چرا بورس با وجود افزایش تورم و دلار رشد نمی کند
کارشناس بازار سرمایه با اشاره به نگرانی سهامداران از اقدام دولت در کاهش سود پالایشگاه ها و غیر حقیقی بودن شاخص، علت اصلی عدم رشد بورس با وجود افزایش تورم و دلار را اعلام کرد.
به گزارش بیدار بورس، علیرضا تاج بر درباره وضعیت هفته های اخیر بازار که به دلیل ابهامات قدیم و جدید با نوسان معناداری مواجه شده با انتشار متنی با عنونا "موانع بازگشت اعتماد به بازار سهام" در دنیای اقتصاد اعلام کرد: تهدیدهای متعدد تحمیلی بر بازار سرمایه باعث بیاعتمادی در سرمایهگذاران شد و اقدامی هم در راستای افزایش جذابیت بازار سهام همگام با جلباعتماد سهامداران از سوی هیچ کدام از ارکان اقتصادی مشاهده نمیشود. مذاکرات هستهای هم تقریبا به بنبست رسیده و ریسک سیاسی بیشتر شده است.
متاسفانه اظهارات دیپلماتها و سیاست گذاران هم امیدوارکننده نیست که میتواند وضعیت مذاکرات برجام را پیچیدهتر کند. این ریسک سیستماتیک در کلیت بازار حاکم است.
در صنایع مختلف هم تصمیمهای غیرکارشناسی یا حداقل عدمحمایت از صنایع به وضوح قابلمشاهده است. در برههای موضوع عوارض صادراتی مطرح بود که پس از ۲ماه حذف شد و این شائبه را بهوجود آورد که هر لحظه ممکن است ضد بازار سرمایه تصمیم جدیدی اتخاذ شود. در هفتههای اخیر هم موضوعاتی پیرامون افزایش نرخ بهره وجود داشت که در روند آتی بازار سرمایه اثرگذار است.
قطع برق در فصل تابستان نیز یقینا صنایع مهم بورسی را تحتتاثیر قرار خواهد داد. موضوعات دیگری اعم چرا سرمایه گذاری در بازار سرمایه از عدم تعیین و تکلیف فروش بلوکی خودروییها و افزایش قیمت در صنعت شوینده که به رغم افزایش هزینههای مواداولیه و پرسنلی اجازه افزایش نرخ ندارد نیز مطرح است. علاوه بر سایه افکندن ریسک سیاسی و تهدید آن در کلیت بازار در تک تک صنایع نیز متاسفانه ریسکهای متعدد و ابهامات زیادی وجود دارد.
با این همه میشد با تمام ریسکها شاهد بازاری مثبت بود. چرا که قیمت سهام در کف هستند و با توجه به افزایش دلار همچنان انتظار سودآوری حتی در صورت قطع برق و افزایش نرخ خوراک بسیاری از شرکت وجود دارد. منتها در شرایطی که دولت حمایتی اصولی و نه پولی از بورس بهعمل نمیآورد و تصمیمات اغلب برخلاف منافع بخش مولد اقتصاد و سرمایهگذاران است، نه تنها پول ترغیب به ورود به این بخش نخواهد شد بلکه داراییهای غیر مولد همانند مسکن، طلا و ارز مأمن جدید خواهند بود.
شائبه سهامداران از اقدام دولت در کاهش سود پالایشگاه ها
به طور معمول شاخص بورس با نفت همبستگی داشته و اکنون چنین وضعیتی وجود دارد اما افزایش نرخ نفت باید بهطور مستقیم بر نرخ فروش محصولات پالایشی اثرگذار باشد. زمانی که پالایشگاه ها اقدام به انتشار گزارشهای محتاطانه میکنند و چنین افزایشی در صورتهای مالی قابل رویت نیست، شائبه ای ایجاد میشود مبنیبر اینکه ممکن است شرکت پالایش و پخش که نماینده دولت است از سود شرکتهای پالایشی برای خود تامین مالی جدا گانه کند.
این مهم از نگاه سرمایهگذار به سایر صنایع نیز بسط پیدا میکند. بنابراین باید چرا سرمایه گذاری در بازار سرمایه به سرمایهگذار حق داد که جانب احتیاط را پیشه کند و سرمایهگذاری را به حداقل برساند.
در این میان دلار هم بازار آزاد سقفهای جدیدی را شکست و توانست رکوردی را به ثبت برساند اما همچنان با نرخ دلار نیمایی فاصله ۳۰درصدی دارد. شرکتهای صادرکننده بیشترین چشمانداز افزایش سودآوری را تحتتاثیر تعدیلات اسکناس آمریکایی و قیمتهای جهانی خواهند داشت اما باید دلار را با نرخ نیمایی تبدیل کنند. زمانی که نرخ نیما با تغییرات قابلملاحظهای همراه نشده، انتظار افزایش قیمت سهام را نباید داشت.
شاخص غیرحقیقی بورس و ادامه رانت خواری!
سرمایهگذاران در بورس با شاخص غیرحقیقی مواجه هستند که به تشدید بیاعتمادی منتهی میشود. چرا که سهامداران در یک ماه اخیر شاهد افت ۲۰ تا ۲۵ درصدی پرتفوی بود اما شاخص کل بورس چنین رقمی را نشان نمیدهد که منجر به بیاعتمادی شده است. از سوی دیگر متاسفانه تصمیمگیران اقتصادی هم یا با ساز و کار بورس آشنایی نداشته یا اعتقاد و اعتمادی به بازار سهام ندارند.
به نظر میرسد با مخابره چند خبر خوشایند، نقدینگی مجددا وارد بازار سهام شود. در بازار ارز دلار نیمایی به ۴۲۰۰ تومانی گذشته تبدیل شده و دلار شرکتی که سهامدار اقدام به سرمایهگذاری در آن کرده است میتواند با نرخ آزاد به فروش برسد اما ۳۰ درصد پایینتر به فروش میرسد و عدهای از این رانت منتفع میشوند.
به جای اینکه این پول وارد جیب سهامدار شود به افراد دارای رانت، داده و یقینا باعث بیاعتمادی میشود. این فاصله نرخها یادآور تجربه ۴ سال اخیر (در باب ارز ترجیحی) است. تکرار تجربه، متاسفانه از تجربیات در خصوص چند نرخی بودن ارز درس گرفته نشده است. در حالحاضر یا باید بانک مرکزی نرخ بازار آزاد را بشکند یا تسلیم شده و نرخ نیما را افزایش دهد. فاصله بین دو نرخ صرفا رانتی است که از بازار سرمایه کسب شده و به عدهای خاص تخصیص داده میشود. در واقع این مهم شبیه همان اتفاقی است که قیمتگذاری دستوری در خودرو ایجاد کرده است.
نگرانی بی مورد از کاهش قیمتهای جهانی
به تازگی آمار تورم آمریکا منتشر شده و افت بازارهای جهانی در صورتی در بورس ایران تاثیرگذار است که منجر به افت قیمت کالاهای اساسی همانند فلزات، محصولات غذایی و. شود. جنگ روسیه و اوکراین هم در جریان است و بهنظر نمیرسد افت محسوسی در قیمتهای جهانی اعم از فلزات، پتروشیمی و محصولات غذایی رخ دهد. حتی اگر افتی هم پیشبینی شود مگر این صنایع در یک سالگذشته با قیمتهای جهانی تقریبا دوبرابری، افزایش سودی را تجربه کردند؟ سهامداران گروه روی که قیمت هر تن از ۲ به ۳۸۰۰ دلار رسید مگر چنین افزایشی را در صورتهای مالی مشاهده کردند که اکنون کاهش قیمتهای جهانی بتواند اثرات محسوسی در روند صنایع داخلی ایجاد کند؟
متاسفانه صرفا باید شاهد افزایش قیمتهای جهانی و کالاهای اساسی در تابلوی بورسهای خارجی بود و چندان این افزایش را در بورس مشاهده نشده و اغلب سهام در کف قیمتی سالهای گذشته قرار دارند. بنابراین نگرانی درخصوص کاهش قیمتهای جهانی بیمورد است.
نکته اینجا است که شرکتهای چرا سرمایه گذاری در بازار سرمایه داخلی اقدام به فروش محصولات میکنند اما چرا محصولاتی مانند اوره و روی با نرخهای جهانی به فروش نمیرود؟ چه اتفاتی درحال افتادن است؟ از جیب سهامدار به جیب چه کسی میرود؟ این مهم ابهامی بزرگ برای سهامداران صنایع مختلف است.
علت اصلی عدم رشد بورس با وجود افزایش تورم و دلار
با افزایش تورم و دلار، قیمت سهام هم باید افزایش مییافت ولی زمانی سهام افزایشی میشود که اعتماد سرمایهگذار جلب و وجوه نقد جدید وارد بازار شود. چرا که تجربه سرمایهگذار طی چند سال اخیر نشان داده در هر بحران سیاسی، سود در دلار، سکه، خودرو یا سایر داراییهای غیر مولد است اما در نقطه مقابل افرادی که در بازار سهام سرمایهگذاری کردند با زیان مواجه بودند.
بنابراین ظرفیت های بازار سرمایه، کف قیمتی و پیش بینی سود فقط بر روی کاغذ بوده و تا زمانی که اعتماد سرمایهگذار خرد جلب و اتفاقات تلخ گذشته فراموش و نقدینگی وارد بازار نشود، ظرفیت های بازار سرمایه بالفعل نخواهد شد.
در این میان موضعگیری ارکان اقتصادی از وزارت صنعت تا وزارت اقتصاد اغلب برخلاف منافع بازار سرمایه بوده و متاسفانه تصمیمگیران اقتصادی با ساز و کار بورس آشنایی ندارند. از سویی متولیان بازار سرمایه توان مذاکره مستقیم با تصمیمگیران کلان را ندارند. به طوریکه آخرین مورد مربوط به عدم ورود خودرو در بورسکالا و ضربه تاریخی به شاکله بورس بود و با یک نامه شبانه، همهچیز لغو شد تا مشخص شود توان حمایت از سهامدار در برابر تصمیمگیران کلان اقتصادی وجود ندارد.
چرا بورس ریخت؟/پاسخ یک کارشناس
مهر : سعید جعفری گفت: ریسکهای سیاسی و اقتصادی باعث میشود سرمایهگذاران محتاطتر شوند. هنوز چشمانداز روشنی درمورد پرونده هستهای ایران وجود ندارد و این موضوع باعث میشود فضا همچنان مبهم باشد و در چنین فضایی کسی به سرمایهگذاری در بازارهای مولد مانند بازار سهام تمایلی ندارد.
یک کارشناس بازار سرمایه ضمن تشریح دلایل ریزش این بازار در هفتههای اخیر گفت: اکنون فرصت مناسبی برای تهیه یک پرتفوی مناسب برای کسب سود در آینده است.
سعید جعفری با اشاره به ریزشهای اخیر شاخص سهام در بازار سرمایه اظهار کرد: اثرات مسائل اقتصادی و سیاسی، خود را روی تابلوی معاملات که دماسنج اقتصاد کشور محسوب میشود، نشان میدهد. برای مثال کاهش ارزش و حجم معاملات در بازار سرمایه میتواند نشانگر خروج سرمایه از کشور و عدم تمایل به سرمایه گذاری در سهام شرکتها باشد.
وی ادامه داد: ریسکهای سیاسی و اقتصادی باعث میشود سرمایهگذاران محتاطتر شوند. هنوز چشمانداز روشنی درمورد پرونده هستهای ایران وجود ندارد و این موضوع باعث میشود فضا همچنان مبهم باشد و در چنین فضایی کسی به سرمایهگذاری در بازارهای مولد مانند بازار سهام تمایلی ندارد.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به وضعیت بازارهای جهانی نیز اظهار کرد: از طرف دیگر شاهد رکود در بازارهای جهانی هستیم؛ موضوعی که باعث شده است قیمت کالاها در بازارهای جهانی افت پیدا کند و در نتیجه باعث افت کالاهای شرکتهای صادراتمحور شده است.
جعفری با بیان اینکه بانک مرکزی نرخ ارز شرکتهای صادراتی را سرکوب میکند، گفت: شرکتها ارز خود چرا سرمایه گذاری در بازار سرمایه را در سامانه نیما به نرخ دستوری عرضه میکنند که حدود ۲۰ درصد کمتر از قیمت ارز در بازار آزاد است.
وی همچنین مدعی شد که نرخ سود سپرده در برخی بانکها تا سطح ۲۴ درصد هم افزایش یافته که به معنی افزایش بازدهی یک سرمایهگذاری بدون ریسک است. این اتفاق باعث میشود قیمتها در بازار سهام کاهش پیدا کند.
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه با اشاره به وضعیت بازار سرمایه در ابتدای سال ۱۳۹۹، توضیح داد: برخلاف اوایل سال ۱۳۹۹ که بازار گران بود و توصیه می شد افراد وارد بازار نشوند، درحال حاضر فرصت اینکه بتوان پرتفوی مناسبی با افق حدود دو سال آماده کرد محیا است و این فرصت احتمالا تا نیمه پاییز و اوایل آذرماه وجود دارد، زیرا سهام ارزندهای در بازار است. مردم فقط زمانی جذب بازار سرمایه میشوند که روی بورس است اما درحال حاضر سهمهای خوبی در بازار است که نسبت به ۲۴ درصد سودبانکی سود بیشتری عاید متقاضیان خواهد کرد.
چرا در بورس سرمایهگذاری کنیم؟
در سال 1396 دولت ایران تصمیم گرفت به شکل دستوری و ناگهانی بهره بانکی را تغییر دهد. ازیکطرف اقتصاد ما نمیتوانست بهره بیستوچند درصد را تحمل کند و این تغییر اجتنابناپذیر بود. از طرف دیگر میدانستیم که یک تغییر دستوری در نظام اقتصادی همهچیز را به هم میریزد. پیشبینیها آنقدرها اشتباه نبود. آشوب در بازارهای ارز، طلا، مسکن، خودرو و حتی موبایل از نتایج سرگردانی حجم زیادی پول بود که از بانکها خارجشده بودند. پولها هر جایی که فکر چرا سرمایه گذاری در بازار سرمایه کنید رفتند مگر به جایی که قرار بود بروند. قرار بود بورس مقصد اصلی سرمایهها باشد. اما گویا مردم از سرمایهگذاری در بورس میترسیدند!
در این مقاله میخواهیم به شما خواننده عزیز کمک کنیم که با بورس بیشتر دوست باشید. یعنی توضیح دهیم که چرا باید پول خود را چرا سرمایه گذاری در بازار سرمایه چرا سرمایه گذاری در بازار سرمایه به بورس ببرید و آنجا سرمایهگذاری کنید. محلی که برخلاف تصور، امنتر و بهتر از سرمایهگذاری روی دلار، طلا و احتکار کالا است. شاید بد نباشد بجای راه انداختن کمپین برای نخریدن کالاهای سرمایهای، اندکی سواد مالی خود را بالا ببریم و از خود بپرسیم آیا همهجای دنیا سرمایهگذاری کاری است زشت و ناپسند؟ یا این ما هستیم که قواعد بازی را درست رعایت نمیکنیم؟
اول برای خودمان!
اولین دلیل برای سرمایهگذاری در بورس، بازدهی انتظاری این بازار است. در آکادمی تجارت این موضوع را بررسی کردیم و نشان دادیم که بازدهی بورس در تمام دورهها از هر بازار دیگری بیشتر بوده است.
حتی اگر به اخلاق سرمایهگذاری اعتقادی ندارید، حتی اگر فقط به دنبال سود کلان هستید، حتی اگر بدون اهمیت دادن به اطرافتان میخواهید پول در بیاورید، باز هم بازدهی بورس از هر جای دیگری جذابتر است.
حتی اگر به اخلاق سرمایهگذاری اعتقادی ندارید باز هم بازدهی بورس از هر جای دیگری جذابتر است.
قسمت خوب داستان این است که این بازدهیِ جادویی با اخلاق، رونق اقتصادی و توجه به محیط همراه میشود. اما یک فرض مهم و اساسی این است که مردم تنها به انگیزههای خود پاسخ میدهند. نانوا برای سیر کردن شکم شما نیست که نان در تنور میگذارد. او میخواهد شکم زن و بچه خود را سیر کند.
پس قبل از هر استدلال دیگری باید بدانیم که سرمایهگذاری در بورس معادل از دست دادن بخشی از سود برای رعایت مسائل اخلاقی نیست. بلکه بورس مجرایی است برای کسب سود اخلاقی. البته در بورس هم میشود بیاخلاقی کرد؛ اما خوشبختانه در بلندمدت اخلاقِ حرفهای در بازار سرمایه سودآورتر از کلاهبرداری است.
نانمان را از سفره دیگران بر نداریم!
میروند صف میایستند و دلار میخرند. سفر صربستان ثبتنام میکنند، 1000 یورو میگیرند و در بازار آزار میفروشند. تمام حقوقشان را میکنند دلار و میگذارند زیر بالش. پیش خودشان هم خوشحالاند که از بقیه زرنگتر بودهاند و با سودی که کسب میکنند وضعشان حسابی خوب خواهد شد.
دلاری که خریده بودند 6200 تومان میرسد به 6800 و کیف میکنند. اما یک اتفاق دیگر هم میافتد. آیفون 4 میلیونی میشود 8 میلیون. مزدای 110 میلیونی میشود 200 میلیون. این جماعت تازه بساطشان را جمع میکنند و میروند در صف خرید خودرو! اما خودرو دیگر رشدش را کرده است…
سفتهبازانی ازایندست چوب حماقت خود را میخورند. اما هستند کسانی که تا دیروز برنج پاکستانی میخوردند. به دارویی خاص نیاز داشتند. محصل و محقق بودند و کامپیوتر میخواستند. کارگری بودند که حقوق 650 هزارتومانی آنها حالا شده ماهیانه 90 دلار و با روزی 3 دلار درآمد، تن به خط فقر مطلق (کمتر از 2.5 دلار در روز) میسایند. اینها قربانیان بیگناه سفتهبازان نادان هستند.
حالا اگر شاخص بورس بشود یکمیلیون واحد، اگر قیمت هر سهم پتروشیمی فلانجا ده برابر شود، اگر سود تقسیمی فلان پالایشگاه کم یا زیاد شود، قیمت برنج و دارو و مسکن بهطور مستقیم تحت تاثیر قرار نمیگیرد. کسی که در بورس سود میکند اطرافیان خود را نابود نمیکند. دقت کنید که بزرگترین و شکوفاترین اقتصادهای جهان، بورسهایی فعال و پویا دارند، هیچ مشکلی هم پیش نمیآید.
نه به اقتصاد کمونیستی!
وقتی قیمتها بالا میرود، در صفحات مجازی کمپینهایی راه میافتد که بیایید خرید نکنیم، ماشین نخریم، به خرید دلار نه بگوییم و چه و چه. آنقدر نخریم تا باز قیمتها را بیاورند پایین. فرض اساسی اینکه دولت تنها فروشنده کالا است و مردم همه مصرفکننده هستند. و دولت است که قیمتها را میبرد بالا. آن هم فقط با انگیزه ظلم به ملت بیگناه.
البته شاید شما از کمونیسم و عقاید مارکس خوشتان بیاید. اما کسانی که دوست ندارند دولت برایشان نرخ تعیین کند و میخواهند افسار بازار در دست مردم باشد، در عمل دارند از اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد حمایت میکنند.
کسانی که میخواهند افسار بازار در دست مردم باشد، در عمل دارند از اقتصاد آزاد حمایت میکنند.
بورس از جمله ابزارهایی است که اهداف ضد کمونیستی دارد. در بورس یک نفر میتواند در آزادی کامل بخش زیادی از یک شرکت را بخرد و مالک درصدی قابلتوجه از سود آن شود. این بازارها کمک میکنند که اقتصاد از دست دولت خارج شود و قیمتگذاری در بازاری کاملتر و بر مبنای عرضه و تقاضا شکل بگیرد.
در این فضا اگر قیمتها به دلایل غیرموجه بالا برود، بازار میتواند به شکل طبیعی و بدون نیاز به برخورد نظامی و انتظامی، نظم خودش را احیا کند. پس شاید بهتر باشد بجای تلاش برای مبارزه مدنی با کسانی که نبض اقتصاد را در دست دارند، نبض اقتصاد را خودمان در دست بگیریم!
کارخانهدار شویم!
ترجیح میدهید شغلتان چه باشد؟ دلال دلار، انبارکننده طلا، گیرنده سودِ بانکی یا کارخانهدار؟ بهشخصه کارخانهداری که تولید میکند، در تولید ناخالص ملی نقش دارد، حقوق میدهد، مالیات میپردازد و در توسعه کشور سهیم است را بیشتر دوست دارم.
شاید باور کردنش راحت نباشد اما با چند هزار تومان میتوانید کارخانهدار شوید. وقتی یک برگ سهم از یک شرکت را میخرید، از مالکان آن بهحساب میآیید. میتوانید در مجامع حاضر شوید، رای بدهید، از صورتهای مالی و اطلاعات مهم باخبر شوید و در پایان سال سود نقدی دریافت کنید.
وقتی با خرید دلار و سکه سعی میکنیم سود کنیم، اقتصاد کشور را به سمت رکود و آشوب میبریم. وقتی بر روی صنایع سرمایهگذاری میکنیم، به رونق تولید و شکوفایی اقتصاد کمک میکنیم.
کسی که با احتکار و آشوب بازار به دنبال سود میرود، اگر هزارتومان بهدست بیاورد باید نان را هزارتومان گرانتر بخرد. این سود از یک بازی جمع صفر (zero sum game) بهدستآمده است. جمع سود و زیانی که بازیکن کسب میکند در پایان برابر است با صفر.
یک گزینه جدی باشیم!
تامین مالی برای شرکتها یکی از وظایف اصلی بورس است. باوجود یک بورس پویا و سالم، شرکتها به حمایتهای دولتی و وامهای ارزانِ مبتنی بر رانت نیازی نخواهند داشت.
در چنین فضایی شرکتها میدانند اگر سرمایه میخواهند باید به بازار سرمایه بروند. در این بازار آنها باید نظر چند صدهزار سرمایهگذار را (که هیچکدام را نمیشناسند) جلب کنند. بجای ارسال هدیه و پرداخت رشوه، جلبتوجه سرمایهگذار تنها با عملکرد خوب شرکت (حسابرسیشده) است که حاصل میشود.
جلبتوجه سرمایهگذار تنها با عملکرد خوب شرکت است که حاصل میشود.
اگر مردم به بورس روی خوش نشان دهند، شرکتهای موفق مثل دیجیکالا، ایرانسل، اسنپ، میهن و غیره هم میتوانند به بورس بیایند و برای توسعه کسبوکار خود سرمایه فراهم کنند. مردم نیز از سهامداری خود لذت خواهند برد و خودشان مالک شرکتهایی میشوند که از خدمات آنها بهره میبرند.
سرمایهگذاری میکنید و سود میکنید، همزمان کیفیت خریدها، مکالمات تلفنی، خدمات حملونقل و حتی طعم بستنیای که میخورید بهتر میشود. هیچکس هم لازم نیست علیه شما کمپین راه بیندازد که چرا در سرمایهای که داشتید ما را شریک کردید؟
سرمایهگذاری در بورس و مزد دانایی
کسی که دلار میخرد و چندوقت بعد میفروشد به دانش مالی زیادی نیاز ندارد. فقط کافی است حجم قابلتوجهی پول داشته باشد تا بازار را به هم بریزد و خون مردم را در شیشه کند. دلالهایی که رابطه دارند، فامیل دارند، پول زیادی در اختیارشان است و قدرت دارند، از فساد است که لذت میبرند.
بورس اما شفاف است. یک «تالار شیشهای» که در آن شرکتها موظف به «افشای اطلاعات بااهمیت» هستند. هرچند در واقعیت بورس ما خالی از فساد و ابهام نیست، اما باز هم وضعیت بورس تهران با اختلاف از هر بازار دیگری در ایران بهتر است.
در این فضا کسی که کتاب بخواند، باهوش باشد، برای ریاضیات و روانشناسی وقت بگذارد، اخبار را درست تحلیل کند و بتواند ارتباط بین بازارهای مختلف را درک کند، وضع بهتری پیدا میکند. بورس در شکل ایدهآل خود از دانایان قدردانی میکند.
اما کسانی که دانش کمتری دارند اگر رفتاری معقول داشته باشند، تنبیه نخواهند شد. آنها میتوانند به صندوقها و شرکتهای سرمایهگذاری مراجعه کنند. اتفاقا برای سرمایهگذاریهای کم ریسک با بازدهی قابلقبول، بورس بهترین گزینه است.
جنون سرعت در پیست، نه در اتوبان!
خیلیها دوست دارند یک ماشین سریع بخرند، پایشان را روی پدال گاز فشار بدهند و از صدای غرش موتور لذت ببرند. وقتی عقربه سرعتسنج از سرعت 200 کیلومتر بر ساعت عبور میکند، ضربان قلب بالا میرود. چه کیفی دارد اگر بدانیم هنوز 100 کیلومتر در ساعت دیگر جا داریم! ولی تجربه سرعت در اتوبانهای شهر بههیچعنوان پذیرفته نیست. کسی حق ندارد برای سرگرمی خودش جان مردم را به خطر بیندازد. برای لذت بردن از سرعت و هیجان باید به پیستهای مجاز مراجعه کرد.
خارج از ایران ماشینهای سریعتر را میتوانید ارزانتر بخرید. آنها خیلی بیشتر از ما پایشان را روی پدال گاز فشار میدهند. اما آنها این کار را در خیابانهای شهر نمیکنند. بورس هم پیستی مجاز برای سفتهبازی و سرمایهگذاری، بدون بهخطر انداختن معیشت مردم است. قیمتها بالا پایین میرود، هیجانزده میشوید، میخرید و میفروشید چرا سرمایه گذاری در بازار سرمایه بیآنکه برنج خارجی و داروی نایاب روستاییان را زیر پا له کنید. حجم سفتهبازی در آمریکا خیلی بیشتر از ایران است. اما سرمایههای آنها (بجای کمپین تحریم سرمایهگذاری) به مجراهای درست هدایت میشود.
چرا در بازار مالی سرمایه گذاری کنیم ؟
بازارهای مختلفی برای سرمایهگذاری وجود دارد و اگر شما بدون کسب دانش لازم وارد این بازارها شوید نمیتوانید در آنها موفق شوید. همانطور که می دانید بعضی از این بازار ها مانند ارز دیجیتال نیازمند دانش تخصصی است و لازم است شما حتما زیر نظر یک استاد حرفه ای آموزش ارز دیجیتال را بیاموزید. چون معاملهگری در بازارهای مالی جزو سختترین مشاغل دنیا است اما برای هر کار سخت، یک روش آسان برای انجام آن وجود دارد. افرادی که بهتازگی با بازارهای مالی آشنا میشوند، به فکر درآمد میلیاردی از آن هستند و از هر روشی که پیش پای آنها قرار بگیرد استفاده میکنند که متأسفانه در اکثر مواقع باعث ضرر آنها میشود. چون استراتژی معاملاتی خاصی ندارند و با روانشناسی بازار آشنایی ندارند.
چطور سیگنال ارز دیجیتال را دریافت کنیم
شاید بهترین کار برای دریافت سیگنال ارز دیجیتال در زمانی که مبتدی هستید قرار گرفتن در کنار افراد حرفه ای تر است تا بتوانیم از روند معامله گری آن ها یاد بگیریم.
با پول بسیار اندک وارد معامله شوید
برای کسب درآمد در بازارهای مالی باید ریسک کنید اما این ریسک هیچگاه به صفر نمیرسد، دلیل هم مشخص است، جذابیت بازارهای مالی و شغل معاملهگری به اندازهای بالا است که هر فردی به راحتی میتواند در این چاه بیافتند. مشکلی که خیلی از افراد در بحث معاملهگری با آن دستوپنجه نرم میکنند، این است که بلافاصله پس از یادگیری روشهای تحلیلی و استراتژیهای معاملاتی، سریعاً به سراغ افتتاح حساب در یک کارگزاری فارکس یا کارگزاری بورس میروند، تمام سرمایه خود را روی حساب معاملاتی خود شارژ میکنند و سپس در عرض یک چشم بههم زدن یک تصمیم معاملاتی اشتباه میگیرند و سرمایه خود را تباه میکنند. و این در حالی است که هیچ گونه دانشی از میزان ریسک و مدیریت سرمایه را هم نمی دانند.
ریسک خود را مدیریت کنید.
برای بقا در این بازار مدیریت ریسک حرف اول را میزند. تکنیکهای مختلف مدیریت ریسک مانند Stop-loss به شما این امکان را میدهد تا میزان ریسک را در هر معامله محدود کنید. تکنیک دوم این است که اگر در سه معامله متوالی متحمل ضرر شدید برای مدتی از معامله چرا سرمایه گذاری در بازار سرمایه کردن دست بکشید.
در سرمایه خود تنوع ایجاد کنید.
تنوع ایجاد کردن کلید اصلی در دنیای تجارت رمز ارزها است. گسترش سرمایهگذاری در انواع مختلف ارز دیجیتال به شما در موفقیت کمک میکند. تمام سرمایه و معاملات خود را در یک نوع ارز دیجیتال محدود نکنید. چراکه در غیر این صورت سقوط ارزش یکی از رمز ارزها، تمام دارایی شما به خطر میافتد.
بدون تحقیق رمز ارز نخرید.
قبل از خرید یک نوع رمز ارز خاص باید تمام اطلاعات ممکن درباره آن را جمعآوری کنید. برای مثال: هدف آن رمزارز خاص چیست؟ چه کسی و یا چه کسانی پشت آن هستند؟ بدون دانستن جزئیات رمز ارزی را خریداری نکنید.
سبد سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال چیست؟
سبد سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال به گروهی از ارزهای دیجیتالی گفته می شود که متعلق به یک سرمایه گذار یا معامله گر است. یک کیف پول معمولا دارایی های مختلفی از جمله آلت کوین ها و محصولات مالی ارزهای دیجیتال را در خود جای می دهد. این بسیار شبیه به یک سبد سرمایه گذاری سنتی است، با این تفاوت که شما فقط در یک دسته از دارایی ها سرمایه گذاری می کنید. میتوانید سبد سرمایهگذاری ارز دیجیتال خود را به صورت دستی با استفاده از صفحه گسترده یا بهطور خودکار با استفاده از ابزارها و نرمافزارهای تخصصی برای محاسبه داراییها و سود خود پیگیری کنید.
هنگام ساخت سبد سرمایه گذاری، باید با مفاهیم تنوع و توزیع دارایی آشنا باشید. تنوع دارایی اشاره به سرمایه گذاری در کلاس های مختلف از دارایی های (مانند ارزهای دیجیتال، سهام، اوراق قرضه، فلزات گرانبها، ارز بدون پشتوانه، و غیره). تخصیص دارایی به اشاره توزیع از صندوق های سرمایه گذاری دارایی ها و یا بخش های مختلف. به عنوان مثال، می توانید سهام خود را با سرمایه گذاری در چرا سرمایه گذاری در بازار سرمایه زمینه های مختلف مانند کشاورزی، فناوری، انرژی و بهداشت و درمان توزیع کنید. این دو استراتژی می توانند ریسک کلی سرمایه گذاری شما را کاهش دهند.
از نظر فنی، ارزهای دیجیتال یک طبقه دارایی هستند. اما در یک سبد سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال، می توانید سرمایه گذاری های خود را در محصولات، سکه ها و توکن هایی که اهداف و موارد استفاده متفاوتی دارند، پخش کنید. به عنوان مثال، می توانید سبد سرمایه گذاری خود را متنوع کنید تا شامل 40 درصد بیت کوین، 30 درصد استیبل کوین، 15 درصد توکن های غیرقابل تعویض (NFT) و 15 درصد آلت کوین باشد.
مقایسه پرتفولیوی انباشته و توزیع شده از ارزهای دیجیتال
اکثر نکات به شما در مورد توزیع سرمایه گذاری های سبد ارزهای دیجیتال شما هشدار می دهد. اگرچه توزیع برای سرمایه گذاران عادی است، اما توزیع سرمایه در دارایی های مختلف دارای مزایا و معایبی است. قبلاً اشاره کردیم که پرتفوی سرمایه گذاری توزیع شده ریسک و نوسانات کلی را کاهش می دهد. ضررها را می توان با سود برابر کرد و موقعیت خود را ثابت نگه داشت. فرصت های بیشتری برای سبد سرمایه گذاری شما وجود دارد که با هر ارز اضافی به دست آورید.
اما هرچه پرتفوی شما بیشتر باشد، روند کلی بازار را بیشتر دنبال خواهد کرد. اکثر معامله گران و سرمایه گذاران به دنبال عملکرد بهتر از بازار و دستیابی به سود بالاتر هستند. یک سبد سرمایه گذاری با توزیع بالا نسبت به یک سبد تلفیقی موفق بازده متوسط بیشتری را به همراه خواهد داشت. اما دارایی هایی که بدترین عملکرد را دارند می توانند دارایی های با بازده بالاتر را جبران کنند.
مدیریت سبد سرمایه گذاری تلفیقی نیازمند زمان و تلاش بیشتری است. برای اینکه بتوانید موفقیت آمیز سرمایه گذاری کنید، باید بدانید که چه چیزی می خرید، و هر چه پرتفوی بزرگتر باشد، شانس کمتری برای درک درست همه دارایی ها خواهید داشت. اگر کیف پول شما در بلاک چین های مختلف پخش شده است، ممکن است لازم باشد از چندین کیف پول و پلتفرم معاملاتی برای دسترسی به دارایی های خود استفاده کنید.
چرا در بورس، سرمایه گذاری می کنیم؟
شاید به جرئت بتوان گفت تمام ویژگیهای مثبت سایر سرمایهگذاریها را بهطور یکجا میتوان سرمایه گذاری در بورس یافت.در این مقاله قصد داریم تا ضمن برشمردن دلایل سرمایه گذاری در بورس،پنج گام تا سرمایه گذاری پرسود در بورس را بررسی کنیم و امید است با آوردن این مطالب، راهنمای خوبی در جهت رسیدن به سرمایه گذاری پرمنفت در بورس باشیم.
۱- جذابیتِ سرمایه گذاری در بورس
مهمترین عاملی که یک سرمایه گذاری را جذاب میکند کسب سود بالاست.
بر اساس یک تحقیق که باهدف برآورد بهترین عملکرد سرمایه گذاری در دهه ۸۰ انجام شد، بازار بورس بعد از سکه طلا بهترین روش سرمایه گذاری بوده است. توجه کنید برابر این تحقیق درحالیکه میانگین نرخ تورم حدود ۱۶درصد بوده است، بازار سهام سالیانه بیش از ۲۰ درصد رشد داشته است!
این ۲۰درصد رشد مربوط بهکل بازار است و حجم پول بسیار بالا را نشان میدهد. چهبسا در همین میزان رشد سهام سهایی باشند که رشد جند صددرصدی را در سال تجربه کردهاند.
آمار زیر بهنوعی حاکی از پیشتازی سرمایه گذاری در بورس دارد:
بر اساس آمار منتشرشده بین سالهای ۷۹ تا ۹۳ میانگین بازدهی بازار مسکن حدود ۲۲درصد بوده است.
این میزان برای سپردهگذاریهای بانکی بهطور متوسط حدود ۱۸ درصد و برای بازار سکه طلا میانگین ۲۵ درصد است. میانگین بازدهی برای سرمایه گذاری در بورس (طی همین بازه زمانی) بیش از ۴۰ درصد بوده است.
2- قابلیت نقد شوندگی بالا:
تصور کنید هماکنون بخواهید منزل یا اتومبیل خود را به پول نقد تبدیل کنید. آیا این امکان وجود دارد که تا ۱۵دقیقه دیگر دارایی خود را به پول نقد تبدیل کنیم؟
این امکان بهخوبی در بورس فراهمشده که شما در لحظه میتوانید سهام خود را نقد کنید.
در بازار بورس امکان معامله بر روی ۵۰۰سهم وجود دارد. حداقل یک پنج این تعداد سهام (حدود ۱۰۰سهم) هرکدام روزانه بیش از ۱ میلیارد تومان خریدوفروش میشوند. این رقم برای برخی از سهام حتی تا ۲۰ برابر هم افزایش پیدا میکند. بنابراین زیاد تفاوتی ندارد که همینالان بخواهید ۱۰۰هزار تومان و یا ۱۰ میلیون تومان از سهام خود را نقد کنید! در همان روز میتوانید سهمی که قبلاً خریدهاید را بهشرط مجار بودن نماد معاملاتی ، نقد کنید.
3- از کنار سواحل دریای خزر معامله کنید!
درگذشته معاملات بورس بهصورت سنتی انجام میشد اما هماکنون تقریباً کلیه خریدوفروشها بهصورت آنلاین و اینترنتی صورت میگیرد. مهم نیست کجای ایران باشید فقط به اینترنت دسترسی داشته باشید همین!
برخی از سرمایه گذاریها به موقعیت مکانی وابسته است. به این صورت که جابجایی شما از یک شهر به شهر دیگر یا از یک کشور به کشور دیگر ممکن است نتایج سرمایه گذاری شمارا دگرگون کند!
در مورد بورس اما بحث متفاوت است. سرمایه گذاری در بورس از هر نقطهای تنها با دسترسی به اینترنت امکانپذیر است. بنابراین با خیالی آسوده به مسافرت بروید و بر معاملات سهام خود نظارت داشته باشید!
4- تنوع ریسک در اختیار خودتان
این شما هستید که مشخص میکنید سرمایه خود را بر روی چه سهمی سرمایه گذاری کنید. یکی از جذابیتهای سرمایه گذاری در بورس برخورداری از تنوعپذیری و تشکیل سبد سهام است. با این کار میتوان ریسک سرمایه گذاری را بشدت کاهش داد. حتی با افت شدید قیمت یک سهم هم اگر، سرمایه خودمان رابین چند سهم متنوع کنیم، ریسک سرمایه گذاری بشدت کاهش پیدا میکند.
ژاپنیها ضربالمثل خوبی دراینباره دارند و میگویند تخممرغهای خود را درون یک سبد نگذارد!
5- قانونمند سرمایه گذاری کنیم!
قاعده سرمایه گذاری در بورس قاعده برنده است. با سرمایه گذاری در بورس سهامدار، شرکت و کل اقتصاد باهم سود میبریم. سود شرکت سود سهامدار و درنتیجه رشد اقتصادی جامعه است. قانونی بودن و کمک به رشد و پویایی اقتصاد از دیگر مزایای سرمایه گذاری در بورس است.
6- سرمایه گذاری در بورس به دلیل شفافیت اطلاعات
تمامی شرکتهای بورسی موظف به ارائه گزارش عملکرد معاملات فصلی به سازمان بورس هستند. کوچکترین تأخیر در ارائه اطلاعات و یا ابهام در صورتهای مالی به توقف نماد معاملاتی منجر خواهد شد. سایتمدیریت فناوری بورس تهرانلحظهبهلحظه گزارشی دقیق و ثانیهای از تمامی اتفاقات بازار سرمایه ارائه میدهد. حجم خرید، حجم فروش، ارزش معاملات و صدها پارامتر لحظهای که حاصل معاملات صدها سهامدار بورس است.
دیدگاه شما