مفهوم حد ضرر در سرمایه گذاری
نوسانات قیمتی در بازار و تصمیم گیری صحیح و به موقع برای خروج از موقعیت سرمایه گذاری یا ادامه آن، همواره یکی از دغدغه های اصلی سرمایه گذاران بوده است. هدف مشترک همه افراد از انجام معامله، کسب سود و منفعت است. بورس هم به عنوان یکی از بازارهای اصلی جذب سرمایه از این قاعده مستثنی نیست. حفظ اصل سرمایه در بورس نسبت به کسب سود اولویت دارد و حد ضرر چیست و چگونه تعیین می شود؟ به همین دلیل برای موفقیت در بازار بورس علاوه بر انتخاب سهام باید به زیان ناشی از معاملات هم توجه کافی داشته باشیم.
سرمایه گذاران فعال در بازارهای مالی، حتماً ضرر در معاملات را تجربه کرده اند. ممکن است ما سهمی را خریداری کنیم و پس از آن سهم دچار افت قیمت شود، حال با این سوال مواجه می شویم که تا چه زمانی و چه قیمتی سهم مورد نظر را نگه داری کنیم و یا تصمیم به فروش آن بگیریم. این سوالات و سوالاتی نظیر این به مفهوم حد ضرر در سرمایه گذاری اشاره دارد.
اشتباه در معاملات امری طبیعی است؛ چرا که بازارهای مالی محیطی پویا دارند و همچنین شرایط متغیر و کلان سیاسی و اقتصادی نیز بر آن تأثیرگذار است.
در این بحث تفاوتی که میان معامله گران وجود دارد در تعداد معاملاتی که با ضرر انجام داده اند، نیست بلکه در نحوه برخورد آنها با شرایط نامطلوب بازار پایبندی به اصول معاملاتی و پذیرفتن سریع اشتباهات است. هنگامی که قیمت برخلاف انتظار ما حرکت می کند، اگر به موقع از بازار خارج شویم، از گسترش زیان جلوگیری کرده ایم و سرمایه خود را حفظ نموده ایم. بسیاری از معامله گران تازه کار به صورت احساسی و بدون در نظر گرفتن قواعد انجام یک معامله موفق، تصمیم گیری می کنند و بنابراین هرگز تمایلی به باور زیان نداشته و سعی در توجیه معامله اشتباه خود دارند. درنهایت زیان های بالاتری را تجربه می کنند و دچار حس ناامیدی، شکست و سرخوردگی از بازارهای مالی می شوند.
حال این سوال پیش می آید؛ اگر ما سهمی را خریداری کردیم و قیمت آن کاهش یافت، تا چه زمانی سهم را نگهداری کنیم و چه حد ضرری برای آن در نظر بگیریم.
تشخیص قیمت و زمان فروش سهام، نیاز به تجربه و اطلاعات کافی دارد. برای حفظ سرمایه و رسیدن به سود، لازم است قبل از خرید هر سهمی روندها، مقاومت ها حمایت ها، وضعیت بنیادی و… سهم را بررسی کنیم. با بررسی کامل یک سهم، این انتظار وجود دارد که قیمت سهم صعودی باشد و به سود مورد نظر برسد. حال اگر بعد از خرید یک سهم برخلاف انتظار ما قیمت آن شروع به کاهش کرد، به این معنی است که یا در محاسبات خود اشتباه کرده ایم یا بر خلاف روند بازار، وارد شده ایم و تحلیل درستی از سهم نداشتیم. در این وضعیت دو راه پیش روی ما قرار دارد:
- صبر کنیم تا بعد از کاهش قیمت، سهام دوباره به قیمت مورد نظر ما برسد.
- بعد از اندکی کاهش بلافاصله از سهم خارج شویم.
باقی ماندن در سهام بدون هیچ برنامه ای تا زمانی که به قیمت موردنظر ما برسد، ریسک زیادی دارد چرا که می تواند منجر به از دست رفتن بخش اعظمی از سرمایه شود. خروج از سهام بعد از تحمل مقداری کاهش، منطقی تر به نظر می رسد؛ یک سرمایه گذار حرفه ای با بررسی کامل سهمی را می خرد و حد سود و زیان را تعیین می کند. در صورتی که به سود مورد نظر دست یافت یا سهم به مقاومت خود رسید، از سهم خارج می شود. زیرا هیچ سهمی برای همیشه حالت صعودی نخواهد داشت. ولی اگر سهام به جای رشد، افت کرد و به حد ضرر رسید، بلافاصله باید از سهم خارج شد.
اگر بازار بورس روند نزولی داشته باشد، حد ضرر در کل بازار باید در نظر گرفته شود و اگر به آن حد رسید، کاملا از بازار خارج می شویم و تا زمان بازگشت بازار به روند طبیعی، نظاره گر می مانیم. در این حالت باید از سهامی که به حد ضرر هم نرسیده خارج شویم.
افرادی که با مطالعه و شناخت از بازار مورد نظر و توجه به میزان سرمایه خود، سرمایه گذاری می کنند به طور حتم برای خود اهداف قیمتی تعیین کرده اند. این اهداف شامل مواردی از جمله قیمت خرید، قیمت فروش، مقدار سود و مقدار زیان است. برای سرمایه گذاری در بورس باید ابتدا انتظارات خود را تعریف کنیم و به سوالاتی نظیر زمان ورود یا خروج در یک سهم، سود مورد انتظار و میزان ضرری که حاضر به پذیرش آن هستیم، پاسخ دهیم. دانستن این نکته حائز اهمیت است که اگر معامله موفقی را انجام دادیم کجا خارج شویم و اگر معامله ما به هر دلیلی، مخالف انتظار ما پیش رفت آنگاه چه مقدار ضرر باید متحمل شویم.
حد ضرر ابزاری است که سرمایه گذاران به کمک آن می توانند درصورتی که سود موردانتظار محقق نشد، از ضرر بیشتر و از بین رفتن اصل سرمایه جلوگیری کنند.
عدم تعیین حد ضرر به معنی نگهداری سهم تا زمان نامعلومی است. این فرآیند می تواند حتی تا جایی که نیمی از سرمایه خود را از دست بدهیم، ادامه داشته باشد. نکته ای که وجود دارد این است که امکان دارد بعد از فروش، سهم روند صعودی بگیرد. در این صورت نباید به این فکر کنیم که شاید بهتر باشد، حد سود یا حد ضرر نداشته باشیم. زیرا عدم تعیین حد سود و حد ضرر به معنی نداشتن برنامه برای سرمایه گذاری و عدم مدیریت سرمایه و ریسک است. برای حفظ سرمایه پیش از انجام هر معامله باید حد ضرر مناسب را پیدا کرده و به آن پایبند باشیم. پایبندی به حد ضرر یعنی در صورت رسیدن قیمت به آن نقطه، معامله بدون هیچ گونه تردیدی بسته شود. سرمایه گذاری موفق است که بتواند زیان خود را حداقل نماید.
تفاوت معامله گر حرفه ای با دیگران در مواجهه با زیان در معاملات
یکی از بارزترین تفاوت های معامله گران موفق نسبت به سایر معامله گران نحوه برخورد آنها در شرایط نامطلوب بازار است. زمانی که قیمت برخلاف انتظار ما حرکت می کند، اگر به موقع از بازارخارج شویم، از افزایش زیان جلوگیری می شود و سرمایه ما حفظ می گردد.
یکی دیگر از تفاوت های معامله گر حرفه ای و غیرحرفه ای در این است که معامله گر غیرحرفه ای پس از رسیدن به حد ضرر و خروج از معامله چنانچه قیمت سهام افزایش یابد، از تعیین حد ضرر پشیمان می شود و حتی امکان خرید اما معامله گر حرفه ای به دنبال ضعف و اشکال موجود در استراتژی معاملاتی خود می گردد.
مزیت تعیین حد ضرر چیست؟
برای توضیح کاربرد حد ضرر با یک مثال شروع می کنیم. فرض کنید سهمی را خریداری کرده اید و قیمت آن رو به کاهش می رود. چنانچه قیمت سهم موردنظر پس از یک سال دوباره به قیمت اولیه بازگردد، شما از نظر معاملاتی ضرر یا زیانی متحمل نشده اید. اما از نظر سرمایه گذاری این فرآیند برای شما هزینه فرصت سرمایه گذاری در این یک سال ایجاد کرده است. به این معنا که فرصت های سرمایه گذاری را در موقعیت های سودآور دیگر از دست داده اید. با این توضیح یکی از مزیت های اصلی حد ضرر را علاوه بر جلوگیری از افزایش زیان، می توانیم جلوگیری از خواب سرمایه نیز بدانیم.
تریلینگ استاپ چیست؟
آیا تا به حال از خود پرسیده اید که “دستور حدضرر معاملاتی چیست؟” اگر چنین است، شما در جای درستی هستید. مانند حد ضرر کلاسیک، استاپ انتهایی سفارشی است که هدف آن بستن معامله در صورت برگشت بازار است. این یک ابزار ضروری برای مدیریت ریسک است، مانند حد ضرر انتهایی. اما، تفاوت بین استاپ ضرر و استاپ پایانی چیست؟
تریلینگ استاپ یک استاپ ضرر پویا است! استاپ انتهایی به دنبال افزایش قیمت دارایی در موقعیتهای خرید و کاهش در موقعیتهای فروش کوتاه، در فاصلهای از پیش تعریفشده است و با پیشرفت حد ضرر چیست و چگونه تعیین می شود؟ موقعیت ما در بازار به روز می شود.
اما چگونه؟ اگر قیمت دارایی افزایش یابد، حدضرر به طور خودکار جهت دارایی را دنبال می کند. برعکس، در صورت تغییر روند قیمت، موقعیت بسته می شود و در نتیجه درصد سود تضمین می شود.
هدف اصلی این دستور محافظت از سود در معاملات ما است: جلوگیری از صفر شدن در صورت چرخش بازار.
این ابزار زمانی بسیار مفید است که ما نمی توانیم از موقعیت های خود حد ضرر چیست و چگونه تعیین می شود؟ آگاه باشیم، زیرا به طور خودکار کار می کند. البته، فقط با پلتفرم باز ما کار می کند که باید فعال و عملیاتی باشد
چگونه از تریلینگ استاپ ضرر استفاده کنیم؟
همانطور که قبلاً اشاره کردیم، تریل استاپ، حرکت قیمت ها را در زمان واقعی دنبال می کند و با تغییر روند بازار متوقف می شود. عملیات اساساً به این صورت است:
- در موقعیت خرید، تریل استاپ مطابق با بازار افزایش می یابد و با کاهش قیمت متوقف می شود. هنگامی که قیمت به سطح تعیین شده کاهش می یابد، موقعیت به طور خودکار بسته می شود.
- در موقعیت فروش، تریلینگ استاپ حرکت نزولی قیمت را دنبال می کند و با افزایش قیمت منجمد می شود. با رسیدن قیمت به سطح تعیین شده، موقعیت به طور خودکار بسته می شود.
حدضرر تنها زمانی فعال می شود که با قیمت ضربه بخورد. در آن زمان معامله با سود بسته خواهد شد.
نمونه هایی از حدضرر پویا
بیایید به مثالی از نحوه استفاده از توقف پایانی در فارکس نگاهی بیندازیم تا به ما در درک نحوه عملکرد آن کمک کند.
سفارش خرید
فرض کنید یک سفارش خرید را در ۱.۱۱۳۰۰ باز می کنیم و توقف انتهایی خود را ۳۰ پیپ زیر آن قیمت (۱.۱۱۰۰۰) قرار می دهیم.
- اگر بازار به نفع ما پیش برود و EURUSD به عنوان مثال تا ۱.۱۱۷۰۰ افزایش یابد، استاپ ما قیمت را تا ۱.۱۱۴۰۰ همراه خواهد کرد.
- اگر در آن لحظه، بازار بچرخد و EURUSD سقوط کند، استاپ انتهایی متوقف می شود و در آخرین مقدار، زمانی که قیمت به ۱.۱۱۰۴۰ می رسد، فعال می شود. این به ما امکان می دهد تا سود ۱۰ پیپ را تضمین کنیم (سفارش در ۱.۱۱۳۰۰ باز شد و در ۱.۱۱۴۰۰ بسته شد)
سفارش فروش
حال بیایید نمونه ای از سفارش فروش با همان جفت را در نظر بگیریم. ما سفارش را در ۱.۱۱۸۰۰ باز می کنیم و استاپ انتهایی را روی ۳۰ پیپ تنظیم می کنیم، در این مورد در ۱.۱۲۱۰۰.
- اگر قیمت به نفع ما حرکت کند، تریلینگ استاپ آن را همراهی می کند و همیشه فاصله ۳۰ پیپ را باقی می گذارد.
- اگر برعکس، EURUSD در برابر موقعیت ما افزایش یابد، در آخرین سطحی که در زمانی که بازار به نفع ما بود به آن رسیده، فعال خواهد شد.
اگر تعجب میکنید که کدام سطح برای قرار دادن تریلینگ استاپ مناسبتر است، بهتر است آن را در آخرین حمایت یا مقاومت اصلی یا محلی قیمت قرار دهید. بعداً به این موضوع بیشتر خواهم پرداخت.
تفاوت بین استاپ ضرر و تریل استاپ
ما نباید دستور حدضرر را با دستور استاپ پایانی اشتباه بگیریم زیرا عملکرد آنها متفاوت است.
اگرچه میتوانیم تأیید کنیم که استاپ پایانی نوعی دستور حدضرر است، اما باید برای ما روشن باشد که زمانی که بازار به نفع ما پیش میرود، از استاپ ضرر برای اطمینان از سود بالقوه استفاده میشود، در حالی که حدضرر برای محدود کردن ضرر در در صورتی که بازار علیه ما قرار گیرد.
تفاوت اصلی بین استاپ ضرر و تریلینگ استاپ این است که استاپ آخری هر زمان که به نفع ما باشد همراه با قیمت حرکت می کند و زمانی که بر خلاف ما می شود ثابت می شود.
از طرف دیگر، حدضرر، بدون توجه به حرکت دارایی، همیشه در سطحی که ما تعیین کردهایم ثابت میشود و زمانی که قیمت آن به آن سطح برسد، جهش میکند.
▶ استاپ انتهایی هرگز نباید کمتر از حد ضرر باشد.
مزایای تریلینگ استاپ
✅ از فواید مطمئن شوید و خطر را کاهش دهید
مانند یک حدضرر کلاسیک، استاپ انتهایی به شما این امکان را می دهد که با کاهش قابل توجه ریسک ضرر در جلسات معاملاتی، از سرمایه خود محافظت کنید. این به این دلیل است که به نوعی هنوز یک حدضرر است.
بنابراین، به عنوان یک کمربند ایمنی برای موقعیت شما عمل می کند. در صورت برگشت ناگهانی بازار، به شما این امکان را می دهد که ضررهای خود را سریع ببندید، اغلب سریعتر از زمانی که موقعیت خود را به صورت دستی ببندید.
و نه تنها این، بلکه این امکان را به ما می دهد که در صورت حرکت بازار به نفع ما، سود خود را تثبیت کنیم.
✅ پویا است
استاپ انتهایی به طور خود به خود و در زمان واقعی با موقعیت شما تکامل می یابد. بنابراین، این ابزار مدیریت ریسک خوبی در زمان اوج نوسان است که به شما کمک میکند از حرکات سریع بازار بهره ببرید و در عین حال از موقعیت خود در برابر تغییر روند در بازار محافظت کنید.
این به ویژه برای اسکالپرها مفید است.
✅ صرفه جویی در زمان
به لطف تریلینگ استاپ، لازم نیست دائماً جلوی صفحه نمایش باشیم تا با حرکت بازار، استاپ ضرر را به صورت دستی تنظیم کنیم، تریل استاپ این کار را به صورت خودکار انجام می دهد.
علاوه بر این، به معاملهگرانی که به طور همزمان در چندین دارایی موقعیت دارند، اجازه میدهد در زمان خود صرفهجویی کنند، زیرا نیازی به مدیریت هر موقعیت یک به یک ندارند تا به صورت دستی توقف ضرر خود را معکوس کنند.
زمانی که بازارها نوسانات یا نقدینگی را افزایش میدهند، زمان بسیار مهم است و مدیریت دستی موقعیتها میتواند زمانبر باشد. بنابراین، استاپ انتهایی به شما این امکان را می دهد که در کسری از ثانیه کارهایی را که ۱۰، ۲۰، ۳۰ ثانیه یا بیشتر طول می کشد به صورت دستی انجام دهید.
✅ مناسب برای تمامی سبک های معاملاتی
علاوه بر محافظت از اسکالپرها در برابر نوسانات ناگهانی ، تریل استاپ به آنها اجازه می دهد تا حد ضرری داشته باشند که در زمان واقعی با موقعیت خود تطبیق می یابد، که انجام دستی ممکن است دشوار باشد.
برای معاملهگران روزانه و معاملهگران نوسانی ، استاپ انتهایی به آنها اجازه میدهد تا نمودارهای جدید را مطالعه کنند و به دنبال فرصتهای جدید باشند، زیرا میدانند که ریسک در موقعیتهای باز آنها تحت کنترل است. بنابراین، این ابزار به شما امکان می دهد اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید، زیرا به طور مستقیم بر روانشناسی معامله گر تأثیر می گذارد.
در حالی که حدضرر یک ابزار کلیدی برای کمک به حداقل رساندن ریسک معامله گر و در عین حال به حداکثر رساندن سود آنها است، مانند هر چیز دیگری، کسب تجربه با آن، در بازار بسیار ارزشمند است. اما در مورد خطر چطور؟ میتوانید از یک حساب آزمایشی برای اجرای استراتژیهای مختلف معاملات فارکس استفاده کنید که با سرمایههای مجازی کار میکنند تا این تجربه ارزشمند را بدون به خطر انداختن سرمایهتان به دست آورید.
معایب تریلینگ استاپ
❌ اتصال دائمی به سرورهای معاملاتی
برای اینکه به درستی کار کند و به طور مداوم در مورد تحول قیمت های بازار به روز شود، توقف انتهایی مستلزم اتصال پلت فرم معاملات به سرورهای کارگزار است.
این به چه معناست؟ شما باید رایانه خود را روشن و پلت فرم معاملاتی همیشه باز باشد یا از VPS (سرور خصوصی مجازی) استفاده کنید تا زمانی که موقعیت های باز دارید، استاپ پایانی شما به درستی کار کند.
در واقع تریلینگ استاپ یک مشاور خبره است. یعنی دقیقاً مانند یک ربات معامله گر استاندارد عمل می کند که برای کار کردن نیاز به اتصال دائمی به سرورها دارد.
هنگامی که سیستم را خاموش می کنیم، استاپ پایانی از حرکت می ایستد و در آخرین نقطه تنظیم ثابت می ماند.
❌ برای بازارهای بسیار نوسان یا رنج مناسب نیست
استاپ انتهایی برای روندها یا معکوسها عالی است، اما در بازارهای رنج یا دارای نوسان زیاد میتواند مشکل باشد. این خطر وجود دارد که موقعیت پیش از موعد با سود کمی بسته شود، علیرغم اینکه قیمت پس از آن به نفع ما حرکت می کند.
دو استراتژی وجود دارد که می توانید دنبال کنید:
تعیین حد سود و ضرر؛ راهنمای همه بازارهای مالی
یکی از متداولترین روشهای ترید در بازارهای مالی داخلی و بینالمللی استفاده از استراتژی تعیین حد سود یا ضرر در یک معامله است.
معاملهگرهای حرفهای معمولا پیش از تصمیم به انجام یک معامله، میزان سود و زیان احتمالی آن معامله را تخمین میزنند و با ابزارهای ترید ویژهای که در ادامه این مطلب آموزش میدهیم، آن استراتژی را در معامله خود پیاده میکنند.
استراتژی تعیین حد سود/ضرر چیست؟
تعیین حد سود و ضرر استراتژی است که عملا برای جلوگیری از طمع و غفلت معاملهگرها کاربرد دارد. این استراتژی ۳ جنبه و کاربرد اصلی دارد:
تعیین زمان ورود به معامله پس از شکست مقاومتهای تکنیکال
تعیین میزان سود مورد نظر در یک معامله
جلوگیری از ضرر در صورت از دست رفتن محدودههای حمایتی
به طور کلی، علاوهبر موارد مذکور، استراتژی حد سود و ضرر نقش مجری چهارچوب تعریف شده یک تحلیل را بازی میکند و به تریدر اجازه نمیدهد تا خطاهای انسانی یا احساسات لحظهای باعث خراب شدن کل تحلیل معاملهگر شود.
مزایا و معایب تعیین حد سود/ضرر
یکی از مهمترین مزایای امکان تعیین حد سود/ضرر این است که تریدر مجبور نخواهد بود که بازار را بصورت شبانهروزی تحت نظر داشته باشد. برای هیچکس امکانپذیر نیست تا نمودارهای بازارهای مالی را بصورت دائمی چک کند؛ چرا که خستگی، خطاهای انسانی، مشکلات فنی، شلوغیهای ناگهانی و غیره عوامل انکار ناپذیری هستند که به یک معامله لطمههای جبران ناپذیری وارد میکند که نیازمند یک راهحل اساسی است.
از دیگر مزایای این کار این است که با تعیین و تنظیم حد سود/ضرر برای یک معامله، تریدر کمتر دچار خطاهای روانی میشود. چرا که آمارها نشان میدهد تصمیمات اتخاذ شده پیش از انجام یک معامله کم خطا تر از تصمیماتی است که تریدر پس از آن و با مشاهده نوسانات پیشبینی نشده اتخاذ میکند.
معروفترین مشکل تعیین حد سود/ضرر در یک معامله این است که گاها بازار بصورت ناگهانی دچار یک نوسان شدید میشود که باعث فعال شدن حد سود/ضرر تریدر شده و قیمت بعد از آن به نقطه پیش از نوسان باز میگردد. یکی از انواع این نوسانات غیر معمول فیک برکاوت (Fake Breakout) نام دارد. فیک برکاوت به حالتی از نوسانات بازار گفته میشود که خارج از روند قیمتی صورت بگیرد و قیمت پس از تغییر استراتژی تریدرها به سرعت به نقطه معمول روند اصلی بازگردد.
در نظر داشته باشید که گاهی تعیین نکردن حد ضرر موجب میشود تا دارایی شما یا برای مدتی طولانی در ضرر بماند یا اینکه به هر دلیلی ناچار به فروش در نقاط پایینتر شوید که در نهایت با ضرری بیش از حد معمول از بازار خارج خواهید شد.
در نتیجه، تنها زمانی حد ضرر برای یک معامله تعیین نکنید که مطمئن باشید هرگز و در هیچ زمانی ناچار به فروش دارایی خود با ضرر نمیشوید.
روی لینک زیر کلیک کنید و فیلم را تماشا کنید
چگونگی استفاده از قابلیت تعیین حد سود و ضرر
دانش تکنیکال اصل اولیه تعریف این استراتژی است. اما ما برای اجرای این استراتژی، به یک ابزار به نام گزینه تعیین حد سود/ضرر نیاز داریم تا بتوانیم تمامی موارد پیشنویس شده را در پلتفرم معاملاتی خود وارد کنیم.
صرافی ارز دیجیتال اکسکوینو یکی از پلتفرمهایی است که از این قابلیت در بخش مارکت خود پشتیبانی میکند. در بخش اکسکوینو مارکت، این قابلیت در کنار گزینههای سفارش گذاری (محدود و آنی) قرار دارد و به شکلی کاملا ساده قابل استفاده است.
برای مثال، فرض کنید هنگام خرید ارز دیجیتال مورد نظر، قیمت آن ارز در نقطه A قرار دارد و میخواهید در صورت رسیدن قیمت به نقطه B، سفارش خرید شما فعال شده تا در صورت رسیدن قیمت به نقطه C خرید مورد نظر انجام شود.
برای امکان پیاده سازی چنین استراتژی، ما به تعیین دو نقطه نیاز داریم. نقطه اول (B) جایی است که سیستم بصورت خودکار (بجای ما) سفارشگذاری را انجام میدهد (با نام قیمت فعالسازی) و نقطه C جایی خواهد بود که در صورت رسیدن قیمت به آن نقطه معامله انجام خواهد شد (با نام قیمت خرید).
در این حالت، نقطه B به این دلیل مهم است که ممکن است قیمت به نقطه فعالسازی سفارش برسد اما هرگز به نقطه انجام معامله نرسد. این مهم زمانی رخ میدهد که روند بازار خارج از محدوده پیشبینی شده حرکت کند و شرایط بازار برای ورود به معامله مناسب نباشد. در این حالت، دیگر دارایی بلوکه نمیشود و معاملهای که برای آن برنامه ریزی شده، عملا
سفارش خرید با این روش معمولا پس از کسب اطمینان از ورود قیمت به یک کانال و روند صعودی یا اصلاح قیمتی استفاده میشود.
نحوه تعیین حد سود/ضرر در اکسکوینو مارکت
استفاده از گزینه سفارش حد سود/ضرر در اکسکوینو مارکت بسیار ساده است. پس از ورود به بخش اکسکوینو مارکت، از قسمت معاملات بازار زبانه سفارش حد سود/ضرر را مطابق شکل زیر انتخاب کنید.
حال، قیمتی که برای فعال شدن سفارش خرید یا فروش دارایی خود در نظر دارید را در بخش قیمت فعالسازی وارد کنید.
نکته: در نظر داشته باشید که ممکن است بازار هرگز به قیمت تعیین شده شما نرسد)
با رسیدن قیمت بازار به نقطه سفارش خرید یا فروش شما، سفارش فعال خواهد شد. حال، قیمتی که برای خرید یا فروش پس از فعالسازی سفارش در نظر دارید را در بخش قیمت خرید/فروش وارد کنید.
در قسمت مقدار خرید/فروش، مقدار دارایی که برای معامله در نظر دارید را وارد کنید و بر روی دکمه خرید یا فروش کلیک کنید تا سفارشگذاری شما تکمیل شود.
تفاوت اصلی سفارش محدود یا سفارش آنی با سفارش حد سود/ضرر در این است که در سفارشگذاری محدود و آنی، معامله با رسیدن به قیمت مورد نظر در هر زمان انجام میشود. در حالی که در سفارش حد سود/ضرر انجام معامله تنها در زمانی که قیمت به عدد دلخواه و از پیش تعیین شده شما برسد فعال خواهد شد.
تولید این محتوا بخش توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست
پوزیشن سایز چیست؟ آموزش محاسبه حجم معامله در بازارهای مالی
آیا می دانید چرا محاسبه حجم معامله در هر ترید بسیار حیاتی است؟ آیا نحوه به کارگیری مدیریت ریسک صحیح را طوری که اگر ضرر کردید فقط قسمت بسیار کوچکی از حسابتان کسر شود را می دانید؟ آیا به این توانایی رسیده اید که در هر مارکتی و هر تایم فریمی که هستید، بدون اینکه کل حسابتان بر باد رود، ترید کنید؟ یا نسبت به اسرار معاملات با ریسک کم و سود زیاد، آگاه هستید؟
اگر پاسخ شما به سوالات بالا منفی است، به مکان بسیار درستی هدایت شده اید؛ این مقاله برای شما است. معامله گران بسیار زیادی وجود دارند که فقط به خاطر ندانستن یا رعایت نکردن نحوه صحیح سایز پوزیشن در تریدهایشان، کال مارجین شده و یا حجم بسیار زیادی از سرمایه شان را از دست داده اند. بلی، درست متوجه شدید اکثر معامله گران نوپای بازارهای مالی، طعم تلخ کال مارجین شدن را چشیده اند یا حداقل حجم بسیار زیادی از سرمایه شان را فقط به خاطر رعایت نکردن این دستورالعمل حیاتی، از دست داده اند.
ما در این مقاله قصد داریم از دو طریق نحوه محاسبه پوزیشن سایز را به شما آموزش دهیم: روش اول دستی و روش دوم از طریق ماشین حساب فارکس وبسایت دنیای ترید.
در حقیقت محاسبه حجم معامله، از نان شب واجب تر است و یکی از نکات ضروری و با اهمیت مدیریت ریسک است. بارها شده که معامله گران در بازارهای مالی از استراتژی های بسیار کارآمدی استفاده کرده اند ولی فقط به خاطر عدم محاسبه حجم معامله یا سایز پوزیشن، آسیب های بسیار جدی و جبران ناپذیری را متحمل شده اند.
در یک مقاله دیگر از سری مقالات بسیار ارزشمند وبسایت دنیای ترید، این دفعه در خدمت شما هستیم تا دانش و تجربه مان را درباره آموزش نحوه محاسبه پوزیشن سایز یا حجم معامله، با شما به اشتراک بگزاریم. اهمیت این مقاله به قدری بالا است که به شما قول می دهیم اگر در تمام تریدهایتان مدیریت ریسک و پوزیشن سایز را رعایت کنید، دیگر هرگز کل حسابتان را منهدم نمی کنید.
نکاتی که قرار است با هم در این مقاله یاد بگیریم، به شرح زیر است:
مدیریت ریسک چیست؟ اهمیت مدیریت ریسک در معامله، پوزیشن سایز یا حجم معامله چیست، قانون ریسک یک یا دو درصد چیست؟ نحوه محاسبه پوزیشن سایز در معاملات و نتیجه گیری.
مدیریت ریسک چیست؟
به طور کلی به فرآیند پیش بینی، تشخیص، ارزیابی و کنترل کردن ضررها و تهدیدات احتمالی نسبت به قسمتی یا کل سرمایه تان، مدیریت ریسک گفته می شود. فرقی نمی کند که این ریسک ها مربوط به ناآرامی های درون بازار هستند و یا مربوط به بحران های ژئوپلیتیکی، ناشی از تحلیل های نادرست تکنیکال هستند و یا مرتبط به فاندامنتال مارکت می باشند. در هر صورت، برخوردار بودن از یک مدیریت ریسک صحیح و به کار گرفتن ابزارهای مناسب آن در زمان درست، به شما کمک می کند تا تصویر کامل و شفافی از خطرهای احتمالی پیش رو داشته باشید.
فراموش نکنید که ما ریسکمان را مدیریت نمی کنیم که اصلا ضرر نکنیم، بلکه ما از مدیریت ریسک استفاده می کنیم تا ضررهای مان را کوچکتر کرده و بدانیم کدام ریسکها ارزش خطر کردن دارند. همین الان فرصت بسیار مناسبی است که شما هم یاد بگیرید چیزی به نام ضرر نکردن در بازرهای مالی وجود ندارد.
شما هیچ معامله گری را پیدا نخواهید کرد که به شما بگوید هرگز ضرر نکرده و یا ضرر نخواهد کرد! این قانون شماره یک تمام مارکت ها است و فقط شامل بازارهای مالی نمی شود. اگر قصد ماندن در بازارهای مالی و سود کردن مداوم را دارید، حتما ریسکتان را با ابزارهایی که در ادامه این مقاله به شما آموزش خواهیم داد، مدیریت کنید.
اهمیت مدیریت ریسک در معامله
همانطور که در قسمت های قبل برایتان توضیح دادیم، به طور خلاصه مدیریت ریسک یعنی توانایی روبرو شدن با یکسری ضرر بدون کال مارجین شدن. این بدین معنی است که مثلا اگر شما ده ترید انجام دادید و تمام آنها را ضرر کردید، حساب معاملاتی شما بسته نشود.
شاید برایتان این سوال مهم پیش بیاید، مگر امکان دارد فردی در ده معامله اش ضرر کند و کال مارجین نشود؟ لطفا تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید تا فوت کوزه گری معاملات در بازرهای مالی را که کمتر کسی اهمیت آنها را برای شما توضیح داده، به شما بیاموزیم.
فراموش نکنید که حتی اگر شما یک استراتژی قوی بسیار عالی هم داشته باشید ولی مدیریت ریسک را رعایت نکنید، براحتی می توانید تمام سرمایه تان را از دست بدهید. اگر باور ندارید، به مثال زیر توجه کنید:
فرض کنید دو تریدر به نامهای آرش و بردیا داریم که هر دو اینها یک حساب معاملاتی 1000 دلاری دارند. آرش و بردیا یک استراتژی معاملاتی دارند که درصد موفقیتش 50% است. این بدین معنی است که از هر دو تریدی که آنها انجام می دهند، یکی را سود می کنند. نسبت ریسک به ریوارد آنها هم 1 به 2 می باشد. اجازه دهید همین جا ریسک به ریوارد را هم برای شما توضیح دهیم.
مفهوم ریسک به ریوارد
تصور کنید که شما در حال ورود به معامله ای هستید که حاضرید 100 دلار ضرر یا ریسک کنید. ولی چنانچه مارکت مطابق میل شما پیش برود و شما سود کنید، می توانید 200 دلار به جیب بزنید. مگر غیر از این است که این 200 دلار دو برابر مبلغی است که شما حاضر بودید ریسک کنید؛ یعنی 100 دلار. نتیجتا این همان چیزی است که ما به آن ریسک به ریوارد 1 به 2 می گوییم. خیلی ساده ریوارد یا پاداش شما دو برابر ریسک یا ضرر شما است.
حال فرض کنید که شما قصد ورود به معامله ای را دارید که حاضر هستید در آن 100 دلار ریسک یا ضرر کنید. ولی چنانچه مارکت انتظار شما را برآورده کند و شما به سود برسید، مبلغی که کسب خواهید کرد 1000 دلار خواهد بود. حال، ریسک به ریوارد شما در این معامله 1 به 10 می باشد. به همین سادگی.
حال برمی گردیم به ادامه مثال بالا. آرش که یک تریدر طمع کار است، قصد دارد در هر معامله اش 250 دلار ریسک کند یعنی 25% کل حسابش ولی بردیا که تریدری محافظه کار است، می خواهد ریسکش در هر معامله فقط 20 دلار باشد یعنی فقط 2% درصد کل پولش. حال باید محاسبه کنیم و ببینیم که نتایج یا برآیند معاملات این دو شخص یا همان Lose/Win این دو نفر، چقدر خواهد بود؟ منظور این است که هر کدام اینها با احتساب ریسک به ریوارد 1 به 2، با چند ضرر کال مارجین شده و حسابشان به صورت خودکار بسته میشود؟
اگر از هشت معامله، برآیند معاملاتشان 4 باخت و 4 برد باشد: باخت، باخت، باخت، باخت – برد، برد، برد، برد
متاسفانه آرش فقط با 4 معامله ضررده، کال مارجین می شود. چرا که کل حساب او 1000 دلار است و با 4 تا 250 دلار که قصد ریسک کردن دارد اگر تریدش موفق نباشد، حسابش بسته می شود. این یعنی حتی بدون اینکه طعم شیرین موفقیت را بچشد، معاملاتش دچار شکست سنگینی شده و کل سرمایه اش را بر باد داده است.
آرش: 250-، 250-، 250-، 250- = کال مارجین شدن
حال بیایید برآیند معاملات بردیا را طبق الگوی بالا، بررسی کنیم.
بردیا: 20-، 20-، 20-، 20-، 40+، 40+، 40+، 40+ = 80 دلار سود
شاید تعجب کنید و بگویید 40 دلار سود از کجا آمد؟ این همان نسبت ریسک به ریوارد 1 به دو است. بردیا حاضر بود در هر معامله 20 دلار ضرر کند. حال اگر بر اساس نسبت ریسک به ریواردش که 1 به 2 است او 4 معامله 20 دلاری ضرر کند (80-) ولی 4 معامله 40 دلار سود کند، او هنوز 80 دلار سود کرده است.
این 80 دلار سود مساوی است با 8% از کل حساب معاملاتی بردیا چرا که حساب او 1000 دلار است. ولی آرش 100% حساب معاملاتی اش را ضرر کرده و کال مارجین شده است. به همین سادگی شما می توانید قدرت استفاده یا عدم استفاده از مدیریت ریسک صحیح را در مورد آرش و بردیا، ببینید. (فراموش نکنید که آرش یک استراتژی با درصد موفقیت 50% هم داشته است ولی متاسفانه از مدیریت ریسک درستی استفاده نکرده است).
شاید برای شما هم این سوال مهم پیش بیاید که خوب چطور می توانم ریسک های معاملاتی ام را مدیریت کنم؟ فراموش نکنید که ما قرار است در این مقاله این فاکتورهای مهم را به شما آموزش دهیم.
پوزیشن سایز یا حجم معامله چیست؟
خیلی ساده Position Sizing یا سایز معامله یعنی ترید کردن با تعداد واحدها یا سایزهای درستی که اگر ضرر کردید، فقط قسمت کوچکی از حسابتان کسر شود. به زبانی دیگر مقدار واحدهایی که در یک معامله ترید می کنید، سایز معاملاتی شما نام دارد.
توصیه اکثر حرفه ای های بازار این است که شما در هر معامله تان فقط 1 تا 2% از سرمایه تان را ریسک کنید. این بدین معنی است که اگر حساب معاملاتی شما 1000 دلار امریکا است، 1% آن می شود 10 دلار. نتیجتا برای اینکه شما کال مارجین شوید، باید 100 معامله تان ضررده باشد تا کل 1000 دلار شما از دست برود.
حال ممکن است سوال دیگری برای شما پیش بیاید و آن هم این است که چطور می توانم محاسبه کنم که در هر تریدی که انجام می دهم فقط 10 دلار ضرر کنم؟ این سوال خوب، ما را به قسمت های بعدی این مقاله هدایت می کند.
قانون ریسک یک یا دو درصد، یک استراتژی سرمایه گذاری است که به تریدرها می گوید شما در هر معامله یا تریدتان، نباید بیشتر از یک یا دو درصد از کل سرمایه تان را به خطر بیندازید. برای اعمال این قانون، شما باید ابتدا 2% از کل سرمایه آزادتان را محاسبه کنید. مثلا اگر مارجین آزاد شما 5000 دلار امریکا می باشد، دو درصد آن می شود 100 دلار. ضمنا در کنار قانون مهم 2%، تریدرهای حرفه ای تمام هزینه های احتمالی آینده مثل نرخ سواپ، کمسیون بروکرها و غیره را نیز، منظور می کنند.
نحوه محاسبه پوزیشن سایز در معاملات
فرمول اصلی یا فوت کوزه گیری که قبلا به شما قول داده بودیم، همین جا می باشد. ما در این قسمت از دو طریق نحوه محاسبه سایز معامله یا پوزیشن سایز را به شما آموزش می دهیم. اولین آن روش دستی است که شما خودتان بعد از مطالعه این قسمت، قادر خواهید بود سایز پوزیشنتان را محاسبه کنید.
روش دوم که بسیار ساده تر می باشد، محاسبه سایز پوزیشن از طریق ماشین حساب بسیار خوب و کارآمد وبسایت دنیای ترید است که پیشتر هم به شما گفته بودیم.
روش اول؛ روش دستی
در این روش ما به دنبال سه فاکتور هستیم: مقدار ریسک، حد ضرر و ارزش هر پیپ. این روش یک فرمول بسیار ساده دارد که به شرح زیر است:
سایز پوزیشن = مقدار ریسک تقسیم بر ( حد ضرر ضربدر ارزش هر پیپ)
برای اینکه بتوانید سایز پوزیشن یا حجم معامله تان را حساب کنید، ابتدا باید بدانید که چقدر حاضر هستید در هر معامله، ریسک کنید. پاسخ این سوال در موفقیت شما برای ادامه معاملاتتان بسیار حیاتی است. اگر شما هم خواهان ماندن در این بازار هستید، بهتر است توصیه بزرگان و حرفه ای های این مارکت را با گوش جان بشنوید، جدی بگیرید و همیشه از آن استفاده کنید.
تمام حرفه ای های بازار با هم و یک صدا می گویند: هرگز بیشتر از 1 الی 2% درصد از کل سرمایه تان را ریسک نکنید. اینکه بهتر است شما کدامیک را رعایت کنید، بستگی به تیپ شخصیتی و میزان طمع شما دارد.
بسیار خوب، حال که مقدار ریسک شما مشخص شد، نوبت به حد ضرر و ارزش و اندازه هر پیپ شما دارد. اجازه بدهید با مثالی این مسئله را برای شما شفاف تر کنیم.
فرض کنید شما حساب معاملاتی به مبلغ 10.000 دلار امریکا دارید. بر اساس فرمول بالا و توصیه حرفه ای های بازار، شما می خواهید فقط 1% کل سرمایه تان ریسک کنید. این بدین معنی است که شما حاضر هستید فقط 100 دلار در این معامله ریسک کنید. فرض کنید که حد ضرر شما هم در این معامله، 100 پیپ و ارزش هر پیپ معامله 10 دلار است (فرض ما بر این است که شما با 1 لات وارد معامله شده اید). امیدوارم که فرمول بالا را فراموش نکرده باشید:
سایز پوزیشن = مقدار ریسک تقسیم بر ( حد ضرر ضربدر ارزش هر پیپ)
بر اساس این فرمول، سایز پوزیشن شما برابر است با: 100 دلار مقدار ریسک تقسیم بر 100 پیپ حد ضرر شما ضربدر 10 دلار ارزش هر پیپ، که مساوی است با 0.1 لات که برابر است با 1 مینی لات. از آنجا که ارزش هر پیپ شما بستگی به فاکتورهای زیادی مثل ارز مقابل یا همان ارز دوم که در جفت ارزها می نویسید، یا مثلا واحد پولی که با آن حساب معاملاتی تان را باز کرده اید و غیره دارد، ما به شما روش دوم که Position Sizing Calculator یا همان محاسبه سایز پوزیشن توسط ماشین حساب بسیار هوشمند وبسایت دنیای ترید است را، معرفی می کنیم.
روش دوم؛ ماشین حساب فارکس دنیای ترید
در واقع این ماشین حساب کار شما را بسیار ساده کرده است. طبق فرمول بالا، برای محاسبه سایز پوزیشن شما به جز مقدار ریسک، به دو چیز دیگر هم نیاز دارید؛ 1- ارزش هر پیپ 2- حجم معامله. ماشین حساب بسیار عالی وبسایت دنیای ترید، پاسخ هر دو ابهامات بالا را مرتفع کرده است. لطفا برای اطلاعات بیشتر، با ما همراه باشید.
ابتدا برای شروع به وبسایت دنیای ترید بروید و مثل تصویر زیر، روی آیکون ماشین حساب فارکس، کلیک کنید.
سپس، با تصویری مثل شکل زیر مواجه می شوید که می توانید تمام اطلاعات خواسته شده را وارد کرده و سپس دکمه محاسبه را فشار دهید تا خود این نرم افزار برای شما محاسبات را انجام دهد.
همین طور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، ابتدا در قسمت سمت راست ارزش هر پیپ تان را محاسبه کنید و سپس برای وارد کردن سایز پوزیشن یا حجم معامله، به قسمت سمت چپ شکل بالا، رجوع کنید.
اطلاعات تصویر سمت راست که کاملا واضح است. ابتدا جفت ارز خود را مشخص می کنید و سپس اگر حساب شما مثلا به دلار امریکا است، آن را در قسمت دوم از بالا وارد کنید. بعد مقدار لات را وارد کنید (مثلا استاندارد یا مینی استاندارد و . ) و در قسمت بعد، حجم لات مثلا با یک لات وارد معامله شده اید یا بیشتر. در انتها دکمه محاسبه را کلیک کنید.
بعد از اینکه ارزش هر لات را در این قسمت مشخص کردید، به ستون سمت چپ رفته و اطلاعات آن را نیز تکمیل کنید. ابتدا در قسمت بالا میزان سرمایه تان را وارد کنید مثلا 5000 دلار یا 1000 دلار. درصد ریسکی که حاضرید متقبل شوید را در این قسمت وارد کنید مثلا 1 یا 2 درصد.
در قسمت بعد استاپ لاس خود را بنویسید مثلا 100 پیپ یا 50 پیپ. حال در قسمت چهارم، ارزش پیپی که در قسمت قبل به دست آوردید را وارد کنید. به محض وارد کردن این آیکون، پوزیشن سایز یا حجمی که باید با آن وارد معامله شوید، خودش ظاهر می شود.
شاید برای برخی از شما که تازه وارد بازارهای مالی مخصوصا بازار فارکس شده اید، این سوال پیش بیاید که خوب پس از محاسبه حجم معامله یا سایز پوزیشن، این عدد را باید کجا وارد کنم؟ همینطور که قبلا هم برای شما توضیح دادیم، هدف نهایی ما در وبسیات آموزشی دنیای ترید، آموزش و پرورش تریدرهای حرفه ای برای ورود به بازارهای مالی است. در نتیجه، این قسمت را نیز با جان و دل برای شما توضیح خواهیم داد.
فرض ما بر این است که شما از پلتفرم مشهور متاتریدر استفاده می کنید. پس از اینکه شما دکمه سفارش یا همان Order را فشار دهید، با پنجره ای مثل تصویر پایین روبرو خواهید شد.
همین طور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، در قسمت Volume شما حجم یا پوزیشن سایز را که جلوتر محاسبه کرده اید را وارد می کنید، به همین سادگی.
نتیجه گیری
به پایان آمد این دفتر، حکایت همچنان باقی است. از اینکه تا پایان این مقاله با ما همراه بودید، بسیار سپاسگزاریم. در حقیقت کار شما مخصوصا اگر تازه وارد هستید، از همین جا شروع می شود. لطفا تمام آنچه در این مقاله مطالعه کردید را حتما در پلتفرم مجازی تمرین کنید تا خوب در مورد پوزیشن سایز، صاحب مهارت شوید.
ضمنا اگر این مقاله را مفید یافتید، حتما آن را برای دوستان و آشنایان تان بفرستید تا بدین وسیله، جلوی ضرر و زیان های احتمالی آنها را بگیرید.
نحوه تعیین حد ضرر
این سه سوال از مهم ترین سوالهایی هستن که جواب دادن به هریک از آنها فرق بین مبتدی بودن یا حرفهای بودن شما را مشخص میکند. این سه پرسش به ترتیب اهمیت نوشته نشدهاند بلکه به ترتیب توجه افراد مبتدی به آنها نوشته شدهاند و شاید یکی از اصلیترین دلایلی که افراد بعد از مدتی سرمایهگذاری در بازارهای مالی دچار ضرر و با از دست دادن سرمایه خود با ناراحتی مجبور به ترک آن میشوند، توجه نکردن به همین موضوع ساده باشد. کجا باید فروخت؟ کجا باید فروخت. و یا به اصطلاح تعیین کردن حد ضرر یکی از مهم ترین مواردی است که هر معاملهگر حرفهای قبل از ورود به سهم باید به طور خاص به این مهم توجه داشته باشد. زیرا این مورد تنها موضوعی است که باعث بقای شما در بازارهای مالی میشود و بقا در اینگونه بازارها چیزی نیس جز حفظ کردن ارزش سرمایه خودتان.
از نظر روانشناسی این در طبیعت انسانهاست که شکست را نپذیرند و با آن مخالفت کنند. برای همین، زمانی که قیمتها برخلاف انتظار آنها حرکت میکند سعی در پیدا کردن نشانههایی برای قانع کردن خود مبنی بر برگشت قیمت هستند این موضوع درمواردی که شخص در ضرر باشد بیشتر نمود پیدا میکند. نمونه دیگر از غیر حرفهای عمل کردن چنین است، براساس احساسات تصمیم گرفتن. در شرایط ضرر به دلیل فشار روانی که بر معاملهگر وارد میشود، حتی حدضرر خود را نیز تغییر میدهد. اما برای بیان واضحتر این موضوع که درنهایت مانند ربات عمل نکردن و پایبند نبودن به حد ضرر خود چقدر میتواند برایمان گران تمام شود و حتی در مواردی خساراتی جبران ناپذیر به ما وارد کند توجه شما را به جدول زیر جلب میکنم:
این جدول به ما نشان میدهد که به ازای درصدی ضرر چه مقدار باید سود کسب کنیم، تا تنها به سرمایه اولیه خود بازگردیم! درنتیجه برای بقاء داشتن در بازار بهتر است که قبل از وارد شدن به معامله برای خود حدضرر تعیین کنیم و تحت هر شرایطی به حدضرر خود عمل کنیم. مانند یک ربات، بدون احساس. اما آیا ضرر کردن تنها به معنای از دست دادن اصل سرمایه است؟
در بازارهای مالی ضرر کردن تنها به از دست رفتن اصل سرمایه شما ختم نمیشود بلکه کسب سود کم در بازه زمانی طولانی نیز نوعی ضررمحسوب میشود (هزینه زمان) همچنین از دست دادن سود کسب شده نیز نوعی ضرر است و باید از آن جلوگیری کرد.
در رابطه با زمان و از دست ندادن آن تماماً بستگی به دانش شما از علم تکنیکال دارد که بتوانید با استفاده از آن حداقل فاصله زمانی خرید تا شروع روند صعودی را بدست آورید یعنی بتوانید نقطه ورود را پیدا کنید. اما درخصوص از دست ندادن سودهای کسب شده و اصل سرمایه خودتان باید از حدضرر متحرک استفاده کرد. اجازه بدین با یک مثال توضیح بدهم. فرض کنید شما سهمی را با قیمت 400 تومان خریداری کردهاید و حدضرر خود را با تقبل 10% زیان 360 تومان در نظر گرفتهاید. حال سهم شما روند صعودی میگیرد و به مبلغ 480تومان میرسد. در اینجا شما حدضرر خود را به 456تومان انتقال میدهید. در این مثال حدضرر اول شما حدضرر ثابت و حدضرر دوم شما حدضرر متحرک نام دارد که باتوجه به رشد سهمِ شما بالاتر میآید. اما سوال اینجاست که چگونه باید حدضرر را تعیین کرد و به چه نکاتی باید توجه داشت؟
نحوه تعیین کردن حدضرر روشهای متفاوتی را دربرمیگیرد که با روحیات و شخصیت فرد معاملهگر رابطه مستقیم دارد بنابراین نمیتوان یک نسخه واحد برای تمام افراد پیچید اما به هرحال دارای نکاتیست که در ذیل به اختصار به آنها خواهیم پرداخت و توجه به آنها خالی از لطف نیست.
حجم خرید شما و محدوده تعیین کردن حدضرر نباید به نحوی باشد که بیشتر از دو تا سه درصد از کل سرمایه شما در خطر باشد.
جزءِ حدضررهای ثابت محسوب میشوند و معمولا در شروع معامله از آنها بهره میگیرند از جمله مهم ترین این نواحی کف و سقف تاریخی نمودار است. برای تعیین نواحی حمایتی رویه نمودار قیمت میتوان از نمودار تعدیل نشده و تایم فرمهای بالاتر نیز کمک گرفت که میزان معتبر بودن این نواحی و خطوط حمایت به چهار عامل بستگی دارد: 1- درگیری نمودار قیمت با حمایت 2- برگشت نمودار قیمت پس از برخورد با حمایت 3- بالا رفتن حجم معاملات در آن نواحی نسبت به گذشته 4- نزدیکتر بودن حمایت رسم شده به قیمت فعلی سهم. چهار عامل ذکر شده از جمله عواملی هستند که به حمایت رویه نمودار قیمت اعتبار بیشتری میبخشند و هرچه این اتفاقات بیشتر رویه حمایت رخ داده باشد برای تعیین حد ضرر قابل اتکاتر و معتبرتر هستند.
شکل 1: نمودار قیمت شرکت حد ضرر چیست و چگونه تعیین می شود؟ سرمایه گذاری غدیر که روی سقف تاریخی خود حمایت شده است.
شکل 2: درگیری زیاد و افزایش حجم معاملات در نمودار قیمت بانک اقتصاد نوین نشان از معتبر بودن حمایت دارد.
تنظیمات این اندیکاتور بستگی به خود فرد دارد اما معقول ترین آنها در تصویر 3 مشخص شده است. استفاده از این اندیکاتور برای تعیین کردن حد ضرر متحرک در بازارهای دارای روند بسیار مرسوم است.
شکل 3: درگیری نمودار قیمت شرکت فولاد خوزستان با ناحیه حمایت پارابولیک سار (ناحیه آبی مشخص شده در شکل3)
که با از دست رفتن آن نمودار روند نزولی به خود گرفته است.
بسته به نگاه سرمایهگذاری، فرد میتواند از میانگین های 100، 50 و 20 روزه استفاده کند. تقاطع هر یک ازمیانگینها توسط نمودار قیمت یا کراس رو به پایین هریک از آنها برای مثال 20 از 50 میتواند هشداری برای تغییر روند باشد و در تعیین کردن حد ضرر متحرک میتوان از آنها استفاده کرد.
شکل 4: مقاومت و حمایت میانگین 100 روزه در نمودار قیمت شرکت سرمایه گذاری دارویی تامین
شکل 5: کراس رو به پایین نمودار قیمت و میانگین 20 از 50 روزه در ناحیه A. در ادامه کراس رو به بالای
نمودار قیمت و میانگین 20 از 50 در ناحیه B.
براساس این استراتژی میتوان خط حمایتی کیجونسن –Kijun_Sen- یا برای افراد با قدرت ریسکپذیری کمتر حمایت تنکانسن –Tenkan_Sen- را به عنوان معیاری برای تعیین حد ضرر خود قرار دهند. به عنوان نکته در نظر داشت باشید که همپوشانی کیجونسن و سنکواسپنبی –Senkou Span B- فلت –Flat- یک ناحیه حمایتی بسیار قوی برای ما میتواند باشد. به شکل زیر دقت کنید:
شکل 6: در ناحیه A با از دست رفتن Tenkan_Sen و در ناحیه B با از دست رفتن Kijun_Sen روند نزولی و اصلاح قیمت داشتهایم.
در ادامه نمودار قیمت شرکت ملی صنایع مس ایران در محدوده هم پوشانی Kijun_Sen با Senkou_Span B حمایت شده است.
از نواحی فیبوناچی چه اصلاحی Retracement و چه گسترشی Extension نیز میتوان استفاده کرد اما مهمترین آنها سطوح 38.2%، 50%، 61.8%، 100%و %161.8 هستند.
شکل 7: واکنشها به سطوح گسترشی فیبوناچی در نمودار قیمت شرکت فولاد مبارکه اصفهان (Fib Extension)
شکل 8: واکنش ها به سطوح اصلاحی فیبوناچی در نمودار قیمت شرکت فولاد مبارکه اصفهان (Fib Retracement)
برای داشتن بقاء در بازارهای مالی تعیین کردن حدضرر و پایبند حد ضرر چیست و چگونه تعیین می شود؟ بودن به آن تحت هر شرایطی الزامی است. باید پس از فعال شدن حد ضرر بدون هیچ احساسی و مانند ربات عمل کرد.دقت کنید، حد ضرر باید در جایی باشد که اولا آستانه تحمل زیان شما، بیش از آن نباشد و سیستم مدیریت سرمایه شما رعایت شود، ثانیا روند حرکت قیمت پس از لمس حد ضرر شما، معکوس شود.(به دوره آموزشی پرایس اکشن رجوع شود.) نکته مهم تنها در حفظ اصل سرمایه نیست بلکه از دست دادن سود و حتی بدست آوردن سود در بازه زمانی کم نیز نوعی ضرر محسوب میشود، که برای جلوگیری از این قبیل اتفاقات در معاملات شما نکاتی در این مقاله ذکر شد. لذا باید خاطر نشان کرد که هریک از موارد ذکر شده برای راهنمایی شما عزیزان در تعیین کردن حد ضرر، خود جزئی از کل بودند. که برای آشنایی نحوه صحیحتر استفاده از آنها معاملهگر باید در رابطه با هریک مطالعاتی داشت باشد.
دیدگاه شما