راهکارهایی کاربردی برای بهینه سازی بازگشت سرمایه (ROI) کسب و کارها
یکی از مهمترین مولفههای موفقیت یک کمپین بازاریابی، ارزیابی عملکرد و سوددهی آن یا به عبارتی نرخ بازگشت سرمایه (ROI) است تا مشخص شود که آیا تلاشها انجام شده واقعاً کمک کننده بوده است یا خیر. در علوم بازاریابی نرخی را که از سنجش و ارزیابی عملکرد یک پروژه به دست میآید نرخ ROI میگویند.
اصطلاح ROI مخفف عبارت return of investment است. در این مقاله ما تمامی اطلاعات لازم درباره بازگشت سرمایه و اهمیتهای آن را برای شما جمع آوری کردهایم. بینش خاصی که محاسبه نرخ ROI ایجاد میکند، میتواند نقش موثری در هدایت استراتژیهای شما برای آینده کسب و کارتان داشته باشد. برای آشنایی بیشتر با نرخ بازگشت سرمایه و نحوه اندازهگیری آن تا پایان مطلب با ما همراه باشید.
سرفصلهای این مطلب
بازگشت سرمایه یا ROI چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه یک مقدار عددی است که برای اندازهگیری سود و زیان پروژههای مختلف در کسب و کار تعریف میشود.
به بیان دیگری نرخ ROI افت و خیزهای مالی یک پروژه را اندازهگیری میکند. در نهایت هدف تمامی کسب و کارها درآمد است و اندازهگیری میزان بازدهی با محاسبه بازگشت سرمایه نقش مهمی در بهبود و افزایش درآمد دارد. چرا که تصمیمگیریهای بعدی شما را آسانتر خواهد کرد. |
از نرخ بازگشت سرمایه برای توصیف و هزینه فرصت نیز استفاده میکنند. تصور کنید ۱۰۰ میلیون تومان پول دارید که میتوانید آن را در بورس سرمایه گذاری کنید و یا میتوانید خودرو بخرید. در بازه زمانی دو ماه بورس ۲۰ میلیون تومان سود به شما می دهد و خودروی شما نیز ۵۰ میلیون گرانتر خواهد شد.
اگر بنا به هر دلیلی تصمیم به سرمایهگذاری در بورس گرفته باشید، ۳۰ میلیون تومانی که به دلیل افزایش قیمت خود را از دست دادهاید هزینه فرصت شما خواهد بود. نرخ ROI به بررسی این مفهوم نیز خواهد پرداخت.
یکی از شاخصهای مهم و کلیدی برای بررسی عملکرد مالی در پروژه های تجاری و بازاریابی است که به محاسبه میزان بازدهی (سود و زیان) انواع سرمایهگذاریها میپردازد.
چرا اندازه گیری ROI برای کسب و کار ها مهم است؟
همانطور که بیان شد محاسبه میزان سود و زیان یک سرمایه گذاری در تصمیم گیریهای شما موثر خواهد بود. طبق گفته های متخصصان خارجی استفاده از نرخ مثالی از نرخ بازگشت سرمایه ROI به صاحبان مشاغل اجازه میدهد تا پروژههای کوتاه مدت و بلند مدت را به بهترین شکل ردیابی و تجزیه و تحلیل کنند.
برای مثال شما میتوانید در یک دوره زمانی مشخص (برای مثال دو ماه) هر دو کمپین آنلاین و آفلاین تبلیغات خود را از نظر نرخ بازگشت سرمایه با هم مقایسه کنید. از این طریق با تشخیص موثرترین روش به بازاریابی خود کمک خواهید کرد.
بهبود استراتژیهای فروش، تصمیم گیری برای استخدام نیروهای جدید، اقدام برای اتوماسیون بازاریابی و استفاده از تجهیزات و ابزار جدید و دهها تصمیم دیگر، به محاسبه نرخ ROI بستگی دارد. به شما توصیه میکنیم که در دورههای زمانی مختلف حتماً نرخ بازگشت سرمایه را در کسب و کار خود اندازه بگیرید و از اهمیت آن غافل نشوید.
روش های بهینه سازی نرخ بازگشت سرمایه
تا اینجا مفهوم بازگشت سرمایه را با هم بررسی کردیم. به احتمال زیاد به عنوان یک مدیر به دنبال بهینه سازی نرخ ROI در کسب و کار خود هستید. با ورود کسب و کارها به حوزه دیجیتال مارکتینگ، بهینه سازی نرخ ROI کمی گیج کننده و سخت به نظر میآید.
اما نگران نباشید. راهکارهای افزایش نرخ بازگشت سرمایه را در ادامه همین مطلب بخوانید. با بکارگیری این راهکارها به راحتی و در مدت زمان کوتاه میتوانید افزایش ROI را به صورت محسوسی در کسب و کار خود تجربه کنید. این راهکارها عبارتند از:
۱- اهداف مشخصی برای خود تعریف کنید
زمانی که میخواهید برای افزایش نرخ بازگشت سرمایه برنامهریزی کنید باید هدف مشخصی داشته باشید تا بتوانید یک برنامه دقیق و مدون برای دستیابی به اهداف خود تدوین کنید. توصیه میکنیم اهداف خود را به صورت هوشمند انتخاب کنید.
آیا میدانید تفاوت Goal و Objective در چیست؟ هر دو در فارسی به طور یکسانی ترجمه میشوند: هدف! اما Goal یک هدف عمومی و بدون زمان بندی خاصی است و حتی به طور جزئی مشخص نشده است اما وقتی یک هدف Objective است در واقع میتواند تمامی شرایط یک هدف اسمارت را داشته باشد یعنی همین ۵ ویژگی که در ادامه بیان میکنیم.
- واضح و روشن (Specific): اهداف واقعی معمولاً به صورت دقیق و واضح بیان میشوند. مثلاً به جای افزایش ROI بر افزایش ۲۵ درصدی نرخ ROI تمرکز کنید و نتایج را مشاهده کنید.
- قابل اندازه گیری (Measurable): تلاش کنید روشهای مشخصی برای جمعآوری اطلاعات داشته باشید تا بتوانید پیشرفت خود به سمت هدف را بسنجید و یا به نوعی اندازه بگیرید.
- قابل دستیابی (Attainable): اهداف واقع بینانه داشته باشند، بلند پروازی را کنار بگذارید. تلاش کنید قدمهای کوچک بردارید و به راحتی به هدف خود نزدیک شوید.
- واقع گرایانه بودن (Realistic): اهداف باید به گونهای باشند که مرتبط و واقع گرایانه باشند باید طوری بیان شوند که با توجه به منابع محدودی که در دسترس دارید چه نتایجی حاصل میشود.
- دارای محدودیت زمانی (Time-bound): یک بازه زمانی تعیین کنید تا از این طریق انگیزه لازم برای دستیابی به موقع که اهداف را داشته باشید.
۲- برای دستیابی به ROI مثبت برنامه ریزی کنید
در برنامه ریزی برای بهینه سازی و محاسبه نرخ ROI لازم است معیارهای مشخصی را دنبال کنید. طبیعتاً انتخاب این معیارها در کسب و کارهای مختلف متفاوت خواهد بود. اما مهمترین آنها شامل میزان فروش، بازدید از سایت و ارزیابی بازدهی تبلیغات است.
علاوه بر این شما باید برای سنجش موفقیت مالی یک پروژه نیز برنامهریزی کنید. یکی از بهترین ابزارهای موجود برای بررسی نرخ ROI گوگل آنالیتیکس است که اطلاعات مفیدی را در اختیار شما قرار میدهد.
۳- شاخص های مهم را جدی بگیرید
اگر میخواهید ROI بازاریابی خود را افزایش دهید هنگام انتخاب معیارها باید دقت کنید. اطمینان حاصل کنید که این معیارها واقعاً شما را به اهداف خود نزدیک میکنند. معیارهای مناسب برای ردیابی نرخ بازگشت سرمایه به اهداف کمپین شما بستگی دارد.
برای مثال اگر به دنبال افزایش درآمد و فروش هستید، ممکن است معیارهایی از جمله نرخ تبدیل، هزینه برای هر خرید و طول عمر مشتری معیارهای مهمی باشند. اما در صورتی که هدف شما برندینگ باشد، تعداد بازدیدها در شبکههای اجتماعی، ترافیک جذب شده در سایت، میزان کارکرد لینک سازیهای شما معیارهای مهمتری خواهند بود.
۴- اتوماسیون سازی را در برنامه کار خود قرار دهید
جالب است بدانید تا سال ۲۰۲۴ به احتمال زیاد ارزش بازار اتوماسیون بازاریابی دیجیتال به بیش از ۶.۴ میلیارد خواهد رسید. این ابزارها با افزایش دقت در فرایندهای مختلف بازاریابی میتوانند به افزایش بهرهوری در کسب و کارها کمک کنند.
اتوماسیون میتواند در زمینههای مختلف از جمله ردیابی مشتریان و تقسیم آنها به گروههای مختلف و شخصی سازی محتواهای شما سرعت کار شما را بدون افت کیفیت افزایش دهد.
ابزارهای اتوماسیون بازاریابی میتوانند اقدامات تکراری که همواره باید انجام شود را کاهش دهد و با تجزیه و تحلیل دادهها در بهبود فعالیتهای شما موثر باشد.
۵- نرخ تبدیل را بهینه کنید
همانطور که میدانید افزایش سود و درآمد رابطه مستقیمی با میزان فروش دارد. شما میتوانید با بهینه کردن نرخ تبدیل در کسب و کار خود به بهترین شکل فروش خود را افزایش دهید و از این طریق به راحتی ROI را در کسب و کار خود بهینه کنید. از جمله راهکارهای بهینه سازی نرخ تبدیل میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- مشتریان خود را به بهترین شکل بشناسید.
- کانال ارتباطی مناسب را برای تعامل با مشتریان انتخاب کنید.
- نظرات و پیشنهادات مخاطبان خود را جدی بگیرید و به آنها اهمیت دهید.
- محتوای تصویری یا بصری را فراموش نکنید.
شما میتوانید در مقاله بهینه سازی نرخ تبدیل (CRO) راهکارهای بیشتری را در این زمینه مطالعه کنید. |
۶- برنامه بازاریابی خود را توسعه دهید
شما باید برنامه بازاریابی خود را توسعه دهید تا بتوانید با مخاطبان بیشتری در ارتباط باشید. از این طریق احتمال فروش را کسب درآمد برای شما افزایش پیدا میکند. در فضای دیجیتال روشهای مختلفی برای توسعه مثالی از نرخ بازگشت سرمایه برنامه مارکتینگ وجود دارد که شما میتوانید از آنها استفاده کنید.
- ایمیل مارکتینگ خود را تقویت کنید.
- برای شناخت مخاطبین خود تلاش کنید و بتوانید الگوهای رفتاری آنان را در هنگام خرید حدس بزنید.
- حضور فعالی در سوشال مدیا داشته باشید. خود را قوی کنید تا بتوانید از مزیت تبلیغات دهان به دهان استفاده کنید.
- با اینفلوئنسرها و افراد موثر در فضای مجازی در ارتباط باشید.
راهکارهای دیگری برای توسعه بازاریابی به ذهن شما میرسد؟ راهکارهای خود را برای ما در بخش نظرات بنویسید.
۷- هزینه ها را به حداقل برسانید
تلاش برای کاهش هزینهها و همچنین افزایش بهره وری را در کسب و کار خود فراموش نکنید. یکی از مهمترین فاکتورها در محاسبه نرخ بازگشت سرمایه میزان هزینههاست که با کاهش آن میتوانید به افزایش این نرخ کمک کنید. شما باید با مدیریت صحیح نیروی کار، مدیریت بودجه تبلیغات، گسترش روابط برون گروهی و استفاده از پلتفرمهای رایگان و . برای کاهش هزینهها تلاش کنید.
با وجود اهمیت نرخ بازگشت سرمایه، هرگز نباید اجازه دهید که کاهش هزینهها از کیفیت مثالی از نرخ بازگشت سرمایه خدمات و محصولات شما بکاهد. فراموش نکنید که مشتریان شما برای خرید دوباره از شما به کیفیت محصولات توجه میکنند. بنابراین هرگز کیفیت را فدای هزینه نکنید.
روش های اندازه گیری نرخ ROI
به نظر شما عدم اندازه گیری نرخ ROI چه ضررهایی برای یک کسب و کار به همراه دارد؟ طبعاً بدون ارزیابی نرخ بازگشت سرمایه ابعاد مالی و اقتصادی یک پروژه برای صاحبان آن، روشن نخواهد بود. اما اجازه دهید این را به شما بگویم که هیچ روشی برای ارزیابی و پیگیری دقیق نرخ بازگشت سرمایه مثالی از نرخ بازگشت سرمایه وجود ندارد. شما برای این کار باید از ابزارهای مختلفی استفاده کنید. در ادامه چند مورد از این ابزارها را با هم مقایسه خواهیم کرد.
محدودیت های بازگشت سرمایه
اگرچه محاسبه نرخ ROI اطلاعات مفیدی را در اختیار صاحبان کسب و کار قرار میدهد اما در نهایت در ارائه برخی دادهها محدودیت دارد.
به عبارتی اگرچه با محاسبه نرخ بازگشت سرمایه آینده مالی کسب و کار شما روشنتر خواهد بود؛ اما اندازهگیری موفقیت کلی کسب و کار با استفاده از این نرخ به شدت محدود است. در ادامه برخی از این محدودیتها را با هم بررسی خواهیم کرد.
برای محاسبه ROI باید درک کاملی نسبت به هزینههای آینده کسب و کار خود داشته باشید. اگر هنوز اعداد دقیقی برای هزینههای آینده خود ندارید (برای مثال میزان بهره دریافتی خود را نمیدانید) ممکن است نرخ بازگشت سرمایه شما دقیق نباشد.
از طرفی دادههای حاصل شده از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه فقط موفقیت مالی یک پروژه را اندازهگیری میکنند. تصور کنید برای تهیه رایانه ها و فناوری های جدید سرمایهگذاری کلانی را انجام دادهاید. اگرچه ممکن است این سرمایهگذاری نرخ ROI شما را منفی کند اما قطعاً رضایت کارمندان شما را افزایش داده است. بنابراین میتوان گفت نرخ بازگشت سرمایه منافع غیر مالی یک سرمایه گذاری را محاسبه نخواهد کرد. اما چطور آن را محاسبه کنیم، فرمول محاسبه نرخ بازدهی چیست؟
فرمول محاسبه ROI
برای محاسبه نرخ بازدهی یک پروژه از فرمول زیر استفاده میکنند. در ادامه با یک مثال به راحتی مفهوم این فرمول را متوجه خواهید شد:
۱۰۰ × (کل هزینه _ کل درآمد) ÷ کل سرمایه گذاری پروژه = نرخ بازگشت سرمایه |
یک نمونه از محاسبه نرخ ROI در سرمایه گذاری در بازار سهام است. برای مثال اگر ۱۰۰ میلیون تومان سهام خریده باشید و پس از یک سال ارزش آن سهام به ۱۶۰ میلیون برسد نرخ بازگشت در سرمایه گذاری شما ۶۰ درصد خواهد بود.
فرمول محاسبه ROI یک معادل بسیار ساده است که به صاحبان کسب و کارها کمک میکند بتوانند به راحتی موفقیت مالی پروژههای خود را ارزیابی کنند. اگر دوست دارید دادههای خود را به شکل درصد با گروه خود در میان بگذارید کافیست فرمول بالا را در ۱۰۰ ضرب کنید.
چند نکته مهم برای بهینه سازی ROI
یکی از از مهمترین فاکتورهای موفقیت یک پروژه نرخ ROI مثبت و بهینه است. اما تجربه نرخ بازگشت مثبت به سرمایهگذاریهای انجام شده نیز بستگی دارد. برای مثال شرکتی که به تجهیز قطعات کامپیوتری خود میپردازد برای ارزیابی ROI باید میزان بهرهوری را بسنجد.
همه افراد فکر میکنند که میتوانند مقدار سوددهی یک پروژه را پیشبینی کنند. اما در واقعیت این طور نیست. هیچکس نمیتواند آینده را ببیند. شاید از طریق دادههای کلان بتوان به میانگینهای مفید و نسبتا دقیق دست یافت اما در نهایت پیشبینی کامل ممکن نخواهد بود.
هنگام اقدام برای سرمایهگذاری و یا مشارکت در یک پروژه باید نکات مختلفی را در نظر داشته باشید تا بتوانید از سوددهی و مثبت بودن نرخ ROI در پایان دوره اطمینان حاصل کنید. برخی از این نکات عبارتند از:
- قبل از بستن یک قرارداد به همه چیز خوب فکر کنید.
- قبل از سرمایهگذاری حتماً شرکا و مشتریان خود را ملاقات کنید و تلاش کنید آنها را بشناسید.
- اسناد و مدارک را به صورت کامل بررسی کنید.
- تجربههای قبلی شرکای خود را بررسی کنید.
به نظر شما چه عوامل دیگری قبل از شروع یک پروژه باید در نظر گرفته شود؟ آیا عوامل موثر در افزایش نرخ ROI برای تمام یک کسب و کارهای یکسان خواهد بود؟
نتیجه گیری: ROI کسب و کار خود را بهینه کنید
در نهایت لازم است به این نکته توجه کنید که مثبت بودن نرخ بازگشت سرمایه، همیشه به معنای موفقیت یک پروژه در کسب و کار نیست. مشاغل مختلف فاکتورهای متفاوتی را برای سنجش موفقیت خود در طول زمان در نظر میگیرند. شما نیز باید به عنوان مدیر یک کسب و کار این فاکتورها را در ذهن خود سازماندهی کنید و با تیم خود مطرح کنید.
بررسی این نرخ برای سنجش موفقیت یک پروژه کافی نخواهد بود. انتخاب ابزارهای مناسب، تلاش برای اتوماسیون فرایند بازاریابی، تمرکز بر نحوه رفتار مخاطبان و دهها عامل دیگر در موفقیت پروژههای کسب و کار موثر هستند. شما به عنوان یک مدیر چه چه معیارهایی را در نظر دارید؟
در نهایت مطمئن باشید که هر چقدر نرخ ROI شما بهتر باشد با اطمینان بیشتری میتوانید برای سرمایهگذاریهای مجدد اقدام کنید. در این مقاله هر آنچه لازم بود شما درباره نرخ بازگشت سرمایه و نحوه سنجش آن بدانید، توسط تیم تولید محتوای گرندیما جمعآوری شد. امیدواریم که با مطالعه این متلب پاسخ تمام سوالات خود را یافته باشید. اگر همچنان سوالی دارید در بخش نظرات برای ما بنویسید.
مثالی از نرخ بازگشت سرمایه
در چرتکه نرخ بازگشت سرمایه، کافی است میزان هزینهای که برای تبلیغات کردید و درآمدی که به دست آوردید را وارد کنید تا نرخ بازگشت سرمایه را برای شما محاسبه کنیم.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟
«Return on Investment» که در فارسی آن را «نرخ بازگشت سرمایه» صدا میزنیم نسبت میان هزینهای که برای یک تبلیغات انجام دادیم و میزان بازگشت آن هزینه را به ما نشان میدهد. فرمول محاسبه « ROI » شکلهای مختلفی دارد؛ اما در پایهایترین حالت، نسبت بین هزینهای که کردیم و چیزی که به دست آوردیم را به ما نشان میدهد. در این حالت، ما دو عدد داریم:
- آورده ما (فروش محصول یا سرویس و پولی که از آن به دست آوردهایم)
- هزینه تبلیغات
در نهایت برای رسیدن به عدد مورد نظرمان یعنی همان نرخ بازگشت سرمایه باید آورده خودمان – میزان درآمدمان در اثر آن تبلیغات را – منهای هزینه تبلیغات کرده و نتیجه این تفریق را تقسیم بر هزینه تبلیغاتمان کنیم. سپس عدد به دست آمده از این ماجرا را ضربدر 100 میکنیم. این سادهترین فرمول «ROI» است.
«نرخ بازگشت سرمایه» یا « ROI » یکی از ماجراهایی است که در بخشهای مختلفی مثل دنیای «سرمایه گذاری» و «مارکتینگ» – آن هم از نوع دیجیتالش – با آن سر و کار داریم.
اگر خوب نگاه کنیم، تبلیغات هم نوعی سرمایه گذاری است. به همین دلیل، باید بدانیم که سرنوشت نهایی سرمایه ابتدایی ما به چه مقدار سود یا حتی ضرر تبدیل میشود.
در این قسمت از دیجیتالینگ به سراغ «نرخ بازگشت سرمایه» میرویم، چیستی آن را بررسی میکنیم، فرمول محاسبه « ROI » را مییابیم، از کاربردها و چالشهایش میگوییم و به دو پرسش پُر تکرار در موردش پاسخ میدهیم.
اگر میخواهید از هزینهای که برای تبلیغات میکنید بازده بهتری بگیرید و حساب شده رو به جلو حرکت کنید، حتما تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
ماجرای نرخ بازگشت سرمایه در پادکست زیر هم جاری است. میتوانید از بخش زیر به آن گوش فرا دهید.
تعریف نرخ بازگشت سرمایه یا ROI
« Return on Investment » که در فارسی آن را «نرخ بازگشت سرمایه» صدا میزنیم نسبت میان هزینهای که برای یک تبلیغات انجام دادیم و میزان بازگشت آن هزینه را به ما نشان میدهد.
ROI چگونه محاسبه میشود؟
فرمول محاسبه « ROI » شکلهای مختلفی دارد؛ اما در پایهایترین حالت، نسبت بین هزینهای که کردیم و چیزی که به دست آوردیم را به ما نشان میدهد. در این حالت، ما دو عدد داریم:
- آورده ما (فروش محصول یا سرویس و پولی که از آن به دست آوردهایم)
- هزینه تبلیغات
در نهایت برای رسیدن به عدد مورد نظرمان یعنی همان نرخ بازگشت سرمایه باید آورده خودمان – میزان درآمدمان در اثر آن تبلیغات را – منهای هزینه تبلیغات کرده و نتیجه این تفریق را تقسیم بر هزینه تبلیغاتمان کنیم. سپس عدد به دست آمده از این ماجرا را ضربدر 100 میکنیم. این سادهترین فرمول «ROI» است.
بررسی یک مثال ساده از دیجیتالینگ
اجازه بدهید این موضوع را با یک مثال ساده، روشنتر کنیم. تصور کنید من، تبلیغ دورههای دیجیتالینگ را در اینستاگرام انجام دادم و برای این ماجرا سه میلیون تومان هزینه کردم. بعد از انجام تبلیغات متوجه میشوم که در اثر این تبلیغ به میزان شش میلیون تومان سود به دست آوردهام.
حالا برای به دست آوردن نرخ بازگشت سرمایه، این شش میلیون تومان را از سه میلیون هزینهای که کردم کم میکنم، حاصل آن را بر همان سه میلیون تومان تقسیم کرده و نتیجه آخر را در عدد 100 ضرب میکنم. در این مثال « ROI » من 100 درصد میشود یعنی دوبرابر هزینهای که کردم به من برگشت داده شده است.
البته این ماجرا به اندازه قد و قواره خودش پیچیدگیهایی هم دارد و این نرخ در رشتههای مختلف به شکلهای متفاوتتری محاسبه میشود. اما چیزی که ما به دنبال آشنایی بیشتر با آن هستیم «نرخ بازگشت سرمایه در مارکتینگ» است.
بهتر است وقتی میخواهید سود نهایی و هزینه تبلیغات را از هم کم کنید برای دقیقتر شدن حساب و کتابتان به جای هزینه تبلیغات، تمام هزینههایی که برای تولید آن محصول تا رساندن آن به دست مشتری + هزینه تبلیغات انجام دادهاید را از آن کم کنید. در آن صورت، عددی که در نهایت به دست میآورید مقدار دقیقتری را به شما نشان میدهد.
نرخ بازگشت سرمایه چه کاربردهایی دارد؟
شاید یکی از سر راستترین کاربردهای «ROI» یافتن بهترین مکان برای انجام تبلیغات با بازده بالاتر و «بازاریابی برونگرا» باشد. با وجود آنکه کسب و کارهای بزرگ هم از محاسبه این نرخ بهره میبرند ولی تاثیر استفاده از آن روی کسب و کارهای کوچک که معمولا بودجه محدودی دارند بیشتر نمایان میشود.
مثلا از خودشان میپرسند: «با 10 میلیون تومان بودجه کجا را برای تبلیغ انتخاب کنم؟» من هم این سوال را از خودم میپرسم.
به همین دلیل در ابتدای راه این کار را به صورت آزمون و خطا انجام میدهم و با بررسی نرخ بازگشت سرمایه، بهترین گزینه برای تبلیغ کسب و کار خودم را پیدا میکنم. چون در نهایت هدف همه ما به دست آوردن پول از کسب و کارمان است.
ما میخواهیم فروش داشته باشیم و رشد کنیم. در این زمینه هم « ROI » به ما کمک میکند تا گزینشی عمل کنیم و در طول مسیر، بازده خود را افزایش دهیم.
مثلا اگر این بار برای کمپین «شب یلدا» از فلان بستر برای تبلیغات استفاده کردیم در طول کمپین مثلا «عید نوروز» با توجه به نتیجهای که از کمپین شب یلدا و نرخ بازگشت سرمایه آن گرفتیم در مورد کار در همان بستر یا تغییر آن تصمیم میگیریم.
بزرگترین چالش در مورد ROl چیست؟
تا اینجای کار، صحبتهایمان فقط در حوالی مزیتها و کمکهایی که نرخ بازگشت سرمایه به ما میکند میچرخید؛ اما باید اعتراف کنم که محاسبه این نرخ به این سادگیها هم نیست. اجازه بدهید مثالی برایتان بزنم. تصور کنید فردی از طریق دایرکت از ما خرید کرده است.
ما در «گوگل آنالیتیکس» او را مورد بررسی قرار میدهیم تا بفهمیم با طی کردن چه مسیری به ما رسیده و خرید را انجام داده است. شاید در نهایت متوجه شویم او به خاطر تبلیغی که در اینستاگرام انجام دادهایم به سمت خرید از ما هدایت شده است. اتفاقا ما در دیجیتالینگ نمونه واقعی همین خریدار را داشتیم.
وقتی در مورد روش آشناییاش با دیجیتالینگ از او پرسیدیم در پاسخ به ما گفت که از طریق تبلیغ اینستاگرامی با ما آشنا شده است. البته همان زمان خرید را انجام نداده است. بلکه بعد از کمی بررسی، صفحه را ترک کرده و پس از مشاهده دوباره تبلیغات ما در یک بستر دیگر – تبلیغات نیتیو در فضای وب - به یادمان افتاده است.
البته آن زمان باز هم سر از سبد خرید در نیاورد! چون هنوز به آن درجه از اطمینان نرسیده بود. سپس دوباره ما را در یک کمپین دیده و با مشاهده تخفیفی که داده بودیم دست جنبانده و در نهایت خرید را انجام داده است. البته شاید این مسیر از این هم پیچیدهتر باشد و به همان اندازه، کار محاسبه نرخ بازگشت سرمایه را پیچیدهتر کند.
چگونه این چالش را حل کنیم؟
این خیلی خوب است که نگاهی کلی به مسیر رسیدن مشتری به کسب و کارمان داشته باشیم؛ ولی بیشتر وقتها نمیتوان همهچیز را مو به مو محاسبه کرد. البته این تجربه ما بوده است. هر چقدر که کمپین بزرگتر و تبلیغات گستردهتر باشد این ماجرا دالانهای بیشتری پیدا میکند. ولی در نهایت، باز هم میتوان راهی برای محاسبه آن پیدا کرد.
به نظر من با وجود چالشهایی که در مسیر محاسبه «ROI» وجود دارد ولی این نرخ به ما نشان میدهد که ماجرای «قیف بازاریابی» و گذراندن مراحلش به فاکتورهای زیادی بستگی پیدا میکند و به آن چهار مرحله ختم نمیشود.
به همین دلیل، خیلی موافق تمرکز روی مارکتینگ فانل نیستم. من در مقاله «قیف بازاریابی چیست؟» در مورد این قیف، مزیتها و چالشهایش توضیح دادهام که پیشنهاد میکنم آن را مطالعه کنید. ناگفته نماند که مطالعه کردن مقاله «سفر مشتری و گشت و گذاری دقیقتر در آن» هم میتواند در تکمیلتر کردن این موضوع به شما کمک کند.
پاسخ به دو پرسش متداول در مورد ROI
با نزدیک شدن به بخش انتهایی مقاله میخواهم به دو پرسش پر تکرار در مورد نرخ بازگشت سرمایه و محاسبه آن پاسخ بدهم:
چرا بعضی وقتها از هر طرف که «ROI» را محاسبه میکنیم با یک درصد منفی روبهرو میشویم؟
گاهی وقتها درصدی که در نهایت از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به دست میآوریم منفی میشود. یعنی با وجود تمام تلاشها و هزینههایی که کردیم باز هم در نهایت مقدار سودمان کمتر از هزینههایمان شده است. باید بگویم که عوامل زیادی در این ماجرا دست دارند؛ مثلا:
- محصول یا سرویسی که ارائه میدهیم
- صفحه لندینگ کمپینمان
- ماجرای بهینه سازی نرخ تبدیل ( Conversion Rate Optimization )
- بسترها یا فضاهایی که برای تبلیغات انتخاب کردیم
- میزان آگاهی مخاطب از برند ما
- و .
گاهی وقتها میبینیم کسانی که اکنون مشتری ما شدند به واسطه یک روش تبلیغاتی، یکی دو سالی است که ما را میشناسند؛ اما هنوز خریدی انجام ندادهاند.
چنین افرادی پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به مشتری ما دارند. این مورد را مقایسه کنید با زمانی که ما تازه برندمان را راهاندازی کردهایم و در مسیر آگاهی از برند هنوز راه زیادی را در پیش داریم.
به همین دلیل بخش بزرگی از هدفهای ما در تبلیغات، آگاهی از برند است. میخواهیم افراد علاقهمند به ماجرای دیجیتال مارکتینگ بدانند که دیجیتالینگ وجود دارد و در زمینه آموزش تجربهمحور دیجیتال مارکتینگ فعالیت میکند.
در این صورت، وقتی تبلیغی انجام میدهیم افرادی که از قبل با ما آشنایی پیدا کردهاند خیلی راحتتر مسیر خرید را طی میکنند.
آیا منفی بودن نرخ بازگشت سرمایه همیشه نشانه بدی است؟
به نظر من بهتر است کمی نسبت به منفی بودن « ROI » واکنش ملایمتری را از خودمان نشان دهیم. چون نمیتوانیم یک جانبه به این موضوع نگاه کنیم؛ مثلا گاهی در کنار نرخ بازگشت سرمایه موارد دیگری همچون «CAC» یا «هزینه جذب مشتریان جدید» هم وجود دارند.
یعنی شما در طول تبلیغاتی که انجام دادهاید بیشتر مشتریانتان جدید هستند. همانطور که میدانید هزینه جذب مشتری جدید بیشتر از بازگردانی مشتریان قدیمی است. به همین دلیل وقتی چنین ماجرایی در کمپین تبلیغاتی شما اتفاق میافتد باید هر دو فاکتور « ROI » و « CAC » را در کنار هم محاسبه کنید.
شاید بپرسید این مدل حساب و کتاب به چه دردی میخورد؟ در پاسخ باید بگویم که مشتریان جدیدتان در آینده میتوانند دوباره از شما خرید کنند. شاید این بار برای آشنایی بیشتر با شما یک محصول 50 هزار تومانی را خریده باشند اما وقتی بیشتر به کسب و کارتان اعتماد کنند به سراغ محصولات پنج میلیون تومانی و حتی بالاتر شما میروند. به زبان ساده اینکه باید نگاهی بلند مدت به این ماجرا داشته باشید.
ROI در دوره دیجیتال مارکتینگ
تمام صحبتهایی که در این مقاله آنها را با هم گفتیم، به طور کاملتر، همراه با مثال و استفاده از شاخصهای تحلیلی مهم در دوره دیجیتال مارکتینگ وجود دارند. پیشنهاد میکنم حتما به صفحه دوره سر بزنید و نمونه رایگان یکی از فصلهای آن را تماشا کنید.
خلاصهای از آنچه با هم در نرخ بازگشت سرمایه گفتیم:
- نسبت میان هزینهای که برای یک تبلیغات انجام دادیم و میزان بازگشت آن را « Return on Investment » یا «نرخ بازگشت سرمایه» میگویند.
- برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه باید آورده خودمان – میزان درآمدمان در اثر آن تبلیغات را – منهای هزینه تبلیغات کرده و نتیجه این تفریق را تقسیم بر هزینه تبلیغاتمان کنیم. سپس عدد به دست آمده از این ماجرا را ضربدر 100 میکنیم. این سادهترین فرمول «ROI» است.
- مواردی همچون «یافتن بهترین مکان برای انجام تبلیغات با بازده بالاتر» و «بودجه بندی بهتر تبلیغات» در شمار کاربردهای این نرخ به شمار میروند.
- «پیچیدگی محاسبه در ابعاد بزرگ» یکی از پررنگترین چالشهای « ROI » است.
- منفی بودن نرخ بازگشت سرمایه به دلیلهای گوناگونی مانند: «محصول یا سرویسی که ارائه میدهید»، «صفحه لندینگ کمپینتان»، «ماجرای بهینه سازی نرخ تبدیل»، «بسترها یا فضاهایی که برای تبلیغات انتخاب کردید»، «میزان آگاهی مخاطب از برند شما» و حتی «هزینه جذب مشتریان جدید» بستگی دارد.
نظر شما چیست؟
به نظر شما چه فاکتورهای دیگری میتوانند روی نرخ بازگشت سرمایه تاثیر بگذارند؟
نرخ بازگشت سرمایه چیست و چگونه محاسبه میشود؟
بازدهی سرمایهگذاری یا نرخ بازگشت سرمایه یا به اختصار ROI نسبتی است که سود حاصل از سرمایهگذاری را در قالب درصدی از هزینهی اولیه محاسبه میکند. به عبارت دیگر، در قالب درصدی از هزینهی خرید، حساب میکند که این سرمایهگذاری چقدر سودآوری داشته است. نرخ بازگشت سرمایه به سرمایهگذاران نشان میدهد که هر یک تومانی که در فلان پروژه سرمایهگذاری کردند، چقدر سود داشته است. سرمایهگذاران نه تنها برای ارزیابیِ چگونگی عملکردِ سرمایهگذاریشان، بلکه برای مقایسهی عملکرد سرمایهگذاریهای مختلف در انواع و اندازههای متفاوت هم از این نسبت استفاده میکنند.
برای مثال، فلان سرمایهگذاری در بورس، میتواند با سرمایهگذاریِ دیگری در زمینهی تجهیزات مقایسه شود. نوع سرمایهگذاری مهم نیست؛ زیرا محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه فقط به هزینهها و سود مرتبط با این سرمایهگذاری توجه میکند.
محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه یکی از رایجترین نسبتهای مورد توجه در بحث سرمایهگذاری است، زیرا بسیار ساده و تطبیقپذیر است. مدیران میتوانند از این نسبت برای مقایسهی نرخهای عملکرد در خرید تجهیزات سرمایهای (تجهیزاتی که گران هستند و برای خریدشان سرمایهی زیادی لازم است) استفاده کنند، در حالیکه سرمایهگذاران میتوانند محاسبه کنند کدامیک از سهام خریداریشده، عملکرد بهتری داشتهاند.
فرمول نرخ بازگشت سرمایه
نرخ بازگشت سرمایه، با کم کردنِ هزینه از درآمد کل و تقسیم آن بر هزینهی کل محاسبه میشود.
همانطور که میبینید، فرمول محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه بسیار ساده و در عین حال گسترده است. منظورم این است که درآمد و هزینهها دقیقا مشخص نشدهاند. هزینهی کل و درآمد کل برای هر چیزی و در نظر هر کسی میتوانند متفاوت باشند. برای مثال، شاید مدیری به جای درآمد و هزینه در این معادله، فروش خالص و هزینهی کالاهای فروختهشده را جایگزین کند، در حالیکه سرمایهگذار دید جهانیتری به این معادله دارد و از کل فروش و همهی هزینههایی استفاده میکند که در فرایند تولید یا فروشِ محصول پرداخت شدهاند، از جمله هزینههای عملیاتی و غیرعملیاتی.
به این روش، محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه میتواند بسیار تطبیقپذیر باشد، اما بسته به اینکه کاربر چه چیزی را میخواهد ارزیابی کند یا نشان دهد، ممکن است گمراهکننده هم بشود. باید بدانید که هیچ معادلهی استانداردِ واحدی برای محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه وجود ندارد. در عوض، به این ایدهی اولیه توجه میکنیم که سودها درصدی از درآمد هستند. برای درک درستِ این نسبت، باید بفهمید که چه درآمدها و هزینههایی در این معادله استفاده میشوند.
مثالی از محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه
حالا که فهمیدید معادلهی استانداردی برای محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه وجود ندارد، بیایید بدون ورود به بخشهای هزینه و درآمد، نگاهی به فرمول اولیه بیندازیم. بیایید یک کارگزار فرضی بورس را در نظر بگیریم. بابک دلال سهام است و تخصصش سهام کمارزش است، یعنی سهامی که در بازار غیررسمی سهام و با بهای بسیار کمی برای هر سهم معامله میشود و معمولا هم ریسک بالایی دارد.
او سال گذشته ۵۰۰ سهم، هر کدام به ارزش ۱۰۰۰ تومان از سهام فلزات مایع را خریداری کرد که سرمایهگذاریِ مخاطرهآمیزی بود. امروز و پس از گذشت یک سال، ارزش هر سهم آن در بازار ۳۵۰۰ تومان است. بابک سهامش را میفروشد و از فرمول محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه برای محاسبهی عملکردش استفاده میکند.
همانطور که میبینید، نرخ بازگشت سرمایهی بابک ۲٫۵ یا ۲۵۰ درصد است. این یعنی به ازای هر ۱۰۰۰ تومانی که در شرکت فلزات مایع سرمایهگذاری کرده، ۲۵۰۰ تومان سود به دست آورده است. این سرمایهگذاری فوقالعاده خوبی بوده، چون سرمایهی اولیه را ۲٫۵ برابر کرده است.
حالا میتوانیم انتخابِ خوب بابک در سرمایهگذاری روی فلزات مایع را با انتخاب دیگرش مبنی بر سرمایهگذاری در شرکت تجهیزات پزشکی مقایسه کنیم. در این سرمایهگذاری، بابک ۱۰۰ سهم، هر کدام به ارزش ۱۰۰۰ تومان خرید و هر سهم را ۱۲۵۰ تومان فروخت.
در این خرید، نرخ بازگشت سرمایهی بابک تنها ۲۵ درصد یا ۰٫۲۵ بود. البته این هم بازگشت سرمایهی خوبی است، اما با سرمایهگذاری روی فلزات مایع، قابل مقایسه نیست.
تجزیه و تحلیل
به طور کلی هر نرخ بازگشت سرمایهی مثبتی را میتوان بازگشت خوبی قلمداد کرد. مثبت بودن این نسبت، یعنی کل هزینهی سرمایهگذاری به علاوهی مقداری سود، بازگشته است. نرخ بازگشت سرمایهی منفی یعنی درآمد آنقدر نبوده که کل هزینهها را پوشش دهد. ناگفته پیداست که نرخ بازگشت سرمایه هر قدر بالاتر باشد، بهتر است.
اگر نگاه دوبارهای به مثالمان دربارهی سرمایهگذاریهای بابک بیندازیم، میبینیم که سرمایهگذاری اول، ۲۵۰ درصد بازگشت سرمایه داشت، در حالیکه سرمایهگذاری دوم تنها ۲۵ درصد بازگشت سرمایه به همراه داشت. اولی، ده برابر دومی عملکرد بهتری داشت، پس بهتر بود که بابک همهی پولش را در همان سهام اولی سرمایهگذاری میکرد.
محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه فوقالعاده متنوع است و میتواند برای سرمایهگذاریهای مختلفی استفاده شود. مدیران آن را برای ارزیابیِ بازگشت سرمایههایی که سرمایهگذاری کردهاند استفاده میکنند. سرمایهگذاران میتوانند برای ارزیابی عملکرد سهامشان از آن استفاده کنند و افراد حقیقی هم میتوانند برای ارزیابی نرخ بازگشت داراییهایی همچون خانه از آن بهره ببرند.
نکتهای که باید به خاطر داشته باشید این است که این نسبت، ارزش زمانیِ پول را در نظر نمیگیرد. البته برای خرید و فروش سادهی سهام این حقیقت آنقدرها اهمیت پیدا نمیکند، اما برای محاسبهی دارایی ثابتی مثل ساختمان یا خانه که هر سال به ارزش آن افزوده میشود، بسیار مهم است. به همین خاطر است که وقتی دریافتیهای این فرمول را نسبت به ارزش فعلی محاسبه میکنیم، معمولا مقدار آن تغییر میکند.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست و چگونه آن را محاسبه کنیم؟
زمانی که شما روی یک تجارت یا کسب و کار سرمایهگذاری دارید، مطمئنا در آینده نیاز خواهید داشت تا نرخ سود و زیان خود را محاسبه کنید. برای بسیاری از سرمایه گذاران حساب سود و زیان از همان ابتدای کار اهمیت دارد و نرخ بازگشت سرمایه به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید میزان سودآوری خود را به دست آورید. این معیار بسیار کاربردی که یکی از اصلیترین معیارها در مباحث مالی است، این مزیت را فراهم میآورد تا بتوانید میزان اندوخته خالص را محاسبه کرده و آن را از مقدار سرمایه تفکیک کنید.
مفهوم نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
از زمانی که مفاهیم سرمایهگذاری شروع شد، نرخ بازگشت سرمایه نیز اهمیت زیادی پیدا کرد؛ این مفهوم در حقیقت، عملکرد یک فرآیند مالی را نشان میدهد و بازدهی و سوددهی آن را به صورت دقیق به دست میآورد.
در بیان مفهوم این معیار، هر اندازه که میزان و نسبت آن بیشتر باشد، معلوم است که در سرمایهگذاری سودآوری بیشتری به دست آمده است. البته، برای محاسبه ROI فرمولهای متعددی وجود دارد و معمولا درآمد خالص در فرمول محاسبه میشود.
به نقل از ویکیپدیا، در امور مالی، میزان بازده (ROR) یا بازگشت سرمایه (ROI)، نسبت پول به دست آمده در سرمایهگذاری به مقدار سرمایه اولیه است. مقدار پول به دست آمده ممکن است مربوط به بهره، سود یا درآمد خالص باشد. بازگشت سرمایه (ROI) معمولاً به صورت درصد بیان می شود.
نرخ ROI یا بازگشت در سرمایه تنها در بازارهای سرمایهگذاری و شرکتها کاربرد ندارد و میتوان کاربرد بسیاری برای آن در بازاریابی، صنعت و حتی بخشهای بازرگانی مشاهده کرد.
اهمیت استفاده از نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه این امکان را فراهم میکند تا بدانیم تاثیر سرمایهگذاری روی تجارت چگونه بوده است. این معیار یک اصل مهم برای محاسبه نتایج تصمیمهای تجاری است که در گذشته گرفته شده است. در کنار این موضوع، میتوان براساس آن تصمیمهای بهینه تجاری را برای آینده اتخاذ کرد.
با استفاده از این معیار میتوان فرصتهای مختلف تجاری و تصمیمات مهم را با همدیگر مقایسه کرد و این دید تجاری را پیدا کرد که کدام یک از فرصتها از نظر سرمایهگذاری بهینه هستند و ارزش سودآوری بیشتری دارند. در صورتی که یک فرصت تجاری میزان ROI مناسبی را فراهم کرده باشد، میتوان از آن به عنوان یک فرصت مناسب و قابل اتکا یاد کرد و در آینده تمرکز شما روی این نوع فرصتها خواهد بود.
برعکس این امر نیز صحیح است و در صورتی که از یک فرصت تجاری و سرمایهگذاری سودآوری مناسبی دیده نشده است و نرخ ROI آن مناسب نیست، در آینده میتوانید روی استراتژی خود تغییر ایجاد کنید.
چه برداشتی میتوان از نرخ بازگشت سرمایه کرد؟
معیار ROI به دلیل سادگی و شفاف بودن آن محبوبیت زیادی دارد. البته، همین سادگی در محاسبه منجر شده است تا بتوان از آن در بخشهای متعدد استفاده کرد. در صورتی که این معیار به سمت اعداد بالاتر میل کند، معلوم است که نتایج سرمایهگذاری نیز خوب بوده است. با این حال، در صورتی که در یک فهرست، اعداد مثبت بالاتر به بخش خاصی تعلق گرفته باشد، این موارد باید در اولویت کار قرار بگیرند.
باید اشاره کرد که نرخ ROI منفی نیز وجود دارد که نشان دهنده میزان زیان سرمایهگذاری است. در صورتی که این موارد در فهرست سرمایهگذاری وجود داشته باشد، مطمئنا زمان آن رسیده است که در استراتژی خود پیوت را در نظر داشته باشید.
فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
برای محاسبه نرخ بازگشت در سرمایه فرمول معروفی وجود دارد که در آن ارزش نهایی دارایی و مقدار خالص سرمایهگذاری مطرح است. با توجه به این موضوع، مقدار ROI براساس فرمول زیر محاسبه خواهد شد.
که در فرمول بالا، Current Value of Investment میزان ارزش کنونی دارایی حاصل از سرمایهگذاری و Cost of Investment مقدار سرمایهگذاری است؛ معمولا این معیار براساس درصد بیان میشود که در پس از محاسبه مقدار فوق باید آن را ضرب در صد کنید.
مزایای استفاده مثالی از نرخ بازگشت سرمایه از فرمول بازگشت سرمایه چیست؟
مزایای زیادی برای نرخ بازگشت سرمایه بیان شده است که از جمله مهمترین آنها میتوان به آسان بودن محاسبه اشاره کرد. البته، امکان درک این معیار برای عموم مردم و قابل فهم بودن آن از جمله مزایایی است که برای آن وجود دارد. در ادامه به چند مورد از نکات مثبت در مورد این معیار اشاره میکنیم:
- چشمانداز و آیندهی سرمایهگذاری را نشان میدهد.
- پتانسیل یک سرمایهگذاری را به افراد نشان میدهد.
- برای درک رقابت سرمایهگذاری در یک بازار کمک میکند.
- همهی نتایج را به صورت بسیار ساده نشان میدهد.
- معیاری جهانی است که فعالان تجاری آن را درک میکنند.
محدودیتهای نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
در کنار تمامی مزایای این روش، محدودیتهایی نیز برای آن تعریف شده است، باید اشاره کرد که این محدودیتها در مقابل ارزش بالای این معیار چندان هم به چشم نمیآیند؛ در محاسبه نرخ ROI معیار زمان به طور کلی کنار گذاشته شده است که در بسیاری از موارد اهمیت زیادی دارد.
محاسبه ROI با روش خاصی انجام نمیشود و به همین دلیل ممکن است بین شرکت یا سرمایهگذاران تفاوتهایی از این نظر وجود داشته باشد. برای نمونه، شاید هزینههای اضافی مانند هزینه نگهداری، هزینه مالیات و… در بخشهای مختلف در فرمول محاسبه نشود.
روشهای جایگزین برای نرخ بازگشت در سرمایه
برای جبران نقاط ضعف این معیار روشهای دیگری نیز وجود دارد که مواردی مانند مدت سرمایهگذاری و نکات فرعی دیگر آن را پوشش میدهد؛ مثلا نرخ بازگشت سالانه سرمایهگذاری یا Annualized ROI که در این روش مدت زمان نیز در محاسبه سود مد نظر است؛ یا از سوی دیگر معیار Social ROI که نتیجهمحور است و نتایج اقتصادی و اجتماعی را به صورت ارزش گذاری شده بیان میکند؛ در کنار همهی اینها، معیار Marketing Statistics ROI نیز برای محاسبه بازدهی کمپینهای بازاریابی دیجیتال استفاده میشود و در آن افزایش فروش به همراه هزینه بازاریابی مد نظر است.
مثالی از نرخ بازگشت سرمایه
به عنوان مثالی ساده فرض کنید یک سرمایهگذار روی پروژهای املاک سرمایهگذاری کرده و میزان این مبلغ 500 هزار دلار است. دو سال پس از این کار، سرمایهگذار دارایی خود را به مبلغی دو برابری یا یک میلیون دلار به فروش میرساند.
در این صورت میزان نرخ بازگشت سرمایه (ROI) به صورت زیر محاسبه خواهد شد:
بنابراین سود این سرمایهگذاری مقدار صد در صد بوده است.
چگونه مقدار بازگشت سرمایه را بهبود بخشیم؟
براساس نوع و محل سرمایهگذاری ممکن است نحوه بهبود نرخ بازگشت سرمایه نیز متفاوت باشد. با این حال، روشهای کلی وجود دارند که قبل از هر اقدامی بهتر است آنها را در نظر داشته باشیم. در نتیجه، امکان افزایش سود و بهرهوری تا حدود زیادی بهتر خواهد شد.
مطمئنا امکان افزایش این نرخ وجود دارد اما برای این کار نیاز به تجربه کاری عملی و استفاده از این تجربه در آینده است؛ از آنالیزها و بررسیهای آماری استفاده کنید: بررسیهای تخصصی سرمایهگذاری همواره و در تمامی بخشها میتوانند روی نتایج کار تاثیر گذار باشند؛ نتایجی مانند آمار محبوبیت محصولات بین مشتریان، بازدیدهای وب سایت و میزان تقاضا از معیارهای مهم هستند.
تحلیل بازار و میزان عرضه و تقاضا را فراموش نکنید؛ بهتر است همواره از بازار اطلاعات متعددی در دستتان باشد. بازار و میزان عرضه و تقاضا اهمیت زیادی در نوع سرمایهگذاری و تحلیل نتایج دارد و باید اشاره کرد که در صورت نبود دید درست از بازار، نمیتوان تحلیل محکمی از معیار ROI به دست آورد.
هزینههای اضافی و غیر معقول را مدیریت کنید؛ هزینههای اضافی روی درآمد خالص و بازدهی سرمایهگذاری تاثیر بالایی دارند و با مدیریت آنها میتوانید به راحتی میزان ROI را افزایش دهید.
نرخ بازگشت سرمایه معیاری بسیار مهم است که در بررسی میزان سود و زیان یک سرمایهگذاری تاثیر زیادی دارد. از جمله مهمترین مزایای این معیار آسان بودن محاسبه آن و قابل درک بودن برای تمامی فعالان تجاری و حتی افراد غیر حرفهای است. برای بهبود این معیار روشهای متعددی وجود دارد که میتوان شناخت بازار و کاهش هزینههای فرعی و غیر ضروری را بیان کرد. در صورتی که سوال یا نظری در مورد نرخ ROI دارید، میتوانید آن را در ادامه مطلب با ما به اشتراک بگذارید.
شما یک گام جلوتر از دیگران باشید! اگر به آیتی و تکنولوژی علاقهمندید و دوست دارید سریعتر در این زمینه پیشرفت کنید، همین حالا به جمع 10800 عضو همیار آیتی بپیوندید، دسترسی به تمام آموزشهای پریمیوم، دریافت جدیدترین آموزشهای کاربردی مرتبط با آیتی و استفاده از مشاورهی رایگان، برخی از مزایای عضویت در سایت هستند، شما نیز به کاربران همیار پیوسته و همین حالا وارد دنیای حرفهایها شوید. من هم میخواهم عضو ویژهی همیار شوم
پروتوتایپ (Prototype) نرمافزار چیست و چرا به آن نیاز داریم؟
طوفان فکری چیست و چطور به حل مسائل پیچیده کمک میکند؟
زنجیره ارزش پورتر چیست و چطور به تحلیل کسبوکار شما کمک میکند؟
استراتژی گاو بنفش؛ نگرشی نو که باید در کسبوکار خود به آن توجه کنید!
اگر یک کسبوکار آنلاین دارید، همین حالا آن را به هزاران کاربر علاقهمند، معرفی کنید! اسپانسرینگ چه مزایایی دارد؟
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید، سوالات شما توسط کارشناسان همیار آیتی پاسخ داده میشود. لغو پاسخ
فرصت ویژه برای حرفهایها
کاربران ویژه، افرادی هستند که به آیتی و تکنولوژی علاقهمند بوده و میخواهند زودتر از دیگران در این زمینه پیشرفت کنند، شما هم همین حالا به جمع اعضای ویژهی همیار پیوسته و به تمام امکانات پریمیوم سایت دسترسی داشته باشید!
نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) یک معیار مالی پرکاربرد برای اندازه گیری احتمال بازدهی از یک سرمایه گذاری است. این پارامتر سود یا زیان حاصل از سرمایه گذاری را نسبت به هزینه آن مقایسه می کند. این پارامتر، در ارزیابی بازده بالقوه یک سرمایه گذاری مستقل به همان اندازه مقایسه بازده چندین سرمایه گذاری، مفید می باشد.
در تجزیه و تحلیل کسب و کار، ROI و سایر معیارهای جریان نقدی - مانند نرخ بازده داخلی (IRR) و ارزش فعلی خالص (NPV) - معیارهای کلیدی هستند که جذابیت تعدادی از گزینه های مختلف سرمایه گذاری را ارزیابی و رتبه بندی می کنند. اگرچه ROI یک نسبت است، اما معمولاً به جای یک نسبت به صورت درصد بیان می شود.
درک بیشتر نرخ بازگشت سرمایه
ROI یا نرخ بازگشت سرمایه، به دلیل تطبیق پذیری و سادگی آن یک معیار محبوب است. اساساً، ROI می تواند به عنوان یک معیار ابتدایی سودآوری سرمایه گذاری استفاده شود. این می تواند بازگشت سرمایه در سرمایه گذاری سهام، بازگشت سرمایه مورد انتظار یک شرکت در گسترش یک کارخانه، یا نرخ بازگشت سرمایه در یک معامله املاک و مستغلات باشد.
محاسبه ROI به خودی خود خیلی پیچیده نیست و تفسیر آن برای طیف وسیعی از کاربردهای آن نسبتاً آسان است. اگر ROI یک سرمایه گذاری مثبت باشد، احتمالاً ارزشمند است. اما اگر فرصت های دیگری با نرخ بازگشت سرمایه بالاتر در دسترس باشد، این سیگنال ها می توانند به سرمایه گذاران کمک کنند تا بهترین گزینه ها را حذف یا انتخاب کنند. به همین ترتیب، سرمایه گذاران باید از ROI منفی که به معنای زیان خالص است، اجتناب کنند.
محاسبه ROI
ROI را می توان به دو روش محاسبه کرد.
روش اول:
نرخ بازگشت سرمایه = (سود خالص سرمایه گذاری/هزینه سرمایه گذاری)*100
روش دوم:
نرخ بازگشت سرمایه = ((ارزش نهایی سرمایه گذاری – ارزش اولیه سرمایه گذاری)/هزینه سرمایه گذاری)*100
تفسیر ROI
هنگام تفسیر محاسبات ROI، مهم است که چند نکته را در نظر داشته باشید. اولاً، نرخ بازگشت سرمایه معمولاً به صورت درصد بیان میشود، زیرا درک آن به طور مستقیم آسانتر است (بر خلاف زمانی که به صورت نسبت بیان میشود). دوم، محاسبه ROI شامل بازده خالص در صورت کسر است زیرا بازده سرمایه گذاری می تواند مثبت یا منفی باشد.
مثالی از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه
فرض کنید یک سرمایه گذار 1000 سهم از یک شرکت فرضی را به قیمت 10 دلار برای هر سهم خریداری کرده است. یک سال بعد، سرمایه گذار سهام را به قیمت 12.50 دلار می فروشد. سرمایه گذار در طول دوره نگهداری یک ساله، یک سود نقدی 500 دلاری نیز دریافت کرده است. این سرمایه گذار همچنین در مجموع 125 دلار برای کارمزد معاملات به منظور خرید و فروش سهام هزینه کرده است. ROI برای این سرمایه گذار را می توان به صورت زیر محاسبه کرد:
در اینجا تجزیه و تحلیل گام به گام محاسبه آمده است:
- برای محاسبه بازده خالص، بازده کل و کل هزینه ها باید در نظر گرفته شود. کل بازده یک سهام ناشی از سود سرمایه و سود نقدی سهام است. مجموع هزینه ها شامل قیمت اولیه خرید و همچنین هرگونه کمیسیون پرداختی می شود.
- در محاسبه فوق، سود سرمایه ناخالص (قبل از کمیسیون) از این معامله (12.50 - 10) دلار در 1000 است. مبلغ 500 دلار هم به سود سهام تقسیمی شرکت اشاره دارد، در حالی که 125 دلار نیز کل کمیسیون پرداخت شده، می باشد.
راه حل دوم برای محاسبه ROI
برای مثال، اگر کارمزد ها تقسیم شوند، یک روش جایگزین برای محاسبه ROI سرمایه گذار فرضی ما وجود دارد. تقسیم زیر را در کل کارمزد ها فرض کنید: 50 دلار هنگام خرید سهام و 75 دلار در هنگام فروش سهام.
ارزش اولیه سرمایه گذاری = 10000 + 50 = 10050
ارزش نهایی سرمایه گذاری = 12500 + 500 – 75 = 12925
نرخ بازگشت سرمایه = ((12925 – 10050)/10050)*100 = 28.75%
ROI سالانه
محاسبه ROI سالانه راه حلی برای یکی از محدودیت های کلیدی محاسبه ROI به روش معمولی را ارائه می دهد. محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به شیوه معمولی مدت زمان نگهداری سرمایه گذاری را در نظر نمی گیرد که به آن دوره نگهداری نیز می گویند. فرمول محاسبه ROI سالانه به شرح زیر است:
که n تعداد سالهای نگهداری سرمایه گذاری می باشد.
فرض کنید یک سرمایه گذاری فرضی در طی پنج سال نرخ بازگشت سرمایه 50 درصدی ایجاد کرده است. میانگین نرخ بازگشت سرمایه سالانه ساده 10٪ که از تقسیم ROI بر دوره نگهداری پنج ساله به دست می آید، فقط یک تقریب از ROI سالانه است. این به این دلیل است که اثرات سود و زیان مرکب نادیده گرفته شده است که می تواند در طول زمان تفاوت قابل توجهی ایجاد کند. هر چه دوره زمانی طولانیتر باشد، تفاوت بین میانگین ROI سالانه تقریبی، که با تقسیم ROI بر دوره نگهداری در این سناریو محاسبه میشود، و نرخ بازگشت سرمایه سالانه بیشتر است.
با استفاده از فرمول نرخ بازگشت سرمایه سالانه:
این محاسبه را می توان برای دوره های نگهداری کمتر از یک سال نیز با تبدیل دوره نگهداری به کسری از یک سال انجام داد. مثلا فرض کنید یک سرمایه گذاری نرخ بازگشت سرمایه گذاری 10درصدی را طی شش ماه ایجاد کرده است:
در معادله بالا عدد 0.5 سال معادل شش ماه است.
مقایسه سرمایه گذاری ها و نرخ بازگشت سرمایه سالانه
ROI سالانه به ویژه هنگام مقایسه و ارزیابی بازده بین سرمایه گذاری های مختلف بسیار مفید است. فرض کنید سرمایه گذاری در سهام X در طی پنج سال بازدهی 50 درصدی ایجاد می کند، در حالی که سرمایه گذاری در سهام Y طی سه سال 30 درصد بازده دارد. با استفاده از معادله نرخ بازگشت سرمایه سالانه میتوانید تعیین کنید که سرمایهگذاری بهتر از نظر ROI سالانه چیست:
بر اساس این محاسبه، سهام Y نسبت به سهام X دارای ROI برتری بوده است.
تحولات در ROI
اخیراً، سرمایهگذاران و کسب و کار های خاصی به توسعه شکل جدیدی از معیار بازگشت سرمایه، به نام «بازده اجتماعی سرمایهگذاری» یا SROI علاقه نشان دادهاند. SROI ابتدا در اواخر دهه 1990 توسعه یافت و تأثیرات گستردهتر پروژهها را با استفاده از ارزش غیرمالی (به عنوان مثال، معیارهای اجتماعی و محیطی که در حال حاضر در حسابهای مالی متعارف منعکس نمیشوند) در نظر میگیرد.
SROI به درک ارزش پیشنهادی برخی معیارهای اجتماعی و حاکمیت محیطی مورد استفاده در شیوههای سرمایهگذاری مسئولیتپذیر اجتماعی (SRI) کمک میکند. به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است تصمیم بگیرد آب را در کارخانه های خود بازیافت کند و روشنایی خود را با تمام لامپ های LED جایگزین کند. این تعهدات هزینه فوری دارند که ممکن است بر بازگشت سرمایه سنتی تأثیر منفی بگذارد. با این حال، سود خالص برای جامعه و محیط زیست می تواند منجر به SROI مثبت شود.
چندین نوع جدید دیگر از ROI وجود دارد که برای اهداف خاصی توسعه یافته اند. ROI آمار رسانههای اجتماعی، اثربخشی کمپینهای رسانههای اجتماعی را مشخص میکند - برای مثال، تعداد کلیکها یا لایکهایی که برای یک واحد ایجاد میشود. به طور مشابه، ROI آمار بازاریابی، تلاش می کند بازدهی را که به کمپین های تبلیغاتی یا بازاریابی نسبت داده می شود، شناسایی کند.
اصطلاح ROI یادگیری نیز به مقدار اطلاعات یادگیری شده که به عنوان بازده آموزش تلقی می شوند، مربوط می شود. با پیشرفت جهان و تغییر اقتصاد، مطمئناً چندین شکل خاص دیگر نیز از ROI در آینده توسعه خواهند یافت.
چه صنایعی در ایالات متحده بالاترین ROI را دارند؟
از لحاظ تاریخی، میانگین بازگشت سرمایه برای S&P 500 حدود 10 درصد در سال بوده است. با این حال، در داخل آن، بسته به صنعت، می تواند تغییرات قابل توجهی وجود داشته باشد. به عنوان مثال، در طول سال 2020، بسیاری از شرکتهای فناوری بازده سالانه بسیار بالاتر از این آستانه 10 درصدی تولید کردند. در همین حال، شرکتهای صنایع دیگر، مانند شرکتهای انرژی و شرکتهای آب و برق، بازدهی بسیار پایینتری تولید کردند و مثالی از نرخ بازگشت سرمایه در برخی موارد نسبت به سال گذشته با زیان مواجه شدند. با گذشت زمان، طبیعی است که میانگین بازگشت سرمایه (ROI) یک صنعت به دلیل عواملی مانند افزایش رقابت، تغییرات تکنولوژیکی و تغییر در ترجیحات مصرف کننده تغییر کند.
مزایای ROI
بزرگترین مزیت ROI این است که یک معیار نسبتاً بدون عارضه است. محاسبه آن آسان است و به طور شهودی قابل درک است. سادگی ROI به این معنی است که اغلب به عنوان یک معیار استاندارد و جهانی برای سودآوری استفاده می شود. به عنوان یک اندازه گیری، احتمالاً سوء تفاهم یا سوء تعبیر نمی شود زیرا در هر زمینه مفاهیم یکسانی دارد.
معایب ROI
همچنین برخی از معایب نیز در اندازه گیری نرخ بازگشت سرمایه وجود دارد. اولاً، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به شیوه معمولی، دوره نگهداری یک سرمایه گذاری را در نظر نمی گیرد که می تواند هنگام مقایسه گزینه های سرمایه گذاری مشکل ساز باشد. به عنوان مثال، فرض کنید سرمایه گذاری X بازدهی 25 درصدی ایجاد می کند، در حالی که سرمایه گذاریY، نرخ بازگشت سرمایه 15 درصدی ایجاد می کند. نمی توان فرض کرد که X سرمایه گذاری برتر است مگر اینکه چارچوب زمانی هر سرمایه گذاری نیز مشخص باشد. این امکان وجود دارد که نرخ بازگشت سرمایه 25٪ از سرمایه گذاری X در یک دوره پنج ساله ایجاد شده باشد، اما باگشت سرمایه 15٪ از سرمایه گذاری Y تنها در یک سال ایجاد شده است. محاسبه ROI سالانه می تواند بر این مانع در هنگام مقایسه گزینه های سرمایه گذاری غلبه کند.
دوم، ROI برای ریسک تنظیم نمی شود. این دانش عمومی است که بازده مثالی از نرخ بازگشت سرمایه سرمایه گذاری رابطه مستقیمی با ریسک دارد: هر چه بازده بالقوه بیشتر باشد، ریسک احتمالی بیشتر است. این را می توان به طور مستقیم در دنیای سرمایه گذاری مشاهده کرد، جایی که سهام با ارزش بازار کم معمولاً بازدهی بالاتری نسبت به سهام با ارزش بازار بالا دارند (اما با ریسک بسیار بیشتری همراه هستند). برای مثال، سرمایهگذاریهایی که بازده پورتفوی 30 درصدی را هدف قرار میدهند، باید نسبت به سرمایهگذاریهایی که هدفشان بازدهی تنها 15 درصد است، ریسک بسیار بالاتری را متقبل شوند. اگر یک سرمایهگذار، فقط عدد ROI را بدون ارزیابی ریسک مد نظر قرار دهد، نتیجه نهایی تصمیم سرمایهگذاری ممکن است بسیار متفاوت از نتیجه مورد انتظار باشد.
سوم، ارقام ROI را می توان اغراق آمیز کرد اگر تمام هزینه های مورد انتظار در محاسبه لحاظ نشده باشد. این موضوع ممکن است عمدا یا سهوا اتفاق بیفتد. به عنوان مثال، در ارزیابی نرخ بازگشت سرمایه در یک قطعه از املاک و مستغلات، تمام هزینه های مرتبط باید در نظر گرفته شود. اینها شامل بهره وام مسکن، مالیات بر دارایی، بیمه و تمام هزینه های نگهداری می شود. این هزینه ها می توانند مقدار زیادی از نرخ بازگشت سرمایه مورد انتظار را کم کنند و بدون در نظر گرفتن همه آنها در محاسبه، ROI محاسبه شده می تواند بیش از مقدار واقعی به دست آید.
در نهایت، مانند بسیاری از معیارهای سودآوری، ROI تنها بر سود مالی، زمانی که بازده سرمایه گذاری را در نظر می گیرد، تأکید می کند و مزایای جانبی مانند کالا های اجتماعی یا زیست محیطی را در نظر نمی گیرد. یک معیار ROI نسبتاً جدید، که به عنوان بازده سرمایه گذاری اجتماعی (SROI) شناخته می شود، به تعیین کمّی برخی از این مزایا برای سرمایه گذاران کمک می کند.
سخن پایانی
ROI یک معیار ساده و شهودی از سودآوری یک سرمایه گذاری است. برای این معیار محدودیتهایی وجود دارد، از جمله اینکه دوره نگهداری یک سرمایهگذاری را در نظر نمیگیرد و برای ریسک تعدیل نمیشود. با این حال، علیرغم این محدودیتها، ROI هنوز یک معیار کلیدی است که تحلیلگران کسبوکار برای ارزیابی و رتبهبندی گزینههای سرمایهگذاری از آن استفاده میکنند.
دیدگاه شما