برندینگ یا برند سازی دقیقا به چه معناست؟/ضرورت برندینک یا برند سازی
برندینگ فرآیند معنا بخشیدن به یک نام است.برندینگ یا همان برند سازی یکی از مهم ترین ابعاد هر کسب وکاری، کوچک یا بزرگ، خرده فروش یا بنگاه به بنگاه (B2B)است.
در بازار رقابتی امروز، استراتژی برند قوی و مؤثر، مزیت عمده ای به شمار می رود، اما برند سازی واقعا چه معنایی دارد و چگونه بر کسب وکار شما اثر می گذارد؟
برند سازی چیست؟
استراتژی نام تجاری، برندسازی (Branding)، فرآیند معنا بخشیدن به یک نام است. برندسازی مجموعه ای از راهکارهاست که به نام تجاری شما هویت مشخصی داده و جایگاه آن را در بازار نسبت به رقبا مشخص و متمایز می کند. برندسازی شامل مباحث مختلفی چون جایگاه یابی و جایگاه سازی برند، انتخاب نام مؤثر برای برند، ایجاد طبقه بندی جدید، انتخاب رنگ برند و طراحی لوگو برای آن، بسط برند یا محدود کردن دامنه تمرکز، عمق و ارزش برند، روابط عمومی، رویدادسازی، تبلیغات و. است.
در حقیقت در برندسازی تلاش بر این است استراتژی دقیقا به چه معنا است؟ که مشخصه های برند که در قسمت بالا هم به آن اشاره شد، به نحوی در ذهن مشتریان جایگذاری شود و بتواند جایگاه خوش حسی برای شان داشته باشد. به زبان دیگر می توان برندسازی را اینگونه تعریف کرد: «جایگاه ذهنی یک برند در ذهن مشتریان و بازارهدف آن کسب و کار.»
به گفته اَل ریس و لورا ریس در کتاب سقوط تبلیغات و ظهور روابط عمومی، کارآفرینی و راه اندازی یک کسب و کار بدون تفکر برندینگ و محوریت برند برای آن یک اشتباه نابخشودنی در تجارت است!
ضرورت برندسازی یا برندینگ (Branding)
ضرورت داشتن برند از این روست که با توجه به حركت جوامع مصرفی به سمت مدگرایی، در اختیار داشتن برند (Brand) یا نام های تجاری معتبر یكی از راهكارهای ایجاد تمایز و شخصیت به شمار می رود.
اهمیت برند برای مشتری به واسطه دانش مشتری از برند ایجاد می شود که به واسطه تعدادی از عوامل ناشی می شود، اما شاید دو مورد زیر مهم ترین آنها باشند:
عمق برند؛ یا به عبارتی اولویت ذهنی مشتری در انتخاب برند در میان سایر برند های مشابه، به طور مثال بسیار از افراد پس از شنیدن کلمه نوشابه در ذهن شان بلافاصله Coca Cola تداعی می شود.
گستردگی برند؛ هرچه رابطه مشتری با برند پیچیده تر باشد یا به عبارتی توسط تنوع تعاملات برند در ذهن بیشتر باشد، فرصت ساخت وفاداری بلندمدت بیشتر است. همانند شرکت هایی چون Google , Amazon.
روش های برندسازی
برندسازی حاصل پیام ها و گزارش های رسانه هاست. هر قدر تعداد این پیام ها بیشتر و محتوای آنها مطلوب تر باشد، نام تجاری قوی تر خواهد شد. برندسازی آن قدرها هم ساده نیست، چراکه هیچگاه دو برند مثل هم عمل نمی کنند. در حقیقت هدف اصلی برندسازی این است که یک کالا یا یک تجارت از رقبایش متمایز دیده شوند. پس نمی توان برای تمامی برندهای موفق، یک فرمول جادویی واحد در نظر گرفت.
برای ساختن یک برند پرجذبه باید پنج اصل را رعایت کنید:
۴- اعتبار ببخشید.
۵- فرهنگ سازی کنید.
هشت ابزار در اختیار مدیران بازاریابی قرار دارد تا از طریق آن با مشتریان ارتباط برقرار کرده و یک برند قوی در بازار بسازند:
تبلیغات، روابط عمومی، پیشبرد فروش، بازاریابی مستقیم، فروش شخصی، بسته بندی، رویدادها و حامی گری، خدمات مشتری
انواع برندسازی (Branding)
تاکنون دسته بندی های مختلفی از انواع برندسازی توسط اساتید این حوزه ارائه شده است و اگر بخواهیم برجسته ترین نوع این دسته بندی ها را برشماریم به شرح زیر است:
برندسازی مشارکتی یاCo-Branding: مشارکت با برندی دیگر جهت دستیابی به هدف
برندسازی دیجیتال: وب سایت، رسانه های اجتماعی، بهینه سازی موتور جست وجو، استفاده از وب برای تجارت
برندسازی شخصی یاersonal Branding : روش هر فرد برای ایجاد اعتبار و شهرت برای خودش
برندسازی علی: برندتان را با یک نیت خیرخواهانه همسو کنید، یا مسئولیت اجتماعی شرکت
بازاریابی شبکه های اجتماعی چیست؟ انواع استراتژی بازاریابی در سوشال مدیا
بازاریابی شبکه های اجتماعی چیست؟ انواع استراتژی بازاریابی در سوشال مدیا
- یاسمن بخشی
- 8 خرداد 1401
- بدون نظر
- دیجیتال مارکتینگ, شبکه های اجتماعی
همانطور که میدانید امروزه بازاریابی شبکه های اجتماعی تبدیل به روشی قدرتمند برای انواع کسبوکارهای کوچک و بزرگ شده است که به کمک آن به مشتریان بالقوه خود دست پیدا میکنند.
در حقیقت بسیاری از مردم برندهای دلخواه خود را در این شبکههای اجتماعی پیدا کرده، دنبال و نهایتاً از آنها خرید میکنند.
در نتیجه اگر شما بازاریابی سوشال مدیا را جدی نگیرید،
به طور حتم بسیاری از فرصتهای معرفی تجارت خود در پلتفرمهایی مانند اینستاگرام، فیس بوک، لینکدین و… را از دست خواهید داد.
به عبارت دیگر برنامه ریزی و در اختیار داشتن استراتژی بازاریابی سوشال مدیا میتواند موفقیت قابل توجهی را برای کسبوکار شما به ارمغان آورده و طرفداران متعهدی را ایجاد کند.
بنابراین اگر هنوز استراتژی بازاریابی در شبکه های اجتماعی تجارت الکترونیک خود را ندارید،
در این مقاله از وب جوان همراه ما باشید تا با مفاهیم Social Media Marketing آشنا شویم.
راهنمای بازاریابی شبکه های اجتماعی در سال 2022
در این مقاله ما تلاش کردهایم تا جدیدترین مفاهیم و آمارهای موجود از حوزه رسانه های اجتماعی را در اختیار شما بگذاریم تا با به کار گیری تکنیکهای اعلام شده شاهد رشد در تجارت الکترونیک خود باشید.
بنابراین به طور کلی ما سه بخش را به شرح زیر در مورد بازاریابی شبکه های اجتماعی مورد بررسی قرار خواهیم داد:
بازاریابی سوشال مدیا چیست، مزایای این نوع بازاریابی و نکات مربوط به آن
نحوه ایجاد یک استراتژی بازاریابی سوشال مدیا و برنامهای برای اجرای آن
و در آخر معرفی بهترین پلتفرم بازاریابی رسانه های اجتماعی
حال ابتداییترین سؤال این است که بازاریابی در رسانه های اجتماعی چیست و شامل چه بخشهایی میشود؟
در حقیقت بازاریابی شبکه های اجتماعی شکلی از بازاریابی دیجیتال است که از قدرت شبکههای اجتماعی محبوب برای دستیابی به اهداف بازاریابی و برندسازی شما استفاده میکند.
اما این نوع از بازاریابی تنها شامل ایجاد یک حساب تجاری در شبکه اجتماعی دلخواهتان و ارسال پست در زمانی که دوست دارید نیست.
بلکه این سبک از مارکتینگ نیازمند یک استراتژی بازاریابی سوشال مدیا است که شامل موارد زیر خواهد بود:
- حفظ و بهینه سازی پروفایل شما
- ارسال تصاویر، ویدئوها، داستانها و ویدئوهای زنده که نشان دهنده برند شما هستند و مخاطبان مرتبط را جذب میکنند.
- پاسخگویی به نظرات، اشتراک گذاریها و لایکها و نظارت بر محبوبیت شما.
- دنبال کردن و تعامل با فالوورها، مشتریان و اینفلوئنسرها برای ایجاد یک جامعه حول نام تجاری خود.
از سوی دیگر استراتژی بازاریابی در رسانههای اجتماعی شامل تبلیغات پولی در رسانههای اجتماعی نیز خواهد بود،
یعنی جایی که میتوانید برای نشان دادن کسبوکارتان در مقابل تعداد زیادی از کاربران، پولی بپردازید.
مزایای بازاریابی سوشال مدیا چیست و چه نقشی در رشد تجارت الکترونیک دارد؟
حال که دانستیم بازاریابی شبکههای اجتماعی چیست، بیاید باهم بررسی کنیم که چرا باید از یک استراتژی بازاریابی سوشال مدیا در کسب و کار خود استفاده کنیم.
در واقع با استفاده روزافزون دستگاههای موبایل همراه و همچنین محبوبیت رسانههای اجتماعی،
میتوان این حوزه را یکی از مؤثرترین کانالهای تقریباً رایگان برای بازاریابی کسبوکار آنلاین خود معرفی کرد.
برخی از مزیتهای بازاریابی دیجیتال در این شبکهها به شرح زیر است:
همانطور که میدانید امروزه اگر تجارت خود را به صورت آنلاین عرضه نکنید، عملاً به عنوان یک تجارت فعال شناخته نمیشوید.
فعالیت در شبکههای اجتماعی و ایجاد پستها، استوریها، تعامل با کاربران و.. همگی موجب میشود تا کسبوکار خود را به عنوان یک شخصیت فعال معرفی کنید.
از سوی دیگر به این طریق کاربران تجارت شما را میشناسند، با استراتژی دقیقا به چه معنا است؟ آن ارتباط برقرار میکنند و در نهایت موجب ایجاد حس اعتماد در کاربران خواهد شد.
بسیاری از اقدامات مانند سئو و بهینه سازی سایت یا تبلیغات همگی با هدف جذب ترافیک بیشتر به تجارت الکترونیک ما انجام میشود.
داشتن استراتژی بازاریابی در شبکه های اجتماعی نیز به همین روال باعث میشود تا کاربران از طریق لینک موجود در پروفایل، پستها و استوریها به صفحات سایت ما جذب شوند.
در نتیجه میتوان اظهار کرد که بازاریابی رسانه های اجتماعی یک کانال برتر برای افزایش ترافیک به وب سایت شما هستند که میتوان به کمک آن بازدیدکنندگان را به مشتری تبدیل کرد.
- آگاهی از برند:
ماهیت بصری پلتفرمهای رسانههای اجتماعی به شما این امکان را میدهد که هویت بصری خود را در بین مخاطبان گسترده بسازید و آگاهی از برند را بهبود بخشید. - ایجاد روابط:
این پلتفرمها خطوط ارتباطی مستقیم و غیرمستقیمی را با فالوورهای خود باز میکنند که از طریق آن میتوانید بازخوردها را مشاهده و به طور کلی مستقیماً با افراد ارتباط برقرار کنید.
نگاهی به آخرین وضعیت تأثیر شبکههای اجتماعی در زندگی کاربران
با توجه به مواردی که پیشتر ذکر شد، طبیعتاً هرچه مخاطبان شما در شبکههای اجتماعی بیشتر و با محتوای شما درگیرتر باشند،
دستیابی به اهداف بازاریابی سوشال مدیا برای شما آسانتر خواهد بود.
به این منظور با نگاهی به آمار استفاده از شبکههای اجتماعی میتوان تصمیم گرفت که از هر یک چه انتظاری را داشته باشید.
به طور مثال هر بزرگ سال آمریکایی روزانه به صورت میانگین 2.25 ساعت را در شبکههای اجتماعی سپری میکند.
از سوی دیگر بیش از 70 درصد از افرادی که تجربه مثبتی از یک کسب و کار در رسانههای اجتماعی دارند، آن کسب و کار را به اطرافیان خود توصیه میکنند.
همچنین کاربران فیس بوک (بیش از ۲ میلیارد و ۸۰۰ میلیون کاربر فعال) به طور متوسط هر ماه بر روی ۱۲ تبلیغ فیس بوک کلیک میکنند.
امروزه شبکهای چون اینستاگرام در کشور ما نیز از محبوبیت بالایی برخوردار شده است.
جالبه بدانید که طبق آمار 81 درصد مردم از اینستاگرام برای تحقیق در مورد محصولات و خدمات مورد علاقه خود استفاده میکنند.
این شبکه اجتماعی پس از فیسبوک، یوتیوب و واتساپ چهارمین شبکه اجتماعی محبوب در جهان است.
پس قطعاً یکی از بخشهای مهم در تعیین استراتژی بازاریابی سوشال مدیا ما بررسی تک به تک این شبکهها و استفاده از بهترین آنها برای تجارت خود است.
ملزومات یک استراتژی بازاریابی در شبکه های اجتماعی موفق
همانطور که میدانید یک استراتژی بازاریابی سوشال مدیا موفق برای هر کسب و کاری متفاوت خواهد بود، اما در اینجا ما مواردی مشترک در همه آنها را آوردهایم:
- شناخت مخاطبان:
مخاطبان حوزه تجاری ما از چه پلتفرمهایی استفاده میکنند؟ چه زمانی بیشتر آنلاین میشوند و چرا؟ آنها چه سبک محتوایی را دوست دارند و بیشتر چه کسانی را دنبال میکنند؟ - هویت برند:
پیامی که میخواهید به مخاطبان خود منتقل کنید چیست؟ میخواهید هنگام مشاهده محتوای شما چه احساسی داشته باشند؟ - استراتژی محتوا:
استراتژی تولید محتوا بخش مهمی از بازاریابی شبکه های اجتماعی است.
یعنی در حالی که باید سطحی از خلاقیتهای جدید جهت تولید محتوا در شبکههای اجتماعی وجود داشته باشد اما همچنان به یک استراتژی تولید محتوا ساختاریافته نیاز است که بتوان به کمک آن خود را شناسانده و مسیری ثابت داشته باشیم. - تجزیه و تحلیل:
قطعاً هیچ استراتژی بازاریابی در شبکه های اجتماعی بدون تجزیه و تحلیل و آنالیز وضعیت به جایی نخواهد رسید.
بخشهای قابل سنجش استراتژی موجب میشود تا مواردی چون افرادی که به آنها دسترسی داریم، محتوای مناسب برای اشتراکگذاری، بهترین زمانها برای پست کردن و موارد دیگر را شناسایی کنیم. - فعالیت منظم:
رسانههای اجتماعی یک پلت فرم بلادرنگ هستند.
به این معنا که اگر میخواهید از آن برای رشد کسبوکارتان استفاده کنید، باید به طور منظم پست بگذارید، از تعاملات با کسبوکار خود مطلع بوده و با آن تعامل کنید. - رویکرد ورودی:
از رسانههای اجتماعی برای معرفی کسب و کار خود استفاده نکنید.
روی ارزش افزودن از طریق محتوای مفید و جالب تمرکز کنید و اطرافیان خود را تقویت کنید.
همین امر به نوبه خود باعث ارتقای ترافیک ارگانیک کسب و کار شما میشود و دیگران آن را برای شما تبلیغ میکنند.
سه مرحله پیاده سازی استراتژی بازاریابی در Social Media
اکنون که نکات اساسی یک استراتژی بازاریابی شبکه های اجتماعی را میدانید، زمانش رسیده است که آن را عملی کنید. برنامه بازاریابی سوشال مدیا شما نقشه راهی برای پیادهسازی تکنیکهای استراتژی شما است.
به آن معنا که ساختاری را برای فعالیت و تلاشهای خود در نظر میگیریم که بتوان به کمک آن میزان موفقیت خود را اندازهگیری کرد.
تنها در این صورت است که از روند روبهرشد یا افول سرمایه خود با خبر خواهیم بود.
به طور کلی نحوه ایجاد استراتژی بازاریابی سوشال مدیا شامل سه مرحله به شکل زیر است:
- انتخاب پلتفرم مناسب:
در ابتداییترین گام باید بر اساس مخاطبان هدف، پلتفرمهای محبوب برای صنعت و حوزه کاری خود را انتخاب کنید.
در حقیقت شما میتوانید یک یا دو تا از پلتفرمهای مهم برای تجارت خود را انتخاب کرده و فعالیتتان را آغاز کنید، سپس بعد از رسیدن به نتایج مورد نظر فعالیت در سایر شبکهها را نیز به آن اضافه کنید. - هدفگذاری:
برای شروع هر کاری هدفگذاری از الزامات است!
بنابراین هدف گذاری برای بازاریابی شبکه های اجتماعی نیز دومین بخش از روند استراتژی شما خواهد بود.
به طور مثال برای شروع میتوانید فعالیتهایی مانند تعداد پستهای خود را به صورت یک بار در روز به مدت یک ماه، هدفگذاری کنید.در نهایت هنگامی که به یک ریتم اصلی وارد شدید و تعدادی دنبالکننده پیدا کردید، میتوانید اهداف استراتژیکتر و مشخصتری مانند افزایش فالوورهای خود تا X% یا میزان سرمایهگذاری برای تبلیغات را تعیین کنید. - آنالیز:
امروزه اکثر پلتفرمها مانند اینستاگرام امکان آنالیز دادههای خود را در اختیار کاربران تجاری میگذارند.
پس کافی است تا از تجزیه و تحلیل هر پلتفرم استفاده کرده و مشخص کنید که کدام پست بیشترین تعامل را ایجاد کرده است.
تنها در این صورت است که میتوان مسیرهای روبهرشد را شناسایی و تقویت کرده و آنهایی را که بازدهی ندارند، کنار بگذارید.
5 نکته کلیدی در بازاریابی شبکه های اجتماعی
در ادامه چند نکته کلیدی را برای شما آوردهام که با به کار گیری آنها برای استراتژی بازاریابی در شبکههای اجتماعی بتوانید روند رشد سریعتری را در اختیار داشته باشید.
تولید محتوای متنوع
مطابق با سایر حوزههای بازاریابی آنلاین، محتوا در بازاریابی شبکه های اجتماعی نیز برتری دارد.
به همین علت است که باید از میزان ارزشمند بودن محتوای پست شده اطمینان پیدا کرده و محتوایی را در اختیار کاربران بگذارید که از دید آنها مفید و جالب باشد.
به این منظور میتوانید از موارد زیر ایده بگیرید:
نکات کلیدی در حوزه کاری خود
اخبار محلی و مرتبط با فعالیت خود
نظرسنجی، سؤال، مسابقه
بهروزرسانیها و اطلاعیههای جدید
همچنین محتوای شما از نقطه نظر فرمت نیز باید از تنوع کافی برخوردار باشد.
به این معنا که تنها از متن یا تنها از عکس استفاده نکنید، بلکه تمامی فرمتهای مفید و قابل پشتیبانی توسط شبکه اجتماعی مورد نظر مانند عکس، فیلم، متن، پخش زنده و… را به کار بگیرید.
ثابت قدم بودن
استفاده از شبکههای اجتماعی برای بازاریابی، کسب و کار شما را قادر میسازد تا تصویر برند شما را در انواع پلتفرمهای مختلف رسانههای اجتماعی به نمایش بگذارد.
در حالی که هر پلتفرم محیط و صدای منحصر به فرد خود استراتژی دقیقا به چه معنا است؟ را دارد، هویت اصلی کسب و کار شما، خواه دوستانه، سرگرم کننده یا قابل اعتماد باشد، باید ثابت بماند.
تعاملات
جالب است بدانید که شبکه اجتماعی اینستاگرام میزان زمان فعالیت شما در صفحه خود و همچنین تعاملات شما را مورد بررسی قرار میدهد.
اکثر شبکههای اجتماعی نیز به همین شکل عمل کرده و تعامل شما با سایر کاربران را در نظر خواهند گرفت.
بنابراین فقط یک بار در روز برای ارسال پست خود وارد سیستم نشوید!
شما باید توجه داشته باشید که چه کسی با محتوای شما درگیر است و بلافاصله به نظرات کاربران پاسخ دهید.
همچنین در متقابل پستهای آنها را لایک کنید، به اشتراک بگذارید و نظر دهید.
بله در شبکههای اجتماعی همه چیز باید به صورت دو طرفه و در زمان مناسب انجام شود تا صفحه تجاری شما در روند بازاریابی خود به خوبی دیده شود.
به کارگیری ابزارهای مناسب
اجازه ندهید کسی به شما بگوید که اینستاگرام بصریترین پلتفرم رسانه اجتماعی است. همه آنها هستند!
بنابراین اگر میخواهید برای یک کاربران متمایز به نظر برسید، باید پستهای خود را با تصاویر جذاب و با کیفیت مناسب همراه کنید.
امروزه ابزارهای رایگان تولید محتوایی مانند Canva وجود دارند که دارای قالبها و ویژگیهایی جذاب بوده و به راحتی این امکان را میدهند که تصاویری حرفهای بسازید.
تبلیغات
یکی از دلایل به کار گیری تبلیغات در رسانههای اجتماعی این است که این یک روش بسیار مقرون بهصرفه است.
اگر به درستی بازی کنید، میتوانید با هزینه بسیار کم، محتوا و پیشنهادات خود را در مقابل مخاطبانی عظیم قرار دهید.
همچنین اکثر پلتفرمهای رسانههای اجتماعی قابلیتهای هدفگیری فوقالعادهای را ارائه میکنند.
این قابلیتها به شما امکانی را میدهند که بودجه خود را دقیقاً بر روی انواع افرادی متمرکز کنید که به احتمال زیاد به کسبوکار شما علاقه دارند.
وب جوان در لینکدین با دنبال کردن صفحه رسمی وب جوان در لینکدین ، در هرمکان و هر زمان بروز باشید | صفحه رسمی وب جوان در لینکدین
راهنمای استراتژی ورود به بازار برای استارتآپها
اغلب لانچرها یا همان عرضهکنندگان محصول، هنگامی که میخواهند وارد بازار شوند، با مشکلاتی روبرو میشوند.
طبق گزارش انجمن تحقیقات بازاریابی، فقط 40% از محصولات جدید به مشتریان هدف میرسند و فقط 60% از این محصولات، در سودآوری، موفق عمل میکنند!
با در نظر گرفتن این آمار، اجازه دهید برای تسهیل کار صاحبان کسب و کارها، استراتژیهای ورود به بازار را توضیح دهیم.
استراتژی ورود به بازار چیست؟
استراتژی ورود به بازار (Go-to-Market strategy) یا GTM، برنامهای است که نشان میدهد یک محصول دقیقا چطور به دست مخاطبانش میرسد.
استراتژی ورود به بازار بهعنوان یک قاعده، موارد زیر را تعریف میکند:
- محصول چه ارزش خاصی ارائه میدهد؟ (چرا آن را تولید میکنید؟)
- چه کسانی را هدف قرار میدهد؟ (مشتری ایدهآل شما کیست؟)
- چگونه مشتریان جدید را جذب و آنها را به مصرفکنندگان وفادارتان تبدیل میکند؟ (مدل و کانالهای توزیع و معیارهای موفقیتتان چیست؟)
با توجه به موارد بالا، مفهوم استراتژی ورود به بازار را میتوان در قالب شکل زیر نشان داد:
این نکته را بدانید که استراتژی ورود به بازار با استراتژی بازاریابی و طرح تجاری (بیزینس پلن) متفاوت است. با اینکه هر سه عنصر، در رشد یک شرکت اهمیت بسیار زیادی دارند، اما استراتژی ورود به بازار کاربرد گستردهتری دارد. استراتژی ورود به بازار علاوه بر تعریف کلاسیک، به ارائه یک خدمت جدید یا ورود شرکت به یک بازار جدید هم اشاره دارد.
تفاوت بیزینس پلن، استراتژی بازاریابی و استراتژی ورود به بازار
چرا به استراتژی ورود به بازار نیاز داریم؟
بهعنوان یک استارتاپ، باید برای منابعتان برنامهریزی دقیقی داشته باشید تا ریسکهای کسب و کار را کاهش دهید. این منابع پول، زمان و کارکنانی را شامل میشود که برای ساخت و حفظ محصول به آنها نیاز دارید.
استراتژی ورود به بازار میتواند بهعنوان یک برنامه عملی به شما در عرضه محصول جدید کمک کند. GTM این اطمینان را ایجاد میکند که محصول شما، ضمن پاسخگویی به مشکلات مصرفکننده، یک استراتژی توزیعی خوب هم دارد. برای مطمئن شدن از توافق روی این زمینهها، میتوانید استراتژی ورود به بازارتان را با کارکنان شرکت و همینطور سایر ذینفعان، به اشتراک بگذارید.
مطلب پیش رو، قواعد و راهنماییهای عمومی در استراتژی دقیقا به چه معنا است؟ خصوص استراتژیهای ورود به بازار برای استارتاپها را بیان میکند. اگر در زمینه استراتژی ورود به بازار محصولات یا خدمات خودتان نیاز به راهنمایی و منتورینگ اختصاصی دارید، توصیه ما کمک گرفتن از شبکه گسترده منتورهای وینوهاب است.
برای شروع کار چه کنیم؟
1. مخاطبان هدف و پرسونای مشتریان را تعیین کنید.
واضح است که همه افراد به محصول شما نیاز ندارند. آنچه شما به آن نیاز دارید، شناخت مخاطبان هدفی است که بیشترین استراتژی دقیقا به چه معنا است؟ استفاده را از محصول یا خدمت شما میبرند. نتایج یک پژوهش علمی نشان میدهد 93% از شرکتهایی که سودشان از اهداف تعیینشده فراتر میرود، بازار را بر اساس پرسونای مشتریان بخشبندی کردهاند. شما میتوانید مطالعه روی مخاطبان هدف و بخشبندی آنها را به شیوههای مختلفی انجام دهید.
2. ارزش پیشنهادیتان را تعیین کنید.
حالا که مشتریان هدف را شناختهاید، باید ارزشی را که میتوانید به آنها ارائه دهید، تعریف کنید. برای این منظور، به جای فهرست کردن ویژگیهای محصول، مزایای آن را برای مشتریان را شناسایی و لیست کنید. در مطلب ” چگونه ارزش پیشنهادی استارتاپ را بنویسیم؟ ” به صورت کامل، روش نوشتن ارزش پیشنهادی را توضیح دادهایم.
3. روش دسترسی به مخاطبان هدف را مشخص کنید.
پس از شناخت مخاطبان هدف و تعریف ارزشهای پیشنهادی، نوبت به شناساندن محصول به مشتریان هدف (در راستای ایجاد آگاهی و کشش در آنها) میرسد.
فرض کنید مخاطبان هدف شما، آژانسهای املاک استراتژی دقیقا به چه معنا است؟ هستند. این مخاطبان ممکن است برخی منابع خبری مانند روزنامهها و سایتهای خبرگزاریهای رسمی را برای دنبال کردن اخبار مطالعه کنند؛ اما مثلا از فیسبوک استفاده نمیکنند. آنها هنگام انتخاب یک ابزار نرمافزاری، نظرات مشتریان قبلی و قیمت را بهعنوان مبنای مقایسه، مدنظر قرار میدهند. بنابراین، با مطالعه و شناخت رفتار آنها، کانالهای توزیعتان را متناسب با این مؤلفه رفتاری انتخاب کنید. شما میتوانید از طریق مطالعه اخبار ، بهترین روشها را برای دسترسی به مخاطبان هدف پیدا کنید. سعی کنید از کسانی که قبلا این کار را انجام دادهاند هم مشورت بگیرید.
موارد زیر، تعدادی از روشها وکانالهای بالقوهای هستند که میتوانید برای ایجاد آگاهی از محصول، از آنها استفاده کنید:
- وبسایت/ وبلاگ
- دفتر فیزیکی
- رویدادها و وبینارها
- همکاری با اینفلوئنسرها
- شبکههای اجتماعی و انجمنها
- فهرست محصولات یا کاتالوگ
- تبلیغات در گوگل یا لینکدین
پیدا کردن بهترین کانال برای شناساندن محصول به مخاطبان، ارزش پیمایش و آزمایش مدلهای مختلف را دارد.
4. بازاریابی و فروش، مؤلفههای اصلی استراتژی ورود به بازار هستند.
باید بدانید که به چه میزانی از بازاریابی و فروش نیاز دارید؟ علیرغم پیوستگی این دو تاکتیک، باید آنها را از هم متمایز کنید.
با استناد به نتایج تحقیقی که توسط هاباسپات انجام شده، فقط 18% از مشتریان B2B هنگام خرید یک نرمافزار به فروشندگان اعتماد میکنند. 58% از این مشتریان به افرادی که میشناسند، 42% به پستهای وبلاگیِ رسانهها و 40% از آنها به نظرات مشتریان قبلی، بهعنوان یک منبع مطمئن اتکا میکنند. این به آن معناست که در مثلا حوزه محصولات نرمافزاری ، بخش بازاریابی به مراتب اثربخشتر از بخش فروش است.
با در نظر گرفتن این آمار و ارقام، ابزارها و منابع خاصی را که برای فروش و بازاریابی محصولاتتان به آنها احتیاج دارید، مشخص کنید. به یک یا چند تیم نیاز است؟ چه کسانی تصمیمگیرندگان خرید محصول شما هستند؟ بهترین کارشناسان بازاریابی عقیده دارند که پشتیبانی از مصرفکنندگان در هر مرحله از نقشه سفر خریدار، نرخ تبدیل شما را افزایش میدهد.
مطمئن شوید که اهداف مشخص و واضحی از تولید و عرضه محصول دارید. علاوه بر این، استراتژیهای بازاریابی و فروشتان هم با اهداف تجاری شما و مشتریان هدف، همسو باشند. روشهای مختلفی وجود دارند که میتوانید برای بازاریابی دیجیتال برای محصولتان از آنها استفاده کنید:
همکاری
این روش به نوعی فروش غیرمستقیم است. با کمک گرفتن از برندها و افرادی که نزد مخاطبان شما از اعتماد عمومی برخوردار هستند، میتوانید نرخ تبدیل مشتری را بالا ببرید.
آناپلن (Anaplan) میتواند مثال خوبی برای این روش باشد که به پشتوانه همکاری با شرکای تجاری معتبر، یک راهکار برنامهریزی مالی را به بازار ارائه کرد. این شرکت از طریق اجرای یک برنامهی دقیق ارجاعی (رفرال)، توانست به خوبی به بازار وارد شود.
کلارک، مدیرعامل شرکت آناپلن میگوید: «مشتریان به دنبال قابلیتهای گستردهای در محصول هستند و بیتردید، آناپلن هم محصولاتش را خوب میشناسد؛ اما شرکای ما مزایای بیشتری نسبت به ما داشتند. به همین خاطر ما از آنها برای ورود به بازاری که قبل از این در آن نبودهایم، کمک گرفتیم.»
سئو (بهینهسازی موتور جستجو) و بازاریابی محتوا
محتوا و سئو میتوانند به شما کمک کنند تا بر روی مخاطبان خنثی جوری کار کنید که به سرنخهای فروش تبدیل شوند.
بهعنوانمثال، یک آژانس اتوماسیون مالیاتی به نام TaxJar توانست در استراتژی ورود به بازارش از اهرم محتوا بهره بگیرد. این شرکت، نبود محتوای آموزشی تخصصی را به چشم یک فرصت خوب دید و توانست با خلق محتوای همیشهسبز (محتوای بدون تاریخ انقضا) در زمینه مالیات فروش، اعتماد مخاطبان را جلب کند آنها را به سمت خود بکشاند.
مدیرعامل TaxJar میگوید: « توانایی آموزش دنیا در زمینه مالیات فروش، فرصت طلایی برای ما بود. بنابراین تصمیم گرفتیم تا از طریق تولید بهترین محتوای ممکن، به افرادی که درک مباحث مالیات فروش برایشان سخت بود و آن را یک مسئله پیچیده که دائماً در حال تغییر است، میدانستند کمک کنیم. این رویکرد همچنین از طریق بازاریابی دهانبهدهان که یک ابزار فوقالعاده برای رشد است، به موفقیت ما کمک زیادی کرد»
کمپینهای تبلیغاتی پولی (غیر رایگان)
تبلیغات در گوگل، اینستاگرام، توییتر و لینکدین ازجمله گزینههایی هستند که میتوانند با نشان دادن محتوای تبلیغاتی یا حتی آموزشی شما، زمینه مناسبی را برای دسترسی به مشتریان جدید فراهم کنند.
روابط عمومی
نشریههای مطبوعاتی مانند روزنامههای اقتصادی، صنایع، سیاسی و… که قبلاً هم از آنها اسم بردیم، بهترین کارکرد را در اطلاعرسانی و ایجاد آگاهی از برند در بین دستهای از مخاطبان دارند. ترکیب روابط عمومی با روشهای دیگر میتواند منجر به افزایش فروش شود.
ایمیل مارکتینگ
این کانال برای تبدیل مخاطبانِ آگاه از مسئله یا مشکل به مشتریان، یکی از مفیدترین کانالهاست. از طریق استراتژی دقیقا به چه معنا است؟ ارسال مطالب بهروز و مرتبط برای مخاطبانتان میتوانید ضمن ایجاد اعتماد، روابط مثبتی با آنها برقرار کنید.
با استفاده از دادههای صنعت و همینطور تحقیق درباره مخاطبانتان، آن دسته از روشهای بازاریابی درونگرا (Inbound) یا برونگرا (Outbound) را که بیشتر از همه مناسب شماست، شناسایی کنید. هرگز بر مبنای حدس و گمان خودتان در این زمینه تصمیمگیری نکنید. این کار باعث میشود سرمایهتان را در جای اشتباهی خرج کنید و بازده لازم را نداشته باشید.
5. برای بودجه، زمان و منابعتان برنامهریزی کنید.
میزان زمان و هزینهای را که قصد دارید صرف استفاده از هر روش کنید، تعیین نمایید. توصیه میشود حداقل 3 تا 4 هفته برای آزمایش هر روش، زمان بگذارید. زمان کمتر از این مقدار، نتیجه واقعی را به شما نخواهد داد. پس از آن میتوانید نتایج اولیه را تحلیل کرده و ببینید کدام روش بهتر جواب میدهد تا در ادامه کار از آن روش کمک بیشتری بگیرید.
قالب سند استراتژی ورود به بازار
در زیر، ما بر مبنای تحقیقات بازار و بهترین روشهای برنامهریزی کسبوکار، نشان دادهایم که یک سند استراتژی ورود به بازار چطور میتواند باشد.
خلاصه
ارائه سرویس، اپلیکیشن، محصول یا نرمافزار جدید به بازار به صرفِ زمان و تلاش تیمی زیادی نیاز دارد. داشتن استراتژی ورود به بازار مناسب و جامع، میتواند فرآیند پیشرفت و توسعه محصولتان را بسیار سادهتر کند.
فرق استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا همراه نکات کلیدی آن
امروزه با گسترش بازار کسب و کار اینترنتی محال است راجع به بازاریابی محتوا تا به حال نشنیده باشید. فکر میکنید بازاریابی محتوا به چه معناست؟ نظرتان راجع به استراتژی محتوا چیست؟ امروزه برای اینکه با این جریان پر سرعت اینترنت در دنیای گسترده وب همراه شوید، باید معنای اصلی بازاریابی محتوا و فرق استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا را بدانید که بسیار کاربردی و پر مصرف است. شاید به دلیل شبیه بودن کلمه بازاریابی محتوا با استراتژی محتوا به این فکر کنید که هر دو کلمه معنی یکسانی دارند. در صورتی که اینطور نیست. استراتژی محتوا یک اصطلاح کلیتر نسبت به بازاریابی محتوا محسوب میشود، که موارد بسیار زیادی را پوشش میدهد. این در حالی است که بازاریابی محتوا فقط بر روی یک نقطه خاص تمرکز میکند.
اگر میخواهید در دنیایی تجارت آنلاین موفق شوید، پس اول باید به درک درستی از فرق استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا برسید. در این مقاله قصد داریم تعریف و تفصیل معانی هریک از اینها، تفاوتها و کاربردهای آنها را بررسی کنیم. پس تا انتهای این مقاله کاربردی با ما همراه باشید.
تعریف استراتژی محتوا
سادهترین تعریف را در این مورد، وب سایت ویکی پدیا عنوان کرده است.. یعنی اگر بتوانید از جنبههای مختلف محتوا به صورت درست استفاده کنید، شما کار تجارت استراتژی محتوا را به نحو احسن انجام دادهاید.
برای درک استراتژی دقیقا به چه معنا است؟ بهتر از مفهوم استراتژی محتوا، یک مثال ساده میزنیم. فرض کنید که خانه ای میسازیم. فکر میکنید برای ساخت خانه ابتدا به چه چیزی نیاز داریم؟ طرح و نقشه. این طرحها شامل تمامی جزئیات و ابعاد و زوایای خانه هستند و تمامی محل سیم کشیها، نورگیری اتاقها و پنجرهها را نشان میدهند.
منظورمان این است که استراتژی محتوا دقیقاً کارایی مانند همین طرح و نقشه اولیه خانه را دارد و به ما نشان میدهد چگونه در زمینه تولید محتوا در تجارت آنلاین به موفقیت برسیم.
استراتژی محتوا شامل چه مواردی میشود؟
یک استراتژی محتوای خوب باید بتواند به تمامی سؤالات زیر پاسخ بدهد.
- چرا محتوای فعلی باید منتشر شود؟
- با انتشار این محتوا به کدام سمت میرویم؟
- کدام زمان برای انتشار این محتوا مناسبتر است؟
- چه کسانی مشتریان ما هستند؟
- پس از انتشار این محتوا منتظر چه واکنشهایی هستیم؟
پس از پاسخ دادن به این سؤالات به دنباله آن سؤالات بیشتری به وجود میآید.
- مخاطبین شما دقیقاً چه نوع محتوایی را میپسندند؟
- چه کسی قرار است محتوا را ایجاد و منتشر کند؟
- چند وقت به چند وقت باید محتوا جدید تولید شود؟
- نظر مخاطبان در مورد محتوایی شما چه خواهد بود؟
این پرسشها موارد مهمی هستند که در تدوین استراتژی محتوا باید حتماً در نظر بگیرید. پس از تحقیق و تفکر بسیار در این زمینه شما خواهید فهمید چگونه به اهداف تجاری خود از طریق استراتژی محتوا دست یابید.
به این نکته توجه داشته باشید که استراتژی محتوای خود را در زمانی مشخص آپدیت کنید. میتوانید استراتژی محتوای خود را در این مورد تغییر ندهید تا در وقت صرفه جویی کنید. اما این کار باعث میشود تجارت شما به خطر بیفتد. جهان پیرامون ما و همچنین علایق مخاطبان، همواره در حال تغییر است. پس بهتر است استراتژی محتوای خود را سالانه آپدیت کنید.
تعریف بازاریابی محتوا
بازاریابی محتوا، در واقع ترکیبی است از تکنیکهای فروش محصول و بازاریابی سنتی. یعنی بازاریابی محتوا از طریق ارائه محتوای ارزشمند، راهکاری برای جذب مشتری و فروش محصولات ارائه میدهد.
بازاریابی محتوا به گونهای است که اگر شما متن را بخوانید متوجه نشوید که نویسنده آن سعی در فروش محصولات خود به شما را دارد. بلکه هدف نویسنده فقط بالا بردن سطح اطلاعات و آگاهی شماست. برای اینکار شما ابتدا باید مخاطبان خود را انتخاب کنید و سپس محتوای مناسب با علایق مخاطبان خود منتشر کنید و آنها را به سمت کسب و کار خود جذب کنید.
بازاریابی محتوا که معمولاً به شکل نوشتاری در اخبار تحلیلی، مقالات آموزشی، وبلاگ، ویدیو، اینفوگرافیک، شبکههای اجتماعی و مواردی از این قبیل ارائه میشود باید به صورتی باشد که مشتریان فعلی را حفظ و مشتریان جدید را جذب کند.
فرق اساسی استراتژی محتوا با بازاریابی محتوا
حال به نکته اصلی این مقاله میپردازیم یعنی فرق استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا.
بازاریابی محتوا جزعی از استراتژی محتوای کلی است. و تمرکز آن بیشتر بر روی خلق یک محتوای مناسب برای کاربران است.
شما وقتی میتوانید در عرصه بازاریابی محتوا به موفقیت برسید که یک استراتژی محتوای قوی برای آن در نظر بگیرید. یعنی استراتژی محتوا مستقیماً با چگونگی استفاده و بهره از محتوا سروکار دارد. و طرح کلی استفاده از آن را به شما میگوید.
چطور است به مثال اول در مورد ساخت خانه برگردیم. همه میدانند که بدون ایجاد فونداسیون و پی ریزی نمیشود یک ساختمان ساخت. در همین راستا اگر بازاریابی محتوا را بدون برنامه ریزی و طرح استراتژی محتوای مناسب، استفاده کنید به نتیجه مطلوب و دلخواه خود نمیرسید. در واقع استفاده درست از استراتژی محتوا به شما در برندسازی و پیام رسانی محتوا در راستای اهداف شرکت کمک میکند.
فرق بازاریابی محتوا با تبلیغات
در مورد تفاوت بازاریابی محتوا و تبلیغات میتوان به تو مورد کلی اشاره کرد.
اولین مورد این است اگر شما محتوایی را در رسانههای تحت مالکیت خود مانند وبلاگها یا شبکههای اجتماعی، منتشر کنید، به آن بازاریابی محتوا میگویند؛ اما اگر همان محتوا را در رسانههای خریداری شده منتشر کنید، تبلیغ محسوب میشود.
دومین مورد این است که بازاریابی محتوا هیچ مزاحمتی برای مخاطب ایجاد نمیکند و بیشتر نوعی راهکار برای بازاریابی داخلی است تا بازاریابی خارجی. محتوایی است که نه تنها باعث آزار خواننده نمیشود بلکه به تمامی سؤالات شما پاسخ میدهد و سطح اطلاعات خواننده را بالا میبرد.
هزینه تبلیغات در مقایسه با بازاریابی محتوا
نکته در خور ذکر این است که تبلیغات، نسبت به بازاریابی محتوا بسیار ارزانتر هستند و بازاریابی محتوا زمان بر تر و پر هزینهتر میباشند اما در طولانی مدت بازدهی بالایی دارد.
در گذشته تبلیغات بهترین راه برای جذب مخاطبین برای شرکتها محسوب میشدند؛ اما امروزه با افزایش حجم تبلیغات آزار دهنده در رسانههای مختلف، شرکتها به دنبال راه دیگری برای جذب مخاطب هستند یعنی استفاده از بازاریابی محتوا. حال این سؤال به میان میآید که چرا تبلیغات دیگر مانند سابق در مخاطبین اثرگذار نیستند؟ در خصوص پاسخ به این سؤال باید خود را جای کاربران بگذارید. آیا دوست دارید که تبلیغات بی ربط برایتان به نمایش در بیاید؟ و این تبلیغات به نوعی آزاردهنده محسوب میشوند. پس مسلماً انتظار بازخورد مثبتی از این تبلیغات نخواهیم داشت.
تنبلی ممنوع
می دانیم که استراتژی محتوا کاری دشوار و زمانبر است به همین دلیل متاسفانه امروزه بسیاری از افراد آن را نادیده میگیرند و مستقیم به سراغ بازاریابی محتوا میروند. در این صورت بدون شک بازاریابی محتوا هیچ تأثیر مثبتی نخواهد داشت. استفاده از بازاریابی محتوا بدون ایجاد برنامه ریزی برای استراتژی محتوا مانند آب در هاون کوبیدن است و هیچ سودی نخواهد داشت.
قطعاً ایجاد یک مطلب در وبلاگ میتواند بسیار جذاب باشد و از این که محتوایی به اینترنت اضافه کردیم، خوشحال باشیم: اما خواهش میکنم محتوای هدفمند تولید کنید.
با ایجاد استراتژی خوب بر اساس نکات گفته شده، یک محتوای عالی تولید کنید تا بتوانید کسب و کار خود را به بالاترین حد خود برسد.
کلام آخر
قبل از بازاریابی محتوا به دنبال ایجاد استراتژی محتوایی دقیق در راستای اهداف و کسب و کارتان باشید. مطمئناً از مشاهده بازده بالا این راهکار شگفت زده خواهید شد. پس از همین امروز شروع کنید.
معرفی استراتژی DCA ؛ بهترین زمان خرید بیت کوین چه موقع است؟
اگر شما صاحب بیت کوین هستید و غالباً در مورد آن صحبت میکنید، ممکن است متوجه سوالاتی شوید که هر از گاهی به خصوص در بازارهای گاوی بیت کوین پرسیده میشوند. بهترین دوستان، مادربزرگ، راننده تاکسی یا هر شخص دیگری میتواند این سوالها را از شما بپرسد. الان باید بیت کوین بخرم؟ آیا زمان مناسبی برای خرید بیت کوین است؟ آیا این قیمت، قیمت مناسبی برای خرید بیت کوین است؟ در این مقاله سعی میکنم دقیق ترین پاسخها را به این سوالات بدهم.
این سوالات مربوط به سرمایه گذاری در مورد بیت کوین است، اما باید در مورد انواع دیگر سرمایه گذاریها نیز چنین سوالاتی پرسیده شود. اگر تصمیم به خرید بیت کوین دارید، باید بدانید که چرا این کار را انجام میدهید و چه موقع آن را انجام میدهید.
اگر میخواهید در زمینهای سرمایهگذاری کنید، خصوصا سرمایهگذاری روی دارایی پر ریسکی مانند بیت کوین، باید با آن حوزه آشنا باشید. این روزها، اکثر سرمایه گذاران به جای اینکه از بیت کوین به عنوان روش پرداخت استفاده کنند آن را هولد میکنند.
چه چیزی بیت کوین را منحصر به فرد میکند؟ چه کسی بیت کوین و ارزش آن را کنترل میکند؟ چه تعداد بیت کوین وجود دارد و تعداد کل بیت کوینها در آینده چقدر خواهد بود؟ چرا بیت کوین اختراع شد؟ روش ذخیره و نگهداری بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال به چه صورت است؟
اگر نمیدانید به یک یا چند سوال بالا پاسخ دهید، باید شروع به تحقیق در مورد بیت کوین کنید.
بیت کوین به عنوان سرمایه
اولین چیزی که در مورد بیت کوین و سایر رمز ارزها لازم است بدانید این است که سرمایه گذاری روی آنها یک سرمایه گذاری ریسکی است. اگر سهام و اوراق بهادار به عنوان خطرناکترین سرمایه گذاری سنتی در نظر گرفته میشوند، بیت کوین مقوله ریسک مربوط به خود را دارد و حدس بزنید این ریسک چیست؟ دارایی که قیمت آن در یک سال (۲۰۱۷) ۲۰۰۰٪ افزایش یابد و در سال بعد (۲۰۱۸) ۷۰٪ از ارزش خود را از دست بدهد و کاهش یابد، بسیار خطرناک است.
ROI (نرخ بازگشت سرمایه (Return On Investment) معیاری برای محاسبه استراتژی دقیقا به چه معنا است؟ سودآوری در بازه زمانی ثابت است) فوق نشان دهنده میزان بیثباتی بیت کوین است. تصور کنید اگر شما یکی از افرادی بودید که بیت کوین را تقریباً به قیمت ۲۰ هزار دلار خریداری میکردید و سال بعد با چیزی که از آن باقی مانده بود رها میشدید، یعنی کمی بیشتر از ۳ هزار دلار. هنگام سرمایه گذاری، باید هر دو سناریو و به ویژه بدترین سناریو را در ذهن داشته باشید. منظور از بدترین سناریو در مورد بیت کوین رسیدن قیمت به صفر است؛ یعنی از دست رفتن تمام سرمایه شما!!
قبل از تصمیم گیری در مورد خرید یا عدم خرید، باید مطمئن شوید که از پس آن برمیآیید و توان تحمل بدترین سناریوی ممکن را دارید. و اگر به نظر میرسد از دست دادن ۹۰٪ از مقدار سرمایه گذاری اولیه، خارج از توان شماست، قطعاً باید این مبلغ را کاهش دهید.
قیمت بیت کوین: صفر دلار یا استراتژی دقیقا به چه معنا است؟ ۱ میلیون دلار
برخلاف سهام و اوراق قرضه، که برای خرید یا فروش با کارگزار خود تماس میگیرید، در مورد بیت کوین شما بانک خودتان هستید و به کارگزار نیازی نیست.
شما باید در مورد چگونگی ذخیره بیت کوین و نحوه ارسال بیت کوین مطالعه کنید تا بدانید که چگونه میتوانید آن را از صرافی به کیف پول دیجیتال خود ارسال کنید. از آنجا که اکثر افراد وقت و توانایی مطالعه این اصول را ندارند، خرید و فروش بیت کوین به صورت گاه به گاه گزینه مناسب و مطلوبی نیست.
توصیه من این است که شما با بیت کوین این گونه رفتار کنید که گویی ۱۰-۲۰ سال دیگر، ارزش آن ۱ میلیون دلار یا صفر دلار خواهد شد. حالا این سوال را از خود بپرسید: آیا میخواهید از بازی خارج شوید؟ آیا میخواهید فرزندانتان از شما بپرسند، “بابا، چرا بیت کوین را ارزان خریداری نکردی؟”
سپس از خود بپرسید که اگر سناریوی منفی اجرا شود، چه احساسی خواهید داشت. اینکه قیمت بیت کوین به صفر برسد و همه چیز را از دست بدهید (یا بیت کوین ارزشی پیدا کرده است، اما شما به نوعی به بیت کوینهای خود دسترسی ندارید).
DCA(میانگین هزینه دلار بیت کوین): بهترین راه برای خرید بیت کوین
شما یک پیشگو نیستید که بدانید چه موقع بیت کوین بخرید و چه زمانی بفروشید. من هم نیستم. به عبارت دیگر، ما نمیتوانیم بازار را کنترل کنیم. به همین دلیل، مردان خردمند روش DCA را اختراع کردند.
میانگین هزینه دلار بیت کوین (DCA) یک استراتژی انباشت است که در آن شما مقدار کل مورد نظر خرید خود را در فواصل زمانی منظم به بخشهایی با اندازه مساوی تقسیم میکنید. این می تواند یک بار در هفته، یک بار در ماه، هر سه ماه یک بار و یا هر چیزی که برای شما بهتر است باشد.
مزیت اصلی استراتژی دقیقا به چه معنا است؟ استفاده از این روش این است که دیگر کمتر نگران قیمت خرید خواهید بود. استفاده از استراتژی DCA برای سرمایه گذاریهای طولانی مدت عالی است و برای داراییهای بیثبات و پرنوسانی مانند بیت کوین بسیار توصیه میشود، زیرا قیمت خرید شما با گذشت زمان متوسط قیمت آن دارایی خواهد شد.
یکی دیگر از مزایای این روش این است که برای سرمایه گذاری مداوم میتوان هر ماه بخش کمی از حقوق شخص را در نظر گرفت. نکته خوب در مورد بیت کوین این است که برخلاف سهام و اوراق قرضه، لازم نیست به صورت یک جا مبلغ هنگفتی را خرید زد و میتوان آن را با هر مقدار ارز فیات خریداری کرد. هر کسی یک ساتوشی دارد. یک ساتوشی ۰/۰۰۰۰۰۰۰۱ بیت کوین است و حداقل شرط خرید وجود ندارد.
عیب روش DCA این است که سود یک شخص در شرایط بازار گاوی یا صعودی به حداکثر نمیرسد. با این وجود، استراتژی دقیقا به چه معنا است؟ در طول تاریخ، دورههای زیادی وجود داشته است که طی آن استراتژی DCA در بازار سهام ایالات متحده سود بالاتری نسبت به سرمایه گذاری یکجا داشته است.
یکی دیگر از معایب احتمالی روش DCA این است که خرید مداوم مقدار ثابت بیت کوین در طول زمان به این نیاز دارد که بتوانید در مقابل وسوسه خرید بیشتر مقاومت کنید، حتی اگر احساس کنید که قیمت پایین است. زیرا خرید مقدار بیشتر بسیار وسوسه انگیز است، یا بالعکس.
نتایج حیرت انگیز DCA: بیش از ۱۰ برابر در ۵ سال
اگر طی نه سال گذشته هر روز به اندازه ۱ دلار بیت کوین خریداری کرده بودید، امروز ارزش سرمایه گذاری شما ۱۸۰۰۰۰۰۰ دلار بود. خوب، این مشخص است، زیرا قیمت بیت کوین در روزهای ابتدایی خود در طی سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ فقط چند دلار بود .
حال بیایید نگاهی به چند نمونه واقع بینانهتر بیندازیم:
با جو (Joe) آشنا شوید. جو ماهانه ۵۰۰۰ دلار حقوق خالص دارد. فرض کنیم که او هر ماه با ۵٪ از حقوق خود بیت کوین خریده است و این سرمایه گذاری را در اواخر سال ۲۰۱۶ شروع کرده باشد. با سرمایه گذاری ۲۵۰ دلار در بیت کوین در هر ماه جو توانسته است در طول سه سال گذشته سود ۱۸۳۰۰ دلار که تقریباً ۲۰۳٪ ROI است، کسب کند. اگر جو خوش شانس بود و از پنج سال پیش این کار را انجام داده بود، ۱۷۱۶۵۰ دلار سود می کرد، یعنی ۱۰۷۷٪ بازده سرمایه اولیه.
بیایید دو سال گذشته را نیز در نظر بگیریم، و سال فاجعه بیت کوین سال ۲۰۱۸ را به یاد بیاوریم. جو با این وجود ۱۱۶۶ دلار یا ۲۹.۵٪ ROI درآمد کسب میکرد.
نکته جانبی: اگر جو بدشانس درست در دسامبر ۲۰۱۷ و قبل از بالاترین رقم تاریخی بیت کوین، سرمایه گذاری هنگفتی انجام داده بود، امروز تقریباً نیمی از سرمایه گذاری خود را از دست میداد. به هر حال، این داستان بسیاری از سرمایه گذاران بیت کوین بود که در اوج حباب بیت کوین ۲۰۱۷ سوار قطار شدند.
اگر جو یک سال پیش خرید ماهانه ۲۵۰ دلار بیت کوین را شروع میکرد، ۱۷۰۰ دلار درآمد کسب میکرد که ۵۷٪ بازده سرمایهگذاری اولیه او است. تاکنون ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ برای بیت کوین خوب بوده است.
اساس و نکته این داستان این است که هرچه زودتر یک استراتژی DCA را اتخاذ کنید، بازده سرمایه گذاری (ROI) شما بالاتر خواهد رفت، زیرا خطر خرید با قیمت نسبتاً بالا (مانند پایان سال ۲۰۱۷) با گذشت زمان کاهش مییابد. استراتژی DCA به افراد اجازه میدهد قیمت خرید خود را به طور متوسط کاهش دهند.
این استراتژی محدود به بیت کوین نیست. اگر هر ماه یک ETF نزدک (Nasdaq) به قیمت ۵۰ دلار خریداری می کرده بودید، اما بازار را به بدترین شکل ممکن زمان بندی میکردید یعنی دقیقاً هنگامی که نزدک در اوج حباب dot-com به بالاترین حد خود رسید، شروع به جمع آوری میکردید، پس از ۱۵ سال (۵.۲ درصد سالانه) از ۱۱۴٪ ROI بهره مند شده اند.
CryptoPotato اولین سایتی بود که در سال ۲۰۱۶ نمونه اولیه ماشین حساب DCA را برای سرمایه گذاران بیت کوین ساخت. امروزه ابزارهای دیگری مانند dcabtc.com وجود دارد.
مدل CryptoPotato برای سرمایه گذاری بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۶
تجزیه و تحلیل دادههای تاریخی قیمت بیت کوین که با مشارکت بنیانگذار Bitrated ناداو ایوگی انجام شد، نتایج جالبی را نشان میدهد. در این تحلیل از دادههای مبادلهای بیت کوین از سال ۲۰۱۰، (زمانی که ارزش بیت کوین کمتر از یک دلار بود) تا پایان سال ۲۰۱۶ (زمانی که قیمت بیش از ۷۰ درصد از بالاترین قیمت در سال ۲۰۱۳ یعنی حدود ۱۱۸۰ دلار کاهش داشت)، استفاده شد. ما دادههای مربوط به سال ۲۰۰۹ را که ارزش بیت کوین چند سنت بود عمدا نادیده گرفتیم.
جالب توجه است، تجزیه و تحلیل نشان داد که رویکرد سرمایه گذاری DCA (متوسط هزینه دلار)، در بیشتر دوره ها ROI مثبت تولید میکند. در حقیقت، روش DCA حداقل به مدت 2.5 سال، بازگشت سرمایه مثبت را در ۱۰۰٪مواقع تضمین میکند – حتی برای کسانی که بیت کوین را در اواخر سال ۲۰۱۳ خریداری کردند، نزدیک به بالاترین قیمت آن $ ۱۱۸۰.
نکتهای جالب: میانگین دلار به بیت کوین بین آگوست ۲۰۱۰ و دسامبر ۲۰۱۶ به یک بازده باورنکردنی ۵۸،۶۸۵٪ (ROI) دست یافت.
توضیح دادههای نمودار فوق
هر مربع در نمودار نشان دهنده یک دوره سرمایه گذاری بین آگوست ۲۰۱۰ تا دسامبر ۲۰۱۶ است که حداقل دوره آن شش ماه است. رنگ هر مربع نشان دهنده بازگشت سرمایه است: سبز به معنی بازگشت مثبت است. قرمز نشان دهنده بازده منفی است. آخرین مربع سمت چپ در خط بالا نشان دهنده اولین دوره اندازه گیری شده (اوت ۲۰۱۰ تا فوریه ۲۰۱۱) از سرمایه گذاریهای ثابت روزانه است.
هر سطر در ماه جدید شروع می شود و هر مربع نشان دهنده ماه دیگری است. به عنوان مثال، مربع دوم در ردیف بالا بازده سرمایه گذاری بین آگوست ۲۰۱۰ و مارس ۲۰۱۱ را نشان میدهد. اولین مربع در ردیف دوم بازده بین سپتامبر ۲۰۱۰ و مارس ۲۰۱۱ را نشان میدهد.
بالاترین غلظت مربعهای قرمز نشان دهنده اواخر سال ۲۰۱۳ و اوایل سال ۲۰۱۴ است، زمانی که قیمت بیت کوین به بالاترین حد خود رسید که تا ابتدای سال ۲۰۱۷ نتوانست دوباره به آن دست یابد.
سخن آخر
به طور خلاصه، روش سرمایه گذاری DCA کاملاً مناسب سرمایه گذاری بلند مدت بیت کوین است. این اعتقاد وجود دارد که قیمت بیت کوین با گذشت زمان افزایش مییابد زیرا عرضه آن محدود است. با این حال، هیچ کس نمی تواند با اطمینان بگوید که آیا زمان مناسبی برای خرید بیت کوین است یا نه. به همین دلیل است که میانگین هزینه دلار یا DCA بسیار موثر است.
مطالب گفته شده در این مقاله نباید به هیچ عنوان توصیهای برای سرمایه گذاری در نظر گرفته شوند. مسئولیت سود و زیان ناشی از به کار گیری مطالب گفته شده، به عهده خود کاربران است و میهن بلاکچین مسئولیتی در قبال سود و زیان کاربران ندارد.
دیدگاه شما