حد ضرر – قیمت سهم = ریسک قیمت سهم – حد سود = ریوارد
بهینه سازی نسبت ریسک به بازده (R/R)
مطالب بسیاری در مورد نسبت ریسک به ریوارد یا همان R/R در مقالات مختلف و همچنین در مورد تعیین بهترین این نسبت قبل از ورود به معامله گفته شد، اما در این مقاله ما قصد داریم تا شما را با ذکر چند مثال، با بهینه کردن این نسبت در استراتژیهای مختلف برای تبدیل نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود شدن به یک استراتژیست حرفهای آشنا کنیم.
دلیل بهینه سازی این نسبت به این خاطر است که تعادل بین این دو نسبت ایجاد شود و این دو در وضعیت نرمال خود قرار بگیرند تا از این محل به سیستم آسیب نرسد. این تصور که هرچه پاداش بزرگ تر از ریسک باشد، در دراز مدت نشانگر حرفه ای بودن معامله گر است اشتباه محض بوده و نشان از عدم پختگی معامله گر دارد.ممکن است موقع طراحی سیستم، عددی را به عنوان حد سود تعیین کنیم و ارتباطی بین نسبت سود به زیان ایجاد کنیم. مثلا زمان ورود به بازار هر جا حد زیان تعیین کردیم، دو برابر آن حد سود بگذاریم، یا سه برابر یا هر مقداری. اما اینکه کدامیک از اینها میتواند حد سود بهینه باشد نیاز به بهینه سازی R/R دارد، بگذارید با مثالی با مفهوم بهینه سازی این نسبت بیشتر آشنا شویم.فرض کنید سه معامله گر بر مبنای تئوری امواج الیوت، در انتهای موج چهارم با یک ساختار مشخص از قبل تعریف شده اقدام به معامله میکنند به طوری که روش تشخیص موج چهارم برای هر سه معامله گر یکسان است و هر سه موقعیت های معاملاتی شان مشابه است.
بنابراین ما یک سیستم داریم که قالب و ساختارش برای سه معامله گر یکی است، روش ورودها هم یکسان است. حتی بخش خروج از معامله در زیان هم یکسان است و حد زیانها را در یک نقطه تنظیم میکنند، تنها فرق این سه معامله گر در حد سود است (پلن خروج از معامله در سود). طبق جدول حد سودهای هر یک از سه معامله گر نسبتی از حد زیان تعیین شده و با توجه به یک تستی که در تعداد زیادی معامله انجام شد به نتایجی رسیدیم که در جدول آورده شده است.
همانطور که در جدول مشخص است، سه معامله گر در یک قالب سیستمی مشابه، با سیستم ورود یکسان و حتی سیستم خروج در زیان یکسان و صرفا اختلاف در سیستم خروج در سودشان این داده ها برایشان تولید شد.
چنانچه برای محاسبه عملکرد سه معامله گر روی 100 موقعیت معاملاتی اعمال کنیم. در صورتی که ریسک هر معامله ۱٪ فرض شود، خروجی به این شکل خواهد بود.
✓ معامله گر اول R/R را 1 به ۰/۴ در نظر گرفته بود و در ۱۰۰ معامله به بازدهی خالص ۲۳٪ رسید.
✓ معامله گر دوم R/R را 1 به ۱/۲ در نظر گرفته بود و به بازدهی خالص ۴۱٪ رسید.
✓ معامله گر سوم نیز در ۱۰۰ معامله با R/R معادل 1 به 3 به بازدهی خالص ۲۴٪ رسید.
همانطور که ملاحظه می شود از R/R معادل 1 به ۰/۴ وقتی به سمت 1 به ۱/۲ رفتیم بازدهی بیشتر شد اما هنگامی که از R/R معادل 1 به ۱/۲ به سمت 1 به ۳ رفتیم بازدهی کمتر شد. این موضوع نشان میدهد که به احتمال قوی بهینه ترین R/R حول و حوش 1 به ۱/۲ است که مجدد با سعی و خطا و تست کردن اعداد دیگر حول ۱/۲ میتوان R/R بهینه را استخراج کرد. یک استراتژیست، وقتی سیستمی را طراحی میکند در ابتدا با یک فرض اولیه حد سود و زیان را در آن قالب سیستمی تعریف میکند ولی لزوما آن چیزی که در ابتدا تعریف شد، نسبت R/R بهینه نیست.
بنابراین تا اینجا متوجه شدیم هر چه ریوارد بزرگتر از ریسک باشد لزوما بهترین نتیجه را نخواهد داد و برای هر سیستم معاملاتی نیازمند یک ریسک به ریوارد بهینه هستیم. مثالی که زده شد برای یک سیستم معاملاتی واحد بود که بخش قابل توجهی از سیستم سه معامله گر یکسان بود حال میخواهیم یک وجه دیگر که باید در سیستم ها لحاظ شود را مطرح کنیم و آن فدا کردن پارامترهای مؤثر است. فرض کنید یک سیستم اولیه A داریم که پس از شکسته شدن خط روند نزولی اقدام به خرید میکند و بررسی کردیم (فرضی) که R/R بهینه برای این روش 1 به ۱/۵ است. یعنی اگر حد زیان را زیر آخرین کف تعیین کردیم، ۱/۵ برابر فاصله قیمت خرید تا حد زیان را به عنوان حد سود در نظر بگیریم.
با این شرط در نظر بگیرید که در یک دوره یک ساله از ۱۰۰ موقعیت معاملاتی، ۶۵٪ موقعیت ها به سود و ۳۵٪ موقعیت ها با حد زیان بسته شود. (برای سهولت در محاسبه، حد زیان زمانی در نظر گرفته نشده است) بنابراین با نسبت R/R معادل 1 به ۱/۵ سود نهایی ۶۲/۵ خواهد بود. حال شخص برای بالا بردن احتمال موفقیت در معامله یک فیلتر واگرایی نیز به سیستم خود اضافه میکند، یعنی در صورت شکست خط روند و وقوع واگرایی با همان نسبت حد سود و زیان، وارد معامله می شود. همانطور که مشخص است، تنها فرق سیستم در فیلتر واگرایی است. طبق بررسی ها به این نتیجه رسیدیم که سیستم دوم (B) نرخ بردش ۷۵٪ است. در حالی که سیستم اول (A) نرخ بردی معادل ۶۵٪ داشت. مفروضات دو سیستم A و B در یک جدول بدین شکل است:
هر دو سیستم نسبت های R/R یکسان دارند. مدل ورود و حد زیان و حد سودشان نیز یکسان است. اما فرق سیستم دوم با سیستم اول اضافه شدن یک فیلتر است که باعث شد نرخ برد معاملات از ۶۵٪در سیستم اول به ۷۵٪ در سیستم دوم برسد. اما اتفاق مهمی که افتاد این بود که در سیستم اول ۱۰۰ موقعیت معاملاتی در یک بازه زمانی مشخص تولید شد و در همان بازه زمانی سیستم دوم تنها ۶۰ موقعیت معاملاتی تولید کرد و این باعث شد سود خالص معامله گر A معادل ۶۲.۵٪ باشد و این رقم برای معامله گر B معادل ۵۲.۵٪ باشد. باید دقت نمود که نباید صرفاً بالا رفتن نرخ برد را ملاک قرار دهیم و تصور کنیم که اگر سیستم نرخ برد بالاتر داشته باشد سود نهایی نیز بیشتر است.
" گاهی لازم است تمرکز یک سیستم روی R/R باشد که عدد ریوارد بزرگ تری داشته باشیم، گاهی باید تمرکز در نرخ برد باشد و گاهی هم تعداد سیگنالها. ایجاد یک بستر مناسب برای یکپارچه سازی توازن بین این سه گزینه جزو قابلیتهای توانمندسازی سیستم از سوی یک استراتژیست حرفهای میباشد و هنر یک معاملهگر مدیریت این سه گزینه است. "
نسبت سود به زیان یا ریسک به ریوارد در فارکس چیست؟
وقتی صحبت از سرمایهگذاری میشود، امکان ندارد بحث سود و زیان به میان نیاید. ما در این مقاله سوال نسبت سود به زیان یا ریسک به ریوارد در فارکس چیست؟ را پاسخ میدهیم. در تمام بازارهای مالی تعداد افراد زیانده بسیار بیشتر از افراد سودده است. آنچه اهمیت دارد توانایی مدیریت ریسک، و پیشبرد سرمایهگذاری به سمت موفقیت است. در مورد سرمایهگذاری روی ارزهای خارجی، بحث نسبت سود به زیان در فارکس مطرح است. این مفهوم بخشی از فرآیند مدیریت ریسک است که در این مقاله از دلفین وست به بررسی آن پرداختهایم.
نسبت سود به زیان در فارکس بیانگر چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد در فارکس که معادل فارسی آن برابر نسبت سود به ضرر است را مورد بررسی قرار میدهیم در ابتدا باید با دو مفهم آشنا شویم، یکی ریوارد، و دیگری ریسک.
ریوارد به سودی که در هر معامله عاید سرمایهگذار میشود، گفته میشود.
ریسک به زیانی که برای هر معامله درنظر گرفته میشود، اطلاق میشود.
هر سرمایهگذار باید بداند، نسبت سود به زیانی که در معاملات متحمل میشود، چقدر است. در شرایط حداکثری، این نسبت باید 2 به 1 باشد، یعنی سود دو برابر زیان رخدهد. چنانچه این نسبت بیشتر شود، ضرر خود را نشان میدهد. وقوع ضرر به عوامل مختلفی بستگی دارد، که مهمترین آن عدم انتخاب حدضرر مناسب از طرف سرمایهگذار است. درواقع وقتی سرمایهگذاران، برای رسیدن به شرایط بهتر، بیش از حد معقول منتظر میمانند، معمولاً ضرر رخ میدهد.
بنابراین برای داشتن یک معامله خوب، دوعامل باید برقرار باشد.
- استراتژی ترید یا معامله مناسب باشد.
- نسبت سود به زیان حداقل 2 به 1 باشد.
سرمایهگذاران از نسبت سود به زیان در فارکس، برای محاسبه ریسکی که ممکن است در مامله متحمل شوند، استفاده میکنند. توجه کنید که، اگر بهترین سهم را نیز در بازار داشتهباشید، با نگهداری طولانی مدت آن ممکن است ضرر کنید، مگر اینکه نسبت ریسک به ریوارد همیشه کمتر از یکدوم باشد.
فرمول نسبت سود به زیان در فارکس
در تعریف علمی چنین گفته میشود، نسبت ریسک به ریوارد، پاداش احتمالی است که سرمایهگذار میتواند به ازای هر دلاری که برای سرمایهگذاری ریسک میکند، بهدست آورد. بسیاری از سرمایهگذاران از نسبت سود به زیان در فارکس، برای مقایسه بازده با ریسکی که متحمل میشوند، استفاده میکنند.
برای آنکه بتوانیم نسبت سود به زیان در فارکس را محاسبه کنیم، باید گامهای زیر را طی نماییم.
- محاسبه زیان: برای استخراج میزان زیان، باید ابتدا حدضرر مناسب را انتخاب کنیم. سپس با تفریق حدضرر از قیمت کنونی هر سهام، میزان زیان مشخص خواهد شد.
- محاسبه سود: برای محاسبه میزان سود، باید ابتدا حدسود خود را محاسبهکنیم، سپس با تفریق قیمت هر سهام از آن، میزان سود استخراج میشود.
- محاسبه مقدار سود به زیان: پس از بهدستآوردن ریسک و ریوارد، کافی است ریسک را به ریوارد تقسیم کنیم، تا این نسبت بهدستآید. توجه کنید که در اصطلاح انگلیسی از ریسک به ریوارد استفاده میکنیم، که درواقع از تقسیم زیان به سود بهدست میآید. اما در اصطلاح رایج زبان فارسی از عبارت سود به زیان استفاده نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود میشود که معکوس حالت قبل است.
آنچه درمورد محاسبه نسبت سود به زیان گفتیم، در بحث سرمایهگذاری با نام حمایت و مقاومت نیز شناخته میشود برای کسب اطلاعات دقیق در این رابطه، میتوانید به مقاله حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال مراجعه کنید.
مثالهایی در خصوص نسبت ریسک به ریوارد
فرض کنید شما در قیمت 25/5 دلار وارد بازار شدهاید و حدضرر خود را 25 دلار و حد سود خود را 26/5 دلار درنظر گرفتهاید. با این اعداد، نسبت ریسک به ریوارد به صورت زیر خواهد بود.
گفتیم نسبت سود به زیان ، اگر حداقل 2 به 1 باشد مناسب است. بنابراین در معاملهای با این شرایط قیمتی و حدود ضرر و سود، احتمال سوددهی وجود دارد. محاسبه ریسک به ریوارد به تنهایی کاری از پیش نمیبرد. آنچه اهمیت دارد، استفاده از آن برای محاسبه درصد سود با توجه به فاکتورهای دیگر بازار فارکس است. برای درک این موضوع باید ابتدا نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود دو مفهوم لات و پیپ را درک کنیم.
پیپ در فارکس
پیپ معیار اندازهگیری قیمت جفتارزها در فارکس است. همانطور که در جداول قیمتی دیدهاید، قیمتها در فارکس برای هر جفت ارز بیان میشوند و تا چند رقم اعشار ادامهدارند. پیپ به چهارمین رقم بعد از اعشار گفته میشود. اگر در جفت ارزها، ین ژاپن یکی از طرفین باشد، پیپ دومین رقم بعد از میمیز خواهد بود.
لات در فارکس
حجم و مقدار معامله در فارکس لات نام دارد. میزان لاتی که سرمایهگذاران انتخاب میکنند، با ریسک معاملات ارتباط مستقیم دارد. در بازار فارکس، سه لات استاندارد داریم.
میکرولات: 1000 واحد است و با حجم 0/01 شناختهمیشود. قیمت هر پیپ در میکرولات برابر 10 سنت است.
مینیلات: 10000 واحد است و با حجم 0/1 شناختهمیشود. قیمت هر پیپ در مینیلات برابر 1 دلار است.
لات استاندارد: 100000 واحد است و با حجم 1 شناختهمیشود. قیمت هر پیپ در لات استاندارد برابر 10 دلار است.
سرمایهگذاران میتوانند بر اساس بودجه خود، بر مبنای یکی از لاتها وارد وعامله شوند. طبیعی است که هرچه لات بزرگتر باشد، میزان سود و زین نیز بیشتر خواهدبود.
مثالهایی از سود و زیان در فارکس
تصور کنید یک سرمایهگذار با 1000 دلار بودجه خود، وارد معامله با حجم 0/1 یا میکرولات شدهاست. چنانچه برای یک ماه، روزی یک پوزیشن در دسترس باشد، و این فرد از 22 روز معاملاتی ماهانه، 20 روز را معامله کند، میخواهیم باتوجه به فاکتورهای معامله، سوددهی یا ضرر آن را محاسبه کنیم.
فرض میکنیم این شخص استرتژی معاملاتی با پیشبینی 80 درصد سودده، 20 درصد زیانده را انتخاب کردهباشد. اگر نسبت ریسک به ریوارد، 0/5 باشد، نتیجه معامله به قرار زیر خواهد بود.
بر اساس ریسک به ریوارد 0/5، سرمایهگذار یا 40 پیپ سود یا 20 پیپ ضرر خواهد کرد.
بر اساس درصدهای 80 و 20 که برای سود و زیان متصور شدیم، از 20 پوزیشن ماهانه، 16 عدد (معادل 80 درصد) سودده و 4 عدد(معادل 20 درصد) زیانده خواهند بود.
با این حساب به مقدار، 16*40=640$ سود رخخواهد داد.
به مقدار 4*20=80$، ضرر خواهیم داشت.
درنهایت به مقدار 80-640=560$ ، سرمایهگذار سود خواهد کرد.
بنابر محاسبات فوق، معاملهای با این شرایط 56 درصد بودجه اولیه یعنی 1000 دلار سودده است.
بنابراین محاسبه ریسک به ریوارد باید در کنار عوامل و فاکتورهای دیگر به کار نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود گرفتهشود تا سرمایهگذار بتواند به کمک آن تحلیل درستی از بازار و وضعیت خود داشتهباشد.
در همان مثال بالا با استراتژی ثابت، تصور کنید اینبار سود به زیان 3 به 1 است. بنابراین، پیپ سود و ضرر به ترتیب، 60 و 20 خواهند بود. در چنین شرایطی با انجام محاسبات خواهید دید که سود نهایی 880 دلار و درصد سود معامله بر اساس بودجه 1000 دلاری 88 درصد خواهد بود.
حال تصور کنید، استراتژی معامله امکان بهرهمندی از 50 درصد، احتمال سود را فراهم میکند. با فرض این-که سایر شرایط با مثال اول یکسان است، در نهایت 200 دلار سود عاید سرمایهگذار میشود و درصدی برابر 20، میزان سود معامله خواهد بود.
سخن پایانی
آنچه در استفاده از نسبت سود به زیان اهمیت دارد، کافی نبودن آن به تنهایی است. به عنوان سرمایهگذار باید بدانید که این نسبت تا چه اندازه در تصمیمگیریهای بعدی شما اهمیت دارد. اما آنچه نباید فراموش کنید این است که مجموعهای از معادلات در کنارهم باعت موفقیت و سودآوری خواهند شد. بنابراین گذراندن دوره آموزش سرمایهگذاری در فارکس، برای درک بهتر مفاهیم اینچنینی و بالابردن توانایی مدیریت ریسک بسیار کارگشا است.
آموزش بازار فارکس در ایران
مجموعه دلفین وست یکی از بزرگترین مرجعهای آموزش سرمایه گذاری است که تحت قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت مینماید. مطلب فوق صرفاً به منظور آشنایی بیشتر مخاطبان با این بازار مالی است و مسئولیت استفاده از محتویات این مقاله، کاملاً بر عهده خود خوانندگان است.
نحوه محاسبه ریسک به ریوارد چیست؟
ریسک به ریوارد همان نسبت سود به ضرر است است که در بسیاری از بازارهای مالی و حتی زندگی روزمره هم بارها با آن مواجه میشویم. حتما برای شما هم پیش آمده است که در زندگی مجبور شوید و یا به دلخواه خودتان وارد یک ریسک و معامله شوید اما باید پیش از آن با نحوه محاسبه ریسک به نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود ریوارد آشنا باشید.
هر معاملهای دارای ریسکهایی است که باید قبل از ورود آنها را قبول کنیم تا در صورت متحمل شدن ضرر، دچار آسیبهای شدید نشویم. در بازارهای مالی قطعاً سود و ضرر با هم هستند. زمانی که وارد این بازارها میشوید و سرمایهگذاری خود را آغاز میکنید، از همان ابتدا باید به سود و زیان آن معامله فکر کنید.
همانطور که میدانید شما باید بتوانید نسبت سود به ضرر آن معامله را ارزیابی کنید. در هر نوع بازاری بررسی ریسک ها و سود های معامله میتواند متفاوت باشد. قطعاً شما با آگاهی و تخصص در مورد نحوه رفتار در بازارهای مالی میتوانید ریسک معامله خود را کاهش دهید و به سود بیشتری دست یابید. در واقع شما با محاسبه نسبت ریسک به ریوارد میتوانید خطر آن معامله را کاهش دهید و سرمایه خود را چندین برابر کنید. به طور کلی شما باید در هر نوع معامله حد سود و حد ضرر خود را مشخص کنید. در ادامه این مقاله سعی داریم به بررسی نحوه محاسبه ریسک به ریوارد بپردازیم. با ما همراه باشید تا اطلاعات کامل و جامعی در این رابطه به دست آورید.
منظور از حد سود و حد ضرر در معاملات چیست؟
قبل از اینکه شما وارد هر نوع بازار مالی شوید بهتر است آشنایت کلی با آن بازار داشته باشید و بدین صورت رفتار بازار را ارزیابی کنید. موضوعی که در بسیاری از بازارهای مالی با یکدیگر مشترک است مبحث مشخص کردن حد سود و حد ضرر است. زمانی که شما در بازارهایی مانند بازار بورس و ارز دیجیتال یک سهم را بعد از تحقیقات کامل و بررسیهای تکنیکالی، برای خرید انتخاب میکنید، باید حد سود و حد ضرر را در آن سهم مشخص کنید. تصور کنید شما یک سهم بانکی را در بازار بورس برای خرید و سرمایه گذاری بعد از بررسی های مربوطه انتخاب کردهاید.
برای مثال اگر قیمت آن سهم به ازای هر یک عدد، ۵۰۰ تومان باشد، شما باید برای خود مشخص کنید که اگر قیمت سهم X، به ۴۰۰ تومان برسد، از آن سهم خارج شوید تا محتمل ضرر بیشتری نشوید و به سراغ سهم دیگری بروید تا بتوانید این میزان از ضرر خود را جبران کنید.
این مثالی که برای شما توضیح دادهایم به معنی رعایت کردن حد ضرر است. حال می خواهیم بدانیم که حد سود به چه معنی است؟ باز هم باید برای خود مشخص کنید که اگر قیمت سهم بانکی X، به ۹۰۰ تومان برسد به این میزان از سود خود راضی باشید و از آن سهم خارج شوید و دیگر ریسک بیشتری در معامله خود انجام ندهید.
این موضوع هم بحث رعایت کردم حد سود را نشان میدهد. بسیاری از تحلیلگران و بزرگان بازار سرمایه معتقد هستند افرادی که پایبندی کامل به سود و حد ضرر در معاملات خود دارند، بسیار موفق تر عمل میکنند. توجه داشته باشید که به زبان سادهتر، حد سود همان بالاترین مقدار سود احتمالی است که شما در آن معامله انتظار دارید. حد ضرر هم همان قیمتی است که شما قبل از انجام معامله برای خود مشخص کردهاید که اگر پول و سرمایه شما تا این حد افت کند، از آن سهم خارج شوید. در ادامه این مقاله سعی داریم به بررسی نحوه محاسبه ریسک به ریوارد بپردازیم.
چگونگی محاسبه ریسک به ریوارد
برای اینکه بتوانیم نسبت ریسک به ریوارد را محاسبه کنیم ابتدا باید بتوانیم به طور جداگانه ریسک به ریوارد را طبق فرمولی به دست آوریم. در ادامه این مقاله فرمول این محاسبات را برای شما آموزش میدهیم.
با توجه به فرمول هایی که در این قسمت برای شما ما قرار دادهایم، می توانید ریسک به ریوارد را به صورت جداگانه حساب کنید. در مرحله بعدی پس از تعیین ریسک و ریوارد باید ریسک را بر ریوارد تقسیم کنید تا نسبت آن به طور دقیق مشخص شود. توجه داشته باشید هرچه این نسبت کمتر از ۵۰ درصد باشد، آن سهم برای خرید و شروع معامله گزینه خوبی است.
تصور کنید قیمت یک سهم معادل با ۲۶۵۴ ریال است. حال شما تارگت و یا همان حد سود را ۲۸۹۰ ریال و حد ضرر را ۲۵۵۰ در نظر گرفتهاید. بنابراین تصمیم گیری برای خرید و یا عدم خرید سهم باید بر اساس تعیین نسبت ریسک و ریوارد انجام شود. در این حالت با توجه به فرمولی که در قسمت بالا برای شما توضیح داده ایم به طور جداگانه ریسک و ریوارد را به دست آورید.
به طور کلی انجام محاسبه ریسک به ریوارد زمان زیادی از شما نمی گیرد و شما می توانید در عرض ۵ دقیقه زمان، این نسبت را به دست آورید تا بتوانید برای خرید و یا عدم خرید آن سهم تصمیم گیری کنید. در بازار های مالی محاسبه نسبت ریسک به ریوارد همراه با تحلیل های مانند تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی و یا همان فاندامنتال می توانند کمک شایانی به شما کنند. در نتیجه شما با تخصص و مهارت خود قیمت یک سهم را بر اساس منطق و علم ارزیابی کردهاید، پس احتمال ضرر و زیان شما نسبت به فردی که کاملاً با شانس و احتمالات پیش میرود، خیلی کمتر است. در ادامه این مقاله سعی داریم اطلاعاتی در مورد اهمیت آموزش مهارت های تحلیلی در این بازارها را برای شما توضیح دهیم تا با دید بهتری وارد شوید.
اهمیت آموزش مهارتهای تحلیلی در بازارهای مالی
همانطور که گفته ایم، برای موفقیت در بازارهای مالی و به دست آوردن سودهای هنگفت، حتماً باید آموزشهای مربوطه در زمینه تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی، بررسی نسبت ریسک به ریوارد، آموزش تابلو خوانی و … را فرابگیرید. در غیر این صورت احتمال ضرر و اشتباه در تصمیمگیری برای شما خیلی بیشتر میشود؛ زیرا هیچ گونه آگاهی و علمی در این زمینه ندارید. ممکن است برای دوستان و آشنایان شما پیش آمده باشد که بدون هیچ گونه مهارت و تخصصی توانسته باشند سودهای خوبی از بازارهای مالی به دست آورده باشند.
باید بدانید که این سودها به صورت مستمر نیستند و تنها بر اساس احتمالات نصیب این افراد شده اند. قطعاً با ادامه فعالیت آنها در بازارهای مالی خیلی سریع دچار ضررهای احتمالی سنگین می شوند. اگر شما هم قصد یادگیری و آموزش در زمینه بازارهای مالی را دارید می توانید از مشاوران و متخصصانی که سابقه کاری بالایی در این حرفه دارند کمک بگیرید و شروع به یادگیری کنید. در ابتدا میتوانید با سرمایههای بسیار پایین فعالیت خود را در بازارهای مالی مانند بورس، ارز دیجیتال و فارکس شروع کنید و سپس با علم و آگاهی بیشتر سرمایه خود را تا چندین برابر افزایش دهید.
بررسی کارنامه سهم در سایت کدال
بسیاری از از تحلیلگران تکنیکالی که در بازار های مالی فعالیت دارند، معتقدند که نسبت ریسک به ریوارد از مهمترین و اصولیترین نکات در معاملهگری است که در بازارهای مالی وجود دارد. توجه داشته باشید که در این نوع بازارها همه چیز بر مبنای احتمال پیش میرود. پس باید قبول کنیم که مشخص کردن مقدار سود و یا مقدار ضرر قبل از معامله کار به حساب میآید.
توجه داشته باشید که بازارهای مالی، محل تحلیل است و نباید آنها را با قمار اشتباه بگیرید. در واقع شما باید با تحلیلهای درست و منطقی احتمال پیروزی خود را بالا ببرید و در این حین احتمال شکست هم پایین بیاید. یکی از مواردی که باید کماکان به آن توجه داشته باشید، نگرش و کارنامه ارزیابی سهام است. در سایتهای مختلفی مانند سایت کدال میتوانید تمامی جزئیات و مشخصات تک تک سهمها را مشاهده کنید. این سایت برای تمامی کاربران قابل دسترس است و همه شما میتوانید از آن استفاده کنید.
حتما برای شما هم سوال است که این ارزیابیها و بررسی جزئیات رفتار یک سهم در گذشته تا امروز چه کمکی میکند؟ اگر شما با تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی و دیگر تحلیلها آشنایی کافی داشته باشید، این اطلاعات برای شما مانند طلا است. در نتیجه میتوان این پیشبینی صحیح از روند آن سهم داشته باشید تا در نهایت به سود دست یابید.
نسبت ریسک به ریوارد در بازار بورس
توجه داشته باشید که نسبت ریسک به ریوارد در بازارهای مالی معنا و مفهوم یکسانی دارد. در واقع اینگونه نیست که نسبت ریسک به ریوارد در بازار بورس با بازار ارز دیجیتال و فارکس و … متفاوت باشد. حتی محاسبه نسبت ریسک به ریوارد هم در تمامی بازارهایی که برای شما نام بردهایم به یک صورت انجام میشود. در بازار بورس هم باید ریسک بر ریوارد سهم به طور جداگانه مورد بررسی قرار بگیرد و اعداد به دست آمده از ریسک بر ریوارد تقسیم شوند تا این نسبت به دست بیاید. حتما شما هم با قانون ۸ درصدی در بازار بورس آشنا هستید؛ در واقع برای تعیین حد ضرر این قانون به وجود آمده است.
قانون ۸ درصدی بازار بورس
قانون ۸ درصدی همان قانونی است که از آن برای تعیین حد ضرر استفاده می کنند تا افراد دچار ضرر های هنگفت نشوند بسیاری از تریدرها معتقد هستند که معمولاً سهامی که بر اساس تحلیل بنیادی و تکنیکال و تجزیه و تحلیل صحیح انتخاب شده باشد خیلی بعید است که با کاهش ۸ درصدی نسبت به قیمت خرید مواجه شود. البته باید بدانید که این موضوع احتمال صفر درصدی ندارد اما احتمال آن بسیار کم است.
با توجه به قانون ۸ درصدی هرگاه متوجه شدید که سهام شما بیشتر از ۸ درصد قیمت خرید افت کرده است است باید خیلی سریع از آن سهم خارج شویم و بدانید که اشتباهی در استراتژی شما وجود داشته است. در ادامه این مقاله میخواهیم بدانیم که چه میزان ریسک به ریوارد را میتوانیم در معاملات داشته باشیم؟ با ما همراه باشید تا اطلاعات بیشتری در ارتباط با نسبت ریسک به ریوارد به دست آورید.
آگاهی از میزان نسبت ریسک به ریوارد
همانطور که گفته شد تعیین میزان ریسک به ریوارد در معاملات بسیار اهمیت دارد و شما قبل از خرید سهام و یا هر نوع دارایی باید توجه ویژهای به این موضوع داشته باشید. در نتیجه تمامی سرمایهگذاران برای پیش بینی آینده سهم حتماً باید نسبت زیان به سود و یا همان ریسک به ریوارد در معاملات را به کار ببرند. البته باید بدانید که میزان ریسک پذیری شما یک عامل بسیار مهم و اساسی در کنار نسبت ریسک به ریوارد است.
برای مثال تصور کنید که شما فرد ریسکپذیر در معامله هستید و در معاملات خود تمامی آموزشها و تحلیلهای تکنیکال و بنیادی و تابلوخوانی و … را در نظر میگیرید، در این بین به چند سهم برخورد می کنید که از نظر شما موقعیت مناسبی برای خرید دارند، اما شما در این حین تنها میتوانید یک سهم را برای خرید انتخاب کنید. در این صورت با توجه به میزان ریسکپذیری شما، نسبت سود به زیان میتواند عاملی برای انتخاب سودآور و مناسب باشد تا در نهایت سهم مورد نظر خود را به این شیوه انتخاب کنید.
ریسک به ریوارد تنها عامل برای انجام معاملات نیست!
در واقع باید بدانید که نسبت ریسک به ریوارد و یا همان سود به زیان تنها یک عدد است که این عدد بر اساس آیتمها و پارامترهای کاملاً احتمالی تعیین میشود در نتیجه باید بگوییم که کاربرد نسبت ریسک به ریوارد بیشتر برای اولویتبندی کردن آیتمهای خرید است.
این موضوع نشان میدهد که اگر شما برای خرید سهم مورد نظر خود بین دو و یا چند سهم مردد هستید با کمک این شاخص میتوانید بهترین و مناسب ترین سهم را برای معامله انتخاب کنید. بدین منظور آن سهمی که نسبت ریسک به ریوارد کمتری دارد، گزینه مناسبتری برای خرید است. محاسبه نسبت ریسک به ریوارد می تواند یک عامل کمکی در سرمایهگذاری برای شما باشد که راه را برای شما هموارتر میکند و خیلی آسانتر می توانید به اهداف خود برسید.
بهترین استراتژیها در بازارهای مالی
استراتژی همان راه و روش رسیدن به اهداف در هر نوع تصمیمی است. زمانی که شما در بازارهای مالی از تحلیل تکنیکال و بنیادی حتی نسبت ریسک به ریوارد استفاده میکنید در واقع نشان میدهید که استراتژی شما به چه شیوهای پیش برود تا سریعتر و آسانتر به اهداف خود برسید.
تریدرها سعی دارند با کمک این نوع استراتژی ها احتمال خطر را در معاملات خود را کاهش دهند. اگر شما هم می خواهید مانند حرفه ای ها عمل کنید و سرمایه خود را حفظ کنید، حتماً از این استراتژی های صحیح و مناسب در بازارهای مالی استفاده کنید. توجه داشته باشید که این استراتژیها ریسک معامله را برای شما کاهش میدهند. در واقع شما با انجام این کارها نوعی مدیریت ریسک انجام می دهید و از ضرر و زیان های احتمالی به حد زیادی پیشگیری خواهید کرد.
تسلط کافی بر احساسات در معاملات
در توضیحات بالا بیان کردهایم که با رعایت نکانی می توان ریسک انجام معامله را کاهش داد. اگر شما یک برنامه مدیریت ریسک قوی داشته باشید خیلی کمتر متحمل ضررهای احتمالی خواهید شد. حتما شما هم شنیدهاید یا تجربه کردهاید که هیجانات و حتی وسوسهها در بازارهای مالی باعث میشوند تا انتخابهای بدی داشته باشیم و متحمل ضررهای سنگین شویم. با ما همراه باشید تا بتوانید احساسات خود را راحتتر کنترل کنید.
کنترل احساس در زمان خرید و فروش
هر فردی میتواند با پیشگیری از این هیجانات نابهجا و کنترل احساسات خود بدون هیچگونه هزینه زیادی سود بیشتری به دست آورد. در ادامه سعی داریم به بررسی مدیریت ریسک در بازارهای مالی بپردازیم. در ابتدا باید بدانید که هیجانات بیپایه و اساس تنها شما را به زیان بیشتر سوق میدهند. افرادی که در این بازارهای مالی مبندی هستند، قطعاً با این هیجانات روبهرو شدهاند. در واقع تجربه این موارد باعث میشود تا به مرور زمان راحتتر بتوانید احساسات خود را کنترل کنید. استراتژیهای خود را را برای رسیدن به اهداف یادداشت نمایید تا به خود نشان دهید که هدف شما چه چیزی است. قطعاً با یادآوری این موضوع میتوانید احساسات خود را بیشتر کنترل کنید.
شروع هر کاری نیاز به آموزش و تجربه دارد و شما برای کسب درآمد بیشتر نیاز به به آموزش حرفهای خواهید داشت. در نتیجه بهترین کار و سریعترین مسیر آشنایی و آموزش با نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود بازارهای مالی است. افراد زیادی وجود دارند که سالها در این بازارها فعالیت دارند و علاوه بر علمی که دارند، تجربهی خوبی هم به دست آوردهاند.
در واقع شما هم میتوانید از مشاورانی که در این بازارها فعالیت دارند مشورت بگیرید و از ابتدا آموزش را شروع کنید. به مرور زمان با علم و تجربه خود سود خوبی به دست آورید. آموزش تحلیلهایی مانند تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی، تابلوخوانی و محاسبه ریسک به ریوارد می توانند کمک شایانی در انجام معاملات به شما کنند.
ریسک به ریوارد
ریسک به این معنا است که تفاوت بین قیمت سهام و حد ضرر و ریوارد یعنی تفاوت بین قیمت سهم و حد سود آن است.
مسئلهای که به آن نسبت ریسک (Risk) به ریوارد (Reward) میگویند فرمول سادهای دارد:
- ریسک: تفاوت قیمت سهم و حد ضرر
- ریوارد: تفاوت قیمت سهم و حد سود
به عبارتی اگر میزان ریسک را تقسیم بر ریوارد کنیم و ضربدر ۱۰۰ کنیم نسبت R/R به دست میآید که هر وقت کمتر از ۵۰% بود سهم برای خرید مناسب است.
- اگر سود انتظاری شما (که بر اساس یک تحلیل منطقی تکنیکالی یا بنیادی باشد) حداقل دو برابر زیان احتمالی ( حد ضرر به دست آمده به روش تکنیکالی) باشد، آن وقت خرید یک سهم مانعی ندارد در غیر این صورت خرید معمولا اشتباه است.
خرید سهام بدون در نظر گرفتن نسبت ریسک به ریوارد (که با کمی تجربه و شناخت نقاط حمایتی و مقاومتی به صورت ذهنی مشخص است) شاید یکی دوبار موفقیت آمیز باشد ولی هیچگاه موفقیت پیوسته و مداومی برای شما نخواهد داشت و به مرور زمان خواهید دید که سرمایه شما از سرمایه اولیه کمتر شده است.
بنابراین از خریدهای هیجانی در مقاومتها و صفهای خرید و بدون در نظر گرفتن ریسک به ریوارد، پرهیز کنید همچنین باید گفت ریسک به ریوارد ملاک صد در صد ورود به یک معامله نیست.
ریسک به ریوارد تنها یک عدد است که خود بر اساس پارامترهای احتمالی بنا نهاده شده در اصل میتوان گفت کاربرد نسبت ریسک به ریوارد برای اولویتبندی کردن پوزیشنهای خرید به حساب میآید.
مفهوم ریسک و ریوارد چیست؟
مفهوم ریسک و پاداش تنها به بازارهای مالی اختصاص ندارد. برای درک بهتر مفهوم نسبت ریسک به ریوارد مثالی خارج از بازارهای مالی را بیان میکنیم. یک باغ وحش که در آن انواع حیوانات وحشی نگهداری میشود را در نظر بگیرید. قطعا ورود به قفس حیوانات برای مردم و بازدیدکننده ممنوع است و این کار تخلف به حساب میآید. در این زمان اگر شخصی پیشنهاد 1بیت کوین در ازای ورود به قفس پرندگان و غذا دادن به آنها را به شما بدهد، ریسک این کار برای شما چیست؟
به دلیل آنکه ورود افراد به قفس حیوانات ممنوع است، با انجام اینکار، طبق قوانین با شما برخورد خواهد شد؛ این تنها ریسک انجام این کار است و پاداش آن یک بیت کوین خواهد بود. دراین حال فرض کنید فرد دیگری به شما پیشنهاد میدهد که اگر وارد قفس شیرها شوید و به آنها غذا بدهید، ۲ بیت کوین به شما خواهد داد. اکنون ریسک اینکار را برای شما چه خواهد بود؟ علاوه بر برخورد قانونی با شما، خطر وجود شیر نیز شما را تهدید میکند. غذا دادن به پرندگان خطر جانی برای شما ندارد اما در صورت ورود به قفس شیرها، ممکن است جان خود را از دست بدهید.
پس برای ورود به قفس شیرها شما با دو ریسک مواجه هستید که ممکن است آسیب جدی به شما وارد شود. اما پاداش آن بیشتر از حالت اول است؛ شما با ورود به قفس شیرها ۱ بیت کوین بیشتر بدست خواهید آورد. کدام یک از دو حالت بالا انتخاب بهتری میتواند باشد؟ هرچند در هر دو حالت احتمال برخورد قانونی با شما وجود دارد، اما انجام کدام یک، تصمیم عاقلانهتری خواهد بود؟ پاداش حالت اول ۱ بیت کوین بوده و ریسک آن برخورد قانونی باغ وحش با شماست. اما پاداش حالت دوم، ۲ بیت کوین بوده و ریسک آن علاوه بر برخورد قانونی، از دست دادن جانتان نیز خواهد بود. انتخاب حالت اول تصمیم عاقلانهتری است زیرا ریسک کمتری نسبت به حالت دوم دارد، با اینکه پاداش کمتری بدست میآورید. شما با این ارزیابی نسبت ریسک به ریوارد میان این دو حالت را برسی کردید.
چرا باید نسبت Risk / Reward معاملات خود را محاسبه کنید؟
اصولا معاملهگران نسبت ریسک به ریوارد را به نسبت R/R (نسبت آر به آر) میخوانند. در واقع این نسبت معرف این است که در ازای از دست دادن 1 دلار از سرمایه خود، خواهان به دست آوردن چه مقدار سود هستید. محاسبه این نسبت بسیار ساده است. حد سود در واقع بالاترین مقدار سود احتمالی است که در یک معامله انتظار کسب آنرا دارید. حد ضرر، قیمتی است که اگر ارز دیجیتالی یا سهامی که خریداری کردید به آن قیمت برسد از آن خارج خواهید شد. برای محاسبه این نسبت، حد ضرر معامله خود را به حد سود تقسیم کنید؛ نتیجه این تقسیم، نسبت ریسک به ریوارد سرمایهگذاری شما خواهد بود. با ذکر یک مثال این موضوع را ادامه میدهیم.
به طور مثال فرض کنید قصد خرید یک ارز دیجیتال را دارید؛ اصولا باید برای هر معاملهای، قیمت ورود، قیمت حد سود و قیمت حد ضرر را پیش از خرید آن تعیین کنید و معاملهگران حرفهای تحت هیچ شرایطی این حدود را تغییر نخواهند داد. قیمت ورود، قیمتی است که قصد خرید دارایی را دارید. حد سود، بالاترین میزان سودی است که از معامله روی یک دارایی دیجیتال انتظار دارید. اما زمانی که بازار در جهت حرکت نکند و معامله وارد ضرر شود نقطهای برای حد ضرر در نظر گرفته که از بازار خارج خواهید شد. تقسیم قیمت حدضرر به قیمت حد سود و عدد به دست آمده را نسبت ریسک به ریوارد میگویند. هرچه نسبت Risk / Reward عدد کوچکتری باشد، به این معنی است که شما سود بالاتری را به نسبت زیان احتمالی انتظار دارید.
نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود
با فرض اینکه معامله گری قصد خرید بیت کوین را با دید سرمایهگذاری بلند مدت داشته باشد، بر اساس تحلیل حد سود را از نقطه ورود، ۱۵ درصد در نظر میگیرد. اما اگر تحلیل او نادرست باشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در نتیجه باید برای این تحلیل خود حدضرر تعیین کند؛ بر اساس تحلیل، حد ضرر خود را ۵ درصد در نظر میگیرد. این اعداد بر اساس تحلیل تکنیکال و استفاده از ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال مشخص میشود. برای محاسبه نسبت ریسک به ریوارد به این دو قیمت احتیاج داریم.
حد سود این خرید ۱۵ درصد و حد ضرر آن ۵ درصد تعیین شده است, نسبت Risk / Reward این معامله چند است؟
۰. ۳۳= ۵/۱۵. نسبت ریسک به ریوارد را به صورت اختصار ۱: ۳ نشان میدهند. این نسبت نشان میدهد که به ازای هر یک واحد ریسک، ۳ واحد سود انتظار داریم. به عبارت دیگر، در ازای از دست دادن هر ۱ دلار، انتظار کسب ۳ دلار را داریم. بنابراین اگر با ۱۰۰ دلار وارد این معامله شویم، سود احتمالی ما ۱۵ درصد و ضرر احتمالی ۵ درصد خواهد بود.
برای کاهش نسبت، باید حد ضرر را به قیمت ورود به معامله نزدیکتر کنیم. این اعداد را نمیتوان به دل خواه انتخاب کرد؛ بلکه این اعداد برگرفته از تحلیل تکنیکال است. در صورتی که یک معامله، نسبت ریسک به ریوارد بالایی دارد، بهتر است آن معامله انجام نشود و به دنبال فرصت بهتری برای سرمایه گذاری باشیم.
نسبت ریوارد به ریسک
دراین روش از معکوس نسبت ریسک به ریوارد یعنی نسبت ریوارد به ریسک استفاده میشود. نسبت ریوارد به ریسک مفهوم جدیدی نیست و فقط نمایش دیگری از همان مفهوم ریسک به ریوارد است. نسبت ریوار به ریسک در مقایسه با نسبت ریسک به ریوارد بهتر درک میشود و به همین دلیل بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد. محاسبه آن دقیقا برعکس نسبت ریسک به ریوارد است. در مثال بالا، نسبت ریوارد به ریسک از تقسیم ۱۵ بر ۵ بدست میآید. در نتیجه این نسبت برابر ۳ خواهد بود. در این صورت، هر چه این نسبت بالاتر باشد، شرایط بهتری برای سرمایه فراهم خواهد شد.
نسبت ریوارد به ریسک
فرمول ریسک به ریوارد
روش اول
یک فرمول ریسک به ریوارد به این صورت است که:
حد ضرر – قیمت سهم = ریسک
قیمت سهم – حد سود = ریوارد
سپس مقدار ریسک را بر ریوارد تقسیم کنید و هرچه نسبت محاسبه شده کمتر از 50 درصد باشد، برای خرید مناسبتر است.
قیمت سهم افق 61,270 ریال میباشد.
حد ضرر: 58,600 و مقاومت 63,100 ریال. هدف اول را 70,000 ریال محاسبه میکنید. تعیین ریسک به ریوارد به این صورت است:
2670=58600– 61270= ریسک
1830= 61270 -63100= ریوارد
ریسک / ریوارد= 1. 45 که بالا میباشد. این عدد از 100 بیشتر است و به همین خاطر، ریسک خریدش بالا است.
اگر سهمی را در 10,000 ریال خریداری کرده باشید و برای آن حد ضرر 7,500 ریال و حد سود 20,000 ریال قرار دهید، ریسک این معامله بهازای هر سهم 2,500 ریال و پتانسیل سود آن 10,000 ریال است.
سپس به مقایسه ریسک با سود میپردازید تا نسبت ریسک به ریوارد به دست آید:
25= 10000 /2500 = پاداش/ریسک
بنابراین ریسک به ریوارد این معامله یک به چهار میباشد.
البته بهترین ریسک به ریوارد یک به سه تعیین شده است به این معنا که یعنی تحمل یک واحد ریسک در مقابل سه واحد سود وجود دارد.
معامله خرید EUR/USD را در نقطه 1. 1225 وارد میشویم. حد ضرر ما در نقطه 1. 1200 و حد سود ما در نقطه 1. 1275 قرار دارد.
حد ضرر به پیپ = 25 پیپ
حد سود به پیپ = 50 پیپ
ریسک به ریوارد = 1: 50/25 = 1: 2
همانطور که میبینید نسبت ریسک به ریوارد ما برابر شد با 1 به 2. پرواضح است که برای نسبت سود به زیان یا ریوارد به ریسک جای این دو عدد عوض میشود.
روش دوم
در ابتدا باید مقدار سرمایه خود را تعیین کنید (متغیر S)، سپس درصد ضرر خود را مشخص کنید (متغیر N).
نقطه ورود معاملات خود را باید مشخص کنید که معمولاً معاملهگران برای تعیین نقطه ورود از تکنیک Triger (تریگر) استفاده میکنند.
استفاده از تریگر زمانی کاربرد دارد که شما محدوده مناسب برای ورود را تشخیص دادهاید اما قیمت دقیق برای ورود را نمیدانید، در این زمان استفاده از تریگر مناسب است.
استفاده از اندیکاتورهایی مانند میانگین متحرک، RSI، MACD و … برای تشخیص نقطه ورود مناسب است. مثلاً زمانی که خط روند با یک کندل صعودی یا نزولی قدرتمند قطع شود میتواند سیگنالی برای خرید باشد.
بعد از خریداری سهم برای خود حد سود (profit target) برای خروج و حد ضرر فروش تعیین کنید. فاصله بین قیمت خرید و هدف قیمتی فروش را a در نظر بگیرید. مشخص کردن حد ضرر به کمک متغیر N انجام میشود.
معمولاً تعیین حد ضرر به این صورت است که کندل، حد موردنظر شما را رد کند و در نقطه پایینتر بسته شود و کندل بعدی نیز پایین کندل ایجاد شده قرار گیرد.
محاسبه ریسک نیز به کمک حد ضرر (stop loss) انجام میشود.
فاصله بین نقطه ورود و حد ضرر تعیین شده b نامیده میشود.
حال با تقسیم مقدار b بر a، نسبت ریسک به ریوارد محاسبه میشود.
X*b = (N/100)*S
متغیر X، مقداری است که باید خرید انجام شود. در صورتی که حاصل به دست مده از 0. 5 بیشتر باشد، معامله توجیهپذیر خواهد بود.
اندیکاتور محاسبه ریسک به ریوارد
در موقعیتهای تحلیل جهت تعیین نسبت ریسک به ریوارد و برای تعیین نقاط ورود و خروج، تعیین حد سود و ضرر و مشخص کردن محدوده زمانی و قیمتی بین دو نقطه مختلف، میتوان طبق تصویر زیر از اندیکاتور مناسب استفاده کرد:
ابزار Forecast یا پیشبینی به تحلیلگران این امکان را میدهد که نقاط ورود و خروج را در معاملات خود تعیین کنند و برای افزایش زیبایی بصری و جذابیت آن میتوانید از آیکونها استفاده کنید.
اندیکاتور Position Size Calculator نیز ابزاری کاربری است که در هر معامله باتوجهبه حجم معامله بر اساس نقطه ورود، حد ضرر و درصد ریسکپذیری شما را تعیین میکند و در هر دو پلتفرم متاتریدر 4MT و 5MT قابلاستفاده است.
نگارش: ساناز یوسفی
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله کاربرد ارز دیجیتال را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
ریسک به ریوارد چیست؟ مهمترین قسمت معاملهگری
ریسک به ریوارد یکی از مهمترین مفاهیم معاملهگری است که تنها در صورت رعایت کردن آن میتوانید برایندی سود ساز در معاملات خود داشته باشید. ریسک به ریوارد را میتوان زیر شاخه مدیریت سرمایه هم دانست که به قطع مهمترین قسمت مربوط به معمالهگری است. در این موضوع که معاملهگری همواره با ریسک همراه است و آن ریسک تحت هیچ شرایطی به صفر نمیرسد بر همگان واضح است، اما آیا میشود ریسک را مدیریت کرد؟ قطعا بله و مدیریت همواره از دقت تحلیل مهمتر بوده است. تا انتهای این مقاله همراه ما باشید تا در مورد مدیریت ریسک و نسبت ریسک به ریوارد صحبت کنیم.
مفهوم ریسک در معاملهگری
بازارهای مالی همواره ذاتی غیرقابل پیشبینی دارند، حتی حرفهای ترین معاملهگران نیز همیشه حرکت بازار را درست پیشبینی نمیکنند. حتی بزرگترین سرمایهگذاران نیز با ضرر مواجه میشوند، پس وجود ریسک در معامله امری طبیعی است. همواره زمانی که یک معامله انجام میشود دو طرف معماله راضی هستند اما چندی بعد یک طرف از معامله خود پشیمان خواهد شد.
حال که معاملهگری همواره با ریسک همراه است، چه راهی وجود دارد که ضرر نکنیم؟ در جواب باید گفت راهی وجود ندارد! ضرر کردن امری اجنتاب ناپذیر است. این که معاملهگر در یک معامله ضرر کند طبیعیترین اتفاق ممکن است، اما اگر معاملهگری در برآیند ۵۰۰ معامله طی ۶ ماه ضرر ده باشد چطور؟ آیا این هم طبیعی است، قطعا خیر! در این صورت یک جای کار میلنگد که از بر اساس تجربه چندین ساله بنده مشکل از رعایت نکردن مفهوم ریسک به ریوارد و مدیریت سرمایه است.
ریسک به ریوارد به چه معناست؟
همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم، هر معاملهای با خود ریسک به همراه دارد. اما مسئاله مهم این است که در ازای چقدر ریسک انتظار چقدر سود باید از معامله داشته باشیم؟ ریسک احتمالی چقدر سود احتمالی در پی خواهد داشت؟ یا نسبت سود باید از ریسک بیشتر باشد یا کمتر؟ بررسی و اندازهگیری این موضوع دقیقا مفهوم ریسک به ریوارد را تعریف میکند.
هر معاملهای نسبت خاصی از ریسک به ریوارد را در خود میگنجاند، ریسک به ریوارد چیزی نیست که معاملهگر انتخاب کند، بلکه این معیار در نقطه ورود نهفته است. یک نقطه ورود خوب برای معامله دارای ریسک به ریوارد مناسب است، بهطوری که سود احتمالی معامله باید چندین برابر ریسک آن باشد.
تصور کنید با ۱۰ دلار وارد یک معامله میشوید، حد ضرری که برای معامله در نظر گرفتهاید ۳ دلار است. به این معنی که اگر معامله شما به ضرر بنشیند، ۳ دلار از ۱۰ دلار ضرر میکنید، حال تصور کنید این ۳ دلار ریسک را برای بدست آوردن ۱.۵ دلار بپذیرید! آیا این نسبت ریسک به ریوارد درست است؟ قطعا خیر! این معامله به صرفه نیست! حال اگر وارد معاملهای شوید که در صورت ۳ دلار ضرر، ۹ دلار سود احتمالی بدست آورید چطور؟ قطعا این معامله ارزش ریسک کردن را دارد زیرا حتی اگر نسبت برد به باخت معامله ۵۰ ۵۰ باشد، در صورتی که معامله برنده شود شما ۳ برابر ریسک خود سود بدست آوردهاید. به بیان دیگر با یک برد به اندازه سه بار باخت جلو افتادهاید.
- حال تصور کنید، این موضوع در تمام معاملات شما در بازهای بلند مدت رعایت شود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ برایند حساب شما همواره به سود گرایش خواهد داشت.
- نسبت ریسک به ریوارد در خود نقطه ورود نهفته است، پس هرجایی نقطه ورود مناسب در بازار نیست و معاملهگر باید بهترین نقاط را برای ورود به معامله پیدا کند.
چگونه ریسک به ریوارد معامله خود را محاسبه کنیم؟
پس از اینکه نقط ورود خود را پیدا کردیم، که معمولا سوطح کلیدی بازار بهترین نسبت ریسک به ریوارد را ارائه میدهند، حال باید بهترین نقطه حد ضرر و حد سود را محاسبه کنید. پس از آن تنها کافیست مقدار درصدی حد سود را بر حدد ضرر تقسیم کنیم. عدد بدست آمده نسبت ریسک به ریوارد معامله است.
بهعنوان مثال اگر عدد ۳ بدست آمد به این معنی است که سود احتمالی معامله ۳ برابر ضرر احتمالی است که یک نسبت عالی برای معامله است.
- معمولا نسبتهای ۲ و ۳ برای معامله عالی هستند، نسبتهای بالاتر نیز وجود دارند اما کمتر در بازار مشاهده میشوند.
- ابزاری در سایت تحلیلی Trading view وجود دارد که بهصورت خودکار نسبت ریسک به سود معامله حساب کرده و نمایش میدهد.
چرا رعایت ریسک به ریوارد مهم است؟
دلیل اهمیت ریسک به ریوارد، غیرقابل پیشبینی بودن بازار است. هیچ مطلقی در بازار مالی وجود ندارد، تنها با رعایت مدیریت و سرمایه و ریسک به ریوارد مناسب در شغل معاملهگری میتوان به سود دهی رسید، معاملهگری یک مسیر طولانی است. اگر به دنبال یک شبه پولدار شدن هستید، در بازارمالی دوام نخواهید آورد، ممکن است چند معامله اول شما از خوششانسی سود ساز شود اما بالاخره معاملهای فرا خواهد رسید که سرمایه شما را به یک باره نابود کند. پس بهتر است از همان اول اصول این شغل را رعایت کنید.
کلام آخر
در این مقاله مهمترین مفهوم شغل معاملهگری یا تریدینگ را معرفی کردیم. نسبت ریسک به ریوارد و مدیریت ریسک! هیچ معاملهگری بدون رعایت این اصل نمیتواند به سود متسمر در بازار مالی برسد، تنها در این صورت است که برآیند معاملات سود ساز خواهد بود. پس از مطالعه این مقاله اهمیت این موضوع درک خواهید کرد. حتما رعایت این مبحث مهم را در معاملات خود در نظر بگیرید.
دیدگاه شما