تایم فریم یا دوره زمانی در تحلیل تکنیکال
بارها شنیدیم که میگویند سهم ایکس در بلندمدت روندی صعودی دارد، اما در کوتاهمدت یک روند نزولی خواهد داشت.
منظور از دوره زمانی بلندمدت چیست؟ آیا بین تایم فریم و استراتژیهای معاملاتی رابطهای وجود دارد؟
برای یافتن پاسخ این سوالها با ما همراه باشید.
تایم فریم یا دوره زمانی
برای این که بتوانیم تغییرات قیمت در آینده را پیشبینی کنیم، باید نمودار قیمت_زمان آن دارایی را بررسی کرد. در واقع تایمفریمها به ما میگویند که یک روند تا چه زمانی طول خواهد کشید.
بهطور کلی میتوان روند تغییرات قیمت یک سهم یا داراییها را در بازههای زمانی مختلف به سه دسته بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت تقسیم کرد. این بازه زمانی میتواند از یک دقیقه تا سالیانه نیز تغییر کند.
گاهی ممکن است ببینیم یک سهم در بلندمدت روندی صعودی دارد، در حالی که در کوتاهمدت روندش نزولی است یا برعکس. احتمال وجود روندهای متناقض در تایمفریمهای مختلف وجود دارد و دور از انتظار نیست. بنابراین تنها نباید به یک دوره زمانی توجه کرد. بررسی تایم فریمهای مختلف میتواند به عنوان وسیلهای جهت تایید یا رد تحلیل ما در تایم فریم دیگر باشد.
افراد بر اساس استراتژیهای معاملاتی مختلف از تایم فریم یا همان دوره زمانی متفاوتی استفاده میکنند. عوامل متعددی در انتخاب استراتژیهای معاملاتی تاثیرگذار هستند، مثل میزان ریسکپذیری فرد، توانایی مدیریت سرمایه، بازه زمانی مد نظر سرمایهگذار و. .
برای تعیین روند حرکتی اصلی هر دارایی باید از یک بازه زمانی طولانی شروع کرد. هرچه بازه زمانی مورد بررسی طولانیتر باشد، اعتبار تحلیل بالاتر است.
بررسی چند تایمفریم بهطور همزمان
با بررسی تغییرات قیمتی یک دارایی در چند تایم فریم مختلف میتوان احتمال بروز اشتباه در معاملات را کاهش داد. قدرت و اعتبار روندهای قیمتی بلندمدت، بیشتر از روندهای کوتاهمدت است، بنابراین هنگام بررسی نمودار قیمت- زمان یک دارایی بهتر است تحلیل را از تایمفریمهای بالاتر آغاز کنیم. علاوهبر آن بررسی تایمفریمهای کوتاهمدت میتواند از ورود ما در قلههای قیمتی و خروج در کفهای قیمتی جلوگیری کند.
- اگر سرمایهگذار بلندمدتی هستید، برای تعیین روند اصلی قیمت میتوانید نمودارهای ماهانه را بررسی کنید اما جهت تعیین روند حرکتی قیمت سهم در میانمدت تمرکزتان بر نمودار هفتگی باشد و در نهایت برای تعیین نقاط ورود و خروج مناسب از نمودار روزانه استفاده کنید. این استراتژی در بازاری مثل بورس اوراق بهادار تهران میتواند مناسب باشد. زیرا بازار تنها روزانه برای 3.5 ساعت باز است و ورود به تایم فریمهای پایینتر توجیه مناسبی ندارد.
در این استراتژی تایمفریم اصلی شما، نمودار هفتگی سهم است و دوره زمانی بلندتر و کوتاهتر ابزاری کنترلی هستند.
- گروه بعدی معاملهگران کوتاهمدتی (swing trader ها، چند روز تا چند هفته) هستند. این گروه از معاملهگران معمولا برای تعیین روند اصلی از تایمفریمهای هفتگی استفاده میکنند. اما برای معامله و تصمیمگیری، بر نمودار روزانه تمرکز دارند. نمودارهای یک ساعته هم برای انتخاب نقاط ورود و خروج میتواند مناسب باشد.
- گروهی از افراد هستند که بهصورت روزانه معامله (Day Trader) میکنند. استفاده از این استراتژی در بازارهای مالی که حجم معاملات و نوسانات آنها زیاد است، مناسب بهنظر میآید.
این معاملهگران از تایمفریمهای یک ساعته برای تعیین روند اصلی استفاده میکنند. اما تایمفریم اصلی برای معاملهگری، تایم فریمهای کوتاهمدتتر مثل 15 دقیقهای است. برای تعیین نقاط ورود و خروج هم میتوان از تایمفریم 5 دقیقهای استفاده کرد.
جمعبندی تایم فریم یا دوره زمانی
به ازای هر فردی که در بازارهای معاملاتی فعالیت میکند، استراتژیهای معاملاتی مختلف وجود دارد. انتخاب یک تایمفریم معاملاتی مناسب بخشی جدا نشدنی در تعیین یک استراتژی معاملاتی است.
برای تمامی سرمایهگذاران و معاملهگران نمیتوان نسخهای یکسان پیچید. بنابراین اگر دوست شما از طریق معاملهگری روزانه به خوبی نتیجه گرفته است، دلیلی بر نتیجهگیری قطعی شما از طریق معاملهگری روزانه نیست. عوامل متعددی مثل شخصیت، ریسکپذیری، تایم معاملاتی کافی، افق سرمایهگذاری و. در تعیین استراتژیهای معاملاتی تاثیر دارند.
میتوانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در میزان سرمایه شما و انتخاب تایم فریم آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده کنید.
تایم فریم های معاملاتی استاندارد
در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی اعم از بورس اوراق بهادار، ارز دیجیتال و بازار بینالملل، تنها ابزار مورد استفاده فرد نمودار قیمت برحسب زمان میباشد. این نمودار برحسب بازههای زمانی مختلف قابل رسم و بررسی میباشد. به این بازه زمانی مورد استفاده در هر نمودار، تایم فریم زمانی آن نمودار گفته میشود. زمان، یکی از دو پارامتر اصلی برای ترسیم نمودار قیمت است. بنابراین انتخاب تایم فریم مناسب از مهمترین اقدامات یک فرد به منظور انجام یک تحلیل تکنیکال قابل معامله میباشد. در این مقاله به بررسی نحوه انتخاب تایم فریم های معاملاتی برای هر فرد میپردازیم.
اشتباه بزرگ
اکثر تحلیلگران تکنیکال بازارهای مالی، چه تازهکار و چه حرفهای، در طول دوره آموزش خود به مبحث تحلیل بازار مدنظر خود در چند تایم فریم برخوردهاند. البته، این روش قدرتمند نمودارخوانی و استراتژیسازی، اغلب در اولین سطح از تحلیل با تلاش یک معاملهگر برای دستیابی به برتری در بازار، فراموش میشود. با درگیر شدن در نوسانات بازار، اکثراً فرد دید خود را نسبت به روند ماژورتر از دست میدهد. در نتیجه سطوح واضح حمایت و مقاومت را نادیده میگیرد و از نقاط پر احتمال ورود و خروج چشمپوشی میکند.
تحلیل چند تایم فریمه
تحلیل با چند تایم فریم زمانی براساس بررسی ارزش یک دارائی در چند بازه زمانی متفاوت انجام میشود. محدودیت خاصی از نظر میزان تعداد تایم فریم های مورد بررسی و یا بررسی تایم فریم های خاص وجود ندارد. ولی راهنمائیهای کلی در این زمینه وجود دارد که اکثر افراد از آن تبعیت میکنند.
معمولاً، استفاده از ۳ تایم فریم متفاوت به فرد دید کافی از بازار میدهد. استفاده از تعداد کمتر باعث از دست دادن میزان قابل توجهی از اطلاعات میشود. و استفاده از تعداد بیشتر معمولاً باعث تحلیلهای مضاعف و زائد میشود.
قانون ۴ چیست؟
در هنگام انتخاب ۳ بازه زمانی، یک استراتژی ساده میتواند تبعیت از “قانون ۴” باشد. این بدین معناست که در ابتدا باید یک بازه زمانی متوسط مشخص شود و این بازه باید نشان دهنده میزان زمان باز گذاشتن یک معامله به طور متوسط باشد. سپس، باید یک تایم فریم کوچکتر انتخاب شود. این تایم فریم باید حداقل یک چهارم بازه زمانی متوسط باشد. (مثلاً، نمودار ۱۵ دقیقهای برای تایم فریم کوچک و نمودار 60 دقیقهای برای تایم فریم متوسط). با محاسبات یکسان، تایم فریم بزرگ یا بلندمدت باید حداقل چهار برابر تایم فریم میانی باشد. (با توجه به مثال قبل، نمودار ۴ ساعته برای تایم فریم بزرگ، سه تایم فریم انتخابی ما را کامل خواهد کرد).
انتخاب تایم فریم های معاملاتی مناسب در هنگام انتخاب طیف سه بازه زمانی بسیار حیاتی است. مشخصاً، یک معاملهگر بلندمدت با معاملاتی با عمر چندین ماه، استفاده بسیار کمی برای ترکیب نمودارهای ۱۵ دقیقهای، ۶۰ دقیقهای و ۲۴۰ دقیقهای خواهد داشت. همزمان، یک معاملهگر روزانه که عمر معاملاتش در حد چند ساعت و به ندرت بیشتر از یک روز است، استفاده زیادی از ترکیب نمودارهای روزانه، هفتگی و ماهیانه ندارد. این به این معنی نیست که معاملهگر بلندمدت از توجه به نمودار ۴ ساعته سود نخواهد کرد. و یا معاملهگر کوتاهمدت از داشتن نمودار روزانه در پلتفرم معاملاتی خود بیمنفعت میماند. ولی این موارد باید در نقاط نهایی تحلیل مورد بررسی قرار بگیرند و نباید موجب درگیری فرد با کل طیف تایم فریم شود.
تایم فریم بلند مدت
با در نظر داشتن فرمت اصلی کار برای توصیف تحلیل با استفاده از چند تایم فریم، به اعمال آن در بازار مالی میپردازیم. با این روش نمودارخوانی، به طور کلی بهترین سیاست شروع از تایم فریم بلندمدت و ادامه به سمت بازههای جزئیتر میباشد. با توجه به تایم فریم بلندمدت، روند غالب شناسائی میشود. لازم به ذکر است که بیشترین ضربالمثل استفاده شده در معاملات برای این بازه زمانی این است: “روند دوست توست (The Trend is your friend).”
معاملات نباید در این نمودار گسترده اجرا شوند، ولی معاملات انجام شده میبایست هممسیر با روند شناسائی شده در این بازه زمانی باشند. این به این معنی نیست که معاملات خلاف روند نمیتواند انجام شود. بلکه به این معنیست که احتمال موفقیت کمتر و هدف حد سود پائینتری نسبت به زمانی که همجهت با روند کلی باشد، دارد.
تایم فریم میان مدت
با افزایش جزئیات نمودار در تایم فریم میانی، حرکات کوچکتر درون روند بزرگتر پدیدار میشوند. این میزان سرمایه شما و انتخاب تایم فریم تایم فریم تطبیقپذیرترین تایم فریم در بین 3 تایم فریم است. زیرا هر دو حالت کوتاهمدت و بلندمدت در این سطح قابل لمس است. همانطور که گفته شد، میزان مورد انتظار متوسط زمان باز نگهداشتن یک معامله باید این تایم فریم مرکزی درون بازه تایم فریمها را مشخص کند. در واقع، این سطح زمانی بیشترین نمودار استفاده شده برای برنامهریزی معاملاتی در هنگامی که معامله باز است و قیمت به سطوح حد سود و یا حد ضرر نزدیک میشود، میباشد.
تایم فریم کوتاه مدت
در آخر، معاملات میبایست در تایم فریم کوتاهمدت انجام شوند. از آنجائیکه نوسانات کوچکتر در حرکت قیمت واضحتر میشود، معاملهگر قادر به انتخاب نقطه ورود جذاب برای معاملهای همجهت با مسیر از پیش تعیین شده در نمودارهای بازههای زمانی بالاتر میباشد.
تایم فریم های معاملاتی استاندارد در یک نگاه
با ترکیب هر سه تایم فریم برای ارزیابی یک دارائی، معاملهگر قادر خواهد بود تا به سادگی احتمال موفقیت درون یک معامله را مستقل از سایر قوانین وضعشده توسط استراتژی فرد، افزایش دهد. تحلیل بالا به پائین، فرد را تشویق به معامله با روند بزرگتر میکند. این به تنهائی ریسک را با توجه به احتمال بالاتر ادامه حرکت قیمت در طول روند بزرگتر در نهایت، کاهش میدهد. با اعمال این تئوری، سطح اعتماد به معامله باید با توجه به میزان هماهنگی تایم فریمها سنجیده شود.
برای مثال، اگر روند بزرگتر صعودی بوده ولی روندهای متوسط و کوچک به سمت پائین در حرکت هستند، معاملات فروش محتاطانه با اهداف حد سود منطقی و حد ضررهای دقیق میبایست اجرا شود. به طور جایگزین، معاملهگر میتواند تا پایان حرکت یک موج خرسی در نمودارهای تناوب پائینتر صبر کند. پس از آن در یک سطح خوب وقتی هر سه تایم فریم مجدداً هماهنگ شدند، اقدام به معامله خرید کند.
یک منفعت واضح دیگر استفاده از تحلیل چند تایم فریمه معاملات، توانائی شناسائی نشانههای حمایتها و مقاومتها و همچنین نقاط ورود و خروج قدرتمند است. احتمال موفقیت معامله وقتی که در تایم فریم پائین دنبال شود افزایش مییابد. زیرا معاملهگر قادر خواهد بود از نقاط ورود ضعیف، حد ضررهای بد و یا اهداف غیرمنطقی دوری کند.
بهبود احتمال معاملات موفق
استفاده از تحلیل با چند تایم فریم میتواند شدیداً باعث بهبود احتمال معامله موفق شود. متأسفانه، بسیاری از معاملهگران به کاربرد این تکنیک در هنگام شناسائی یک موقعیت مناسب بیتوجهی میکنند. شاید زمان این باشد که معاملهگران به این روش بازگردند. زیرا روشی ساده برای اطمینان از سوددهی یک معامله با استفاده از همجهتی آن با روند فعلی میباشد.
کسب اطلاعات بیشتر درمورد انواع معاملهگران و سرمایهگذاران میتوانید به مقاله انواع معامله گر و سرمایه گذار در بازارهای مالی را بشناسیم مراحعه کنید.
آشنایی با تایم فریم معاملاتی و اهمیت آن در بازارهای مالی
معاملهگران بهمنظور کسب سود در بازارهای مالی، باید بتوانند روندهای موجود را بهخوبی شناسایی کرده و بر اساس آنها عمل کنند. جملاتی معروف و کلیشهای در این زمینه وجود دارد که گفتهاند: «همیشه بر اساس روند بازار، معامله کنید»، «هرگز برخلاف روند وارد معامله نشوید» و اینکه «روند بهترین دوست شماست». ولی بازه زمانی هر روند چه مدت است؟ منظور از معامله نوسانی، کوتاهمدت، میان مدت و بلندمدت چیست؟ برای پاسخ به این سوالات، ابتدا باید با مفهوم بسیار مهم «تایم فریم» آشنا شویم. در این مقاله از آکادمی مزدکس به بررسی کامل موضوع تایم فریم معاملاتی خواهیم پرداخت.
تایم فریم چیست؟
تایم فریم یکی از اصلیترین اجزاء تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است. همانطور که میدانیم، هر نمودار از دو بعد زمان و قیمت تشکیل شده است. بُعد زمان میتواند به کوتاهی ۱ ثانیه و یا به درازا چندین ماه باشد. منظور از تایم فریم یا دوره زمانی، در واقع همان بُعد زمانی در نمودارهای قیمتی است. به عبارت دیگر، ما با تغییر تایم فریم نحوه نمایش قیمت در مقیاسهای زمانی مختلف را انتخاب میکنیم. فرقی نمیکند که از چه نوع نموداری (کندل، میلهای، حجمی، منحنی و …) استفاده میکنیم.
با انتخاب تایم فریم شما مقیاس شکلدهی آنها را مشخص میکنید. به عنوان مثال، در تایم فریم یک روزه، تمامی کندلها نوسان قیمت ۱ روز را نشان میدهند و در تایم فریم ۴ ساعته، هر کندل نمایانگر نوسان قیمت در ۴ ساعت است. این موضوع در مورد تمام تایم فریمها نیز صدق میکند. بنابراین، تایم فریم را میتوان بخشی از زمان دانست که معاملهگر آن را برای تحلیل رفتار بازار انتخاب میکند.
معرفی انواع تایم فریم معاملاتی
همانطور که بیان شد، تایم فریم همان بازههای زمانی موردنظر ما، برای نمایش تغییرات قیمت روی نمودار قیمت/زمان است. بسته به نوع پلتفرم مورداستفاده، تنوع تایم فریمهای ارائه شده هم ممکن است متفاوت باشد. ولی بهصورت کلی، تایم فریمها را میتوان در دستههای مختلف ثانیه، دقیقه، ساعت و روزانه طبقهبندی کرد.
برحسب ثانیه | برحسب دقیقه | برحسب ساعت | برحسب روز |
۱ ثانیه | ۱ دقیقه | ۱ ساعته | روزانه |
۵ ثانیه | ۳ دقیقه | ۲ ساعته | هفتگی |
۱۰ ثانیه | ۵ دقیقه | ۳ ساعته | ماهانه |
۱۵ ثانیه | ۱۵ دقیقه | ۴ ساعته | |
۳۰ ثانیه | ۳۰ دقیقه | ||
۴۵ دقیقه |
همانطور که مشخص است، هرچه تایم فریم طولانی شود، تحلیل کلیتر و زماندارتر میشود. از سوی دیگر، تایم فریمهای پایینتر نیز برای تحلیلهای کوتاهمدت مناسب هستند.
تقسیمبندی دیگر تایم فریم معاملاتی
در بخش قبل تقسیمبندی فنی/زمانی از تایم فریم ارائه شد. بااینحال، نوعی دستهبندی دیگری از تایم فریم یا همان دورههای زمانی را نیز میتوان ارائه کرد. بر اساس این دستهبندی، تایم فریم جنبه زمانی خود را از دست داده و عوامل دیگری مانند افق سرمایهگذاری و ریسکپذیری نیز در آن مطرح میشود. برخلاف تقسیمبندی قبلی، این نوع تقسیمبندی مرزبندی کاملاً مشخص و واضحی ندارد.
کوتاه مدت
تایم فریم کوتاه مدت میتواند بین ۱ ساعت تا ۱ هفته باشد. در این تایم فریم هدف ما سرمایهگذاری نیست، بلکه فقط معاملهگر هستیم. به این سبک معامله اصطلاحاً «نوسانگیری» گفته میشود. چراکه هدف از معامله تنها کسب سودهای کوچک در زمانی کوتاه است. برخی ترجیح میدهند دسته دیگری به نام «روزانه – Intraday» را نیز اضافه کنند. این دسته فقط محدود به معاملات زیر ۱ روز میشود. ولی به صورت کلی، آنها را نیز میتوان جزو تقسیمبندی کوتاه مدت قرار داد.
مزایای معامله کوتاه مدت:
- امکان کسب سود سریع
- فرصتهای معاملاتی بیشتر
- از دست ندادن فرصتهای کوچک معامله
معایب معامله کوتاه مدت:
۱. زمانگیر بودن: شما باید بهصورت تمام وقت مراقب معامله خود باشید و پوزیشن خود را در صورت لزوم تغییر دهید.
۲. کارمزد قابل توجه معاملات: معاملات کوتاه مدت عموماً با سود ناچیزی همراه هستند. در این میان، کارمزدهای مربوط به معاملات نیز بیشتر به چشم میآیند. چراکه بخشی از سود احتمالی شما صرف پرداخت کارمزدها خواهد شد.
۳. استرس زیاد: نوسانات مقطعی بازار و تماشای نمودار قیمتها میتواند اضطراب و استرس در شما ایجاد کند.
۴. سود ناچیز: تجربه نشان داده بیشترین سودها در روندهای بلندمدتی کسب میشوند و احتمال از دست دادن موجهای صعودی در معاملهگران کوتاه مدت بالا است.
۵. فرصت ناچیزی برای تصمیمگیری درمورد هر معامله وجود دارد.
معامله میان مدت
معامله میان مدت را میتوان چیزی بین ۱ هفته تا چندین ماه دانست. معاملات میان مدت در بازار را میتوان یک سرمایهگذاری تعریف کرد. علاوه بر این، در نگاه میان مدت میتوان رویکرد تحلیل بنیادی (فاندامنتال) را نیز در کنار تحلیل تکنیکال بهکار گرفت. در صورتی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنید، در نگاه میان مدت عموماً از تایمفریم روزانه برای تحلیل استفاده میشود.
مزایای معامله میان مدت:
- برای طیف وسیعی از افراد مناسب است
- عملکرد بر اساس روندهای بازار سنجیده میشود
- فرصت بیشتری برای به نتیجه رسیدن تحلیل وجود دارد
- اضطراب و استرس کمتری خواهید داشت
معایب معامله میان مدت:
- مستلزم تحلیل بلندمدتتری است
- برخی متغیرهای اقتصادی کوچک و بزرگ و تهدیدات سیستماتیک و غیرسیستماتیک ممکن است در میان مدت متوجه دارایی شما شود
- نیاز به صبر بیشتر است
نگاه بلند مدت
نگاه بلندمدت میتواند یک سال و یا بیشتر باشد. در این شرایط باید قواعد مربوط به چینش سبد دارایی را رعایت کنید. در صورتی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنید، بهتر است از تایمفریمهای هفتگی و ماهانه استفاده کنید. البته استفاده از تایم فریم روزانه نیز همچنان معتبر و متداول است.
مزایای معامله بلند مدت:
- سرمایهگذاری شما بدون استرس روزانه خواهد بود
- تراکنش کمتر که به معنای پرداخت کارمزد کمتر است
- فرصت بیشتری برای بررسی هر تصمیم و معامله وجود دارد
- برای سرمایههای سنگین و چشمگیر مناسب است.
- هرچه افق سرمایهگذاری بلندمدتتر باشد، احتمال دریافت سودهای چشمگیر نیز افزایش مییابد.
معایب معامله بلند مدت:
- ممکن است ماههای زیادی سرمایه شما راکد بماند
- مستلزم صبر بسیار زیادی هستند
- باید از دقت تحلیل بلندمدت خود مطمئن باشید
اهمیت تایم فریم معاملاتی در تحلیل تکنیکال
مؤلفه زمان، یکی از اصلیترین ارکان تحلیل تکنیکال است. همانطور که در بخشهای قبل متوجه شدیم، با تعیین تایم فریم در نمودارهای تحلیل تکنیکال، در واقع واحد زمانی هریک از نقاط نمودار (هر کندل) را مشخص میکنیم. بنابراین، تغییر تایم فریم تمام تحلیل را متحول خواهد کرد.
روندهای قیمتی را میتوان به سه دسته اصلی ۱. بلندمدت، ۲. میان مدت، ۳. کوتاه مدت طبقهبندی کرد. بااینحال، بازارها بهصورت همزمان در چندین تایم فریم یا بازه زمانی فعال هستند. به عبارت دیگر، بسته به بازه زمانی انتخابی، ممکن است روند قیمت دارایی مورد نظر شما صعودی، خنثی و یا نزولی شود. یعنی ممکن است روند اصلی (بلندمدت) قیمت یک دارایی صعودی باشد، ولی در یک روند خنثی میان مدت قرار گرفته و در عین حال، نوسان کوتاه مدتی آن منفی باشد! این موضوع نهتنها غیرعادی نیست، بلکه وقوع آن هم بسیار محتمل است.
بهطور معمول، معاملهگران مبتدی و تازهکار فقط روی تایم فریمهای کوتاه مدت تمرکز دارند و از روندهای اصلی و بلندمدت غافل میشوند. از سوی دیگر، برخی معاملهگران نیز ممکن است روندهای بلندمدت را بهخوبی شناسایی کنند، ولی از اهمیت پیدا کردن روندهای کوتاه مدت برای ورود غافل باشند. بنابراین، شناخت تایم فریمها و روندها در تحلیل تکنیکال اهمیت بسیار زیادی دارد و تأثیر چشمگیری در موفقیت و یا شکست معاملات خواهد داشت.
بهترین تایم فریم برای تحلیل تکنیکال
به عنوان یک قاعده کلی، هرچه تایمفریم بزرگتر باشد، سیگنال ارائه شده معتبرتر خواهد بود. هرچه به سمت تایم فریمهای کوتاهمدتتر حرکت کنید، نمودار شما پر از سیگنالهای غیرمعتبر خواهد شد. بسیاری از تحلیلهای انجام شده در بازههای زمانی کوتاه مدت شکست میخورند. در یک حالت ایدهآل، معاملهگران در ابتدا باید وضعیت نموداری را در تایم فریمهای بالا بررسی کنند تا جهت و روند کلی حرکت قیمت مشخص شود. هنگامی که روند قیمت مشخص شد، معاملهگران میتوانند بر اساس تایم فریمهای میان مدت و کوتاه مدت معاملات را انجام دهند.
بنابراین، در پاسخ به این سؤال که بهترین تایم فریم برای تحلیل تکنیکال کدام است، نمیتوان پاسخ واضحی را ارائه کرد. چراکه تقریباً همه چیز به شرایط بستگی دارد. انتخاب و سلیقه شخص معاملهگر و استراتژی معاملاتی شخصی او تأثیر زیادی در انتخاب بازه زمانی دارد. شاید بهترین انتخاب این باشد که از ترکیبی از چند تایم فریم برای معاملات خود استفاده کنید. در ادامه چند مثال از کاربرد تایم فریمها را بررسی میکنیم:
- یک معاملهگر نوسانگیر که برای تصمیمگیری روی نمودارهای یکروزه تمرکز دارد، میتواند از نمودارهای هفتگی برای پیدا کردن روند اصلی استفاده کرده و سپس از نمودارهای ۶۰ دقیقهای برای تشخیص روندهای کوتاهمدت و نقطه ورود استفاده کند.
- یک معاملهگر روزانه میتواند از نمودارهای ۱۵ دقیقهای برای معامله استفاده کند. او همچنین ممکن است از نمودارهای ۶۰ دقیقهای برای تشخیص روند اصلی قیمت استفاده کرده و سپس با استفاده از نمودارهای ۵ دقیقهای (و یا حتی کوتاهمدتتر)، نقطه ورود خود را انتخاب کنند.
- یک سرمایهگذار بلندمدت احتمالاً بیشتر روی نمودارهای هفتگی تمرکز دارد. ولی در عین حال، از نمودارهای ماهانه برای تشخیص روند بلندمدت و از نمودارهای روزانه برای پیدا کردن بهترین نقاط ورود و خروج استفاده میکند.
عوامل تأثیرگذار در انتخاب تایم فریمها
انتخاب هرکدام از این تایم فریمها و یا ترکیبی از آنها بسته به سلیقه و ترجیح خود معاملهگر است. خیلی از معاملهگران، بهخصوص افراد مبتدی، تنها با اتکا به یک تایم فریم معامله میکنند. اکثر آنها به تایم فریم روزانه (۱ روزه) متکی هستند. این بازه زمانی اعتبار زیادی در تحلیلها دارد و استفاده از آن نیز مزایای متعددی به همراه دارد. با این حال، بهعنوان یک قانون کلی، بهتر است بگوییم معاملهگران تایم فریم موردعلاقه خودشان را انتخاب میکنند. افراد حرفهایتر از تایم فریمهای بالاتر برای تشخیص روند و از تایم فریم کوچکتر برای تشخیص نقاط ورود و خروج استفاده میکنند. درهرحال، مراقب باشید بیش از حد درگیر سیگنالهای متعدد نمودارهای کوتاهمدت نشوید. این روندها بیشتر برای تایید و یا رد تحلیلهای سطوح بالاتر کاربرد دارند.
چطور تایمفریم مناسبمان را انتخاب کنیم؟
همانطور که بیان شد، انتخاب تایم فریم تا حد بسیار زیادی به خود معاملهگر بستگی دارد. بنابراین، معاملهگران ممکن است رویکردهای مختلفی نسبت به انتخاب آن داشته باشند. در ادامه ۲ نوع رویکرد نسبت به انتخاب بازه زمانی تحلیل و معامله را به شما معرفی میکنیم.
معاملهگران تازهکار چطور تایم فریم را انتخاب میکنند؟
بسیاری از معاملهگران تازهکار ممکن است روزها، هفتهها و شاید ماهها را صرف یافتن استراتژی و پارامترهای پولساز خود کنند. مثلا آنها ممکن است نمودارهای ۳۰ ثانیهای و یا ۵ دقیقهای را امتحان کنند. سپس به شاخه دیگری پریده و به اندیکاتورها روی بیاورند.
زمانی که هیچکدام از این روشها جواب نداد، ممکن است تصور کنند اشتباه شده و مجدداً تمام این مسیر را از نو تکرار کنند. مسئله اینجاست که تفکر پشت این تلاش مستمر برای یافتن تایم فریم مناسب از پایه اشتباه است. به یاد داشته باشید که هر سیستم یا تکنیک معاملاتی (و یا احتمالاً هر بازاری) دارای یک تایم فریم بهینه است. اگر موضوع یافتن بازه زمانی ایدهآل برای شما منطقی به نظر میرسد، توصیه میکنیم در رفتار خود تجدیدنظر کنید. چرا که احتمالاً وارد یک بازی بیپایان خواهید شد که هیچوقت نمیتوانید تایم فریم موردنظر خود را پیدا کنید.
معاملهگران حرفهای چطور تایم فریم را انتخاب میکنند؟
معاملهگران حرفهای شاید تنها ۳۰ ثانیه را صرف پیدا کردن تایم فریم کنند. انتخاب تایم فریم برای آنها به سیستم معاملاتی، تکنیک و یا بازار بستگی ندارد. انتخاب تایم فریم برای معاملهگران حرفهای بر اساس شخصیت معاملاتی آنهاست.
برای مثال، معاملهگرانی که چندین معامله در طول روز انجام میدهند، از تایم فریمهای کوتاهمدت استفاده میکنند. از سوی دیگر، آنهایی که تنها ۱ یا ۲ معامله در طول روز انجام میدهند، احتمالاً بازههای زمانی بلندمدتتری را انتخاب کنند. بنابراین، معاملهگران حرفهای بسته به هدف و نوع میزان سرمایه شما و انتخاب تایم فریم معامله خود، تایم فریم مناسبی را انتخاب میکنند.
تفاوت تایم فریم ها در چیست؟
همانطور که بیان شد، تفاوت اصلی تایم فریمها در نحوه نمایش ساختار نمودارهای زمان/قیمت است. ما در واقع با تغییر تایم فریم، واحد زمانی نمودارها را انتخاب میکنیم. بنابراین کل نمایش نمودارهای تکنیکال تغییر پیدا میکند. بر همین اساس، با تغییر تایم فریم، تمام تحلیلها و سیگنالهای دریافت شده روی نمودار هم تغییر خواهد کرد.
مطالعه مطالب زیر را به شما توصیه میکنیم:
- آموزش تحلیل تکنیکال به زبان ساده
- اندیکاتور چیست و چه کاربردی دارد؟ معرفی بهترین اندیکاتورهای مالی
جمعبندی
معاملهگران با صرف زمان برای تجزیه و تحلیل تایم فریمهای مختلف، میتوانند شانس خود را برای موفقیت در بازارهای مالی تا حد زیادی افزایش دهند. بررسی نمودارهای بلندمدت به معاملهگران کمک میکند تا فرضیههای خود را تایید کنند. با این حال، بررسی این نمودارها میتواند به شما این هشدار را دهد که وضعیت تکنیکالی آنها در تایم فریمهای مختلف با یکدیگر متفاوت است. در انتها، یک روش هوشمندانه این است که از ترکیب تایم فریمهای مختلف برای بررسی فرضیههای مختلف استفاده کنید و با درصد اطمینان بیشتری وارد معاملات شوید.
نکات مهم در خصوص انتخاب تایم فریم مناسب
انتخاب تایم فریم (Time Frame) مناسب برای اغلب معاملهگران یکی از چالشهای جدی است. در خصوص انتخاب تایم فریم مناسب سوالات و ابهامات زیادی وجود دارد. کدام تایم فریم بهتر است؟ آیا برای ورود به معامله باید چند تایم فریم را هم زمان بررسی کنیم؟ آیا اصولا یک استراتژی را میتوان در همه تایم فریمها بکار گرفت؟ اینها تنها بخشی از سوالات و ابهامات مربوط به بحث تایم فریم است. حتی گاهی پیش میآید که استراتژی معاملاتی شما در یک تایم فریم سیگنال خرید میدهد و در تایم فریم دیگر سیگنال فروش! این تناقضات از کجا ناشی میشود و نوع نگاه یک معاملهگر در مواجه با انها چگونه باید باشد؟ با ما همراه باشید تا به همه این سوالات پاسخ دهیم.
نکته 1: فراکتالی بودن ساختار بازار
استراتژیهای معاملاتی که بر اساس چارت و نمودار قیمت شکل گرفتهاند به علت ساختار فراکتالی بازار، اصولا باید در هر تایم فریمی کارایی داشته باشند به شرطی که عمق معاملات کافی باشد.
ساختار فراکتالی چیست؟
ساختار فراکتالی در واقع الگویی است که هر بخش یا جزء آن به کل الگو شباهت دارد. مثلا به تصویر زیر نگاه کنید، برگی که از چند برگ کوچکتر تشکیل شده و اگر به هر یک از برگ های کوچک به صورت مجزا نگاه کنیم انگار در حال نگاه به برگ اصلی هستیم. خود آن برگ های کوچک نیز متشکل از برگهای کوچکتر مشابه هستند و این روند تا اجزای بسیار ریز ادامه دارد! بازارها نیز ماهیتی فراکتالی دارند.
اگر روی نمودارها و الگوهای قیمتی زوم کنید (تایم فریم را پایین ببرید) همان الگوهای مشابه را مشاهده خواهید کرد. برای درک بهتر موضوع تصویر زیر کمک کننده است.
بنابراین باتوجه به ماهیت فراکتالی بازار یک استراتژی معاملاتی را میتوان در همه تایم فریمها بکار گرفت. البته تا جایی که عمق معاملات کافی باشد.
عمق معاملات چیست؟
تعداد معاملات در یک بازه زمانی را عمق معاملات میگوییم. در بورس ایران پایینتر از تایم فریم روزانه عمق معاملات کافی نیست و قیمت پیوستگی لازم را ندارد و نمودار نویزهای بسیار زیادی دارد. بنابراین پیشنهاد میکنیم در بورس ایران از هیچ گونه استراتژی معاملاتی که بر اساس چارت قیمتی طراحی شده است در تایم فریم های زیر روزانه استفاده نکنید. برای اطلاعات بیشتر مقاله کدام تایم فریم برای بورس ایران مناسب است را مطالعه کنید.
نکته 2: بحث مولتی تایم فریم
مولتی تایم فریم یا استراتژی هایی که باتوجه به چند تایم فریم طراحی شدهاند (یا تحلیلهای چند زمانی) را توصیه نمیکنیم. این کار تنها باعث سردرگمی معاملهگر میشود. اما به هر حال اگر شما یک استراتژی معاملاتی بر اساس چند تایم فریم دارید و در آن موفق هستید این توصیه را نادیده بگیرید.
نکته 3: تناقض در تایم فریمهای مختلف
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
ممکن است استراتژی شما در تایم فریم مثلا یک ساعته سیگنال خرید بدهد ولی همان استراتژی در تایم فریم روزانه سیگنال فروش بدهد! باتوجه به ماهیت فراکتالی بازار این امر کاملا بدیهی است. همان گونه که دیدید اگر ما بر روی نمودار زوم کنید و تایم فریم را پایین ببریم جزئیات بیشتری را در بازهای زمانی کوتاه مدت تر مشاهده خواهیم کرد و هر چقدر از نمودار دور شویم (تایم فریم را بالا ببریم) روند بلند مدتتر را مشاهده میکنیم. بنابراین این تناقض کاملا طبیعی است. به تصاویر زیر دقت کنید. نمودار شاخص بورس را در یک زمان در سه تایم فریم مختلف مشاهده میکنید.
شاخص بورس تایم فریم روزانه (آبان 1400)
شاخص بورس تایم فریم ماهانه (آبان 1400)
شاخص بورس تایم فریم سالانه (آبان 1400)
نکته 4: انتخاب تایم فریم مناسب
برای رهایی از این تناقضات اول از همه باید یک یا دو تایم فریم ثابت را برای معاملات خود میزان سرمایه شما و انتخاب تایم فریم انتخاب کنید. بسیاری از افراد مدام تایم فریمهای مختلف را چک میکنند تا یک موقعیت معاملاتی را شناسایی کنند! باید بدانید تغییر تایم فریم تغییر نگاه شما به روند سفارشات است نه تغییر روند سفارشات! با تغییر تایم فریم جریان سفارشات در تابلوی سفارشات تغییر نمیکند.
شما باید بتوانید روند جریان سفارشات را به وضوح ببینید، هر تایم فریمی آن را بهتر به شما نشان میدهد همان تایم فریم بهتر است.
نکته مهم: تایم فریم روزانه، تایم فریم طلایی، تایم فریم طبیعی
بهترین تایم فریم در تمامی بازارها و در تمامی دنیا تایم فریم روزانه است.
دلیل آن هم کاملا مشخص است، تایم فریم روزانه یک تایم فریم طبیعی است. به عبارتی تایم فریم طبیعت روزانه است، مثلا فلان بانک یا معاملهگر سازمانی که میخواهد در خصوص معامله تصمیم بگیرید و اقدامی کند در چه کوانتوم های زمانی تصمیم گیری یا اقدام میکند؟ قطعا روزانه
بنابراین در تایم فریم روزانه خیلی بهتر متوجه قضایا خواهید شد و قیمت ها در یک کندل روزانه (اوپن و کلوز و …) اعتبار خیلی بیشتری دارند (معنی دارتر هستند).
نکته مهم بعدی این است که در هر تایم فریمی که سیگنال ورود را دریافت میکنید باید در همان تایم فریم هم معامله را مدیریت کنید و استراتژی خروج رو اعمال کنید.
در نهایت انتخاب تایم فریم به تجربه، روحیه و شرایط زندگی یک تریدر هم بستگی دارد. برای مثال ممکن است شما به علتهای مختلف از جمله شرایط کاری، قصد داشته باشید در بازههای زمانی بلندمدتتر معامله کنید و تعداد معاملات کمتر ولی با حاشیه سود و ضرر بیشتر داشته باشید. در این صورت باید تایم فریمهای بالاتر را برای معاملات خود انتخاب کنید. اما شخص دیگر دوست دارد تعداد معاملات بالا داشته باشد و اصولا حوصلهاش زود سر میرود! طبیعتا این شخص باید تایم فریمهای پایینتر را انتخاب نماید.
چگونه استراتژی تعیین stop loss را در بازار ارزهای دیجیتال تنظیم کنیم ؟
فرار کامل از ریسک نوسانات بازار تقریباً امری باور نکردنی است؛ اما خبر خوب این است که میتوانیم با استفاده از استراتژی مناسب، سرویسها، آگاهی از تحلیلهای تکنیکال و دنبال کردن اخبار فاندامنتال این ریسک را به حداقل ممکن برسانیم. استفاده از این ابزارها منجر به تسلط بیشتر بر معاملات و ایزوله شدن آنها میشود. یکی از این سرویسهای کاربردی و جداییناپذیرِ مرتبط با خرید و فروش ارزهای دیجیتال، استاپ لاس Stop loss یا تعیین حد ضرر است. در واقع مهمترین نکته برای تریدهای مبتدی و حرفهای در شرایط ناپایدار بازارهای مالی، متوقفکردن و خروج به موقع از موقعیتهای زیانرسان برای جلوگیری از ضرر بیشتر است. این سرویس سرمایه شما را از گزند بیثباتی در بازارهای مالی تا جای ممکن دور نگه میدارد. تعیین حد ضرر از چند روش مختلف قابل اجرا است. استراتژی تعیین Stop loss کاملاً وابسته به دیدگاه و میزان ریسکپذیری معاملهگران است، اما روشهای تعیین حد ضرر کدام است؟ استاپ لاس را در چه نقطهای تنظیم کنیم تا کمترین ریسک ممکن را متحمل شویم؟! ما سعی کردیم تا کاملترین پاسخهای مربوط به این سوالات را در ادامه مقاله یادآور شویم.
منظور از حد ضرر چیست و چگونه بهترین نقطه آن را تعیین کنیم ؟
به زبانی ساده، استاپ لاس یا حد ضرر، مطمئنترین سرویسی است که از ضرر بیشتر به دارایی شما محافظت میکند و ریسک موجود در معاملات را به کمترین حد ممکن میرساند. لازمه دریافت بیشترین بازده از این سرویس، دقت در انتخاب روشی مناسب و تعیین حد ضرر در بهترین نقطه است. دستورتوقف معامله به صورت کلی به دو دسته، تیک پروفیت Take profit (حداکثر سود) و استاپ لاس Stop loss (حداکثر زیان) تقسیم میشود. هر معامله تنها به یکی از این دو نتیجه برد با باخت منتهی خواهد شد و در صورت فعالشدن حد ضرر (SL) یا هنگام رسیدن به حد سود (TP) بسته خواهد شد.
در نظر داشته باشید که کاهش ریسک به این معنی نیست که حدود ضرر را در معاملات خود کوچک یا کم تنظیم کنید. واقعیتی که وجود دارد این است که سرمایهگذاران حرفهای در همه بازارهای مالی برای فراهمکردن یک فضای معاملاتی موقت با نوسانات بالا، از استراتژی استاپ هانت Stop hunt استفاده میکنند. بهعبارتی دیگر، پدیده استاپ هانتینگ زمانی رخ میدهد که شما وارد معاملهای شدهاید و حد ضرر خود را تعیین کردهاید. این استراتژی خیلی ساده است و تنها به یک نمودار قیمتی و یک اندیکاتور تکنیکال نیاز دارد. جهت آشنایی بیشتر با حد ضرر به مطلب « Stop loss یا حد ضرر چیست ؟» مراجعه کنید. در ادامه به شما میآموزیم که چگونه استاپ لاس بگذاریم.
نحوه تعیین بهترین نقطه حد ضرر
محل ایدهآل برای تنظیم حد ضرر توسط دو عامل کلی و سپس گامهایی مهم تعیین میشود. دو عامل موثر در تنظیم حد ضرر عبارت است از:
- حد ضرر باید در سطحی باشد که ثابت کند نقطهٔ ورود به معامله کاملاً اشتباه بوده است.
- حد ضرر باید دارای یک نرخ پیروزی قابلقبول در تاریخچهٔ معاملات باشد و این نرخ کاملاً به استراتژی معاملاتی کلی شما وابسته است.
گامهای ساده استراتژی تعیین Stop loss که باید به آنها پایبند باشیم
برای تنظیم حد ضرر میتوانید هم از طریق روشهای مبتدی و هم روشهای حرفهای اقدام کنید. در ادامه نمونههایی از هر دو روش را برای شما فراهم کردهایم.
1- تعریف پلن یا استراتژی معاملاتی
قبل از انجام هر کاری ابتدا پلن کتبی و معاملاتی خود را مشخص کنید. توجه داشته باشید که انتخاب روش و قوانین مشخص در آغاز، میتواند در بهینهتر شدن محل تنظیم حد ضرر بسیار مفید و موثر واقع شود.
2- استراتژی معاملاتی خود را بسنجید
آزمودن میزان سرمایه شما و انتخاب تایم فریم بازدهٔ استراتژی معاملاتی به شما این امکان را میدهد تا بر اساس دادههای تاریخی قیمت، عملکرد سیستم حد ضرر معاملات خود را بدست آورید. سپس نتایج به دست آمده را مرور کنید تا کاربردیترین موارد را شناسایی و بررسی کنید. تایمفریمها و جفتارزهای مختلف را نیز محک بزنید و از میان آنها پربازدهترین را بر اساس استراتژی خود انتخاب کنید.
3– بهبود استراتژی معاملاتی و سنجش مجدد آن
در صورتی که پلن شما سودآور نبود، وقت آن است که دست بکار شوید و تغییرات لازم را در آن اعمال کنید. حتی اگر نتایج استراتژی شما خوب پیش رفته است، آزمایش ایدههای نو را نادیده نگیرید؛ ممکن است در این بررسیها سیستم سودآورتری به ذهن شما راه یافت. از خلاقیت نترسید، بعضی اوقات عجیبترین ایدهها سودآورترین هستند! بعد از دست پیدا کردن به یک استراتژی مناسب، دیگر نوبت گام نهادن به مرحله چهارم است.
4- هرگز از ارتقاء و تقویت استراتژی معاملاتی خود غافل نشوید
حالا زمان محک زدن نتایج استراتژی است. یک حساب آزمایشی ایجاد کرده و با اقدام به شروع معاملات در آن، نتایج را زیر ذرهبین دقت قرار دهید. محدودیتها و اشکالات در این مرحله به تدریج آشکار خواهند شد، بنابراین اینجا میتوانید در استراتژی خود را تغییرات لازم را اعمال کنید و شکل نهایی آن را معین کنید.
۴ شیوه متداول معامله گران حرفهای برای تنظیم حد ضرر
این روشها، شما را برای دستیابی به ایدهای جهت تعیین بهترین حد ضرر در معاملات ارزهای دیجیتال یاری میدهند. این موارد دیدگاه تازهای در مورد مکان تنظیم حد ضرر معاملات به شما میبخشند. البته برای انتخاب، پیشنهاد میکنیم که حتما استراتژی فعلی خود را نیز مد نظر داشته باشید. همچنین از طرفی میتوانید بعد از انتخاب یکی از این روشها، پلن معاملاتی خود را بر اساس آن مشخص کنید.
روش اول برای تنظیم حد ضرر:
آسانترین و عمومیترین روش، تنظیم حد ضرر بر اساس درصدی از سرمایه است. این استراتژی حد وسط ندارد! استاپ لاس یا حد ضرر در این روش مبتنی بر درصدی معین از حساب معاملاتی تنظیم میشود. اجازه دهید با یک مثال به توضیح این روش بپردازیم. برای نمونه، تصور کنید شما یک بیت کوین دارید و نگران این هستید که قیمت آن به زیر مقدار کنونی آن برسد. پس نقطهای را برای آن مشخص میکنید و به صرافی میگویید زمانی که قیمت بیت کوین به زیر این نقطه رسید، به طور خودکار بیت کوین شما را بفروشد.
در اینصورت اگر قیمت آن به کمتر از مقدار مشخص شده برسد، دارایی شما نقد شده و از ضرر بیشتر جلوگیری کردهاید؛ همچنین شما قادر هستید در نوبت بعد که قیمت پایینتر رفت، اقدام به خرید مجدد کنید. اما اشکال اینجا است که امکان دارد از خواب بیدار شوید و قیمت بیت کوین دوباره به بالای مقدار تعیین شده شما رسیده باشد؛ در نتیجه شما مجبور هستید که در بالای مقدار تعیین شده خود دوباره اقدام به خرید کند و این یعنی ضرر! پس بهتر است حد ضرر را مطابق با شرایط و محیط بازار یا قوانین استراتژی تعیین کنید، نه اینکه چهمقدار از سرمایه خود را حاضر به از دست دادن هستید.
روش دوم برای تنظیم حد ضرر:
راه دیگر تنظیم حد ضرر استراتژی میانگین متحرک حمایتی و مقاومتی است که روشی مناسب برای استراتژیهای معاملاتی پیرو روند محسوب میشود. این اندیکاتور به صورتی پویا و دینامیک، سطوح مقاومت و حمایتی را با توجه به حرکات قیمت در بازار در اختیار معاملهگر میگذارد. میانگین متحرک برای دورههای مختلف اطلاعات متفاوتی را نمایش میدهد و هرچه طول مدت دوره کاهش یابد، خطوط میانگین متحرک رفتار حرکتی نزدیکتری به نمودار قیمت خواهند داشت. استراتژی میانگین متحرک حمایتی و مقاومتی یک استراتژی کاملا ساده است. این استراتژی قدرت زیادی در شناسایی تغییر روند دارد و زمانی که سیگنالی صادر کند به احتمال خیلی زیاد شاهد تغییر حرکت قیمتها خواهیم بود. گاهی بعضی از معاملهگرها در استراتژیها خود برای یافتن محل چرخش و بازگشت بازار نیز از این روش استفاده میکنند.
روش سوم برای تنظیم حد ضرر :
یک روش متفاوت در تعیین Stop loss، حد ضرر بر اساس زمان به جای پارامترهای قیمت است. به عنوان نمونه، تریدر یا سرمایهگذار باید بعد از پایان یک بازه زمانی مشخص مثلا انتهای روز و بدون در نظر گرفتن نتیجه، موقعیت را ببندد و از بازار خارج شود. شاید بتوان چشمپوشی از وضعیت واقعی بازار در این روش را عامل اصلی کاهش محبوبیت آن در مقایسه با سایر استراتژیها دانست.
روش چهارم برای تنظیم حد ضرر:
روش چهارم استفاده از استراتژی اندیکاتور پارابولیک سار ParabolicSar & RSI استاپ لاس است. این استراتژی با دقت بالایی روند را شناسایی میکند و معاملهگر با معامله در جهت روند از بازار سود میگیرد. در واقع این استراتژی هم در تشخیص روندهای صعودی کوتاه مدت و بلند مدت؛ و هم در تشخیص روندهای نزولی یا حتی در بازارهایی که قابلیت معامله دو طرفه را دارند، کاربرد دارد. این اندیکاتور مانند مابقی اندیکاتورها بهتنهایی کامل نیست و تکمیلکننده حرکات قیمت و اندیکاتورهای دیگر است، اما در پیروی و تأیید روند بهخوبی عمل میکند.
در این بلاگ سعی کردیم تا با بیانی شفاف شما را با روشهای مبتدی و حرفهای تعیین حد ضرر و همچنین اهمیت آنها آشنا کنیم. امیدواریم که این مطالب برای شما مفید بوده باشد.
سوالات متداول
اگر حفظ سرمایه و جلوگیری از ضرر بیشتر برای شما از اهمیت بالایی برخوردار است، پیشنهاد میشود که حتماً از استراتژی تعیین Stop loss استفاده کنید. والکس
نیاز است که در تعیین حد ضرر دو عامل مهم را رعایت کنید:
۱- حد ضرر باید در سطحی باشد که ثابت کند نقطهٔ ورود به معامله کاملاً اشتباه بوده است.
۲- حد ضرر باید دارای یک نرخ پیروزی قابلقبول در تاریخچهٔ معاملات باشد و این نرخ کاملاً به استراتژی معاملاتی کلی شما وابسته است.
انتخاب پر بازدهترین استراتژی تعیین استاپ لاس با توجه به دیدگاه و میزان ریسکپذیری شما، احتمال خطر ضرر بیشتر را در معاملات به کمترین حد ممکن میرساند.
دیدگاه شما