23 اصل سرمایه گذاری وارن بافت - قسمت 2
در قسمت اول این مقاله به 10 اصل از 23 اصل سرمایهگذاری وارن بافت پرداختیم. در قسمت دوم قصد داریم به توضیح 13 اصل دیگر از اصول سرمایهگذاری وی بپردازیم.
11) فوراً اقدام کنید.
سرمایهگذار حرفهای به دلیل تحقیقاتی که بر روی سهام انجام داده است، به محض این که تصمیم به خرید میگیرد، اقدام میکند. اما سرمایهگذار مبتدی چون نمیداند که چگونه باید در بازار عمل کند، کارها را به تعویق میاندازد.
12) یک سرمایهگذاری موفق را تا زمانی نگه دارید که دلیل از پیش تعیین شدهای برای فروش آن داشته باشید.
یک سرمایهگذار حرفهای، تا زمانی که دلیل مناسب و از پیش تعیین شده برای خروج از سرمایهگذاری وجود نداشته باشد، آن معامله را نگه میدارد. سرمایهگذار مبتدی به ندرت قانون از پیش تعیین شدهای برای به دست آوردن سود دارد. اغلب میترسد که سود کم به زیان تبدیل گردد، بنابراین سرمایهگذاری خود را به پول نقد تبدیل میکند و همواره سودهای کلانی را از دست میدهد. در سال 2000 اطلاعات بایگانی شده برکشایر در SEC (کمسیون بورس اوراق بهادار)، آشکار ساخت که برکشایر مقدار زیادی از سهام خود در دیزنی را فروخته است. در مجمع سالیانه برکشایر در سال 2002، سهامداری از بافت سوال کرد که چرا سهام را فروخت. بافت به صورت غیر مستقیم پاسخ داد: "ما نسبت به ویژگیهای رقابتی شرکت نظری داشتیم که تغییر کرد." این سیاست بافت است که هیچگاه در مورد سرمایهگذاریهایش نظر نمیدهد.
13) از سیستم خود مصرانه پیروی کنید.
یک سرمایهگذار حرفهای از سیستم خود پیروی میکند، زیرا میداند در نهایت آن سیستم او را به موفقیت خواهد رساند. سرمایهگذار مبتدی دائماً سیستم خود را زیر سوال میبرد، زیرا این سیستم را خود طراحی نکرده است و مطابق با روحیات، معیار و اهداف وی نیست. البته در صورتی که دارای سیستم باشد.
14) اشتباهات خود را بپذیرید و فوراً آنها را معامله گر شکست خورده و دلایل شکست اصلاح کنید.
سرمایهگذار حرفهای میداند که ممکن است اشتباه کند؛ زمانی که متوجه اشتباهاتش میشود آن را اصلاح میکند و در نتیجه به ندرت شاهد مشکلات و زیانهای بزرگ است. سرمایهگذار مبتدی از اشتباهاتش درس نمیگیرد و دست از سرمایهگذاری در معاملاتی که در آنها شکست خورده نمیکشد و امیدوار است بتواند که زیانهای به وجود آمده را جبران کند؛ نتیجه این عمل شکست و زیانهای بزرگتر میباشد.
15) اشتباهات را به تجربیات آموزنده تبدیل کنید.
سرمایهگذار حرفهای همواره به اشتباهات خویش به عنوان تجربیات آموزنده مینگرد. سرمایهگذار مبتدی به اندازه کافی به یک روش نمیپردازد تا بداند که چگونه آن را بهبود ببخشد. "همواره به دنبال یک راه حل سریع و آسان است."
16) هزینههای خورد را بپردازید.
سود سرمایهگذار حرفهای با گذشت زمان و افزایش تجربیاتش گسترش مییابد و بعد از مدتی با وقت کمتر درآمد بیشتری را کسب میکند. "وی هزینههای خود را پرداخته است." سرمایهگذار مبتدی نمیداند که پرداخت هزینهها یک ضرورت است و از تجربیات خود درس نمیگیرد و اشتباهات خود را تکرار میکند تا آنجا که همه چیز خود را از دست میدهد.
17) هرگز در مورد کاری که در حال انجام آن هستید، چیزی نگویید.
سرمایهگذار حرفهای در بیشتر موارد در خصوص کاری که در حال انجام است، با کسی صحبت نمیکند. به این که دیگران در مورد تصمیم سرمایهگذاری او چه فکری میکنند، علاقهای ندارد و خود را درگیر آن نمیکند. سرمایهگذار مبتدی مدام در مورد سرمایهگذاریاش با دیگران صحبت میکند و به جای آنکه تصمیمات خود را با واقعیت بسنجد، آنها را با نظرات دیگران محک میزند.
18) بدانید که چگونه کارهای خود را به دیگران بسپارید.
سرمایهگذار حرفهای اغلب مسئولیتهای خود و یا همه آنها را با موفقیت به دیگران میسپارد. سرمایهگذار مبتدی مشاوران و مدیران سرمایهگذاری را به همان روشی که تصمیمات سرمایهگذاریاش را میگیرد، انتخاب میکند.
19) بسیار پایینتر از سطح ثروت خود زندگی کنید.
سرمایهگذار حرفهای بسیار پایینتر از سطح ثروت خود زندگی میکند. سرمایهگذار مبتدی و البته بسیاری از مردم فراتر از سطح ثروت خود زندگی میکنند.
20) پول عامل اصلی نیست.
سرمایهگذار حرفهای برای اشتیاق و کامیابی خود سرمایهگذاری میکند. اما سرمایهگذار مبتدی به واسطه پول انگیزه پیدا میکند و این تصور را دارد که سرمایهگذاری راهی سریع و آسان برای دستیابی به ثروت است.
21) عاشق کاری باشید که انجام میدهید و نه عاشق چیزی که دارید.
سرمایهگذار حرفهای از لحاظ احساسی با فرایند سرمایهگذاری درگیر میشود و خوشحالی و خرسندی خود را در آن میبیند و قادر است از هرگونه سرمایهگذاری شخصی دوری کند. سرمایهگذار مبتدی عاشق سرمایهگذاری خویش میشود.
22) تمام فکر خود را به سرمایهگذاری اختصاص دهید.
یک سرمایهگذار حرفهای مدام و به صورت شبانهروزی به سرمایهگذاری فکر میکند. اما سرمایهگذار مبتدی تمام فکر خود را کامل برای رسیدن به هدف خودش اختصاص نمیدهد.
23) سرمایه خود را در جریان فعالیت اصلی خود قرار دهید.
سرمایهگذار حرفهای پول خود را در همان صنعتی که دوست دارد سرمایهگذاری میکند. برای مثال میتوانیم به وارن بافت که یکی از بزرگترین سرمایهگذاران است اشاره کنیم که بیشتر از 99 درصد سرمایه خود را در سهام برکشایر هاثوی قرار داده است؛ به همین ترتیب جورجی شوارتز بیشتر حجم پول خود را در صندوق کوانتوم حفظ میکند. برای بافت و شوارتز سرنوشت دارایی افرادی که پول خود را به مدیریت آنها واگذار کردهاند، یکسان است. سرمایهگذار مبتدی در میان سرمایهگذاریها، مقادیر کمی به سرمایه خود اضافه میکند. در واقع فعالیتهای سرمایهگذاری او غالباً برای ثروتش مخاطرهآمیز است. وجوه مورد نیاز سرمایهگذاری خود (جبران و زیانهای خود) را از جای دیگری همچون سودهای تجارت، حقوق، صندوق بازنشستگی، برنامههای پاداشدهی شرکت و غیره تأمین میکند.
۹ راز درباره ذهنیت معاملهگری که قبل از شروع ترید باید بدانید
اکثر معاملهگرها اهمیت روانشناسی معاملهگری را درک نمیکنند تا جایی که به دفعات سیستم معاملاتی خود را عوض میکنند و از زیانهای مداوم ناامید شده و مجبور میشوند به امتحان کردن سیستمهای دیگر روی بیاروند. این همان زمانی است که آنها پی میبرند روانشناسی معاملهگری کلید واقعی موفقیت در تریدینگ است یا اینکه بهطور کامل از تریدینگ دست میکشند.
بنابراین، اگر میخواهید مقداری در وقت باارزش خود صرفهجویی کرده و البته به سردرد هم دچار نشوید، بهتر است این ۹ نکته را در خصوص روانشناسی معاملهگری با دقت به کار بگیرید. این نکات مهم توسط هیو کیمورا (Hugh kimura)، تحلیلگر برجسته بازار فارکس برای وبسایت تریدینگ هیروز نوشته شده است.
۱) تمرکز بر روی نحوه کنار آمدن با شکست در یک معامله
شکستها را قبول کنید
بسیاری از تریدرها حتی حاضر نیستند به معاملات شکستخورده خود دوباره نگاه کنند؛ اما این معاملات کلید موفقیت شما در تریدینگ هستند.
ابتدا از خودتان بپرسید که نسبت به معاملات شکستخورده خود چه احساسی دارید. آیا مانند طاعون از آنها دوری میکنید؟ آیا بهشدت عصبانی میشوید؟ یا هر هفته با بررسی مجدد سعی میکنید نکاتی را از این شکستها یاد بگیرید؟
آیا از نظر روانشناسی، شکست خوردن در یک معامله را به خودتان نسبت میدهید؟ آیا دلیل معامله گر شکست خورده و دلایل شکست این احساس، به خطر انداختن مقدار زیادی پول است؟ یا اینکه احساس میکنید هوش و ذکاوتتان تحقیر شده است؟
باید بدانید که وضعیت شما تنها زمانی بهبود مییابد که با شکستهای خود در معاملهگری روبهرو شده و از آنها درس بگیرید.
چه کسی میداند، شاید شما بیدلیل خودتان را مقصر تمام اتفاقات میدانید. ممکن است معاملاتی که در آنها شکست خوردهاید، معاملات باکیفیتی باشند که برحسب اتفاق به شکست منتهی شدهاند.
۲) از خود بپرسید که چرا به معاملهگری مشغول هستید
افراد زیادی با انگیزه کسب درآمدِ سریع به این کار روی میآورند. اما همانطور که احتمالا تاکنون متوجه شدهاید، تریدینگ نمیتواند به این صورت انجام شود.
بنابراین، از خودتان بپرسید که واقعا چرا جذب تریدینگ شدهاید؟ برای مثال ممکن است برای برخی افراد، روانشناسی لازم برای موفقیت در معاملهگری یا خلاقیتی که برای ایجاد و توسعه استراتژیهای جدید تریدینگ موردنیاز است، جذابیت زیادی داشته باشند.
اگر فکر میکنید با تریدینگ یکشبه سود مالی سرشاری نصیبتان میشود، باید بدانید که احتمالاً با غافلگیریهای بزرگی روبهرو خواهید شد؛ چرا که تریدینگ میتواند یک مسیر نسبتاً طولانی باشد. فقط در صورتی که دلیلی برای ادامه دادن داشته باشید، از انجام این کار دلسرد نخواهید شد.
بنابراین، با خودتان صادق باشید. واقعا چرا معاملهگری میکنید؟ چرا میخواهید به یک تریدر موفق تبدیل شوید؟ اگر دلایل واضحی دارید، چرایی آن دلایل را هم بررسی کنید تا در نهایت انگیزه اصلی خود را شناسایی کنید.
۳) بررسی تأثیر اطرافیان بر روی معاملات شما
جیم ران (Jim Rohn)، کارآفرین، نویسنده و سخنران انگیزشی آمریکایی میگوید:
شخصیت شما میانگینی از شخصیت ۵ نفری است که با آنها وقت میگذرانید.
بنابراین، یک دقیقه وقت بگذارید و ببینید افرادی که بیشتر از بقیه با آنها در ارتباط هستید، چه شخصیتهایی دارند. البته آنها لزوما نباید تریدر باشند؛ اما بهتر است همیشه با افرادی که احساس خوشبختی میکنند و یا در حرفه خود احساس موفقیت دارند، وقت بگذرانید. این افراد معمولا دیگران را هم برای رسیدن به موفقیت تشویق میکنند. اگر شما با افراد شاد و موفق وقت بگذرانید، به احتمال زیاد شما هم دیر یا زود میتوانید یکی از همین افراد باشید.
قصد نداریم کسی را قضاوت کنیم؛ اما برخی افراد خودشان انتخاب میکنند همیشه غر بزنند و نقش قربانی را ایفا کنند و البته این حق را هم دارند. ممکن است کمی عجیب به نظر برسد؛ اما آنها از این انتخاب خود نتایجی هم به دست میآورند؛ اما ازآنجاکه شما این مقاله را برای مطالعه انتخاب کردهاید، احتمالا قصد دارید کنترل زندگیتان را به دست گرفته و صرفا نقش یک آدم شاکی را بازی نکنید!
بنابراین، به افرادی که بیشتر از سایرین با آنها در ارتباط هستید، بهدقت نگاه کنید. اگر آنها در دسته افرادی که معمولا تحسین میکنید قرار ندارند، احتمالا باید بهدنبال دوستان جدیدی باشید. دقت کنید که لازم نیست روابط خود را با این افراد کاملا قطع کنید؛ اما احتمالا باید وقت کمتری را با آنها بگذرانید.
به نظر میرسد این طرز فکر کمی خشک و وسواسگونه باشد؛ اما باور کنید این موضوع به رشد شما کمک خواهد کرد. اگر تاکنون از زندگی خود رضایت نداشتهاید، باید تغییراتی را در آن ایجاد کنید.
۴) آیا میتوانید خودتان را فردی موفق تصور کنید؟
شاید فکر کنید که همه افراد میتوانند موفقیت خود را متصور شوند. باید بدانید که اینطور نیست. اگر شما خودتان را موفق میبینید، فرد خوششانسی هستید! بسیاری از افراد حتی در تجسم موفقیت هم دچار مشکل هستند.
زمانی که شما نمیتوانید خود را بهعنوان یک فرد موفق تصور کنید، احتمالا یک عقیده اشتباه در اعماق ذهن شما وجود دارد که از داشتن چنین تصوری جلوگیری میکند. این موانع بهعلت مشکلات و آسیبهای روحی ایجاد میشوند.
احتمالا در گذشته دور یا نزدیک اتفاقی برایتان افتاده که باعث شکلگرفتن این باور محدودکننده شده است. تعداد این اتفاقات بسیار زیاد بوده و از حوصله این مطلب خارج است.
۵) به توانایی خود اعتماد کنید
گاهی اوقات ممکن است یک تریدر سود بسیار کمی کسب کند. اما ناامید نشوید، خوب است بدانید که مدیران سرمایهگذاری که سالیانه میلیونها دلار درآمد دارند، درصد سود شگفتانگیزی ندارند.
بنابراین، از مقصر جلوه دادن خودتان دست بردارید. بله، اگر شما با یک سرمایه ۵٬۰۰۰دلاری در حال ترید باشید و ۳ درصد سود کنید، احتمالا راه به جایی نخواهید برد؛ اما باید قبول کنید که هر کاری با گامهای کوچک آغاز میشود.
بیش از ۹۰ درصد از تریدرها ضررهای زیادی را متحمل شده و سرمایه خود را از این کار خارج میکنند. بنابراین، اگر شما روندی سودده را سپری میکنید، حتی اگر این سود کم باشد، فقط باید بر روی ارتقای مهارتهایتان تمرکز کنید.
در بیشتر فرهنگهای دنیا، به ما اینگونه آموزش داده میشود که قدرت و اختیار تصمیمگیری خود را کنار بگذاریم. به ما یاد میدهند تا پزشکان، اساتید، رهبران مذهبی و هر کسی را که به نوعی صاحب یک مقام است، هیچگاه زیر سؤال نبریم. اما این روزها میدانیم که این افراد فقط بخشی از مشکلات و راهحلها را میبینند.
افرادی مثل من و شما هم این توانایی و اختیار را داریم که مسائل را بهتنهایی تشخیص دهیم. اگرچه مشاوره با افراد متخصص بهعلت دانش و تجربه بالای آنها بهخصوص در برخی حوزهها، اغلب اوقات سودمند خواهد بود، اما ما باید بهصورت مستقل فکر کنیم و تصمیم نهایی را خود برای زندگی بگیریم.
این موضوع در خصوص تریدینگ نیز قابل بسط است؛ نباید با کمرنگ کردن نتایجی که به دست میآورید، توانایی خود را زیر سؤال ببرید.
اگر به هر دلیل سال گذشته فعالیت شما سودده نبوده است، آیا این امکان وجود ندارد که امسال به سود مناسبی برسید؟ البته که این امکان وجود دارد.
۶) نگرش منفی خود را درک کنید
اکثر مردم در جهان یک نوع نگرش منفی دارند. پیش از هر چیزی، ابتدا به این فکر میکنند که چه مشکلاتی ممکن است به وجود آید. البته خوب است بدانید که این رفتار کاملا طبیعی است.
در زمانهای گذشته، بشر بهطور مکرر تلاش میکرد تا در برابر بلایای طبیعی، حمله حیوانات وحشی یا مهاجمانی از سایر قبایل، از خود دفاع کند. در آن زمان، موارد زیادی برای نگرانبودن وجود داشت.
جامعه مدرن امروزی ما را در برابر بسیاری از این خطرها ایمن کرده است؛ اما این تمایل که پیش از هر چیزی ابتدا به خطرات احتمالی بیندیشیم، هنوز هم در ناخودآگاه جمعی ما وجود دارد.
بنابراین، هنگامی که وارد معاملهگری میشویم، شروع به گفتن حرفهای منفی مانند موارد زیر میکنیم:
- این معامله احتمالا به نتیجه نمیرسد.
- سودم را همین حالا برمیدارم؛ چون ممکن است معامله در آینده به ضرر من باشد.
- فکر میکنم که حد ضررم در کنترل کارگزارم است.
- سیستم تریدینگ بهطور کلی کلاهبرداری است.
- پیش از شروع تریدینگ باید آموزش بیشتری ببینم.
- و …
این طرز فکر با اینکه طبیعی است؛ اما در عین حال دلیلِ شکستخوردن بسیاری از تریدرها نیز به حساب میآید.
اولین قدم کسب آگاهی است. باید ببینید بهطور طبیعی به نتایج منفی فکر میکنید یا نتایج مثبت؟ اگر بهطور طبیعی منفی فکر میکنید، باید از خودتان بپرسید چرا؟ آیا دلیل مشخصی وجود دارد؟ آیا میتوانید برای رفع این مشکل کاری انجام دهید؟
البته مثبت بودن بیش از حد نیز اگرچه بهتر از منفیگرایی است؛ اما گاهی میتواند مضر باشد. از خودتان بپرسید آیا به اندازهای خوشبین هستید که ممکن است این خوشبینی قضاوت شما را تحتتأثیر قرار دهد؟
شما احتمالا نمیتوانید فورا به سؤالات پاسخ دهید؛ اما اگر آگاهی خود را حفظ کرده و به این مسائل فکر کنید، جوابها کمکم ظاهر میشوند.
۷) عادت و فرایند مهمتر از سیستمهای معاملهگری است
تریدرهای تازهکار فکر میکنند استراتژی معاملهگری بهتنهایی آنها را ثروتمند میکند. البته این فرض کاملا طبیعی است. استراتژیهای ترید بهطور فریبندهای ساده به نظر میرسند. فقط چند قانون را رعایت کن و میلیاردر شو! روی کاغذ که این موضوع صادق است.
اما واقعا مفاهیم بیشتری وجود دارند که باید به آنها دقت کرد. موارد مهمتری که باید به آنها توجه داشت، عادات و فرایندهای شما برای معاملهگری هستند.
زمانی که یک عادت را پرورش میدهید، در واقع بهطور منظم و پیوسته در حال انجام این کارها هستید:
- آزمایش استراتژیهای معاملهگری
- بررسی تریدها در برنامه تریدینگ
- کسب آموزش بیشتر
البته پرورش دادن یک عادت کار سادهای نیست؛ اما یکی از نیازمندیهای مهم برای موفقیت است. در این زمینه، میتوانید با مطالعه کتاب «قدرت عادت» (Power of Habit)، عادات مثبت را در خود پرورش دهید. در این کتاب میتوانید فرایند گامبهگام پرورش یک عادت مثبت و یا خلاص شدن از یک عادت منفی را مشاهده کنید.
حالا که صحبت از فرایند شد، خوب است بدانید که داشتن یک فرایند مشخص برای بهبود تریدینگ به شما کمک میکند تا:
- دقیقا بفهمید کدام بخش از تریدینگ شما مشکل دارد.
- پیش از اینکه سرمایه واقعیتان را در معرض ریسک قرار دهید، یک استراتژی را بهصورت کامل تست کنید.
- کارکرد نادرست روانشناسی یا استراتژی تریدینگ خود را تشخیص دهید.
وقتی میخواهید فرایندها را شکل دهید، بهتر است جریان کاری خود را بر روی یک برگ کاغذ رسم کنید. ایجاد یک فلوچارت میتواند به درک بهتر نحوه مدیریت هر کدام از گامها در معاملهگری کمک کند.
یک نقشه راه مجزا برای تستها، تریدینگ زنده و ژورنالی ایجاد کنید و یا همه آنها را در یک فلوچارت قرار دهید. میتوانید موارد زیر را در نقشه راه خود وارد کنید:
- تعیین زمان برای ژورنال کردن تریدها
- یادآوری برای بررسی قوانین تریدینگ خود، پیش از ورود به یک ترید
- ارائه تعریف دقیق از یک بَکتست موفق
- تعیین مدتزمان گرفتن بکتست، قبل از آغاز معامله اصلی
۸) اشتیاق واقعی شما برای ترید چیست؟
آیا برای موفقیت باید نسبت به تریدینگ اشتیاق داشته باشید؟ جواب این سؤال به اعتقاد برخی افراد، بله است. اما از سوی دیگر، حتی اگر نسبت به معاملهگری اشتیاقی نداشته باشید، میتوانید از سایر انگیزههای خود برای کسب موفقیت در معاملهگری کمک بگیرید.
برای مثال، فرض کنیم شما در مورد پاکسازی تمامی پلاستیکهای انباشتهشده در محیط زیست اشتیاق داشته باشید. طبیعتا از جمع کردن زبالههای پلاستیکی نمیتوانید پول زیادی بهدست آورید! اما اگر تریدینگ را یاد بگیرید و از آن بهعنوان کار اصلی خود کسب درآمد کنید، با استفاده از این درآمد میتوانید فعالیت بهتر و مؤثرتری برای پاکسازی محیط زیست انجام دهید. حداقل، شما میتوانید در تأمین بخشی از هزینههای سازمانهایی که در این حوزه فعالیت میکنند، کمک کنید.
انگیزه و اشتیاق از مهمترین مسائل در معاملهگری است
در هر صورت، شور و شوق واقعی به شما کمک میکند تا از تریدینگ دلسرد نشوید. یادگیری معاملهگری آسان نیست و شما باید دلایل خوبی برای ادامهدادن داشته باشید.
۹) استرسهای غیرضروری را در معاملهگری کنار بگذارید
بسیاری از افراد بهدلیل نفرت از شغل فعلی خود و یا به دست آوردن پول در کوتاهترین زمان، به معاملهگری روی میآورند. بنابراین، این دسته از افراد وقتی از شغل اصلی خود استعفا میدهند، تحت فشار قرار میگیرند. عدهای دیگر نیز فکر میکنند باید ظرف تنها ۶ ماه، ۱۰۰ دلاری خود را به یک سرمایه ۵۰۰هزار دلاری تبدیل کنند! تمام اینها باعث وارد آمدن فشار مضاعف به فرد میشود.
مشاغلی وجود دارند که با یک برنامهریزی مشخص، میتوانید در مدتزمان منطقی و قابل پیشبینی، کسب درآمد کنید. تریدینگ یکی از این مشاغل نیست!
موفقیت در تریدینگ به داشتن یک ذهنیت درست بستگی دارد؛ ذهنیتی که اکثر ما با آن متولد نشدهایم.
بنابراین، وقتی شغل اصلی خود را ترک میکنید و یا قصد دارید با یک سرمایه بسیار کم، درآمدهای بالا به دست آورید، در حال فشار آوردن به خود هستید. این موضوع میتواند به افزایش شدت جنبههای منفی روانشناسی ذاتی شما منتهی شود.
اگر از شغل فعلی خود متنفر هستید، بهدنبال تغییر شغل باشید. مشاغلی را در نظر بگیرید که به سرمایهگذاری ذهنی یا زمانی زیادی نیاز نداشته باشند. با این کار، فشار از روی شما برداشته شده و میتوانید در تریدینگ سریعتر پیشرفت کنید.
جمعبندی
این ۹ راز در خصوص روانشناسی معاملهگری بسیار مهم هستند. بخشی از آنها مربوط به تجربه و بخشی دیگر نیز به اشتباهات تریدرها ارتباط پیدا میکند. آگاهی داشتن نسبت به این ۹ راز میتواند در موفقیتآمیز بودن معاملهگری به شما کمک کند. به یاد داشته باشید، سیستمهای تریدینگ نباید بهعنوان شغل اصلی انتخاب شوند. به معاملهگری بهعنوان شغل دوم نگاه کنید؛ شغل دومی که میتواند درآمد اصلی شما باشد.
معامله گر شکست خورده و دلایل شکست
شکست و موفقیت مفاهیمی هستن که با هم عجین شده اند مسائل و چالش هایی که هر روزه با آنها سروکار داریم هدفی را انتخاب می کنیم و اهدافی را انتخاب می کنیم به امید اینکه مسیر موفقیت را طی کنیم.
اما اگر بعد از انتخاب هدف به موفقیت نرسیدیم و شکست خوردیم چه باید کرد ؟
نظر شما در مورد شکست چیست؟
در ادامه می خواهیم در مورد زمان هایی صحبت کنیم که با ناکامی مواجه می شویم به حس و حالی که در زمان شکست داریم.
زمان هایی که تیر به خطا می رود و آنچه که انتظارش را داریم محقق نمی شود اما افراد چه واکنش های در مقابل شکست و ناکامی دارند الگوهای رفتاری و ذهنی افراد موفق و ناموفق در این مواقع چگونه است.
انسان ها در تمامی لحظات در حال انتخاب و تصمیم گیری است و گاهی اوقات باید بین راههای متفاوتی که در مقابلش قرار گرفته انتخاب کند گاهی اوقات تصمیم گیری و انتخاب سخت ترین کار دنیاست راه گریزی هم نداریم بنابراین می توان با آموزش و افزایش دامنه مهارت های فردی تصمیم های عاقلانه و درستی گرفت اما هر تصمیمی فارغ از عاقلانه بودن و یا نبودن آن ممکن است به شکست منتهی شود پس بهتر است رفتارهای درست را که باید در مواقع شکست از خود بروز دهیم بشناسیم و در مواقع لازم از آنها بهره ببریم.
1) حرف زدن با خود : یکی از مواردی است که باید در مواقع شکست به آن توجه نماییم و جملات مناسب به خودمان بگوییم اینکه نگرش مان به موضوع چه بوده؟ آیا به دید یک درس و تجربه به آن نگاه کرده ایم ؟ چه کسی را مسئول این اتفاق می دانیم خودمان یا دیگران؟
در لحظات شکست چه جملات و واژگانی را به کار می بریم؟ این جملات و واژگان چه کمکی به من می کنند؟ من که شکست خورده ام آیا باید خودم را فریب بدهم و تظاهر کنم که شکست نخورده ام؟
چه فرقی دارد که من به خودم بگویم شکست خورده ام یا درس گرفته ام؟
مساله ای که در این میان وجود دارد این است که اگر به خود بگویید شکست خورده ام به احتمال زیاد ناامید خواهید شد و کار را رها خواهید کرد اما اگر با دیدگاه درس گرفتن به موضوع نگاه کنید به راهتان ادامه خواهید داد تا به هدف خود برسید.
مورد اول به این موضوع اشاره دارد که چیزی را از دست داده ام و دیگر آن را ندارم و مورد دوم می گوید که چه مهارت ها و دانشی به شما اضافه شده است.
افراد موفق در دایره واژگان خود مفهومی به نام "شکست" ندارند بلکه بر این اعتقاد دارند که یا پیروز می شوند و موفقیت را در آغوش می کشند و یا درس و تجربه ای جدید می آموزند و برای خود یک بازی برد-برد تعریف می کنند.
از این لحظه به بعد تصمیم گیری با شماست که مواقع مواجهه با موفقیت ها و شکست ها چه کلامی را به کار ببرید هیچ گاه از معجزه کلمات غافل نشوید و از کلمات مثبت انرژی بگیرید و گام های خود را استوارتر بردارید.
اما واژه شکست واژه ای که باید دید دیگران آن را چگونه تعریف و تعبیر می کنند.
دو دیدگاه غالب را می توان برای این حالت متصور شد.
دیدگاه اول : شکست را در مقابل پیروزی قرار دهیم و آنها را کلماتی متضاد بدانیم به این مفهوم که اگر موفق نشوم حتما شکست خورده ام و اگر شکست بخورم دیگر موفقیتی در کار نیست.
دیدگاه دوم: اینکه مسیر زندگی با موفقیت و شکست ها آمیخته شده است و باید از تک تک آنها درس بگیریم و به نفع خودمان از آنها استفاده کنیم.
تعریف شما از شکست چیست؟ و به نظر شما کدام تعریف درست است؟
آیا به شکست و موفقیت به عنوان یک مقصد نگاه می کنید یا مسیری را در زندگی می بینید که ممکن است شکست ها و موفقیت هایی در آن مسیر وجود داشته باشد
روزی از شخصی سوال کردم که آیا در زندگی شکست خوردهای؟ این شخص با غرور و افتخار گفت: نه ، من هرگز شکست معامله گر شکست خورده و دلایل شکست نخوردهام. و بعد سوال کردم که آیا موفقیت چشمگیری هم داشتهای؟ به نظر شما جواب چه بود؟ شاید درست حدس زده باشید. جواب بازهم منفی بود و این بار همراه سر به زیری پاسخ داد.
شکست و موفقیت همیشه در کنار ما بوده اند آدم هایی که موفق هستند حتما در طول زندگی شکست هایی هم داشته اند و همیشه سعی کرده اند از آنها یاد بگیرند و در مجموع افراد موفقی باشند.
اما شکست همواره فرصت هایی را هم در پی دارد فرصت یاد گرفتن فرصت تکرار نکردن اشتباهات و خطاهای گذشته و فرصت تجربه اندوزی و گاهی اوقا از شکست ها می شود حتی بیشتر از موفقیت ها آموخت.
سرداری در جنگ شکست میخورد و لشکرش پراکنده میشود و زخمی و درمانده فرار میکند. در کنار دیواری پناه گرفته بود. مورچهای را میبیند دانهای را گرفته و بالا میکشد.
تا هفتاد بار دانه از دهان مورچه میافتد و باز مورچه دانه را برمیدارد و بالا میکشد. تا دفته هفتادم موفق میشود.
سردار به خود میگوید که من از مورچهای کمترم که هفتاد بار تلاش کرد و در آخر موفق شد؟
چه بسا در تاریخ داستان هایی داریم که بزرگان زیادی پس از تحمل شکست ها به موفقیت رسیده اند.
از این درسها در تاریخ زیاد داریم که بزرگان از شکست و ناکامی درسهایی گرفتهاند و باعث پیروزیهای بعدیشان شده است.
با سوالات زیر میتوان از شکست و تجربه ناموفق درسها را استخراج کرد.
از شکست چه درسی میگیرید؟ معامله گر شکست خورده و دلایل شکست
چه کاری را درست انجام ندادم؟
چه کاری نیاز به اصلاح و بهبود دارد؟
کنجکاو باشید و با پرسیدن سوالات درست و مناسب، گوهر و دُر ناب پنهان شده در شکست را استخراج کنید.
برخی اوقات گوهر در میان چیزهای ناخوشایند و زشت پنهان است و لازم است با کمی بردباری و تحمل به آن دست پیدا کنیم.
1. خودم را میشناسم؟
بارها به تجربه دیدهام که در لحظات سخت و دشوار مواردی را کشف کردهام که تا قبل از آن اصلا به معامله گر شکست خورده و دلایل شکست معامله گر شکست خورده و دلایل شکست دنبال آن نبودهام.
در لحظات دشوار به راحتی میتوان به تواناییهایی پی برد که قبلا هم بودهاند اما لازم نبوده است که از آنها استفاده کنیم.
آن لحظههایی را بخاطر بیاورید که کارهای خارقالعادهای انجام دادهاید. کارهایی که در حالت عادی و معمولی حتی فکرش را هم نمیکردید.
آدمهای بزرگ میدانند که شکست مثل زمانی است که سنگی در حال تراش خوردن است. اگر صبر داشته باشند و از تواناییهای خود استفاده کنند، گوهری ناب و زیبا از کار در میآیند.
2. یک قدم بردار
وقتی شکست خوردید و یاس و ناامیدی به سراغ شما آمد، دست به کار شوید و کاری انجام دهید.
بعضیها در این لحظات میگویند که حال ندارند تا کاری کنند. روح و جسمشان را خسته میدانند و اصطلاحا حالِ هیچ کاری و هیچ کسی را ندارند.
اجازه بدهید مثالی بزنم. در هر حالتی هستید تغییر فیزیکی دهید. مثلا اگر نشستهاید، بلند شوید. یا اگر ایستادهاید به پیاده روی بپردازید. چند دقیقه حالت فیزیکی بدن خود را تغییر دهید.
اگر بتوانید فعالیتی کنید که ضربان قلبتان بالا برود، بسیار عالیست.
حالا به من بگویید که نسبت به قبل از این تمرین چه احساسی دارید؟
اگر این تمرین را انجام داده باشید حال و هوای شما به شدت تغییر کرده است.
این قدرت اقدام کردن است. به همین دلیل از شما میخواهم که در زمان شکست و ناکامی اقدامی انجام دهید.
این نکات را در زمان شکست به کار ببرید و دفعه بعد اگر با شکست هم مواجه شدید انجام دهید و نتایج فوق العاده این موارد را درک کنید.
زندگی تون پر از شادی و موفقیت باشد.
علی اکبر داوری نویسنده کتاب بدهکار باش
اهمیت صبر در معاملات فارکس
درک نحوه عملکرد بازار فارکس به این معنی است که فرد باید خود را در دریایی از روندهای معامله گری، تحلیل های تکنیکال و نظرات مختلف غرق کند.در نگاه اول می تواند بسیار دلهره آور باشد. اما این عوامل تنها بخش کوچکی از دانش معامله گری هستند . حفظ صبر و حوصله در این حرفه بسیار حیاتی است، زیرا برای شناخت روانشناسی معاملهگری خود و درک چگونگی کسب سود مداوم در محیطی که دائماً در حال تغییر است نیاز به زمان زیادی است.در این مقاله از مجموعه G2O قصد داریم شمارا به طور کامل با اهمیت صبر در معاملات آشنا کنیم پس با ما همراه باشید.
صبر در معامله گری
برای آگاهی از آخرین دوره های آکادمی g2o و ثبت نام، با شماره ۰۲۱۲۸۴۲۲۶۸۸ تماس بگیرید.
برای دریافت آموزشهای رایگان تیم g2o و همچنین دریافت مشاوره رایگان، شماره تماس خود را در فرم زیر وارد نمایید تا مشاوران ما در اسرع وقت با شما تماس حاصل نمایند.
صبر کردن در معاملات فارکس در نهایت نتیجه می دهد چراکه به شما این امکان را می دهد که بیشتر دقت کنید و منتظر موقعیت های معاملاتی مناسب و سودآور باشید. اکثر معامله گران بیش از حد مشتاق هستند که هر زمان که فرصتی پیش آمد وارد بازار شوند و معامله کنند. این موضوع در حقیقت به دلیل طبیعت انسانی ما و اشتیاق به کسب “پول سریع” است. اما اگر یک چیز وجود داشته باشد که احتمال کسب سود را تضمین کند، این است که صبر داشته باشید تا قبل از معامله، تمام اطلاعات لازم را شناسایی و درک کنید. طبیعتا این امر زمان می برد چراکه عوامل زیادی در آن دخیل هستند، مانند شکل گیری روندها، اصلاحات روند، اوج و کف قیمت ها. بی حوصلگی برای بررسی این مسائل می تواند منجر به زیان شدیدی شود. گاهی اوقات می تواند مفید باشد که به جای تمرکز بیش از حد بر روی یک جنبه از معاملات ، استراحت کنید و اجازه دهید زمان بگذرد تا به تصویر بزرگتر و دقیق تری دست یابید. به یاد داشته باشید که اگر یک معامله در زمان اشتباهی انجام شود، ممکن است محتمل زیان های شدیدی شوید. صبر کردن برای اصلاح بازار، قبل از انجام معامله، به زمان و حوصله نیاز دارد.
برخی از معاملهگران متوجه نمیشوند که موفقیت زمان میبرد بلکه اغلب به امید کسب سریع درآمد طعمه بی صبری خود می شوند. محیط بازار می تواند بی ثبات و پر نوسان باشد، و نمودارها ممکن است به سختی خوانده شوند، بنابراین عاقلانه است که گاهی اوقات برای جلوگیری از اشتباهات پر ریسک و زیان ده صبر کنید. در بررسی و تحلیل بازار عجله نکنید و دقت و تمرکز داشته باشید ، همچنین فقط از دل خود پیروی نکنید و سعی نکنید به هر قیمتی معامله گر شکست خورده و دلایل شکست که شده وارد معامله شوید. بازار پر نوسان می تواند بسیار چالش برانگیز باشد و اغلب علائم اشتباهی را منتشر می کند. پس درنتیجه صبورانه منتظر بهترین فرصت ها باشید تا مطابق با استانداردهای معاملاتی خود موقعیت های مطلوبی پیدا کنید.
در گذشته شکست خورده است
عامل دیگری که معامله گر را ترغیب به بی صبری می کند زمانی است که معامله قبلی آن شخص در گذشته زیانده بوده است. این امر باعث می شود معامله گران احساساتی شوند و در معامله گر شکست خورده و دلایل شکست معامله گر شکست خورده و دلایل شکست تلاش برای بازگرداندن پول از دست رفته خود، بیش از حد معامله کنند. مهم ترین عاملی که شکست به ما می آموزد، این است که دفعه بعد بیشتر مراقب باشیم. به طور ناگهانی عمل کنید ضررها نه تنها دو برابر، بلکه سه یا چهار برابر می شود… پس همیشه از عجله و بی صبری بپرهیزید. اجازه دهید زمان بگذرد این باعث می شود نشانه های بیشتری برای معامله دقیق تر آشکار شود. همیشه به خاطر داشته باشید که بازده خوب در معاملات مانند زندگی زمان می برد. سرمایه گذاری و انتظار کسب سود از راه درست، بسیار زمانبر خواهد بود. این یکی از دلایل اصلی ضرر کردن معامله گران مبتدی در معاملات است.
معامله گران برای داشتن معاملات سودآور و کنترل احساسات نیاز به یک دیدگاه واضح و دقیق، تمرکز و در نهایت ارائه یک برنامه معاملاتی هستند . همانطور قبلا به آن اشاره شد، معامله گری می تواند تنش های (خوشایند و ناخوشایند) داشته باشد. این اتفاقات غیرمنتظره می توانند صبر فرد را آزمایش کند. اما نکته بسیار مهم این است که ما بازار را درک کنیم و طبق برنامه معاملاتی خود پیش برویم. بی حوصلگی و طمع برای کسب سود بیشتر اغلب معامله گران، می تواند آنها را از استراتژی خود دور کند، که طبیعتا منجر به از دست دادن پول شود. برخی از معامله گران به طور مداوم ضرر می کنند. چنین شکستهایی با فضای قمار قابل مقایسه است، به طوری که فرد هر بار حریص تر میشود و دائما منتظر جبران ضرر مالی خود بدون برداشتن گامهای لازم برای درک شرایط بازار است. علاوه بر این بی حوصلگی باعث می شود فراموش کنیم که چرا در انجام معاملات خود اشتباه کرده ایم. یک معامله گر باید همیشه وقت بگذارد تا جزئیات معاملات خود را بررسی کند و دریابد چرا مرتکب اشتباه شده است. برخی از این مرحله رد میشوند و آن را نادیده میگیرند و به دنبال فرصت های جدید می گردند. یک تحلیل عجولانه به احتمال زیاد ما را به سمت یک شکست سوق می دهد. به یاد داشته باشید یک معامله گر حرفه ای و سودآور همیشه به دنبال رفع مشکلات خود است و برخلاف احساسات از یک استراتژی مطمئن و واضح پیروی می کند و به آن پایبند است.
چرا صبر مهم است
درک اینکه چرا صبر در معاملات فارکس مهم است با تبدیل آن به یک عمل کاملاً متفاوت است. برخی از معامله گران آنقدر در تصمیمات معاملاتی خود اعتماد به نفس دارند که فراموش می کنند از احساسات خود دوری کنند و طبق استراتژی معاملاتی خود پیش بروند. این موضوع می تواند منجر به زیان شدیدی شود یا شروعی عالی برای سوددهی طولانی مدت باشد. برای دوری از این چالش ها بسیار مهم است که همیشه تمرین کنید و صبر خود را افزایش دهید. ایجاد انگیزه در معاملات را به عادت تبدیل کنید، به خصوص اگر اخیراً در یک معامله ضررده بوده اید. انگیزه برای تمرکز و داشتن طرز فکر صحیح مهم معامله گر شکست خورده و دلایل شکست است. هرگز از روی احساسات تصمیم به انجام معامله نگیرید. تمام تصمیمات معاملاتی باید پس از تجزیه و تحلیل نمودارها، روندها و عملکرد قیمت، با یک ذهن متمرکز گرفته شود.اگر فردی به جای منطقی بودن، بیش از حد به احساسات خود تکیه کند، قطعا محتمل زیان جدی می شود. این موضوع را به یاد داشته باشید که هر معامله در زمان خاصی سودده است و همیشه در هر زمان نمی توان در بازار معامله کرد. روندهای صعودی در نهایت می توانند معکوس شوند و پیش بینی این الگوها بدون تمرکز و حوصله غیرممکن است. بدون تحلیل و بررسی روند ها و اصلاحات نمی توانید یک روند در حال توسعه جدید را تشخیص دهید. برخی از الگوهایی که اتفاق میافتند ممکن است در ابتدا ناواضح باشند و توسعه آنها در تایم فریم روزانه به زمان نیاز دارد. برخی از روندها خیلی زود شکسته می شوند، و عاقلانه نیست که به سرعت در یک معامله بدون مشاهده دقیق اوج ها یا پایین ترین سطح های بعدی، کاری انجام کنیم.
در صورت عدم رعایت این قوانین نمی توان در طولانی مدت در عرصه معامله گری دوام آورد. مهم است که همیشه به استراتژی خود پایبند باشید. اگر در مورد روند مطمئن نیستید، درست است که اجازه دهید زمان بگذرد تا همه چیز مشخص شود. اگر مرحله اولیه یک روند را از دست دادید، منتظر اصلاح آن باشید. به این ترتیب، حداقل می توانید با ذهنی آرام و هم سو با بازار معامله کنید. تبدیل شدن به یک معامله گر موفق، در مقابل یک قمارباز احساسی، زمان می برد. مهمترین عامل این است که ذهنیت درستی داشته باشید و استراتژی معاملاتی خود را به دقت دنبال کنید. این حیاتی است که نه تنها با فکر پول درآوردن، بلکه با کسب لذت از یادگیری چیزهای جدید و بهبود مهارت های مدیریت ریسک، انگیزه داشته باشید.
۹ اسرار روانشناسی معامله گری که قبل از شروع ترید باید آنها را بشناسید
اکثر معامله گرها اهمیت روانشناسی معامله گری را درک نمی کنند تا جایی که به دفعات سیستم معاملاتی خود را عوض می کنند و از زیان های مداوم ناامید شده و مجبور می شوند به امتحان کردن سیستم های دیگر روی بیاروند. این همان زمانی است که آنها پی می برند روانشناسی معامله گری کلید واقعی موفقیت در تریدینگ است یا اینکه بهطور کامل از تریدینگ دست می کشند.
بنابراین، اگر می خواهید مقداری در وقت باارزش خود صرفه جویی کرده و البته به سردرد هم دچار نشوید، بهتر است این ۹ نکته در خصوص روانشناسی معامله گری را با دقت به کار بگیرید. این نکات مهم توسط هیو کیمورا (Hugh kimura)، تحلیل گر برجسته بازار فارکس برای وب سایت تریدینگ هیروز نوشته شده است.
۱- تمرکز بر روی نحوه کنار آمدن با شکست در یک معامله
بسیاری از تریدرها حتی حاضر نیستند به معاملات شکست خورده خود دوباره نگاه کنند؛ اما این معاملات کلید موفقیت شما در تریدینگ هستند.
ابتدا از خودتان بپرسید که نسبت به معاملات شکست خورده خود چه احساسی دارید. آیا مانند طاعون از آنها دوری می کنید؟ آیا به شدت عصبانی می شوید؟ یا هر هفته با بررسی مجدد سعی می کنید نکاتی را از این شکست ها یاد بگیرید؟
آیا از نظر روانشناسی، شکست خوردن در یک معامله را به خودتان نسبت می دهید؟ آیا دلیل این احساس، به خطر انداختن مقدار زیادی پول است؟ یا اینکه احساس می کنید هوش و ذکاوت تان تحقیر شده است؟
باید بدانید که وضعیت شما تنها زمانی بهبود مییابد که با شکست های خود در معامله گری رو بهرو شده و از آنها درس بگیرید.
چه کسی می داند ، شاید شما بی دلیل خودتان را مقصر تمام اتفاقات می دانید . ممکن است معاملاتی که در آنها شکست خورده اید ، معاملات با کیفیتی باشند که برحسب اتفاق به شکست منتهی شده اند.
۲- از خود بپرسید که چرا به معامله گری مشغول هستید
افراد زیادی با انگیزه کسب درآمد سریع به این کار روی می آورند. اما همانطور که احتمالا تاکنون متوجه شده اید، تریدینگ نمی تواند به این صورت انجام شود.
بنابراین، از خودتان بپرسید که واقعا چرا جذب تریدینگ شده اید؟ برای مثال ممکن است برای برخی افراد ، روانشناسی لازم برای موفقیت در معامله گری یا خلاقیتی که برای ایجاد و توسعه استراتژی های جدید تریدینگ مورد نیاز است ، جذابیت زیادی داشته باشند.
اگر فکر می کنید با تریدینگ یک شبه سود مالی سرشاری نصیب تان میشود، باید بدانید که احتمالاً با غافلگیری های بزرگی رو به رو خواهید شد ؛ چرا که تریدینگ می تواند یک مسیر نسبتاً طولانی باشد. فقط در صورتی که دلیلی برای ادامه دادن داشته باشید، از انجام این کار دلسرد نخواهید شد.
بنابراین، با خودتان صادق باشید. واقعا چرا معامله گری میکنید؟ چرا می خواهید به یک تریدر موفق تبدیل شوید؟ اگر دلایل واضحی دارید، چرایی آن دلایل را هم بررسی کنید تا در نهایت انگیزه اصلی خود را شناسایی کنید.
۳- بررسی تأثیر اطرافیان بر روی معاملات شما
جیم ران (Jim Rohn)، کارآفرین، نویسنده و سخنران انگیزشی آمریکایی میگوید:
شخصیت شما میانگینی از شخصیت ۵ نفری است که با آنها وقت می گذرانید.
بنابراین، یک دقیقه وقت بگذارید و ببینید افرادی که بیشتر از بقیه با آنها در ارتباط هستید، چه شخصیت هایی دارند. البته آنها لزوما نباید تریدر باشند؛ اما بهتر است همیشه با افرادی که احساس خوشبختی می کنند و یا در حرفه خود احساس موفقیت دارند، وقت بگذرانید. این افراد معمولا دیگران را هم برای رسیدن به موفقیت تشویق می کنند. اگر شما با افراد شاد و موفق وقت بگذرانید، به احتمال زیاد شما هم دیر یا زود میتوانید یکی از همین افراد باشید.
قصد نداریم کسی را قضاوت کنیم؛ اما برخی افراد خودشان انتخاب می کنند همیشه غر بزنند و نقش قربانی را ایفا کنند و البته این حق را هم دارند. ممکن است کمی عجیب به نظر برسد؛ اما آنها از این انتخاب خود نتایجی هم به دست می آورند؛ اما از آنجایی که شما این مقاله را برای مطالعه انتخاب کرده اید، احتمالا قصد دارید کنترل زندگیتان را به دست گرفته و صرفا نقش یک آدم شاکی را بازی نکنید!
بنابراین، به افرادی که بیشتر از سایرین با آنها در ارتباط هستید، به دقت نگاه کنید. اگر آنها در دسته افرادی که معمولا تحسین میکنید قرار ندارند، احتمالا باید بهدنبال دوستان جدیدی باشید. دقت کنید که لازم نیست روابط خود را با این افراد کاملا قطع کنید؛ اما احتمالا باید وقت کمتری با آنها بگذرانید.
به نظر میرسد این طرز فکر کمی خشک و وسواس گونه باشد؛ اما باور کنید این موضوع به رشد شما کمک خواهد کرد. اگر تاکنون از زندگی خود رضایت نداشته اید، باید تغییراتی را در آن ایجاد کنید.
۴- آیا میتوانید خودتان را فردی موفق تصور کنید؟
شاید فکر کنید که همه افراد میتوانند موفقیت خود را متصور شوند. باید بدانید که اینطور نیست. اگر شما خودتان را موفق میبینید، فرد خوششانسی هستید! بسیاری از افراد حتی در تجسم موفقیت هم دچار مشکل هستند.
زمانی که شما نمیتوانید خود را بهعنوان یک فرد موفق تصور کنید، احتمالا یک عقیده اشتباه در اعماق ذهن شما وجود دارد که از داشتن چنین تصوری جلوگیری میکند. این موانع بهعلت مشکلات و آسیبهای روحی ایجاد میشوند.
احتمالا در گذشته دور یا نزدیک اتفاقی برایتان افتاده که باعث شکل گرفتن این باور محدودکننده شده است. تعداد این اتفاقات بسیار زیاد بوده و از حوصله این مطلب خارج است.
۵- به توانایی خود اعتماد کنید
گاهی اوقات ممکن است یک تریدر سود بسیار کمی کسب کند. اما ناامید نشوید، خوب است بدانید که مدیران سرمایه گذاری که سالیانه میلیون ها دلار درآمد دارند، درصد سود شگفت انگیزی ندارند.
بنابراین، از مقصر جلوه دادن خودتان دست بردارید. بله، اگر شما با یک سرمایه ۵٬۰۰۰ دلاری در حال ترید باشید و ۳ درصد سود کنید، احتمالا راه به جایی نخواهید برد؛ اما باید قبول کنید که هر کاری با گام های کوچک آغاز می شود.
بیش از ۹۰ درصد از تریدرها ضررهای زیادی را متحمل شده و سرمایه خود را از این کار خارج می کنند. بنابراین، اگر شما روندی سودده را سپری میکنید، حتی اگر این سود کم باشد، فقط باید بر روی ارتقای مهارت هایتان تمرکز کنید.
در بیشتر فرهنگ های دنیا، به ما اینگونه آموزش داده میشود که قدرت و اختیار تصمیم گیری خود را کنار بگذاریم. به ما یاد می دهند تا پزشکان، اساتید، رهبران مذهبی و هر کسی را که به نوعی صاحب یک مقام است، هیچگاه زیر سوال نبریم. اما این روزها میدانیم که این افراد فقط بخشی از مشکلات و راه حلها را میبینند.
افرادی مثل من و شما هم این توانایی و اختیار را داریم که مسائل را به تنهایی تشخیص دهیم. اگرچه مشاوره با افراد متخصص بهعلت دانش و تجربه بالای آنها به خصوص در برخی حوزهها، اغلب اوقات سودمند خواهد بود؛ اما ما باید به صورت مستقل فکر کنیم و تصمیم نهایی را خود برای زندگی بگیریم.
این موضوع در خصوص تریدینگ نیز قابل بسط است؛ نباید با کم رنگ کردن نتایجی که به دست می آورید، توانایی خود را زیر سوال ببرید.
اگر به هر دلیل سال گذشته فعالیت شما سود ده نبوده، آیا این امکان وجود ندارد که امسال به سود مناسبی برسید؟ البته که این امکان وجود دارد.
۶- نگرش منفی خود را درک کنید
اکثر مردم در جهان یک نوع نگرش منفی دارند. پیش از هر چیزی، ابتدا به این فکر می کنند که چه مشکلاتی ممکن است به وجود آید. البته خوب است بدانید که این رفتار کاملا طبیعی است.
در زمان های گذشته، بشر بهطور مکرر تلاش می کرد تا در برابر بلایای طبیعی، حمله حیوانات وحشی یا مهاجمینی از سایر قبایل، از خود دفاع کند. در آن زمان، موارد زیادی برای نگران بودن وجود داشت.
جامعه مدرن امروزی ما را در برابر بسیاری از این خطرها ایمن کرده است؛ اما این تمایل که پیش از هر چیزی ابتدا به خطرات احتمالی بیندیشیم، هنوز هم در ناخودآگاه جمعی ما وجود دارد.
بنابراین، هنگامی که وارد معاملهگری می شویم، شروع به گفتن حرف های منفی مانند موارد زیر میکنیم:
- این معامله احتمالا به نتیجه نمیرسد.
- سودم را همین حالا برمیدارم؛ چون ممکن است معامله در آینده به ضرر من باشد.
- فکر میکنم که حد ضررم در کنترل کارگزارم است.
- سیستم تریدینگ بهطور کلی کلاهبرداری است.
- پیش از شروع تریدینگ باید آموزش بیشتری ببینم.
- و …
این طرز فکر با اینکه طبیعی است؛ اما در عین حال دلیلِ شکست خوردن بسیاری از تریدرها نیز به حساب می آید.
اولین قدم کسب آگاهی است. باید ببینید به طور طبیعی به نتایج منفی فکر میکنید یا نتایج مثبت؟ اگر بهطور طبیعی منفی فکر میکنید، باید از خودتان بپرسید چرا؟ آیا دلیل مشخصی وجود دارد؟ آیا می توانید برای رفع این مشکل کاری انجام دهید؟
البته مثبت بودن بیش از حد نیز اگرچه بهتر از منفیگرایی است؛ اما گاها میتواند مضر باشد. از خودتان بپرسید آیا به اندازه ای خوش بین هستید که ممکن است این خوش بینی قضاوت شما را تحت تأثیر قرار دهد؟
شما احتمالا نمیتوانید فورا به سوالات پاسخ دهید؛ اما اگر آگاهی خود را حفظ کرده و به این مسائل فکر کنید، جواب ها کم کم ظاهر می شوند.
۷- عادت و فرایند مهمتر از سیستم های معاملهگری است
تریدرهای تازه کار فکر می کنند استراتژی معامله گری به تنهایی آنها را ثروتمند می کند. البته این فرض کاملا طبیعی است. استراتژی های ترید بهطور فریبنده ای ساده به نظر می رسند. فقط چند قانون را رعایت کن و میلیاردر شو! روی کاغذ که این موضوع صادق است.
اما واقعا مفاهیم بیشتری وجود دارند که باید به آنها دقت کرد. موارد مهم تری که باید به آنها توجه داشت، عادات و فرآیندهای شما برای معامله گری هستند.
زمانی که یک عادت را پرورش میدهید، در واقع به طور منظم و پیوسته در حال انجام این کارها هستید:
- آزمایش استراتژیپ های معامله گری
- بررسی تریدها در برنامه تریدینگ
- کسب آموزش بیشتر
البته پرورش دادن یک عادت کار ساده ای نیست؛ اما یکی از نیازمندی های مهم برای موفقیت است. در این زمینه، می توانید با مطالعه کتاب «قدرت عادت» (Power of Habit)، عادات مثبت را در خود پرورش دهید. در این کتاب میتوانید فرایند گام به گام پرورش یک عادت مثبت و یا خلاص شدن از یک عادت منفی را مشاهده کنید.
حالا که صحبت از فرایند شد، خوب است بدانید که داشتن یک فرایند مشخص برای بهبود تریدینگ به شما کمک میکند تا:
- دقیقا بفهمید کدام بخش از تریدینگ شما مشکل دارد.
- پیش از اینکه سرمایه واقعی تان را در معرض ریسک قرار دهید، یک استراتژی را بهصورت کامل تست کنید.
- کارکرد نادرست روانشناسی یا استراتژی تریدینگ خود را تشخیص دهید.
وقتی می خواهید فرایندها را شکل دهید، بهتر است جریان کاری خود را بر روی یک برگ کاغذ رسم کنید. ایجاد یک فلوچارت میتواند به درک بهتر نحوه مدیریت هر کدام از گام ها در معامله گری کمک کند.
یک نقشه راه مجزا برای تست ها، تریدینگ زنده و ژورنالی ایجاد کنید و یا همه آن ها را در یک فلو چارت قرار دهید. میتوانید موارد زیر را در نقشه راه خود وارد کنید:
- تعیین زمان برای ژورنال کردن تریدها
- یادآوری برای بررسی قوانین تریدینگ خود، پیش از ورود به یک ترید
- ارائه تعریف دقیق از یک بَکتست موفق
- تعیین مدتزمان گرفتن بکتست، قبل از آغاز معامله اصلی
۸- اشتیاق واقعی شما برای ترید چیست؟
آیا برای موفقیت باید نسبت به معامله گری اشتیاق داشته باشید؟ جواب این سوال به اعتقاد برخی افراد، بله است. اما از سوی دیگر، حتی اگر نسبت به معاملهگری اشتیاقی نداشته باشید، میتوانید از سایر انگیزه های خود برای کسب موفقیت در معامله گری کمک بگیرید.
برای مثال، فرض کنیم شما در مورد پاکسازی تمامی پلاستیک های انباشته شده در محیط زیست اشتیاق داشته معامله گر شکست خورده و دلایل شکست باشید. طبیعتا از جمع کردن زبالههای پلاستیکی نمی توانید پول زیادی به دست آورید! اما اگر تریدینگ را یاد بگیرید و از آن به عنوان کار اصلی خود کسب درآمد کنید، با استفاده از این درآمد می توانید فعالیت بهتر و موثرتری برای پاکسازی محیط زیست انجام دهید. حداقل، شما می توانید در تأمین بخشی از هزینه های سازمان هایی که در این حوزه فعالیت می کنند، کمک کنید.
در هر صورت، شور و شوق واقعی به شما کمک میکند تا از تریدینگ دلسرد نشوید. یادگیری معاملهگری آسان نیست و شما باید دلایل خوبی برای ادامه دادن داشته باشید.
۹- استرس های غیر ضروری را در معامله گری کنار بگذارید
بسیاری از افراد به دلیل نفرت از شغل فعلی خود و یا به دست آوردن پول در کوتاهترین زمان، به معامله گری روی می آورند. بنابراین، این دسته از افراد وقتی از شغل اصلی خود استعفاء می دهند، تحت فشار قرار می گیرند. عده ای دیگر نیز فکر می کنند باید ظرف تنها ۶ ماه، ۱۰۰ دلاری خود را به یک سرمایه ۵۰۰ هزار دلاری تبدیل کنند! تمام اینها باعث وارد آمدن فشار مضاعف به فرد میشود.
مشاغلی وجود دارند که با یک برنامه ریزی مشخص، می توانید در مدت زمان منطقی و قابل پیش بینی، کسب درآمد کنید. تریدینگ یکی از این مشاغل نیست!
موفقیت در معامله گری به داشتن یک ذهنیت درست بستگی دارد؛ ذهنیتی که اکثر ما با آن متولد نشده ایم.
بنابراین، وقتی شغل اصلی خود را ترک می کنید و یا قصد دارید با یک سرمایه بسیار کم، درآمدهای بالا به دست آورید، در حال فشار آوردن به خود هستید. این موضوع می تواند به افزایش شدت جنبه های منفی روانشناسی ذاتی شما منتهی شود.
اگر از شغل فعلی خود متنفر هستید، بهدنبال تغییر شغل باشید. مشاغلی را در نظر بگیرید که به سرمایه گذاری ذهنی یا زمانی زیادی نیاز نداشته باشند. با این کار، فشار از روی شما برداشته شده و میتوانید در تریدینگ سریعتر پیشرفت کنید.
جمع بندی
این ۹ راز در خصوص روانشناسی معامله گری بسیار مهم هستند. بخشی از آنها مربوط به تجربه و بخشی دیگر نیز به اشتباهات تریدرها ارتباط پیدا می کند. آگاهی داشتن نسبت به این ۹ راز میتواند در موفقیت آمیز بودن معامله گری به شما کمک کند. به یاد داشته باشید، سیستمهای تریدینگ نباید به عنوان شغل اصلی انتخاب شوند. به معامله گری به عنوان شغل دوم نگاه کنید؛ شغل دومی که می تواند درآمد اصلی شما باشد.
دیدگاه شما