moving Average Convergence Divergence) یک اندیکاتور مومنتوم تعقیبگر روند (trend-following momentum indicator) است که رابطه بین دو میانگین متحرک (moving average) را در نمودار قیمت نشان میدهد.
این اندیکاتور در اواخر سال ۱۹۷۰ توسط جرالد اپل توسعه یافت، وی به دنبال آن بود که از میانگین متحرک (moving average) استفاده کند تا بتواند حرکت یک دارایی به روند صعودی یا نزولی را تشخیص دهد. در واقع این اندیکاتور برای پیش بینی آینده استفاده نمی شود بلکه حرکت فعلی دارایی را مشخص می کند. چنانچه از نام میانگین متحرک مشخص است، میانگینهایی که با این اندیکاتور محاسبه می شوند با بسته شدن کندل جدید تغییر میکنند، به همین دلیل به این اندیکاتور میانگین متحرک میگویند. البته باید به این نکته اشاره کرد که با بسته شدن کندل های جدید، کندل های قدیمی دیگر مورد استفاده قرار نمیگیرند.
مکدی از تفریق میانگین متحرک نمایی ۲۶ دورهای از میانگین متحرک نمایی ۱۲ دورهای به دست میآید.نتیجه این محاسبه خط MACD است.
سپس، یک میانگین متحرک نمایی ۹ روزه از MACD، که خط سیگنال (signal line) نامیده میشود، روی خط اندیکاتور مکدی MACD کشیده میشود که میتواند صادرکننده سیگنالهای خرید و فروش باشد.
معاملهگران معمولا اوراق بهادار یا ارزهای دیجیتال را هنگامی خریداری میکنند که MACD از خط سیگنال خود عبور کرده و بالاتر رفته باشد و اوراق بهادار را هنگامی میفروشند (یا Short میکنند) که اندیکاتور مکدی MACD از خط سیگنال عبور کرده و پایینتر رفته باشد.
اندیکاتورهای مکدی را میتوان به طرق مختلف تفسیر کرد اما رایجترین روش شامل تقاطعها، واگراییها، و افزایش/کاهشهای سریع قیمت است.
جهت توضیح در مورد اندیکاتور همگرایی/واگرایی میانگین متحرک (MACD) بهتر است ابتدا به توضیح مختصری در مورد میانگین متحرک، میانگین متحرک ساده (SMA) و میانگین متحرک نمایی (EMA) بپردازیم:
میانگین متحرک
میانگین متحرک در واقع یک خط ساده است که ارزش میانگین داده های پیشین در یک دوره مشخص از قبل تعریف شده را معین می کند. این اندیکاتور شامل دو نوع مختلف است که عبارتند از: میانگین متحرک ساده (SMA) و میانگین متحرک نمایی (EMA).
میانگین متحرک ساده (SMA)
میانگین متحرک ساده از محاسبه میانگین قیمت در یک بازه زمانی خاص به دست میآید. معمولاً از قیمت بسته شدن بازار برای محاسبه میانگین استفاده میشود. این اندیکاتور ارزش یکسانی به تمام دادههای پیشین اختصاص میدهد. اندیکاتور میانگین ساده کند می باشد و حتی نسبت به بازار هم تاخیر دارد. میانگین متحرک ساده (SMA) نشان دهنده یک نمودار هموار است که بیشتر اشتباهات را از بین می برد.
میانگین متحرک نمایی (EMA)
میانگین متحرک نمایی تمرکز بر روی جدیدترین اطلاعات دارد و بیشترین اهمیت را به داده های اخیر می دهد. میانگین متحرک نمایی (EMA) سریعتر است و به نوسانات اخیر قیمت واکنش و حساسیت بیشتری دارد. میانگین متحرک نمایی (EMA) بسیار سریع است و تمام نوسانات اخیر را به خوبی نشان می دهد.
فرمول اندیکاتور مکدی MACD
مکدی به این روش محاسبه میشود:
میانگین متحرک نمایی ۲۶ دورهای – میانگین متحرک نمایی ۱۲ دورهای = MACD
مکدی توسط تفریق میانگین متحرک نمایی بلند مدت (۲۶ دورهای) از میانگین متحرک نمایی کوتاهمدت (۱۲ دورهای) به دست میآید.منظور ما از ۱۲ یا ۲۶ دورهای، ۱۲ روز یا ۲۶ روز، ۱۲ یا ۲۶ هفته یا مثلا ۱۲ یا ۲۶ ساعتی است.تنظیمات بازههای زمانی، روی نرمافزارهای تحلیل تکنیکال قابل تغییر هستند.
نکات کلیدی:
- MACD با تفریق میانگین متحرک نمایی ۲۶ دورهای از میانگین متحرک نمایی ۱۲ دورهای محاسبه میشود.
- هنگامی که MACD از خط سیگنال خود عبور کرده و بالاتر میرود یا پایینتر می آید، در واقع سیگنالهای تکنیکال تولید میکند.
- سرعت تقاطعها (قطع کردن نیز به عنوان سیگنالی از اینکه بازار در موقعیت بیش خرید (overbought) یا بیش فروش (oversold) قرار گرفته است در نظر گرفته میشود.
- MACD کمک میکند تا معاملهگران بتوانند تشخیص دهند که آیا حرکات صعودی در بازار در حال قوت گرفتن هستند یا حرکات نزولی.
درک بهتر اندیکاتور مکدی MACD
هنگامی که میانگین متحرک نمایی (آبی) ۱۲ دورهای بالاتر از میانگین متحرک نمایی (قرمز) ۲۶ دورهای قرار گیرد، مقدار مکدی مثبت و هنگامی که میانگین متحرک نمایی ۱۲ دورهای پایینتر از میانگین متحرک نمایی ۲۶ دورهای قرار گیرد، مقدار مکدی منفی میشود.
هر قدر فاصله مکدی از خط مبنای خود (Baseline) بالاتر یا پایینتر باشد، نشاندهنده زیاد شدن فاصله بین دو میانگین متحرک نمایی است.
در نمودار زیر، میتوانید ببینید چگونه دو میانگین متحرک نمایی اعمال شده در نمودار قیمت با خط مکدی (آبی) که از بالا یا پایین خط مبنا (خط تیرههای قرمز رنگ) عبور میکند مطابقت دارند.
مکدی اغلب با یک هیستوگرام (در نمودار زیر مشاهده میکنید) نشان داده میشود که فاصله بین مکدی و خط سیگنال آن را در قالب میلهها نشان میدهد.
اگر مکدی بالای خط سیگنال باشد، هیستوگرام بالاتر از خط مبنای مکدی خواهد بود. و اگر مکدی پایین خط سیگنال باشد، هیستوگرام پایینتر از خط مبنا خواهد بود. معاملهگران از هیستوگرام مکدی برای تعیین زمان بالا بودن مومنتوم صعودی یا نزولی استفاده میکنند.
اندیکاتور مکدی MACD در مقایسه با شاخص قدرت نسبی (RSI)
هدف شاخص قدرت نسبی (RSI) ایجاد سیگنال به هنگام فراهم شدن شرایط بیشخرید (overbought) یا بیشفروش (oversold) با توجه به قیمتهای اخیر بازار است.
شاخص قدرت نسبی (RSI) اسیلاتوری است که سود و زیان قیمت میانگین را در طول یک بازه زمانی مشخص محاسبه میکند. بازه زمانی RSI بطور پیش فرض ۱۴ دورهای است و مقدار RSI بین صفر تا ۱۰۰ نوسان میکند.
MACD رابطه بین دو میانگین متحرک نمایی را محاسبه میکند، درحالیکه شاخص مقاومت نسبی تغییر قیمت را در رابطه با بالاترین و پایینترین قیمتهای اخیر اندازهگیری میکند. تحلیلگران از این دو اندیکاتور اغلب همراه با یکدیگر استفاده میکنند تا تصویر تکنیکال کاملتری از بازار داشته باشند.
این اندیکاتورها هر دو مومنتوم (اندازه حرکت) بازار را اندازهگیری میکنند، اما از آنجا که هر کدام فاکتورهای مختلفی را اندازهگیری میکنند، گاهی علائم متضادی ارائه میدهند.
به عنوان مثال، شاخص مقاومت نسبی ممکن است در یک دوره زمانی پایدار بالاتر از ۷۰ قرار گیرد، به این معنا که بازار با توجه به قیمتهای اخیر بیش از حد به سمت خرید کشیده شده است، درحالیکه MACD نشان میدهد بازار هنوز در حال افزایش مومنتوم خرید است.
هر اندیکاتور ممکن است با نمایش یک واگرایی از قیمت سیگنالی برای یک تغییر روند پیش رو ایجاد کند. واگرایی یعنی قیمت به افزایش خود ادامه میدهد درحالیکه اندیکاتور بازگشت کرده و پایین میآید، و یا بالعکس.
محدودیتهای اندیکاتور مکدی MACD
یکی از اصلیترین مشکلات واگرایی این است که بسیاری اوقات سیگنالی برای روند معکوس احتمالی ایجاد میکند اما در عمل روند معکوس نمیشود.
مشکل دیگر این است که واگرایی، نمیتواند معکوسشدن تمام روندها را پیش بینی کند. به عبارت دیگر، این اندیکاتور سیگنالهای زیادی از معکوسشدن روند اعلام میکند ولی این اتفاق نمیافتد اما از پیشبینی برخی روندهای معکوس واقعی باز میماند.
واگرایی مثبت کاذب (false positive divergence) هنگامی اتفاق میافتد که قیمت یک دارایی در محدوده رنج (روند خنثی) حرکت کند، بطور مثال بعد از یک روند در یک الگوی مثلث (triangle pattern).
کند شدن مومنتوم قیمت (حرکات قیمت در محدوده رنج یا کند شدن روند) باعث میشود، حتی در صورت عدم وجود یک روند معکوس حقیقی، اندیکاتور مکدی MACD از بالاترین حد خود فاصله گرفته و به سمت خطوط صفر متمایل شود.
مثالی از تقاطعها در اندیکاتور مکدی
همانطور که در نمودار زیر نشان داده شده است، هنگامی که MACD از خط سیگنال پایینتر میرود سیگنالی بازار نزولی ایجاد میکند که به منزله زمان مناسب برای فروش است.
در مقابل، هنگامی که اندیکاتور مکدی MACD بالاتر از خط سیگنال میرود، اندیکاتور سیگنالی بازار صعودی صادر میکند مبنی بر اینکه احتمالا دارایی موردنظر قرار است افزایش قیمتی به سمت بالا داشته باشد.
برخی معاملهگران برای کاهش احتمال فریب خوردن و ورود زودهنگام به موقعیت معاملاتی، منتظر ایجاد تقاطعی تائید شده بالای خط سیگنال میمانند.
تقاطعها هنگامی که مطابق با روند غالب باشند قابل اطمینانتر هستند.
اگر MACD پس از یک اصلاحیه کوتاه در طول روند صعودی طولانیمدت از خط سیگنال خود عبور کرده و بالاتر برود میتواند تائیدی قابل اطمینان بر شکلگیری یک روند صعودی در بازار باشد.
اگر در یک روند نزولی بلندمدتتر، در نتیجه یک رشد مختصری قیمت، اندیکاتور مکدی MACD از خط سیگنال خود پایینتر بیاید، معاملهگران باید آن را تائیدی بر وجود بازار نزولی در نظر بگیرند.
مثالی برای واگرایی در اندیکاتور مکدی MACD
واگراییها به شرایطی از بازار گفته میشود که تضادی آشکار بین قیمت و ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال ایجاد شده و نشاندهنده چرخشهای کوچک و بزرگ بازار، در آینده است. این وضعیت بیانگر ضعف روند بوده و از قریبالوقوع بودن تغییر روند حکایت دارد.
بهبیاندیگر واگرایی به معنی ضعف یک روند بوده و زمانی مشاهده میشود که قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند.
واگرایی مثبت و صعودی به این شکل است:
واگرایی منفی و نزولی به این شکل است:
واگرایی در مکدی هنگامی رخ میدهد که مکدی مقادیر بالا و پایینی شکل دهد که از مقادیر بالا و پایینهای متناظر روی نمودار قیمت فاصله بگیرند.
واگرایی صعودی هنگامی رخ میدهد که مکدی دو مقدار پایین در حال رشد شکل دهد که با دو مقدار پایین در حال افت روی نمودار قیمت متناظر باشند.
این شرایط، در زمانیکه روند بلندمدت هنوز مثبت است، یک سیگنال صعودی معتبر محسوب میشود. برخی معاملهگران حتی وقتی روند طولانیمدت منفی است به دنبال واگراییهای صعودی هستند زیرا با وجود اینکه این تکنیک از اعتبار کمتری برخوردار است میتواند نشاندهنده تغییر در روند باشد.
هنگامی که اندیکاتور مکدی MACD مجموعهای از ۲ سقف کاهشی شکل میدهد که با دو مقدار بالای در حال صعود روی نمودار قیمت متناظر هستند، یک واگرایی نزولی شکل گرفته است.
یک واگرایی نزولی که در طول روند نزولی طولانی مدت شکل میگیرد تائیدی بر احتمال ادامهدار بودن روند نزولی است.
برخی معاملهگران در طول روندهای صعودی طولانیمدت به دنبال واگراییهای نزولی هستند زیرا میتوانند سیگنال ضعف در روند را را در اندیکاتور مکدی MACD مشاهده کنند. با این حال، این مسئله به اندازه یک واگرایی نزولی در طول یک روند نزولی قابل اعتماد نیست.
مثالی از افت یا صعود سریع
افت یا صعود سریع مکدی (فاصله گرفتن میانگین متحرک کوتاهمدتتر از میانگین متحرک بلندمدتتر) نشاندهنده وجود وضعیت بیشخرید یا بیشفروش در قیمت اوراق بهادار است که به سرعت به سطوح نرمال بازخواهد گشت.
معامله گران اغلب این تحلیل را با شاخص قدرت نسبی یا سایر اندیکاتورهای تکنیکال ترکیب میکنند تا شرایط بیش خرید یا بیش فروش را تائید کنند.
برای سرمایهگذاران، استفاده از هیستوگرام مکدی مانند استفاده از خود اندیکاتور مکدی MACD چندان غیرمعمول نیست.
تقاطعهای مثبت یا منفی، واگراییها، و فراز و فرودهای سریع را نیز میتوان روی هیستوگرام مشخص کرد. نیاز است سرمایهگذاران پیش از تصمیمگیری در مورد صلاحیت مکدی یا هیستوگرام آن در یک موقعیت مشخص تجربه کافی به دست آورده باشند زیرا بین سیگنالهای این دو اختلاف زمانی وجود دارد.
اندیکاتور MFI چیست؟
در ابتدا باید بدانید که اندیکاتور MFI مخفف کلمه Money Flow Index است. به طور کلی معنی این عبارت شاخص جریان و یا شاخص گردش نقدینگی است. MFI را میتوان یک اسیلاتور در نظر گرفت که با استفاده از حجم معاملات و قیمت ساخته و در بیشتر اوقات هم به عنوان RSI وزن داده میشود. در واقع باید بدانید که این اندیکاتور از خانواده نوسانگرها به حساب میآید. به خروج نقدینگی یا حتی جریان ورود را به حالت یک شاخص در بازار نشان میدهد. در ادامه این مقاله با ما همراه باشید تا اطلاعات بیشتری بدست آورید.
بررسی ورود و خروج نقدینگی در بازار
حال می خواهیم بدانیم که بررسی ورود و خروج نقدینگی در بازار چه اهمیت و ارزشی دارد؟ باید بدانید که یک نوع تئوری اقتصادی حجم پول در بازار وجود دارد که طبق این تئوری هر زمان که حجم پول در بازار بیشتر شود، قدرت خرید هم افزایش پیدا می کند. این موضوع نشان میدهد که با افزایش پول و ورود نقدینگی دیگر فروشندگان تمایلی به عرضه سهام خود با قیمت پایین ندارند. جالب است بدانید که در واقع همین افزایش تقاضا در بازار و عدم فروش سهمها با قیمت پایین باعث افزایش قیمتها میشوند.
البته باید بدانید که عکس این موضوع هم کاملاً وجود دارد. از زمانی که نقدینگی از بازار خارج میشود در پی آن تقاضا هم به همان میزان کمتر میشود و این موضوع باعث میشود تا قیمت سهمها کاهش پیدا کند. در ادامه میخواهیم این تئوری را در بازارهای سرمایه بررسی کنیم. تا به اینجا متوجه شدهایم که خروج پول از بازار میتواند باعث کاهش قیمتها و ورود پول هم باعث افزایش قیمتها شود. در ادامه این مقاله با ما همراه باشید تا اطلاعات در مورد اندیکاتور MFI به شما بدهیم. قطعاً با مطالعه این مقاله اطلاعات خوب و جامعی در این رابطه بدست می آورید.
بررسی جامع اندیکاتور امافآی
جالب است بدانید که این اندیکاتور هم به اندیکاتور RSI شباهت دارد و تفاوتی که در بین این دو اندیکاتور وجود دارد، در ارتباط با محاسبه آنها در استفاده از حجم در فرمول آن است. در واقع به این صورت است که در اندیکاتور RSI زمانی که اعداد به بالای مرز 70 قرار می گیرند اشباع خرید و زمانیکه اندیکاتور به زیر مرز ۳۰ قرار می گیرد اشباع فروش اتفاق میافتد. در مورد اندیکاتور MFI به این صورت است که زمانی که اندیکاتور به اعداد بالای ۸۰ برسد اشباع خرید و زمانی که به عدد ۲۰ یا زیر آن برسد اشباع فروش به وجود می آید. در ادامه میخواهیم بدانیم که کاربرد اندیکاتور MFI چیست و برای چه مواقعی از آن استفاده می شود؟ با ما همراه باشید تا اطلاعات دقیقی بدست آورید.
نگاهی به کاربرد اندیکاتور MFI
با توجه به توضیحاتی که در قسمت بالاتر به شما داده ایم متوجه می شویم که با اندیکاتور MFI می توان ناحیههای اشباع خرید و حتی اشباع فروش را به خوبی متوجه شد. اگر با اندیکاتور MFI به خوبی آشنا شوید در واقع سیگنال خاصی از این اندیکاتور ها به دست خواهید آورد.
اگر به تصاویر مربوط به این نوع اندیکاتور ها توجه داشته باشید به طور واضح مشخص میشود زمانی که اندیکاتور از ناحیه اشباع خود خارج می شود، روند سهم هم تغییر می کند. در واقع برای تحلیل اندیکاتور MFI میتوان از خط روند استفاده کرد. شما باید برای این اندیکاتور خط روند بکشید و از زمانی که در ناحیههایی این خط روندها شکسته میشوند باید خیلی سریع و راحت سیگنال ورود و خروج از سهم را بگیرید. حتما برای شما هم سوال است که چگونه میتوان این خط روندها را ترسیم کرد؟ یا حتی چگونه می توان از ترسیم خط روندهای اندیکاتور MFI در کنار تحلیل تکنیکال استفاده کرد؟ در واقع باید بدانید که استفاده از ترسیم این خط روندها در کنار تحلیل تکنیکال به شما کمک میکند که بتوانید بهترین تصمیمها را در ناحیه ورود و خروج از سهم بگیرید.
از دیگر کاربردهای اندیکاتور امافآی میتوان به واگرایی مثبت و منفی در سهام استفاده کرد برای مثال گاهی واگرایی مثبت اندیکاتور MFI در یک سهم باعث رشد قیمت آن سهم میشود. در ادامه میخواهیم به چگونگی محاسبه اندیکاتور MFI بپردازیم.
فرمول محاسبه
در ادامه این مقاله میخواهیم به آموزش محاسبه اندیکاتور MFI بپردازیم که چگونه میتوان از آن استفاده کرد و تعداد مشخص را بدست آورد؟ به طور کلی باید بدانید که دانستن فرمول محاسبه اندیکاتور ها در یادگیری این اندیکاتور ها خیلی هم اهمیت ندارد اما بعضی از افراد تمایل دارند به طور دقیق و کامل نحوه محاسبه اندیکاتور ها را فرا بگیرند. همانطور که قبلا هم توضیح داده ایم، اندیکاتور MFI بسیار شبیه به اندیکاتور RSI است و تفاوت اصلی آنها در حجم معاملات است. بسیاری از از تحلیلگران معتقدند هستند که اندیکاتور MFI دقیقاً همان اندیکاتور RSI است. توجه داشته باشید که محاسبات اندیکاتور MFI بسیار راحت و آسان است.
نحوه محاسبه اندیکاتور MFI به این صورت است که در مرحله اول قیمت بسته با توجه به بیشترین و کمترین قیمت جمع میشود و عدد به دست آمده هم بر ۳ تقسیم میشود؛ به این عدد که در این محاسبات به دست میآید قیمت تاپیکالی گفته میشود.
در مرحله دوم هم جریان نقدینگی مورد محاسبه قرار میگیرد. توجه داشته باشید که این جریان به سه دسته جریان مثبت و جریان منفی و جریان خنثی تقسیمبندی میشود. در ادامه هر کدام از این جریان ها را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار میدهیم تا با مفهوم کلی آنها آشنا شوید.
آشنایی با جریان نقدینگی مثبت
هنگامی که قیمت تاپیکالی یک سهم از قیمت روز گذشته همان سهم بالاتر باشد، در این حالت جریان نقدینگی را مثبت میگویند.
آشنایی با جریان نقدینگی منفی
هنگامی که قیمت تاپیکالی یک سهم از قیمت روز گذشته همان سن پایین تر و یا کمتر باشد در این حالت جریان نقدینگی را منفی مینامند.
آشنایی با جریان نقدینگی خنثی
هنگامی که قیمت تاپیکالی یک سهم نسبت به قیمت روز گذشته همان سهم هیچ گونه تغییری نداشته باشد در این حالت این وضعیت را جریان نقدینگی خنثی مینامند. در ادامه سعی داریم به بررسی موضوع نحوه محاسبه جریان نقدینیگ و نحوه محاسبه جریان نسبت نقدینگی بپردازیم.
نحوه محاسبه جریان نقدینگی و نسبت آن
در مراحل بعدی برای به دست آوردن جریان نقدینگی ابتدا باید قیمت تاپیکالی را بر حجم ضرب کرد در قسمت بعدی باید به سراغ نحوه محاسبه نسبت نقدینگی برویم که در این صورت از تقسیم جریان نقدینگی مثبت بر جریان نقدینگی منفی به دست میآید.
با توجه به توضیحاتی که دادهایم، تمامی دادههای مورد نیاز برای محاسبه MFI را در دست داریم. در این صورت به راحتی میتوانیم جریان نقدینگی را بر اساس فرمول به دست آوریم. البته حتما شما هم شنیدهاید که تحلیلگران تکنیکال نیاز به انجام محاسبه MFI ندارند و تنها به علت آموزش و درک بهتر این موضوعات و نحوه محاسبه آن آموزش داده میشود. ادامه این مقاله سعی داریم اطلاعاتی در مورد سیگنال اندیکاتور MFI را به شما ارائه دهیم.
تحلیل سیگنال اندیکاتور MFI
همانطور که متوجه شدهایم، اندیکاتور MFI شباهت بسیار زیادی به اندیکاتور RSI دارد؛ امافآی هم مانند اندیکاتور RSI در محدوده ۰ تا ۱۰۰ نوسانات خود را برقرار میکند. اگر بخواهیم به سطح های پر اهمیت در این اندیکاتور اشاره کنیم، باید به سطوح ۲۰ و ۸۰ بپردازیم. در واقع ناحیه ۸۰ هم ناحیه اشباع ورود نقدینگی است و ناحیه زیر ۳۰ هم همان ناحیه خروج نقدینگی به حساب می آید. در ادامه بهتر است اطلاعاتی در موردسیگنال فروش و سیگنال خرید اندیکاتور MFI به شما بدهیم.
بررسی سیگنال فروش اندیکاتور MFI
قسمت های اولیه این مقاله در مورد سیگنال فروش اندیکاتور MFI به صورت مختصر توضیح داده ایم. زمانی که شاخص نمودار MFIرشد خود را شروع کند از سطح ۸۰ وارد ناحیه اشباع ورود نقدینگی خواهد شد . در این حالت مشخص است که جریان نقدی پول وارد بازار شده است.
با گذشت زمان قیمتها بالا میرود در نتیجه عرضهکنندگان انگیزه میگیرند و بعد از مدتی افزایش فروش و خروج نقدینگی از بازار به وجود می آید. شما به عنوان یک تحلیلگر باید با نشانههای فروش آشنا باشید. زمانی نشانهها پررنگتر میشوند که نمودار MFI از ناحیه اشباع ورود نقدینگی خارج شود. در این حالت این نمودار سطح ۸۰ را از بالا به پایین می شکند. این موضوع نشان میدهد که با توجه به خروج نقدینگی به احتمال زیاد قیمت سهم افت میکند.
بررسی سیگنال خرید اندیکاتور MFI
در واقع فروش های پی در پی همراه با خروج نقدینگی از بازار باعث کاهش قیمت سهمها میشوند. در نتیجه با توجه به افزایش ارزندگی و افت قیمتها باز هم در بین سرمایهداران انگیزه خرید به وجود میآید و با گذشت زمان شاهد ورود نقدینگی در بازار خواهیم بود. همین موضوع باعث میشود که نمودار MFI حرکت خود را شروع کند و از ناحیه خروج نقدینگی به حالت عادی خود بازگردد. در این چطور با دو اندیکاتور سیگنال بگیریم؟ بین میخواهیم بدانیم که چه زمانی سیگنال خرید به وجود میآید؟ هر زمان که سطح ۲۰ به واسطه خط MFI از پایین به بالا شکسته شود، در واقع سیگنال خرید بوجود آمده است از موقعیت استفاده کنید و خرید خود را انجام دهید.
شناخت واگرایی و همگرایی در MFI
امکان بررسی ضعف در روند یکی از ویژگیهای شاخص و مثبت اندیکاتور MFI به حساب می آید. جالب است بدانید که این نوع اندیکاتور در تشخیص واگراییها در کف و حتی در قلهها دارای دقت بسیار بالایی است. همانطور که میدانید بررسی واگرایی در اندیکاتورها دارای اهمیت بسیار زیادی است و در نتیجه در زمینه تشخیص قدرت روند MFI میتواند کمک شایانی کند.
تا چه میزان می توان به اندیکاتور امافآی اعتماد کرد؟
در واقع باید بدانید که تحلیلهای بسیار زیادی در بازار های مالی وجود دارند که می توانند راه را برای شما هموارتر کنند. همه ما میدانیم که تمامی بازار های مالی علاوه بر کسب سود دارای ریسک هایی هم هستند و در واقع با دانستن این موضوع وارد بازارهای سرمایه می شویم. همانطور که توضیح داده ایم بهتر است برای سیگنال خرید و فروش یک سهم چندین تحلیل را مد نظر بگیریم تا درصد موفقیت خود را افزایش دهیم. اما به طور کلی باید بدانید که هیچ کدام از این تحلیل ها در بازار سرمایه به صورت صددرصد نیستند.
در مورد اندیکاتور MFI هم همین موضوع صدق می کند. این اندیکاتور تنها به شما کمک می کند تا استراتژیهای بهتری در تصمیمات خود داشته باشید. قطعا افرادی که دارای علم و آگاهی در زمینه بازارهای مالی و تحلیلات آنها هستند، بسیار موفق تر از افرادی عمل می کنند که تنها با شانس و بدون هیچگونه علمی وارد این بازار میشوند. در نتیجه شما قبل از سرمایه گذاری در بازارهایی مانند بازار بورس، بازار ارز دیجیتال، بازار فارکس و … بهتر است ابتدا به دنبال آموزش و یادگیری در این زمینه ها باشید.
چگونگی آموزش اندیکاتور MFI
برای آموزش MFI راه و روشهای بسیار مختلفی وجود دارد که میتوانید آنها را مورد بررسی قرار دهید. مطالعه موضوعی است که هیچوقت نباید از آن به دور باشید. در وقت های اضافه خود سعی کنید کتابهای مناسبی را تهیه کنید و به بررسی این مباحث بپردازید. در ادامه با ما همراه باشید تا به بررسی چندین راه و روش برای آموزش و یادگیری اندیکاتور MFI بپردازیم.
مطالعه کتابهای مختلف
در واقع یکی از این راه و روش ها مطالعه کتابهای مرتبط با موضوع اندیکاتور MFI است که بسیاری از تحلیل گران بزرگ آنها را نوشتهاند. همانطور که گفتهایم، کتابهای بسیار زیادی وجود دارند اما نباید به سراغ هر کتابی بروید. زیرا در برخی از کتابها تنها اطلاعات اشتباه قید شده است. برخی از کتابها هم به صورت بسیار پیچیده و دشوار این موضوعات را مورد بررسی قرار داده٬اند که شما با مطالعه آنها تنها سردرگم خواهید شد.
حتی ممکن است از این مباحث هم زده شوید و یادگیری را کنار بگذارید. به همین علت توصیه می شود که تنها به سراغ کتابهای معتبر و ارزشمند بروید که نکات را به ساده ترین روش ممکن برای شما نوشته باشد. در ادامه این مقاله اطلاعاتی بیشتری در مورد کلاسهای حضوری و غیر حضوری (آنلاین) به شما می دهیم.
کلاسهای آنلاین و حضوری
برخی از افراد تمایل دارند که استادی را برای خود انتخاب کنند تا به صورت حضوری آموزش ببینند. اما همانطور که می دانید امروزه تمامی کارها به صورت آنلاین انجام می شود. مبحث یادگیری هم به صورت آنلاین به بهترین شیوه ممکن انجام میشود و شما میتوانید به این صورت تحلیل های مختلف را به بهترین شکل ممکن آموزش ببینید. در واقع بسیاری از استادان بزرگ فیلم های آموزشی خود را در رسانهها منتشر کرده اند. البته برخی از این فیلم های آموزشی را باید خریداری کنید. اگر شما به تازگی وارد آموزش تحلیل های مختلف بازار سرمایه شده اید ابتدا می توانید از فیلم های آموزشی رایگان که وجود دارند بهره مند شوید.
مشورت با افراد با تجربه
اگر در اطراف شما افراد باتجربه وجود دارند برای نحوه آموزش و یادگیری با آنها مشاوره داشته باشید تا بتوانید بهترین و چطور با دو اندیکاتور سیگنال بگیریم؟ کار را انتخاب کنید. زمانی که شما در هر کاری با افراد با تجربه مشورت کنید در واقع با هزینهای کمتر و حتی زمان کمتر به اهداف خود خواهید رسید. بازارهای مالی علاوه بر تحلیلهای مختلف و علم و دانش نیاز تجربه هم دارند که شما بتوانید موفق عمل کنید.
در این مقاله برای شما در مورد نحوه استفاده از اندیکاتور MFI توضیح دادهایم. در ابتدا سعی کردیم که به شما بگوییم که این اندیکاتور به چه معناست و چه کاربردی دارد و اگر بخواهیم به زبان ساده تر توضیح دهیم& باید بگوییم که شما میتوانید با استفاده از این نوع اندیکاتور در بورس سیگنال بگیرید و زمانیکه این اندیکاتور را انتخاب میکنید با یک نمودار صفر تا صد برخورد میکنید. هنگامی که سهم به عدد ۲۰ نزدیک شود، نشانه سیگنال خرید و هر زمان که به عدد ۸۰ نزدیک شود، نشانه سیگنال فروش است.
در واقع باید بدانید که نوعی خرید و فروش کاذب وجود دارد به این صورت که در عدد ۸۰ خریدها کاذب و در عدد ۲۰ هم فروش ها کاذب است. افراد زیادی وجود دارند که تمامی خرید و فروش های خود را بر اساس همین اسیلاتور انجام می دهند. در بسیاری از نوسانگیریها هم میتوان از این اندیکاتور استفاده کرد. اما به طور کلی باید بدانید که برای خرید و فروش یک سهم تنها استفاده از یک تحلیل کار منطقی نیست و شما باید از تحلیلهای مختلفی برای سیگنال خرید و فروش خود استفاده کنید. با در نظر گرفتن تمامی این موارد قطعاً شما در طی مدت زمانی تجربههایی را هم به دست می آورید که این تجربهها کمک بزرگی به شما خواهند کرد.
راهنمای معامله از طریق ایچیموکو (Ichimoku) – نحوه استفاده از اندیکاتور ایچیموکو (Ichimoku)
اندیکاتور ایچیموکو (Ichimoku) یک شاخص همه کاره است که اطلاعات مربوط به پشتیبانی (support) / مقاومت (resistance) ، جهت روند و مومنتوم (سرعت حرکت قیمت) را به طور هم زمان ارائه می دهد. اندیکاتور ایچیموکو یک ابزار معاملاتی قدرتمند است ، اما بسیاری از معامله گران هنگام بررسی همه خطوط و اطلاعاتی که شاخص به آنها می دهد هیجان زده می شوند و سپس اغلب سیگنال های ایچیموکو را به اشتباه تفسیر می کنند. در این مقاله این ابزار را به صورت جداگانه بررسی خواهیم کرد و قدم به قدم نحوه استفاده از اندیکاتور ایچیموکو (Ichimoku) را برای تصمیم گیری معاملاتی درست و منطقی به شما نشان خواهیم داد.
قدم اول: بررسی اجزای شاخص ایچیموکو
شاخص ایچیموکو از ۲ مؤلفه مختلف تشکیل شده است:
۱) خطوط تغییر(Conversion) و پایه (Base) : این خطوط در نمودار شبیه به میانگین متحرک هستند ، اما همانطور که در ادامه خواهیم فهمید این خطوط میانگین متحرک نیستند.
۲) ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud) : ابر محبوب ترین جنبه این اندیکاتور است زیرا بیشترین نقاط داده ای را نشان می دهد.
لطفاً توجه داشته باشید که در این مقاله بر مومنتوم (اندازه حرکت) و جنبه های ادامه دهنده ی روند شاخص ایچیموکو (Ichimoku) تمرکز شده است. خط تاخیر (lagging span) ایچیموکو با توجه به اینکه تاثیر چندانی ندارد در این مقاله به آن پرداخته نشده است.
اکنون اجزای مختلف این اندیکاتور را به صورت جداگانه بررسی خواهیم کرد و سپس همه آنها را در کنار هم قرار می دهیم تا در یافتن سیگنال های معاملاتی بهتر به شما کمک کنیم.
خطوط تغییر (Conversion) و پایه (Base) در ایچیموکو
همانطور که قبلاً نیز گفته شد ، خطوط تغییر (Conversion) و پایه (Base) در نمودارهای شما به شکل میانگین متحرک (moving average) ظاهر می شوند ، اما آنها به گونه متفاوتی عمل می کنند. خطوط تغییر و پایه میانگین اوج و کف ۹ دوره ای و ۲۶ دوره ای را نشان می دهند. این بدان معنی است که آنها دوره ی ۹ و ۲۶ (شمع ها) را بررسی می کنند ، بالاترین و پایین ترین سطح قیمت را در آن دوره در نظر می گیرند و سپس خط را در وسط آن محدوده ترسیم می کنند.
در تصویر زیر خط سبز و قرمز خطوط تغییر (Conversion) و پایه (Base) ایچیموکو هستند. برای مقایسه ، همچنین میانگین متحرک ۹ دوره ای با رنگ سفید در نمودار رسم شده است. میانگین متحرک بسیار شبیه به خط تغییر است ، اما به طور ۱۰۰٪ با آن مطابقت ندارد.
تنکان سن (Tenkan Sen) / خط تغییر (Conversion Line) : میانگین کف ۹ دوره ای و اوج ۹ دوره ای
کیجون سن (Kijun Sen) / خط پایه (Base Line) : میانگین کف ۲۶ دوره ای و اوج ۲۶ دوره ای
سیگنال ها و معنی خطوط تغییر (Conversion) و پایه (Base)
خطوط تغییر و پایه دو هدف دارند: اول اینکه آنها مانند میانگین متحرک ها به عنوان پشتیبانی و مقاومت در طول روندها عمل می کنند. دوم اینکه آنها اطلاعات مومنتوم یا سرعت حرکت قیمت را ارائه می دهند. هنگامی که قیمت بالاتر از دو خط معامله می شود و هنگامی که خط تغییر بالاتر از خط پایه است ، نشان دهنده ی حرکت قیمت صعودی است. این مورد نیز به میانگین متحرک بسیار شباهت دارد: وقتی میانگین متحرک کوتاهتر از میانگین متحرک بلندتر عبور کند ، بدین معنی است که حرکت قیمت رو به صعود و در حال افزایش است.
خطوط پایه و تغییر به عنوان پشتیبانی و مقاومت در طول روندها عمل می کنند
معاملات خرید را فقط وقتی که قیمت بالاتر از دو خط باشد و معاملات فروش را در زمانی که قیمت زیر دو خط است ، انجام دهید
تقاطع دو خط سرعت حرکت قیمت یا مومنتوم را تأیید می کند
هنگامی که خط کوتاه تر از بالای خط بلند مدت تر حرکت می کند ، این به معنی افزایش حرکت قیمت صعودی است (و بالعکس)
وقتی قیمت از دو خط بالاتر می رود ، به معنی تأیید سرعت حرکت قیمت یا مومنتوم می باشد
اندیکاتور ایچیموکو (Ichimoku) : ابر (The Cloud)
ابر ایچیموکو از یک مرز پایین و بالایی تشکیل شده است و فضای بین دو خط اغلب به صورت سبز یا قرمز نشان داده می شود. بیایید بررسی کنیم که این به چه معنی است.
اولین مرز ابر که دارای سرعت حرکت بیشتری است ، میانگین بین خطوط تغییر و پایه است. دومین مرز با سرعت حرکت آهسته تر ، میانگین بین اوج و کف ۵۲ دوره ای است. یکی از ویژگی های مهم ابر این است که ۲۶ دوره در آینده را پیش بینی کرده است.
باز هم ، در تصویر زیر دو میانگین متحرک در کنار ابر ترسیم شده است و از آفست ۲۶ استفاده شده است (انتقال میانگین های متحرک به آینده). می توانید ببینید که میانگین های متحرک تقریباً با ابر ایچیموکو یکسان هستند.
سکنو Seknou A – مرز با سرعت حرکت بیشتر: میانگین بین خط تغییر و پایه
سنکو Senkou B – مرز با سرعت آهسته تر : میانگین بین کف و اوج ۵۲ دوره ای
نکته مهم: ابر ۲۶ دوره را به آینده منتقل می کند
سیگنال ابر اندیکاتور ایچیموکو و معنای آن
ایده کلی ابر (Cloud) بسیار شبیه به خطوط تغییر و پایه است زیرا این دو مرز در مکان مشابهی مستقر هستند. ابتدا ابر به عنوان پشتیبانی و مقاومت عمل می کند و همچنین جهت روند و اطلاعات مربوط به سرعت حرکت قیمت را ارائه می دهد اما از آنجا که ابر از یک مؤلفه ۵۲ دوره ای استفاده می کند (بر خلاف ۹ و ۲۶) ، کندتر از خطوط تغییر (Conversion) و پایه (Base) حرکت می کند.
در واقع ، هنگامی که قیمت بالاتر از ابر است نشان دهنده روند صعودی و وقتی قیمت زیر ابر باشد ، روند نزولی را تأیید می کند. فضای بین ابر منطقه تیک های ناگهانی و موقت قیمت (noise) است و از انجام معامله در این منطقه باید اجتناب کرد. هنگامی که ابر سبز است و روند نزولی شدیدی توسط یک ابر قرمز تأیید می شود ، این امرسبب افزایش قیمت می شود.
بنابراین ، ابر راهی برای معامله با روند طولانی مدت است و می توانیم یافته های خود را به شرح زیر خلاصه کنیم :
انجام معاملات ادامه دهنده ی روند (Trend-following) مبتنی بر این موضوع است که قیمت در کدام سمت ابر قرار گرفته است
ابر در طول روند ها به عنوان پشتیبانی و مقاومت عمل می کند
هنگامی که قیمت در ابر قرار دارد ، نشان دهنده منطقه (noise) چطور با دو اندیکاتور سیگنال بگیریم؟ است
سیگنال ها – نحوه استفاده از اندیکاتور ایچیموکو برای یافتن معاملات
اکنون که درک کاملی از آنچه که هر یک از مؤلفه ها انجام می دهند دارید و سیگنال ها و معانی آنها را می شناسید ، می توانیم این موضوع را بررسی کنیم که چگونه از شاخص ایچیموکو برای تجزیه و تحلیل تکنیکال نمودارهای قیمت و تولید سیگنال های معاملاتی استفاده کنیم.
۱٫ابر (The Cloud) : روند طولانی مدت ، مقاومت و رنگ
معامله گران با کمک ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud) می توانند به راحتی تفاوت روند های صعودی و نزولی بلندمدت را شناسایی کنند. وقتی قیمت چطور با دو اندیکاتور سیگنال بگیریم؟ زیر ابر قرار گرفته است ، روند نزولی و وقتی بالای ابر قرار بگیرد روند صعودی را تقویت می کند. در طول روند های پرقدرت ، ابر همچنین به عنوان مرزهای پشتیبانی و مقاومت عمل می کند و می توانید در تصویر زیر مشاهده کنید که چگونه قیمت ، ابر را در طول موج های روند رد (reject) می کند.
بنابراین ، ابر، برای شناسایی فازهای بازار صعودی و نزولی ، یک گزینه ی ایده آل است. با این حال ، مانند بیشتر اندیکاتور های مومنتوم ، ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud) اعتبار خود را در بازارهای خنثی (range markets) از دست می دهد.
۲٫ سیگنال های خطوط تغییر (Conversion) و پایه (Base) پر سرعت تر
خطوط تغییر و پایه سریع ترین مؤلفه های اندیکاتور ایچیموکو هستند و سیگنال های مومنتوم زود هنگام را ارائه می دهند. در تصویر زیر نقاط مختلفی با شماره های ۱ تا ۴ مشخص شده اند و اکنون می خواهیم آنها را بررسی کنیم و نحوه ی استفاده از خطوط تغییر و پایه را یاد بگیریم :
۱) خط تغییر از بالای خط پایه عبور می کند که یک سیگنال صعودی است. در آن زمان ، قیمت بالاتر از هر دو خط معامله می شد که روند صعودی را تأیید می کند. قیمت برای لحظه ای دوباره به ابر بازگشت ، اما سطح پشتیبانی را یافت. این می تواند به عنوان یک ورودی دیده شود.
۲) قیمت شروع به نفوذ به خط پایه (زرد) می کند که یک سیگنال هشدار دهنده برای تغییر روند است. خطوط تغییر و پایه همچنین از یک ستاپ نزولی عبور کردند ، که سپس تغییر مومنتوم را تأیید می کند. سرانجام ، قیمت وارد ابر شده است که این تغییر را تأیید می کند.
۳) قیمت با شدت از زیر خطوط تغییر و پایه عبور کرده و خط تغییر نیز از خط پایه عبور کرده است. هر دو نشان دهنده سیگنال های نزولی هستند. در همین زمان ، قیمت در زیر ابر معامله شد. تمام این سیگنال ها روند نزولی شدیدی را تأیید می کنند که می توان از آن به عنوان ورودی فروش استفاده کرد.
۴) قیمت شروع به نفوذ خط پایه آهسته تر می کند که یک سیگنال هشدار دهنده زودهنگام است. سپس خطوط تغییر و پایه همچنان از یکدیگر عبور می کنند که پس از آن تأیید شده است که مومنتوم در حال تغییر بیشتر بوده است. سرانجام ، مومنتوم متوقف شده و قیمت در یک سمت ثابت شده است.
۳٫ شاخص قدرت نسبی (RSI) و ایجاد یک ترکیب معاملاتی
همه ما در صدد ایجاد ترکیبی از ابزارها و مفاهیم مختلف معاملاتی برای ایجاد یک روش معاملاتی قوی تر هستیم. شاخص ترجیحی ما (RSI) است و در ترکیب با ایچیموکو (Ichimoku) بسیار عالی کار می کند.
هنگامی که از اندیکاتور ایچیموکو برای ایجاد روند استفاده می کنید ، مهم است که بدانید چه زمانی روند به پایان رسیده است و چه زمانی بازگشت (reversal) احتمالی سیگنال خروج معاملاتی را نشان می دهد. تصویر زیر نشان می دهد که با اضافه کردن (RSI) و جستجوی واگرایی های شاخس قدرت نسبی (RSI divergence) ، می توان بازگشت هایی با احتمال زیاد را شناسایی کرد. اگر پس از واگرایی (RSI) ، قیمت از خطوط تغییر / پایه عبور کند ، امکان ایجاد بازگشت بسیار محتمل است و حتی می تواند یک بازگشت روند طولانی تر را در جهت مخالف پیش بینی کند.
۴٫ قرار گیری توقف (Stop placement) و خروج از معاملات
همانند میانگین متحرک ، اندیکاتور ایچیموکو نیز می تواند برای قرارگیری توقف و خروج معاملات استفاده شود. در هنگام خروج از معاملات ادامه دهنده ی روند (trend-following) بر اساس سیگنال های ایچیموکو ، مواردی وجود دارد که باید بدانید :
هنگامی که ، در طی روند نزولی ، قیمت از بالای خطوط تغییر و پایه عبور کند ، می تواند نشان دهنده ی یک تغییر موقتی در مومنتوم باشد …
… اما تا زمانی که ابر به عنوان محدوده مقاومت باقی بماند ، روند هنوز شکسته نشده است.
وقتی قیمت در بالای ابر شکسته می شود ، روند نزولی بالاخره به پایان رسیده است.
معامله گران می توانند از ایچیموکو برای خروج معاملاتی محافظه کارانه (conservative) و تهاجمی (aggressive) استفاده کنند:
خروج محافظه کارانه (The conservative exit) (1) : یک معامله گر محافظه کار تر پس از عبور خطوط تغییر و پایه از جهت مخالف روند ، از معاملات خود خارج می شود. چنین معامله گری معمولاً از تغییرات زیادی که قبل از وقوع بازگشت (reversal) ایجاد می شود اجتناب می کند. از طرف دیگر ، ممکن است هنگام بازگشت قیمت به مسیر اصلی ، حرکات آتی روند را از دست بدهد. تقاطع خطوط تغییر و پایه Conversion-Base همیشه منجر به بازگشت روند نمی شوند.
خروج تهاجمی (The aggressive exit) (2): معامله گری که می خواهد برای مدت زمان طولانی تری بر اساس روند عمل کند تنها زمانی که قیمت در مسیر مخالف ابر شکسته می شود از معامله خارج خواهد شد . مزیت این اقدام این است که او گاهی اوقات می تواند معاملات روند را مدت زمان طولانی تری نگه دارد و در برابر ریتریسمنت (retracement) های موقتی آسیب پذیر نیست. از سوی دیگر ، او ممکن است خیلی دیر از معاملات خود خارج شود و می تواند مبلغ قابل توجهی از سود خود را از دست بدهد ، زیرا تقاطع ابر (Cloud-cross) معمولاً خیلی دیر اتفاق می افتد.
نتیجه گیری: اندیکاتور ایچیموکو (Ichimoku) یک فریم ورک معاملاتی قابل اطمینان است
به طور کلی ، فریم ورک ایچیموکو (Ichimoku) یک شاخص کاملاً قابل اطمینان و همه کاره است که به صورت یکجا اطلاعات زیادی را ارائه می دهد. همانطور که گفته شد ، استفاده و تفسیر اندیکاتور ایچیموکو چندان پیچیده نیست و بسیار شبیه به معامله از طریق میانگین های متحرک می باشد. با این وجود ، اندیکاتور ایچیموکو به طور قطع جایگاه خود را دارد و معامله گرانی که تصمیم می گیرند چنین استراتژی معاملاتی را دنبال کنند ، می توانند یک فریم ورک پرقدرت ایجاد کنند. همچنین ترکیب اندیکاتور ایچیموکو با سایر ابزارها از جمله اصول اولیه پشتیبانی / مقاومت ، پرایس اکشن و الگوی نموداری و تقریبا ، سایر شاخص ها ، نیز پیشنهاد می شود.
در زیر مهم ترین نکاتی که باید هنگام معامله با اندیکاتور ایچیموکو بدانید بیان شده است :
برای شناسایی جهت روند بلند مدت از ابر (Cloud) استفاده کنید. فقط در جهت ابر معامله کنید.
ابر همچنین در طول روند به عنوان پشتیبانی و مقاومت عمل می کند. اما وقتی قیمت وارد ابر می شود ، سیگنال تغییر در مومنتوم را نشان می دهد.
وقتی خط تغییر از بالای خط پایه عبور کند ، می تواند تغییر حرکت به سمت روند صعودی را نشان دهد.
در طی یک روند ، خطوط تغییر (Conversion) و پایه (Base) به عنوان پشتیبانی و مقاومت عمل می کنند.
فقط در راستای مسیر خطوط تغییر و پایه معامله کنید.
یک معامله گر می تواند از خطوط تغییر / پایه برای خروج های خود (محافظه کار) استفاده کند ، یا هنگام شکست قیمت از ابر (محافظه کار) از معامله خارج شود.
در طول محدوده ها (range) ، اندیکاتور ایچیموکو اعتبار خود را از دست می دهد.
برای اینکه بتوانیم پایان یک روند را تشخیص دهیم ابتدا باید حالتها و موقعیتهای مارکت را بررسی کنیم. همانطور که می دانید بازار سه حالت می تواند داشته باشد: یا حالت صعودی (گاوی) دارد بدین معنا که خریداران کنترل بازار را در دست دارند و قیمت را به سمت بالا می برند؛ یا حالت نزولی (خرسی) دارد و به معنای این است که فروشنده ها کنترل بازار را در دست گرفته اند و قیمت را به سمت پایین می برند، و یا حالت رِنج دارد.
تریدر ها با دقت در نمودار یک نماد یا سهم متوجه حالات مختلف بازار می شوند و با توجه به سیگنالهایی که دریافت می کنند می توانند شکست یک روند را قبل از رخ دادن تشخیص دهند و دارایی خود را قبل از ریزش قیمت به فروش برسانند؛ و یا اگر احتمال بدهند که قیمت سهامی به زودی رشد خواهد داشت، اقدام به خرید آن سهم یا نماد در کف قیمتی بنمایند و بدین ترتیب از معاملات بازار سود کسب کنند.
پیشبینی شکست یک روند مستلزم کسب تجربه در بازار است. ولی ما در این مقاله بعضی از مهم ترین نکاتی را که می توانند یک سیگنال قوی از تغییر یک روند تلقی شوند برای شما آورده ایم:
شکست خط روند:
برای کشیدن یک خط روند اول باید بدانیم که روندمان صعودی است یا نزولی. روند های صعودی از موجهای جنبشی (رشد قیمت) و اصلاح قیمت تشکیل شده اند. برای کشیدن خط روند در یک موج صعودی هدف کشیدن خطی است که در صورت شکسته شدن به ما اخطار برگشت بازار را بدهد. پس ما دو دره ی واضح و مشخص را به هم وصل می کنیم و این خط را به سمت بالا امتداد می دهیم. در کشیدن خط روند به دو نکته توجه می کنیم: خط روندی معتبرتر است که تعداد نقاط برخورد بیشتر و تعداد شکستهای کمتری داشته باشد. به این معنا که قیمت (چه سایه و چه خود کندلها) زیاد از خط روند عبور نکرده باشد و تعداد تداخل ها کمتر باشد.
برای کشیدن خط روند در روند های نزولی که باز هم از موج ها و اصلاح های قیمتی تشکیل شده است دو قله ی تقریبا پشت سر هم را در نظر می گیریم و به هم وصل می کنیم. در کشیدن خطوط روند نزولی نیز اولویت با خطی است که کمتر شکسته شده باشد.
هر چقدر شیب خط روند بیشتر باشد اعتبارش کمتر است. وقتی چند خط روند پشت سر هم کشیدیم و ملاحظه کردیم که شیب خطوط رفته رفته در حال بیشتر شدن هستند احتمال شکسته شدن خط روند بیشتر می شود. در صورتی که روند شکسته شود و سایر خطوط روند با شیب کمتر را هم بشکند باید احتمال برگشت بازار را بدهیم و زمان آن رسیده که سودهایمان را ذخیره کنیم.
به عبارتی در بازارهای مالی با رسم خطوط روند سعی می کنیم گوش به زنگ باشیم تا با کوچکترین تغییر قیمت و شکسته شدن خطوط روند، در کنار در نظر گرفتن فاکتورهای دیگر بتوانیم در سریع ترین زمان ممکن پیشبینی کنیم که آیا بازار ریزشی خواهد بود یا رشد خواهد کرد؛ روند ما ادامه خواهد داشت یا برخواهد گشت. بعد از شکست روند معمولا در نمودارها حالت فشردگی خواهیم داشت که جهت این فشردگی به هر سمتی باشد شکست روند به همان سمت خواهد بود.
شکست میانگین متحرک:
یکی از تعاریف بسیار مهم در تحلیل تکنیکال مومنتوم است. مومنتوم (momentum) در بازارهای مالی به معنای سرعت و جهت تغییر قیمت یک نماد است. معامله بر اساس مومنتوم استراتژی ای است که در آن تریدرها دارایی هایی را که قیمت آنها در حال افزایش است می خرند و در اوج قیمت آنها را می فروشند.
تکنیکهای سرمایه گذاری ریچارد درایهاوس که به پدر سرمایه گذاری مومنتوم مشهور است، اصول اولیه ی معامله بر اساس مومنتوم هستند. قاعده ی اساسی در این معاملات که جزء استراتژی های سودآور هستند این است که "بالا بخرید و بالاتر بفروشید" که با اصل سرمایه گذاری ارزشی معمول که "پایین بخرید و بالا بفروشید" متفاوت است.
معاملات مومنتوم مزایای زیادی دارند؛ از جمله این که سهمی که می خرید ذاتا باارزش و در حال افزایش است و نیازی نیست که صبر کنید تا روزی باارزش شود. مزیت دیگر این است که امکان سود بالا در یک دوره ی کوتاه وجود دارد؛ چون می توانید از نوسانات بازار سود ببرید و به اصطلاح نوسان گیری کنید.
در استراتژی های مومنتوم باید جهت حرکت سهام را شناسایی کنیم و در نقطه ی مناسبی اقدام به خرید کنیم. بدین ترتیب با افزایش قیمت سهام سرمایه ی ما هم رشد می کند و تا زمانی که اخطار کاهش قیمت نداریم به حضورمان ادامه می دهیم و در صورت دریافت سیگنال ریزش، از بازار خارج می شویم. در استراتژی مومنتوم زمان ورود و خروج بسیار مهم است. اگر دیر وارد شوید ضرر می کنید و اگر زود خارج شوید ممکن است خیلی کم سود کنید.
معروف ترین و پرکاربرد ترین استراتژی مومنتوم که اکثر تریدر ها با آن آشنا هستند تقاطع میانگین های متحرک است.
از میانگین متحرک برای تصمیم گیری های غیر هیجانی استفاده می کنیم تا هیجان را کم کنیم و بتوانیم تصمیم گیری های عاقلانه تری داشته باشیم. کافی است که عدد میانگین متحرک (moving average) را طوری تنظیم کنید که کمترین شکستگی و رد شدن قیمت را به ما بدهد. اگر شیب میانگین متحرک صعودی باشد انتظار روند صعودی را داریم، اگر شیب نداشته باشد یا قیمت (کندلها) مداوم از داخل moving رد بشوند و به سمت پایین و بالا در نوسان باشند و آن را قطع کنند، به این معناست که بازار رنج است و اگر شیب moving نزولی باشد یعنی روند نزولی است. پس میانگین متحرک در بازارهای بدون روند کارایی ندارد و سود خوبی به ما نمی دهد چون جزو اندیکاتورهای trend است و در روند ها می شود از آن استفاده کرد. برای بازارهایی که رنج هستند بهتر است از اوسیلاتورها استفاده کنیم.
میانگین متحرک خاصیت آهنربایی یا مگنتیک دارد. یعنی زمانی که قیمتمان از میانگین متحرک ما فاصله ی خیلی زیادی بگیرد حالتی به وجود می آید که یا قیمت رنج می زند تا میانگین متحرک به آن برسد، یا در یک روند صعودی قیمت به سمت پایین نزول می کند تا با میانگین متحرک برخورد کند. این دو باید همیشه نزدیک به هم باشند و چطور با دو اندیکاتور سیگنال بگیریم؟ زمانی که از هم فاصله می گیرند یک سیگنال برای ماست زیرا جایی است که احتمال اصلاح و برگشت بازار زیاد است.
برای سیگنال گیری از این اندیکاتور، از دو میانگین متحرک تند (دوره ی تناوب کم) و میانگین متحرک کند (دوره ی تناوب زیاد) استفاده می کنیم. در این استراتژی هرگاه میانگین متحرک تند بالای میانگین متحرک کند قرار بگیرد روند صعودی خواهد بود و می توانیم آن را یک سیگنال خرید در نظر بگیریم. برعکس هرگاه میانگین متحرک تند زیر میانگین متحرک کند قرار بگیرد نشان دهنده ی این است که مومنتوم نزولی است.
تشخیص واگرایی در RSI:
یکی از محبوب ترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال اندیکاتور RSI است که جزو اندیکاتورهای نوسان نما یا اوسیاتورها دسته بندی می شود. RSI تعیین کننده ی جهت و قدرت نسبی بازار است.
خط 70 در RSI مرز اشتیاق خرید است. اگر RSI از 70 بالاتر برود به این معناست که دیگر اشتیاقی برای خرید وجود ندارد یا به بیان دیگر خرید در این ناحیه اشباع شده است. از طرف دیگر خط 30 مرز اشتیاق فروش است و هرگاه RSI وارد این ناحیه شود به این معناست که دیگر اشتیاقی برای فروش وجود ندارد و فروش در این ناحیه اشباع شده است. با توجه به این نکته هرگاه اندیکاتور خط 70 را به سمت پایین قطع کند تحت شرایطی یک سیگنال نزولی اصلاح قیمتی یا تغییر روند محسوب می شود. همچنین در صورتی که RSI خط 30 را به سمت بالا قطع کند تحت شرایطی یک سیگنال صعودی اصلاح قیمتی یا تغییر روند به شمار می رود.
روی این اندیکاتور می توان خط روند رسم کرد که شکسته شدن آن سیگنال بسیار مهمی برای تریدرها است. با شکسته شدن روند RSI این اخطار را دریافت می کنیم که روند اصلی بازار به احتمال بالا شکسته خواهد شد.
اگر قیمت در حال رشد باشد ولی قدرت روند کاهشی داشته باشد، این نشانه ای از اتمام روند صعودی و آغاز روند نزولی و به اصطلاح واگرایی بازار است. واگرایی به حالتی گفته می شود که در آن قیمت برخلاف اندیکاتور حرکت کند. واگرایی ها در کنار خط روند مهم هستند و سیگنالهایی که از واگرایی ها بدست می آیند جزو معتبرترین سیگنالهایی هستند که می توان از یک اندیکاتور گرفت.
اگر روی چارت با روند قیمتی صعودی، واگرایی دیدیم در صورتی اقدام به فروش می کنیم که امتداد خط روند هم شکسته شود. در روندهای صعودی قله ی بالاتر در قیمت و قله ی پایین تر در RSI به معنای بازگشت روند، و دره ی بالاتر در قیمت و دره ی پایین تر در RSI به معنای ادامه ی روند است.
همچنین اگر در نمودار RSI سه سقف یا سه کف یکسان ساخته شده باشد احتمال یک اصلاح قیمتی به وجود می آید.
تشخیص الگوی سر و شانه:
سر و شانه یک الگوی برگشتی است که شکلگیری آن یک نشانه ی قوی از شکستن روند در بازار است. الگوی سر و شانه ی سقف یا صعودی از سه قله (سقف قیمتی) تشکیل شده که قله ی میانی نسبت به دو قله ی دیگر بیشترین ارتفاع را دارد. قبل و بعد از قله ی میانی (head) شانه های متعددی می توانند شکل بگیرند. در الگوهای سر و شانه بین شانه ی چپ و سر باید واگرایی وجود داشته باشد. ایجاد واگرایی تاییدی بر تشکیل الگوی سر و شانه است.
این الگو زمانی اعتبار بیشتری دارد که دو قله ی کناری از نظر بازه ی زمانی و تغییرات قیمتی مشابه یکدیگر باشند. هرگاه بخواهید با استفاده از این الگو ترید انجام دهید، بعد از اینکه الگو را روی نمودار تشخیص دادید منتظر شکستن خط گردن بمانید؛ هرگاه قیمت با حرکت بسیار سریع و قوی ای خط گردن را بشکند و شما هنوز وارد معامله نشده باشید، منتظر پولبک (حرکت برگشتی) به خط گردن الگو بمانید و سپس وارد پوزیشن شوید. پس از شکسته شدن خط گردن و تایید آن، هدفی که نمودار دنبال می کند به اندازه ی اختلاف بازه ی قیمتی خط گردن و قله ی میانی خواهد بود. خط گردن می تواند کج باشد و زاویه داشته باشد و لزومی ندارد که حتما به صورت افقی کشیده شود؛ ولی این موضوع از اعتبار الگو می کاهد.
تشکیل این الگو در روند صعودی احتمال شکست روند و آغاز روند نزولی را افزایش می دهد؛ عکس این مطلب در مورد الگوی سر و شانه ی نزولی صادق است.
در انتها یادآور می شویم نکات ذکر شده در بالا به تنهایی اجازه ی ورود یا خروج به/از معامله به ما نمی دهند و باید با نکات دیگر تلفیق شوند چرا که ترکیب چند سیگنال در کنار هم احتمال برد ما در معاملات را افزایش خواهد داد.
دیدگاه شما